چرا فاطمه (سلام الله علیها) از خدا طلب مرگ کرد؟
در یکی از شبهات مطرح شده توسط وهابیت، که مساله مشاجره لفظی بین فاطمه (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) را مطرح کرده بودند، جملهای از آن حضرت خطاب به المیرالمومنین (علیه السلام) نقل شده مبنی بر آنکه : « ای کاش پیش از این گوشهنشینی، مرده بودم»[۱]
حال این شبهه توسط معاندان بیان شده که چگونه میشود یک معصوم از خداوند تقاضای مرگ کند؟ و به بیان دیگر: آیا درخواست مرگ از جانب فاطمه (سلام الله علیها) موجب اشکال برای ایشان نیست؟
ما در اینجا کلام خدا و آیاتی از قرآن مجید را که درباره حضرت مریم (علیهاالسلام) بیان شده را یادآور میشویم: درد زایمان [مریم] را به کنار تنه خرمایی کشاند. ( آنقدر بر مریم سخت گذشت که) گفت : «ای کاش پیش از این مرده بودمو به کلی فراموش شده بودم»[مریم/۲۳]
وقتی حال و روز حضرت مریم را مورد توجه قرار دهیم که در چه شرایط سخت و دشواری از لحاظ آبرویی و مواجهه با انواع تهمتها و زخم زبانها قرار داشت، و اینکه خدای سبحان نیز آن را رد نکرده و در بیان آن واقعه، با سکوت خود آن را تایید کرد، درک این مسئله آسانتر میشود.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز دقیقا در یک چنین شرایطی قرار داشت. چرا که آبرو و حیثیت خود را در خطر میدید. از آن جهت که انتظار نداشت مردمی را که پدر بزرگوارش از شرک و بت پرستی و ضلالت و گمراهی نجات داده و به عزت و سربلندی مفتخر گردانده بود، اینگونه و تنها پس از گذشت چند صباحی از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همه چیز را فراموش کرده و اموال تنها یادکارش را به غارت ببرند.
بنابراین در اینجا نیز حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) دقیقا همان آرزوی حضرت مریم را درخواست کرد، تا شاهد این همه مصیبتهای سخت و طاقت فرسا نباشد. مصائبی که طبق فرموده خود آن حضرت، اگر یکی از آنها بر روزها وارد میگشت، هر آینه به شب مبّدل میگردیدند.[۲]
منابع :
[۱]. الاحتجاج, ج ۱, ص ۱۴۵, احمد بن علی بن ابی طالب الطبرسی(۵۴۸ه)
[۲]. سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیرالعباد, ج ۱۲, ص ۳۳۷, محمد بن یوسف الصالحی الشامی (۹۴۲ ه)