اخلاق عمری
موضوع اخلاق، یکی از موضوعات مهم در دین مبین اسلام است که خداوند موارد متعددی از چگونگی آن را در قرآن مجید متذکر شده است؛ و یکی از علل متابعت و گرایش مردم به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را حسن خلق ایشان، بیان میفرماید. خداوند در جایی دیگر پیامبر اسلام را به خاطر داشتن اخلاق نیکو، مورد ستایش قرار میدهد. آن جایی که میفرماید: « و انک لعلی خلق عظیم»
همانگونه که در موارد بالا اشاره شد، اخلاق حسنه و خلق نیکو در دین مبین اسلام دارای اهمیت فوق العاده ای است که در برخوردهای اجتماعی و امور شخصی باید سرلوحه برنامه زندگی همه مسلمانان باشد.
حسن برخورد با افراد ضعیف و ناتوان و همچنین زنان و کودکان نیز از مواردی است که اسلام نسبت به آن اهتمام ویژه دارد. مواردی که بیان شد مربوط به عامه مسلمین است و مسلما وظیفه و مسئولیت رهبران جامعه در این خصوص، بسیار حائز اهمیت است. ما در این مقال مواردی از چگونگی برخورد «عمر» با زنان که در تاریخ به ثبت رسیده را متذکر میشویم و قضاوت در این زمینه را به شما خوانندگان محترم واگذار میکنیم.
الف. عمر و ضرب و شتم خواهر
ذهبی در «تاریخ اسلام» و محمد بن سعد در «الطبقات الکبری» چنین بیان کردند: «پس از آگاهی عمر بن خطاب از اسلام آوردن خواهر و شوهر خواهرش، به خانه آنها آمد. خبّاب که در آنجا بود به محض آگاهی از حضور عمر در خانه، پا به فرار گذاشت. در حالی که آنها سوره «طه» را میخواندند، عمر وارد خانه آنها شد و گفت: این صدای آهسته چیست؟ آن دو گفتند: چیز خاصی نیست؛ سخنی بود که بین ما رد و بدل میشد. عمر گفت: مبادا شما دین خود را تغییر دادهاید؟ شوهر خواهرش گفت: حتی اگر حق در دین دیگری غیر از دین تو باشد؟ عمر با شنیدن این سخن، او را زیر باد لگد گرفت و چون خواهرش به دفاع از همسرش برخاست چنان با مشت به صورت او کوبید که صورتش پر از خون گشت.»[۱]
ب. ضرب و شتم همسر
ابن ماجه قزوینی در سنن خود که یکی از صحاح سته به شمار میرود، آورده است: « شبی مهمان عمر بودم. نیمه شب دیدم عمر همسرش را کتک میزند. برخاستم و او را از کتکزدن همسرش منع کردم. هنگامی که به بسترش باز گشت، گفت: ای اشعث! جملهای از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم، آن را به خاطر بسپار و آن اینکه کسی حق ندارد از مرد بپرسد چرا همسرت را کتک میزنی»[۲]
ج. ضرب و شتم زنان تازه مسلمان
« ابوبکر با کنیز تازه مسلمان شدهای از بنو مومل از خاندان عدی بن کعب برخورد نمود که عمر او را کتک میزد تا دست از اسلام بردارد. عمر آنقدر او را زد که خسته شد و گفت: اگر میبینی دست از کتک زدن تو برداشتهام برای این است که خسته شدهام، از این جهت مرا ببخش. کنیز در پاسخ گفت: بدان که خدا نیز اینگونه با تو رفتار خواهد کرد.[۳]
موارد و مشهودات بسیار دیگری نیز در این باب وجود دارد که ما به خاطر پرهیز از اطاله مطلب، به ذکر پارهای از آنار به صورت فهرستوار اشاره میکنیم:
د. ضرب و شتم زنان سوگواردر محضر پیامبر[۴]
و. ضرب و شتم زنان در خانه ام المومنین میمونه[۵]
ه. ورود شبانه به خانه دیگران و ضرب و شتم زنان[۶]
ی. سوء برخورد با همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)[۷]
و ...
منابع:
[۱]. انساب الاشرف, ج ۳, ص ۳۸۶, احمد ابن یحیی بن جابرالبلاذری (۲۷۹)
[۲]. سنن ابن ماجه, ج ۱, ص ۶۳۹, ح ۱۹۸۶, باب ضرب النساء محمد بد یزید القزوینی (۲۷۵ ه)
[۳]. السیره النبویه, ج ۲, ص ۱۶۱, عبدالملک بن هشام بن ایوب محمد الحمیری المعافری (۲۱۳ ه)
[۴]. مسند احمد بن حنبل, ج ۱, ص ۲۳۷, احمد بن حنبل ابوعبدالله شیبانی (۲۴۱ ه)
[۵]. المصنف, ج ۳, ص ۵۵۷, ح ۶۶۸۱, عبدالرزاق بن همام الصنعانی (۲۱۱ ه)
[۶]. المصنف, ج ۳, ص ۵۵۷, ح ۶۶۸۲, عبدالرزاق بن همام الصنعانی (۲۱۱ ه)
[۷]. صحیح البخاری, ج ۱, ص ۶۷, ح ۱۴۶, کتاب الوضوء باب خروج النساء الی البراز و ج ۴, ص ۱۷۸۰, ح ۴۴۷۹, کتاب تفسیر, باب قوله لا تدخلوا بیوت النبی و ج ۴, ص ۱۸۰۰, ح ۴۵۱۷, و کتاب النکاح باب خروج النساء لحوائجهنّ