تقدیم مفضول بر فاضل، خیانت به خدا و رسول
یکی از صفات خداوند، «حکیم» است. یعنی خداوند همۀ کارهای خود را بر اساس حکمت انجام میدهد. صفت دیگر در وجود خداوند «عدل» است؛ به این معنی که قادر متعال عاری از هرگونه ظلم است و تمام امورات و مقدرات الهی بر پایه حکمت و عدل خداوند انجام میپذیرد. عدل و حکمت خداوند ایجاب میکند در رتبهبندیها همیشه آنکه دارای شایستگی بالاتری است در مقام رفیعتری نسبت به دیگری قرار داده شود و خداوند این رویه را در نظام هستی پیاده کرده است. مثلا تمام موجودات را در تسخیر انسان قرار داده و این به خاطر برتری انسان به واسطه داشتن عقل و قدرت انتخاب اوست. بنابراین خداوند انسان را اشرف موجودات قرار داده است و او را بر سایر مخلوقات برتری بخشیده است.
حال وقتی به درون جامعه انسانی نظر میکنیم در مقاطع مختلف آن ،به صورت طبیعی میبینیم هرکسی به تناسب برتری و تخصصی که دارد معمولا در جای بالاتری قرار گرفته است و بدین صورت است که پیشرفت در جامعه بشری اتفاق میافتد. و اگر در مواردی به خلاف آنچه بیان شد برخورد کنیم، قطعاً پیامدهای منفی آن را یا به وفور تجربه کردهایم و یا اینکه باید منتظر عواقب سوء آن در آینده نهچندان دور باشیم. این مسئله وقتی نمود بیشتری پیدا میکند که جابجایی افضل و مفضول در پستهای کلیدی جامعه اتفاق بیفتد. به عنوان مثال اگر در نیروی انتظامی و قوای مسلح کشور افراد ناآشنا و بدون مهارت جنگی فرماندهی لشکر را به دست بگیرند، نمیتوان امید چندانی به پیروزی و موفقیت آن سپاه داشت. در مرحله بالاتر از آن یعنی وقتی بحث انتخاب رهبر و پیشوا در راس یک حکومت به میان میآید مسئله اهمیتی فوق العاده پیدا میکند و اگر در این مقطع تقدم مفضول بر افضل صورت پذیرفت، مشکلات بسیار دشوارتری بر مردم آن جامعه تحمیل میشود. تمام این موارد مربوط به روند متداولی است که در مجامع مختلف کم و بیش صورت گرفته و نهایتاً نارضایتی مردم یک عصر را در پی داشته است. حال مصیبت در جایی به بالاترین حدّ خودش میرسد که شخصی خودش را در عین شایستگی دیگران مقدّم بدارد و سکان حکومت را به دست گیرد و اگر این جا به جایی و تقدم مفضول بر افضل، در کرسی رهبری دینی جامعه یعنی آنجایی که هدایت بشریت به آن وابسته است، صورت پذیرد، خداوند و رسولش نیز نسبت به آن واکنش داده و از این کار بر حذر میدارند.
از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده: «کسی که با وجود شخص برتر، خود را بر گروهی از مسلمانان مقدّم سازد، به خدا، رسول و مسلمانان خیانت نموده».[۱] همچنین در روایت دیگری که از علمای اهلسنت و مورد قبول وهابیت در کتابهایشان موجود است، آمده: «هر کس انسانی را به کاری بگمارد در حالی که میداند در رعیتش شخص شایستهتر از او وجود دارد، به خدا، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تمام مؤمنان خیانت کرده است».[۲] حاکم نیشابوری نیز به نقل از ابن عباس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده: «اگر شخصی کسی را بر گروهی بگمارد که در آن گروه، فرد دیگری وجود داشته باشد که خداوند از او راضیتر است، همانا به خدا، رسول و مؤمنان خیانت کرده است».[۳] و یا روایتی که بیهقی (متوفای ۴۵۸ هجری) در سنن کبرای خود از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده است: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هر کس فرمانداری از مسلمانان را به کار گمارد در حالی که میداند شایستهتر از او در کار و داناتر از او به کتاب خدا و سنّت پیامبرش وجود دارد، در حقیقت به خدا، رسول و تمام مسلمانان خیانت کرده است».[۴]
بنابراین به حکم عقل و با توجه به استشهادات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که کلام خداوند نیز میباشد، تقدم مفضول بر افضل جایز نبوده و باید در تعیین رؤسا، امرا، وزرا، صاحب منصب و هر متخصصی به این مهم توجه داشت. در پایان فقط یک سوال و آن اینکه آیا در تعیین جانشین برای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تقدّم افضل بر مفضول صورت گرفت و یا خلاف آن انجام شد؟!!!
منابع:
[۱]. محمد بن الطبیب الباقلانی، تمهید الاوائل، موسسه الکتب الثقافیه، لبنان ۱۴۰۷ه.ق، تحقیق: عماد الدین احمد حیدر، ج ۱، ص ۴۷۴
[۲]. علاء الدین احمد الشاشی الکاسانی الحنفی، الملقب بملک العلماء، بدایع الصنایع فی ترتیب الشرایع، دار الکتب العربی، بیروت، ۱۹۸۲م، ج ۱، ص ۲۲۸
[۳]. محمد بن عبدالله الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیه، بیروت ۱۴۱۱ه، ط۱، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، ج ۴، ص ۱۰۴
[۴]. احمد بن الحسین بن علی بن موسی البیهقی، سنن البیهقی الکبری، مکتبه دار الباز، مکه المکرمه ۱۴۱۴ه.ق، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا، ج ۱۰، ص ۱۱۸، ح ۲۰۱۵۱