مماشات با حاکمان جور و پذیرش ولایت فساق
یکی از خطرناک ترین حربه های استعمار در مبارزه با اسلام ، استفاده ابزاری از مهره های دست نشانده خود در کشورهای اسلامی است و از آن جا که فرقه ضاله وهابیت و خاندان آل سعود بر طبق اسناد تاریخی دست نشانده همان استعمارند ، لذا جای تعجب نیست که دست این دو را در دستان یکدیگر مشاهده نماییم . همان امری که سلفیون معاصر بر خلاف قدمای خود بدان روی آورده و برای نابودی تمام مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی ، با پذیرش ولایت فساق و مماشات با ایشان تلاش می کنند .
و طبیعی است که ثمره این پیوند شوم و نامبارک را بتوان در کشتارهای وحشیانه زنان و کودکان مسلمان توسط سلفیون افراطی ، تکفیری در بیشتر کشورهای اسلامی چون عراق ، سوریه ، یمن ،بحرین ، افغانستان ، پاکستان ، لبنان و برخی دیگر از مناطق اسلامی مشاهده کرد .
پشت پرده این کشتارها ، حاکی از مماشات سلفیون معاصر با بزرگترین دشمنان خون خوار مسلمانان چون آمریکا و اسرائیل است که معمولا با ارتکاب انواع معاصی و منکراتی چون شرب خمر و رقص و آواز همراه می گردد .
آری ثمره خنده های مستانه بندگان شیطان در پایان این جلسات و نشست های مبغضانه ، چیزی جز توافق بر سر بریدن سرهای کودکان مظلوم ، به آتش کشیدن مراکز اسلامی چون مساجد و حسینیه ها ، دریدن شکم زنان بادار مسلمان ، تخریب و نبش قبور اصحاب خاص رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام و ربودن اجساد شهدا ، تیر باران کودکانی که هنوز به سن تکلیف نرسیده اند به جرم ارتداد از اسلام و بسیاری فجایع دیگر که قلم از گفتن و نوشتن آن ها ناتوان است ، نخواهد بود .
در این زمینه به ذکر سخن ابن حجر عسقلانی از علمای بزرگ رجالی اهل سنت اکتفا می کنیم :
ابن حجر عسقلانی در کتاب رجالی خود در شرح حال حسن بن صالح به تغییر مبنای سلفیان معاصر خود از سلفی های قدیم اشاره کرده و می نویسد
سلفی های قدیم در مقابل ائمه جور و ظلم سکوت نمی کردند و به مبارزه مسلحانه با آنها می پرداختند اما سلفی های معاصر به خاطر مصالحی ( منافعی ) از مبارزه مسلحانه با حاکمان و خلفای ظالم دست برداشته و در مقابل آن ها سکوت می کنند.
حسن بن صالح پشت سر هیچ فاسقی نماز نمی خواند و ولایت هیچ امام فاسقی را نمی پذیرفت و در نمازهای جمعه آنان شرکت نمی کرد [۱]
حال چند سوال مطرح است :
۱- علت تنزّل وهابیون معاصر از عقیده قدمای خود چیست ؟
۲- آیا یکی از علل این تنزل ، پاک کردن لکه های ننگی نبود که دامن خلفای بنی امیه و بنی عباس را سیاه کرده است ؟
۳- آیا علت این مماشات و مصالحه ، کم رنگ کردن یا پاک نمودن لغزشهای برخی خلفا و صحابه نبوده که آنها را از عدالت خارج و در جمع فساق داخل می نمود ؟
۴- آیا یکی دیگر از علل این مماشات و مصالحه بغض و کینه وهابیون نسبت به شیعیان نبوده است ؟ چرا که وهابیت شیعهیان را دشمن اصلی اسلام ،تلقی کرده و برای از بین بردن نام تشیع به هر حربه ای متوسل می شود و از آن جایی که در طول تاریخ همواره حکام و خلفای جور و ظلم میانه خوبی با مذهب تشیع نداشته اند و در زمان فعلی نیز یهود و صهیونیست بهترین گزینه برای مبارزه با شیعیان هستند ، لذا وهابیون مصلحت را در این می بینند که با ایشان دست دوستی داده و مصالحه کنند چرا که هر دو یک هدف را دنبال می کنند و آن نابودی تشیع است .
۵- آیا بهتر نبود ابن حجر عسقلانی عدول و تنزل وهابیون معاصر از شیوه قدمای خود را به خاطر منافع کثیف و ظالمانه وهابیون معاصر بداند نه مصالح ؟
۶- گذشته از این ها آیا یکی از شرایط اصلی امام جمعه و جماعت در اسلام، عدالت وی نیست ؟
۷- آیا ریخته شدن خون هزاران بی گناه در کشورهای عربی چون بحرین ،عراق، یمن ، مصر ، سوریه و ... زاییده این مماشات ها و مصالحات ننگین با خلفای جوری همچون آل سعود و آل خلیفه نیست ؟
۸- آیا وقت آن نرسیده که همه علمای اهل سنت بیدار شده و با دوری از وهابیان و عقائد ایشان ، وهابیت را دشمن اصلی مسلمانان و غده سرطانی بدخیم جهان اسلام ، قلمداد نمایند ؟
منبع :
[۱] عسقلانی ، ابن حجر ، تهذیب التهذیب ، ج۲ ص ۲۵۰ ش ۲۱۶