وهابیت، مخالفان اعتقادی یا دشمنان سیاسی مسلمین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از خبرهایی که مدتیست در صدر اخبار رسانههاست و خبرگزاریهای مختلف، به آن میپردازند، اخبار جنایات وهابیت است. جنایات وهابیت اعم از ترور و رعب و وحشت بین مسلمانان از زمان پیدایش این فرقه به وجود آمده و با این فرقه عجین شده است. این وحشیگری آنان نه تنها در عالم تشیع بلکه نسبت به سایر مذاهب از جمله اهلسنت دیده میشود، این فرقه پروندۀ ننگینی در مسیر تاریخ از خود به جای گذاشتهاند که جز سیاهی ( قتل عام، ترور، خونخواری، توهین به مقدسات مذاهب ) چیز دیگری نیست.
حال سوال این است که هدف از این کارها چیست؟
آیا صرفا جنبۀ اعتقادی دارد یا اینکه سیاست استکبار هم در کار است؟
نمونههایی از این قبیل تفکر را در تاریخ میتوان پیدا کرد، در صدر اسلام خوارج کسانی بودند که دشمن مخالفین اعتقادی خود بودند و دست به هر جنایتی میزدند تا تفکر غلط خود را غلبه دهند و علاوه بر آن تفرقه و دو دستگی در بدترین شرایط زمانی را به وجود میآوردند، زمانی که باید بیعت میکردند تا ظلم را از بین ببرند، دم از دین خدا و حکم خدا میزدند.
در بررسی گذشته و اندیشۀ ابنتیمیه ( بنیانگذار افکار وهابیت )، اگر نگاهی گذرا کنیم میبینیم که مسلمانان از شرق و غرب در معرض حملۀ مغولان و صلیبیان بودند ( حتی اگر به فرض هم بپذیریم چنین عقایدی را ) بیگمان او بدترین زمان را برای طرح آرای تفرقه انگیز خود انتخاب کرده بود.
متاسفانه طرح مجدد افکار ابنتیمیه پس از پنج قرن توسط محمد بن عبدالوهّاب در شرایط تاریخی بسیار نامناسبی صورت گرفت که اساسا انسان فکر میکند این افکار وضع شدهاند برای اختلاف بین مسلمین، آن هم در بدترین شرایط تاریخی! ترویج نظریات تفرقه افکنانۀ ابنتیمیه از سوی محمد بن عبدالوهّاب و سپس حملۀ وهابیان با پشتیبانی سیاسی نظامی شیوخ برخی قبایل « نجد » به مناطق مسلماننشین حجاز و عراق و شام و یمن، در حالیست که امت اسلامی از چهار سو مورد هجمۀ شدید استعمارگران قرار داشت:
انگلیسیها بخش عظیمی از هند را در آن زمان با زور و تزویر از دست مسلمانان خارج ساختند.
فرانسویها به رهبری ناپلئون، مصر و سوریه و فلسطین را با قوۀ قهریه اشغال کردند.
روسها با حملات مکرر به ایران و عثمانی، میکوشیدند قلمرو حکومت خویش را از یکسو تا فلسطین و از سوی دیگر تا خلیج فارس گسترش دهند.
آمریکاییها نیز چشم طمع به کشورهای اسلامی شمال آفریقا دوخته بودند.
در چنین دوران سختی که مسلمانان نیاز حیاتی به همدلی و همکاری بر ضد دشمن مشترک داشتند، محمد بن عبدالوهّاب، مسلمانان را به جرم « شفاعت خواهی از پاکان » و « زیارت قبور اولیاء خدا »، مشرک و واجبالقتل خواند و اعراب بادیهنشین را بر انگیخت که مناطق سنینشین و شیعهنشین حجاز و عراق و شام و یمن را به خاک و خون بکشند و اموال مسلمین را ( به عنوان غنیمت جهاد با کفار ) به غارت برند، و هزاران مرد، زن و کودک را در شهر کربلا و نجف به شهادت برسانند.
محمد بن عبدالوهّاب در کتاب کشف الشبهات خود مینویسد : کسانی که فرشتگان و پیامبران و اولیاء الله را شفیع قرار داده و به وسیله آنان نزد پروردگار تقرب میجویند، خونشان حلال و قتل آنان جایز است. [۱]
این فتوی باعث شده است که صحنههای جانگدازی را در طول دو قرن اخیر که توسط پیروان او به وجود آمده است، شاهد باشیم.
در سالهای اخیر نیز وهابیون جنایتکار با برنامه ریزی حامیان غربی عربی خود ساکت ننشسته و آن روی خود را به جهانیان نشان دادند، چرا که با به وجود آمدن بیداری اسلامی در بین کشورهای اسلامی و بیدار شدن خوی استکبار ستیزی مسلمانان، وهابیت با توطئۀ غرب و با کمکهای مالی از طرف برخی کشورهای عربی بر ضد دولت سوریه بلند شده و کشتارهای فجیعانهای در این کشور به نام اسلام رقم زدند تا جهانیان را به کار خود مشغول سازند و ادامه راه بیداری اسلامی را مختل سازند و افکار جهان را به سوی خود جهت دهند.
قساوتی که در ذات پیروان این مکتب است باعث شکلگیری فجایعی از قبیل ترور هزاران مسلمان بیگناه در پاکستان و افغانستان و به شهادت رساندن گروهی از ایرانیان شد.
از آنچه گذشت، به خوبی میتوان فهمید که استعمار از این حربه ( تشکیل مذاهب و ادیان ساختگی ) برای جلو بردن اهداف خود استفاده میکند و از راههاى بلند مدت اختلاف و شكاف، آيينى استعمارى به وجود مىآورد تا زخمى بر پيكر و مجموعۀ عالم اسلامى ايجاد كند كه درمانش به سادگى ميسر نباشد؛ مثل وهابيت و برخى مذاهب و اديان ساختگى كه با هدف ايجاد شكاف در دنياى اسلام پديد آمده است، اگر بنا باشد كه تاريخچۀ استفادههايى كه استعمار از اين شكاف و زخم كرده است بيان شود، مسلما چندین كتاب در این زمینه، نوشته خواهد شد.
پینوشت:
[۱] کشف الشبهات، ص ۵۸-۸۷ به نقل از وهابیت مبانی فکری و کارنامه عملی آیت الله سبحانی