گروه امامت و خلافت
سؤال كننده : امين فرج الاهي
پاسخ :
بدون شك عصمت پيامبران و ائمه عليهم السلام اكتسابي و بر اساس لياقت و امتحان است ؛ زيرا اگر خدادادي محض باشد ، هيچ ارزشي ندارد و فضيليت محسوب نميشود .
نكتۀ اساسي در بحث عصمت اين است كه بايد ديد منشأ عصمت در معصومين چيست ؟ بنابر اعتقاد شيعيان كه با دلايل محكم و قاطع قابل اثبات است ، منشأ عصمت معصومين علم قطعي ، شهودي و وجداني به حقايق امور و عواقب اعمال است ؛ به طوري كه سبب ميشود ارادۀ انسان قوي و در نفس او قوه اي ايجاد شود كه او را از انجام گناه و لغزش محافظت ميكند .
اين علم ، علمي است كه دارندۀ آن صاحب چشم بصيرتي ميشود كه عواقب ، آثار و لوازم گناه و ترك واجبات را در دنيا و آخرت با تمام وجود لمس ميكند . و از انسان موجودي ميسازد كه در تمام عمرش حتي به اندازۀ زرهاي با دستورات پروردگارش مخالفت نميكند و حتي فكر انجام معصيت و يا ترك واجب در مخيلۀ او نميگنجد .
اين مسأله حتي در برخي موارد براي ساير انسانها نيز اتفاق ميافتد ؛ مثلاً انساني كه ميداند در داخل اين ظرف زهر خطرناكي است ، هرگز از آن نخواهد نوشيد و حتي فكر خوردن آن را نيز نخواهد كرد ؛ زيرا انسان به كشنده بودن زهر علم قطعي دارد و اين علم باعث ميشود كه انسانها در تمام عمرشان حتي يك بار مرتكب آن نشوند ؛ با اين كه هر انساني مختار است و هر وقت كه اراده كند ميتواند با خوردن خودكشي كند ؛ چنانچه هستند انسانهاي ضعيف النفسي كه حتي با دانستن كشنده بودن زهر ، با خوردن آن خود کشي مي کنند .
و يا مثلاً هر انسان عاقل ، آگاه و آبرو داري كه در جامعه داراي منصب و مقام رفيعي است ، هرگز اتفاق نميافتد كه بدون لباس و لخت و عريان در ملأ عام ظاهر شود ؛ با اين كه در انجام آن کاملا مختار است ؛ اما چون به عواقب آن آگاه است ، حتي انجام آن را تصور نميكند .
و يا مثلاً مادري که فرزندي شيرخواري دارد ، هر گز تصور اين را نمي کند که چاقو بردارد و سر فرزند خودش را ببرد ؛ با اين که اين عمل از اعمال اختياري مادر است ؛ اما علم اين شير خوار فرزند او است و علاقه شديدي به او مانع اين مي شود که حتي اين فکر پليد را از سر بگذراند .
معصومين (عليهم السلام) از طرفي علم قطعي به عواقب گناه دارند و از طرف ديگر ذات خداوند را به حقيقت شناخته اند و مي دانند که با انجام معصيت ، از دستور چه کسي سر پيچي خواهند کرد ؛ لذا در تمام طول عمرشان حتي فکر گناه را هم نمي کنند ؛ با اين که در انجام آن قدرت کامل دارند .
مرحوم شيخ مفيد رحمت الله عليه در اين باره مي فرمايد :
العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية وترك الطاعة مع قدرته عليهما .
عصمت ، لطفي از جانب خداوند كه شامل حال مكلف ميشود و او را از وقوع در معصيت و ترك اطاعت باز ميدارد ؛ با اين كه آن شخص قادر به انجام آن دو است .
النكت الإعتقادية - الشيخ المفيد - ص 37 .
براي اثبات اين علم براي معصومين عليهم السلام دلايل فراواني وجود دارد ؛ از جمله در بارۀ حضرت آدم علي نبينا وآله وعليه السلام ميفرمايد :
وَعَلَّمَ آَدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا
البقره / 31
در بارۀ حضرت داود و سليمان علي نبينا وآله وعليهما السلام ميفرمايد :
وَلَقَدْ آَتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ . وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ
النمل / 15_ 16 .
و نيز ميفرمايد :
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا . إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ
الجن / 26_ 27 .
در بارۀ حضرت يوسف علي نبينا وآله وعليه السلام ميفرمايد :
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آَتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ . وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ . وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ .
يوسف / 22_23 .
و باز در بارۀ حضرت يوسف علي نبينا وآله وعليه السلام ميفرمايد :
وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ
يوسف / 33 .
همچنين از زبان حضرت يعقوب علي نبينا وآله وعليه السلام وقتي كه فرزندانش وي را به خاطر گريه بر حضرت يوسف ملامت ميكردند ، ميفرمايد :
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
يوسف / 86 .
و در بارۀ حضرت لوط علي نبينا وآله وعليه السلام ميفرمايد :
وَلُوطًا آَتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ .
الأنبياء / 74 .
و در بارۀ رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد :
َلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
البقره / 120
وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ
البقره / 145 .
اين علم الهي خاص ، لطفي است كه خداوند به بندگان برگزيدۀ خودش عطا كرده و سبب و منشأ ايجاد ملكۀ تقوي تا عاليترين درجۀ آن ؛ يعني عصمت شده است . مثلاً در بارۀ حضرت يوسف عليه السلام همين علم باعث شد كه مرتكب فاحشه نشود ؛ با اين كه كاملاً در انجام آن مختار بوده است .
در نتيجه ، عصمت امري است اكتسابي ؛ اما منشأ آن علمي است كه خداوند به آنها لطف كرده است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)