پاسخ:
جنگ صفين، يكى از جنگهايى است كه ميان اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله اتفاق افتاده است.
در اين جنگ ، تعداد زيادى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله كشته شد كه كشته شدن آنها، تكليف جنگ را مشخص مىكند؛ از جمله عمار بن ياسر كه رسول خدا او را معيار تشخيص حق و باطل قرار داده بود.
طبق نقل ابن جوزى، تنها بيست و پنج نفر از اصحاب بدرى در اين جنگ در ركاب اميرمؤمنان عليه السلام به شهادت رسيده است:
وقتل بصفين سبعون ألفا خمسة وأربعون ألفا من أهل الشام وخمسة وعشرون ألفا من أهل العراق منهم خمسة وعشرون بدريا.
در جنگ صفين هفتاد هزار نفر؛ چهل و پنج هزار نفر از اهل شام، بيست و پنج هزار نفر از اهل عراق كشته شدند كه بيست و پنج نفر از آنها بدرى بودند.
ابن الجوزي الحنبلي، جمال الدين ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاى 597 هـ)، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 5، ص120 ، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1358.
كشته شدن بيست و پنج نفر از اصحاب بدر، آنهم توسط خود اصحاب، تمام رشتههاى اعتقادى اهل سنت را پنبه مىكند . چطور مىشود كه قاتلان اصحاب بدر، عادل باشند و خداوند براى هميشه از آنها راضى شده باشد؟
ما به تعدادى از اين افراد اشاره خواهيم كرد:
عمار ياسر:
عمار بن ياسر از نخستين كسانى است كه دين اسلام را با جان و دل پذيرفت و تا آخر عمر بر پيمانى كه با پيامبر بسته بود، پايدار ماند . او همان كسى است كه رسول خدا او را معيار تشخيص حق و باطل در زمان فتنه معرفى كرده بود.
طبرانى از علماى اهل سنت مىنويسد:
حدثنا محمد بن عبد اللَّهِ الْحَضْرَمِى ثنا ضِرَارُ بن صُرَدٍ ثنا عَلِى بن هَاشِمٍ عن عَمَّارٍ الدُّهْنِى عن سَالِمِ بن أبى الْجَعْدِ عن عَلْقَمَةَ عن عبد اللَّهِ عَنِ النبى صلى اللَّهُ عليه وسلم قال:
إذا اخْتَلَفَ الناسُ كان بنُ سُمَيَّةَ مع الْحَقِّ.
عبد الله بن مسعود از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل كرده است كه هر وقت مردم دچار اختلاف شدند، پسر سميه با حق است.
رسول خدا فرمود: زمانى كه مردم دچار اختلاف شدند، پسر سميه بر حق است.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج10، ص95، ح10071، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
و حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين مىنويسد:
أَخْبَرَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْهَاشِمِى بِالْكُوفَةِ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِى بْنِ عَفَّانَ الْعَامِرِى، ثنا مَالِكُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ النَّهْدِى، أَنْبَأَ إِسْرَائِيلُ بْنُ يُونُسَ، عَنْ مُسْلِمٍ الأَعْوَرِ، عَنْ خَالِدٍ الْعُرَنِى، قَالَ:
دَخَلْتُ أَنَا وَأَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِى عَلَى حُذَيْفَةَ، فَقُلْنَا: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، حَدِّثْنَا مَا سَمِعْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فِى الْفِتْنَةِ؟
قَالَ حُذَيْفَةُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: «دُورُوا مَعَ كِتَابِ اللَّهِ حَيْثُ مَا دَارَ» فَقُلْنَا: فَإِذَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فَمَعَ مَنْ نَكُونُ؟ فَقَالَ: «انْظُرُوا الْفِئَةَ الَّتِى فِيهَا ابْنُ سُمَيَّةَ فَالْزَمُوهَا، فَإِنَّهُ يَدُورُ مَعَ كِتَابِ اللَّهِ»،
قَالَ: قُلْتُ: وَمَنِ ابْنُ سُمَيَّةَ؟ قَالَ: " أَوَ مَا تَعْرِفُهُ؟ "، قُلْتُ: بَيِّنْهُ لِى، قَالَ: «عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ»، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ لِعَمَّارٍ: «يَا أَبَا الْيَقْظَانِ، لَنْ تَمُوتَ حَتَّى تَقْتُلَكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ عَنِ الطَّرِيقِ».
هَذَا حَدِيثٌ لَهُ طُرُقٌ بِأَسَانِيدَ صَحِيحَةٍ، أَخْرَجَا بَعْضَهَا وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ بِهَذَا اللَّفْظِ.
خالد العرنى گفت كه من و ابوسعيد خدرى بر حذيفه وارد شديم و گفتيم: اى أبا عبد الله، براى ما نقل كن چيزهايى را كه از رسول خدا صلى الله عليه وآله در باره فتنه شنيدى، حذيفه گفت: رسول خدا فرمود: بر مدار قرآن بچرخيد، هر جا كه بود. گفتيم: اگر مردم دچار اختلاف شدند، با چه كسى باشيم؟ پس گفت: بنگريد كه پسر سميه در كدام گروه است، به همان گروه پايبند باشيد؛ چرا كه او همواره بر مدار كتاب خدا مىچرخد. سؤال كردم: پسر سميه كيست؟ گفت: آيا او را نمىشناسي؟ گفتم: برايم بيان كن. گفت: عمار بن ياسر، از رسول خدا صلى الله عليه وآله شنيدم كه به عمار مىگفت: اى أبا يقظان ! تو هرگز نمىميرى؛ مگر اين كه گروه نابكار كه از (صراط مستقيم) خارج هستند، تو را مىكشند.
اين روايت، چندين سند صحيح دارد، بخارى و مسلم تكههاى از آن را نقل كردهاند؛ اما با اين الفاظ نقل نكردهاند.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج2، ص162، ح2652، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
هنگام ساختن مسجد مدينه، عمار ياسر برخلاف ديگران كه يك خشت برمىداشتند، او دو تا دو تا مىآورد، پيامبر اسلام او را ديد، با دست مباركش، غبار را از چهره نازنين عمار زدود و سپس فرمود:
وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّار.
عمار را گروه ستمگر مىكشند، او آنان را به بهشت مىخواند وآنان او را به جهنّم.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 1، ص172، ح436، كتاب الصلاة،بَاب التَّعَاوُنِ في بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، و ج3، ص1035، ح 2657، الجهاد والسير، باب مَسْحِ الْغُبَارِ عَنِ النَّاسِ فِي السَّبِيلِ، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ – 1987م.
طبق اين روايت، عمار و همفكران او اهل بهشت هستند و قاتل عمار و همدستان او اهل جهنم. و اين همان چيزى است كه اهل سنت در طول اين چهارده قرن، پاسخى براى آن نيافتهاند.
جالب است كه شمس الدين ذهبى به نقل از ابوالغاديه كه قاتل عمار ياسر است، مىنويسد كه قاتل عمار در آتش خواهد بود:
عن أبى الغادية سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: قاتل عمار فى النار وهذا شيء عجيب فإن عمارا قتله أبو الغادية.
از ابوغاديه نقل شده است كه گفت: از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: كشنده عمار در آتش است. و اين چيزى است شگفتآور؛ زيرا خود ابوالغاديه عمار را كشته است.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج 2، ص 236، تحقيق: الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1995م.
صدور اين روايت از رسول خدا صلى الله عليه وآله در حق عمّار قطعى بود و تمام مردم از آن آگاه بودند و نيز ثابت مىكرد كه معاويه و دار و دستهاش همان گروه نابكار هستند؛ از اين رو هنگامى كه معاويه شنيد عمار كشته شده و لرزه بر دل بسيارى از مردم انداخته، و اين فرمايش پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله سر زبانها افتاده است، عمرو عاص را به حضور طلبيد و پس از مشورت با او شايع كردند كه على عليه السلام او را كشته است و اين گونه استدلال كردند كه چون عمار در جبهه على وهمراه او بوده است و على او را به جنگ فرستاده است؛ پس او قاتل عمار است.
احمد بن جنبل در مسندش مىنويسد:
مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ لَمَّا قُتِلَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ حَزْمٍ عَلَى عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ فَقَالَ قُتِلَ عَمَّارٌ وَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَقَامَ عَمْرُو بْنُ الْعَاصِ فَزِعًا يُرَجِّعُ حَتَّى دَخَلَ عَلَى مُعَاوِيَةَ فَقَالَ لَهُ مُعَاوِيَةُ مَا شَأْنُكَ قَالَ قُتِلَ عَمَّارٌ فَقَالَ مُعَاوِيَةُ قَدْ قُتِلَ عَمَّارٌ فَمَاذَا قَالَ عَمْرٌو سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَقَالَ لَهُ مُعَاوِيَةُ دُحِضْتَ فِى بَوْلِكَ أَوَنَحْنُ قَتَلْنَاهُ إِنَّمَا قَتَلَهُ عَلِى وَأَصْحَابُهُ جَاءُوا بِهِ حَتَّى أَلْقَوْهُ بَيْنَ رِمَاحِنَا أَوْ قَالَ بَيْنَ سُيُوفِنَا.
ابو بكر بن محمد بن عمرو بن حزم از پدرش نقل مىكند كه گفت: هنگامى كه عمار ياسر به شهادت رسيد، عمرو بن حزم نزد عمرو عاص رفت و گفت: عمار كشته شد، رسول خدا صلى الله عليه وآله فرموده است: گروه ستمگر، عمار را مىكشند، عمرو عاص ناراحت شد و جمله «لا حول ولا قوة الا بالله» را مىگفت تا نزد معاويه رفت، معاويه پرسيد: چه شده است؟ گفت: عمار كشته شده است. معاويه گفت: كشته شد كه شد، حالا چه شده است؟ عمرو گفت: از رسول خدا صلى الله عليه وآله شنيدم كه مىفرمود: عمار را گروه باغى وستمگر خواهد كشت، معاويه گفت: مگر ما او را كشتهايم، عمار را على و يارانش كشتند كه او را همراه خويش وادار به جنگ كردند و او را بين نيزهها و شمشيرهاى ما قرار دادند.
الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج4، ص199، ح 17813، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو بكر (متوفاي 458هـ)، سنن البيهقي الكبرى، ج8، ص189، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994؛
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 1، ص 420 و ص 426، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
هيثمى پس از نقل روايت مىگويد:
رواه أحمد وهو ثقة.
الهيثمي، علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج7، ص242، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
و حاكم نيشابورى پس از نقل روايت مىگويد:
هذا حديث صحيح على شرط الشخين ولم يخرجاه بهذه السياقة.
اين حديث با شرائطى كه بخارى و مسلم قبول دارند، صحيح است؛ ولى آنها به اين صورت نقل نكردهاند.
الحاكم النيسابوري، محمد بن عبدالله أبو عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرك على الصحيحين، ج2، ص155، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
مناوى به نقل از قرطبى مىنويسد:
وهذا الحديث أثبت الأحاديث وأصحّها، ولمّا لم يقدر معاوية على إنكاره قال: إنّما قتله من أخرجه، فأجابه على بأنّ رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم إذن قتل حمزة حين أخرجه.
قال ابن دحية: وهذا من على إلزام مفحم الذى لا جواب عنه، وحجّة لا اعتراض عليها.
اين حديث از محكمترين و صحيحترين احاديث است و چون معاويه قدرت بر انكارش نداشت، گفت: عمار را كسى كشت كه او را همراه خود آورده است و لذا على (ع) در پاسخش فرمود: پس بنابراين حمزه را هم در جنگ احد پيامبر كشته است؛ چون آن حضرت بود كه حمزه را همراه خودش آورده بود.
ابن دحيه مىگويد: اين پاسخ على چنان كوبنده است كه حرفى براى گفتن باقى نمىگذارد ودليلى است كه انتقادى بر آن نيست.
المناوي، عبد الرؤوف (متوفاي: 1031هـ)، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج 6، ص 366، ناشر: المكتبة التجارية الكبرى - مصر، الطبعة: الأولى، 1356هـ
خزيمة ذوالشهادتين:
خزيمة بن ثابت، يكى از ياران با وفاى رسول خدا صلى الله عليه وآله و از كسانى است كه بر پيمان خود تا آخر عمر پابرجا ماند.
او از حاضران در جنگ بدر و ساير جنگها بود، رسول خدا شهادت او را به منزله دو شهادت به حساب آورد، به همين خاطر به «ذوالشهادتين» مشهور شد. او در جنگ صفين در ركاب اميرمؤمنان عليه السلام حاضر بود و در اين جنگ به شهادت رسيد.
ابن عبد البر قرطبى در شرح حال او مىنويسد:
خزيمة بن ثابت بن الفاكه بن ثعلبة الخطمى الأنصارى من بنى خطمة من الأوس يعرف بذى الشهادتين جعل رسول الله صلى الله عليه وسلم شهادته بشهادة رجلين يكنى أبا عمارة شهد بدرا وما بعدها من المشاهد وكانت راية خطمة بيده يوم الفتح وكان مع على رضى الله عنه بصفين فلما قتل عمار جرد سيفه فقاتل حتى قتل وكانت صفين سنة سبع وثلاثين
روى عن محمد بن عمارة بن خزيمة بن ثابت من وجوه قد ذكرتها فى كتاب الإستظهار فى طرق حديث عمار قال ما زال جدى خزيمة بن ثابت مع على بصفين كافا سلاحه وكذلك فعل يوم الجمل فلما قتل عمار بصفين قال خزيمة سمعت رسول الله (ص) يقول تقتل عمار الفئة الباغية ثم سل سيفه فقاتل حتى قتل.
خزيمة بن ثابت، مشهور به ذى الشهادتين، رسول خدا صلى الله عليه وآله، شهادت او را به منزله شهادت دو نفر قرار داد. كنيه او ابوعماره بود، در جنگ بدر و ساير جنگهاى بعد از آن شركت داشت. پرچم خطمة در فتح مكه در دست او بود. در جنگ صفين همراه على (عليه السلام) بود؛ هنگامى كه عمار به شهادت رسيد، شمشيرش را از غلاف بيرون كرد، آن قدر جنگيد تا به شهادت رسيد. جنگ صفين در سال سى و هفت هجرى اتفاق افتاد.
روايت شده از محمد بن عماره بن خزيمة بن ثابت كه از سرشناسان بود كه ما در كتاب الاستظهار در طريق روايت عمار از او ياد كردهايم. محمد بن عماره گفت: جد من خزيمة بن ثابت، در جنگ صفين به همراه على (عليه السلام) حاضر بود؛ اما همواره شمشيرش در اين جنگ و همچنين جنگ جمل در غلاف بود ، تا اين كه عمار در صفين به شهادت رسيد. خزيمه گفت: از رسول خدا (ص) شنيدم كه مىگفت: «عمار را گروه نابكار خواهند كشت» سپس شمشيرش از غلاف بيرون آورد و به جنگ پرداخت تا كشته شد.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 2، ص448 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
حاكم نيشابورى در كتاب المستدرك مىنويسد:
حَدَّثَنِى أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ بَالَوَيْهِ، ثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ الْحَرْبِى، ثَنَا مُصْعَبُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الزُّبَيْرِى، قَالَ: " خُزَيْمَةُ بْنُ ثَابِتِ بْنِ الْفَاكِهِ بْنِ ثَعْلَبَةَ بْنِ سَاعِدَةَ بْنِ عَامِرِ بْنِ غَيَّانَ بْنِ عَامِرِ بْنِ خَطْمَةَ وَهُوَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ، جَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ شَهَادَتَهُ بِشَهَادَةِ رَجُلَيْنِ، وَأَخْبَرَ النَّبِى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ رَأَى فِى الْمَنَامِ كَأَنَّهُ سَجَدَ عَلَى جَبْهَةِ النَّبِى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، فَاضْطَجَعَ لَهُ النَّبِى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ حَتَّى سَجَدَ عَلَى جَبْهَتِهِ " قَالَ ابْنُ إِسْحَاقَ:« قُتِلَ مَعَ عَلِى رَضِى اللَّهُ عَنْهُ بِصِفِّينَ بَعْدَ قَتْلِ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ».
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، قَالَ: " شَهِدَ خُزَيْمَةُ بْنُ ثَابِتٍ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ مَعَ عَلِى بْنِ أَبِى طَالِبٍ رَضِى اللَّهُ عَنْهُ صِفِّينَ، وَقُتِلَ يَوْمَئِذٍ سَنَةَ سَبْعٍ وَثَلاثِينَ مِنَ الْهِجْرَةِ.
مصعب زبيرى نقل كرده است كه خزيمة بن ثابت؛ همان ذو الشهادتين است كه رسول خدا (ص) شهادت او را به منزله شهادت دو نفر قرار داد. او به رسول خدا (ص) خبر داد كه او در خواب ديده است كه بر پيشانى آن حضرت سجده كرده است؛ پس آن حضرت خوابيد تا خزيمه بر پيشانى او سجده كرد. ابن اسحاق گفته: او در جنگ صفين در ركاب اميرمؤمنان (ع) بعد از كشته شدن عمار ياسر كشته شد.
از محمد بن اسحاق نقل شده است كه خزيمه ذوالشهادتين در جنگ صفين در ركاب على بن أبى طالب حاضر بود و در اين جنگ در سال سى و هفت هجرى كشته شد.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج 3، ص448 ، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.
هاشم بن عتبة :
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص، مشهور به هاشم مرقال، برادر زاده سعد بن أبى وقاص، يكى از ياران رسول الله است كه در جنگ صفين به درجه رفيع شهادت نائل است.
ابن حبان در باره او مىنويسد:
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص بن أخى سعد له صحبة قتل يوم صفين.
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص، پسر برادر سعد، صحابى بود و در جنگ صفين به شهادت رسيد.
التميمي البستي، ابوحاتم محمد بن حبان بن أحمد (متوفاى354 هـ)، الثقات، ج 3، ص437، رقم: 1428، تحقيق السيد شرف الدين أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولى، 1395هـ – 1975م.
محمد بن جرير طبرى نام او را در زمره شهداى جنگ صفين آورده و مىنويسد:
وهاشم بن عتبة بن أبى وقاص بن أهيب بن عبدمناف بن زهرة أسلم هاشم بن عتبة يوم فتح مكة وهو المرقال وكان أعور فقئت عينه يوم اليرموك وهو ابن أخى سعد بن أبى وقاص شهد صفين مع على بن أبى طالب عليه السلام وكان يومئذ على الرجالة وهو الذى يقول:
أعور يبغى أهله محلا
قد عالج الحياة حتى ملا
لابد أن يفل أو يفلا
وقتل يوم صفين.
هاشم بن عتبه در فتح مكه اسلام آورد، او همان مرقال است و يك چشمش كور بود كه در جنگ يرموك از حدقهاش افتاد. او پسر برادر سعد بن أبى وقاص بود، در جنگ صفين در ركاب على بن أبى طالب عليه السلام حاضر بود و در اين روز امير سربازان پياده بود، او همان كسى است كه مىگفت:
اعور كسى است كه براى كسان خود محل و مقامى مىطلبد و زندگى را تا آنجايى سپرى كرده كه اظهار خستگى مىنمايد، اينك چارهاى ندارد از اينكه شمشير بكشد و دشمن را شكست بدهد و يا شكست بخورد.
او در جنگ صفين به شهادت رسيد.
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاى310)، المنتخب من ذيل المذيل ، ج 1، ص16 ـ 17، طبق برنامه الجامع الكبير.
و ابن حجر عسقلانى در توصيف اين شير شجاع و پرچمدار لشكر على بن أبى طالب مىنويسد:
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص بن أهيب بن زهرة بن عبد مناف الزهرى الشجاع المشهور المعروف بالمرقال بن أخى سعد بن أبى وقاص قال الدولابى لقب بالمرقال لأنه كان يرقل فى الحرب أى يسرع من الإرقال وهو ضرب من العدو وقال بن الكلبى وابن حبان له صحبة ...
وأخرج يعقوب بن سفيان من طريق الزهرى قال قتل عمار بن ياسر وهاشم بن عتبة يوم صفين وأخرج بن السكن من طريق الأعمش عن أبى عبد الرحمن السلمى قال شهدنا صفين مع على وقد وكلنا بفرسه رجلين فإذا كان من القوم غفلة حمل عليهم فلا يرجع حتى يخضب سيفه دما قال ورأيت هاشم بن عتبة وعمار بن ياسر يقول له يا هاشم:
أعور يبغى أهلى محلا
قد عالج الحياة حتى ملا
لا بد أن يفل أو يفلا
قال ثم أخذوا فى واد من أودية صفين فما رجعا حتى قتلا
وأخرج عبد الرزاق عن أبى بكر بن محمد بن عمرو بن حزم أن هاشما أنشده فذكر نحوه .
وقال المرزبانى لما جاء قتل عثمان إلى أهل الكوفة قال هاشم لأبى موسى الأشعرى تعال يا أبا موسى بايع لخير هذه الأمة على فقال لا تعجل فوضع هاشم يده على الأخرى فقال هذه لعلى وهذه لى وقد بايعت عليا وأنشد
أبايع غير مكترث عليا
ولا أخشى أميرا أشعريا
أبايعه وأعلم أن سأرضى
بذاك الله حقا والنبيا
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص، دلاور نامدارى كه به مرقال مشهور شد. او برادر زاده سعد بن أبى وقاص بود. دولابى گفته: او را «مرقال» ناميدند؛ چرا كه با سرعت به جنگ مىرفت . ارقال از ماده ارقال است به معناى نوعى دويدن. ابن كلبى و ابن حبان گفتهاند كه صحابى بوده.
يعقوب بن سفيان از طريق زهرى نقل كرده است كه عمار بن ياسر و هاشم بن عبته در جنگ صفين به شهادت رسيدند. ابن السكن از طريق اعملش از أبى عبد الرحمن سلمى نقل كرده است كه ما در صفين در ركاب على عليه السلام حاضر بوديم، هر دو نفر بر يك اسب سوار مىشديم؛ وقتى مردم در غفلت بوديم به آنها حمله مىكرديم، كسى بر نمىگشت؛ مگر اين كه شمشيرش را از خون آغشته مىكرد. هاشم بن عبته و عمار را ديدم، عمار به هاشم مىگفت:
اعور كسى است كه براى كسان خود محل و مقامى مىطلبد و زندگى را تا آنجايى سپرى كرده كه اظهار خستگى مىنمايد، اينك چارهاى ندارد از اينكه شمشير بكشد و دشمن را شكست بدهد و يا شكست بخورد.
سپس هر دوى آنها بيابانى از بيابانهاى صفين را در پيش گرفتند، برنگشتند؛ مگر اين كه به شهادت رسيدند.
عبد الرزاق از أبوبكر بن محمد بن عمرو بن حزم نقل كرده است كه هاشم اين شعر را سرود.
مرزبانى گفته: وقتى خبر كشته شدن عثمان به مردم كوفه رسيد، هاشم به ابوموسى اشعرى گفت: اى ابوموسى بيا و با بهترين فرد اين امت؛ يعنى على عليه السلام بيعت كن. ابو موسى گفت: عجله نكن . پس هاشم يك دستش را بر روى دست ديگرش گذاشت و گفت: اين دستم براى على و اين هم براى خودم، من با على بيعت كردم و سپس اين شعر را سرود:
بى درنگ با على بيعت مىكنم و از امير اشعرى هراسى ندارم. با او بيعت مىكنم و مىدانم كه خدا و پيامبرش از اين كار خوشنود خواهند شد.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج6 ص515 ـ 516، رقم: 8918 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
و ابن عبد البر قرطبى او را اين چنين توصيف مىكند:
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص القرشى الزهرى ابن أخى سعد بن أبى وقاص بكى أبا عمرو وقد تقدم ذكر نسبه إلى زهرة فى باب عمه سعد قال خليفة بن خياط فى تسمية من نزل الكوفة من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم هاشم بن عتبة بن أبى وقاص الزهرى وقال الهيثم ابن عدى مثله قال أبو عمر أسلم هاشم بن عتبة يوم الفتح يعرف بالمرقال وكان من الفضلاء الخيار وكان من الأبطال البهم فقئت عينه يوم اليرموك...
ثم شهد هاشم مع على الجمل وشهد صفين وأبلى فيها بلاء حسنا مذكورا وبيده كانت راية على على الرجالة يوم صفين ويومئذ قتل وهو القائل يومئذ
أعور يبغى أهله محلا
قد عالج الحياة حتى ملا
لا بد أن يفل أو يفلا
وقطعت رجله يومئذ فجعل يقاتل من دنا منه وهو بارك ويقول:
الفحل يحمى شوله معقولا
وقاتل حتى قتل وفيه يقول أبو الطفيل عامر بن وائلة:
يا هاشم الخير جزيت الجنة
قاتلت فى الله عدو السنة
أفلح بما فزت به من منة
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص قرشى، برادر زاده سعد بن أبى وقاص، پيش از اين در باره نسب او كه به زهره مىرسيد در شرح حال عمويش سعد سخن گفتيم . خليفه بن خياط نام او را در زمره كسانى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله كه ساكن كوفه شدند، آورده است. هيثم بن عدى نيز همانند آن را گفته.
ابو عمر گفته: هاشم بن عتبه در فتح مكه اسلام آورد، مشهور به مرقال است و از دانشمندان و فاضلان برگزيده و شجاع و دلاور بود و در جنگ يرموك، يكى از چشمهاى خود را از دست داد.
سپس هاشم به همراه على عليه السلام در جنگ جمل و صفين شركت كرد و در آن گرفتار بلاهاى خوشايندى شد. در اين جنگ پرچم سربازان پياده در دست او بود و در همين جنگ به شهادت رسيد؛ او همان كسى است كه در آن روز اين شعر را سرود:
اعور كسى است كه براى كسان خود محل و مقامى مىطلبد و زندگى را تا آنجايى سپرى كرده كه اظهار خستگى مىنمايد، اينك چارهاى ندارد از اينكه شمشير بكشد و دشمن را شكست بدهد و يا شكست بخورد.
پاى او در اين جنگ قطع شد؛ پس با هر كسى كه به او نزديك مىشد مىجنگيد ، او را به زمين مىزد و زير سينهاش قرار مىداد و مىگفت:
مرد از بستگان دفاع مىكند؛ حتى اگر دربند باشد.
آن قدر جنگيد كه به شهادت رسييد، ابو طفيل عامر بن وائله در باره او سروده است:
اى هاشم نيكوكار، پاداشت بهشت باشد.
تو در راه خدا با دشمنان سنت جنگيدي
چه قدر مايه رستگارى است، آن منتى كه تو به آن دست يافتى.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4 ص1546 ـ 1547، رقم: 2700 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
هيثمى در مجمع الزوائد مىنويسد:
وعن أبى عبدالرحمن السلمى قال شهدنا مع على صفين وقد وكلنا بفرسه رجلين فكانت إذا كانت من الرجل غفلة غمز على فرسه فإذا هو فى عسكر القوم فيرجع إلينا وقد خضب سيفه دما ويقول يا اصحابى اعذرونى اعذرونى فكنا إذا توادعنا دخل هؤلاء فى عسكر هؤلاء فكان عمار بن ياسر يقول علما لأصحاب محمد (ص) لا يسلك عمار واديا من أودية صفين إلا تبعه أصحاب محمد (ص) فانتهينا إلى هاشم بن عتبة بن أبى وقاص وقد ركز الراية فقال مالك يا هاشم أعور وجبنا لا خير فى أعور لا يغشى الناس فنزع هاشم الراية وهو يقول :
أعور يبغى أهله محلا
قد عالج الحياة حتى ملا
لا بد أن يفل أو يفلا
ابو عبد الرحمن سلمى روايت مىكند كه در صفّين حضور امير المؤمنين على عليه السّلام بوديم (تا آنجا كه گفته است) «عمار» در آن روز پيشوا و جلودار اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود؛ چنانكه در هيچ وادى از واديهاى صفّين، قدم نمىگذارد مگر اينكه اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دنبالهرو او بودند. آن روز در مسير خود به «هاشم بن عتبة بن ابى وقّاص» كه پرچمدار على عليه السّلام بود، رسيديم. «عمار» به او، گفت: اى هاشم اعور! تو و ترس؟! خيرى نيست در اعورى كه نتواند مردم را به شور و هيجان درآورد. «هاشم» ناراحت شده پرچم را برافراشت و گفت:
اعور كسى است كه براى كسان خود محل و مقامى مىطلبد و زندگى را تا آنجايى سپرى كرده كه اظهار خستگى مىنمايد، اينك چارهاى ندارد از اينكه شمشير بكشد و دشمن را شكست بدهد و يا شكست بخورد.
عمّار گفت: اينك پيشتاز كه ورود به بهشت در سايه شمشيرهاست و حور العين همراه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و همدستان پاكيزه سرشتش، خود را براى هر گونه پذيرائى در رفيق اعلى آماده كردهاند. سرانجام از آن سرزمين بازنگشتند تا اينكه هر دو به شهادت رسيدند.
سپس هيثمى در باره سند اين روايت مىگويد:
رواه الطبرانى وأحمد باختصار وأبو يعلى بنحو الطبرانى والبزار بقوله تقتل عمارا الفئة الباغية عن عبدالله بن عمرو وحده ورجال أحمد وأبى يعلى ثقات.
اين روايت را طبرانى، احمد و ابويعلى به صورت خلاصه نقل كردهاند. بزار با جمله «تقتل عمار الفئة الباغية» تنها از طريق عبد الله بن عمر نقل كرده. راويان أحمد وابويعلى موثق هستند.
الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 7 ص240 ـ 241، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
ابوفضالة الأنصاري:
ابو فضالة انصارى، يكى از حاضران در جنگ بدر بود كه در صفين به شهادت رسيد.
ابن حجر در شرح حال او مىنويسد:
أبو فضالة الأنصارى ذكره أحمد والحارث بن أبى أسامة فى مسنديهما وابن أبى خيثمة والبغوى فى الصحابة وأسد بن موسى فى فضائل الصحابة وذكره البخارى فى الكنى مختصرا قال حدثنا موسى حدثنا محمد بن راشد حدثنا بن عقيل عن فضالة بن أبى فضالة الأنصارى وقتل أبو فضالة بصفين مع على وكان من أهل بدر .
وأخرجه بن أبى خيثمة عن عارم عن بن راشد فقال عنه عن فضالة أن عليا قال أخبرنى النبى صلى الله عليه وسلم أنى لا أموت حتى أؤمر ثم تخضب هذه من هذه قال فضالة فصحبه أبى إلى صفين وقتل معه وكان أبو فضالة من أهل بدر .
ابو فضاله انصاري؛ احمد بن حنبل و حارث بن أبى أسامه در مسندشان از او ياد كردهاند. ابن أبى خيثمه و بغوى نام او را در زمره اصحاب آوردهاند. اسد بن موسى نيز در فضائل الصحابه نام او را ذكر كرده است. بخارى در كتاب الكنى به صورت مختصر از او ياد كرده و گفته: موسى از محمد بن راشد از ابن عقيل از أبى فضاله براى من روايت نقل كرده است. ابو فضاله در جنگ صفين به همراه على عليه السلام به شهادت رسيد و از او حاضران در جنگ بدر بود.
ابن أبى خيثمه همين روايت را از عارم بن راشد نقل كرده و سپس گفته: از عارم بن راشد از فضاله نقل شده است كه على عليه السلام گفت: رسول خدا صلى الله عليه وآله به من خبر داد، من از دنيا نمىروم؛ مگر اين كه به حكومت مىرسم، سپس اين از اين (محاسنم از خون سرم) رنگين مىشود. پس پدرم على عليه السلام را در جنگ صفين همراهى كرد و در همان جنگ به شهادت رسيد. ابوفضاله از حاضران در جنگ بدر بود.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج7 ص322، رقم: 10388 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
ابن عبد البر در الإستيعاب مىنويسد:
أبو فضالة الأنصارى شهد بدرا مع النبى صلى الله عليه وسلم وقتل مع على بصفين... .
ابوفضاله انصارى در جنگ بدر به همراه رسول خدا (ص) حاضر بود و در جنگ صفين در ركاب على (ع) به شهادت رسيد.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4 ص1729، رقم: 3125 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
سهيل بن عمرو الأنصاري:
او نيز از اصحاب رسول خدا و از حاضران در جنگ بدر بود كه در جنگ صفين در ركاب اميرمؤمنان عليه السلام به شهادت رسيد.
ابن عبد البر در باره او مىنويسد:
سهيل بن عمرو بن أبى عمرو الأنصارى ذكره ابن الكلبى فيمن شهد صفين من البدريين فقال سهيل بن عمرو الأنصارى شهد بدرا وقتل مع على بن أبى طالب رضى الله عنه بصفين.
سهيل بن عمرو بن أبى عمرو انصارى، ابن كلبى نام او را در زمره كسانى كه در جنگ صفين حاضر بودند و از شركت كنندگان در بدر نيز بودند، آورده و گفته: سهيل بن عمرو انصارى، در جنگ بدر حاضر بود و به همراه على بن أبى طالب عليه السلام در صفين به شهادت رسيد.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 2، ص669، رقم: 1105 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
عبد الله بن بديل و برادرش:
ابن حجر عسقلانى در كتاب الإصابه مىنويسد:
عبد الله بن بديل بن ورقاء الخزاعى تقدم ذكر أبيه ونسبه قال الطبرى وغيره أسلم يوم الفتح مع أبيه وشهد حنينا والطائف وتبوك وقال بن الكلبى كان هو وأخوه عبد الرحمن رسولى رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى اليمن ثم شهدا صفين مع على وقتلا بها وكان عبد الله على الرحال
وفى كتاب صفين لنصر بن مزاحم بسنده إلى زيد بن وهب إن عبد الله بن بديل قام بصفين فقال إن معاوية نازع الأمر أهله وصال عليكم بالأحزاب والأعراب وأنتم والله على الحق فقاتلوا ومن طريق الشعبى قال كان على عبد الله بن بديل بصفين درعان ومعه سيفان فكان يضرب أهل الشام وهو يقول:
لم يبق إلا الصبر والتوكل
ثم التمشى فى الرعيل الأول
مشى الجمال فى حياض المنهل
والله يقضى ما يشاء ويفعل
عبد الله بن بديل بن ورقاء خزاعى، نسب و نام پدرش پيش از اين گذشت. طبرى و ديگران گفتهاند: در جنگ فتح مكه به همراه پدرش اسلام آورد، در جنگ حنين، طائف و تبوك حاضر بود. ابن الكلبى گفته: او و برادرش عبد الرحمن، فرستادههاى رسول خدا به سوى يمن بودند. سپس در جنگ صفين در ركاب على عليه السلام حاضر شدند و هر دو به شهادت رسيدند و عبد الله در لشكر پيادهها بود.
نصر بن مزاحم در كتاب صفين با سند خودش از زيد بن وهب نقل كرده است كه عبد الله بن بديل در روز صفين ايستاد و گفت: معاويه، با اهل امر (كسانى كه حق حكومت دارند) به نزاع برخواسته و به سوى شما با احزاب و اعراب آمده است، به خدا سوگند شما بر حق هستيد؛ پس به نبرد برخيريد.
و از طريق شعبى نقل شده است كه عبد الله بن بديل در جنگ صفين دو زره و دو شمشير داشت و با اهل شام مىجنگيد و مىگفت:
باقى نمانده است مگر صبر و توكل بر خدا
سپس رفتن به صف اول
مثل شتر كه به سمت آبشخور مىرود
و خداوند هر آن چه كه بخواهد انجام مىدهد.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 4 ص21، رقم: 4562 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
عبد الله بن كعب مرادي:
ابن عبد البر، ابن أثير و ابن حجر نام او را در زمره اصحاب آورده و تصريح كردهاند كه در جنگ صفين به شهادت رسيده است:
عبد الله بن كعب المرادى قتل يوم صفين وكان من أعيان أصحاب على.
عبد الله بن كعب مرادى، در جنگ صفين به شهادت رسيد و از سران اصحاب على عليه السلام بود.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 3، ص981، رقم: 1644 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
ابن أثير الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاى630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 3، ص382 ، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 4، ص4919، رقم: 4921 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
ابو عمره انصاري:
ابو عمره انصارى، يكى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله است كه در جنگ صفين به شهادت رسيده است . البته در نام او كه بشير بن عمرو است يا ثعلبة بن عمرو اختلاف است؛ اما در اين كه او در ركاب اميرمؤمنان عليه السلام شهيده است، ترديدى نيست.
همچنين علماى اهل سنت نوشتهاند كه او در جنگ جمل يك صد هزار درهم به اميرمؤمنان عليه السلام كمك مالى كرد تا بر دشمنان خدا پيروز شود.
ابن عبد البر قرطبى در الإستيعاب مىنويسد:
بشير بن عمرو بن محصن أبو عمرة الأنصارى روى عن النبى وقتل يوم صفين وقد اختلف فى أسم أبى عمرة الأنصارى هذا والد عبدالرحمن بن أبى عمرة .
بشير بن عمرو بن محصن، ابو عمرة انصارى، از رسول خدا روايت كرده و در جنگ صفين به شهادت رسيده است . در باره نام او اختلاف شده ، او پدر عبد الرحمن أبى عمرة است.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 1، ص175 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
طبرانى در المعجم الكبير مىنويسد:
أبو عَمْرَةَ الأَنْصَارِى وَيُقَالُ بَشِيرُ بن عمرو بن محصن رضى الله عنه ويقال ثعلبة بن عمرو بن محصن ويقال عَمْرِو بن مِحْصَنٍ من بنى مَازِنِ بن النَّجَّارِ وَيُقَالُ إِنَّ أَبَا عَمْرَةَ أَعْطَى عَلِيًّا رضى اللَّهُ عنه يوم صِفِّينَ مِائَةَ أَلْفِ دِرْهَمٍ أَعَانَهُ بها يوم الْجَمَلِ وَقُتِلَ يوم صِفِّينَ .
ابو عمره انصارى، گفته شده كه او بشير بن عمرو بن محصن بوده است. برخى گفتهاند كه او ثعلبة بن عمرو بن محصن بوده، ديگرى گفته كه عمرو بن محصن از قبيله بنى مازن بن نجار بوده. و نيز گفته شده كه ابوعمر در جنگ صفين يك صد هزار درهم كمك كرد، در جنگ جمل آن حضرت را يارى كرد و در جنگ صفين به شهادت رسيد.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج 1، ص211 ، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
ابن حبان بستى شافعى در كتاب مشاهير الأمصار و در كتاب الثقات خود همين مطلب را ذكر كرده است:
ثعلبة بن عمرو بن محصن كنيته أبو عمرة والد عبد الرحمن بن أبى عمرة شهد مع النبى صلى الله عليه وسلم خيبر وقد قيل ان اسم أبى عمرة بشير بن عمرو بن محصن أعطى عليا يوم الجمل مائة ألف درهم أعانه بها وقتل يوم صفين.
ثعلبة بن عمر، در جنگ خيبر در كنار رسول خدا (ص) بود. او در جنگ جمل يك صد هزار درهم به على عليه السلام كمك كرد و در جنگ صفين به شهادت رسيد.
التميمي البستي، ابوحاتم محمد بن حبان بن أحمد (متوفاى354 هـ)، مشاهير علماء الأمصار ، ج1 ص23، تحقيق : م. فلايشهمر ، ناشر : دار الكتب العلمية ـ بيروت ، 1959م.
التميمي البستي، ابوحاتم محمد بن حبان بن أحمد (متوفاى354 هـ)، الثقات، ج 3، ص48 ، تحقيق السيد شرف الدين أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولى، 1395هـ – 1975م.
أبو حازم البجلي:
يكى از شهداى جنگ صفين، ابو حازم بجلى كوفى است، ابن حجر در باره او مىنويسد:
أبو حازم البجلى والد قيس وقيل اسمه عوف وقيل عبد عوف أخرج حديثه البخارى فى الأدب المفرد وأبو داود وصححه وابن خزيمة وابن حبان والحاكم كلهم من طريق إسماعيل بن أبى خالد عن قيس بن أبى حازم عن أبيه أنه جاء والنبى صلى الله عليه وسلم يخطب فقام فى الشمس فأمر به فتحول إلى الظل قال محمد بن سعد قتل أبو حازم بصفين .
ابو حازم بجلى، پدر قيس، گفتهاند كه اسم او عوف و يا عبد عوف بوده. بخارى از او در كتاب ادب المفرد ، ابوداود ، ابن خزيمه، ابن حبان و حاكم از طريق اسماعيل به أبى خالد از قيس بن أبى حازم نقل كردهاند كه او پيش رسول خدا (ص) آمد؛ در حالى كه آن حضرت خطبه مىخواند؛ پس در آفتاب ايستاده بوده، رسول خدا دستور داد و به سايه رفت. محمد بن سعد گفته: ابوحازم در جنگ صفين به شهادت رسيده است.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج7 ص82، رقم : 9726 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
و مزى نيز در تهذيب الكمال مىنويسد:
بخ د : أبو حازم البجلى الاحمسى ، والد قيس بن أَبى حازم ، له صحبة.
وقد ذكرنا ما قيل فى اسمه ونسبه وبعض ما فى ذلك من الخلاف فى ترجمة ابنه قيس بن أَبى حازم . رَوَى عَن : النبى صلى الله عليه وسلم (بخ د). رَوَى عَنه : ابنه قيس بن أَبى حازم (بخ د).قال محمد بن سعد : قتل يوم صفين.
ابوحازم بجلى، يكى از اصحاب بود. محمد بن سعد گفته: در جنگ صفين به شهادت رسيد.
المزي، ابوالحجاج يوسف بن الزكي عبدالرحمن (متوفاى742هـ)، تهذيب الكمال، ج 33، ص437، رقم: 7298 ، تحقيق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولى، 1400هـ – 1980م.
جندب بن زهير العامري:
جندب بن زهير، يكى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله ويكى از ياران دلاور اميرمؤمنان عليه السلام در جنگ صفين بود و در همين جنگ به شهادت رسيد .
ابو نعيم اصفهانى در معرفة الصحابه مىنويسد:
جندب بن زهير العامرى كان على رجالة على بن أبى طالب [ رضى الله عنه] وقتل يوم صفين ذكره البغوى عن عمه عن أبى عبيد . وقال : هو أزدى.
جندب بن زهير العامرى، در لشكر پيادگان على بن أبى طالب حاضر بود در جنگ صفين به شهادت رسيد. بغوى اين مطلب را از عمويش از ابوعبيد نقل كرده است.
الأصبهاني، ابو نعيم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، معرفة الصحابة ، ج 2، ص580 ، طبق برنامه الجامع الكبير.
ابن أثير در اسد الغابة مىنويسد:
جُنْدب بن زُهَيْر بن الحارث بن كثير بن جُشم بن سُبَيع بن مالك بن ذُهَل بن مازن ابن ذبيان بن ثعلبة بن الدؤل بن سعد مناة بن غامد الأزدى الغامدى . كان على رجَّالة صفين مع على ، وقتل فى تلك الحرب بصفين .
جندب بن زهير، در لشكر پيادگان على بن أبى طالب عليه السلام بود و در همين جنگ به شهادت رسيد.
ابن أثير الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاى630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 1، ص443، رقم: 799 ، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.
ابن حجر عسقلانى در باره شجاعت او در جنگ صفين مىگويد:
وذكر بن دريد فى أماليه بسنده إلى أبى عبيدة عن يونس قال كان عبد الله بن الزبير اصطفنا يوم الجمل فخرج علينا صائح كالمنتصح من أصحاب على فقال يا معشر فتيان قريش أحذركم رجلين جندب بن زهير الغامدى والأشتر فلا تقوموا لسيوفهما أما جندب فرجل ربعة يجر درعه حتى يعفى أثره .
ابن دريد در امالى خود با سندش تا ابو عبيد از يونس نقل كرده است كه عبد الله بن زبير ما را در جنگ جمل به صف كرد، سپس فريادگرى همانند فرياد زنندگان ياران على عليه السلام آمد و گفت: اى جوانان قريش ! من شما را از دو نفر برحذر مىدارم، مبادا خود را در برابر شمشير آنها قرار دهيد، جندب بن زهير و مالك اشتر. اما جندب مردى ميان قامتى است كه زره او به زمين كشيده مىشود.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 1، ص507 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
محمد بن سليمان بن رفاعة:
محمد بن سليمان، يكى ياران رسول خدا بود كه در جنگ احد نيز شركت داشت، او نيز در جنگ صفين به شهادت رسيده است. ابن حجر در باره او مىگويد:
محمد بن سليمان بن رفاعة بن خليفة بن أبى كعب قال بن القداح شهد أحدا وحضر فتح العراق وقتل يوم صفين.
محمد بن سليمان بن رفاعه. ابن القداح گفته: در جنگ احد حاضر بود، در فتح عراق شركت داشت و در جنگ صفين به شهادت رسيد.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 6، ص15، رقم: 7781 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
سعد بن الحارث:
سعد بن الحارث يكى از كسانى است كه از اصحاب رسول خدا بوده و در جنگ صفين به شهادت رسيده است، ابن حجر در باره او مىگويد:
سعد بن الحارث بن الصمة الأنصارى أخو جهيم قال بن شاهين له صحبة وشهد صفين مع على وقال الطبرى صحب النبى صلى الله عليه وسلم وشهد مع على صفين وقتل يومئذ .
سعد بن الحارث انصارى، ابن شاهين گفته كه او صحابى بوده، در جنگ صفين به همراه على عليه السلام شركت كرد. طبرى گفته: او از اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله بود، در جنگ صفين به همراه على عليه السلام حاضر شد و در همين جنگ به شهادت رسيد.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج3 ص50، رقم: 3138 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
ابن عبد البر قرطبى نيز در الإستيعاب مىگويد:
سعد بن الحارث بن الصمة قد ذكرنا نسبه فى باب أبيه صحب النبى صلى الله عليه وسلم وشهد مع على صفين وقتل يومئذ وهو أخو جهيم بن الحارث بن الصمة.
سعد بن الحارث، ما نسب او را در شرح حال پدرش ذكر كرديم، او از اصحاب رسول خدا (ص) بود، به همراه على (ع) در جنگ صفين حاضر شد و در اين جنگ به شهادت رسيد.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج2 ص583، رقم: 921 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
عبد الله بن أرقم:
ابن كثير دمشقى سلفيى در كتاب معتبر البداية والنهاية مىنويسد كه عبد الله بن أرقم كه كاتب وحى نيز بوده، در جنگ صفين در ركاب اميرمؤمنان عليه السلام به شهادت رسيده است:
عبد الله بن الأرقم بن أبى الأرقم
اسلم عام الفتح وكتب بين يدى رسول الله صلى الله عليه وسلم وقد تقدم مع كتاب الوحى عبد الله بن بديل بن ورقاء الخزاعى قتل يوم صفين وكان أمير الميمنة لعلى.
عبد الله بن أرقم، در فتح مكه مسلمان شد، يكى از كاتبان وحى بود، در جنگ صفين به شهادت رسيد و فرمانده سمت راست لشكر على (عليه السلام) بود.
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، البداية والنهاية، ج 7، ص311 ، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.
يعلي بن امية:
يعلى بن اميه، يكى از اصحاب است كه در ابتدا از طرفداران عائشه و طلحه و زبير بود، در جنگ جمل با آنها بود. او همان كسى است كه جمل مشهور به عسكر را براى عائشه خريد و به زبير كمك مالى زيادى كرد؛ اما پس از آن به حقانيت اميرمؤمنان عليه السلام ايمان آورد و در جنگ صفين در ركاب حيدر كرار به شهادت رسيد.
ابن حجر عسقلانى در باره او مىنويسد:
يعلى بن أمية بن أبى عبيدة بن همام بن الحارث التميمى الحنظلى... قال المدائنى عن سلمة بن محارب عن عوف الأعرابى قال استعمل أبو بكر يعلى على حلوان فى الردة ثم عمل لعمر على بعض اليمن فحمى لنفسه حمى فعزله ثم عمل لعثمان على صنعاء اليمن وحج سنة قتل عثمان فخرج مع عائشة فى وقعة الجمل ثم شهد صفين مع على.
يعلى بن أميه. مدائنى از سلمة بن محارب از عوف الأعرابى نقل كرده است كه ابوبكر، يعلى را فرماندار حلوان در جنگ رده قرار داد؛ سپس در زمان عمر بر بخشى از يمن حاكم بود. پس به نفع خود كارهايى كرد تا اين او را عزل كرد. سپس در زمان عثمان حاكم صنعا در يمن شد و در سال كشته شدن عثمان به حج رفت و به همراه عائشه در جنگ جمل بود و سپس به همراه على عليه السلام در جنگ صفين به شهادت رسيد.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج6، ص685، رقم: 9365 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
ابن عبد البر در شرح حال او مىنويسد:
وذكر عن مسلمة عن عوف قال أعان يعلى بن أمية الزبير بأربعمائة ألف وحمل سبعين رجلا من قريش وحمل عائشة على جمل يقال له عسكر كان اشتراه بمائتى دينار
قال أبو عمر كان يعلى بن أمية سخيا معروفا بالسخاء وقتل يعلى بن أمية سنة ثمان وثلاثين بصفين مع على بعد أن شهد الجمل مع عائشة وهو صاحب الجمل أعطاه عائشة وكان الجمل يسمى عسكرا.
از مسلمة از عوف نقل شده است كه يعلى بن أميه، چهار صد هزار (دينار يا درهم) به زبير كمك كرد و هفتاد نفر از قريش را به همراه خود برد، عائشه را بر شترى حمل كرد كه نام او عسكر بود و آن را به دويست دينار خريده بود.
ابوعمر گفته: يعلى بن اميه، اهل بخشش و به آن مشهور بود، در سال سى و هشت به همراه على عليه السلام در جنگ صفين پس از آن در جنگ جمل به همراه عائشه بود، به شهادت رسيد. او صاحب شترى است كه آن را به عائشه داد و آن شتر عسكر نام داشت.
ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4 ، ص1587 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
اينها، نام تعدادى از اصحاب و ياران رسول خدا صلى الله عليه وآله بودند كه در جنگ صفين به دست قاسطين به شهادت رسيدند.
خدايا ! روحشان شاد است، شادتر گردان.