بسم الله الرحمن الرحيم
برنامه حبل المتين؛
استاد: حضرت آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني
تاريخ : 21 / 08 / 1391
مجري :
يکي از شبهات وهابيت اين است كه جمله:
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.
در روايت غدير نيامده است. از محضر حضرت عالي تمنا دارم كه اين عبارت را براي ما توضيح دهيد و سند و مباحث آن را مطرح فرماييد.
استاد قزويني :
در باره حديث غدير شبهات زيادي وارد كرده اند كه ما برخي از آنها را جواب داديم.
يكي از شبهات اين بود كه اين روايت سند ندارد و ما در جواب گفتيم كه 63 نفر از بزرگان و استوانه هاي علمي اهل سنت به صحت حديث غدير و تواتر آن اعتراف کرده اند.
گفته اند که کلمه «مولا» به معناي دوستي است، گفتيم «مولا» در لغت در قرآن در روايات به معناي اولويت است.
و شبهه شکايت سپاه يمن را ما 2-3 جلسه مفصل مطرح کرديم اگر اين آقايان مرد هستند بيايند اين عبارت ها را نقد کنند که يک بحث علمي با اينها داشته باشيم که به فرمايش حضرت عالي :
هيهات
آقايان ميگويند که اميرالمؤمنين در مکه نبوده و در يمن بود بعد ميآيند ميگويند :
اللهم وال من والاه
دروغ است و پيامبر همچنين جمله اي را نگفته است و ساخته و پرداخته شيعه ها است.
شما ببينيد ابن تيميه ميگويد :
لكن حديث الموالاة قد رواه الترمذي وأحمد والترمذي في مسنده عن النبي صلى الله عليه وسلم انه قال من كنت مولاه فعلى مولاه وأما الزيادة وهي قوله اللهم وال من والاه وعاد من عاداه الخ فلا ريب انه كذب.
اصلاً شکي نداريم که اين دروغ است.
منهاج السنة النبوية ـ ج 7 ـ ص 319
بر پدر دروغگو لعنت.
محمد بن عبد الوهاب بعد از 700 سال براي اينکه از قافله عقب نماند و عناد خود را با امير المؤمنين ثابت کند و دفاعي از بني اميه داشته باشد ميگويد:
وأما الزيادة فليست في الحديث وسئل عنها الإمام أحمد فقال، زيادة كوفية، ولا ريب أنها كذب
شکي نيست که اين دروغ است
مسائل لخصها الإمام محمد بن عبد الوهاب ـ ج 1، ص154
که البته براي بينندگان کاملاً واضيح و روشن است چون اگر واقعاً اين عبارت را تسليم بشوند که نبي مکرم فرموده است و عاد من عاداه، خدايا دشمن باش با کسي که با علي دشمن شود. خوب نمي توانند عمل صحابه را در جنگ جمل ، صفين ، نهروان و غيره توجيه کنند و ناگزير هستند که صورت مسئله را پاک کنند.
عزيزان ملاحظه ميکنند که ابن حجر هيثمي ميگويد: حديث چهارم که :
من کنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه
ميگويد:
رواه عن النبي صلى الله عليه وسلم ثلاثون صحابياً.
30 نفر از صحابه اين روايت را نقل کرده اند.
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ـ ج 2 ـ ص 355
حالا اين 30 نفر از صحابه براي ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب حجت نبوده و حتماً منتظر بوده است که ملکي از آسمان ورقي براي او بياورد و در آن نوشته باشد که همچنين برنامه اي است .
عجلوني که يکي از علماي بزرگ اهل سنت است ميگويد :
من كنت مولاه فعلي مولاه رواه الطبراني وأحمد والضياء في المختارة عن زيد بن أرقم وعلي وثلاثين من الصحابة بلفظ.
که ملتزم است فقط روايات صحيح را نقل کند از زيد بن ارقم و علي و 30 نفر از صحابه نقل کردند آن هم با لفظ :
اللهم وال من والاه وعاد من عاداه
بعد ميگويد:
فالحديث متواتر أو مشهور
اين حديث يا متواتر است يا حداقل مشهور است.
كشف الخفاء ـ ج 2 ـ ص 2591
حالا بينندگان عزيز شما خودتان قضاوت کنيد ما اصلا اظهار نظر نميکنيم که بگوييم چيست. اون حرف آقاي ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب و اين هم حرف 2 نفر از شخصيت هاي بزرگ اهل سنت.
مجري :
آيا در بين علماي بزرگ اهل سنت قبل از آقاي ابن تيميه که در قرن 8 بودند آيا کسي هست که جمله «اللهم وال من والاه» را نقل کرده باشد؟
استاد قزويني :
ببينيد شايد بعضي از عزيزان بگويند ابن حجر هيثمي 2-3 سال بعد از ابن تيميه بود و او را نديده و فرصتي نداشته است؛ چون به قدري براي کارهاي خلاف و ايجاد فتنه ميان امت اسلام تلاش ميکرده که فرصتي نبوده که کتابها را ببيند.
يا عجلوني مثلا نزديک 600 سال بعد از ابن تيميه بوده ، عزيزان من دوست دارم يک مقدار دقت کنند من يک آماري خيلي فشرده بيان ميکنم ببينيد که کساني که قبل از ابن تيميه اين را نقل ميکنند :
ابن ابي شيبه متوفاي 235 است و استاد بخاري هم هست که در کتاب المصنف جلد 2 صفحه 682 و جلد 6 صفحه 668 در نشر مکتبه رشد رياض نقل کرده است.
احمد بن حنبل امام حنبلي ها متوفاي 241 هم در مسند خود جلد 1 صفحه 18 و هم در فضائل الصحابه جلد 2 صفحه 610 نقل ميکند.
ابن ماجه قزويني متوفاي 275 در سنن خود جلد اول صفحه 43 اين را نقل ميکند.
جناب بزار متوفاي 292 در کتاب البحر الزخار که مسند بزار معروف است جلد 10 صفحه 210 چاپ خود مدينه منوره نقل ميکند.
جناب نسائي متوفاي 303 در سنن کبري که از صحاح سته است جلد 5 صفحه 45 نقل ميکند.
ابويعلي موصلي متوفاي 307 در مسند خود جلد 1 صفحه 428 نقل ميکند.
جناب امام طحاوي که از استوانه هاي فقهي، رجالي، کلامي اهل سنت است و همه او را قبول دارند در شرح مشکل الآثار جلد 5 صفحه 18 و 19 نقل ميکند.
ابن حبان متوفاي 354 در صحيح خود جلد 5 صفحه 375 نقل ميکند.
جناب طبراني متوفاي 360 در معجم کبير جلد 5 ص 166 نقل ميکند.
حاکم نيشابوري متوفاي 405 در مستدرک جلد 3 صفحه 118 نقل ميکند.
جناب ثعلبي در تفسير خود جلد 4 صفحه 126 نقل ميکند.
جناب جرجاني در کتاب الامالي الخميسيه که به نام کتاب امالي است جلد 1 صفحه 192 نقل ميکند.
ابن عساکر متوفاي 571 در تاريخ دمشق جلد 42 صفحه 209 نقل ميکند.
ابن اثير جزري متوفاي 630 در اسد الغابة که از کتاب هاي تراز اول اهل سنت است جلد 3 صفحه 484 نقل ميکند.
جناب ضياء الدين مقدسي متوفاي 643 در کتاب احاديث المختارة که همه شهادت دادند که صحيح ترين روايات را در اين کتاب آورده است و از روايات غير صحيح استفاده نکرده است جلد 2 صفحه 106 نقل کرده است.
من به عنوان نمونه 15 نفر از شخصيت هاي تراز اول اهل سنت قبل از ابن تيميه را بيان کردم ، آيا آقاي ابن تيميه اين ها را ديده است که گفته است :
فلا ريب انه كذب
اصلا شکي نداريم که اين دروغ است.
منهاج السنة النبوية ـ ج 7 ـ ص 319
پس اين آقاياني که اين روايت را نقل کردند هيچکدام توجهي نکردند و آن را نقل کردند، مخصوصا که ضياء الدين مقدسي را خود ابن تيميه ميگويد :
کتاب المختاره به مراتب صحيح تر و معتبر تر از مستدرک الصحيحين است.
البته اين ها را يا نديده يا ديده است به قول معروف:
فان كنت لا تدري فتلك مصيبة
اگر ميداني اينها را
وان كنت تدري فالمصيبة اعظم
و اگر هم نمي داني که مصيبت بزرگ تر است.
منهاج السنة النبوية ـ ج 7 ـ ص 253
اين واقعا خيلي واضح و روشن است.
مجري :
آيا اين کساني که ذکر کرديد اذعان به صحت اين روايت هم داشتند؟
استاد قزويني :
قبل از اينکه جواب شما را بدهم ، بعضي از بزرگان باب مستقلي در کتاب خود اختصاص داده اند :
باب دعاء النبي لمن والاه علي بن ابي طالب و دعاءه علي من عاداه
که اصلا يک باب مستقلي است.
شما ببينيد ابن حبان متوفاي 154 باب :
دعاء المصطفى بالولاية لمن والى عليا والمعاداة لمن عاداه.
باب ذکر دعاي پيامبر به ولايت براي کسي که علي را دوست داشته باشد و دشمني کسي که علي را دشمن بدارد.
صحيح ابن حبان ـ ج 15 ـ ص 375
و قضاياي روايت ابو الطفيل را نقل ميکند که اميرالمؤمنين در رحبه مردم را قسم داد که آيا در غدير خم چيزي شنيديد؟ اگر شنيديد بيان کنيد که 30 نفر يا به تعبير مسند احمد
ناس کثير
جمعيت زيادي بلند شدند و شهادت دادند که ما در غدير خم اين قضيه را شنيديم.
بعد رواي ميگويد براي من شبهه بود که اين همه جمعيت نقل کردند که آيا صحت دارد ؟ رفتم پيش زيد بن ارقم گفتم همچنين اتفاقي افتاد و اميرالمؤمنين صحابه را شهادت داد، آيا واقعاً صحابه راست گفتند؟ زيد بن ارقم گفت:
قَدْ سَمِعْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ
ما شنيديم از پيامبر در غدير خم که فرمود:
من کنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال عاداه
صحيح ابن حبان ـ ج 15 ـ ص 376
جناب ابو بکر آجري متوفاي360 که هم دوره با طبراني است که ميگويد :
ذكر دعاء النبي لمن والى علي بن أبي طالب رضي الله عنه ، وتولاه ، ودعائه على من عاداه
پيامبر دعا کرد براي کسي که علي را دوست داشته باشد و نفرين کرد بر کسي که علي را دشمن بدارد.
الشريعة ـ ج 4 ـ ص 2049
ايشان هم اين قضيه را در کتاب الشريعة جلد 4 صفحه 2049 چاپ رياض نقل کرده است.
هر دوي اينها هم قبل از ابن تيميه بودند و نزديک به 200-300 سال قبل از ابن تيميه زندگي ميکردند که باب مستقلي براي بخش دوم حديث غدير در کتب خود بيان کردند ولي متأسفانه من نمي دانم اين آقا چه مشکلي داشته است.
بايد بعضي از آقايان کارشناساني که در مواد مخدر تخصص دارند کارشناسي کنند هر چقدر هم هزينه آن شود پرداخت ميکنيم و بررسي کنند که روزي که ابن تيميه اين حرف را گفته است چه چيزي مصرف کرده است.
اما در مورد سوال حضرت عالي که آيا علمايي که نقل کردند اعتراف به صحت آن هم کردند يا نه :
طحاوي متوفاي 321 از زيد بن ارقم نقل ميکند :
من كنت وَلِيَّهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ اللَّهُمَّ وَالِ من وَالاَهُ وَعَادِ من عَادَاهُ قال أبو جَعْفَر فَهَذَا الْحَدِيثُ صَحِيحُ الإِسْنَادِ لاَ طَعْنَ لأَحَدٍ في أَحَدٍ من رُوَاتِهِ.
در هيچ يكي از اسناد روايت اشكالي نيست.
شرح مشكل الاثار ـ ج 5 ـ ص 18
نسبت به شرح حال جناب آقاي طحاوي بگويم که :
ذهبي در رابطه با او دارد که :
الإمام العلامة الحافظ الكبير محدث الديار المصرية.
اين هم شرح حال جناب آقاي طحاوي.
سير أعلام النبلاء ـ ج 15 ـ ص 27
حاکم نيشابوري همين قضيه را :
اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وذكر الحديث بطوله هذا حديث صحيح على شرط الشيخين
اين حديث هم شرائط صحيح مسلم را دارد و هم صحيح بخاري.
المستدرك على الصحيحين ـ ج 3 ـ ص 4576
ذهبي در رابطه با حاکم نيشابوري ميگويد :
الحاكم الحافظ الكبير امام المحدثين
پيشواي محدثين است.
تذكرة الحفاظ ـ ج 3 ـ ص 962
ابن خلکان ميگويد :
إمام أهل الحديث في عصره.
امام اهل حديث در عصر خود بوده است.
و والمؤلف فيه الكتب التي لم يسبق إلى مثلها
تاليفاتي و کتابهايي نوشته است که بي سابقه و بي نظيربوده است.
وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ـ ج 4 ـ ص 280
جناب زرکلي وهابي که بزرگ خدمت کننده به وهابيت است ميگويد :
وهو من أعلم الناس بصحيح الحديث.
از عالم ترين انسانها به حديث صحيح آقاي حاکم نيشابوري است .
الأعلام - خير الدين الزركلي - ج 6 ـ ص 227
ابوطاهر ضياء الدين مقدسي متوفاي 643 همين قضيه را نقل ميکند که :
اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره اسناده صحيح.
الأحاديث المختارة ـ ج 2 ـ ص 106 - 107
شرح حال آقاي مقدسي :
ذهبي ميگويد:
الإمام العالم الحافظ الحجة.
در خانه کس است يک حرف بس است.
تذكرة الحفاظ ـ ج 4 ـ ص 1129
سيوطي ميگويد ضياء الدين محمد بن عبدالواحد
جمع كتابا سماه المختارة التزم فيه الصحة
در اين کتاب ملتزم شده است که فقط روايات صحيح را نقل کند
وذكر فيه أحاديث لم يسبق إلى تصحيحها
رواياتي در اينجا است که قبل از ايشان کسي به اين شکل در تصحيح احاديث سبقت نگرفته.
تدريب الراوي ـ ج 1 - ص 144
اينها نمونه هايي بود که از علماي قبل از ابن تيميه 15 نفر را آورديم و تعدادي از اينها هم آمدند گفتند که اين روايت صحيح است و بعضي هم آمدند يک باب مستقل و مجزا براي اين روايت آوردند.
بايد گفت : مردم قضاوت با شما.
مجري :
آيا اين صحبت هاي ابن تيميه و انكار او، تأثيرش را در علماي بعد از او گذاشته است يا نه ؟ يعني آنها نيز منکر شده اند يا آنها هم تاييد کرده اند؟
استاد قزويني :
اتفاقا نه تنها تأثير نگذاشته ما آمار زيادي داريم که بزرگان و استوانه هاي رجالي و حديثي اهل سنت بعد از ابن تيميه هم اين مطالب را در کتب خود با کمال افتخار نقل کردند:
جناب آقاي مزي که از علماي بزرگ اهل سنت است و بعضي هم ميگويندکه شاگرد ابن تيميه بوده است ايشان در تهذيب الکمال جلد 11 صفحه 90 و 100 همين روايت :
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه را نقل کرده اند.
ذهبي که رفيق جاني ابن تيميه بوده حالا نمي دانم شاگرد او بوده يا نبوده؛ چون موقعيت ذهبي خيلي بالاتر از ابن تيميه است در تاريخ الإسلام جلد 3 صفحه 631 نقل کرده است.
جناب زيلعي متوفاي 762 در تخريج الاحاديث جلد 2 صفحه 234 نقل ميکند.
جناب يافعي در مرأة الجنان جلد 1 صفحه 109 نقل ميکند.
ابن کثير دمشقي که خيلي ميبالد به ابن تيميه و خيلي از او دفاع آنچناني ميکند هم در سيره نبويه اش جلد 4 صفحه 416 و هم در البداية جلد 5 صفحه 209 نقل ميکند.
جناب هيثمي متوفاي 707 در مجمع الزوائد جلد 9 صفحه 107 نقل ميکند.
ابن حجر عسقلاني در المطالب العالية جلد 16 صفحه 97 نقل ميکند.
جناب ثعالبي در الجواهر الحسان جلد 4 صفحه 92 نقل ميکند.
جناب سيوطي در درالمنثور جلد 3 صفحه 105 نقل ميکند.
در جامع الأحاديث ج 4 صفحه 400 و در تاريخ الخلفاء جلد 16 صفحه 270 نقل ميکند.
ابن حجر هيثمي در صواعق المحرقة جلد 1 صفحه 106 نقل ميکند.
متقي هندي در کنز العمال جلد 5 صفحه 114 نقل ميکند.
جناب حلبي در سيره اش جلد 3 صفحه 336 نقل ميکند.
آقاي عجلوني متوفاي 1162 در کتاب خود جلد 2 صفحه 161 نقل ميکند.
آلوسي در روح المعاني جلد 6 صفحه 195 ايشان هم نقل ميکند.
خوب 15 نفر هم از بزرگان اهل سنت همگي بعد از ابن تيميه آمدند و اين قضيه را نقل ميکنند.
اين ها همه نقل کرده اند بدون کوچکترين مسئله اي.
مجري:
آيا اين ها به صحت اين روايت اعتراف دارند يا نه ؟
استاد قزويني :
ذهبي، ابن کثير دمشقي همين عبارت را نقل ميکنند :
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه
بعد ميگويد :
قال شيخنا أبو عبد الله الذهبي وهذا حديث صحيح.
البداية والنهاية ـ ج 5 ـ ص 209
سيره نبوية ـ ج 4 ـ ص 416
در باره شخصيت ذهبي که صحبت کرديم.
خود ابن کثير دمشقي بعد از اينکه در سيره نبوية جلد 4 صفحه 416 نقل ميکند ميگويد :
وهذا إسناد جيد.
آقاي هيثمي در مجمع الزوائد همين عبارت را نقل ميکند و ميگويد:
و رجال احمد ثقاة.
و در جاي ديگر نقل ميکند از زيد بن بثيع که:
رواه البزار ورجاله رجال الصحيح غير فطر بن خليفة وهو ثقة.
مجمع الزوائد ـ ج 9 ـ ص 105
ابن حجر مکي اين قضيه را نقل ميکند و ميگويد 30 نفر از صحابه اين عبارت را نقل کردند و بسياري از اين سندها يا صحيح است يا حسن است .
الصواعق المحرقة ـ ج 2 ـ ص 353
عاصمي مکي همين مطلب را ميگويد:
ولفظه عند الطبراني بسند صحيح.
سمط النجوم العوالي ـ ج 2 ـ ص 379
جناب عجلوني در کشف الخفاء ميگويد :
اللهم وال من والاه وعاد من عاداه فالحديث متواتر أو مشهور.
كشف الخفاء ـ ج 2 ـ ص 2591
الباني که به قول آقايان بخاري دوران است و متوفاي 1420 است ميگويد :
من کنت مولاه فهذا مولا اللهم وال من والاه و عاد من عاداه .... إسناده صحيح على شرط البخاري.
آقايان ببينند و مقايسه کنند حرف ابن تيميه را با اين مدارکي که ما آورديم؛ يعني از اول تا آخر کتاب منهاج السنة همين است؛ يعني شما هر موردي را كه ابن تيميه نسبت به اميرالمؤمنين جسارت ميکند اگر با سخنان اهل سنت مقايسه کنيد، همين است .
بعد ايشان بعد از حدود يک صفحه و خرده اي ميگويد:
وللحديث طرق كثيرة
تا آنجايي که ميگويد:
و قد ذكرت و خرجت ما تيسر لي منها مما يقطع الواقف عليها بعد تحقيق الكلام على أسانيدها بصحة الحديث يقينا.
السلسلة الصحيحة المجلدات الكاملة ـ ج 4 ـ ص 249
مي گويد من تمام سند هاي آن را به اندازه اي که برايم مقدور بود آوردم ، کسي به اين سندها اطلاع داشته باشد ، سندها را تحقيق کند يقين پيدا ميکند بر صحت اين حديث.
ولي ابن تيميه ميگويد :
فلا ريب انه كذب
اصلا شکي نداريم که اين دروغ است.
منهاج السنة النبوية ـ ج 7 ـ ص 319
مجري :
آيا علماي اهل سنت به صراحت سخن ابن تيميه را رد و تکذيب کرده اند يا نه؟
استاد قزويني :
سخن زيبا و تير خلاص است.
ابن حجر مکي در الصواعق المحرقة جلد 1 صفحه 164 وقتي حديث را مطرح ميکند و ميگويد حديث من کنت مولاه :
حديث صحيح لا مرية
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ـ ج 1 ـ ص 106
وقول بعضهم
اصلا ارزش هم نداره که بگويد قول ابن تيميه و اين کلمه بعضهم معمولا بزرگان به عنوان تحقير گوينده بيان ميکنند يا مثلا ميگويند :
و قال بعض الناس
إن زيادة اللهم وال من والاه الخ موضوعة مردود.
آنهايي که گفته اند اين جمله جعلي است اين حرف ابن تيميه مردود است.
فقد ورد ذلك من طرق صحح الذهبي كثيرا منها.
همين اللهم وال من والاه از طرق مختلف و سندهاي متعدد آمده که بسياري از آنها را آقاي ذهبي تصحيح کرده است.
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ـ ج 1 ـ ص 107
خوب بفرماييد اين ابن حجر مکي شافعي از علماي بزرگ اهل سنت عملا آمده حرف ابن تيميه را رد و تکذيب کرده است.
جناب ملاعلي قاري که از علماي بزرگ احناف است ميگويد:
وقول بعضهم إن زيادة اللهم وال من والاة إلى آخره موضوعة، مردود.
و اين از طرق مختلفي که ذهبي بسياري از آنها را تصحيح کرده وارد شده است.
جناب برهان الدين حلبي متوفاي 1044 ايشان هم ميگويد:
اينکه آمدند گفتند اللهم وال من والاه جعلي است اين کاملا مردود است و از طرق مختلف آمده است.
السيرة الحلبية ـ ج 3 ـ ص 336
جالب اينجاست الباني که خدمت گذار حلقه به گوش وهابيت و بخاري معاصر است که بن باز از او به «امام الحديث» تعبير ميكند، ميگويد :
و جملة القول
خلاصه حديث
أن حديث الترجمة
اين حديث من کنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه
حديث صحيح بشطريه
حديث صحيح است هر دو قسمتش
هم من کنت مولاه فعلي مولاه و هم اللهم وال من والاه، هر دو قسمتش صحيح است
بل الأول منه متواتر عنه صلى الله عليه وسلم
اين قسمت اول من کنت مولاه فعلي مولاه متواتر است
كما ظهر لمن تتبع أسانيده و طرقه
خيلي روشن است براي کسي که سند روايت را بررسي کند بعد ميگويد :
أنني رأيت شيخ الإسلام بن تيمية
که البته محمد بن محمد بخاري ميگويد :
من أطلق على ابن تيمية أنه شيخ الإسلام فهو بهذا الإطلاق كافر
هرکس به ابن تيميه بگويد شيخ الإسلام کافر است.
الضوء اللامع ـ ج 9 ـ ص 292
حالا ما کاري نداريم خوب يا بد بيخ ريش صاحبش
ألباني ميگويد ديدم شيخ الإسلام :
قد ضعف الشطر الأول من الحديث
آمده گفته است که من کنت مولاه فعلي مولاه ضعيف است
و أما الشطر الآخر
قسمت دوم حديث که اللهم وال من والاه است
فزعم
دچار توهم شده و تصور کرده
أنه كذب و هذا من مبالغته الناتجة في تقديري من تسرعه في تضعيف الأحاديث قبل أن يجمع طرقها و يدقق النظر فيها
من احساس ميکنم ابن تيميه خيلي با سرعت خواسته مطالب را سر هم کند و تنظيم کند و عقده باطني خودش رو نسبت به اميرالمؤمنين اظهار کند و آمده با سرعت زياد احاديث را بدون اينکه سندها را جمع و در آن دقت کند گفته است که اين روايت دروغ است.
السلسلة الصحيحة المجلدات الكاملة ـ ج 4 ـ ص 249
شهد شاهد من أهلها
باز هم ميگوييم : مردم قضاوت با شما...
بيننده: کامراني از اصفهان
قبل از اينکه صحبتم را شروع کنم ميخواستم يک نکته اي را بگويم که من بچه اصفهانم ولي زمان دانشجويي کرمانشاه بودم و همانطوريکه اطلاع داريد در آنجا اهل سنت نسبت به شيعيان زياد هستند و من تقريبا اطلاعات کافي نسبت به عقائد اهل تسنن دارم و ميخواستم خدمت آقاي مراد زهي بگويم که:
صحبت هاي آقاي يزداني اولاً: در مورد روايتي بود که در کتب اهل تسنن آمده نه در مورد اعتقاد اهل تشيع و به نظر ما اهل تشيع اين گونه روايت در کتب اهل تسنن ناخود آگاه باعث ميشود که انسان ديد بدي پيدا کند و کتابها هم جوري نوشته شود و کساني که بي طرف هستند آن را نگاه کنند نه کساني که براي اهل سنت هستند. اين يک نکته
دوما توضيحات ايشان به چند دليل من را قانع نکرد :
اول من آيه 6 سوره احزاب را ميخوانم که ميگويد : پيامبر اولي و سزاوار تر به مؤمنان است از خود آنها و زنان پيامبر مادران مؤمنان هستند.
آيه 30 سوره احزاب هم ميگويد : اي زنان پيامبر از شما هرکس به کار ناروايي دانسته اقدام کند او را 2 برابر ديگران عذاب ميکنند .
طبق گفته آيه قرآن پس زنان پيامبر هم ميتوانند کار اشتباه بکنند و صرفا به اين دليل که زن پيامبر هستند معصوم نيستند و آنها هم ميتوانند کار ناروا انجام دهند.
آقاي سيوطي ميگويد : اي زنان پيامبر شما مانند ديگر زنان نيستيد و مقامتان وسيع تر است اگر خدا ترس و پرهيزگار باشيد ، نازک و نرم با مردان سخن نگوييد.
هرگاه از زنان رسول چيزي درخواست ميکنيد از پس پرده بطلبيد که حجاب براي اينکه دلهاي شما و آنان پاک و پاکيزه بماند بهتر است.
اين همش مال سوره احزاب بود و اين گونه نيست مال سوره هايي باشد که قبل از سوره مادران مؤمنان نازل شده باشد.
يک موضوع خيلي جالبي که اينجا هست اين است که زماني که پيامبر زنده بود خدا به مسلمانان دستور داد که اگر ميخواهيد متاعي بطلبيد از پشت پرده بطلبيد ، خيلي جالب است شما اگر دقت کنيد وقتي که يک زني که شوهر دارد به قول معروف يک کمي حساسيت روي او کمتر است ولي وقتي شوهرش او را طلاق ميدهد يا فوت ميکند بايد خيلي حواسش جمع باشد چون کوچکترين حرکتش باعث سوء ظن ميشود.
اين آيه 53 يک نکته ديگر هم ميگويد که :
همان موقع مردمي بودند و مسلماناني بودند که نسبت بدي به زنان پيامبر داشتند و الا دليل نداشت که اين آيه نازل شود ، يعني پيامبر زنده بوده و مقام ايشان را ميديدند ، معجزات او را ميديدند و باز هم با اين وجود نظر سوء داشتند.
حالا چطور ميشود که به صرف اينکه آيه قرآن نازل شده و ميگويد عايشه ام المؤمنين است رعايت کنند چون ما وقتي ام المؤمنين شد ما هيچ نظر سوئي نداريم.
مجري :
پس صحبت هاي ايشان شما را قانع نکرد.
بيننده:
نه قانع نکرد ، و يک نکته ديگر هم که گفتند اين بود که : شخصي که به خانه عايشه آمد پيرمرد بود و زمان حجاج فوت کرد ، خيلي جالب است من سالي را که حجاج به قدرت رسيده است را نتوانستم پيدا کنم ولي سالي که مرد سال 90 بود و تا آن زمان هم حکومت بود که فکر کنم 15سال حکومت کرد ، يعني ما ميگيريم که بين 80 تا 90 حکومت کرد يعني ايشان بين 70 تا 90 فوت کرده در حالي که عايشه سال 58 فوت کردند يعني ايشان حداقل هم سن خانم عايشه بودند. درسته ؟
ايشان صحبت هايشان من را قانع نکرد ، من شرمنده ام که مطلبم به برنامه امشب ربطي نداشت و چون مرور زمان شاملش ميشد خيلي هم تماس گرفتم که متاسفانه نتوانستم وصل شوم و به اين خاطر امشب در اين رابطه صحبت کردم.
بيننده : جواد از تهران
آقاي محسني من چون نوشتم از روي نوشته ميخوانم ، اول معرفي کنم که ما يک جمعي هستيم و کارگر ساختماني هستيم که يک هيئتي داريم و با همکاران خود به مباحث امامت و قرآن و مهدويت ميپردازيم و 2 سالي که مصادف شده است با برنامه هاي شما ديديم بهتر است که بعد از جلسه قرآن برنامه شما را ببينيم که هم زمان است با برنامه قضاوت با شما.
مجري :
چند نفر هستيد ؟
بيننده :
حدودا 40 نفر هستيم
مجري :
بعد از برنامه 2 شب قبل آقاي مراد زهي هر کدام يک سوالاتي در ذهنشان پيش آمد که ما آنها را جمع آوري کرديم و 2 سوال کرديم و حالا چون از روي نوشته ميخوانم يکي را بايد حاج اقا جواب بدهد يکي را هم جناب مرادزهي تو رو خدا جواب بدهد.
چون سوادمان هم کم است ممکن است ادبيات خوبي هم نباشد ، از جناب آقاي مولوي مرادزهي سوال چند وجه داريم که بر فرض مثال استاد يزداني در دارالعلوم آمد و توجيه شد ذهن 400 ميليون و ميليونها جوان سني ديگر را بايد چگونه آگاه کنند ؟ بهتر نيست علماي دارالعلوم و همين شبکه ها زحمت بکشند و همه را آگاه نمايند.
نگوييد بيش از هزار است حداقل عمر 50 ساله خود را تعبدا طبق فرمايش مراجع خود ما دامن جناب عايشه را پاک دانستيم اما جواب سوالهايي که در ذهن ما پيدا ميشود و هنوز نيافته ايم خواهشمنديم به جاي دارالعلوم و حوزه علميه قم در همين شبکه به صورت علمي جواب داده شود مثلا طبق احاديث کتب شما مقايسه کردن مردان توسط جناب عايشه صلاح نيست که همه ببينند مگر حديثي جعل شود که اصحاب پيامبر شلوار نمي پوشيدند.
يا چه ضمير بارزي در خانه ايشان بود که مردان که وارد ميشدند محتلم ميشدند ؟ و امثال اين گونه سوال ها.
خواهشمنديم در صورت يافتن پاسخ حتما مستند و علمي باشد نه پاسخ هاي آبکي و بي اساس.
اين سوالي بود که از آقاي مرادزهي داشتيم.
سوالي که از حاج آقاي قزويني مجموع هيئت دارند اين است که با توجه به اينکه ما معتقديم جنگ جمل و ادامه آن در صفين توسط جناب عائشه به پا شد و باعث کشته شدن 110 هزار نفر از جمله تعداد زيادي از صحابه و کشته شدن صحابه جليل القدري مانند عمار ياسر رحمة الله گرديد و طبق آيات قرآن کسي که مؤمني را بکشد بايد قصاص شود و در عذاب شديد الهي قرار گيرد.
و يا اينکه اگر آيه :
النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ
سوره احزاب ـ آيه 6
نازل نمي شد طبق نظر تمام مذاهب اسلامي، زن بابا که همين جناب عايشه به امام حسن عليه السلام سبط نبي گرامي اسلام مادر بوده و الا نمي شود که همه مذاهب اين را قبول دارند حتي اگر اين آيه نازل نمي شد ، پس چطور اين مادر دستور تير باران جنازه بچه خود را داد؟
يا گناه اينها که به مراتب بيشتر از گناه اين است که يک بيوه اي يک خيانتي را کند که جرمش 80 ضربه شلاق است يا مثلا گناه قتيلة ديگر همسر پيامبر اينها را ما هيچ کدام توهين به ساحت مقدس پيامبر نمي دانيم در صورتي که گناه کشتار مسلمانان کمتر از 80 ضربه شلاق نيست.
مورد ديگر اينکه با اينکه ما به حرف هاي ايشان واقعا ايمان داريم وليکن اگر حديث هم باشد بنده بي سواد از محضر شما اين را رد ميکنم که چطور ميشود بني اميه براي عايشه بيايند و حرف در بياورند و احاديث اين جوري براي عايشه در بياورند پس چرا براي ام سلمه اين احاديث را نساختند ؟
اگر حاج آقا يک توضيح مستند دارند بيان بفرمايند ، اگر بني هاشم دشمني با پيامبر داشتند يقينا سراغ ام سلمه و ام ابراهيم و ديگر زنان پيامبر ميرفتند ، حاج آقا با چه مستندي دامان عايشه را پاک ميدانند؟ در صورتي که بزرگترين علماي ما بر اين اذعان دارند.
خيلي عذر ميخوام از ادبياتم چون بي سواد هستم و اگر تندي بود خيلي خيلي عذر ميخواهم.
استاد قزويني :
من شب جمعه هم اشاره کردم ، 2 تا مساله هست که در اين 2 مساله علماي شيعه اتفاق نظر دارند و اگر يک آدمي در گوشه کناري يک حرفي بزند به حساب مذهب شيعه نيست.
اول ام المؤمنين بودن است که ازدواج با او حرام است ، حتي گفتيم اگر مثلا جناب عايشه و ام سلمه و ديگر همسران پيامبر بيايند اينجا ما هيچکداممان نمي توانيم به صورت و به سر برهنه او نگاه کنيم يعني آنطور که به مادرمان محرم هستيم به آنها نمي توانيم حتي جواز نظر را اثبات نمي کند.
دوم مساله نسبت نادرست و فحشاء است که ما اين را توهين به نبي مکرم ميدانيم و اگر چنانچه يکي از اجداد ما از دنيا رفته است ما بشنويم بعد از جدمان مادر بزرگمان مثلا همچنين مساله اي بوده باشد به غيرتمان بر ميخورد و اصلا اين را نادرست ميدانيم تا چه رسد که به نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم ، خوب بعضي ها متوجه نيستند يا واقعا نمي فهمند که اين مطالب را مطرح ميکنند که اين را واقعا توهين به نبي مکرم ميدانيم.
ما در رابطه با اين 2 قضيه نظرمان را گفتم و آن شب هم جناب مولوي مراد زهي هم تعبيرش اين بود که من از صحبت هاي فلاني قانع شدم و حرف درستي است و شکي نيست که نه تنها من بلکه بزرگان شيعه بر اين عقيده هستند که زنان انبياء از هرگونه تهمت فحشاء مبراء هستند.
اما در رابطه با کارهاي ديگري که از عايشه سر زده است ما گفتيم با اين شبکه هاي وهابي کار نداريم چون آنها نه منطق دارند نه حرفي بلد هستند و نه سوادي دارند يک جمله اي که ما ميگوييم ميگويند شما کافر شديد ، مشرک شديد ، شنيدم اين آقاي کارشناس مواد مخدر کارشناسي ديگري هم کارخانه ارتداد سازي راه انداختند و نسبت به آقاي يزداني جسارت هايي کردند.
اشکالي ندارد که شخصي 7-8 تا تخصص داشته باشد و در اينجا هم اين آقا مدرک تخصص گرفتند حتما آن زماني که در طالبان با شيعه ها را ميجنگيدند و ميکشتند آنجا اين تخصص را گرفته باشد.
ولي يک دفعه بحث بحث علمي است ما ميگوييم جناب مولوي مراد زهي بحث علمي فقط بدون کوچکترين اهانت و جسارت ، ما سوال هاي متعددي داريم و دوست داريم اين سوالات در يک محفل علمي کاملا دوستانه مطرح شود و اينها جواب بدهند و ما هم هيچ قضاوت نميکنيم ، مردم حرف و سوال ما را بشنوند جواب اين عزيزان را هم بشنوند و خودشان قضاوت کنند.
ما خودمان الان در جاهاي مختلف ميرويم در دانشگاه ها و غيره ، معمولا حتي از جوان هاي اهل سنت ميآيند و از ما سوال ميکنند.
ما در همين دانشگاه تهران در شعبه قم جلسه اي داريم که در آنجا بيش از دويست و خرده اي دانشجو که اکثرا دانشجوهاي نخبه کشوري هستند که بعد جلسه دانشجوهاي سني ميآيند يک سري سوالاتي از ما ميکنند و بنده بارها گفتم و دوستان شاهدند که گفتم بنده جوابگو نيستم و شما اين ها را از علماي خودتان سوال کنيد.
و اگرم لازم باشد من حاضرم يک روزي از همين عزيزان دانشجويي که در خود قم هستند يک روزي بياوريم در استوديو بنشانيم اين آقايان اينجا سوال بکنند و عزيزان اهل سنت ما بيايند منطقي حرف بزنند و خود اين دانشجوي سني ببينيم قانع ميشود يا نمي شود و ما هم اصلا به هيچ وجهي اظهار نظر نمي کنيم.
و لذا روي اين قضايا ما براي اينکه ساحت مقدس نبي مکرم را منزه کنيم و غيره و آقايان اهل سنت هم احساس نکنند ما خدايي نکرده قصد اهانت و جسارت داريم ، ميگوييم در دوران بني اميه غالب اين رواياتي که درست شده است مانند جناب ابن نفتويه که از علماي بزرگ اهل سنت است که ميگويد : تمام اين رواياتي که در فضائل خلفا درست شده است زمان بني اميه اين ها جعل و ساخته شده است.
و لذا ما بر اين عقيده هستيم که اين آقايان بيايند در صحيحين خود يک تجديد نظر کنند و اين رواياتي که واقعا يک نوعي اهانت به ساحت مقدس نبي مکرم است بردارند و پاک کنند.
خوب همين جناب آقاي يزداني وقتي ميخواهد مثال بزند گفت مثلا اگر فلان مولوي از دنيا برود زن جواني داشته باشد ، ديديد که جناب مراد زهي ناراحت شد و بلا فاصله عکس العمل نشان داد.
ما چطور براي مرجع تقليد خودمان که يک همسري داشته باشد و همچين اتفاقي بيفتد براي ما قابل تحمل نيست و اين را اهانت ميدانيم و اصلا نمي خواهم از مولوي مثال بزنم يک آيت الله از دنيا رفته است و يک همسر جواني هم داشته است و بعد از آن مردم به خانه ايشان ميرفتند و محتلم شده بيرون ميآمدند.
اگر اين را به شيعه بگويند يک مشت محکم به دهان طرف ميزند که اين غلط اضافي چيست که ميگويي ؟ ما براي يک مرجع خود حاضر نيستيم اين گونه بگوييم؛ مراجعي که خاک پاي انبياء هستند و نمي توانيم تحمل کنيم همانطوري که اهل سنت براي يک مولوي و مولانا و ماموستا نمي توانند تحمل کنند آن وقت ما چطور اينها را قبول کنيم ؟
اگر واقعاً واقعيت داشته است آقايان جواب بدهند و اگر واقعيت نداشته است که به احتمال قوي ساخته و پرداخته دشمنان پيامبر بوده است بيايند به صراحت بگويند اين مباحث در کتب ما آمده است و صحيح نيست.
بيننده : ابطحي از اهواز
من کوچکتر از آن هستم که انتقاد کنم ولي يک انتقاد دارم.
انتقادم اين است که شما ميگوييد که ما جدا از وهابيت هستيم ولي شخصي را به اين برنامه دعوت کرديد که خود را وابسته به اين شبکه ها ميداند و ميدانيد که آنها هم ناصبي هستند و شما بايد موضعتان مشخص باشد.
خود ايشان هم قبول دارند که اين شبکه اهل سنت است؛ چون من خودم شاهد بودم همين چند روز قبل، جناب آقاي قزويني هم هميشه خط قرمز ها را به ما ميگويد که خليفه اول را بگوييم جناب عمر ، و به خاطر روي گل حاج آقا احساساتمو کنترل ميکنم ولي خودم شاهد بودم که اين آقا در شبکه هاي ناصبي جسارت هايي به حضرت علي کرد که قابل بيان نيست که حتي گفتند حضرت علي جيره خوار پيامبر بوده است.
مطلب دوم هم اين است که ما در خوزستان خيلي کم درباره وهابيت بحث ميکنيم بايد مبلغين ما در مساجد باشند و مراقب باشند.
استاد قزويني :
بله خودم هم اين گلايه را از جناب مراد زهي دارم که ايشان تعبير کردند به شبکه هاي اهل سنت بعد گفتند که آنها وهابي هستند ولي تکفيري نيستند ، گفتم خوب اينکه پخش شد از آقاي دليمي که شيعه کافر است و مذهب شيعه کفر است آيا اين تکفير نيست؟
کفر اون يک نفر بوده است.
به هر حال ما براي مولوي مراد زهي احترام خاصي قائل هستيم و دوست داريم ايشان را و علاوه بر اين با ايشان رفاقت و رفت و آمد داريم و انشاء الله اميدواريم که ارتباطمان با اين بزرگوار و ديگر عزيزان اهل سنت ادامه داشته باشد.
يعني ما الحمدلله اين اقاياني که در شبکه هاي خود حرف علمي شان تمام شده است و کفگيرشان به ته ديگ خورده و در زباله داني افتادند و فعلاً بحث کشي به فتح و به کسر مطرح است و زباله به ضم يا کسر و خودشان را در زباله ديدند شروع کردند عليه نظام جمهوي اسلامي و قانون اساسي و تحريک کردن مردم و ولايت فقيه و غيره و حرف هايي که واقعا مرغ پخته از آن خنده اش ميگيرد.
مي گويند که چرا اهل سنت در ايران مسجد و شبکه ندارد خيلي جالب است وقتي آقايان گفتند شما که اين همه دم از دموکراسي ميزنيد در عربستان سعودي که سنگ آن را به سينه ميزنيد زنها را آدم حساب نمي کنند و حتي اجازه نمي دهند در انتخابات شرکت کنند.
مي گويند زنها در عربستان حق رانندگي ندارند؛ چون امنيت ندارند مگر آنجا وحشي خانه است ؟ خيلي جالب است ميگويد چون اگر رانندگي کنند امنيت ندارند و به همين دليل دولت عربستان اين گونه تشخيص داده است که اجازه ندهد زنان زانندگي کنند.
مردم شما قضاوت کنيد ، وحشي هاي آمازون شما قضاوت کنيد.
يعني واقعا به قدري مسخره کرد که من گمان ميکنم وقتي خودش ميگفت از تعجب خنده اش گرفته بود که اين گونه توجيه ميکند.
به هر حال خداي عالم اين توفيق را به من داده است که با علماي اهل سنت ، ما نمي گوييم که اختلاف نداريم اختلاف داريم ، در توحيد ، نبوت ، امامت و معاد ولي اختلافات ما با اهل سنت بيش از اختلافات حنفي ها با مالکي ها و مالکي ها با شافعي ها نيست.
ولي اين اختلافات دليل اين نيست که ما همديگر را تکفير و تفسيق کنيم ، بحث علمي ميکنيم و مسر نيستيم که حتما عزيزان اهل سنت حرف ما را بپذيرند و نبايد انتظار داشته باشند که ما حرف آنها را بپذيريم ولي انتظار داريم وقتي بحث علمي ميشود خود مخاطبين بهترين داور و قاضي باشند.
درب اين شبکه الحمدلله به روي علماي اهل سنت باز است و به عنوان اولين شبکه شيعي است که علماي اهل سنت اينجا آمدند و حتي تمجيد و تجليل از خلفا کردند و يک حرف آنها را ما سانسور نکرديم و همه دنيا هم ديدند و اگر هيچ شرافتي براي شيعه و شبکه ولايت نباشد غير از همين کافي است.
الحمد لله اين کار را کرديم و باز هم اعلام ميکنيم که هرکدام از عزيزان اهل سنت تشريف بياورند اينجا ما دو تا خط قرمز داريم ، شبکه سياسي نيستيم و وارد بحث سياسي نمي شويم و آن ادبياتي که قرآن به ما ياد داده که :
وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا
سوره بقره ـ آيه 83
آن را رعايت کنند و همه عزيزاني که از غرب و شرق آمدند ما از آنها تشکر ميکنيم که اين 2 تا موضوع را رعايت کردند.
بيننده : محمد از بندرعباس (اهل سنت)
فرقي نميکند براي ما اگر در ايران هستيم به کشورمان افتخار ميکنيم ، به رهبرمان افتخار ميکنيم و براي ما عربستان و اينها ارزش ندارند.
درسته من ايراني هستم و اهل سنت هستم ولي جانم فداي رهبر، فقط رهبر را داريم.
مجري :
آفرين آفرين، احسنت.
بيننده :
و دوست نداريم که به هيچ ديني حتي زردتشتي و مسيحي اهانت شود.
استاد قزويني :
دست شما درد نکند. خيلي ممنون ، احسنت.
حالا اگر اين عزيزان ما به آنها هم زنگ بزنند که نگويند که اينها را ما خودمان تحريک کرديم و از بچه هاي خودمان است و خود را سني معرفي ميکنند.
اگر اين محمد آقا و ديگر عزيزاني که اينجا ميآيند و اين گونه آزادانه صحبت ميکنند حداقل به اينها زنگ بزنند و محل زندگي و شماره تلفن و محل کار خود را به آنها بدهند که بدانند که اين گونه نيست که اين آقايان رفتند خارج از کشور و جيره خوار ديگران هستند و عليه ما ، و ميگويند که ما اهل سنت اين چنين هستيم.
اصلا کسي شما را از اهل سنت نمي داند و اصلا شما را کسي اهل ايران نمي داند شما خائن به ايران هستيد و نمي توانيد نسخه براي اهل سنت ايران بپيچيد شما وکيل و وصي اهل سنت ايران نيستيد.
الحمد لله اهل سنت ايران خودشان آگاه هستند و نه نيازي به وکيل دارند نه نيازي به وصي.
بيننده : احمد از اهواز
من 2 تا سوال داشتم اول اينکه در مورد امام حسين سلام الله عليه است که ميخواهم از آقاي قزويني سوال کنم.
و آن هم اين است که امام حسين که قيام کردند در آن زمان ظاهرا عبدالله بن زبير حاکم مدينه بوده است و با اينکه امام حسين خودشان گفته که من براي احياي دين جدم قيام ميکنم ، سوال من اين است که چرا از مدينه شروع نکردند ؟
با اينکه ايشان امام بودند و از طرف خدا امامت تفويض شده است.
سوال ديگر بنده در مورد شبکه کلمه است من الان 2-3 ماه است که تلاش ميکنم با شبکه کلمه تماس بگيرم ولي موفق نمي شوم حالا نمي دانم آنهايي که موفق ميشوند دوستان آنها هستند يا نه .
سوالم هم اين است که آنها ميگويند فقط از قرآن صحبت کنيد در سوره نساء آيه 56 ميفرمايد که هرکسي از پيامبر اطاعت نکند ايمان نياورده است و در سوره بقره آيه 286 ميفرمايد که مؤمنين وقتي دعا ميکنند ميگويند خدايا تو مولاي ما هستي.
که مولا اينجا به معناي دوست نمي شود و فقط به معناي سرپرست و ولي ميشود، حالا هم ما اون حديث غدير است که فرموده : هرکسي که من مولاي او هستم علي مولاي او باشد.
اينها ميگويند که مولا يعني دوست . حالا فرض بگيريم که به معناي دوست داشتن است خوب حالا پيامبر هم از دنيا رفته است ما ميخواهيم کسي را معين کنيم به عنوان متولي دين ، آيا نبايد ببينيم نظر پيامبر چه بوده است و چه کسي را دوست داشته است؟ از آن طرف هم باز دوباره حديث داريم که ميگويد:
أنا مدينة العلم وعلي بابها فمن أراد المدينة فليأت الباب
المستدرك على الصحيحين ـ ج 3 ـ ص 137
قطعا نشان ميدهد که امام علي هم در واقع علم پيامبر را داشته است ، حالا مردم آن زمان اگر که در واقع ما بپذيريم اشتباه کردند در تعيين يک ولي جامع الشرايط خوب بايد اين را اذعان کنيم و امروز اصلاح کنيم اين مطلب را.
از آن طرف هم ميگويند که فقط قرآن ، خوب سنت پيامبر چه ميشود و سنت پيامبر را بايد از چه کسي بپرسيم ، بايد از کساني سوال کنيم که وابسته به پيامبر و از خاندان او هستند بپرسيم.
مورد ديگر که ميخواستم عرض کنم اينها الان دارند تبليغ ميکنند در مورد جلسه اي که با آقاي مراد زهي داشتيد که آقايان روستايي و يزداني صحبت کردند آقايان الان ميگويند که ما ديگر با آقاي يزداني و روستايي صحبت نمي کنيم چون اينها اهانت به زنان پيامبر کردند در حالي که من خودم تماشا کردم و در واقع اهانتي نبود بلکه دفاع کردند و سوال داشتند.
من خواهش ميکنم اگر ميشود اين برنامه را مجددا پخش کنيد که مردم بيشتر ببينند چون ذهن ها فراموش ميشود و آنهايي که نديدند فکر ميکنند که واقعا حقيقت دارد.
استاد قزويني :
البته احمد آقا اين آقايان جواب دادند که در همان آخر سوره بقره که دارد :
أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا
سوره بقره ـ آيه 286
يا در سوره آل عمران که :
اللَّهُ مَوْلَاكُمْ
سوره آل عمران ـ آيه 150
گفتند که پيامبر که فرمود :
من کنت مولاه فعلي مولاه
معنايش اين است که هرکس من خليفه او هستم علي هم خليفه اوست. اينجا هم:
اللَّهُ مَوْلَاكُمْ
يعني خدا خليفه شماست
اَنْتَ مَوْلَانَا
خدايا تو خليفه ما هستي
سوره بقره ـ آيه 286
رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ
يعني ردوا الي الله خليفتهم
سوره انعام ـ آيه 62
اين را کارشناسان جواب دادند و نيازي به جواب ما نيست ، شما اگر خوب دقت کنيد و دنبال کنيد ميبينيد که جواب دادند.
بيننده : گرمسيريان از انديمشک
من يه سوال دارم يک مقداري هم بي ربط است ولي من يک روحاني مبلغ هستم در يکي از روستاهاي اطراف انديمشک و بالاخره اينجا به اينترنت دسترسي ندارم و نميتوانم سر کلاس بروم و يکي از آرزوهاي من است که به قم انتقال پيدا کنم و آنجا خدمت حاج آقاي قزويني شوم اگر قبول کنند ، حالا سوال من اين است که ما که اينجا دسترسي به حوزه و اينترنت نداريم استفاده از ديش ماهواره و شبکه هاي ماهواره اي به شرط اينکه فقط شبکه ولايت و چند تا از شبکه هاي خوب اسلامي باشد از نظر شما چطور است ؟
استاد قزويني :
ببينيد جناب آقاي گرمسيريان آمدن به قم و اينکه ما خدمت شما باشيم براي ما افتخار است ولي اين را من عرض کنم که ما برخي از دوستاني را داريم که در شهرستان ها هستند مانند آقاي حسيني از دانشگاه مذاهب که هفته گذشته هم مجري برنامه برنامه کلمه طيبه بودند يا خود آقاي زارعي و شريفي ما ديديم بحث هاي ما را به حدي زيبا و عالي ترسيم کردند.
يا من سال گذشته که در آمريکا بودم تعدادي از دانشجوها از کانادا آمده بودند ديدم به قدري بحث هاي من را نوشته اند و دسته بندي کردند آن عزيزاني که اينجا سر درس ما هستند درس هاي ما را اين گونه دسته بندي شده ندارند.
حضور در قم يا در کلاس الحمدلله الان اين رسانه آمده و تمام دنيا را به يک مسجد و حسينيه و مرکز همايش تبديل کرده است.
اگر حضرت عالي همين بحث هايي که ما داريم که متن آن هم در سايت ولي عصر و هم شبکه ولايت به اين آدرس پياده ميشود:
اگر حضرت عالي همين ها را هم پياده و دسته بندي کنيد فرقي نمي کند به قول معروف :
پيش مني در يمني در يمني پيش مني
بعد منزل نبود در سفر روحاني
ولي اين را خود آقايان مراجع و رهبري فتوا دادند که استفاده از برنامه هاي خوب ماهواره ها اشکالي ندارد ولي قانون هم رعايت شود.
بيننده :
حاج آقا من ميگويم که دسترسي به حوزه علميه و اينترنت ندارم و وقتي که از اين شبکه استفاده ميکنم واقعا خيلي زيباست. من که دسترسي ندارم بايد از اين شبکه ها استفاده کنم نمي شود قانون را رعايت کنم و اگر قانون را رعايت کنم علمي را از دست ميدهم.
بيننده :
ديگه آن را ما از شما سوال نکنيم و به قولي :
العاقل يکفيه بالاشارة
و اين هم خدمت شما عرض کنم که الان خود ارشاد خيلي از موارد براي افرادي که پژوهشگر هستند يا مراکز علمي دارند به آنها مجوز ميدهند و بنده خودم قبل از اينکه اين شبکه را داشته باشم نامه اي به ارشاد نوشتيم و رسما مجوز گرفتيم و بعد ديش بالاي منزل خود نصب کرديم و اين گونه نيست .
يا ديگر عزيزان اگر احساس کنند که يک نفر از آن فرکانس هاي مستهجن يا ضد دين استفاده نمي کند من گمان نمي کنم مشکل يا مزاحمتي ايجاد کند ولي خوب بلا وقتي که ميآيد عمومي است.
بيننده : فرزاد از اروميه
مي خواستم تشکر کنم به خاطر برنامه خوبي که داريد و همچنين ميخواستم از حاج آقا تشکر کنم به خاطر اين روشنگري هاي واقعا عالمانه شان
مجري :
شما از کدام مذهب اهل سنت هستيد ؟
استاد قزويني :
معمولا آقايان شافعي هستند
بيننده :
من پيرو مذهب امام شافعي هستم
استاد قزويني :
احسنت
مجري :
کاش اين مباحث را که عرض کرديد تماس ميگرفتيد با شبکه هاي ديگر و همين که شما بزرگوار اهل سنت هستيد و با شبکه شيعي تماس ميگيريد و حرف هاي خود را ميزنيد براي آن آقاياني که آن طرف ايستادند و در بوق و کرنا ميکنند براي تفرقه و فتنه انگيزي انشاالله مشت محکمي باشد.
بيننده :
من هم ميخواستم همين را اشاره کنم که ما اهل سنت و تشيع بايد دست در دست هم دهيم و فقط به فکر پيروزي اسلام باشيم.
من از خدمت حاج آقا يک سوال داشتم :
الان ما در شهرمان عالمي را داريم که پيرو تصوف هستند ميخواستم ببينم که نظر شما در اين رابطه با ايشان چه است؟ چون شبکه هاي وهابي تصوف را کاملا از اسلام خارج ميدانند.
استاد قزويني :
ابن تيميه و آلوسي ميگويند که صوفي ها نجس تر از سگ هستند ، اگر نظر آنها را بخواهيد خود ابن تيميه عليه صوفي ها الي ما شاء الله حرف دارند ولي ما همه اهل سنت به ويژه آنهايي که صوفي هستند آنها را علاقه مند و عاشق به اهل بيت ميدانيم و نه تنها مشکل نداريم اگر ما به اهل سنت 70 درجه ارادت داريم به عزيزان صوفي ها 75 درجه ارادت داريم.
بيننده : آرش از اهواز
من حقيقتش چند بار برنامه هاي شبکه هاي مختلف وهابي يا اهل سنت را ديده ام حالا نمي دانم که اهل سنت هستند يا وهابي ولي به حرف حاج آقا اعتماد دارم و استناد ميکنم.
اينها انگار هيچ گونه دلبستگي به مملکت خود ندارند و عملاً در رفتار و الفاظشان زير پرچم هر جايي به جز ايران هستند.
همين را ميخواستم بگويم و اگر لحظه اي اين شبکه ها را مشاهده کرد همه چيز مشخص ميشود.
ممنون که به من وقت داديد فقط خواستم ارادت خودم را خدمت حاج آقا عرض کنم انشاالله که حاج آقا مرجع شوند و من اولين مقلد ايشان باشم.
وقتتان را نمي گيرم خداحافظ.
استاد قزويني :
اينها الان نزديک چند ماه است بوق و کرنا گذاشتند در رابطه با سوريه و غيره تحريک ميکنند و ما بارها گفتيم که نه کاري با اسد داريم و نه به آل خليفه و نه ملک عبدالله و به قولي :
الکفر کلهم ملة واحدة
اصلا ما کاري نداريم ، هرکس که بخواهد خلاف شرع و ظلم کند محکوم است ولي خوب اينهايي که از سراسر کشورهاي اسلامي و شرق و غرب و اينها نيرو ريختند و مسلمانان و بچه هاي کوچک را ميکشند و الان در همين 2-3 هفته اخير مردم سوريه عليه اين تروريست ها قيام کردند و اينها را وحشي معرفي ميکنند و اصلا اينها آدم نيستند با اين جناياتي که ميکنند.
جالب اين است ما ميگفتيم اينها نسل بني اميه هستند خوب براي بعضي ها غير قابل قبول بود ولي اخيرا طبق آماري که خودشان اعلام کردند گرداني به نام گردان شمر بن ذي الجوشن در سوريه اين آقايان درست کردند ، گرداني به نام يزيد بن معاويه ، گرداني به نام معاوية بن ابي سفيان ، گرداني به نام ابوسفيان و خلاصه کاملا ماهيت خود را نشان دادند که اينها دنبال چه قضيه اي ميگردند.
حالا اگر واقعا آقايان اهل سنت هم همين هستند که گردان يزيد بن معاويه ، شمر بن ذي الجوشن و غيره اينها ميخواهند حمايت کنند خيلي به قولي :
اهلا و سهلا
هنيئا لکم في الدنيا
فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
سوره آل عمران ـ آيه 21
و اگر نه واقعا بناست در هر کشوري به ويژه در خود خود سوريه و يا بحرين مردم بيايند تصميم بگيرند خوب شما چکاره مملکت هستيد که اين همه سلاح و نيرو ريختيد و مردم را ميکشيد و جنايت به بار ميآوريد؟
ببينيد در طول اين 7-8 ماه اخير چقدر انسان هاي بي گناه کشته و خانه ها ويران شدند.
مجري :
دختر بچه سه ساله را سر بريده بودند.
استاد قزويني :
بله عجيب است سر بريدن مردم بي دفاع باعث شده که الان حتي اگر بعضي از مردم سوريه به خاطر بعضي از مسائل رفاهي يا غيره نسبت به دولت بدبين بودند همه الان برگشتند عليه تروريست ها.
متشکريم از جناب آقاي آرش بزرگوار.
مشخص است کسي که شبکه را باز کند کاملا وطن فروشي از اول تا آخر حرف هايشان مشخص است که چه نسخه هايي دارند ميپيچند ولي الحمد لله مردم ايران روشن هستند، اهل سنت ايران روشن هستند و به حرف مفت اين جيره خوارها يقينا گوش نخواهند داد.
بيننده : محمد از امارات
2 تا سوال داشتم بعد جوابم را از تلويزيون ميشنوم انشالله.
حاج آقا فرمودند که ام المؤمنين بودن دليل نمي شودکه ما با ايشان ازدواج کنيم ، خوب ما با چه کساني نمي توانيم ازدواج کنيم ؟ قطعا با محارم نمي توانيم ازدواج کنيم
مجري :
با خواهر زن هم نمي توان ازدواج کرد با اينکه محرم نيست.
بيننده :
اين را من نمي دانم و حقيقت ميخواهم روشن شوم . آيا حضرت عايشه را به عنوان محرم ميتوانيم قبول کنيم يا نه ؟
مجري :
حاج آقا اين را بارها پاسخ دادند و حالا باز هم عرض ميشود ولي قضيه ام المؤمنين بودنشان اين است که بعد از رحلت شان کسي نمي تواند با اين زنان پيامبر ازدواج کند و اين مثالي هم که زده شد عين ازدواج با خواهر زن است با اينکه نامحرم است و نمي توانيم با او ازدواج کنيم .
استاد قزويني :
آيا ام المؤمنين عايشه ، يا خديجه يا ديگر زنان به ديگر مؤمنين محرم بودند و ميتوانستند مثل مادر خودشان پيش آنها بمانند يا نه ؟
بيننده :
اين را نمي دانم حاج آقاي قزويني
استاد قزويني :
من آن شب عرض کردم کتابهايي که اهل سنت نوشتند من چند تا آدرس ميدهم الان هم اگر نتوانستيد يادداشت کنيد تکرار برنامه را ببينيد و اين آدرس ها را يادداشت کنيد:
تفسير جلالين که براي جناب سيوطي که از علماي بزرگ اهل سنت است جلد 1 صفحه 49.
آقاي ابوبکر ابن عربي متوفاي 543 کتابي دارد به نام احکام القرآن جلد 3 صفحه 543.
ابن جوزي کتابي دارد به نام زاد المسير ج 6 صفحه 353 که ميگويد :
و ازواجه امهاتهم في حرمة نکاحهن عليهم
آقاي ابن ملقن شافعي متوفاي 804 است کتابي دارد به نام غاية السؤال که ميگويد:
ولا يثبت إلا تحريم النكاح
از ام المؤمنين بودن فقط حرمت ازدواج ميشود استفاده کرد.
غاية السول في خصائص الرسول ـ ج 1 ـ ص 250
همين عبارت را آقاي طبري در تفسيري که دارد به نام جامع البيان جلد 21 صفحه 122 ميآورد.
امام شافعي که ديگر مورد قبول همه مذاهب هم است ميگويد :
لا يحل لهم نكاحهن بحال
جايز نيست ازدواج با زنان پيامبر به هيچ وجهي
ولا يحرم عليهم نكاح بنات لو كن لهن
اگر زنان پيامبر دختر داشته باشند ازدواج با آنها هيچ اشکالي ندارد.
أحكام القرآن للشافعي ـ ج 1 ـ ص 168
محمد آقا! اگر واقعا بنا باشد زن پيامبر، مادر همه مؤمنين باشد، پس دخترانش هم ميشود خواهرش، پس حضرت علي که با حضرت زهرا سلام الله عليها ازدواج کرد اگر واقعا حضرت خديجه مادرش است آيا نستجير بالله با خواهر خود ازدواج کرده است ؟
عثمان که با 2 تا از دختران پيامبر ازدواج کرده است يعني با خواهران خود ازدواج کرده است ؟
زبير که آمده خواهر عايشه را گرفته است با خاله خود ازدواج کرده است ؟
خوب ببينيد برادر من خيلي واضح و روشن است ، اين را خود آقايان هم آوردند و در خود قرآن هم است
أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ
مادران شما آنهايي هستند که شما را به دنيا آورده اند.
سوره مجادله ـ آيه 2
بعضي ها ميگفتند که اگر پيامبر از دنيا برود ما با زنان شان ازدواج ميکنيم ، خود آقايان هم نقل کردند که طلحه گفته است : اگر پيامبر از دنيا برود من با عايشه ازدواج ميکنم که اين آيه نازل شد :
النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ
سوره احزاب ـ آيه 6
اين قضيه نه به قصد توهين نيست ؛بلکه يک حکم شرعي است.
شما ببينيد که خود عايشه در کتب اهل سنت روايات صحيح دارند که اگر ميخواست بعضي مردها با او رفت و آمد داشته باشند به خواهرانش و درختران خواهرانش ميگفت به آنها شير بدهند تا با آنها محرم شوند.
اين قضيه واضح و روشن است يعني احتياجي به توضيح نيست و اگر شما همين تفاسير آقايان اهل سنت را درذيل آيه 6 سوره احزاب ملاحظه بفرماييد اين قضيه مفصل آمده است.
بيننده :
خيلي ممنون، يک سوال کوچک ديگر هم دارم.
از نظر فقه شيعه اگر کسي امامت و ولايت حضرت علي را من عندالله نداند او مسلمان است يا نيست ؟
استاد قزويني :
بحث دوتا است ، اگر يک نفر برايش محرز و ثابت شود که ولايت علي جزء ما جاء به النبي است و جزء ما به في الکتاب است يعني محرز بشود که خداي عالم ولايت علي را در قران و سنت بيان کرده است ، اگر با اين وضع انکار کند، کافر است؛ چه شيعه باشد و چه سني باشد فرقي نميکند.
ولي اگر نه ، براي او محرز نباشد و شبهه داشته باشد و به تعبير حضرت آية الله خوئي يا حجت تمام نشده يا به خاطر تقليد از پدر و مادر يا علما برايش محرز نيست که امامت و ولايت علي مما جاء به النبي است ، اگر همچين فردي ولايت علي را انکار کند هيچ کفر و ارتدادي نمي آورد.
بيننده :
خيلي ممنون
استاد قزويني :
خواهش ميکنم عزيزم
بيننده : تقوي از خرم آباد
بنده به عنوان يک جوان شيعه از شهر لرستان
استاد قزويني :
همشهري آقاي محسني
بيننده :
به عنوان يک جوان شيعي هر شب اين برنامه شبکه جهاني ولايت را نگاه ميکنم و واقعا کمالي که در اين شبکه است را ميبينم ، البته شبکه هاي هستند که واقعا مانند وصال حق ، وصال فارسي اينها همه تفرقه مياندازند بين امت واحده و واقعا شبکه اي مانند شبکه شما مايه افتخار ما است.
من ميخواستم چند کلمه مطلبي را بيان کنم و از خدمت شما مرخص شوم.
من ميخواستم اين را بگويم که امهات المؤمنين کسي است که جنگ جمل راه مياندازه و امهات المؤمنين کسي است که مانع دفن شدن امام حسن عليه السلام در کنار قبر رسول الله صلي الله عليه و اله وسلم ميشود ، من ميخواستم فقط اين را بگويم و واقعا نمي دانم اينها به چه صحبتي ميگويند امهات المؤمنين ، امهات المؤمنين حضرت خديجه عليه السلام است.
من وقتي که اين شبکه هاي نفاق را ميبينم که به جرم شيعه بودن شيعه ها را در کربلا ميکشند واقعا آدم اشکش ميآيد، من نمي دانم اينها به چه جرمي و به چه گناهي شيعيان حضرت علي را در کربلا ميکشند؟
بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ
سوره تکوير ـ آيه 9
به کدامين گناه كشته شد؟
واقعا من نمي دانم آيا اينها با اين کارها به بهشت ميروند ؟ آيا با اين کارهايشان بهشت را براي خودشان فراهم ميکنند ؟ من واقعا نمي دانم آيا واقعا اين اسلامي است که ميگويند ؟ اسلام آن است که با نماز خواندن و قرآن خواندن به خدا نزديک شوي نه اينکه با کشتن مسلمانان.
دست شما درد نکند ممنونم.
استاد قزويني :
در رابطه با قضيه امهات المؤمنين برادر بزرگوارم اين منطق قرآني است حالا فرض که يک ام المؤمنيني يک کار نادرستي انجام داده است خود قرآن هم در رابطه با همين ها به صراحت ميگويد :
اگر چنانچه شما گناهي انجام دهيد خداي عالم براي شما 2 برابر شما را عذاب ميکند
يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ
سوره احزاب ـ آيه 30
يعني خطاب به همين امهات المؤمنين است، در آيه 6 ميگويد :
وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ
در آيه 30 هم ميگويد :
يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ
اي زنان پيامبر ، يعني اي امهات المؤمنين
مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ
ما اگر گناهي بکنيد 2 برابر شما را عذاب ميکنيم.
اين قضايا هم هست حالا عرض کرديم ما سوالاتي داريم در اين زمينه در ذهن هم شيعه و هم سني است که انشاء الله اميدواريم اين سوالات پاسخ داده شود و يک مقدار هم عزيزان ما روي احساسات صحبت نکنند.
روي احساسات که ميآيد مباحث علمي تحت الشعاع قرار ميگيرد ، اگر سوال داريد سوال بفرماييد حالا يا ما جواب ميدهيم يا عزيزاني که روي خط از اهل سنت تشريف ميآوردند يا از علماي بزرگوار اهل سنت جواب ميدهند و قانع شدن يا نشدن شما به عهده خود شماست.
بيننده : خليل از امارات
راستش آقاي قزويني يک سوال داشتم و يک انتقاد ، سوالم اين است که هر کسي بيايد مثلا به همسران نبي اکرم صلي الله عليه و آله وسلم توهين و جسارت کند نظر علماي شيعه در باره آن چيست؟ مثلا اگر کسي به عايشه رضي الله تعالي عنه توهين کند حکم نظر علماي شيعه چيست؟
مي خواستم بدانم اي شبکه آقاي اللهياري که شب و روز با لباس شيعه آمده و توهين و اهانت به مقدسات اهل سنت ميکند و حتي به مراجع شيعه هم اهانت ميکند چرا بيانيه اي صادر نمي کنيد و آن را محکوم نمي کنيد؟
مجري :
شما خودتان پاسخ خودتان را داديد ، نگاه کنيد وقتي به مراجع شيعه و رهبر عزيز انقلاب توهين ميکند معلوم است که از شيعه نيست ، وقتي که ما همه چيزمان مراجع هستند چرا تا به اين حد بي ادبي و جسارت ميکند ؟ اصلا کاملا مشخص است خوب يک کسي که يک کمي از شعور و عقل دارا باشد اگر چند دقيقه اين برنامه را نگاه کند کاملا مشخص است که هيچ ربطي به شيعه ندارد جز اينکه پولي از استعمار گرفته است وبايد بيايد و تفرقه ايجاد کند.
استاد قزويني :
به خاطر آمدن آقاي مرادزهي به شبکه ما يک بيانيه عليه ما نوشتند.
بيننده :
آقاي محسني قبول دارم، چرا بيانيه اي صادر نميکنيد؟
استاد قزويني :
100 بار ما صحبت کرديم ، آقاي خليل عزيز، نه يك بار نه دوبار ، مراجع بزرگوار نظرشان را گفتند ، اطلاعيه دادند حتي علماي بزرگ افغانستان بيانيه دادند عليه اين آقا و شبکه اش، شما حداقل مراجعه بفرماييد به سايت هايي که بيانيه ها و اطلاعيه ها صادر شده است.
بيننده :
آقاي دکتر قزويني يک سوال ديگر داشتم ميخواستم شما همين شبکه هايي که به اصطلاح شبکه وهابي ، ميخواستم يک سوال بپرسم که آيا شما اهل سنت را به عنوان برادر ديني قبول داريد ؟
استاد قزويني :
بدون شک و شبهه ، خود علماي اهل سنت را اينجا آورديم و برنامه داشتند ، عبارت آيت الله سيستاني را نشان داديم که فرمودند: نگوييد برادران اهل سنت بلکه بگوييد عزيزان اهل سنت.
بيننده :
دستتون درد نکند ، من سوالم اين است که حرف شما درست شما ميگوييد شبکه هاي وهابي و ما هم قبول کرديم ، سوال من اين است که شما ميدانيد که بخش بزرگي از ايران اهل سنت وجود دارد و شما هم برنامه مستقل براي شيعيان داريد و هر روز هم برنامه ميگذاريد و عقيده خود را مطرح ميکنيد ، شما حداقل يک شبکه براي عبدالمجيد مراد زهي که شما او را قبول داريد بگذاريد تا عقايد خود را مطرح کند تا ما ببينيم و اين گونه براي خود شما هم بهتر است چون ما ميفهميم که وهابي با سني چقدر فرق دارد و قطعا براي شما هم بهتر است.
استاد قزويني :
چشم هر وقت ما کارخانه شبکه سازي راه انداختيم يک شبکه هم در اختيار آقاي مراد زهي قرار ميدهيم، هميني که راه انداختيم در اداره اش با اين وضع مشکلات ارز الان در اداره همين يک شبکه با هزار مشکل مواجه هستيم.
بيننده :
چطور ميشود که شما ميآييد عقايد خود را مطرح ميکنيد ولي نميگذاريد برادران اهل سنت عقايد خود را مطرح کنند و يک شبکه در اختيار آنها قرار نميدهيد؟
استاد قزويني :
آقا خليل عزيز من احساس ميکنم که شما آدم عاقل و فهميده و تحصيل کرده هستيد ، ما که اينجا کارخانه شبکه سازي توليد نکرديم ، ما خودمان با هزار خون دل آمديم و اگر شما بياييد وضع استوديو شبکه ما را ببينيد اصلا باورتان نمي شود چون به همه چيز شبيه است غير از شبکه جهاني.
دوستان ما دارند شبانه روز دارند جهاد ميکنند و واقعا من بعضا از دوستانمان احساس شرم دارم که اينطورشبانه روز شبکه را اداره ميکنند.
و اضافه درب اين شبکه به روي علماي اهل سنت باز است ، مگر جناب مولوي لاشاري ، جناب مولوي راستي و غيره آمدند اينجا و عقايد خود را مطرح کردند کسي جلوي آنها را گرفت ؟
بيننده :
آقاي قزويني فرق ميکند يک شبکه مستقل با شبکه شما ، آن شبکه اي که خود اهل سنت ايران
استاد قزويني :
خوب آقا جان خودشان بروند باز کنند به من چه ؟ من تعجب ميکنم از شما.
بيننده :
ما بايد چه کسي را ببينيم که يک شبکه اي داشته باشيم ؟ چطور ميشود که شما شبکه داشته باشيد ولي اهل سنت نداشته باشند ؟
استاد قزويني :
خوب بروند بزنند به من چه مربوط ؟ مگر همه شيعه ها شبکه دارند که من دارم ؟ الان ايران چقدر شيعه دارد ؟
بيننده :
بالاي 50 ميليون
استاد قزويني :
خوب از 50 ميليون چند نفر شبکه دارند ؟
بيننده :
آقاي قزويني صداي ملي ايران هر روز برنامه دارد.
استاد قزويني:
آقا خليل من کاري به صداي ملي ايران ندارم
مجري :
اين شبکه خصوصي و شخصي است و شبکه هاي دولت جمهوري اسلامي تابع نظام و قانون جمهوري اسلامي است و شما اگر خودتان توان داريد برويد همان گونه که استاد شبکه زدند مجوزش را بگيريد و استفاده کنيد ، مضافا بر اينکه شبکه هاي سني هم کم نيستند.
بيننده :
من گفتم براي اينکه براي شما راحتر بکنم تا مردم شما بفهمند وهابي با سني چقدر فرق دارد که براي شما هم خوب ميشود.
مجري :
بله خوب تمکن مالي دارند بروند شبکه بزنند.
استاد قزويني :
ما گفتيم شبکه زديم و زحمتش را کشيديم و شبکه ما خارج از کشور است و فقط دفترش در کشور ايران است ، شبکه ما نه در ايران ثبت شده و نه مجوز گرفتيم و اين را علنا اعلام ميکنيم ، شبکه ما خارج از کشور است و الان که شما صداي ما را ميشنويد در حقيقت از فرانسه و پاريس صداي ما بالا ميرود و فقط دفتر ما در قم است و گرنه تمام امکانات ما خارج از کشور است و در خارج از کشور هم ثبت کرديم.
اين زحمت را کشيديم شبکه را تاسيس کرديم و گفتيم درب اين شبکه به روي تمام عزيزان اهل سنت باز است شما بفرماييد به آقايان اهل سنت بگوييد تشريف بياورند اينجا اگر ما جلوگيري از صحبت آنها کرديم بعد شما بگوييد چرا جلوگيري کرديد.
آقايان بايد بروند ماهي 300-400ميليون تومان هزينه کنند و شبکه راه بياندازند ما اين زحمت را کشيديم و شبکه راه انداختيم آقايان بيايند صحبت کنند.
خدايا تو را قسمت ميدهيم به آبروي محمد و آل محمد فرج مولاي ما بقية الله الأعظم نزديک نموده و ما را از ياران آن بزرگوار قرار بده.
اللهم عجل لوليک الفرج
حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني