پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

 


91 -رمز تربیت كودك در درست دیدن و درست شنیدن است . این مهارت ها باید توسط مربی بینا و شنوا داده شود .

92 -كودك احتیاج به محرومیت مصلحتی دارد تا نیازهایاو را بیدار كند و استعدادهای نهفته او را به كار اندازد . ( آدمی در رنج بجوشد و در گنج بپوسد) .

93 -هدف تربیت ، پرورش و تقویت حس كنجكاوی كودك است . این حس در فطرت كودك به ودیعه نهاده شده است . تنها تحریك و تحریض آن توسط مربی زمینه ساز بروز و ظهور آن است .

94 -معلمان و مربیان باید بدانند كه مسئله انضباط و اطاعت در قالب اقدام و احساس وظیفه، از مسائل اصلی و مهم تربیت دانش آموزان است و تنها هنگامی دانش آموز از مقررات مدرسه سرپیچی نمی كند و نسبت به آنها خود را موظف می داند كه شخص دستور دهنده مورد احترام و محبت او باشد و این خود نشان دهنده معنای اصلی عمل مربی یا معلم نسبت به دانش آموز است .

95 -در شیوه های آموزشی و تربیتی باید فرصت بیشتری به دانش آموز داد تا خود او عنان رفتار و تجارب خویش را در دست گیرد ، اما درعین حال مهم است كه مربی لوازم و شرایطی را در دسترس دانش آموز قرار دهد تا راه پیشرفت وی در جهت آنچه به شكوفائی او می انجامد فراهم و هموار گردد . باید در عینآزاد گذاردن دانش آموزان،توان آنها را هدایت كرد .

96 -هدف آموزش و پرورش باید در جهت تولید افراد خلاق ـ حتی اگر تعداد آن ها زیاد نباشد ـ متمركز گردد. باید مبتكر و نوآور پرورش داد، نه دنباله رو و تبعیت جو .

97 -به شاگردان خود جرأت اظهار نظر را بیاموزید حتی اگر به مخالفت با نظر شما برانگیخته شوند . به تعبیر یكی از فیلسوفان معاصر" شاگردی كه بر استاد خویش نیاشوبد استادش را درك نكرده است !"

98 -در فرایند آموزش خلاق ، مطالبی می تواند تفكر خلاق را موجب شود كه ناقص ، ناتمامو مسئله مدار باشد؛ زیرا موضوعاتی كه جریان خود را طی كرده و نقص و ابهامی ندارد موجد تفكر پویا و عمیق نیست .

99 -نباید فراموش كرد كه انتقاد اصولی ، عالی ترین شكل تعریف و تمجید علمی است ! این روحیه انتقاد پذیری را در دانش آموزان پرورش دهیم .

100 -رفتارهای ناخواسته ، تصادفی ، غیرعمدی ، گذرا ، جزئی و ناپیدا بیش از رفتارهای رسمی ، حساب شده و آشكار در تربیت ، مؤثر واقع می شوند !

101 -پرورش حس زیبایی دوستی در افراد بستر دست یابی به تربیت دینی است . آن كس كه زیبایی و جمال معنوی را دوست دارد نمی تواند به گناه نزدیك شود .

102 -در فرآیند پیچیده و پویای تربیت ، هیچ نسخه و دستوالعمل ساختگی و از پیش تعیین شده ای وجود ندارد ، بلكه روش های تربیتی در میدان تعامل دو جانبه بین دو قطب سیال و متغیر مربی و متربی زایش می یابد و به تناسب همان فضای بی همتا به كار گرفته می شود !

103 -درجریان تربیت دینی ، باید تلاش كرد كه اقامه نماز در كودكان و نوجوانان بر اساس مراحل تحول روانی آنها صورت گیرد . بدین معنی كه نماز از مرحله تقلیدی و رفتاری به مرحله عاطفی و احساسی و از آن پس به مرحله عقلانی و استدلالی و سپس به مرحله اشراقی و عرفانی تبدیل شود .

104 -تربیت دینی با مقوله ایمان همراه است و ایمان از جنسِ عشق و گرایش درونی است . بنابراین نمی توان كسی را با فرمان و اجبار و از روی فشار و اكراه به ایمان و گرایش درونی فراخواند !

105 -حد اعلای تربیت ، كشف علم درون است . این كشف نه از راه تشویق و تنبیه و نه از طریق معلومات و اكتساب های بیرونی،بلكه از راه تفكر شخصی امكان پذیر است . تفكری كه با درگیری درونی همراه شود و از انگیزه های فطری سرچشمه گیرد . فرصت دادن به كودكان و نوجوانان برای دست یابی به این نوع تفكر از راه مشاهده و مكاشفه بستر مناسبی برای تربیت درونی و فطری است .

106 -كودكان امروزی آن هم در شرایط زندگی ماشینی و عصر انفجار اطلاعات ، به" روش آموزی" بیش از"دانش آموزی" و به" اندیشه پروری" بیش از" اندیشه آموزی"نیازمندند .

107 -تربیت ، پیش از آن كه علم باشد هنر است . هنری كه پیش از آن كه در پی اصلاح و تغییر باشد باید در پی درك قابلیت های متربی و تأیید خصوصیات منحصر به فرد او باشد .

108 -در فرایند پدیدآیی ناهنجارهای رفتاری كودك ، بیش از آن كه كودك را درمان كنیم باید عوامل و شرایطی كه این ناهنجاری ها را پدید آورده است تغییر دهیم . ناهنجاری رفتار كودك ، اعتراض هنجار و واكنش سالم او نسبت به محیط ناهنجار و شرایط ناسالم است .

109 -انسان ، جمله ای است كه نخستین واژه اش ، كه حكم فاعل را نیز دارد ، كودك است . نشاندن شایسته این واژه در صدر جمله و در جایگاه اصلی و بنیادی آن نشان از پایه گذاری درست تربیت دارد ، چرا كه گفته اند :" كودك ، پدر بزرگسال است".

110 -یكی از هنرهای اصلی در تربیت كودك ، انتقال مهارت خویشتن داری به اوست تا او بتواند در میانهیبحران ها ، بی ثباتی ها و ناملایمات زندگی ، یكپارچگی ، ثبات و تعادل خویش را حفظ نماید .

111 -هیچ رفتاری ، ناعادلانه تر از این نیست كه نسبت به كودكانی كه دارای استعدادهای نابرابر هستند ، انتظارهایی یكسان داشته باشیم. تنها جایی كه نابرابری عین عدالت است این است كه با كودكانی كه استعدادهای متفاوت دارند برخوردی متفاوت داشته باشیم .

112 -كودكان نباید صرفاً برای زمان حال ، بلكه باید برای شرایط بهتردرآیندهینوع انسان و فراتر از" اینجا"و" اكنون" تربیت شوند . محدود كردن دایرهیتربیت و رشد كودك در زمان حال ، ظلمی است كه ناخواسته به او تحمیل می شود و مانع توسعه و گسترش شخصیت او می شود .

113 -كودك باید در دوران كودكی به قدر كافی كودكی كند . هر گونه شتاب زدگی كودكانه برای خروج زودرس از این مرحله ، منجر به تعویق و تأخیر در رشد یافتگی و بزرگ منشی او می شود .

114 -تربیت دینی ، به یك معنا ، فراهم كردن امكان تجربه دینی برای افراد است تا آنها با دریافت شهودی و بینش اشراقی به روشنایی دل و زیبایی فكر و تعالی حس دست یابند . از این رو ، تربیت دینی صرفاً انتقال مطالب دینی و دانش دینی نیست، فراتر و عمیق تر از آن امكان كشف و تقویت حس دینی است .

115 -ناكامی كودك به اندازه و به تناسب ظرفیت تحمل او ، نه تنها از رشد و تعالی او نمی كاهد بلكه موجب پرورش و تقویت اراده و پشتكار او نیز می شود . ناكامی به یك معنا فرد را قادر می سازد تا امكانات بالقوه خویش را كشف كند . بدون ناكامی هیچ دلیل و بهانه ای برای به حركت در آوردن منابع و توانایی های درونی وجود ندارد . در چنین شرایطی ، فشارِ وارده نه فشار ، بلكه گام برداشتن در جادهیفضیلت ، استقلال و حركت در مسیر فطرت،تعبیر و تأویل خواهد شد .

116 -امنیت روانی در شرایطی درونی و پایدار می شود كه كودك توان و امكان آن را بیابد كه در برابر ناامنی ها و ناملایمات بیرونی احساس امنیت نماید . در واقع امنیت به یك معنا یعنی ایجاد توانمندی در كودك ، تا او بتواند در برابر ناامنی ها ایمن باشد. پس به جای آن كه صرفاً محیط فیزیكی و شرایط بیرونی را برای كودك ایمن كنیم ؛ بیش و پیش از آن در پرورش محیط روانی و شرایط درونی او برای سازگاری با ناامنی ها بكوشیم ، در چنین صورتی است كه كودك آمادگی روانی خواهد داشت تا ورودی مطمئن به مراحل دشوار زندگی داشته باشد .

117 -محبت ، نیروی بالقوه ای است كه مستلزم قبول داشتن خود و دیگران است ، یعنی خود را آن گونه كه هستیم و دیگری را نیز همان گونه كه هست ، بپذیریم ، زیرا محبت به یك معنا، یعنی محترم شمردن تفاوت های فردی و دوست داشتن و پذیرفتن افراد همان گونه كه هستند!

118 -كودكانِ عصر ما به تدریج از" نعمت" حیرت محروم می شوند . حیرتِ نگریستن ، حیرتِ شنیدن ، حیرتِ تفكر ، حیرتِ كشف . آنها صرفاً مصرف كننده تولید دانش دیگران هستند بدون آن كه خود در كشف و ابداع آنها سهیم باشند .

119 -تربیت كودك ، یكی از قدیمی ترین" هنرها" و جدیدترین" دانش" هاست . تركیب این هنر سنتی با دانش مدرن،مهارتی ظریف را می طلبد .

120 -گاهی مشاهده می شود كه پدران و مادران ، خواسته یا ناخواسته ، به علت عدم ارضای نیازها و خواسته های دوران كودكی خود ، در صدد برون ریزی ناكامی های خود برمی آیند ؛ بدین معنی كه پدر و مادر می خواهند فرزند خود را وادار به آن چیزی كنند كه خود دوست داشتند بشوند اما نشدند ! این یعنی نوعی سوء استفاده از كودك و استثمار روانی او و ملعبه قرار دادن فرزند در جهت تحقق خواسته های سركوب شده خود !

121 -تربیت كودك ، باید حول دو محور متفاوت و در عین حال وحدت یافته شكل گیرد . یكی سهل گیری و واگذاری و دیگری سخت گیری و كنترل ضمن رعایت حد اعتدال.در این دو شیوه متضاد، رمز بزرگ و هنر ظریف،تربیت متعادل برای پرورش شخصیت متعالی كودك است .

122 -میان قدرت و اقتدار والدین تفاوتی باریك و نامرئی وجود دارد . اقتدار ، قدرتی است كه منشأ آن امنیت و اعتماد و استحكام است حال آن كه قدرت پدیده ای است كه برای تحكم و تهدید و تحمیل به كار می رود . بنابراین تفاوت والدین مقتدر و والدین قدرتمند در این است كه از قدرت خود به چه شیوه ای و به چه منظوری و در چه شرایطی استفاده می كنند . در اقتدار متعادل ، اطاعت مطبوع حاصل می شود و در قدرت استبدادی ، اطاعت منفور پدید می آید.

123 -تربیت جنسی كودك باید به گونه ای باشد كه او فرآیند درون فهمی نقش جنسی خود را در ابعاد فردی و اجتماعی از طریق نقش والدین كسب كند.زیرا نگرش كودك به جنسیت خود رابطه مستقیم با نگرش والدین نسبت به جنسیت خود دارد .

124 -تمایز نقش جنسیتی معمولاً بلافاصله بعد از تولد شروع می شود . یعنی از زمانی كه برای كودك نام انتخاب می شود ، پس از آن مجموعه رفتارها ، نگرش ها و آموزش ها و انتظارهایی كه از طرف والدین و اطرافیان نسبت به مفهوم دختر و پسر بودن به كودك می شود نقش مهمی در تربیت جنسی كودك دارد .

125 -بسیاری از مشكلات و ناهنجاری های رفتاری و تحصیلی كودكان كه برخاسته از شرایط سنی و بحران های دوران رشد و تحول است حتی اگر تحت هیچ گونه درمان و برخورد تربیتی و مشاوره ای قرار نگیرد به سوی بهبودی یا بهتر شدن پیش می روند . خطر دستكاری و درمانگری ناقص و نا بجا بسیار زیان بارتر از واگذاری و رها كردن مشكل به حال خود می باشد .

126 -آنچه ما آن را علم روان شناسی و روش های تربیتی می نامیم بیش از آن كه بیان كننده اصول ثابت و راه حل های معین باشد موضوعی است كه به طور پیوسته و به تناسب زمان و مكان و به حسب تفاوت های فردی در حال تغییر و تبدیل است . اتكاء مطلق به داده های ناپایدار و رو به تحول ، ما را به جهلی از جنس پیچیده تر و پنهان تر می كشاند كه خروج از آن بسیار دشوار است .

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group