نیاز به خلاقیت و احساس شخصیت
اگر بتوانیم روح آفرینندگی را كه با كوشش كودك برای ادراك دنیای پیرامونش آغاز به رشد می كند ، محافظت كنیم و كودك را در ابراز احساساتش آزاد بگذاریم ، او را یاری كرده ایم تا انسانی آفریننده و سازنده بار آید .
به عنوان مثال ، والدین باید برای برداشتن اشیاء كودك ، از او اجازه بگیرند . مانند موقعی كه می خواهند روزنامه شخصی بزرگسالی را طلب نمایند . در این برخورد ، طفل حس تملك نسبت به اشیاء و دادن و پس گرفتن را می آموزد . احساس مال من به كودك شخصیت می دهد و ارزش هایی نو در زندگی او به وجود می آورد كه یكی از آنها آفرینندگی و خلاقیت است .
برای كودك ، یادگیری هر چیز برای نخستین بار و تجربه چیزی كه در گذشته سابقه نداشته است در حكم آفریدن و خلق چیزی نو است . در مراحل یادگیری ، باید كودك را آزاد گذاشت كه خود از معانی كوچك و ناچیز استفاده كرده و به كلیات پی ببرد . به هرحال نباید در تعلیم افراط كرد .
از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرزند خود را تا هفت سال رها كن تا بازی كند .
كودك باید آزاد باشد كه با اسباب بازی دلخواهش بازی كند . زیرا این امر باعث رشد استعداد و ابتكار عمل كودك و سبب ایجاد نوعی تكریم شخصیت در اومی شود و از آنجایی كه كودك علاقه ی شدیدی به بازی كردن دارد ، آزاد گذاشتن او موجب رضایت خاطرش می شود .
پدر و مادر نباید با بی اعتنایی خود سد راه آفرینندگی كودكان گردند . پرسش های كودكان پایان ناپذیر است و هر پرسشـی را بارها تكرار می كنند و گاهی والدین را به ستوه می آورند . باید كود ك را آزاد گذاشت تا خود یاری بخواهد . كودكی كه طلب كمك می كند به نیروی خود اطمینان دارد . او فقط كسی را می خواهد تا در جزئیات ، او را كمك كند .
نیاز به رقابت
از ویژگی های رقابت آن است كه فرد حس برتری جویی دارد و می خواهد مقامی بالاتر از دیگران داشته باشد. این ویژگی در كودكان از ابتدا به این شكل ظاهر می شود كه اسباب بازی و آنچه كه به خودشان تعلق دارد را از مال دیگران بهتر می دانند.
آموزش بسیار جالبی در مورد فهم برخوردهای كودكان و نوجوانان در متون اسلامی وجود دارد . از گفتاری از پیامبر اكرم ( ص ) چنین بر می آید كه نشاط زیاد همراه با قدرت نمایی و گاه سركشی در كودكان مایه فزونی عقل آنها در بزرگی است. ( نهج الفصاحه ، ص 410 )
فطرت انسان خواهان كمال و فضیلت است . اسلام در تربیت كودك و دعوت او به سوی كمال و فضیلت و برتر شدن هیچ گاه به تنبیه و زور متوسل نمی شود ؛ بلكه در كسب هنر و كمال توصیه می كند تا بین كودكان رقابت ایجاد شود و كسانی كه تلاش بیشتری دارند و هنر خود را بهتر آشكار می كنند ، مورد لطف و محبت قرار گیرند .
نیاز به دوستی و رفاقت
در پایان سال سوم یا چهارم ، همكاری میان كودكان افزایش می یابد . كودكان هر چه بیشتر با كودكان دیگر تماس داشته باشند و با آنان بازی كنند ، زودتر راه همكاری را فرا می گیرند . رفاقت در روح همكاری میان كودكــــــــان در دوره نونهالی تأثیر زیادی می گذارد . بنابراین هرچه رفاقت مستحكم تر باشد ، همكاری و مشاركت بیشتر می شود .
بچه ها از حدود پانزده تا شانزده سالگی به بعد اغلب ناخود آگاهانه ، تصاویر ذهنی والدین را ، به علت تشدید غرایز طرد می كنند یا به دلیل تفاوت و تضاد در ارزشها ، آگاهانه در برابر خانواده می ایستند .
نوجوان در این مسیر به راه حل هایی متوسل می شود . این راه حل ها بیشتر به شكلِ یافتن جانشین برای والدین بروز می كند و آن دوستی به همگنان است . دوستی با كسی كه با همان شكست ها و تردیدها ، طغیان ها ، اشتیاق ها و علاقه ها و همان تشویش ها رو به رو است و نهایتاً همانند سازی با كسی كه انسان ، خود را در او می یابد .
از حدود یازده سالگی به بعد ، این دوستی ها محكمتر و به خصوص جنبه انتخابی آنها بیشتر می شود ؛ یعنی كودك به گزینش دوستانش می پردازد . این مسئله بخصوص در دوره بلوغ است كه ریشه عمیقتری می یابد و با شور و هیجان توأم می شود . داشتن دوست برای نوجوان نشانه ی ، اعتماد به نفس است . به همین دلیل در صورت گسستن پیوند دوستی ، شخص نسبت به ارزش های وجود خود دچار شك می شود . در واقع دوستی در آغاز نوجوانی همچون آینه ای ، تصویر اطمینان بخش فرد را به او باز می گرداند .
به لحاظ تأثیر زیاد دوست و همنشین ، در اسلام مصاحبت و رفاقت با افراد ناشایست نهی شده و به ایجاد روابط دوستی با افراد صاحبِ كمال و معرفت سفارش شده است . تأثیر مثبت یا منفی دوستی ، بخصوص اگر به مدت طولانی باشد تا آنجاست كــــــه می تواند كیش و مسلك را تغییر دهد . از رسول گرامی اسلام ( ص) نقل شده است : "انسان به دین و مسلك دوست و همراهان خویش است " ( وسائل ، ج 8 ص 430 )
هنگامی كه دوستی فرزندان با سنن و آداب خانواده هماهنگی ندارد نگرانی والدین را بر می انگیزد . در این گونه موارد معمولا ً پدر و مادر برای گسستن دوستی مداخله می كنند . اما این دخالت ها اغلب نابجایند و نه تنها نتیجه معكوس می دهند ، بلكه هیزم بیشتری به آتش شعله ور شده می رسانند . در این گونه موارد بهتر است والدین اجازه دهند تا دوستی ها خود به خود خاموش شوند. زیرا هر چند هم كه تند و آتشین باشند به دلیل همین تندی و شدت ، دوام چندانی نخواهند داشت . نوجوان بسیار زود متأثر می شود و به غلیان می آید . اما این غلیان ها با همان سرعت نیزفرو می نشیند . رفتار علمی والدین و ارتباط آنان با مشاورین ، می تواند در این گونه موارد ، مفید و مؤثر واقع شود .
نتیجه برخوردهای غیر علمی و احساسی به خیر و صلاح نیست . پیامبر ( ص ) می فرماید : " هر كس بر اساس علم رفتار نكند ، فسادی كه ایجاد می كند بیش از اصلاح اوست ." ( تحف العقول ص 46 )
نیاز پی بردن به ارزشهای اخلاقی و معنوی و داشتن فلسفه زندگی
بسیاری از نوجوانان می كوشند برای داشتن زندگی بهتر دارای روش منطقی یا یك فلسفه عملی باشند . فطرت بشر به گونه ای است كه همواره به دنبال ارزشهای اخلاقی و معنوی است . در هیچ كدام از مكتب های گوناگون دنیا مانند مكتب های الهی و دینی به ارزش های اخلاقی و معنوی اهمیت داده نشده است . در قرآن آمده است كه بهترین بندگان خدا كسانی هستند كه همه ی سخن ها را بشنوند و از میان آنها بهترین را انتخاب نمایند . همین سخن نشانه ی كاملتر بودن مكتب الهی است . از طرفی دیگر در اسلام همه فطرت ها ، خدایی معرفی گردیده است : فطرةالله التی فطر الناس علیــها ( آیه 30 سوره روم ) .
اریك فروم ( روانشناس ) ، نیاز به یك نظام اعتقادی را جزء ذاتی انسان می داند . او می گوید : نیاز به دین یعنی نیاز به یك الگـــــــوی جهت گیری و مرجعی برای اعتقاد و ایمان ، هیچ كس را نمی توان یافت كه فاقد این نیاز باشد . تمایلات انسان را نهایتی نیست و فردی كه بر محور توحید و مدار ارتباط با خدا حركت نمی نماید پیوسته در صدد جوابگوئی به این خواسته ها می باشد . در حالی كه عملاً نمی توان تمام تمایلات را جامه عمل پوشید و چنین فردی با وجود وسعت نعمات الهی پیوسته خود را در تنگی احساس می نماید .
برعكس ، فردی كه به خدا توجه دارد از اطمینان خاطر بهره مند است و با پذیرش روش قناعت در امور خود ، زندگی راحـــــت و بی دغدغه ای را ادامه می دهد . حركت مستقیم تكاملی آن قدر مورد تأكید مكتب ماست كه در هر روز حداقل ده بار در ضمن نمازهای روزانه ، هر فرد مسلمان باید از خداوند درخواست نماید كه راه مستقیم را در هر مورد به او نشان دهد و او را بر این راه پایدار بدارد .
اهدنا الصراط المستقیم . صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین( آیات 6 و 7 سوره فاتحه )
از دیگر ارزشهای اخلاقی و معنوی ، انجام ندادن گناه چه بزرگ و چه كوچك است. در قرآن كریم به انجام ندادن گناهانی مانند شرك به خدا ، آزردن پدر و مادر ، كشتن فرد بی گناه ، شهادت دروغ ، شكستن پیمان های الهی مانند عهد نذر و قسم تأكید شده است . در آیه 31 سوره ی نساء ( 4 ) آمده است كه اگر از گناهان كبیره ای كه از آن نهی شده اید اجتناب نمایید ، بدی های شما را می پوشانیم و شما را در جای با منزلتی وارد می نماییم .