- آموزش و محكم كردن ريشه هاي اعتقادي فرزندان
- عمل به آداب رمضان و دوري از مبطلات روزه به نحو شگفت آوري در تأمين بهداشت رواني و آرامش ما مؤثر است. علاوه بر اين از آداب رمضان مي توان به بهترين نحو درتربيت فرزنداني شاداب و شايسته بهره جست. رمضان به دليل شرايط و اوضاع خاص حاكم برآن، بيشترين زمينه را براي ما فراهم مي آورد تا مسائل مذهبي را به كودكانمان آموزش دهيم. وظيفه ما به عنوان والدين خوب آن است كه مستقل بودن را به فرزندانمان بياموزيم. استقلال به همراه انديشه صحيح و اصولي ، كودك را به تدريج در بزرگسالي قابل اعتماد خواهد ساخت. درگيريهاي زندگي روزمره اين امكان را از ما مي گيرد كه هميشه و در همه جا مراقب فرزندانمان باشيم و بطور كلي چنين روشي در پرورش كودكان و نوجوانان صحيح نيست. به هرحال آن زمان فرا مي رسد كه كودك قدم از درگاه خانه بيرون نهد و با دشواريهاي زندگي آشنا شود. اولين برخورد با انديشه ها و تربيت ها متفاوت است و اين روند همچنان تا سن كهولت ادامه مي يابد . اگر فرزند ما توان تفكيك خوب را از بد نداشته باشد و نتواند با ادراكي عميق و دروني، با ارزشهايي كه در وجودش تثبيت كرده ايم درست را از غلط تشخيص دهد، وظيفه خود را به عنوان والد به خوبي انجام نداده ايم.آموزش مسائل مذهبي و محكم كردن ريشه هاي اعتقادي فرزندان از همان اوان كودكي، حلال بسياري از تنشها و كشمكشهاي آتي خواهد بود. چرا كه كودك يا نوجوان به جاي سردرگمي و مبهوت ماندن در برابر خويشتن و جامعه، يك نسخه تربيتي صحيح در اختيار دارد كه به او نشان مي دهد هر زمان و در هر شرايطي چگونه رفتار كند، چگونه زندگي كند و چه واكنشي نشان دهد.
- به فرزندان بياموزيم پاداش كار خوب ، رضايت دروني و باطني است.
تقريباً در هر بحثي ، از نقش والدين در تربيت والگو بودن آنها در مقابل الگو پذيري كودكان سخن به ميان مي آيد. كودكان به عنوان مربيان قابل پذيرش و مبدأ قدرت به ما مي نگرند و از ما مي آموزند. پس مي توان هنگام سحر بچه ها را از خواب بيدار كرد، تا در كنار ما سحري بخورند و وضو گرفته ، نماز بخوانند ما نيز بايد در مقابل انجام صحيح كار، تشويق را از آنها دريغ نكنيم. مي دانيم كه هر عمل، اگر مورد تشويق قرار گيرد تكرار خواهد شد. اگر مي خواهيم فرزنداني نمازگزار داشته باشيم ، در مقابل اعمال نيك و به جا آوردن اعمال به شيوه درست، آنها را مورد تشويق قرار دهيم. اگر كودك وضو گرفتن، نماز خواندن و ديگر عبادات را آموخت، تشويق را به عنوان مهم ترين عامل تثبيت آن فراموش نكنيم.
علاوه بر اين وظيفه ما به عنوان والد اين است كه اعمال نيك را به فرزندانمان بياموزيم و به آنها تفهيم كنيم كه كار خوب را به دليل اين كه خوب است بايد انجام داد، نه به دليل نتايجي كه به بار مي آورد. مثلاً نماز خواندن كار خوبي است اما نبايد در مقابل از خداوند انتظار داشته باشيم كه كاري براي ما انجام دهد مثلاً بدون تلاش، نمره امتحاني ما بهتر از آنچه حق است باشد. خوب است به فرزندان بياموزيم پاداش كار خوب رضايت دروني و باطني است كه در اثر انجام عمل نيك در درونمان به وجود مي آيد نه تشكر و قدرداني ديگران.مي بايست به كودكان آموخت كار خوب را براي رضاي خداوند انجام دهند. نكته اساسي اين است كه شيوه هاي متفاوت و مصداقهاي گوناگون كار نيك را به بچه ها نشان داده و بياموزيم تا كودكان در برخوردهاي اجتماعي خود، مورد سوء استفاده قرار نگرفته و از نيت پاك و قلب مملو از محبتشان در جهت اهداف شيطاني، بهره گيري نشود. احساس رضايت حاصل از اعمال خوب در قلب، وجدان و شخصيت فرد، آنقدر عميق و لذتبخش است كه به صورت مشوقي دروني انسان را به تكرار كردار نيك تر غيب مي كند و در بُعد اجتماعي نيز به بهبود روابط اجتماعي و ارتباطات بين فردي افراد منجر مي شود. چرا كه جامعه صميمي تر، گرم تر و با ارتباطات منطقي تر و مناسبتري به روند خود ادامه داده و سير صعودي را طي خواهد كرد.
نيت كار خوب به انداره انجام عمل نيك ارزشمند است.
اعمال نيكو در نتيجه نيت خوب به وقوع مي پيوندد و طبيعي است كه نيت به اندازه خود عمل بايد ارزشمند باشد ، حتي اگر به انجام كامل و واقعي عمل نينجامد. اگر فرزند غيرمكلف شما، قصد روزه كرد، اما به علت كمي سن و عدم توانايي، تحمل به پايان رساندن روزه را نداشت آيا چيزي از ارزشهاي تصميم انساني او كم مي شود؟ (و آيا احساس همدلي و درك متقابل با فقرا در او به وجود نيامده است؟) بيائيد كمي هم به خودمان برسيم و اثرات ماه مبارك را بر بهداشت روان خود مرور كنيم و طي اين روزها سعي كنيم خويشتن داري را به خود ياد آور شويم. از آنچه حلال ما نيست بپرهيزيم تا در طي باقي روزهاي سال توان پرهيز از حرام را داشته باشيم. علاوه بر اين كه شكرگزاري نسبت به نعمات الهي را بيش از پيش مدنظر قرار مي دهيم.
شكرگزاري سبب مي شود با نگرشي مثبت و ديدگاهي برتر به دنيا بنگريم، به ما نهيب مي زند به جاي اين كه فقط ناملايمات و سختيها را ببينيم كمي هم به داشته هايمان بنگريم و احساس رضايت كنيم. فكر كنيم چه چيزهايي داريم و چگونه مي توانيم به نحو مطلوب تري از آن استفاده كنيم و قدردان و سپاسگزار باشيم.
خوش بيني در عين واقع نگري ، كمك فراواني به حفظ بهداشت روان هريك از ما مي كند؛اما بدبيني سبب مي شود تا دنيا را تيره و تار ببينيم و قدر شناسي از نعمات الهي را فراموش كنيم.هرگاه چشم خود را برروي رحمت خداوند و داده هايش ببنديم اميد به آينده و اميد به زندگي را از دست خواهيم داد چه رسد به اينكه اميدوار سعادت، سلامت و بهتر زيستن باشيم. از دست دادن اميد به آينده يعني افسردگي و افسردگي بدون شك ، مرگ عاطفي است. به بركت رمضان، خصوصاً در لحظات افطار، از زاويه اي ديگر به دنيا مي نگريم ، به جاي شكايت از مشكلات، نعمتها و بركتها را مي بينيم و الهي شكر مي گوييم. آن زمان كه قدرشناس نعمات الهي باشيم، حق شناس بنده نيز خواهيم بود و چه خوب است ديگران ارزش زحمات را بدانند و بالعكس ما نيز براي اعمال نيك و زحمات ديگران ارزش قائل شويم. چقدر دنيا زيباتر خواهد شد اگر به جاي انتقاد مداوم و گاه بي اساس از يكديگر، كمي هم خوبيهاي خود و طرف مقابلمان را ببينيم و بفهميم.
براي خود و ديگران ارزش قائل باشيم
در طي رمضان هرروز هنگام افطار احساس غريبي سراسر وجودمان را فرا مي گيرد. اين غربت قريب احساس خوشايند و رضايت بخشي است كه وصف آن كمي دشوار به نظر مي رسد. دليل واقعي اين احساس چيست؟ ما به نوعي در زندگي روزمره به دنبال فتح و پيروزي هستيم. برتري در هر زمينه و هر بُعد از زندگي فردي و اجتماعي و به هر قيمتي. هرگاه براي خويشتن احترام قائل بوديم ، مي توانيم براي ديگران، حركات، رفتار و گفتارشان نيز اهميت قائل شده، آنها را نيز محترم بشماريم. آن زمان است كه مي توانيم ديگران را همانگونه كه هستند بپذيريم و بدانيم كه هر كاري علتي دارد. پس مي توانيم گناهان آنها را ببخشيم و به دور از كينه و حسد و بغض و حسادت به ديگران نگاه كنيم و به تبع آن خود ما نيز دنيايي لطيف تر و زيباتر را تجربه كنيم. حضرت علي (ع ) فرموده اند: " لذتي كه در عفو هست در انتقام نيست" . انتقام مي تواند كلامي يا غير كلامي باشد. انتقام با پيش زمينه كينه و حسادت از مهمترين شيوه هاي خود مغلوبي محسوب مي شود. اگرچه به ظاهر در انتقام با وضعيتي مواجه مي شويم كه تصور مي كنيم حق تضييع شده مان را پس گرفته ايم اما در واقع در درون خود احساس شكست مي كنيم. انگار كه اين بار خود نسبت به خود ستم روا داشته ايم.
در رمضان، از آنجا كه بيشتر خود را به مبدأ خلقت نزديك احساس مي كنيم، احساس تأييد و پذيرش خويشتن نيز در ما قوت مي گيرد. حس خوبي به ما دست مي دهد كه كمك مي كند خود و دنيا را بهتر از قبل ببينيم و اعتماد به نفسمان افزايش مي يابد. احساس مي كنيم توان انجام هر كار نيك را داريم و چه كاري مشكل تر از به خاك كشيدن خواسته هاي نامعقول و غيرعـُقلايي هواي نفس.
از بدگويي و غيبت كردن بپرهيزيم
بدون شك مطلوبترين عادت رفتاري و گناه كبيره اي كه اين روزها دامنگير عده زيادي از ما شده، رفتار زشت و ناپسند بدگويي از ديگران است. همان چيزي كه در اصطلاح عامه "غيبت" ناميده مي شود. به راستي چرا در دين مبين اسلام غيبت گناه كبيره خوانده شده است؟ از يك ديدگاه، هنگام غيبت مبالغه مي كنيم يعني خصوصيات منفي كه به شخص نسبت مي دهيم اغراق آميز و با شدتي بسيار بيشتر از آنچه كه هست بيان مي شود. موارد منفي آنقدر بزرگ مي شود كه يك انسان اهريمني وحشتناك تصوير مي شود و مهمتر اين كه فكري پليد ، به منظور تخريب شخصيت و از بين بردن احترام ديگران، پشت تمام اين بدگويي ها است ؛ آنچه كه در اصطلاح ، اختلال رفتاري ناميده مي شود.
با تداوم بدگويي ها و انتقاد مداوم، عزت نفس خود ما خدشه دار شده و وجدان اخلاقي ، به شدت ما را تحت فشار قرار داده و سرزنش مي كند. به همين دليل است كه پس از هر غيبت ، ناخواسته و گاه ناخود آگاه احساس بدي به ما دست مي دهد. آنقدر از رفتارمان احساس پشيماني مي كنيم كه احساس گناه و تقصير سراسر وجودمان را فرا مي گيرد . حس بدي كه آرزو مي كنيم هيچ وقت، هيچكس، حتي كمي از آن را تجربه نكند. احساس گناه، افسردگي را به دنبال مي آورد و حتي افسردگيهاي موقعيتي و لحظه اي سبب مي شود تمام احساسات خوب و خوشايند به عواطف منفي، ناخوشايند و آزار دهنده تبديل شود. به وسيله عملي ناشايست چون غيبت، اصول اوليه بهداشت روان ناديده گرفته مي شود، عذاب وجدان بيداد مي كند و در درجه اول ، شخصيت خود ما مورد تهاجم و تخريب قرار مي گيرد، آنجاست كه احساس مي كنيم بيش از آنكه ديگران را در معرض تهديد و ترور شخصيت قرار دهيم، به دست خويشتن پايه هاي وجودي خود را منهدم كرده ايم و تمامي اينها به احساس غبن و شكست منجر مي شود. حسي كه اعتماد به نفس را از ما مي گيرد و تمام داشته هاي دنيا را بي معني مي كند. پس بايد به خاطر خودمان در سفري يك ماهه كه به سوي خود و به سوي خدا برمي داريم . از بزرگترين آفت ايماني، شخصيتي و اجتماعي بپرهيزيم. اميد آنكه روزه رمضان بيش از آنكه امساك در خوردنيها باشد، زمينه ساز خودشناسي، تزكيه نفس، تصفيه روح و روان و سرچشمه تمام احساسات خوب و خوشايند در ما و خانواده مان باشد.