در قسمت قبل ، مطلب مربوط به روشهای پرورش احساس مذهبی ، بخصوص نماز در كودكان و نوجوانان را مطرح نمودیم اینك می خوانیم ...
غالب رفتارهای انسان بر اساس یادگیری است و اولین و مهمترین پایگاه یادگیری ، كانون خانواده است . زیرا خمیرمایه شخصیت انسان در خانواده تكوین می یابد و نگرشها ، رغبتها ، رفتارهای خوشایند و ناخوشایند نسبت به پدیده های مختلف ، از خانه سرچشمه می گیرد. حضرت علی (ع) می فرمایند : « صفحه دل نوجوان همچون زمین مستعدی است كه هیچ گیاهی در آن نروییده و آماده هر نوع بذرافشانی است» .
در واقع آنچه كه مطلوب است ، در نهاد فرزندان وجود دارد و این رسالت پیامبرگونه اولیاء است كه با باغبانی خود بذر وجود آنان را شكوفا كنند.
گزل ، روان شناس معروف می گوید : كودك در حدود 5 - 6 سالگی نسخه كوچك جوانی است كه بعداً خواهد شد . البته او هرگز نمی خواهد منكر تأثیر تربیت دردوره جوانی شود ، بلكه می خواهد بر نقش و اهمیت حیاتی تربیت در خانواده تأكید كند.
به نظر وی بسیاری از رفتارهایی را كه در نوجوانان و جوانان مشاهده می كنیم ، نظیر كمرویی ، گوشه گیری ، پرخاشگری ، بی رغبتی نسبت به نماز و روزه و یا بر عكس شادابی و سرزندگی ، فعالیت و سازندگی ، اقامه نماز و اهمیت دادن به احكام مذهبی ، غالباً متأثر از تجارب تربیتی كودك قبل از ورود به مدرسه است .
كودكان تشنه یادگیری هستند ، و نیاز به دانستن و پی بردن به راز هستی نیازی فطری است. به هر صورت آنها ، به طور مستقیم و غیر مستقیم ، آگاهانه و یا ناآگاهانه می آموزند كه همه جا مدرسه و كلاس درس است و همه كس می تواند معلم و مربی باشد .
این كه همه كودكان بالفطره كنجكاو و كاوشگر هستند ، خود نشانی است از نیاز آنها به دانستن ، فهمیدن و پی بردن به علتها و معلولها . همه ی وجود كودكان مملو از سؤال است ، سؤال از چرایی ها و چگونگی ها ، اما همیشه و همه كودكان سؤالاتشان را به زبان نمی آورند . بسیاری از سؤالات كودكان را باید در سیما و چشمان نظاره گرشان جستجو نمود. به بیان دیگر حقیقت بین بودن حكم می كند كه همواره به گونه ای باشیم كه نگاه ما ، سخن ما و رفتار ما پاسخی باشد به سؤال و نیاز نهفته فرزندانمان و سرمشقی برای چگونه زیستنشان .
كودكان ما پیوسته می آموزند و نسبت به هر چیزی كه فرا می گیرند احساس تازه ای پیدا می كنند. باید تلاش كنیم كه آموخته های آنها با تجارب خوشایند و دوست داشتنی توأم باشد. وقتی كه انسان از موضوع یا مسئله ای كه با آن مواجه شده است ، احساس خرسندی و خشنودی كند ، آن موضوع یا مسئله را با راحتی ، رضامندی و رغبت به خاطر سپرده ، دیرتر فراموش می كند.
هنگامی كه كودكان بارها و بارها مشاهده می كنند كه والدینشان مثلاً با وجود حزن و اندوه و گرفتاری و مشكلی كه دارند وقتی وضو می گیرند خشمشان فروكش می كند ، چهره ای متبسم و مهربان می یابند و آن گاه كه به نماز می ایستند ، آنچنان كه گویی گمشده شان را یافته اند ، آرام و با صلابت ، متین و مطمئن و استوار با خدای خود سخن می گویند ، و نوبتی دیگر هدف از حیات و معاد را ترسیم می نمایند و برای ماندن بر صراط حق دعا می كنند؛ در روانشان احساسی بسیار لطیف و خوشایند جلوه گر می گردد و به نماز و نمازگزار ، مكان و حالت نماز علاقه مند می شوند . این است كه انسان باید لطیف ترین و عارفانه ترین حالت و زیباترین صورت را در نماز داشته باشد.
ادامه دارد ...
كاربر محترم در قسمت بعدی می توانید مطلب مربوط به تأثیر یادگیری غیرمستقیم یا مشاهده ای در ایجاد و تقویت احساس مذهبی را مطالعه نمایید.