بسیاری از كودكان خیلی راحت می توانند بگویند:" ببخشید"،" دیگر این كار را نمی كنم". این گونه عذرخواهی ممكن است مطلوب باشد، اما كافی نیست. آنچه مهم است پیگیری این نكته است كه ببینیم آیا به راستی ، همان طور كه گفته اند ، دیگر آن كار را نمی كنند یا این گفته وعده ای تو خالی بوده است . به مثال زیر توجه كنید :
خانمی همیشه اصرار داشت كه بچه هایش پس از انجام دادن هركارخطا، فوری عذرخواهی كنند.
برا ی مثال ، به پسرش می گفت :" احمد ، به حسین آقا بگو : ببخشید كه پای شما را لگد كردم ." به دختر و پسر دیگرش هم می گفت : " شیرین جان ، به مریم بگو كه دیگرهرگز بدون اجازه او دوچرخه اش را بر نمی داری ." ،" محمد، از علی عذرخواهی كن كه او را به زمین زدی" . یك بارهم آن خانم یكی از بچه های خود را مجبور كرده بود كه یادداشتی بنویسد واز كودكی كه او را كتك زده بود عذرخواهی كند.
با این همه سختگیری ، بچه های این خانم از همه ی بچه های كوچه شرورتر و مردم آزارتر بودند. چرا ... ؟
متأسفانه این خانم با همه حسن نیتی كه داشت در یك مورد مهم اشتباه می كرد. او تصور می كرد كه تنها عذر خواهی نشانه تغییر رفتار است. او برمعذرت خواستن تاكید می كرد، اما برعمل ، تأكیدی نداشت . به بیان دیگر
او به مفهوم درست عذرخواهی كاری نداشت ، بلكه فقط بیان را برای خودش و فرزندانش كافی می دانست. در نتیجه، بچه های این خانم درعذرخواهی بسیار ماهر شده بودند؛ اما این معذرت خواستن های آنها به ندرت تغییری در رفتارشان پدید می آورد.
بهتر بود این خانم كاری می كرد كه فرزندانش كمترمجبور به عذر خواهی شوند و بیشتر به تغییر رفتارهای ناپسند خود بپردازند . او می بایست تغییر رفتار بچه ها را تقویت كند، نه معذرت خواستن را. برای مثال ، می توانست به دخترش بگوید :" شیرین جان ، تو قول دادی كه دیگر دوچرخه مریم را، بدون اجازه گرفتن از او برنداری . من دوست ندارم كه فرزندانم از وسائل دیگران ، بدون اجازه گرفتن از آنها ، استفاده كنند. بنابراین ، ما زمانی با هم به پارك می رویم كه هر یك از شما مقرراتی را كه وضع كرده ایم و پذیرفته ایم رعایت كنید و وسایل دیگران را هم بدون اجازه گرفتن از آنها برندارید." چنین سخنانی جنبه تنبیهی ندارند، زیرا كودك یا نوجوان می داند كه درصورت كنترل كردن رفتار خود می تواند به پارك برود، یا از پاداش های دیگری بهره مند شود؛ ولی اگر به كودك یا نوجوان مثلاً گفته شود: " شیرین جان ، تو قول داده بودی كه دیگر دوچرخه زینت را بدون اجازه گرفتن از او برنداری ، اما چون این كار را كردی ، برا ی یك هفته از رفتن به پارك محروم می شوی "، مفهوم این گفته این است كه پس از یك هفته كودك می تواند به پارك برود ، خواه رفتار نامطلوب خود را تغییر داده باشد ، یا نداده باشد. در این صورت ، ناگزیریم یك هفته را به طور آزمایشی پشت سربگذاریم و به انتظار بمانیم تا نتیجه ی این گفته را در رفتار كودك مشاهده كنیم. اگر رفتار او تغییری نكرد، باید موقعیت ناخوشایند را برای مدتی دیگر تمدید كنیم . توصیه نهایی این است كهاگر لازم است كه از اصل تقویت منفی استفاده كنیم ، باید در استفاده ازآن تا رسیدن به نتیجه ، ثابت قدم باشیم .