معنی و مفهوم پرورش مذهبی ( قسمت نهم )
در قسمت قبل به عوامل مهم تربیت ، پرداختیم. اینك در ادامه می خوانیم ...
وظایف والدین بسیار است. به عبارت دیگر بدهكاری والدین به فرزندان زیاد است و ذكر همه آنها موجب اطاله كلام می شود. آنچه به اختصار قابل یادآوری است عبارت است از:
1- پذیرش كودك : بسیاری از والدین نسبت به جنس كودك حساسیت نشان می دهند . فی المثل علاقه مندند كه پسر داشته باشند و بعضی هم روی دختر بودن فرزند تأكید دارند.
از حقوق كودكان این است كه بدون توجه به جنس او ، وی را بپذیرند و از او استقبال كنند . امام سجاد (ع ) به هنگامی كه صاحب فرزندی می شد، پیش از آن كه از دیگر خصایص طفل بپرسد از خلقتش می پرسید كه آیا كودك سالم است یا نه؟ و آنگاه می فرمود: سپاس خداوندی راست كه از من نسلی گرفتار و ناقص نیافرید.
برای رفع حساسیت در برابر جنس ، پیامبر راجع به دخترش می فرمود : "دختر چون گلی خوشبوست كه آن را می بویم و روزیِ او با خداست". یا دست دخترش را می بوسید و می فرمود: "دختر هدیه خداست".
2- تسمیه كودك: نامگذاری كودك بهتراست قبل از تولد انجام گیرد . از زمان حاملگی دو نام برای جنین باید انتخاب شود كه اگر دختر بود یكی از نام ها و اگر پسر بود نام دیگر به وی داده شود.
انتخاب نام خوب ، برای كودك اهمیت بسیار دارد مخصوصاً از آن باب كه اگر او درآینده شخصیتی شود ، نام در ایجاد غرور یا حقارت او مؤثر است. بهتر است نامی انتخاب شود كه او با آن احساس سرافرازی و وابستگی به پاكان و قدرتمندان كند و توصیه شده است كه نام كودك از نام خاندان پیامبر باشد.
3- انجام مراسم مذهبی : پس از تولد می بایست در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه خواند واین امر قبل از بریدن ناف برای كودك مستحب است و در روایات اسلامی این امر را پناهی در برابر لغزش های شیطانی ذكر كرده اند. به طور خلاصه باید گفت كه این عمل در ایجاد روح دینی در كودك مؤثر است.
از دیگر مسائل مربوط به این زمینه كام گرفتن به تربت سید الشهداء ، غسل مولودیه دادن، ختنه كردن ، عقیقه دادن و تصدق هموزن موی سر او از طلا و نقره دادن است.
4- احترام به كودك: قبلا ً گفتیم طفل امانت خدا و هدیه اوست . به خدا وابسته است . همچون عروسك و اسباب بازی نیست كه درباره اش تحقیر روا شود. او چون وابسته به خدای بزرگ است بزرگ و صاحب كرامت است ، باید به گریه و فریادش توجه كرد و باید با او به احترام رفتار نمود.
هنگامی كه سخن می گوید به سخنش باید گوش فرا داد . در كار و تنهاییش نباید زیاد دخالت كرد . حكومت و تسلط او را بر اسباب بازی هایش نباید بر هم زد. او باید حس كند كه شخص بزرگی است و نزد دیگران احترام دارد واو را می پذیرند.
5- محبت به كودك: محبت نیروی لازم برای ادامه حیات طفل است و روح كودك از طریق آن آسایش و آرامش پیدا می كند. كودكانی كه در كودكی محبت نبینند در بزرگی افرادی خشن و ناهموار و عقده ای خواهند بود. این محبت نباید بستگی به موقعیت نسبی او داشته باشد فی المثل نباید مربوط به زیبایی كودك ، رشد او، رنگ مو و چشم او باشد بلكه به كودك فقط از آن باب كه وابسته به والدین است باید محبت كرد.
ضمناً نباید فراموش كنیم كه كار محبت ما به افراط نكشد زیرا آن خود موجب نابسامانی های دیگری خواهد شد.
6- تغذیه كودك : هیچ غذایی برای كودك بهتر از شیر مادر نیست . روی این اصل توصیه شده است كه اگر مادر برای شیر دادن كودك حق الزحمه می خواهد ، بپردازید. مادر به هنگام شیر دادن تنها سلول های تن او را تغذیه نمی كند بلكه مهر و عاطفه خود را نثار او می نماید.
در صورتی كه مادر قادر به انجام وظیفه خود نباشد باید برای كودك دایه گرفت. درباره خصایص دایه توصیه شده است كه دایه احمق ، از نظر چشم بیمار ، یهودی ، نصرانی ، مجوسی ، زنازاده ، بداخلاق و ناصبی نباشد. بلكه دارای ایمان به خدا و اسلام و چهره ای نیكو و رشدی مناسب باشد.
از حدود یك سالگی باید از آنچه كه خود می خوریم به كودك بدهیم . از حدود 15 ماهگی درخوردن غذا آزادش بگذاریم . غذا باید طیّب و پاك باشد و این با عمل و رفتار كودك رابطه مستقیم خواهد داشت : كلوا مِن الطیبات و اعملوا صالِحاً ( قران كریم)
7- پوشاندن كودك : لباس فراخ باشد تا محدودیتی برای رشد او ایجاد نكند . جامه ی كودك سفید و دیگر لباس هایش بهتر است رنگین باشد . به پسر جامه ابریشمی نپوشند و تنش را به نرمی ولطافت عادت ندهند و برعكس لباس ها چندان خشن نباشد كه جسمش را بیازارد.
8- بهداشت كودك : در جنبه تن دور داشتن او از آلودگی ها ، بر كنار داشتنش از عوارض جسمی از راه رعایت اصول بهداشتی در محیط و غذای طفل امكان پذیراست.
در جنبه روان بركنار داشتن روح او از اضطراب ها ، ترس ها و نگرانی ها مورد نظر است.
در جنبه مغز دور داشتن او از بدآموزی هاست از آن بابت كه مغز او مخزنی قیمتی است و باید در آن چیزهای گرانبها قرار داد.
9- پرورش عاطفی : طفل باید در خانه ، محبت و مهر، الم و غصه ، حزن و تأثر و شادی و سرور را بیاموزد . كمبود مهر عواقب وخیمی برای كودك خواهد داشت زیرا جامعه بی عاطفه ، جامعه ای شكننده است نه دیر پا. برای این امر لازم است كودك مورد مهر قرار گیرد ؛ او را ببوسند ؛ گاهی نازش را بخرند ؛ از مراقبتش احساس خستگی نكنند ؛ از بهانه گیری او ناراحت نشوند و درباره اش قساوت و بی باكی نشان ندهند.
10- پرورش اجتماعی : منظور آن است كه والدین به كودك آداب معاشرت بیاموزند ، طرز زندگی در جمع را به او یاد دهند بدانگونه كه او بتواند زندگی دسته جمعی را تحمل كند، همكاری و همگامی نماید و در بین جمع متكلم وحده نباشد و برای انسانیت احترام قائل شود.
روابطش با جمع براساس تفاهم مشروع باشد ، در راه خدمت به جامعه گام بردارد و عدالت اجتماعی را رعایت كند.
آماده كردن فرد برای ورود در زندگی اجتماعی تا سن 21 سالگی ادامه خواهد داشت و از طریق شركت دادن او در كارهای خانوادگی ، در شورای خانوادگی و همراه بردن او به جامعه امكان پذیر است.
11- پرورش دینی : به مفهوم عام آن از همان روزهای اول تولد آغاز می شود. در سنوات بعد براساس كتب دینی ما برای هر سال و حتی هر چند ماهی برنامه ای معین شده كه برای اطلاع بیشتر باید به آنها مراجعه كرد مثلاً در سه سالگی باید فرم سجده كردن را بیاموزد ، در پنج سالگی ادای شهادتین ، در هفت سالگی نماز و ... این كار از راه عمل والدین و شركت دادن كودك در مجامع دینی امكان پذیراست.
12- پرورش اخلاقی : اخلاق به مفهوم مجموعه اصول حاكم بر روابط انسانی و پاسداری این روابط باید از همان ماه های اول تولد به كودك القاء شود . تربیت بدون اخلاق ، پرورش جنایتكار زیرك است .
در سایه پرورش اخلاقی صفت ها و قدرت های خداوندی ، فضائل بزرگ عقلی چون امانت ، شجاعت ، احتیاط و تهور در او بیدار می شود و كودك برای ادامه زندگی خود ضوابطی را بر می گزیند.
13-پرورش اقتصادی : والدین وظیفه دارند فرزند را برای كسب مهارتی در انجام یك شغل تربیت كنند و كار و هنری بدو بیاموزند تا در سایه آن بتواند به ادامه زندگی بپردازد و سربار دیگران نباشد.
برای یافتن روحیه ای متناسب در كسب یك شغل لازم است والدین درد و رنج ناشی از كار خود را به رخ او نكشند و از كار خود گله مند نباشند.
از دیگر مسائل آموزشی ، ارزش پول است . می توان آن را وسیله ای برای حفظ آبرو و ادامه حیات معرفی كرد و یا یك هدف كه غرض ، وصول به آن باشد كه البته فرم اول آن مورد توصیه اسلام است.
14- مسكن كودك: كودك محلی را لازم دارد تا در آن بتواند تنها باشد و در عالم خود سیر كند.
اگر تهیه اطاقی برای او ممكن نیست لااقل گوشه ای از اطاق مسكونی باید در اختیار او باشد تا در آن بتواند اسباب بازی اش را ردیف كند و در عالم خود با خود سرگرم بماند. در سنین بالاتر لازم است محل خواب او از پدر و مادر و خواهر یا برادرش جدا باشد.
15-آموزش مسائل ضروری : بسیاری از مسائل ضروری برای زندگی كودك از واجبات و محرمات و حقوق و حدود ، متناسب رشد و سن او باید به وی آموخته شود و این امر آنقدر باید وسعت داشته باشد كه مسائلی در حدود شئون زندگی ، خانوادگی و ازدواج هم مطرح شود.
بسیاری از والدین از دادن پاسخ به سؤالات كودكان ابا دارند و می گویند "رویش باز می شود" و یا زمینه را طوری فراهم می كنند كه كودك جرئت نكند مسائل خود را از والدین بپرسد. این امر به زیان خانواده و كودك است . كودك بالاخره برای پرسش های خود پاسخ پیدا می كند ، اگر پدر و مادر از زیر بار آن شانه خالی كنند ، از غیر و از افراد غیر مطلع و احیاناً سودجو و مغرض پرسش خواهد كرد. پس بهتر است خود والدین كه ازهمه كس به او دلسوزتر و مراقب ترند به گونه ای برای سؤالاتش پاسخ ارائه دهند.
16-بازی و همسانی با كودك: كودك نیازمند بازی است و بازی زمینه رشد او را فراهم می كند. كودك در خانه نیازمند كسی است كه با او همسان باشد ، مثل او بیندیشد و مثل او رفتاركند. این احساس برای تنها فرزند خانواده بیشتر به چشم می آید. برای رفع این نیاز است كه در تربیت اسلامی توصیه شده است والدین گاهی خود را به جای یك كودك بگذارند و با او بازی كنند. پیامبر ( ص) همین روش را درباره حسنین اعمال می كرد حتی خود را همچون شتری خم می كرد كه دو فرزندش بر دوش او سوار می شدند.
17- تربیت برای زندگی: زندگی همیشه غذای گرم و بستر نرم نیست . همیشه راحت و فراغ نیست گاهی محرومیت هایی وجود دارد كه طفل باید با آنها مأنوس شود . روی این نظر اصراری نداشته باشیم كه كودك همه وقت متنعم به كل نعمت ها باشد و نیز اصرار نكنیم كه زندگیش همیشه توأم با موفقیت باشد. لازم است او مزه شكست ، گرما و سرما ، تشنگی و گرسنگی ، آسایش و رنج را بچشد و برای زندگی دنیای آینده كه توأم با این تضادهاست آمادگی یابد.
از مسائل دیگر، آموزش دنیای متفاوت زن و مرد است كه باید از راه عمل و رفتار والدین دریابد. لغزیدن ، افتادن ، مجروح شدن ، درد و خوشی ، جزو زندگی است. لازم نیست كودك همیشه و همه وقت در این زمینه ها حمایت ببیند چون در آن صورت فردی بی عرضه و ناتوان خواهد شد.
از دیگر مسائل ، آموزش خوش بینی نسبت به زندگی است . نباید وضعی به وجود آید كه او از زندگی احساس دلسردی كند. والدین نباید از زندگی در برابر كودك شكوه كنند و در نتیجه او را به آینده بدبین نمایند.