آن ابر سیه که فیض می بارد از اوی
معاذ بن جبل گوید: در جنگ تبوک، بر اثر گرمای شدید مردم، هر یک به گوشه ای می رفتند. من که در کنار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم به حضرتش نزدیک تر شدم و عرضه داشتم: ای رسول خدا! مرا به کاری راهنمایی فرما که به بهشتم رساند و از دوزخم وارهاند فرمود: از چیزی بزرگ پرسیدی ولی در عین حال اگر خدا بخواهد هر دشواری را آسان خواهد کرد.ای معاذ! خدای را بپرست و هیچ چیز را شریک او قرار مده، نماز را به پای دار و زکات واجب خود بپرداز و ماه رمضان، روزه بدار اینک اگر بخواهی، از ابواب خیر به تو خبر خواهم داد. عرضه داشتم: آری،ای پیامبر خدا، آنگاه فرمود: روزه سپر بازدارنده از آتش دوزخ است و صدقه، معاصی را فرو می پوشد و شب زنده داری مرد در عبادت پروردگار، موجب رضایت حضرت حق است سپس حضرت این آیه شریفه را تلاوت فرمودند: تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفاً و طمعاً و مما رزقناهم ینفقون**سجده/ 16. *** یعنی: (مؤمنان) پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور می شود و (به پا می خیزند و رو به درگاه خدا می آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید می خوانند و از آنچه به آنان روزی داده ایم انفاق می کنند**ر.ک: نشان از بی نشان ها 425. ***)).
شب ها تو چو شمع کن به بیداری خوی - تا شاهد امید نماید به تو روی
غافل منشین که نیست غیر از شب تار - آن ابر سیه که فیض می بارد از اوی