استفاده از مثال
مرحوم محمدتقی فلسفی می گوید: روزی برای خواندن صیغه عقد ازدواج به مجلسی دعوت شدم. صیغه عقد را هم به زبان فارسی و هم به زبان عربی خواندم. یکی از دعوت شدگان که سرلشکر ارتش بود، از من پرسید: چرا برای خواندن صیغه عقد، به همان زبان فارسی اکتفا نکردید؟ ما مسلمانیم و فارسی زبان؛ پس باید نماز و صیغه عقد ما هم فارسی باشد. برای او مثالی زدم و گفتم: در مملکت ما علاوه بر فارسی زبان، عرب زبان، ترک زبان، کردزبان، لرزبان و بلوچ زبان هم وجود دارد؛ پس چرا سرود ملی کشور فقط به زبان فارسی خوانده می شود و به همه زبانهای سرود ملی نساخته اید و نمی خوانید؟ پاسخ داد: زبان فارسی، زبان رسمی مملکت است و باید سرود ملی به زبان فارسی خوانده شود. به او گفتم: شما به چهل میلیون مردم ایران حق می دهید که دارای زبان رسمی باشند و می گویید سرود ملی را باید به زبان فارسی خواند؛ اما به یک میلیارد مسلمان جهان که دارای زبانهای مختلف هستند، حق نمی دهید که در امر دین، زبان رسمی داشته باشند و نماز و صیغه عقدشان را به زبان عربی بخوانند؟ این مثال در او اثر گذاشت و گفت: متوجه شدم، معذرت می خواهم.