مهارت جذ ب جوانان 6
تأثیر گذاری بر جوان در سه حوزه است: (اندیشه و فکر و تعقل افراد)، (احساس و عواطف آنها) و (نهایتاً رفتارشان).
1.به جوان بینش و آگاهی بدهیم بر اساس تعالیم و دستورات انبیاء الهی.
2.محبت و علاقه آنها را به دین اسلام و خدا و ائمه بیشتر کنیم.
3.تغییر در رفتار آنها و ترغیب آنها به انجام اعمال صالح و نیک.
هدف از جذب جوانها روح خداپرستی را در آنها زنده کنیم. «أن اعبدوا الله واجتنبوا طاغوت» (نحل آیه 36) تنها خدا را بندگی کنند و از طاغوت و طاغوتیان برحذر باشند. ما صرفا برای آنچه که باب طبع خودمان است نمی خواهیم جذب کنیم بلکه می خواهیم آنها را بخاطر خدا و پیامبر جذب کنیم.
مراد از ارتباط و جذب با جوانها سخن گفتن و جمع کردن آنها نیست.
منظور از جذب و ارتباط:
1ـ درک موقعیت جوان. دائما به کسی که مشکل ما را جدی نمی گیرد می گوییم اگر به جای من بودی چه می کردی؟ بجای من بودن یعنی درک کردن موقعیت من. جوان در موقعیت خاصی است اگر بخواهیم او را جذب کنیم باید موقعیت و فضایی که او قرار دارد درک کنیم. دائما خود را جای او بگذاریم.
2ـ شناخت نیازهای جوان. اگر جوانی نیازی به محبت دارد نشانگر این است که خلأیی در وجودش از این بابت هست صرف شناخت همین گاهی می شود خلأ را پر کرد.
3ـ سخن گفتن با جوان. گفت و گوی چهره به چهره سخن گفتن انواع و اقسامی دارد چند نوع هست که برای جوان دلپذیر نیست: سخن گفتنی عامرانه و خشن، سخن گفتنی اخلاق گرایانه، سخن گفتنی از موضع علامه بودن، بعضی ها از همه موارد وارد می شوند و می گویند ما حرف اول را در این زمینه می زنیم. احکام فسلفه پزشکی جوان از این صحبت کردن خوشش نمی آید و ارتباط قطع می شود. سخن گفتنی انتقاد گرایانه اگر بخواهید دائما انتقاد کنید جوان لجوج می شود.
جوانی اشتباه کرده بود امیرالمؤمنین دستش را قطع کرد داشت می رفت که یکی آمد و خواست او را برانگیخته کند بر علیه امیرالمومنین بعد ایشان گفت نه کسی که دست مرا قطع کرده، شروع به گفتن خوبی حضرت کرد ولی در عین حال این نعمتی است که ایشان با من برخورد کرد جلو کشته شدن مرا گرفت.
روش جذب جوانان
تعریف جوانی:
دربارة دوران جوانی دیدگاههای مختلفی وجود دارد:
شورای عالی جوانان سن 15 تا 29 سالگی را رسماً سن جوانی تعیین کرده است.
در آفریقای جنوبی 14 تا 35 سالگی را دوران جوانی مي دانند.
در استرالیا 15 تا 25 سال را جوان گویند.
در چین 14 تا 28 سال را سن جوانی گویند.
در مالزی 15 تا 40 ساله را جوان گویند.
«ما من حرکت منا و انت محتاج الی معرفت» هیچ کاری نمی شود انجام داد الا با شناخت. اول شناختی راجع به جوان پیدا کنیم بعد سراغ جذب آنان بریم.
اگر بر اساس رویکرد مذهبی جوان را تعریف کنیم؛ جوان کسی است که دوران خردسالی را گذرانده و به بلوغ جسمانی رسیده در رویکرد زیست شناسی و پزشکی جوان به کسی گفته می شود که قدرت بدنی و سیستم عصبی و ساختار مغزی و عملکرد غدد درونی و به مرحلة خاص کامل خود رسیده باشد. در رویکرد جامعه شناسی جوانی یک فرایند و سازة اجتماعی است که با وقایع هنجاری مانند ازدواج و شغل و فرزند آوری و....تعریف می شود. در رویکرد حقوقی جوان کسی است که از مرحلة نابالغی و صغیری عبور کرده باشد، جوان یک فرد بزرگسال است صغیر نیست. با توجه به ویژگی ها و شناختی که دارد می شود جوان را جذب کرد.
مهمترین ویژگی های دوران جوانی از دیدگاه اسلام:
1.جوان دارای تنش های روانی شدیدی است. در روایات از آن به جنون و گاهی به سُکر تعبیر شده است. پیامبر جوانی را نوعی دیوانگی دانسته است (بحار، ج 21، ص 211) از جمله ویژگی هایی است که هم مورد وفاق دین است و روان شناسی بر روی این عنایت دارد.
پیاژه جوانی را دورة آشوب درونی و انقلاب شخصی می نامد.
استان لی هال می گوید جوانی دوران طوفان و فشار است.
افلاطون جوان را شراب زده توصیف می کند.
موریس دبس؛ باید دانست که برای دورة جوانی مهمتر از هر چیز همین حالت هیجان و شورش است. ما نباید این شعله را خاموش کنیم زیرا ممکن است به قیمت ضعف و ناتوانی جوان تمام شود بلکه باید عاقلانه آنرا به راه صحیح و ثمربخش هدایت کنیم.
بعضی از صاحبنظران اسلامی می گویند این دوره، دورة انفجار نیروهای خفته و فوران انگیزه های مختلف جوان است. از طرفی این حالت طبیعی است برای جوان که باید داشته باشد و نباید آن را از بین برد از طرف دیگر هم پیامبر می فرماید خداوند از جوانی که رفتارهای ناسنجیده نداشته باشد در شگفت می ماند.
خداوند هم می فرماید: موجودی آفریدم که در این سن باید شورش داشته باشد هیجان و دارای تنش های روانی باشد در حالی که تو نیستی تعجب می کنم چرا نیستی؟ «ان الله لیعجب من الشّاب لیست له الصبوة» (بحار ، ج 21، ص 211) هر آینه تعجب می کند از جوانی که رفتارهای ناسنجیده نداشته باشد در شگفت است.