آفاق نیایش
بخش هفتم- تفسیر دعای کمیل
الّلهُمَّ اغْفِرْلِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ الْعِصَمَ، الّلهُمَّ اغْفِرْلِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ، الّلهُمَّ اغْفِرْلِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ، الّلهُمَّ اغْفِرْلِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاء، الّلهُمَّ اغْفِرْلِى الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاءَ، الّلهُمَّ اغْفِرْلِى كُلَّ ذَنْبٍ اذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطيئَةٍ اخْطَأْتُها؛
اى خدا! بيامرز برايم آن گناهانى كه پرده ها را مىدرد و مرا ميان مردم مفتضح مىكند. اى خدا! بيامرز برايم آن گناهانى كه رنج و عقاب مرا به دنبال دارد. اى خدا! بيامرز برايم آن گناهانى كه نعمتها را تغيير مىدهد. اى خدا! بيامرز برايم آن گناهانى كه دعا را حبس مىكند و نمىگذارد مستجاب شود. اى خدا! بيامرز برايم آن گناهانى كه بلا و مصيبت را نازل مىكند. اى خدا! بيامرز برايم هر گناه و خطايى كه از من سرزده است.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 92
تفسير ادبى
«نزول» همان فرود آمدن است و استعمال نزول در يك چنين جايى براى فرود آمدن بدبختى ها و بلايا بر انسان است، مانند پرنده اى كه بر سر شكارش فرود مىآيد.
«نقمت» ضد نعمت است و در لغت به معناى «عيب»، «مكروه» و «ناخوشايند» است.
«تغيير» همان «تبديل» است كه منظور از آن در اين جا تبديل نعمت به نقمت است.
آثار گناهان
از بيشتر آيات و روايات چنين برمىآيد كه گناهان علاوه بر آن كه كيفر اخروى دارند از آثار بدى هم در دنيا برخوردارند. چنان كه از اين جملات و از روايات فراوانى نيز بر مىآيد كه بعضى گناهها اثر بدى كه مختص هر كدام از آنهاست بر جا مىگذارند نظير دريده شدن پرده عصمت، فرود آمدن بلا، مستجاب نشدن دعا و ....
از آيات و روايات چنين بر مىآيد كه گناه علاوه بر كيفر، اثرهايى هم دارد. البته درك اين مسئله حسى و عقلى نيست بلكه از جمله مسائل تعبدى است، چرا كه اين موارد از طريق وحى استفاده و درك مىشود. پس بحث ما هم در اين جا فقط بر مبناى قرآن و روايات خواهد بود.
تجسم گناه به تناسب گناه به صورتى آزار دهنده، سياه و زشت است. خداوند تعالى مىفرمايد:
؛ يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ مَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ[1] روزى كه هر كس هر كارى را كه انجام داده اعم از نيك يا بد باشد در پيش گاه خود
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 93
حاضر مىبيند و آرزو مىكند كهاى كاش بين او و كار بدش فاصله زيادى مىبود. خدا شما را از عذاب خودش برحذر مىدارد چرا كه خدا نسبت به بندگان نرم دل و دل سوز است.
سنگ دلى، قساوت، زنگزدگى، مهر خوردگى، لغزش قلبى و ... همه به يك معنا هستند كه عبارتند از پردهاى كه بر دل مىافتد.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 94
مراتب سنگ دلى
سنگ دلى داراى مراتبى است كه به ترتيب عبارتند از:
الف) كسالت و بى حوصلگى در دعا و ارتباط با خدا است. از بين رفتن نفس لوامه در شخص و غلبه غفلت بر او، از بدترين نقمت هاست. لذا در احاديث قدسى روايت شده است كه بدترين بلايا براى بنده همين است. خداوند تعالى نيز فرموده است:
؛ أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[2] آيا كسى كه خدا سينه اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته مانند كوردلان گمراه است؟ پس واى به حال آنها كه نسبت به ياد خدا به سنگ دلى مبتلا شده اند.
ب) غلبه هراس، اندوه، اضطراب و شك است بر دل؛ و اين مفهوم از بيان آيات زير به خوبى پيداست:
-؛ لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[3] كسانى كه در دل هايشان بناى شك را بر پا ساختند مدام اين بنا برافراشتهتر مىگردد، مگر آن كه دل هايشان پاره پاره شود.
-؛ فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ[4] كسى را كه خدا بخواهد او را راهنمايى كند سينهاش براى اسلام مىگشايد و كسى را
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 95
كه بخواهد گمراه كند سينه اش را تنگ و گرفته مىنمايد، مثل آن كه در آسمان بالا برود. به اين صورت است كه خداوند پليدى را بر كسانى كه ايمان نمىآورند بار مىكند.
ج) كفر به خداوند متعال است. كلام الهى است:
-؛ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوءَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَ كَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِءُونَ[5] پس عاقبت كسانى كه بدكارى پيشه كردند اين شد كه آيات خدا را دروغ پنداشته و آنها را به باد مسخره گرفتند.»
-؛ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ[6] وقتى كه آيات ما بر او فرا خوانده شود مىگويد اينها افسانه هاى پيشينيان است. نه اين طور نيست بلكه به خاطر آن چه كه كسب مىكردند دلشان زنگ زده است. اين هم نيست بلكه آنها در اين روز از پروردگار خود در پرده و محجوبند.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 96
نحوست دنيوى
نحوست در اين دنيا دو قسم است: يك قسم آن، خاص است به اين معنا كه بعضى از گناهان اثرات خاصى دارند؛ و قسم ديگر آن، عام است به اين معنا كه گناهان مطلقا در اين دنيا اثر سويى براى فرد گناه كار يا جامعه دارد.
نوع اول: به اين معنا كه بعضى از گناهان اثرات خاصى دارند؛ در كلام الهى به گونههاى متفاوت بيان شده است همچنان كه خداى متعال در چند مورد مىفرمايد:
-؛ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[7] فساد در خشكى و دريا به خاطر دستاوردهاى مردم ظاهر شد.
-؛ وَ مَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ[8] هر چه بر سرتان بيايد به خاطر دستاوردهاى خود شماست. تازه از خيلى از آنها هم صرف نظر مىشود.
-؛ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[9] آنهايى كه دوست دارند زشتى در بين مؤمنان شايع شود در دنيا و آخرت ايشان را عذاب دردناكى است.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 97
-؛ أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[10] حالا آيا كسى كه بنايش بر خويشتن دارى در راه خدا و رضايت بى حد، بنيان گذارى شده باشد بهتر است يا كسى كه بنايش را بر كنار پرت گاهى بنا نهاده و با همان بنا در آتش جهنم فرو مىافتد؟ خدا هم گروه ستم كار را راهنمايى نمىكند.
-؛ وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيراً[11] وقتى كه بخواهيم شهرى را از بين ببريم به اسراف كاران آن شهر فرمان مىدهيم تا زشت كارى را در شهر پيش گيرند و حرف ما در حق آن شهر به ثبوت مىرسد و ما در نتيجه آن را زيرورو مىكنيم.
البته در قرآن نظير اين آيات، بسيار فراوان است چنان كه در تاريخ و تجربه هم از اين قبيل مطالب بيش تر از آيات موجود است. هر كس كه در تاريخ بنى اميه تتبع و پى گيرى نمايد على الخصوص هنگام نابودى دولت آنها نظير قضيه مروان حمار و بدبختى هايى كه بر سر بنى اميه آمد و نيز بدبختى هايى كه بر سر بنى عباس و برمكيان آمد، نشان مىدهد كه بدبختىهاى ما به واسطه گناهان ماست، در اين جا بعضى از روايت ها را كه در اين زمينه است، تيمّنا و تبرّكا نقل مىكنيم:
در كافى باب ذنوب از ابى عبدالله- امام صادق (ع)- روايت شده است كه:
«ما مِنْ شَىءٍ افْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطيئَةٍ انَّ الْقَلْبَلَيُواقِعُ الْخَطيئَةَ فَما تَزالُ بِه حَتّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيُصَيِّرَ أَسفله أعلاه و اعْلاهُ اسْفَلَه
؛[12] هيچ چيز بيش تر از خطا موجب خرابى دل نمىشود. خطا
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 98
با دل
رودر رو مىشود و مدام با آن درگير است، تا آن كه بر او چيره گردد و آن را زير و رو كند.»
باز هم از امام صادق (ع) روايت شده:
«اما انَّهُ لَيْسَ مِنْ عِرْقٍ يَضْرِبُ وَلا نِكْبَةٍ وَ لا صُداعٍ وَ لامَرَضٍ الّا بِذَنْبٍ وَ ذلِكَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فى كِتابِه: وَ ما اصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ ايْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ
؛[13] آيا چنين نيست كه هر رگى كه مىجنبد و هر بدبختى، گرفتارى، سردرد، و ناخوشى كه براى انسان پيش مىآيد به خاطر گناهى است كه از انسان سرزده است؟ و حال آن كه اين سخن از خداوند در كتاب او هست كه: (هر بلايى كه بر سرتان بيايد در نتيجه دستاوردهاى خود شماست. تازه از خيلى از آنها هم صرف نظر مىشود.)»
از امام رضا (ع) روايت شده است كه:
«كُلَّما احْدَثَ الْعِبادُ مِنَ الذُّنُوبِ ما لَمْ يَكُونُوا يَعْمَلُونَ احْدَثَ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاءِ ما لَمْ يَكُونُوا يَعْرِفُون؛[14]
هر اندازه كه مردم مرتكب گناه هايى بشوند كه پيش تر نمىكردند خدا هم بلاهايى بر سر ايشان مىبارد كه پيش تر نمىشناختند.»
امام صادق (ع) فرمود:
«يَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: اذا عَصانى مَنْ عَرَفَنى سَلَّطْتُ عَلَيْهِ مَنْ لايَعْرِفُنى؛[15]
خداوند تعالى فرمود: وقتى كسى كه مرا مىشناسد از فرمان من سرپيچى كند من هم كسى را كه مرا نمىشناسد بر او مسلط مىكنم.»
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 99
از ابوالحسن (ع) روايت شده است كه فرمود:
«انَّ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ مُنادِيا يُنادى مَهْلًا مَهْلًا عِبادَ اللهِ عَنْ مَعاصِى اللهِ فَلَوْلا بَهائِمٌ رُتَّع وَصِبْيَةٌ رُضَّع وَ شُيُوخٌ رُكَّعَ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِه رَضّاً؛[16]
خداوند عزوجل را در هر روز و شب مناديى هست كه فرياد مىزند: اى بندگان خدا از سرپيچى خدا دست برداريد و از گناهان خوددارى كنيد كه اگر حيوانات چرنده، كودكان شيرخواره و پيرمردان در حالت ركوع نمىبودند عذاب به شدت بر سر شما فرو مىباريد و شما در زير آن به شدت كوفته و خرد مىشديد.»
از امام باقر (ع) روايت شده است كه فرمود:
«فى كِتابِ عَلى (ع) ثَلاثُ خِصالٍ لايَمُوتُ صاحِبُهُنَّ ابَداً حَتّى يَرى وَ بالَهُنَّ الْبَغْىُ وَ قَطيَعةُ الرَّحِم وَ الَيمينِ الْكاذِبَه؛[17]
در كتاب على (ع) نوشته بود كه صاحبان سه خصلت تا وبال آنها را نبينند نخواهند مرد و آن سه خصلت عبارتند از: بغى- سركشى- قطع رحم و قسم دروغ خوردن.»
امام صادق (ع) نيز فرمودند:
«مَنْ لَقى اخاهُ بِما يُؤَنِّبُهُ انَّبَهُ اللهُ فِى الدُّنْيا وَ الْاخِرَةِ، مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ يَمُتْ حَتّى يَرْكَبَهُ؛[18] و: مَنْ شَمِتَ بِمُصيبَةٍ نَزَلَتْ بِاخيهِ لَمْ يَخْرُجِ من الدُّنْيا حَتّى يَفْتَتِنَ؛[19] و: ما مِنْ انْسانٍ يُطْعِنُ فى عَيْنِ مُؤْمِنٍ الّا ماتَ بِشَرِّ ميتَةَ وَ كانَ قَمِنا انْ لايَرْجِعَ الى خَيْرٍ؛[20]
«هر كس كه برادرش را به جهتى سرزنش كند، خدا در دنيا و آخرت او را سرزنش
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 100
مىكند و هر كس كه به جهت گناهى بنده مؤمنى را انگشت نما كند و معرفى نمايد، نمىميرد تا آن كه خودش مرتكب همان گناه مىگردد؛ و: هر كس كه برادرش را به جهت گرفتارىاى شماتت و نسبت به او شادى نمايد تا خودش هم گرفتار آن مسئله نشود از دنيا نمىرود؛ و: هيچ انسانى هم رو در روى مؤمنى او را طعنه نمىزند مگر آن كه به بدترين وجهى مىميرد و قطعا هم عاقبت به خير نمىشود.»
آن حضرت در جاى ديگرى فرمودند:
«ايُّما رَجُلٍ مِنْ شيعَتِنا اتى رَجُلًا مِنْ اخْوانِه فَاسْتَعانَ بِه فى حاجَتِه فَلَمْ يُعِنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ الّا ابْتَلاهُ اللهُ بِانْ يَقْضِىَ حَوائِجُ غَيْرِه مِنْ اعْدائِنا يُعَذِّبَهُ اللهُ عَلَيْها يَوْمَ الْقِيامَةِ؛[21]
هر يك از شيعيان ما كه يكى از برادرانش پيش او بيايد و از او در حاجتش كمك بخواهد و او در حالى كه مىتواند يارىاش نكند حتما خداوند او را مبتلا به اين مىكند كه حوايج ديگران را كه دشمنان ما هستند برآورده كند، آن وقت در روز قيامت به همان علت خداوند او را عذاب مىنمايد.»
از امام حسين (ع) روايت شده است كه فرمود:
«مَنْ حاوَلَ امْراً بِمَعْصِيَةِ اللهِ كان فَهُوَ افْوَتَ لِما يَرْجُو وَ اسْرَعَ لِمَجىء ما يَحْذَر؛[22]
هر كس كه كارى را به معصيت خداوند واگذار كند آن چه را كه انتظار دارد و اميدوارست به دست آورد بيش تر از دست خواهد داد؛ و آن چه كه او از آن فرار مىكند، زودتر به سراغش خواهد آمد.»
نظير اين قبيل روايتها فراوان است.
نوع دوم: به اين معنا كه بعضى از گناهان اثرات عامى دارند؛ از امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) روايت شده است كه:
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 101
«خَمْسٌ انْ ادْرَكْتُمُوهُنَّ فَتَعَوَّذُوا بِاللهِ مِنْهُنَّ لَمْ تَظْهَرِ الْفاحِشَةُ فى قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوها الّا ظَهَرَ فيهِمُ الطّاعُونَ وَالْاوْجاعُ ... و لَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ الّا اخَذُوا بِالسِّنينِ وَ شِدَّةِ الْمَؤُونَةِ وَ جَوْرِ السُّلْطانِ وَ لَمْ يَمْنَعُوا الزَّكاةَ الّا مُنِعُوا الْقَطَرَ مِنَ السَّماءِ ... وَ لَمْ يَنْقُضُوا عَهْدَ اللهِ وَ عَهْدُ رَسُولِه الّا سَلَّطَ اللهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ لَمْ يَحْكَمُوا بِغَيْرٍ ما انْزَلَ اللهُ الّا جَعَلَ اللهُ بَأْسَهُمْ بَيْنَهُمْ؛[23]
پنج چيز را، هر وقت ديديد از آنها به سمت خدا برگرديد تا گرفتارى اش فقط گريبانگير همانهايى باشد كه گرفتارش شدهاند: طاعون و درد؛ ديگر آن كه گران فروشى نكنيد تا به قحطى مبتلا نشويد و زندگى تان سخت نشود و سلطان به شما ستم نكند؛ از زكات دادن خوددارى نكنيد تا موجب جلوگيرى از بارش باران از آسمان نشود؛ پيمان خدا و پيمان رسول خدا را نشكنيد تا خداوند دشمنتان را بر شما مسلط نسازد؛ بر غير از آن چه خداوند فرو فرستاده است حكم نكنيد و گرنه گرفتارى و سختى در ميانتان قرار مىدهد.»
و در جاى ديگر فرمودند:
«وَجَدْنا فى كِتابِ رَسُولِ اللهِ (ص) اذا ظَهَرَ الزِّنا مِنْ بَعْدى كَثُرَ مَوْتُ الْفُجْأَةَ وَ اذا طُفَّفَ الْمِكْيالَ وَ الْميزانُ أَخَذَهُمُ اللّهُ بِالسِّنينَ وَ النَّقْصِ وَ اذا مَنَعُوا الزَّكاةَ مَنَعَتِ الْارْضُ بَرَكَتِها مِنَ الزَّرْعِ وَ الِّثمارِ وَ الْمَعادِنِ كُلِّها وَ اذا جارُوا فِى الْاحْكامِ تَعاوَنُوا عَلَى الظُّلْمِ وَ الْعُدْوان وَ اذا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ اذا قَطَّعُوا الْارْحامَ جُعِلَتِ الْامْوالَ فى ايْدِى الْاشْرارِ وَ اذا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْاخْيارَ مِنْ اهْلِ بَيْتى سَلَّطَ اللّهُ عَلَيْهِمْ شِرارُهُمْ فَيَدْعُو خِيارُهُمْ فَلا يُسْتَجابَ لَهُمْ؛[24]
در كتاب رسول خدا (ص) ديديم وقتى كه زنا زياد شود مرگ ناگهانى بيش تر مىشود؛ وقتى كه كم فروشى و گران فروشىرايج گردد خداوند آنان را با كمبود و قحطى مؤاخذه مىنمايد؛ وقتى كه از زكات دادن خوددارى شود زمين بركتش را از كشت و ميوهها
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 102
ومعدنها همگى برمىدارد. وقتى كه دراحكام ستم روا دارند ياور ستمكاران و متجاوزان مىگردد. وقتى كه پيمان شكنى پيشه كنند خداوند دشمن آنان را بر ايشان مسلط گرداند؛ وقتى كه قطع رحم شود اموال در دست اشرار قرار مىگيرد؛ وقتى كه امر به معروف و نهى از منكر نشود و نيكان از اهل بيت من پيروى نشوند خداوند بدان را بر آنان مسلط مىنمايد، آن وقت آنها آرزوى نيكان را مىكنند ولى دعايشان مستجاب نمىگردد.»
از امام صادق (ع) روايت شده است:
«الذُّنُوبُ الَّتى تُغَيِّرُ النَّعِمْ، الْبَغْى. وَ الذُّنُوبُ الَّتى تُورِثُ النَّدَم، الْقَتْل. وَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَم، الظُّلْم. وَ الَّتى تَهْتِكُ السِّتْرَ، شُرْبُ الْخَمْرِ. وَ الَّتى تَحْبِسُ الرِّزق، الزِّنا. وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفناءَ، قَطيعَةُ الرَّحِم. وَ الَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظْلِمُ الْهَواء، عُقُوقُ الْوالدينِ؛[25]
منظور از گناهانى كه نعمت ها را تغيير مىدهند سركشى است. منظور از گناهانى كه موجب پشيمانى است قتل است. منظور از گناهانى كه بدبختى مىبارد ظلم و ستم است. منظور از آن هايى كه موجب پرده درى هستند شرب خمر است. منظور از آن هايى كه جلوى روزى را مىگيرند زناست. منظور از آنهايى كه موجب پيش افتادن فنا و نابودى مىشود قطع رحم است. منظور از آن هايى كه موجب برگرداندن دعا مىشود و هوا را تيره مىسازد عاق والدين است.»
و نيز آن حضرت فرمودند:
«نَعُوُذُ بِاللهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى تُعَجِّلُ الْفَناءَ وَ تُقَرِّبُ الأجالَ وَ تُخْلِى الدِّيارَ، وَ هِىَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُوقُ وَ تَرْكُ الْبِرّ؛[26]
پناه بر خدا از گناهانى كه فنا و نابودى را پيش مىاندازند و اجل ها را نزديك مىكنند و شهرها را خالى مىكنند كه آنها عبارتند از: قطع رحم، عاق والدين و ترك كردن كار نيك.»
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 103
و نيز فرمودند:
«اذا فَشا ارْبَعَةٌ ظَهَرَتْ ارْبَعَةٌ اذا فَشَا الزِّنا ظَهَرَتِ الزَّلْزَلَةُ وَ اذا فَشَا الْجَوْرُ فِى الْحُكْمِ احْتُبِسَ الْقَطْرُ وَ اذا خُفِرَتِ الذِّمَّةُ أديلَ لِاهْلِ الشِّرْكِ مِنْ اهْلِ الاسْلامِ وَ اذا مُنِعَتِ الزَّكاةُ ظَهَرَتِ الْحاجَة؛[27]
وقتى كه چهار چيز رايج گردد چهارچيز ظاهر مىشود: وقتى زنا رواج يابد زلزله ظاهر مىشود. وقتى ستم در حكم رانى رايج گردد جلوى بارش باران گرفته مىشود. وقتى كه ذمه رعايت نشود حكومت به دست مشركين مىافتد و وقتى كه از دادن زكات خوددارى شود نيازمندى آشكار مىگردد.»
امام باقر (ع) فرمود:
«انَّ الْعَبْدَ يَسْئَلُ اللهَ الْحاجَة فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِه قَضاؤُهَا ... فَيَذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْبا فَيَقُولُ اللهُ تبارك و تعالى لِلْمَلَكِ لاتَقْضِ حاجَتَهُ ... فَانَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطى وَ اسْتَوْجَبَ الْحِرْمان مِنّى؛[28]
بنده از خدا چيزى طلب مىكند، در شأن اوست كه خدا خواسته اش را برآورده كند،
ولى مرتكب گناه مىشود. آن وقت خداوند به فرشته مىگويد: حاجتش را برآورده مكن زيرا او به سمت ناخشنودى من حركت كرده و مستوجب حرمان از جانب من شد.»
امام صادق (ع) نيز فرمود:
«قالَ رَسُولُ اللهِ: يا مَعْشَرَ مَنْ اسْلَمَ بِلِسانِه وَ لَمْ يُخْلِصِ الإيمانَ الى قَلْبِه لاتَذُمُّوا الْمُسْلِمينَ وَ لاتَبَتِّعُوا عَوْراتِهِمْ فَانَّهُ مَنْ تَبَتَّعَ عَوْراتِهِمْ تَبَتَّعَ اللهُ عَوْرَتَهُ وَ مَنْ تَبَتَّعَ اللهُ تَعالى عَوْرَتُهُ يَفْضَحُهُ وَ لَوْ فى بَيْتِهِ؛[29]
رسول خدا (ص) فرمودند: اى گروه مردمانى كه به زبان، اسلام آورده ايد ولى هنوز ايمان خالص بر دلتان جارى نگشته است مسلمانان را شماتت نكنيد و زشتى هاى ايشان را آشكار
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 104
ننماييد و در معرض عموم قرار ندهيد كه هر كس زشتى هاى ايشان را آشكار كند خدا زشتى او را آشكار مىنمايد و در معرض عموم قرار مىدهد و هركس را كه خداى تعالى زشتى اش آشكار نمايد و در معرض عموم قرار دهد رسوايش مىنمايد هر چند كه در خانه اش باشد.»
البته از اين قبيل روايات نيز فراوان هست.
آن چه كه از مجموع آيات و روايات بر مىآيد اين است كه مىگسارى، قماربازى، هم نشينى با فاسقان و لغزش كاران و ذكر معايب مردم مانند پردهدرى، به مسخره گرفتن و ستم كارى موجب عدم بارش باران و نزول بدبختى است. كارهايى نظير رد بر عالم و كفران نعمت موجب تغيير و تبديل نعمت هاست و كارهايى نظير بدنيتى، بد نهادى و عقب انداختن نماز از وقتش موجب زندانى شدن دعا و بالانرفتن آن مىشود. كارهايى نظير ترك يارى ستم ديدگان و ترك امر به معروف و نهى از منكر علاوه بر آن كه مانع بالا رفتن دعا مىشود موجب فرو باريدن بلايا هم مىگردد.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 105
سرايت عقوبت گناه
گناه هم چنان كه موجب عاقبت بد و بدبختى براى شخص گناه كار مىشود موجب عاقبت بد و بدبختى براى اولاد هم مىشود. خداوند تعالى فرموده است:
؛ وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافاً خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيداً[30] كسانى هم كه اگر پس از خود نسل ضعيفى باقى بگذارند براى آنها بيم ناكند بايد خشيت داشته باشند، در راه خدا خويشتن دارى پيشه كنند، سخن محكم و قول سديد بر زبانشان جارى كنند.
نيز از قرآن چنين برمىآيد كه اطاعت خدا علاوه بر اين كه موجب سعادت شخص در اين دنيا مىشود، موجب سعادت نسل او هم در دنيا مىگردد. خداوند تعالى فرموده است:
؛ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[31] هر كس كار شايسته اى انجام دهد، مرد يا زن، و ايمان نيز داشته باشد، ما زندگى پاكى به او مىبخشيم و پاداش ايشان را به بهترين وجهى كه عمل مىكردند به آنان مىدهيم.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 106
و نيز فرموده است:
؛ وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَ كَانَ أَبُوهُمَا صَالِحاً فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً[32] اما قضيه آن ديوار اين بود كه مال دو پسر بچه يتيم بود كه زير آن گنجى برايشان نگه داشته شده بود، پدرشان هم شخص صالحى بود. پروردگار تو خواست تا آن دو به سن بلوغ برسند و گنج شان را به عنوان رحمتى از جانب پرودگارت استخراج كنند
[1]. آلعمران، آيه 30.
[2]. زمر، آيه 22.
[3]. توبه، آيه 110.
[4]. انعام، آيه 125.
[5]. روم، آيه 10.
[6]. مطففين، آيات 13- 15.
[7]. روم، آيه 41.
[8]. شورا، آيه 30.
[9]. نور، آيه 19.
[10]. توبه، آيه 109.
[11]. اسراء، آيه 16.
[12]. شيخ صدوق، امالى، ص 239.
[13]. كافى، ج 2، ص 269،( باب الذنوب)، ح 3.
[14]. همان، ص 275، ح 29.
[15]. همان، ص 276، ح 30.
[16]. كافى، ج 2، ص 276،( باب الذنوب)، ح 31.
[17]. همان، ص 347،( باب قطيعة الرحم)، ح 4.
[18]. همان، ص 356،( باب التعيير)، ح 3 و 4.
[19]. همان، ص 359،( باب الشماتة)، ح 1.
[20]. همان، ص 361،( باب السباب)، ح 9.
[21]. كافى، ص 366،( باب من استعان به أخوه فلم يعنه)، ح 2.
[22]. همان، ص 373،( باب من أطاع المخلوق فى معصية الخالق)، ح 3.
[23]. كافى، ج 2، ص 373،( باب فى عقوبات المعاصى العاجلة)، ح 1.
[24]. همان، ص 374،( باب فى عقوباتِ المعاصى العاجلة)، ح 2.
[25]. كافى، ص 477،( باب فى تفسير الذبوب)، ح 1.
[26]. كافى، ج 2، ص 448،( باب فى تفسير الذبوب)، ح 2.
[27]. همان، ح 3.
[28]. همان، ص 271،( باب الذنوب)، ح 14.
[29]. كافى، ص 271،( باب الذنوب)، ح 14.
[30]. نساء، آيه 9.
[31]. نحل، آيه 97.
[32]. كهف، آيه 82.