پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

آفاق نیایش - تفسیر دعای کمیل
بخش سوم‏
وَ خَضَعَ لَها كُلُّ شى‏ءٍ وَ ذَلَّ لَها كُلُّ شى‏ءٍ؛
و همه چيز در برابر آن خاضع و در پيش آن خوار است.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 49
تفسير ادبى‏
خضوع و ذل:
«خضوع»: اغلب در مورد شكستگى‏اى به كار مى‏رود كه بر دل ها مستولى مى‏شود. از آن جا كه اين حالت در ذات تمامى اشيا هست، لذا لفظ «خضوع» براى آن به كار برده شده است.
«ذلّ»: به معناى «درماندگى» است و به ندرت به معناى «گردن نهادن» به كار رفته است. از آن جا كه همه اشيا در ذاتشان مسكين و درمانده اند، اين معنا از آن اراده شده است و اراده نمودن معناى «گردن نهادن» هم از آن مانعى ندارد، اما معناى اول بهتر است. به هر حال كلام از تكرار اشراب چيرگى خالى نمى‏شود. در مقامى مثل مقامِ تكرار، لطف در لفظ نهفته است. قرآن هم تكرار است ولى تكرارش آن طور نيست كه ملال آور باشد، زيرا تكرار لازمه تهذيب اخلاق است و تهذيب اخلاق به هيچ صورتى نتيجه نمى‏بخشد مگر با تكرار؛ دعا هم تكرار است و تكرارش غير از آن تكرارهاى ديگر است، زيرا سخن گفتنِ عاشق است با معشوق، و هم صحبتى دل دار است با دل داده، و گفت‏و گوى بنده است با مولاى خود، كه در اين صحبت‏ها تكرار بى معناست. لذا بنده اگر هزار بار هم بگويد: «يا الله» هيچ يك از آن‏ها تكرار نخواهد بود. در ذيل آيه شريفه:
؛ وَ مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَ أَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَ لِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى‏[1] اى موسى! اين كه در دست دارى چيست؟- موسى- گفت: اين عصاى من است. به آن تكيه مى‏كنم و با آن براى گله ام برگ مى‏ريزم و فايده هاى ديگرى هم براى من دارد.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 50
گفته شده است كه همان جمله اولى، براى جواب كافى بود، ولى حضرت موسى (ع) چون مى‏خواست با خدا حرف بزند، لذا اين‏ها را اضافه كرد.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 51
انواع فروتنى‏
فروتنى و افتادگى اشيا براى خداوند تعالى به معانى گوناگونى به كار رفته است از جمله:
الف) فروتنى و افتادگى تكوينى؛ گفتيم كه خداوند تعالى قيوم و برپا نگه دارنده همه اشيا است، پس همه چيز در برابر او فروتن و افتاده‏اند.
ب) فروتنى و افتادگى عبودى؛ اين نوع فروتنى و افتادگى همان است كه اگر در برابر خداى تعالى باشد از جمله افتخارات به شمار مى‏رود و افتخارى بالاتر، برتر، تابنده تر و درخشنده تر از آن براى بنده تصور نمى‏شود و هدف از خلقت هر چيزى جز آن نيست. چنان كه فروتنى و افتادگى در برابر غير خدا اگر به خدا برنگردد از پست‏ترين كارها است. لذا در اسلام بارها و بارها از آن نهى شده است. البته اين نوع فروتنى و افتادگى در همه چيز موجود است چنان كه خداى متعال مى‏فرمايد:
؛ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ‏[2] قطعا هر چه در آسمان‏ها و زمين است خدا را به بى آلايشى ياد مى‏كند.
نيز آيه مذكور كه شاهد بر مدعاى ماست:
؛ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ‏[3] هر چه در آسمان‏ها و زمين است خدا را به بى آلايشى ياد مى‏كند.
در آيات قرآن بارها اين مطلب تكرار شده است، يك بار به صيغه ماضى كه بر تحقق و تأكيد دلالت مى‏كند، و بار ديگر به صيغه مضارع كه بر ملكه دلالت مى‏نمايد، و به‏
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 52
معناى اين است كه بندگى در ذات اشيا است. همان طورى كه خداوند تعالى فرموده است:
- وَ لَقَدْ آتَيْنَا دَاوُدَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ[4] اى كوه ها و اى پرندگان! با او هم آواز شويد و همراه او تسبيح خدا گوييد.
- ...؛ تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً[5] هيچ چيزى نيست مگر اين كه او را تسبيح مى‏گويد ولى شما تسبيح آن‏ها را درك نمى‏كنيد.
و شاعر چه زيبا سروده است:
ما سميعيم و بصيريم و خوشيم‏

با شما نامحرمان ما خامشيم.

 

[6] اين كه بعضى مى‏گويند منظور از تسبيح، تسبيح تكوينى است، اشتباه فاحشى است كه ناشى از عدم دقت گوينده است، وگرنه علاوه بر آن كه تسبيح همه اشيا بر «اهل الله» ثابت و مشهود است با اين كلام الهى هم كه فرمود: يا جبالُ اوِّبى مَعهُ والطيرَ و يا آن آيه كه فرمود: منافات پيدا مى‏كند. علاوه بر اين‏ها تسبيح تكوينى از واضحات اوليه است.
خلاصه آن كه از نظر فلسفه اسلامى اشيا دائما مشغول تسبيح و تنزيه خداوند هستند.
آرى، همين انسانى كه علت غايى آفرينش است و همه چيز براى او آفريده شده است، گاهى منحرف مى‏شود و فطرتش را با طغيان وغفلت از راه بيرون مى‏كند، تا آن جا كه مصداق اين كلام الهى واقع مى‏شود كه فرمود:
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 53
؛ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ‏[7] بدترين جانوران درنزد خدا لال ها و كرهايى هستند كه عقل خويش را به كار نمى‏گيرند.
بنابراين انسانى كه براى تسبيح گفتن زبان دارد ولى لال شده، براى شنيدن تسبيح گوش دارد ولى كر شده، براى ديدن آيات الهى چشم دارد ولى كور شده و بالاخره دل دارد ولى درك ندارد، هم چون چهارپايان است؛ بلكه از آن‏ها هم پست‏تر است چرا كه آن‏ها دايم در تسبيحند اما او لال شده است. همان طورى كه خداوند تعالى مى‏فرمايد:
؛ وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ‏[8] به يقين گروه زيادى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم. آن‏ها دل‏هايى دارند كه با آن نمى‏فهمند و چشمانى كه با آن نمى‏بينند و گوش هايى كه با آن نمى‏شنوند. آن‏ها هم چون چهارپايانند؛ بلكه گمراه تر. اين‏ها همان غافلانند.
بى‏چاره اين انسانى كه مستخدمانش در بدن او دائما در حال تسبيحند.- مثل موجودات زنده‏اى كه نه تنها در خون او بلكه در تمامى اعضا و جوارح او هستند- و او از آن‏ها غافل است:
گوش باز و چشم باز واين عمى‏

وه عجب از چشم بندى خدا[9]

 

آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 54
ولى به جاست كه گفته شود:
گوش بسته چشم بسته اين عمى‏

وه عجب از چشم‏بندى گناه‏

 

ج) فروتنى و افتادگى جبرى. اين به معناى آن است كه عملِ مقدر براى هر چيزى ظاهر و بدون شك به انجام مى‏رسد. پس همه اشيا در برابر خدا فروتن افتاده اند و از فرمان خداوند و تقديرى كه براى ايشان در نظر گرفته شده سرپيچى نمى‏كنند، ازاين‏روست كه خداوند تعالى مى‏فرمايد:
...؛ أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ‏[10] هر كس كه در آسمان‏ها و زمين است خواه ناخواه تسليم اوست.
و در جاى ديگر: ...؛ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ‏[11] به آسمان و زمين گفت: خواه ناخواه به طرف من بياييد- و شكل بگيريد- گفتند: خواسته به طرفت مى‏آييم.
البته ممكن است لفظ «طوعا اوْ كَرها» تأكيدى باشد بر امر كه «خواه ناخواه بايد بشود» و شاهد آن هم اين كلام الهى است كه مى‏فرمايد:
؛ وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ‏[12] هر كس كه در آسمان‏ها و زمين هست خواه ناخواه براى خدا بر زمين مى‏افتد. سايه هايشان نيز صبح و شب را سجده مى‏كنند.
و گرنه عبادت ناخواسته بى معناست. از اين احتمال دقيق‏تر آن كه از هر دو آيه بر مى‏آيد: خونى كه در تن يك شخص كافرى در گردش است و نيز سلول‏هايى كه در
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 55
خون ظالم لج باز وجود دارند، همه كارگرانى هستند كه خواه ناخواه به كار مشغولند، از اين رو بين تن رسول خدا (ص)- و ابوجهل لعنت الله عليه- فرقى نيست. حال آيا مى‏توان فرض كرد كه اين سلول هاى موجود در خون، در هر دو تن يك نوع عمل مى‏كنند؟ هرگز نمى‏توان چنين پنداشت.[13] اين‏ها همه در مورد غير انسان نيز صادق است، ولى در مورد انسان گفتيم كه او با اراده و اختيار خودش عمل مى‏كند. لذا اگر در برابر خداوند سر تعظيم فرود آورده و در برابر خداوند اظهار افتادگى نمايد يعنى به آن چه كه خداوند به او فرمان داده و برايش مقدر داشته عمل كند به اختيار در برابر خداوند، فروتن و افتاده است و با آن تا هر كجا كه خدا بخواهد تكامل مى‏يابد و پيش رفت مى‏كند، ولى اگر فروتنى پيشه نكرد و در برابر خداوند تعالى افتادگى در پيش نگرفت، در آخرت خوار و بى مقدار خواهد شد.
چه زيبا و به جا گفته اند كه آدمى براى اظهار درماندگى و ابتهال به درگاه خداوند متعال آفريده شده است. لذا اگر در اين دنيا به آن عمل نكرد در جهنم عذاب خواهد شد. همان طور كه خداوند تعالى مى‏فرمايد:
؛ يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ‏[14] روزى كه ساق پاها برهنه شده و به سجده دعوت مى‏شوند اما نمى‏توانند سجده كنند، چشم هايشان فرو مى‏افتد و خوارى، آن‏ها را فرا مى‏گيرد در حالى كه پيش از آن وقتى سالم بودند نيز به سجده كردن دعوت مى‏شدند.
آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 56
چه بسا در دنيا هم به انواع مختلف خوار و بى مقدار شوند. در تاريخ هم نمونه اين اشخاص واقعا فراوان است، مثل: نمرود، اصحاب فيل، بنى اميه، بنى عباس و ....
خداوند بردبار است، به مرور زمان جان نمرود را با يك پشه دم بريده گرفت و اصحاب فيل را با ضعيف ترين حيوانات به قتل رساند و دولت بنى اميه را با بولى از ميان برد و بنى عباس را چنان سرنگون كرد كه زن يحيى- مادر جعفر- و پسر يحيى- برادر جعفر- كه بر جهان اسلام تسلط داشتند، دست گدايى دراز كردند و وادار به شغل دلاكى شدند.

[1]. طه، آيه 17 و 18.

[2]. حديد، آيه 1.

[3]. جمعه، آيه 1.

[4]. سبا، آيه 10.

[5]. اسراء، آيه 44.

[6]. مثنوى معنوى، دفتر سوم،« حكايت مارگيرى كه اژدهاى فرده را مرده پنداشت ...».

[7]. انفال، آيه 22.

[8]. اعراف، آيه 179.

[9]. مولوى چنين مى‏سرايد: چشم باز و گوش باز و اين ذكا* خيره‏ام در چشم بندى خدا، ر. ك: مثنوى معنوى، دفتر سوم،« مهلت دادن موسى فرعون را تا ساحران ...، ص 391.

[10]. آل عمران، آيه 83.

[11]. فصلت، آيه 11.

[12]. رعد، آيه 15.

[13]. منظور آن است كه اين سلول‏ها بى شك در بدن ابوجهل- لعنت الله عليه- كه از ولايت الهى سرپيچى كرده است، ناخواسته به كار مشغولند ولى در بدن رسول خدا( ص) كه نزديك‏ترين آفريدگان به خداوند تعالى است خواسته وبا شوق و شورى زايد الوصف به كار مى‏پردازند.

[14]. قلم، آيه 42 و 43.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group