مقــدمـه
امام سجاد عليه السلام فرمود:اَلا وَ اِنَّ أَبْغَـضَ النـّاسِ اِلَـى اللّه ِمَنْ يَقْتَدى بِسُنَّةِ اِمامٍ وَ لايَقْتَدى بِأَعمالِهِ[ـ الكافى، 8: 234، ح 312.].
هشدار كه منفورترين مردم نزد پرورگار، كسى است كه شيوه امامى را پيروى كند ولى از سيره عملى او پيروى ننمايد.
براى «چگونه بودن» نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان روشن است كه نيازى به بيان و توضيح نيست.
آنچه در اين الگوگيرى و اسوه يابى و تأسى به اخلاق اولياء الهى كارساز است، آشنايى با جزئيّات صفات و رفتار آن حضرات است، نه كلّيات. خوشبختانه در كتب حديث و سيره، نمونه هاى رفتارى پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئى آمده است كه آشنايى با آنها بسيار سودمند است و گامى جهت خودسازى و تعالى بخشيدن به جامعه است.
انسان در ديد ژرف نگر اسلام، بيابانگردى سرگردان و گمگشته اى در تاريكزار زندگى نيست. او كشتى شكسته اى شوربخت و نا اميد و اسير موجهاى بيم زا و هراس آفرين نمى باشد.
بلكه موجودى مسؤول است كه با مقصد و مقصودى مشخص، با زاد و توشه اى كامل و راهنمايانى درونى و برونى به سفرى پرداخته كه از صحراى عدم آغاز مى شود و تا بار يافتن به لقاء الهى ادامه دارد.
تمامى نيروهاى خلقت، انسان را در اين سفر صادقانه يارى مى كنند و خدا با لطف بيكران خويش به هدايت او از راههاى گوناگون پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهيا كرده است.
انسان براى به دست آوردن نيك بختى خويش و سعادتمندى جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگى خويش بكار گمارد.
اسلام عزيز براى پاسخ گويى بدين سؤال بسيار اساسى دو شيوه را دنبال نموده است:
الف: بيـان احـكام و دستـورهاى زنـدگى از آغاز تـا فـرجام
ب: ارائه الگوهاى تربيتى و نمونه هاى عينى كمال
بر اساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاى والا سخن به ميان آمده است، و از جنبه هاى الگويى آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تأسى بجويند.
در مكتب حياتبخش تشيع(اسلام راستين) معرفى اين الگوهاى الهى گسترده تر است و پيشوايان معصوم كه بهترين اسوه ها و الگوهاى زندگى هستند فرا روى چشمان باز و دلهاى آگاه قرار دارند تا آنانكه مسئوليت الهى و رسالت انسانى خويش را درك كرده اند و تصميم براى رسيدن به چكادهاى فرازمند فضيلت و كمال دارند با درس گرفتن از آنان زيستنى شرافتمندانه كه سعادت دنيا و آخرت را تأمين مى كند در پيش گيرند.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام، اسوه بشريّت اند و تبعيّت عملى از آنان رهنمون كمال جويان است.
پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمود:
أَدَّبَـنى رَبّى فَأَحْسَنَ تَأديبى[ـ ميزان الحكمه، ج 1 ص 78.]، خداوند مرا تأديب كرده و ادبم را نيكو ساخته است.
ويژگى سيره معصومين در اين است كه مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمينان مى توان از آن پيروى كرد.
اكنون به عنوان نمونه اى از درياى مواج و گرانقدر روايات، چهل حديث از سيره مشترك اهل بيت عليهم السلام به پيشگاه امّت اسلامى عرضه مى شود. اميد كه همه ما را چراغ راه و ره توشه سفرى باشد براى رسيدن به سعادت دنيا و نيك بختى آخرت.
* * *
در اين چهل حديث، شمّه اى از روشهاى و اخلاقيات و ويژگيهاى سازنده و حياتبخش اهل بيت عليهم السلام آشنا مى شويم اميد است خداوند متعال توفيق بيشتر براى پيمودن راه آن بزرگواران را به همه ما عنايت فرمايد و كمك نمايد تا بتوانيم از فرهنگ غنى آنها بيشتر بهره بردارى نماييم.
فصل اول:
ويژگيهاى ظاهرى وباطنى اهـل بيت عليهمالسلام
رشد جسمى اهلبيت عليهمالسلام
۱ عَنْ حَكيمَةَ قالَتْ: دَخَلْتُ يَوْما عَلى أَبى مُحَمَّدٍ عليه السلام بَعْدَ أَرْبَعينَ يَوْما مِنْ وِلادَةِ نَرْجِس، فاِذا مَوْلانا صاحِبُ الزَّمانِ عليه السلاميَمْشى فِى الدّارِ وَ هُوَ يُحـَدَّثُ فَلَمْ أَرَ لُغَةً أَفْصَحَ مِنْ لُغَتِهِ فَتَبَسَّمَ أبُومُحَمَّدٍ عليه السلام وَ قالَ: إنّا مَعاشِر الأئَمَّةَ نَنْشَأُ فى كُلِّ يَوْمٍ كَما يَنْشَأُ غَيْرُنا فى جُمْعَةٍ. [اثبات الهداه ج 7 : 344 ح 117]
از حكيمه خاتون نقل شده كه گفت: چهل روز پس از ولادت حضرت مهدى عليه السلامخدمت امام عسكرى عليه السلامرسيدم ديدم حضرت مهدى عليه السلام در خانه راه مى رود و سخن مى گويد كه لغتى از لغت او فصيح تر نديده بودم، امام حسن عسكرى عليه السلام لبخند زد و فرمود: ما ائمه هر روزه به اندازه يك هفته كه ديگران رشد مى كنند رشد مى كنيم…
اهل بيت عليه السلام خصايص و ويژگى هايى در جهات مختلف نسبت به ديگران دارند. رشد سريع جسمى در دوران كودكى نيز يكى از آن خصايص است.
انگشتر اهلبيت عليهمالسلام
۲ عَنْ أبى الْحَسنِ الثانى عليه السلام فى حَديثٍ: إنَّ النَبىَّ صلي الله عليه و آله وَ أميَرالمُؤْمِنينَ عليه السلام وَالْأئمَّةَ عليهم السلام كانُوا يَتَخَتـَّمُونَ فى الْيَدِ الْيُمْنى. [بحارالانوارج 11 ص 62]
در حديثى از امام هشتم عليه السلام آمده است: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين و امامان معصوم عليهم السلام انگشتر را در دست راست خود مى كردند.
از مستحبات دينى، «تختّم به يمين» است، يعنى انگشتر را به دست راست كردن.
لباس اهلبيت عليهمالسلام
۳ قالَ أميْرُالْمُؤْمِنينَ عليه السلام: ألْبِـسُوا ثيـابَ الْقـُطْنِ فَإنَّهُ لِباسُ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهوَ هُوَ لِباسُنا. [وسائل الشيعه 3 : 357 ح 1]
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: پيراهن پنبه اى بپوشيد، زيرا آن لباس رسول خدا صلي الله عليه و آله و لباس ما خاندان است.
لباس هاى پنبه اى كم ضررتر از انواع ديگر پارچه براى بدن است، و چون پنبه از گياه زمينى به دست مى آيد، عوارض شيميايى پارچه هاى ديگر را ندارد.
اهلبيت و بوى خوش
۴ عَنْ أبى بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللّه ِ الْأشْعَرى قالَ: سَألتُ أباعَبْدِاللّه ِ عليه السلام عَنِ المِسْكِ (هَلْ يَجوُزُ إشْمامُهُ؟) فَقالَ عليه السلام : إنّا لَنَشُمُّهُ. [كافى 6 : 515 ح 5]
راوى گويد: از امام صـادق عليه السلام در مورد مشك سؤال كردم كه آيـا بو كردن آن جايز است؟ فرمود: ما آن را استشمام مى كنيم.
برخورد اهلبيت عليهمالسلام با دنيا
۵ قالَ الصّادِقُ عليه السلام: لَيْسَ مِنّا مَنْ تَرَكَ دُنْياهُ لاِخِرَتِهِ وَ لاآخِـرَتَهُ لِدُنيـاهُ. [وسائل الشيعه 12 : 49 ح 1]
امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه دنياى خود را براى آخرتش ترك كند و يا آخرتش را براى دنيايش ترك كند از ما خاندان نيست.
اسلام «دين وسط» است و سعادت دنيوى و اخروى پيروانش را تأمين مى كند. ترك دنيا به خاطر آخرت، نوعى رهبانيّت است كه در اسلام وجود ندارد. ترك آخرت براى دنيا هم دور شدن از فلسفه خلقت و مكتب نجات بخش انبياست، چون هدف اصلى خلقت، رسيدن به كمال در سايه بندگى و برخوردارى از رضاى الهى و نعمت هاى خدا در بهشت برين است و دنيايى نكوهيده است كه ما را از اين آخرت غافل سازد.
برخورد با مصيبت و مرگ
۶ قالَ الصّـادِقُ عليه السلام: إنّا أَهْلَ بَيْتٍ نَجْزَعُ قَبْلَ الْمُصيبَةِ، فَإذا نَزَلَ أمْرُ اللّه ِ رَضينا بِقَضائِهِ وَ سَلَّمْنا لِأمْرِهِ، وَ لَيْسَ لَنا أنْ نَكْرَهَ ما أحَبَّ اللّه ُ لَنا. [وسائل الشيعه 2 : 919 ح4]
امام صادق عليه السلام فرمود: ما خاندانى هستيم كه قبل از مصيبت جزع مى كنيم سپـس زمانى كه امر خـدا فرود آمـد راضـى به حكم خـدا و تسليم فرمان او مى شويم شايسته ما نيست كه آنچه را خـدا براى مـا دوسـت دارد، آن را نخواهـيم.
مقام «رضا» از مراحل كمال اولياى الهى است. مؤمن راستين كسى است كه در برابر خواست و تقدير الهى، تسليم و راضى باشد و گِله و شكايتى نداشته باشد. من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
اهلبيت عليهمالسلام در ناگواريها
۷ قالَ زَيْنُ الْعابِدينَ عليه السلام: ... إنّا أَهْلَ بَيْتٍ نُطيعُ اللّه َ فيما نُحِبُّ وَ نَحْـمَدُهُ فيما نَـكْرَهُ. [كشف الغمة 2 : 103]
عده اى خدمت امام سجاد عليه السلام بودند صداى ناله بلند شد. امام به داخل رفت و برگشت پرسيدند: اتفاق ناگوارى رخ داد؟ فرمود: آرى. آنها تسليت گفتند و از صبر امام و متانت او تعجب كردند امام عليه السلام فرمود: ما خاندانى هستيم كه در رخدادهاى مورد علاقه مان مطيع خداييم و در ناگواريها هم او را حمد و ستايش مى كنيم.
گاهى خداوند، چيزى را براى بنده اش پيش مى آورد كه خير و صلاح او در آن است. افراد سست ايمان، ناراحت و گله مند مى شوند. ولى مؤمنان راستين به همه مقدّرات خدا قلبا راضى اند و شاكر، چه خوششان آيد، چه مايه ناراحتى باشد.
جوانمردى اهلبيت عليهمالسلام
۸ عَنْ زُرارَةَ قالَ: سَمِعْتُ أبا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام يَقُولُ: إنّا أَهْلَ بَيْتٍ مُرُوَّتُنا أَلْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا. [وسائل الشيعه 8 : 522 ح 8]
زراره گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم مى فرمود: ما خاندانى هستيم كه مروّت و جوانمردى ما عفو و بخشش از كسى است كه به ما ظلم كرده است.
گر چه انتقام از كسى كه به انسان بدى كرده، حقّ اوست، ولى گذشت و عفو، مرحله و مرتبه بالاترى از كمال بشرى است.
همراهى قرآن و اهلبيت عليهمالسلام
۹ عَنْ أميرالْمُؤْمنينَ عليه السلام قالَ: إِنَّ اللّه َ طَهَّرَنا وَ عَصَمَنا وَ جَعَلَنا شُهَداءَ عَلى خَلْقِهِ، وَ حُجَتـَّـهُ فى أرْضِـهِ، وَ جَعَلَنا مَعَ الْقُرْآنِ، وَ الْقُرْآنَ مَعَنا، لانُفارِقُهُ وَ لا يُفارِقُنا. [وسائل الشيعة 18 : 132 ح 4]
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: خداوند ما را پاك كرد و عصمت بخشيد و ما را گواهان بر خلقش و حجّتش در روى زمين قرار داد، و ما را همراه قرآن و قرآن را همراه ما كرده كه ما از آن جدا نيستيم و آن هم از ما جدا نخواهد شد.
طهارت و عصمت، از ويژگى هاى اهل بيت است، و چون الگوى مسلمانانند، شاهد و گواه بر خلقند و چون همتا و همراه با قرآنند، حجّت بر مردمند و اطاعتشان لازم است و همراهى با آنان، انسان را به كمال و نجات مى رساند.
مفسـران قــرآن
۱۰ عَنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فى خُطْبَتِهِ: نَحْنُ حِزْبُ اللّه ِ الْغالِبُونَ، وَ عِتْرَةُ نَبيِّهِ الْأقْرَبُونَ، وَ أحَدُ الثَّقـَلَيْنِ[ الثِّقْـلَيْنِ ] اللَّذَيْنِ جَعَلَنا رَسُولُ اللّه ُ ثانِىَ كِتابِ اللّه ِ فيهِ تَفصيلٌ لِكُلِّ شَى ءٍ، لايأتيهِ الْباطِلْ مِنْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لامِنْ خَلْفِهِ وَ الْمُعَوَّلُ عَلَيْنا فى تَفسِيرِهِ... . [وسائل الشيعه 18 : 144 ح 45]
از امام حسين عليه السلام در خطبه اى نقل شده كه فرمود: ما حزب اللّه پيروز هستيم، ما عترت نزديك پيامبر اوييم، و يكى از دو وزنه گرانقدر هستيم كه خداوند ما را بعد از كتاب خودش قرار داده است كه همه چيز در آن بصورت كامل بيان شده و باطل از پيش رو و پشت سر در آن راه ندارد و در تفسير آن به ما تكيه مى شود.
اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله، مرجعيت دينى و علمى براى امّت دارند و دين را بايد از آنان فرا گرفت كه علمشان الهى است و اخلاقشان قرآنى و الگوى كامل و مطمئن براى مسلمانانند و امّت نبايد از آنان فاصله بگيرند.
ملاك گفتار و كردار اهلبيت عليهمالسلام
۱۱ عَنْ جَعْفَرٍ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّهُ يَقُولُ: إنَّ اللّه َ فَرَضَ وَ لايَتَنا، وَ أوْجَبَ مَوَّدَتَنا، وَ اللّه ِ ما نَقُولُ بِأهْوائِنا، وَ لانَعْمَلُ بِآرائِنا، وَ لانَقُولُ إلاّ ما قالَ رَبُّنا عَزَوِّجَلِّ. [امالى مفيد : 59 ح 4]
امام صادق عليه السلام فرمود: خـداوند ولايت ما را واجب كرد، و دوستى ما را لازم شـمرد، قسـم به پروردگار كه ما از روى هـوا و تمايلات خودمـان سـخن نمى گوييم، و به نظـر و رأى شخصى خود عمل نمى كنيم، و جز آنچه پروردگار عزيز و بزرگ ما گفته است نمى گوييم.
شناخت حقوق امامان بر امّت، لازم است. يكى از اين حقوق، «حقّ طاعت» و ديگرى «حق مودّت» است. مودّت با ذى القربى اجر رسالت حضرت محمّد صلي الله عليه و آله قرار داده شده و با اين پيوند مكتبى مى توان به رضاى الهى رسيد و از هدايت هاى معصومين و علومشان بهره مند شد. هر كس در مسير ولايت و محبّت آنان قرار بگيرد، مطيع آنان خواهد گشت.
برخـورد با قــرآن
۱۲ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام يَقُولُ: إنَّ الْقُرآنَ فيهِ مُحْكَمٌ وَ مُتَشابَهٌ، فَأمّا الْمُحْكَمُ فَنُؤْمِنُ بِهِ وَ نَعْمَلُ بِهِ وَ نُدينُ اللّه َ بِهِ وَ أمَّا الْمُتَشابَهُ فَنؤُمِنُ بِهِ وَ لا نَعْمَلُ بِهِ. [وسائل الشيعه 18 : 146 ح 52]
از امام صادق عليه السلام چنين آمده است: قرآن داراى محكم و متشابه است، ما به محكمات آن ايمان و باور داريم و به آنها عمل مى كنيم و به متشابه آن ايمان داريم ولى عمل نمى كنيم.
آيات محكمات در قرآن، آن هايى است كه مفهوم روشنى دارد. آيات متشابه، چند پهلوست و مفاهيم مختلفى مى تواند داشته باشد كه تأويل و تفسير آن ها را خدا و راسخان در علم كه اهل بيت اند مى دانند. ولى نسبت به همه آن ها بايد ايمان داشت و همه را از سوى خداوند دانست و اين ايمان، معيار اعتقاد كامل و مطلق به كلام الله به شمار مى رود.
منش و روش اهلبيت عليهمالسلام
۱۳ قالَ الصّـادِقُ عليه السلام: إنَّ اللّه َ تَبارَكَ وَ تَعـالى أَوجَبَ عَلَيْكُمْ حُبَّـنا وَ مُوالاتَنا وَ فَرَضَ عَلَيكُمْ طاعَتَنا. ألا فَمَنْ كانَ مِنّا فَلْيَقتَدِ بِنا. فَإنَّ مِن شَأنِنا: ألوَرَعُ وَالإجتِهادُ وَأداءُ الأمانَةِ إلَى البِرِّ وَالفاجِرِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ وَ إقْراءُ الضَّيْفِ وَالعَفوُ عَنْ المُسى ءِ. وَ مَنْ لَمْ يَقْتَدِ بِنا فَلَيسَ مِنّا. [الاختـصاص: 241]
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند محبت و ولايت و اطاعت ما را بر شما واجب كرده است؛ پس هر كس از ماست، به ما اقتداء كند. روش و منش ما اينهاست: تقوى، تلاش و كوشش، اداى امانتِ نيكوكار و گنهكار، و صله رحم و گرامى داشت ميهمان و گذشت از خطاكار. و كسى كه از ما پيروى نكند از ما نيست.
محبّت و عشق، انسان را به همرنگى و همراهى با محبوب مى كشد و اگر جز اين باشد، محبّت نيست. اگر حب اهل بيت، اجر رسالت است، براى آن است كه محبّان، از اين طريق در مسير بندگى خدا و كمالات اخلاقى قرار گيرند.
شعار اهلبيت عليهمالسلام
۱۴ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام قالَ: ... شِعارُ الْحُسَيْنِ يا مُحَمَّدُ وَ شِعـارُنـا يا مُحَمـَّدُ. [كافى 5 : 47 ح 1]
امام صادق عليه السلام فرمود: ... شعار امام حسين عليه السلام «يا محمّد» بود و شعار ما نيز يا محمّد است.
گيرندگان حقوق مردم
۱۵ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعَفَرٍ عليه السلام: إنّا أهْلَ بيْتٍ لايَأخُذُ حُقُوقَنا مِمَّنْ ظَلَمَنا إلاّ هُوَ وَ نَحنُ أولِياءُ الْمُؤْمِنينَ إنَّما نَحكُمُ لَهُمْ وَ نَأخُذُ حُقُوقَهُمْ مِمَّنْ ظَلَمَهُمْ وَ لانَـأخُذُ لاِ?َفُسِـنا. [علل الشرايع: 155 ح 3]
راوى از امام هفتم عليه السلام سؤال كرد : چرا اميرالمؤمنين عليه السلامدر زمان حكومتش فدك را برنگرداند. امام هفتم فرمود: ما خاندانى هستيم كه حقوق ما را از كسى كه به ما ستم كرده نمى گيرد مگر خداوند متعال، و ما اولياء مؤمنان هستيم و به نفع آنان حكم صادر مى كنيم و حقّ آنان را از ستمگران مى ستانيم اما حقّ خودمان را نمى گيريم.
اگر امامت و ولايت هم «حق امام» قرار داده شده، بازگشت آن به حقوق أمّت است، زيرا امامت امامان وسيله اى براى هدايت مردم به راه خدا و حق و قرآن است و اگر كسى به اهل بيت ظلم كند و آنان را از صحنه اجتماع كنار بزند، حق مردم را پايمال كرده است.
بزرگوارى اهل بيت عليهمالسلام
۱۶ عَنْهُمْ عليهم السلام أنَّهُمْ قالُوا: كُونُوا لَنا زَيْنا وَ لاتَكُونُوا لَنا شَيْنا، فَإنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ اللّه ِ وَ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ قَرابَةٌ ألا مَنْ إئْتَمَّ بِإمامٍ فَلْيَعْمَلَ بِعَمَلِهِ ما مَعَنا بَرائَةٌ مِنَّ النّارِ وَ لَيْسَ لَنا عَلىَ اللّه ِ حُجَّةٌ فَاحْذَرُوا الْمَعْصِيَةَ لَنا وَالْمُغالاةَ فينا . . . وَاللّه ِ إنَّ الغُلاةَ شَرٌّ مِنَ الْيَهُودِ وَالنّصارى وَالْمَجُوسِ وَالَّذينَ أشْرَكُوا، وَإلَيْنا يَرْجِعُ الْغالِى فَلا نَقْبَلُهُ ... وَ بِنا يَلْحَقُ الْمُقَصِّرُ فَنَقْبَلُهُ لِأنَّ المُقُصِّرُ إذا عَرَفَ عَمِلَ. [اثبات الهداة 7 : 477 ح 69]
از امامان عليهم السلام نقل شده كه فرمودند: مايه زينت ما باشيد نه موجب ننگ و عار ما كه ميان خدا و احدى از مخلوقاتش خويشاوندى نيست كسى كه براى خود پيشوايى انتخاب كرد پس بايد همانند او عمل كند همراه ما برگه آزادى از آتش نيست و حجّتى بر خدا نداريم (تا كسى را از آن آزاد كنيم) پس از معصيت ما و غلو در حق ما پرهيز كنيد كه غلو كنندگان از يهود و نصارى و مجوس و مشركان بدترند، غلوّ كننده اگر بسوى ما برگردد او را نمى پذيريم ولى مقصر (كسى كه مقام امام را پائين تر از آنچه هست مى داند) اگر بر گردد او را قبول مى كنيم چون كه او اگر حق را بشناسد عمل مى كند.
ويژگى مؤمن و اهلبيت عليهمالسلام
۱۷ عَنْ أبى الْحَسَنْ الرِّضا عليه السلام قالَ لايَكونُ المُؤْمِنُ مُوْمِنا حَتّى يَكوُنَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ سُنّةٌ مِنْ رَبّهِ وَ سُنّةٌ مِنْ نَبيّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَليِّهِ اِلى أَنْ قـالَ عليه السلام: وَ أمَّا السُنَّةُ مِنْ وَليِّهِ فالصَّبْرُ فى الْبَأساءِ وَ الضَّراءِ. [مستدرك الوسائل 2 : 424 ح 2357]
امام هشتم عليه السلام فرمود: مؤمن، مؤمن واقعى نيست تا اينكه سه خصلت در او باشد: ۱ ـ سنتى از پروردگارش. ۲ ـ سنّتى از پيامبرش. ۳ ـ سنّتى از امام خود. تا اينكه فرمود: امّا سنّت از امامش اينست كه در مقابل فقر و تهى دستى و درد و بيمارى استقامت بورزد.
اولياى الهى و اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله، مظهر كامل «صبر» در راه خدا و رضا به تقدير الهى اند. خداوند از آنان پيمان گرفته كه در مقابل درجات عالى و مقامات بهشتى، در دنيا زهد و قناعت داشته باشند و دل به جاذبه هاى دنيوى نبندند.
فصـل دوم:
سيره عبادى اهلبيت عليهمالسلام
اهلبيت عليهمالسلام و استغفار
۱۸ قالَ الدِّيْلَمى: وَكانَ رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله يَسْتَغْفِرُاللّه َ فى كُلِّ يَوْمٍ سَبْعينَ مَرَّةً، يَقُولُ: أسْتَغْفِرُ اللّه َ رَبّى وَ أتوُبُ اِلَيْهِ وَ كَذلِكَ أهْلُ بَيْتِهِ عليهم السلاموَ صالِحُوا أصْحابِهِ، لِقَوْلِهِ تَعالى: وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمْ تُوبُوا إلَيْهِ. [ارشاد القلوب : 45]
ديلمى گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله هر روز هفتاد بار به درگاه الهى استغفار مى كرد و مى فرمود: استغفراللّه ربّى و اتوب اليه. همينطور اهل بيت او، و اصحاب شايسته اش، بخاطر گفته خداوند متعال كه فرمود: در پيشگاه پروردگارتان استغفار كنيد و به سوى او برگرديد.
استغفار، درخواست مغفرت و آمرزش الهى است و نشان كمال جويى اولياى خدا و بندگان است. در سايه استغفار، هم ياد خدا، هم ياد رحمت او و هم گام نهادن در مسير پاكى و جبرانِ خطاهاى گذشته فراهم مى شود.
اهلبيت عليهمالسلام و روزه شعبان
۱۹ عَنْ زَيْدِ الشَحّامِ قالَ: قُلْتُ لِأبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلامهَلْ صامَ أَحَدٌ مِنْ آبائِكَ شَعْبانَ؟ فَقالَ عليه السلام: نَعَمْ أنَّهُ كانَ آبائى يَصُومُونَهُ وَ أنَا أصُومُهُ، وَ آمُرُ شيعَتى بِصَوْمِهِ. [وسائل الشيعه 7 : 377 ح 32]
زيد شحام گويد: به امام صادق عليه السلام گفتم: آيا كسى از پدران شما ماه شعبان را روزه مى گرفت؟ امام فرمود: آرى، پدرانم آن ماه را روزه مى گرفتند، من هم روزه مى گيرم، و شيعيانم را هم به روزه آن فرمان مى دهم.
اهلبيت عليهمالسلام و عبادت فرزندان
۲۰ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عَنْ أبيهِ عليهماالسلام قالَ: إنّا نَأْمُرُ صِبْيانَنا بِالصَّلاةِ إذا كانُوا خَمْسَ سِنينَ فَمُرُوا صِبيانَكُمْ بِالصَّلاةِ، إذا كانُوا بَنى سَبْعِ سِنينَ وَ نَحْنُ نَأْمُرْ صِبْيانَنا بِالصَّوْمِ اِذا كانُوا بَنى سَبْعِ سِنينَ بِما أطاقُوامِنْ صِيامِ الْيَوْمٍ... فَمُرُوا صِبْيانَكُمْ إذا كانُوا بَنى تِسْعِ سِنينَ بِالصَّومِ مَا اسْتَطاعُوا مِنْ صِيامِ الْيَوْمِ فَإذا غَلَبَ الْعَطَشُ أفْطَرُوْا. [الاستبصار 1 : 409 ح 6]
امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش نقل كرده كه فرمود: زمانى كه فرزندان ما پنج ساله شدند آنان را به نماز فرمان مى دهيم شما هم هنگامى كه فرزندانتان هفت ساله شدند دستور بدهيد و هنگامى كه آنان به سنّ هفت سالگى رسيدند در حد توانشان آنان را امر به روزه مى كنيم، شما هم وقتى پسرانتان نه ساله شدند دستور بدهيد در حد توان از روز را روزه بگيرند پس وقتى تشنه شدند افطار كنند.
كودكان را بايد پيش از بلوغ و سنّ تكليف با آداب و احكام دينى آشنا و مأنوس كرد، تا وقتى به تكليف مى رسند، انجام وظايف دينى براى آنان سخت نباشد و تمرين قبلى داشته باشند.
اهلبيت عليهمالسلام و تسبيح فاطمه عليهاالسلام
۲۱ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام قالَ: يا أباهارُونَ إنّا نَأْمُرُ صِبْيانَنا بِتَسْبيحِ فاطِمَةَ عليهاالسلام كَما نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلاةِ؛ فَالْزِمْهُ فَإنَّهُ لَمْ يَلْزِمْهُ عَبْدٌ فَشَقِىَ. [كافى 1 : 343 ح 13]
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود: اى ابو هارون! ما فرزندان خود را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمان مى دهيم همانطور كه آنان را به نماز فرمان مى دهيم پس هميشه چنين عمل كن، چون كسى كه به آن مداومت ورزد بدبخت و شقى نخواهد شد.
تسبيحات حضرت زهرا عليهاالسلام عبارت است از ۳۴ مرتبه «اللّه اكبر» ۳۳ مرتبه «الحمدللّه» و ۳۳ مرتبه «سبحان الله» و يكى از تعقيبات با فضيلت نمازها به شمار مى رود. اين ذكرها را پيامبر خدا به آن حضرت آموخت، تا كمكى در زندگى وى باشد.
سيره اهلبيت عليهمالسلام در وقت خواب
۲۲ قالَ الرّاوى سَمْعِتُ عَلىَّ بْنَ مُوسىَ الرِّضا عليه السلاميَقُولُ: لَنا أهْلُ الْبَيْتِ عِنْدَ نَوْمِنا عَشْرَ خِصالٍ: ألطّهَارَةُ وَتَوَسُّدُ اليَمينِ وَتَسبيحُ اللّه ِ ثَلاثا وَثَلاثينَ وَ تَحْميدُهُ ثَلاثا وَ ثَلاثينَ وَ تَكبْيرةً أرْبَعا وَ ثَلاثينَ وَ نَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ بِوُجُوهِنا وَ نَقْـرَءُ فاتِحَـةَ الْكِتابِ وَآيَةَ الْكُرْسىَّ وَشَهِدَ اللّه ُ أنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُو . . . اِلى آخِرِهِ فَمَنْ فَعَلَ ذلِكَ فَقَدْ أَخَذَ بِحَظِّهِ مِنْ لَيْلَتِهِ. [فلاح السّائل : 280]
راوى گويد:از امام رضا عليه السلام شنيدم مى فرمود: ما اهل بيت، هنگام خواب ده[ـ در روايت نه مورد شمرده شده و مورد دهم نيامده است.]كار را انجام مى دهيم: با وضو بودن، به دست راست خوابيدن، گفتن سى و سه بار سبحان اللّه و سى و سه بار الحمد للّه و سى و چهار بار اللّه اكبر و صورت را رو بقبله مى كنيم سوره حمد و آية الكرسى را تلاوت مى كنيم و آيه «شهد اللّه انه لا اله الاّ هو...»[ـ آل عمران : 18.]را تا آخر مى خوانيم؛ پس هر كس چنين كند، بهره خود را از آن شب گرفته است.
فصل سوم:
سيره اجتماعى
اهلبيت عليهمالسلام و معيشت
۲۳ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام قالَ: لاتَكْسِلُوا فى طَلَبِ مَعائِشِكُمْ فَإنَّ آباءَنا كانُوا يَرْكُضُونَ فيها وَ يَطْلُبُونَها. [من لايحضره الفقيه 3 : 99 ح 3576]
امام صادق عليه السلام فرمود: در طلب معيشت كسل و سست نباشيد، زيرا پدران ما در راه معيشت شتاب مى كردند و آن را مى طلبيدند.
اهلبيت عليهمالسلام و كار و تلاش
۲۴ عَنْ أبىالْحَسَنِ عليه السلام قالَ: ... رَسُولُ اللّه ِ وَ أميُرالمُؤْمِنينَ وَ آبائى عليهم السلام كُلُّهُمْ كانُوا قَد عَمِلُوا بِأيْديِهِمْ وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النَّبيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ وَ الْأوْصياءِ وَ الصّالحِينَ. [كافى 5 : 75 ح 10]
از امام هفتم نقل شده كه فرمود: رسول خدا و اميرمؤمنان و پدرانم عليهم السلام همگى با دستان خود كار مى كردند و آن روش پيامبران و فرستادگان الهى و جانشينان آنان و افراد شايسته است.
برو كار مى كن مگو چيست كار
كه سرمايه جاودانى است كار
كار و تلاش در زندگى عبادت است. كار براى تأمين معاش، انسان را از ديگران بى نياز مى سازد و آنكه كار مى كند و از دسترنج خود زندگى اش را تأمين مى كند، عزيز و محترم مى شود. بيكارى و كَلّ بر جامعه بودن عار و ننگ است. به قول سعدى:
هر كه نان از عمل خويش خورد
منّت از حاتم طائى نبرد
اهلبيت عليهمالسلام و ميهمان
۲۵ عَنْ أبى الْحَسَنِ الرِّضا عليه السلام قالَ: إنّا قَوْمٌ لانَسْتَخْدِمُ أضْيافَنا. [كافى 6 : 283 ح 2]
امام رضا عليه السلام فرمود: ما اهل بيت، گروهى هستيم كه از ميهمانان كار نمى كشيم.
عملكرد خاندان
۲۶ عَنْ أبى جَعْفَرٍ عليه السلام قالَ: كانَ عَلىُّ عليه السلام يَقُولُ: إنّا أهْلُ بَيْتٍ اُمِرْنا أَنْ نُطْعِمَ الطَّعامَ وَ نُؤَدِّىَ فِى النّاسِ البائنَةَ وَ نُصلَّى إذا نامَ النّاسُ. [كافى 4 : 50 ح 4]
امام باقر عليه السلام فرمود: على عليه السلام مى فرمود: ما خاندان مأموريم كه طعام بدهيم و در ميان مردم بخشش كنيم و هنگامى كه مردم در خوابند نماز بگذاريم.
«نوعدوستى»، «جوانمردى» و «خداپرستى»، فضيلت هايى است كه ارزش انسان را بالا مى برد. هم بايد با مردم رابطه خوب و همراه با كمك و احسان داشت، هم با خداوند، رابطه بندگى و پرستش و نيايش داشت. تهجّد و راز و نياز در دل شب، از سيره خداپرستان عارف است. على آن شير خدا شاه عرب الفتى داشته با اين دل شب شب ز اسرار على آگاه است دل شب مخزنِ سرّ اللّه است
اهلبيت عليهمالسلام و مسؤوليت
۲۷ عَنْ الْحُسَيْنِ عليه السلام: أللّهُمَّ إنّكَ تَعْلَمُ إنَّهُ لَمْ يَكُنْ ما كانَ مِنّا تَنافُسا فى سُلْطانٍ وَ لاَ الْتِماسا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَلكِنْ لِنَرُدَّ المَعالِمَ مِنْ دينِكَ وَ نُظْهِرَ الاْءصلاحَ فى بِلادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرائِضِكَ وَ سُنَنِكَ وَ أحْكامِكَ. [تحف العقول : 168]
امام حسين عليه السلام فرمود: خداوندا! تو آگاهى كه آنچه به دست ما صورت گرفت نه به طمع پادشاهى و جاه بود، نه به طلب ثروت و مال، بلكه ما خواستيم تا نشانه هاى راه دينت را ارائه دهيم، و در شهرهاى تو اصلاح را آشكار كنيم، باشد كه بندگان مظلوم تو روى آسايش و امنيت ببينند و آسوده خاطر به طاعت تو برخيزند و فرائض و سنتهاى تو عملى گردد.
نگاه امامان به مسأله حكومت، نگاه ابزارى بود. حكومت براى آنان ارزش ذاتى و استقلالى نداشت، بلكه مى خواستند در سايه به دست گرفتن قدرت اجرايى، احكام خدا را در جامعه عملى كنند. اين، رمز قيام حسينى بر ضدّ حكومت بنى اميّه بود.
اهلبيت عليهمالسلام و بخشش
۲۸ قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام لِلْأعْرابىِّ: يا أعْرابىُّ نَحْنُ قَوْمٌ لانُعْطِى الْمَعْرُوفَ اِلاّ عـَلى قَدْرِ الْمـَعْرِفَةِ. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام : 765]
امام حسين عليه السلام به باديه نشين سائل فرمود: اى اعرابى! ما خاندانى هستيم كه بخشش نمى كنيم مگر به اندازه معرفت اشخاص.
هديه اهلبيت عليهمالسلام
۲۹ فَقالَ عَلِىُّ[بْنُ الْحُسَيْنُ] عليهماالسلام لِلفَـرَزدَقِ الشّاعِرِ حينَ أرادَ رَدَّ الجـائِـزَةِ: قَدْ رأى[اللّه ُ] مَكانَكَ فَشَكَرَكَ ... وَلكِنّا أهْلُ بَيْتٍ إذا أنَفَذْنا شَيْئا لَمْ نَرْجِعْ فيهِ وَ أقْسَمَ عَلَيْهِ فَقَبَّلَها. [كشف الغمه 2 : 80]
فرزدق شاعر كه آن اشعار مشهور را در مورد امام چهارم عليه السلام سروده و بعد زندانى شد وقتى كه آزاد شد امام ده هزار درهم براى او فرستاد و او برگرداند و گفت: من اشعار را جز براى خدا نگفتم امام عليه السلام فرمود: «خداوند منزلت تو را مى داند و تقدير مى كند... ولى ما خاندانى هستيم، هنگامى كه چيزى را هديه داديم پس نمى گيريم» و او را قسم داد، فرزدق هم قبول كرد.
از نگاه اهل بيت عليهم السلام، شعر اگر در خدمت مكتب و نشر فضايل اهل بيت و دفاع از حق باشد ارزشمند است. ستايش و دعا و تكريم امامان نسبت به شاعران مكتبى، دفاع از ادبيات ارزشى و مواضع حقِ شاعران متعهّد مثل فرزدق، دعبل، كميت و... بود.
روش اهلبيت عليهمالسلام در مهريه
۳۰ عَنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قالَ: ما عَـدَوْنا سُنَّةَ رَسُـولِ اللّه ِ فىبَناتِهِ وَ نِسائِهِ وَ أهْلِ بَيْتِهِ وَ هُـوَ ثِنْـتا عَشْرَةَ أوْقِـيَـةً يَكُونُ أرْبَعَمَاةَ وَ ثَمانَينَ دِرْهَما. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام:243]
از امام حسين عليه السلام آمده است. ما از سنت و روش پيامبر در مورد (مهريه) دختران و زنانش و خاندانش پا فراتر نمى گذاريم و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله دوازده اوقيه است كه برابر چهار صد و هشتاد درهم است.
آنان كه در ازدواج، مهريه هاى سنگين قرار مى دهند، گويا دختر خود را مى فروشند! ازدواج هر چه ساده تر برگزار شود و مهريّه هر چه سبك تر و به مهريه خاندان رسالت نزديك تر باشد، زودتر خانواده ها شكل مى گيرد و جوانان از مفاسد اجتماعى رها مى شوند. بايد فرهنگ جامعه را به سمت آسان گرفتن امر ازدواج سوق داد تا اين سنت دينى رواج بيشترى پيدا كند.
اهلبيت عليهمالسلام و هزينه زندگى
۳۱ رُوِىَ أَنَّ سِنْدىَّ بنُ شاهِكٍ قالَ لِأبِى الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه السلام: اُحِبُّ أنْ تَدَعَنى اُكَفِّنُكَ، فَقالَ: إنّا أهْلُ بَيْتٍ حَجُّ صَرُورَتِنا وَ مُهُوُرِ نِسائِنا وَ أكْفانِنا مِنْ طُهُورِ أمْوالِنا. [وسائل الشيعه 2 : 76 ح 1]
نقل شده كه سندى بن شاهك به امام هفتم گفت: دوست دارم اجازه فرماييد من هزينه كفن شما را به عهده گيرم امام فرمود: ما خاندانى هستيم كه هزينه حج واجب و مهريه همسران و پول كفنهايمان را از اموال پاك و پاكيزه خودمان مى پردازيم.
عزّت نفس و مناعت طبع و بزرگوارى خاندان رسالت ايجاب مى كرد كه در مسائل مالى و معيشتى و مهريّه و كفن و دفن، خودكفا باشند و ديگران به خاطر تأمين اينها، منّتى بر آنان نگذارند، به خصوص مال ديگران كه گاهى آلوده به حرام و شبهه است، نبايد صرف امور امامان معصوم گردد.
فصل چهارم:
سيرههاى متفرقه
جـانشين امــام
۳۲ عَنِ الصّادِقِ عليه السلام قالَ: ... فَإنَّهُ لَنْ يُهْلَكُ مِنا إمامٌ قَطُّ اِلا تَرَكَ مِنْ بَعْدِهِ مَنْ يَعْلَمُ مِثْلَ عِلْمِهِ وَ يَسيرُ مِثْلَ سيرَتِهِ وَ يَدْعُو اِلى مِثْلِ الَّذى دَعا اِلَيْهِ. [بحار 23 : 41 ح 75]
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود: هيچ پيشوايى از ما از دنيا نمى رود مگر اينكه كسى را به جاى خود مى گذارد كه همانند خود عالم و آگاه است و همانند خودش عمل مى كند و به همان چيزى كه او مى خوانده، فرا مى خواند.
امامت و ولايت، خطّى نورانى و الهى است كه در خاندان رسالت قرار داده شده و پيشوايان حق، به سبب علم و فضيلت و تقوا و كمال، شايسته اين مقام شده اند و هر امامى، امام بعد از خود را تعيين مى كرد، تا امّت در شناخت حجّت الهى و پيروى از او، گمراه و بى خبر نشوند.
نتيجه پيروى اهلبيت عليهمالسلام
۳۳ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام فى حَديْثٍ قالَ: وَ اللّه ِ لَنُحِبُّكُمْ أنْ تَقُولُوا إذا قُلْنا، وَ تـَصْمِتـُوا إذا صـَمِتـْنا وَ نَحْنُ فيما بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللّه ِ عَزَوِّجَلِّ، ماجَعَلَ اللّه ُ لِأحَدٍ خَيْرا فى خِلافِ أمْرِنا. [وسائل الشيعه 18 : 91 ح 10]
امام صادق عليه السلام در حديثى فرمود: به خدا قسم دوست داريم زمانى كه ما سخن مى گوييم شما هم سخن بگوييد و زمانى كه ما سكوت مى كنيم شما هم سكوت كنيد. و ما در ميان شما و خداى بزرگ هستيم، خداوند متعال براى هيچ كس خيرى در مخالفت با دستور ما قرار نداده است (هر خيرى هست در پيروى از دستورات ماست).
«ولايت پذيرى» به اين است كه انسان در همه موارد، تابع و تسليم پيشوايان معصوم باشد و از مواضع و رهنمودهاى آنان تبعيّت كند و گامى بر خلاف دستور و رضايت و جهتگيرى آنان بر ندارد. اطاعت آنان اطاعتِ پيامبر است و اطاعت رسول، اطاعت خداست.
اهل بيت عليهمالسلام و زمان ظهور
۳۴ عَنْ أبى بَصيرٍ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام قالَ: قُلْتُ لَهُ، جُعِلْتُ فِداكَ مَتى خُرُوجُ الْقائِمِ؟ فَقالَ: يا أبا مُحَمَّدٍ إنّا أهْلُ بَيْتٍ لا نُوَقِّتُ، وَ قَدْ قالَ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه و آله : كَذِبَ الْوَقّاتُونَ... . [اثبات الهداة 7 : 86 ح 525]
ابو بصير گويد: به امام صادق عليه السلام گفتم: فدايت شوم خروج امام زمان عليه السلام چه وقت است؟ امام صادق عليه السلامفرمود: ما خاندانى هستيم كه وقت تعيين نمى كنيم. چون پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: آنانكه وقت مشخص مى كنند دروغگويند.
شـيوه وضـو
۳۵ قالَ رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله: إنّا أهْلُ بَيْتٍ لا تَحِلُّ لَنا الصَّدَقَهَ وَ اُمِرْنا بإسْباغِ الطَّهُورِ... . [وسائل الشيعه 1 : 343 ح 4]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: ما خاندانى هستيم كه صدقه براى ما حلال نيست و مأمور هستيم كه وضو را كامل و شاداب بگيريم.
صدقه، براى فقرا و نيازمندان است. اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله، به سبب شرافت و مقامى كه دارند، حقّ دريافت صدقه ندارند و صدقه دادن به آنان حرام است. براى تأمين حاجات و رفع نيازهاى سادات فقير، از «خمس» بايد داد و شأن ذريّه پيامبر را بايد حفظ كرد. وضوى كامل و شاداب به آن است كه آب كافى مصرف كنيم، تا هم اعضاى وضو تميز شود، هم نشاط روحى و نورانيت وضو به دست آيد.
مهمترين سفارش اهل بيت عليهمالسلام
۳۶ عَنْ عَلِىٍّ عليه السلام فى حَديثٍ: وَ اعْلَمْ أنَّ الْخَلائِقَ لَمْ يُوَكَّلُوا بِشَى ءٍ اَعْظَمَ مِنَ التَّقْوى فَإنَّهُ وَصِيَتُنا أهْلَ الْبَيْتِ. [وسائل الشيعه 12: 155]
امام على عليه السلام فرمود: بدان كه مردم به چيزى مهمتر از تقوى سفارش نشده اند چرا كه اين، توصيه ما خاندان است.
وصيت و اهل بيت عليهمالسلام
۳۷ عَنْ أبى عَبْدِاللّه ِ عليه السلام قالَ: مَنْ لَمْ يُحْسِنْ عِنْدَ الْمَوْتِ وَصيَّتَهُ كانَ نَقْصا فىمُرُوءَتِهِ وَ عَقْلِهِ، وَ قالَ: إنَّ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله أوْصى الِى عَلِىٍّ عليه السلام وَ أوْصى عَلِىٌّ اِلىَ الْحَسَنِ وَ أوْصَى الْحَسَنُ اِلىَ الْحُسَيْنِ وَ أوْصَى الْحُسَيْنُ اِلى عَلِىٍّ بْنِ الْحُسَيْنِ… [من لايحضره الفقيه 4 : 138 ح 5416]
امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه هنگام مرگ وصيتش را بطور شايسته انجام ندهد نشانه كاستى جوانمردى و عقل اوست. رسول خدا به على عليه السلام وصيت كرد و على عليه السلامبه امام حسن و امام حسن به امام حسين و امام حسين به امام زين العابدين و همين طور.
وصيت براى آن است كه تكليف بازماندگان نسبت به مسائل مختلفِ ميّت از جمله اموال باقى مانده او روشن شود. خوب است انسان در حال حيات خود وصيت نامه اى تنظيم كند و اگر بدهى و طلب مالى داشته باشد يا بر عهده او خمس و زكات و نذر و... باشد، يا نماز و روزه و حج بر گردنش باشد روشن كند تا ورثه، بلا تكليف نمانند و اين وصيت، نوعى آمادگى براى مرگ است.
اهلبيت عليهمالسلام و معالجه تب
۳۸ عَنْ أبى عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام قالَ: ذُكِرَ لَهُ الْحُمىّ فَقالَ: إنّا أَهْلُ بَيْتٍ لا نَتَداوى إلاّ بِإفاضَةِ الْماءِ الْبارِدِ يُصَبُّ عَلَيْنا وَأَكْلِ التُّفّاحِ. [وسائل الشيعه 17 : 126 ح 3]
خدمت امام صادق عليه السلام از تب سخن گفته شد فرمود: ما خاندان مداوا نمى كنيم آن را جز با ريختن آب سرد كه به روى ما ريخته شده و با خوردن سيب.
برخورد اهلبيت باديگر مسلمانان
۳۹ عَنْ مُعاويِةَ بْنِ وَهَبٍ قالَ قُلْتُ لَهُ[أبىعَبْدِ اللّه ِ عليه السلام]: كَيْفَ يَنْبَغى لَنا أنْ نَصْنَعَ فيما بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا وَ بَيْنَ خُلَطائِنا مِنَ النّاسِ مِمَّنْ لَيْسُوا عَلى أمْرِنا؟ فَقالَ: تَنْظُرُونَ اِلى أئِمَّتِكُمُ الَّذينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ ما يَصْنَعوُنَ، فَوَ اللّه ِ إنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضاهُمْ، وَ يَشْهَدُونَ جَنائزَهُمْ، وَ يُقيمُونَ الشَّهادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ، وَ يُؤَدُّونَ الْأمانَةَ اِلَيْهِمْ. [وسائل الشيعه 8 : 399 ح 3]
پسر وهب گويد به امام صادق عليه السلام گفتم: ما با برادران اهل سنت از خويشاوندان و معاشران خود چگونه رفتار كنيم؟ فرمود: به امامان خودتان كه از آنان پيروى مى كنيد بنگريد پس هر طور آنان بر خورد مى كنند شما هم همانگونه عمل كنيد بعد فرمود: بخدا قسم پيشوايان شما از بيماران آنان عيادت مى كنند، و در تشييع جنازه آنان حاضر مى شوند، به نفع آنان و عليه آنان شهادت مى دهند و امانت را به آنان بر مى گردانند.
رفتار شايسته با مردم و همزيستى مسالمت آميز با پيروان اديان و مذاهب ديگر، زندگى آرام و جامعه اى متّحد و منسجم پديد مى آورد و حفظ وفاق، از توصيه هاى معصومين عليه السلام است تا جامعه دچار تنش و اختلافات داخلى نشود و دشمنان با آتش افروزى و اختلاف افكنى، مسلمانان را به بهانه «اختلاف مذهبى» به جان هم نيندازند. اين شيوه، توطئه هاى استعمارگران و دشمنان اسلام را خنثى مى سازد.
برخورد اهلبيت عليهمالسلام با منافق
۴۰ رُوينا عَنِ الإمامِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىٍّ عليهماالسلام : أنَّهُ صَلّى عَلى سَعيدِ بْنِ الْعاصِ حيْنَ أُلْجِى ءَ اِلى ذلِكَ فَلَعَنهُ فى الصَّلاةِ فَقالَ لَهُ مَنْ سَمِعَهُ: أهكَذا صَلاتُكُمْ عَلى مَوْتاكُمْ يا ابْنَ رَسُولِ اللّه ِ؟ قالَ: بـَلْ صـَلاتُنا عـَلى أعْدائِنـا. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام: 689]
براى ما نقل شد كه: امام حسين عليه السلام كه مجبور شد به سعيد بن عاص (از سران اموى) نماز ميت بخواند در نماز او را لعنت كرد، كسى كه لعنت او را شنيد گفت آيا بر مردگان خود اين طور نماز مى خوانيد اى فرزند پيامبر؟ امام عليه السلام فرمود: بلكه نماز ما اهل بيت بر دشمنانمان اينگونه است.
شايد اين نوعى «تولّى» و «تبرّى» باشد. كسانى كه از نظر خدا و رسول، ملعون و مطرودند و با پيروان حق، ستيز و دشمنى دارند، شايسته لعنت اند و لعن دشمنان خدا و ظالمان و كافران، نشانه قوّت ايمان است.