لُقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هُوَ يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، إن تَكُ في شَكٍّ مِن المَوتِ فارفَعْ عن نَفسِكَ النَّومَ و لَن تَستَطيعَ ذلكَ ، و إن كُنتَ في شَكٍّ مِن البَعثِ فادفَعْ عن نفسِكَ الانتِباهَ و لَن تَستَطيعَ ذلكَ ، فإنّكَ إذا فَكَّرتَ عَلِمتَ أنّ نفسَكَ بِيَدِ غَيرِكَ ، و إنّما النَّومُ بمَنزِلَةِ المَوتِ ، و إنّما اليَقَظَةُ بعدَ النَّومِ بمَنزِلَةِ البَعثِ بعدَ المَوتِ ···
يا بُنَيَّ ، لا تَقتَرِبْ فيَكونَ أبعَدَ لكَ ، و لا تَبعُدْ فتُهانَ ، كلُّ دابَّةٍ تُحِبُّ مِثلَها و ابنُ آدمَ لا يُحِبُّ مِثلَهُ! .[أي أنّ ابن آدم لا يحبّ أن يكافيه غيره في مزيّة من المزايا .]لا تَنشُرْ بِرَّكَ (بَزَّكَ) إلاّ عِند باغِيهِ ، و كما لَيس بينَ الكَبشِ و الذِّئبِ خُلّةٌ كذلكَ لَيس بينَ البارِّ و الفاجِرِ خُلّةٌ ، مَن يَقتَرِبْ مِن الرَّفْثِ (الزِّفْتِ) يَعلَقْ بهِ بَعضُهُ ، كذلكَ مَن يُشارِكِ الفاجِرَ يَتَعلَّمْ مِن طُرُقِهِ . مَن يُحِبَّ المِراءَ يُشتَمْ ، و مَن يَدخُلْ مَدخَلَ السَّوءِ يُتَّهَمْ ، و مَن يُقارِنْ قَرينَ السَّوءِ لا يَسلَمْ ، و مَن لا يَملِكْ لِسانَهُ يَندَمْ
يا بُنيَّ ، صاحِبْ مِائةً و لا تُعادِ واحِدا ، يا بُنَيَّ إنّما هُو خَلاقُكَ و خُلقُكَ ؛ فخَلاقُكَ دِينُكَ ، و خُلقُكَ بَينَكَ و بينَ النّاسِ ، فلا تَبغَّضَنَّ إلَيهِم ، و تَعَلَّمْ .[في المصدر «فلا ينقصنّ تعلّم ···» و الصحيح ما أثبتناه (كما في هامشه) .]مَحاسِنَ الأخلاقِ
و يا بُنَيَّ ، كُن عَبدا للأخيارِ و لا تَكُن وَلَدا للأشرارِ . يا بُنيِّ ، علَيكَ بأداءِ الأمانَةِ تَسلَمْ دُنياكَ و آخِرتُكَ ، و كُن أمِينا فإنَّ اللّه َ تعالى لا يُحِبُّ الخائنينَ . يا بُنيَّ ، لا تُرِ النّاسَ أنّكَ تَخشَى اللّه َ و قَلبُكَ فاجِرٌ .[قصص الأنبياء : 190/239 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! اگر درباره مردن شك دارى، خواب را از خودت بردار، امّا بدان كه هرگز توان اين كار را ندارى و اگر درباره رستاخيز شك دارى، بيدار شدن از خواب را از خودت بردار؛ ليكن بدان كه هرگز نمى توانى چنين كنى. اگر بينديشى پى مى برى كه جان تو در اختيار غير توست و خواب در حقيقت به منزله مرگ است و بيدار شدن پس از خواب به منزله برانگيخته شدن پس از مرگ···
فرزندم! نزديك مشو كه از تو دورتر مى شود و دور مشو كه خوار مى شوى. هر جنبنده اى همتاى خود را دوست دارد، مگر آدميزاد كه همتاى خويش را دوست نمى دارد .[يعنى آدميزاد دوست ندارد كه ديگرى در مزيتى از مزايا با او همرديف باشد.]! احسان خود را جز به كسى كه خواهان آن است عرضه مدار. همچنان كه هيچ گاه ميان گوسفند و گرگ دوستى برقرار نمى شود، ميان نيكوكار و بدكار نيز دوستى وجود ندارد. كسى كه به نجاست نزديك شود، لا جرم مقدارى از آن به بدن او مى چسبد، همچنين كسى كه با گنهكار درآميزد برخى از روش هاى او را ياد مى گيرد. كسى كه مجادله را خوش داشته باشد، ناسزا شنود، كسى كه به جاى بد نام قدم گذارد، مورد تهمت و سوء ظن قرار گيرد. كسى كه با بدان همنشينى كند، سالم نمى ماند. كسى كه اختيار زبان خود را نداشته باشد، پشيمان مى شود···
فرزندم! صد دوست بگير و يك دشمن مگير. فرزندم! در حقيقت تو را بهره اى است و خويى. بهره ات همان دين توست و خويَت، طرز رفتارت ميان مردم. پس، با آنان دشمنى مكن و خوى هاى نيكو را فراگير
فرزندم! بنده نيكان باش و فرزند بَدان مباش. فرزندم! امانت پرداز باش، تا دنيا و آخرتت سالم بماند. و امين باش؛ زيرا كه خداى متعال خيانتكاران را دوست ندارد.فرزندم! وقتى دلت گنهكار است، به مردم چنان وانمود مكن كه از خدا مى ترسى.
میزان الحکمه ج۳ حدیث شماره : ۲۰۰۰۴۴۲۹
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : يا بُنَيَّ ، إنّ النّاسَ قد جَمَعوا قَبلَكَ لأولادِهِم فلَم يَبقَ ما جَمَعوا و لَم يَبقَ مَن جَمَعوا لَهُ ، و إنّما أنتَ عَبدٌ مُستَأجَرٌ قد اُمِرتَ بعَمَلٍ و وُعِدتَ علَيهِ أجرا ، فأوفِ عَمَلَكَ و استَوفِ أجرَكَ ، و لا تَكُنْ في هذهِ الدُّنيا بمَنزِلَةِ شاةٍ وَقَعَت في زَرعٍ أخضَرَ فأكَلَت حتّى سَمِنَت فكانَ حَتفُها .[الحتف : الموت . (مجمع البحرين : 1/358) .]عِند سِمنِها ، و لكنِ اجعَلِ الدُّنيا بمَنزِلَةِ قَنطَرَةٍ على نَهرٍ جُزتَ علَيها ، و تَركتَها و لَم تَرجِعْ إلَيها آخِرَ الدَّهرِ ، أخرِبْها و لا تُعَمِّرْها فإنّكَ لَم تُؤمَرْ بعِمارَتِها
و اعلَمْ أنّكَ سَتُسألُ غَدا إذا وَقَفتَ بينَ يَدَيِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ عن أربَعٍ : شَبابِكَ فيما أبلَيتَهُ ، و عُمرِكَ فيما أفنَيتَهُ ، و مالِكَ مِمّا اكتَسَبتَهُ ، و فيما أنفَقتَهُ ، فتَأهَّبْ لِذلكَ و أعِدَّ لَهُ جَوابا . و لا تأسَ على ما فاتَكَ مِن الدُّنيا ؛ فإنّ قَليلَ الدُّنيا لا يَدومُ بَقاؤهُ ، و كثيرَها لا يُؤمَنُ بَلاؤهُ ، فخُذْ حِذرَكَ ، و جِدَّ في أمرِكَ ، و اكشِفِ الغِطاءَ عن وَجهِكَ ، و تَعرَّضْ لمَعروفِ ربِّكَ ، وجَدِّدِ التَّوبَةَ في قَلبِكَ ، و اكمَشْ .[الكَمْشُ : الرجل السريع الماضي ، و انكَمَشَ و تركمّش : أسرع (الصحاح : 3/1018) .]في فِراقِكَ .[في الكافي : 2/134/20 «في فَراغِكَ» و لعلّه الأنسب .]قبلَ أن يُقصَدَ قَصدُكَ ، و يُقضى قَضاؤكَ ، و يُحالَ بَينَكَ و بينَ ما تُريدُ .[بحار الأنوار : 13/425/19 .]
لقمان عليه السلام ـ در موعظه به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! پيش از تو مردم براى فرزندانشان جمع كردند، امّا نه آنچه جمع كردند، باقى ماند و نه آنان كه برايشان جمع كردند. تو در حقيقت بنده اجيرى هستى كه مأمورى كارى انجام دهى و در مقابل آن، وعده مزدى به تو داده اند. پس كار خود را كامل انجام بده و مزدت را كامل بگير. در اين دنيا چون گوسفندى مباش كه در كشتزارى سرسبز افتاده و آن قدر چريده است كه پروار گشته و مرگش با همان پروار شدن است؛ بلكه دنيا را چونان پُلى بر روى رودخانه اى بدان كه از آن مى گذرى و پشت سر مى گذارى و ديگر هرگز به سوى آن برنمى گردى. آن را ويران ساز و آبادش مساز؛ زيرا كه مأمور به آباد كردن آن نيستى
بدان كه فردا چون در پيشگاه خداوند عزّ و جلّ بايستى، از چهار چيز بازخواست خواهى شد : از جوانيت كه چگونه به پيرى رساندى و از عمرت كه در چه راه گذراندى و از مالت كه از چه راه به دست آوردى و در چه راه خرج كردى. پس خود را براى آن روز آماده ساز و براى اين پرسش ها، پاسخى فراهم كن. و براى آنچه از دنيا از دست داده اى اندوه مخور؛ زيرا اندكِ دنيا چندان نمى پايد و بسيارِ آن مايه فتنه و بلاست. پس، به هوش باش، و در كار خويش بكوش و پرده [ى غفلت] از چهره [ى دل ]خود كنار زن و پسند و خوبى پروردگارت را بجوى و در دلت هر دم توبه كن و پيش از آنكه قصد [جانِ ]تو شود و ايّامت به سر آيد و مرگ ميان تو و خواسته هايت فاصله اندازد، در استفاده از فرصتى كه دارى بشتاب.
میزان الحکمه ج۳ حدیث شماره : ۲۰۰۰۴۴۳۰
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : يا بُنَيَّ ، إيّاكَ و الضَّجَرَ و سُوءَ الخُلقِ و قِلّةَ الصَّبرِ ؛ فلا يَستَقيمُ على هذهِ الخِصالِ صاحِبٌ ، و ألزِمْ نَفسَكَ التُّؤدَةَ .[التُؤْدَة ـ ساكنة و تفتح ـ : التأنّي و التمهّل و الرزانة. (لسان العرب :3/443).]في اُمورِكَ ، و صَبِّرْ على مَؤوناتِ الإخوانِ نَفسَكَ ، و حَسِّنْ مَع جَميعِ النّاسِ خُلقَكَ
يا بُنَيَّ ، إن عَدِمَكَ ما تَصِلُ بهِ قَرابَتَكَ و تَتَفَضَّلُ بهِ على إخوَتِكَ فلا يَعدِمَنَّكَ حُسنُ الخُلقِ و بَسطُ البِشرِ ؛ فإنّ مَن أحسَنَ خُلقَهُ أحَبَّهُ الأخيارُ و جانَبَهُ الفُجّارُ . و اقنَعْ بقِسمِ اللّه ِ لكَ يَصْفُ عَيشُكَ ، فإن أرَدتَ أن تَجمَعَ عِزَّ الدُّنيا فاقطَعْ طَمَعَكَ مِمّا في أيدي النّاسِ ، فإنّما بَلَغَ الأنبياءُ و الصِّدِّيقونَ ما بَلَغوا بِقَطعِ طَمَعِهِم .[قصص الأنبياء : 195/244 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! از بى حوصلگى و بد خويى و كم صبرى بپرهيز؛ زيرا هيچ دوستى تحمّل اين خصلت ها را ندارد. در كارهايت خود را به تأنّى و آرامش پايبند گردان و آن را بر تحمّل زحمات (بار هزينه هاى) برادران شكيبا ساز و با همه مردم خوش اخلاق باش
فرزندم! اگر [از مال دنيا] چيزى ندارى كه با آن به خويشانت رسيدگى كنى و به برادرانت ببخشى، دست كم خوش خويى و خوشرويى [با آنان] را از دست مده؛ زيرا كسى كه اخلاق خوش داشته باشد، نيكان او را دوست بدارند و بدكاران از وى دورى كنند. به قسمت خدا قانع باش، تا زندگى به كام تو گوارا شود. اگر مى خواهى عزّت دنيا را يكجا داشته باشى، چشم طمع از آنچه مردم دارند بركن؛ چرا كه انبيا و صدّيقان اگر به آن مقامات رسيدند، از آن روى بود كه رشته طمع خود را بريدند.
میزان الحکمه ج۳ حدیث شماره : ۲۰۰۰۴۴۳۱
لقمانُ عليه السلام : لا يُعْرَفُ الحَليمُ إلاّ عِندَ الغَضَبِ .[. بحار الأنوار: 74/178/21.]
لقمان عليه السلام : بردبار، جز هنگام خشم شناخته نشود .
میزان الحکمه ج۳ حدیث شماره : ۲۰۰۰۴۵۲۵
لُقمانُ عليه السلام ـ لابنهِ و هُو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، كُنْ ذا قَلبَينِ : قَلبٌ تَخافُ باللّه ِ .[هكذا في المصدر و الظاهر : «به اللّه » .]خَوفا لا يُخالِطُهُ تَفْريطٌ ، و قَلبٌ تَرجو بهِ اللّه َ رَجاءً لا يُخالِطُهُ تَغْريرٌ .[تنبيه الخواطر : 1/50 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم ! داراى دو دل باش : با يك دل از خدا بترس ، ترسى كه در آن تفريط راه نيابد و با دلى ديگر به خدا اميدوار باش ، اميدى كه تو را غرّه نسازد .
میزان الحکمه ج۳ حدیث شماره : ۲۰۰۰۵۴۴۲
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ : بِعْ دُنياكَ بِآخِرَتِكَ تَربَحْهُما جميعاً ، و لا تَبِعْ آخِرَتَكَ بدُنياكَ تَخْسَرهما جميعاً .[بحار الأنوار : 13/422/17 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : دنيايت را به آخرتت بفروش كه هر دو را به دست مى آورى و آخرتت را به دنيايت مفروش كه هر دو را از دست مى دهى .
میزان الحکمه ج۴ حدیث شماره : ۲۱۰۰۶۱۴۱
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ : اِجعَلِ الدنيا سِجنَكَ فتَكونَ الآخِرَةُ جَنَّتَكَ .[بحار الأنوار : 13/428/23 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : دنيا را زندان خود ببين، تا آخرت بهشت تو باشد .
میزان الحکمه ج۴ حدیث شماره : ۲۱۰۰۶۱۵۳
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، لا تَدخُلْ في الدنيا دُخولاً يَضُرُّ بآخِرَتِكَ ، و لا تَترُكْها تَرْكاً تكونُ كَلاًّ عَلَى الناسِ .[بحار الأنوار : 73/124/112 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! به دنيا چنان نپرداز كه به آخرتت زيان زند و آن را چنان رها مكن كه سر بار مردم شوى .
میزان الحکمه ج۴ حدیث شماره : ۲۱۰۰۶۲۲۰
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، إنّ الدنيا بحرٌ عميقٌ قد هَلَكَ فيها عالَمٌ كثيرٌ ، فاجعَلْ سفينَتَكَ فيها الإيمانَ ، و اجعَلْ شِراعَها التوكُّلَ ، و اجعَلْ زادَكَ فيها تَقوَى اللّه ِ ، فإن نَجَوتَ فَبِرَحمةِ اللّه ِ و إن هَلَكتَ فَبِذُنُوبِكَ .[بحار الأنوار : 13/ 411/ 2 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! دنيا درياى ژرفى است كه خلق بسيارى در آن از بين رفته اند ؛ پس كشتى خود را در اين دريا ايمان قرار ده و بادبان آن را توكّل و توشه ات را تقواى خدا ؛ اگر نجات يافتى، به سبب لطف و رحمت خداوند است و اگر از بين رفتى، به سبب گناهان خودت مى باشد .
میزان الحکمه ج۴ حدیث شماره : ۲۱۰۰۶۲۷۵
لقمانُ عليه السلام ـ لابْنِهِ ـ : يا بُنَيَّ مَن يُرِدْ رِضوانَ اللّه ِ يُسخِطْ نفسَهُ كثيرا ، و مَن لا يُسخِطْ نفسَهُ لا يَرضى بهِ .[بحار الأنوار: 70/78/13.]
لقمان عليه السلام ـ به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! كسى كه خشنودى خدا را بخواهد ، نفْس خود را زياد ناخشنود مى كند و هركه نفْس خويش را ناخشنود نكند، خدا را خشنود نسازد .
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، سافِرْ بِسَيفِكَ و خُفِّكَ و عِمامَتِكَ و خِبائكَ و سِقائكَ و خُيُوطِكَ و مِخْرَزِكَ ، و تَزَوَّدْ مَعكَ مِنَ الأدوِيَةِ ما تَنتَفِعُ بهِ أنتَ و مَن مَعَكَ ، و كُن لأَِصحابِكَ مُوافِقا إلاّ في مَعصيَةِ اللّه ِ .[مكارم الأخلاق : 1/540/1875 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! با شمشير و پاى افزار و دستار و چادر (خيمه) و مشك آب و نخ و سوزن و درفش .[اين موارد توشه راه مسافر در تاريخ زندگى لقمان بوده، بديهى است كه در هر زمان، مسافر، توشه مورد نياز خود را بايد همراه داشته باشد.]خود مسافرت كن و داروهايى كه به كار تو و همراهانت مى آيد ، با خود بردار و با همسفرانت سازگار باش ، مگر آن جا كه پاى معصيت خدا در ميان باشد .
میزان الحکمه ج۵ حدیث شماره : ۲۲۰۰۸۷۸۶
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِهِ و هُو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، إنّ المَوعِظَةَ تَشُقُّ على السَّفِيهِ كما يَشُقُّ الصُّعُودُ على الشَّيخِ الكبيرِ .[. تنبيه الخواطر : 2/231 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! موعظه براى آدم سبك سر همان اندازه سخت است كه بالا رفتن از بلندى براى پير مرد سالخورده .
میزان الحکمه ج۵ حدیث شماره : ۲۲۰۰۸۸۳۰
لقمانُ عليه السلام : لا يُعرَفُ الشُّجاعُ إلاّ في الحَربِ .[بحار الأنوار : 74/178/21 .]
لقمان عليه السلام : شجاع ، جز در جنگ شناخته نشود .
میزان الحکمه ج۵ حدیث شماره : ۲۲۰۰۹۳۴۹
لقمانُ عليه السلام : لا تَعرِفُ أخاكَ إلاّ عندَ حاجَتِكَ إلَيهِ .[. بحار الأنوار : 74/178/21 .]
لقمان عليه السلام : برادرت را نشناسى، مگر زمانى كه به او نياز پيدا كنى .
میزان الحکمه ج۶ حدیث شماره : ۲۳۰۱۰۴۷۲
لقمان عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ أقِمِ الصَّلاةَ، فإنّما مَثَلُها فِي دِينِ اللّه ِ كَمَثَلِ عَمودِ فُسطاطٍ؛ فإنَّ العَمودَ إذا استَقامَ نَفَعَتِ الأطنابُ و الأوتادُ و الظِّلالُ، و إن لَم يَستَقِمْ لم يَنفَعْ وَتِدٌ و لا طُنُبٌ و لا ظِلالٌ .[بحار الأنوار : 82/227/51 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! نماز را بر پاى دار، كه [جايگاه ]آن در دين خدا ، همانند تيرك خيمه است ؛ اگر تيرك استوار باشد طنابها و ميخها و پرده خيمه كار آمدند و اگر تيرك استوار نباشد، نه ميخ فايده دارد، نه طناب و نه پرده خيمه .
میزان الحکمه ج۶ حدیث شماره : ۲۳۰۱۰۷۰۴
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هُو يَعِظُهُ ـ : صَلِّ في جَماعَةٍ و لو عَلَى رَأسِ زُجٍّ ! .[المحاسن : 2/126/1348 .]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : نماز را با جماعت بخوان ، گر چه روى نيزه باشد !
میزان الحکمه ج۶ حدیث شماره : ۲۳۰۱۰۸۷۸
لقمانُ عليه السلام : إذا دَعَتكَ القُدرَةُ إلى ظُلمِ الناسِ فَاذكُرْ قُدرَةَ اللّه ِ علَيكَ .[تنبيه الخواطر : 2/231.]
لقمان عليه السلام : هر گاه قدرت تو را وا داشت كه به مردم ستم كنى ، قدرتى را كه خدا بر تو دارد، به ياد آر .
میزان الحکمه ج۶ حدیث شماره : ۲۳۰۱۱۵۸۲
لقمانُ عليه السلام ـ في وَصِيَّتِهِ لاِبنِهِ ـ : يا بُنَيَّ ، لِيَكُن مِمّا تَتَسَلَّحُ بِهِ عَلى عَدُوِّكَ فَتَصرَعُهُ المُماسَحَةُ و إعلانُ الرِّضا عَنهُ ، و لا تُزاوِلْهُ بِالمُجانَبَةِ فيَبدُوَ لَهُ ما في نَفسِكَ فَيتَأهَّبَ لَكَ .[الأمالي للصدوق : 766/1031 .]
لقمان عليه السلام ـ در سفارش به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! از جمله چيزهايى كه بايد در برابر دشمنت به آن مسلّح شوى و در نتيجه، او را به خاك افكنى، اين است كه با او به زبان چرب و نرم سخن گويى و وانمود كنى كه از وى خرسند هستى، و از او دورى مكن كه آنچه در انديشه ات مى گذرد بر او آشكار مى شود و در نتيجه، خودش را در برابر تو آماده مى سازد.
میزان الحکمه ج۷ حدیث شماره : ۲۴۰۱۲۲۰۲
لقمانُ عليه السلام ـ في وَصِيَّتِهِ لاِبنِه إذا أرادَ السَّفَرَ ـ : و إذا قَرُبتَ مِنَ المَنزِلِ فانزِلْ عَن دابَّتِكَ ، و ابدَأْ بِعَلفِها قَبلَ نَفسِكَ .[الكافي : 8/349/547.]
لقمان عليه السلام ـ در سفارش به فرزندش هنگام سفر ـ فرمود : چون به منزلگاه رسيدى از ستورت پياده شو و نخست او را علوفه ده، سپس به كارهاى خودت بپرداز.
میزان الحکمه ج۷ حدیث شماره : ۲۴۰۱۲۷۵۶
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِه و هُوَ يَعِظُهُ ـ : إن أردتَ أن تَجمَعَ عِزَّ الدّنيا فَاقطَعْ طَمَعَكَ مِمّا في أيدي النّاسِ ؛ فإنَّما بَلَغَ الأنبِياءُ و الصِّدِّيقونَ ما بَلَغوا بِقَطعِ طَمَعِهِم .[قصص الأنبياء : 195 / 244.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : اگر مى خواهى عزّت دنيا را به دست آورى، طمع خويش را از آنچه مردم دارند، ببُر؛ زيرا پيامبران و صدّيقان، به سبب بركندن طمع خود، به آن مقامات رسيدند.
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِهِ و هُوَ يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ، لا تُكالِبِ النّاسَ فيَمقُتوكَ ، و لا تَكُن مَهينا فيُذِلُّوكَ ، و لا تَكُن حُلوا فيأكُلوكَ ، و لا تَكُن مُرّا فيَلفِظوكَ .[الاختصاص : 338.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : پسر عزيزم! با مردم درنده خويى و دشمنى مورز كه با تو دشمن شوند و حقير هم مباش كه تو را خوار شمارند. شيرين مباش كه تو را بخورند و تلخ مباش كه تو را دور اندازند.
میزان الحکمه ج۷ حدیث شماره : ۲۴۰۱۳۰۶۸
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِه و هُوَ يَعِظُهُ ـ : تَواضَعْ لِلحَقِّ تَكُن أعقَلَ النّاسِ .[الكافي : 1/16/12.]
لقمان عليه السلام ـ در مقام اندرز به فرزندش ـ فرمود : در برابر حق فروتن باش تا خردمندترين مردم باشى.
میزان الحکمه ج۷ حدیث شماره : ۲۴۰۱۳۶۳۱
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِهِ و هُوَ يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، اِجعَلْ في أيّامِكَ و لَياليكَ و ساعاتِكَ نَصيبا لَكَ في طَلَبِ العِلمِ ، فإنَّكَ لَن تَجِدَ لَكَ تَضييعا مِثلَ تَركِهِ .[الأمالي للطوسي : 68/99.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! در روزها و شبها و ساعات عمر خود، بهره اى را به آموختن دانش اختصاص بده؛ زيرا براى خود هرگز لطمه اى بزرگتر از ترك علم نخواهى يافت.
میزان الحکمه ج۸ حدیث شماره : ۲۵۰۱۳۸۶۱
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِه و هُوَ يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، اجعَلْ في أيّامِكَ و لَياليكَ و ساعاتِكَ نَصيبا لَكَ في طَلَبِ العِلمِ ؛ فإنَّكَ لَن تَجِدَ لَكَ تَضييعا مِثلَ تَركِهِ .[الأمالي للطوسي : 68/99.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! در روزها و شبها و ساعات زندگى خود بهره اى براى تحصيل علم در نظر گير؛ زيرا تو هرگز براى خودت ضايعه اى مانند ترك علم نخواهى يافت.
میزان الحکمه ج۸ حدیث شماره : ۲۵۰۱۳۹۶۳
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِهِ و هُوَ يَعِظُهُ ـ : لِلعالِمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ : العِلمُ بِاللّه ِ ، و بِما يُحِبُّ ، و بِما يَكرَهُ .[الخصال : 121/113.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : عالم را سه نشانه است: شناخت خدا و شناخت آنچه او دوست دارد و آنچه دوست ندارد.
میزان الحکمه ج۸ حدیث شماره : ۲۵۰۱۴۰۵۴
لقمانُ عليه السلام ـ لاِبنِهِ و هُوَ يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، إن تَكُ في شَكٍّ مِنَ المَوتِ فَارفَعْ عَن نَفسِكَ النَّومَ و لَن تَستَطيعَ ذلكَ ، و إن كُنتَ في شَكٍّ مِنَ البَعثِ فَارفَعْ عَن نَفسِكَ الانتِباهَ و لَن تَستَطيعَ ذلكَ .[بحار الأنوار : 7/42/13.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! اگر در مردن شك دارى، خوابيدن را از خودت بردار اما بدان كه هرگز توان اين كار را ندارى و اگر در برانگيخته شدن ترديد دارى بيدار شدن از خواب را از خودت دور گردان، اما بدان كه هرگز نتوانى چنين كنى.
میزان الحکمه ج۸ حدیث شماره : ۲۵۰۱۴۵۵۶
لقمانُ عليه السلام ـ في وصيَّتِهِ لابنِهِ ـ : يا بُنَيَّ ، لا يكونُ الدِّيكُ أكيَسَ مِنكَ ،يقومُ في وَقتِ السَّحَرِ و يَستَغفِرُ ، و أنتَ نائمٌ ! .[مستدرك الوسائل : 12/146/13744.]
لقمان عليه السلام ـ در سفارش به فرزند خود ـ فرمود : فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگتر باشد، هنگام سحر كه تو در خوابى او بر مى خيزد و آمرزش مى طلبد!
میزان الحکمه ج۸ حدیث شماره : ۲۵۰۱۵۲۳۱
لُقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، لِكُلِّ شَيءٍ علامةٌ يُعرَفُ بها و يُشهَدُ علَيها ··· و للغافِلِ ثلاثُ علاماتٍ : السَّهوُ ، و اللَّه وُ ، و النِّسيانُ .[الخصال : 121/113.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : پسرم! هر چيزى را نشانه اى است كه با آن شناخته مى شود و به وجود آن گواهى مى دهد ··· و غافل را سه نشانه است : سهو و سرگرمى و فراموشى.
میزان الحکمه ج۸ حدیث شماره : ۲۵۰۱۵۳۲۰
لقمانُ عليه السلام ـ في وصيَّتِهِ لابنِهِ ـ : يا بُنَيَّ ، أحُثُّكَ على سِتِّ خِصالٍ ليسَ مِن خَصلَةٍ إلاّ و هيَ تُقَرِّبُكَ إلى رِضوانِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ و تُباعِدُكَ مِن سَخَطِهِ :
الاُولى : أن تَعبُدَ اللّه َ و لا تُشرِكَ بهِ شيئا ، و الثانيةُ : الرِّضى بقَضاءِ اللّه ِ فيما أحبَبتَ و كَرِهتَ ، و الثالثةُ : أن تُحِبَّ في اللّه ِ و تُبغِضَ في اللّه ِ ، و الرابعةُ : تُحِبُّ للناسِ ما تُحِبُّ لنَفسِكَ و تَكرَهُ لَهُم ما تَكرَهُ لنَفسِكَ ، و الخامسةُ : تَكظِمُ الغَيظَ و تُحسِنُ إلى مَن أساءَ إلَيكَ، و السادسةُ : تَركُ الهَوى و مُخالَفَةُ الرَّدى .[كنز الفوائد : 2/164 .]
لقمان ـ در سفارش به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! تو را به شش كار تشويق مى كنم كه هيچ كارى از آنها نيست، مگر اين كه تو را به خشنودى خداوند عزّ و جلّ نزديك مى كند و از خشم او دور مى سازد:
اول اين كه خدا را عبادت كنى و چيزى را شريك او نكنى. دوم اين كه به تقدير خداوند، چه خوشايند تو باشد يا ناخوشايند تو، خشنود باشى. سوم اين كه دوستى و دشمنى تو براى خدا باشد. چهارم اين كه براى مردم آن پسندى، كه بر خود مى پسندى و براى آنان آن نپسندى كه براى خود نمى پسندى. پنجم اين كه خشم را فرو خورى و به كسى كه به تو بدى كرده است، نيكى كنى. ششم اين كه هواى نفْس را فرو گذارى و با عوامل مهلك بستيزى.
میزان الحکمه ج۹ حدیث شماره : ۲۶۰۱۶۸۱۲
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هُو يَعِظُهُ ـ : يا بُنيَّ ، جالِسِ العُلَماءَ ، و زاحِمْهُم برُكبَتَيكَ ؛ فإنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يُحيي القُلوبَ بِنُورِ الحِكمَةِ كما يُحيي الأرضَ بِوابِلِ السَّماءِ .[بحار الأنوار : 1/204/22.]
لقمان عليه السلام ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! با دانشمندان بنشين و زانو به زانوى آنان بزن؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ، همچنان كه زمين را با بارش آسمان حيات مى بخشد، دلها را با نور حكمت زنده مى كند.
لُقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ ـ : لِلكَسلانِ ثَلاثُ علاماتٍ : يَتوانى حتّى يُفرِّطَ ، و يُفرِّطُ حتّى يُضِيّعَ ، و يُضَيِّعُ حتّى يَأثَمَ .[بحار الأنوار : 73/159/3.]
لقمان عليه السلام ـ خطاب به فرزندش ـ فرمود : تنبل را، سه نشانه است: چندان سستى مى كند كه به تفريط و كُندى مى گرايد و چندان كُندى مى ورزد كه [عمل را ]فرو مى گذارد و چندان [در عمل ]فرو گذارى مى كند كه گنهكار مى شود.
میزان الحکمه ج۱۰ حدیث شماره : ۲۷۰۱۷۷۹۶
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ ـ : لِلمُتَكلِّفِ ثلاثُ علاماتٍ : يُنازِعُ مَن فَوقَهُ، و يَقولُ ما لا يَعلَمُ، و يَتَعاطى ما لا يُنالُ .[الخصال : 121/113.]
لقمان عليه السلام ـ خطاب به فرزندش ـ فرمود : متكلّف را سه نشانه است: با بالا دست خود، بحث و ستيزه مى كند. چيزى كه نمى داند، مى گويد و بدانچه نتواند رسيد، دست مى يازد.
میزان الحکمه ج۱۰ حدیث شماره : ۲۷۰۱۷۹۲۴
لقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ ـ : يا بُنَيَّ، إن كُنتَ زَعَمتَ أنَّ الكلامَ مِن فِضَّةٍ فإنَّ السُّكوتَ مِن ذَهَبٍ .[الكافي : 2/114/6.]
لقمان عليه السلام ـ به فرزندش ـ فرمود : پسرم! اگر فرض كنى كه سخن، از نقره است، سكوت، از طلاست.
میزان الحکمه ج۱۰ حدیث شماره : ۲۷۰۱۸۰۲۵
لُقمانُ عليه السلام ـ لابنِهِ و هُو يَعِظُهُ ـ : يا بُنَيَّ ، ثِقْ باللّه ِ عَزَّ و جلَّ ثُمّ سَلْ في النّاسِ : هَل مِن أحَدٍ وَثِقَ باللّه ِ فلَم يُنجِهِ ؟! يا بُنَيَّ ، تَوَكَّلْ علَى اللّه ِ ثُمّ سَلْ في النّاسِ : مَن ذا الّذي تَوَكَّلَ علَى اللّه ِ فلَم يَكفِهِ ؟! .[بحار الأنوار : 71/156/73.]
لقمان ـ در اندرز به فرزندش ـ فرمود : فرزندم! به خداوند عزّ و جلّ اعتماد كن و آنگاه در ميان مردم پرس و جو كن [ببين ]آيا كسى هست كه به خدا اعتماد كرده باشد و خداوند او را نجات نداده باشد؟! فرزندم! به خدا توكّل كن و سپس در ميان مردم پرسش كن كه: كيست كه به خدا توكّل كرده و خداوند كفايتش نكرده باشد؟!