قويترين محركها دو چيز است: يكي «تشويق به موقع» و ديگري «تنبيه به موقع» و بايستي توجه داشت كه هيچ كدام از اين دو مادي نيست. گاهي دوستان گلايه ميكنند كه به ما امكانات نميدهند، من عرض ميكنم تشويق و تنبيه اصلاً مادي نيست
حجت الاسلام والمسلمين مسعودي
قوانين حوزه تبليغ
1 - آگاهي دهي و معرفت بخشي:
شايد بگوئيد ما جز معرفت دهي كار ديگري نميكنيم. براي مثال در قالب كلاس، نماز، پس از نماز و قبل از نماز، مدام در حال آگاهي دادن هستيم، ولي من عرض ميكنم كه بخشي از آگاهي دهي، علمي است ولي بيشتر آن عملي ميباشد. يعني اگر شما مطلبي را بيان كنيد و مخاطب آن را در رفتار و كردار شما مشاهده نكند، چنين مخاطبي از نظر علمي جاهل است نه عالم.
2 - توجه به موقعيت مخاطب:
ما بايد مخاطبان خود را طبقه بندي كنيم. براي آقايان يكسري قوانين خاص رفتاري وجود دارد و براي خانمها قوانين ديگر. براي آقايان مباحث معرفتي به گونهاي طرح ميشود و براي خانمها به گونهاي ديگر. در مقام تبليغ و آموزش بايد دقيقاً به جنسيت مخاطب توجه كنيم. مخاطبان ما از نظر سن نيز بايد طبقه بندي شوند و ادبيات تبليغ وابسته به شرايط، جنس و سن مخاطبان باشد.
اينجانب به خاطر دارد كه در ايام كودكي، يكي از متدينين تهران كه از دوستان خانوادگي ما بشمار ميآمد، به مشهد مشرف ميشد و دوست داشت زيارت خوب و دلخواهي انجام دهد. و نيز علاقه داشت من را نيز با تربيت ديني و مذهبي آشنا كند. او دست مرا ميگرفت و صبح پياده به حرم مطهر ميبرد و ميگفت: به هر كاري كه من ميكنم نگاه كن تا با ايمان شوي و گمراه نگردي. ايشان تا ظهر نماز و دعا ميخواند و مجدداً من را پياده به منزل باز ميگرداند. نه بستني، نه شكلات، نه شربت و نه هيچ لذت و آسايشي. لذا من هميشه آرزو ميكردم اين دوست مؤمن ما به مشهد نيايد. اين خاطره تلخ در ذهن من باقي مانده است. ايشان فرمول سن را در مورد من پياده نميكرد.
ما بايد مخاطب شناس باشيم و جنس و سن و موقعيت آنان را در نظر بگيريم و به آن دقيقاً توجه داشته باشيم.گاهي مخاطبين ما در خانوادههايي بزرگ شده اند كه با كفر و بي ديني روزگار ميگذرانند. من متأسفانه در روستاها نيستم، اما در فضاي دانشگاه اين را به وضوح مشاهده ميكنم. يكبار بعد از كلاس به دانشجوي خواهري كه در ماه رمضان آرايش كرده بود و جلو كلاس نشسته بود، گفتم: چرا اين قدر آرايش كردي و تازه چرا جلو نشستي؟ گفت: حاج آقا ما از شماها شنيده ايم كه نظافت از ايمان است. من فكر كردم كار خوبي كردهام و به خدا نزديك شدهام.
كسي كه در فضايي بزرگ شده كه محرم و نامحرم برايش يكي بوده و با آواز غنا و رقص بزرگ شده، برخورد خاص خود را ميطلبد. اين يك محيط است، يك محيط هم خانه يك روحاني است كه فضاي آن فضاي قرآن و نماز و عبادت است. بنابراين ما بايد مخاطب خويش را دقيقاً شناسايي كرده و به شرايط او توجه داشته باشيم.
3 - استفاده از محركهاي مناسب:
قويترين محركها دو چيز است: يكي «تشويق به موقع» و ديگري «تنبيه به موقع» و بايستي توجه داشت كه هيچ كدام از اين دو مادي نيست. گاهي دوستان گلايه ميكنند كه به ما امكانات نميدهند، من عرض ميكنم تشويق و تنبيه اصلاً مادي نيست. اوج تشويق، رابطه محبت و مودت است و اوج تنبيه نبود اين رابطه است. بايد طوري رفتار كرد كه اگر روحاني خوشحال بود روستا خوشحال باشد و اگر ناراحت بود روستا ناراحت باشد. اين تنبيه و تشويق است. نمازخوان كردن افراد با تكيه بر ماديات چندان به صواب نيست. تنبيه نيز همين گونه است.