پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب


بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله الذی لا بدایة له و دائم الذی لا نَفَادَ له و الاول الذی لا اوّل لاولیته و الآخر الذی لا مؤخر لِآخریته الباقی بعد فناء الخلق قدر اللیالی و الایام و قَسَّمَ فی ما بَینهِم الاقسام و تبارک الله الملک علّام و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا العبد الموئد اباالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته علیهم السلام.

برای من باز سعادت و افتخاری است که در جمع شما اساتید بزرگوار و فضلای گران‌قدر حضور پیدا کنم و در این موضوعی که معین شده چند جمله‌ای با هم در انتقال تجارب تبلیغی صحبت کنیم.

در جلسه گذشته مطالبی را عرض کردم دلم می‌خواهد اشاره‌ای به آن مباحث همراه یک مقدار اضافات داشته باشم و بعد وارد مباحث جدید بشوم.

یکی از تجارب تبلیغی این است که انسان در جلسه، صوت مجلس، صوت خوبی باشد عرض کنم باور بفرمایید این را به عنوان تجربه عرض می‌کنم اگر بگوییم بالای ۵۰ درصد مجلس وابسته به صوت مجلس است کبالغه نیست این را بدون مبالغه عرض می‌کنم این مداح‌ها که می‌بینید این قدر کارشان گرفته است اگر راست می‌گویند بدون صوت بخوانند بدون بلندگو و اکو و… صدا خودش خیلی کمک می‌کند و صدای خوب صدایی است که گوینده صدای خودش را بشنود شاید صدا برای مخاطب خوب باشد.

این خیلی مهم است گاهی به صاحب مجلس می‌گویی آقا صدا خوب نیست. می‌گوید: نه آقا صدا زیاد هم است، مردم می‌گویند زیاده. بلی. ممکن است برای مخاطب خوب باشد. صوت خوب صوتی است که گوینده هم صدای خودش را خیلی خوب بشنود. این را عزیزان یادشان باشد که در مجالس و محافل باور کنید حالا نمی‌خواهم درصد تعیین کنم ولی صوت مجلس، نور مجلس، فضای مجلس، چینش مجلس، آرایش مجلس این‌ها خیلی مؤثر است.

در جلسه‌ای که صدا باشد، رفت و آمد باشد، صدا خوب نباشد، نور خوب نباشد، چینش مجلس هم مناسب نباشد، اصلاً آدم حرفش نمی‌آید، باور بفرمایید. ولی همین‌ها که رعایت می‌شود انسان اصلاً به حرف می‌آید خیلی از مطالب، بهتر ارائه می‌شود این‌ها را در هفته نگفته بودیم که حالا بنده یادداشت هم کرده بودم و مقدم از همه عرض کردم.

بنده خیلی تجربه کرده‌ام یک منبر را با موضوع واحد بدون هیچ تغییر و تفاوتی در یک مجلسی گفتم که این ۳ ـ ۴ تا چیز خوب بوده همین‌ها در یک جلسه‌ای گفتم که خوب نبوده (صوت ـ نور ـ کیفیت چینش مجلس ـ سر و صدا) همه خوب نبوده‌اند. اصلاً زمین تا آسمان ارائه مطلب تغییر می‌کند.

اشاره‌ای به مباحث جلسه گذشته با یک سری اضافات بیان می‌کنم و بعد مباحث جدید را تقدیم می‌کنم.


مطلب اول: هنر فطری
مطلب اولی که در جلسه گذشته عرض کردم این بود که عزیزان سخنرانی و خطابه یک هنر است مثل شاعری، نویسندگی ممکن است کسی این هنر را نداشته باشد اگر اصلاً‌نداشته باشد واقعاً‌ نمی‌تواند کاری بکند شعرا می‌توانند تقویت کنند شاعر بودن خودشان را ولی اگر کسی شاعر نباشد با کار و کوشش شاعر نمی‌شود شما اگر ذوق شعری نداشته باشید هزار جلسه هم نقد شعر، کلاس بروید شاعر نمی‌شوید. سخنرانی هم همین طور است عده‌ای شاید به کلی نداشته باشند.

البته بنده یک مطلبی را بگویم شایده عده‌ای ناامید شدند با جمله اول، جمله دوم امیدواری ایجاد بکند و آن اینکه ممکن است ما فن خطابه را نداشته باشیم در جلسه عرض کردم سخنرانی دو چیز می‌خواهد یکی خوب حرف زدن و دیگری حرف خوب زدن. خوب حرف زدن همان فن سخنرانی است. حرف خوب زدن یعنی مطالب خوب گفتن عزیزان خوشبختانه امروز ما نبض جامعه را می‌دانیم شما هم می‌دانید گرایش امروز جامعه به خوب سخن گفتن بیش از به سخنِ خوب گفتن و مطالب خوب شنیدن بیش از هنر خطابه است. امروز جامعه عوض شده عطش جامعه تغییر پیدا کرده امروز سبک‌هایی که در گذشته خیلی مورد استقبال قرار داشتند مطلب نداشت ولی به اصطلاح ما طلبه‌ها کرُّ و فر داشت هنر خطابه داشت من اعتقادم این است اگر آن‌ها در جامعة امروز بخواهند منبر بروند امروز استقبال از منبری که مطالب بیشتری داشته باشد می‌شود مثال بزنم مرحوم آیت‌الله میانجی در همین قم منبر می‌رفتند ایشان از نظر هنر خطابه چیزی نداشتند ولی از بس مایة داشت و مطلب داشت آدم لذت می‌برد.

آنهایی که مشکل هنر خطابه و سخنوری دارند من به جد عرض می‌کنم باور بفرمایید کلیدی و مهم است اگر کسانی احساس می‌کنند در وجودشان هنر خطابه ندارند هیچ نگرانی نباشند جبران بکنند با مطالعات بیشتر و خوب کیفیت خوب حرف خوب زدن قطعاً جبران می‌شود.

مطلب دوم: مانند امتحان گواهینامه
مطلب دوم که جلسه گذشته گفتم این جلسه با اضافات عرض کنم اینکه مثال زدم این‌گونه جلسات مثل امتحان شهر می‌برند وقتی گواهی نامه رانندگی می‌دهند که بعد از آیین نامه امتحان شهری را هم بدهی بعد از امتحان شهر مرحله سوم است و آن رانندگی در شهر. در شهر بیفتاد به این فضا و رانندگی بکند این جلسات حکم آیین نامه را دارد مهمتر از اینها امتحان شهر و مهمتر از آن رانندگی در شهر است لذا تقاضا کردم و این‌گونه جلسات در گذشته زیاد بود الان کمتر شده مرسوم بود ۵، ۱۰، ۲۰ نفر از طلبه‌ها در مدارس جمع می‌شدند یک آقایی منبر می‌رفت موضوع معین می‌کردند آقایی که خطیب و سخنور بود گوش می‌کرد اشکالات را برطرف می‌کرد حتماً عزیزان این جلسات را داشته باشید خیلی مؤثر است.

مطلب سوم: منابع دست اول
مطلب سوم با اضافات عرض می‌کنم سراغ منابع دست اول بروید من تقاضا می‌کنم یکی از نواقص قاطبه سخنرانی‌های عمومی ما در فضای فضلای جوان این است که سراغ منابع دست دوم می‌روند من در جلسات که با دوستان دارم حتی در خرید کتاب می‌گویم کتاب نخرید مگر کتاب‌های دست اول کتاب‌های دوم ـ سوم ـ چهارم برای ما مناسب نیستند.

فقط منابع اولی در حدیث مثلاً سفینة البحار را بخرید. مستدرک سفینة البحار مرحوم آقای نمازی ـ میزان الحکمه ـ بحار الأنوار در تفسیر: المیزان، نمونه. در تاریخ: کتاب‌های تاریخی که هست یکی از اساتید از شهید بهشتی می‌فرمود که: آیت‌الله بهشتی تأکید می‌کرد که طلبه اگر می‌خواهد یک دوره تاریخ مختصر اسلام را بخواهد ببیند حتماً مروج الذهب مسعودی را ببیند در احوالان ائمه خوشبختانه الآن خیلی خوب کار شده موسوعه امیر المؤمنین ـ ‌موسوعه امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) پیامبر گرامی اسلام(ص) بالاتر از همه استفاده از نرم‌افزارهایی که هست اگر عزیزان از استفاده با این نرم افزارهای آشنا نیستند ضرر بزرگی است کاری ندارد و آشنایی و استفاده با این نرم افزارها آسان است با یکی دو جلسه حل می‌شود حتماً باید نرم افزارهای مختلفی که هست که با داشتن یک جستجو هزاران کتاب را در آن واحد برای شما بررسی می‌کند یک حدیث را پیدا می‌کند که قابل مقایسه با کارهای دستی نیست.

مطلب چهارم: تلاش فراوان
مطلب چهارم با اضافات این است که عزیزان همه اینها حرف است آنی که مهم است عمل است عمل یعنی تلاش و کوشش منظورم از عمل تلاش و کوشش است باور کنید بدون تلاش فایده‌ای ندارد مثال بزنم حاج آقای فرحزاد منبری خوبی هستند خیلی منبرشان پر حدیث است از ایشان سؤال کردم شما چه کرده‌اید؟ فرمودند: من سه مرتبه دوره سفینة البحار را با دوستانم مباحثه کردم کافی شریف، نهج البلاغه، را مباحثه کردیم کدام از ماها است که این کتاب‌ها را مطالعه کردیم حالا مباحثه بماند.

کار می‌خواهد منبر در بخش محتوا بدون کوشش و تلاش خوب نمی‌شود به نظر شما برای یک منبر و سخنرانی چقدر باید وقت گذاشت من خودم شنیدم که آقای دکتر رفیعی می‌فرمودند که من شبی که در حرم امام رضا(ع) منبر دارم شب قدر حساب کرده‌ام برای یک منبر ۲۰ ساعت مطالعه کردم این غیر از مطالعات قبل است امیداورم حمل بر تزکیه نباشد قطعاً این طور نیست متواضعانه عرض می‌کنم من برای موضوعی دو شب گذشته مطالعه‌ای داشتم از ساعت ۵ بعد از ظهر رفتم کتابخانه آمدم خانه ساعتد ۵/۱۱ شب بود خیلی هم خسته شدم یک کمی هم ناراحتی دیسک گردن و کمر دارم به قدری خسته شدم که شب خوابم نمی‌برد وقتی خوابم برد نیمه شب بیدار شدم در همان بیداری و خواب نذر کردم که فردا صبح مطالعه را ادامه ندهم چون قرار گذاشته بودم ۶ صبح دوباره مطالعه را ادامه بدهم توی خواب و بیداری از شدت درد نذر کردم فردا صبح مطالعه نکنم واقعاً این‌گونه نیست که انسان فکر کند با یک کتاب آماده سخنرانی از فلان آقا پیدا بکند، منبر آماده دیده بودید قدیم‌ها کتاب گفتار وعاظ بود با گفتار وعاظ کسی سخنران نمی‌شود کسی فکر کند با استفاده از سخنرانی دوستانی که الآن مطرح هستند سخنرانی فلسفی، رفیعی، فرحزاد و دوستانی که هستند با مطالعه یک منبرش خداقل باید ۲۰ ساعت غیر از مطالعات در این زمینه‌ها وقت گذاشت.

بنابراین تقاضا می‌کنم برای یک منبر باید ساعت‌ها تلاش و وقت گذاشت.

مطلب پنجم: انتخاب سبک واحد
مطلب پنجم که خیلی کلیدی است و تأکید می‌کنم این است که سبک‌ها متعدد است اگر بخواهم یک مطلب عرض بکنم آن مطلب این است سبک خودتان را شناسایی بکنید بعضی از منبرها عرفانی و تحلیلی، تاریخ ، تفسیر، مباحث کلامی، اخلاقی، بعضی‌ها معجونی از اینها است.

شما ببینید علاقه شما به کدام یک از این‌ها است شما الآن پای منبر نظری منفرد می‌نشینید بیشتر خوشتان می‌آید یا دکتر رفیعی، فرحزاد، نقویان، پناهیان هر کدام از این‌هایی که الآن مطرح هستند ببینید کدام را بیشتر می‌پسندید ذائقة خودمان را کشف بکنیم بالأخره انسان به همه سبک‌ها نمی‌تواند.

مطلب ششم: نیاز مخاطب
مطلب ششم نیاز مخاطب را پیدا کنیم خیلی مهم است. یک داستانی است نمی‌دانم شوخی است یا جدی می‌گویند در نجف منزل یکی از مراجع مضرات شراب‌خواری صحبت کرد مستمعین خسته شدند یکی کسی از پای منبر اعتراض کرد گفت برای چه خودت را خسته می‌کنی یک ساعت راجع به مضرات شراب‌خواری صحبت می‌کنی من این جمع را می‌شناسم ۱۰ شب منبر بروی این‌ها شراب‌خواری را ترک نخواهند کرد شما خودتان را زحمت نیندازید.

این مخاطب‌شناسی و نیاز مخاطب را دانستن خیلی مهم است سه تا راه دارد:

۱. سامانه پیامکی
خیلی آسان و بی‌خرج به برکت پیشرفت علم و صنعت یک سامانه پیامکی تأسیس بکنید شما الآن ماه رمضان در پیش دارید می‌خواهید یک ماه یا ۱۰ روز در یک جا سخنرانی بکنید شماره خودتان را بدهید به مردم هر کس هر انتقادی و پیشنهادی دارد به این شماره بزند شاید رویشان نشود صریحاً بگویند در نامه‌ها می‌گویند.

من شیراز بودم یک آقایی نامه‌ای داد به بنده، خیلی ناراحت شدم چقدر از معاصی که گرفتارش بوده را نوشته و گفته راجع به این‌ها صحبت بکنید ما گرفتار این گناهان هستیم.

اگر جایی می‌روم مستمعین من ۵۰ ، ۱۰۰ نفر در شب اول پیامک بدهند بهتر می‌دانم به چی علاقه دارند و نیازشان چیست حتی نه فقط پیشنهادات در آن جلسه هم گفتم اگر برنامه سمت خدا برنامه موفقی هست یک علتش ارتباط با مخاطب دارد من واقعیت عرض می‌کنم برای هفته آینده من نمی‌دانم چی باید بگویم هنوز پیام‌های هفتة گذشته را مطالعه نکرده‌ام تا مطالعه نکنم نمی‌دانم مردم راجع به بحث گذشته چی گفته‌اند پسندیده‌اند یا نه گفتند بیشتر بگوید یا کمتر حرف من اشکال داشته سؤال ایجاد کرده آن‌ها را باید مطالعه بکنم تا موضوع بحث هفته آینده را مشخص بکنم.

بحث کلی مشخص است (سیره تربیتی امیرالمؤمنین(ع)) ولی باور بفرمایید تا اینجا مردم ما را در یک سیری حرکت داده‌اند یک مطلبی را مطرح می‌کنی می‌بینی که هزار تا پیامک آمده که این مهم نبود این خیلی مهم است بیشتر ادامه بدهید سؤال در ذهن مردم ایجاد شده.

من تقاضا می‌کنم تأسیس سامانه پیامکی مخصوصاً جلساتی که طولانی یک ماهه یا ۱۰ روزه است.

۲. دادن جایزه
راه دوم جایزه بدهید. بنده خودم در بعضی از شهرستان‌ها عملی انجام داده‌ام گفتم هرکس بهترین موضوع را پیشنهاد بدهد جایزه می‌دهم.

۳. پرسش و پاسخ
راه سوم پرسش و پاسخ. آخر جلسه چند دقیقه‌ای چون می‌دانید منبرها نباید طولانی باشد. ۴۰ ـ ۴۵ دقیقه بیشتر خسته کننده است ولی پرسش و پاسخ اشکال ندارد شما ۴۵ دقیقه سخنرانی بکن یک ساعت بگویید پرسش و پاسخ هر کس دوست داشت می‌ماند و هر کس نه، می‌رود. پرسش و پاسخ خستگی هم ایجاد نمی‌کند از این سه راه حتماً نیاز مخاطب را پیدا بکنم.

با کمال تواضع عرض می‌کنم در جلسات فراوانی از خود بنده سؤال می‌کنند می‌خواهیم برویم فلان شهرستان موضوع سخنرانی‌تان را بگویید بنویسیم من گفتم تا نیاییم مخاطب خودم را نبینم موضوع اعلان نمی‌کنم اگر سابقه جلسه را دارم خوب هیچی اگر سابقه جلسه را ندارم چند درصد جوان، پیرمردها، خانم‌ها هستند، نیستند جوان‌ها سطح علمیشان اگر آدم می‌تواند قبلاً اینها و خیلی خوشم آمد ایشان ۱۰ تا سؤال از من پرسید: ـ جمعیت چند نفر است؟ ـ سطح تحصیلات؟ ـ سخنرانان قبل از من؟ ـ موضوعات مطرح شده؟ ـ از کی بیشتر استقبال شده؟ ـ چه موضوعی بیشتر استقبال شده؟ ـ نیاز مردم چیست؟ خیلی آدم با سلیقه‌ای است قبل از اینکه برود سخنرانی مخاطب خودش را پیدا می‌کند. یا پیدا کنیم اگر نمی‌توانیم اگر نمی‌توانیم حتماً با مخاطب‌شناسی.

مطلب هفتم: تقویت محفوظات
محفوضات را تقویت بکنم، محفوضات خیلی کمک می‌کند یک حدیث، خطبه از حفظ خواندن جذابیتش خیلی بیشتر است تا از روی کتاب خواندن.

در گذشته رسم بود وقتی طلبه‌ها تبلیغ می‌رفتند ماه رمضان همة خطبه شعبانیه را حفظ بودند (قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللَّهِ‏ بِالْبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ …)[۱]، نامه سوم (شقشقیه) را همه حفظ بودند ـ‌ نامه ۴۵ امیر مؤمنان به عثمان‌بن‌حنیف (اما بعد یابن حنیف…) خطبه فدکیه همه حفظ بودند ـ خطبه حضرت سجاد (ع) اینها جزء اولیات منبر بود خیلی کمک می‌کند من باز متواضعانه عرض می‌کنم حمل بر تعریف نشود من خودم از بهترین سخنرانی‌هایم در بحث فاطمیه خطبه حضرت زهرا(س) است چون حفظ کرده‌ام.

آدم وقتی از حفظ می‌خواند خیلی جذاب می‌شود در هر صورت محفوضات خود را در احادیث، اشعار، آیات زیاد بکنیم؛ ولی در عین حال اگر حفظ نیستیم مردم را از خیر آیات و روایات محروم نکنیم. از رو بخوانیم آدم اگر بخواهد یک ساعت منبر برود مطالب خوب هم بگوید محفوضات خوبی نداشته باشد باید از رو بخواند اگر از رو هم نخواند واقعاً خراب می‌شود.

همین مثالی که جلسه قبل زدم دوباره بیان بکنم همین مثلاً سخنرانی اخیری که مقام معظم رهبری داشتند نیم ساعت سخنرانی ایشان را شبکه‌ها پخش کردند نمی‌دانم دقت کردید یا نه بنده خودم دقت کردم ابشان تمام مباحثشان را یادداشت کرده بودند (همیشه یادداشت می‌کنند) اگر دقت بفرمایید حتی بعضی از کلماتشان را ایشان نگاه می‌کردند و بیان می‌فرمودند بالاخره کار حساس و مهمی است دنیا راجع به واژه ایشان حساب می‌کند که مثلاً واژه ایشان در رابطه با آل سعود فرمودند جنایت کار بین‌المللی یا فرمودند جنایت‌کار (جنایت‌کار جنگی) ایشان یادداشت می‌کنند چه اشکالی دارد وقتی رهبر، مراجع، از رو نگاه می‌کنند چه اشکال دارد ما بد بدانیم عیب بدانیم خجالت بکشیم خیلی‌ها خجالت می‌کشند.

نوشته هم آماده می‌کند رویشان نمی‌شود دست بگیرد. حفظ کردن خیلی خوب است ولی خودمان را محروم نکنیم و این هم یادتان باشد در اثر اینکه آدم یک، دو، سه، چهار، بار از رو بخواند حفظ می‌شود فراوان فراوان دوستان می‌فرمایند که شما حافظه‌تان زیاد است چگونه حفظ می‌کنید من اعتراف می‌کنم که اتفاقاً حافظه‌ام قوی نیست و تقریباً هیچ متنی را نشده بنشینم و حفظ بکنم ولی راست می‌گویند خیلی چیزها در محفوظاتم است. چرا؟ به دلیل اینکه دو سه بار از رو خواندم حفظ شدم. شما حدیثی را در ۳، ۴ بار از رو بخوان دفعه ۵ حفظ می‌شود از این طریق محفوظات را می‌شود تقویت کرد.

مطلب هشتم: رابطه صمیمی با مخاطب
ارتباط صمیمی با مخاطب مهم‌تر از موعظه ما مطالب ما ارتباط و صمیمی با مخاطب است دیروز یک جلسه‌ای با کارشناسان سمت خدا داشتیم تقریباً دو ماه یک بار جلسات طولانی ۴ ـ ۵ ساعته داریم تهیه کننده برنامه که بسیار موفق و رسانه‌شناس و دین‌شناس هستند ایشان گلایه می‌کردند از یکی از برنامه‌های رادیو معارف می‌گفتند این برنامه سه سال دارد اجرا می‌شود هنوز یک بار کارشناس به مجریش اسم مجری را نبرده ولی خود ایشان در برنامه‌هایی که داریم می‌گویند آقا شما اسم بیاورید لبخند بزنید با مخاطب ارتباط برقرار بکنید تحویل بگیرید.

این ارتباط صمیمی با مخاطب مهمترین مطلب است البته این‌ها در کارهای رسانه‌ای یک راه کار دارد در جلسات عمومی راه کارش وقت گذاشتن برای مردم است متواشعانه عرض می‌کنم عزیزانم با یک ساعت در جایی سخنرانی داریم حداقل یک ساعت قبل و بعدش باید با مردم باشیم ارتباط با مخاطب تأثیر کلام ما را بیشتر می‌کند. مثال ساده بزنم مردم اطلاعات دینی‌شان کم نیست خیلی از چیزها را می‌دانند اما همین حرف مردم مگر نمی‌دانند ربا حرام است چرا می‌دانند ولی همین ربا حرام است را وقتی شهید دستغیب (ره) می‌گوید: طرف می‌لرزید همان‌جا توبه می‌کرد مرحوم کافی می‌گفت: طَرَف توبه می‌کرد. چرا؟ چون راه نفوذ در مخاطب را پیدا کرده. منبر، سخنرانی فقط اطلاعات دادن به مردم نیست مردم می‌دانند رباخواری حرام است اگر من توانستم این حرف را جوری برسانم با آن رابطه‌ای که با مخاطب برقرار کرده‌ام دَرَش تحول ایجاد بشود.

من خودم مخصوصاً عرض می‌کنم جلساتی که الآن گاهی در گوشه و کنار دارم جلساتی که فقط بروم سخنرانی بکنم از این در وارد و از آن در بیرون بروم نمی‌پسندم سعی می‌کنم جلسه را قبول نکنم این جلسه نشد که من از دَر بیایم ۴۰ دقیقه صحبت بکنم بروم چه فایده‌ای دارد مخاطب حرف دارد سؤال دارد، درد و دل دارد، مخصوصاً توی جلسات هفتگی و جلسات ماه رمضان و دهگی کاری بکنیم با مخاطب‌مان ارتباط برقرار بکنیم.

مطلب نهم: گفتن مطالب جدید
نو گفتن است. تقاضا دارم از منبرها و داستان‌های تکراری بپرهیزید. گاهی قصه‌ای را می‌گوییم در منبرمان که مستمع نه تنها شنیده و بلده، بلکه اختلاف نسخه داستان را هم بَلد است. منبر ما را لطمه می‌زند. از داستان‌های معروف و اخلاقی زیادی که گفته شده اگر احتمال می‌دهید تکراری است نگویید آن‌قدر داستان‌های خوب داریم، ولی عرض کردم: وقت می‌خواهد.

گاهاً سؤال می‌کنند که این داستان‌های جدیدی را که می‌گویید از کجا پیدا می‌کنید باور کنید کار سختی است الآن حدیث و آیه پیداکردن کار سختی است با نرم‌افزار می‌توانیم زود به دست بیاوریم ولی داستان پیدا کردن از علماء، داستان‌های خوب و سازنده که سازندة انحرافی نداشته باشد (مطلب اضافی نداشته باشد) خیلی سخت است بنده بعضاً یک کتاب را تماماً مطالعه می‌کنم بعضاً یک داستان درش پیدا می‌کنم. تلاش می‌خواهد و زحمت می‌خواهد تکراری گفتن خوب نیست.

معرفی کتاب داستان برای منبر
من چند تا کتاب در رابطه با داستان خوب است:

۱ـ کتاب آیت‌الله خرازی از عالم غیب (۴۰۰ داستان).

۲ـ آیینه صدق و صفا خاطرات آیت‌الله اراکی.

۳ـ سر دلبران خاطرات مرحوم آیت‌الله حائری.

۴ـ فضیلت‌های فراموش شده داستان مرحوم آخوند ملا عباس تربتی است.

۵ـ الکلام یجر الکلام آیت‌الله احمد شبیری زنجانی.

۶ـ مردان علم در میدان عمل (۶ یا ۷ جلد است) حرفهای خوب زیادی دارد.

آقای عالی کسی است که منبرهایش داستان زیادی دارد من خودم ماه رمضانی در جایی تبلیغ داشتم (به خود آقای عالی هم عرض کردم) خیلی وقت داشتم ۵ جلد کتاب ایشان (بحثی در رسانه داشتند به نام یاد مرگ) را همراه خودم بردم تمامش را مطالعه کردم و بیشتر هم به خاطر داستان‌هایش مطالعه کردم و به خود ایشان هم گفتم چون من رمضان رفتم ایشان هم محرم می‌خواستند بروند آنجا گفتم محرم می‌روید یادتان باشد از این ۵ جلد چیزی نگویید چون من همه‌اش را ماه رمضان گفته‌ام و تکراری می‌شود یک چیز دیگر بگویید.

این کتاب‌هایی که از سمت خدا از ما منتشر شده من هر چه داستان داشتم در این کتاب‌ها آورده‌ام. مخصوصاً جلد حوادث قیامت و نداهای الهی در قیامت که در این کتاب بحث‌های ابتکاری صورت گرفته است بنده به روایاتی برخورد کردم که در قیامت عده‌ای را به عنوان شاخص خوبی و بدی صدا می‌زنند شاخص‌های خوبی و بدی ۲ جلد وعده‌های الهی به صابران که پر از حدیث است.

یک سالی سیره امیرالمؤمنین گفتیم که خیلی داستان زیاد گفتیم که به نام سیره علوی چاپ شده کتاب‌های دکتر رفیعی بسیار مفید و عالی است ولی ایشان داستان محور نیست.

پس نو بگوییم، تکراری نباشد. در صورت تکرار بودن شنونده حواثش پرت می‌شود و به این زودی برنمی‌گردد شما شنونده را از دست بدهید باز گرداندنش سخت است.

مطلب دهم: گل منبر، دقیقه‌های اول
گل منبر ما دقایق اول منبر ما است فراوان شنیده‌اید مستمع در دقایق اول جذبش خیلی بیشتر است به مرور کم می‌شود. بنابراین در دقایق اول باید مواظب بود. مقدمه را طولانی نکنیم خطبه طولانی نشود. بنده به استماع سخنرانی خیلی علاقه دارم بگویم هزاران هزار سخنرانی گوش کرده‌ام اغراق نباشد اصلاً لذت می‌برم؛ چون انسان وقتی سخنرانی گوش می‌دهد یا خوب است که استفاده می‌‌کند یا بد است که عبرت می‌گیرد خیلی بد است که خطبه، مقدمه، صلوات اول و دوم ۵ دقیقه طول بکشد شما ۳۰ دقیقه می‌خواهی سخنرانی بکنی برای سلامتی کی و کی … صلوات. دوباره، صلوات دوم، سه باره، صلوات سوم و تعارفات. خوب منبر تمام شد دیگر پس عمده گُل منبر ما دقایق اول است مواظب باشیم.

مرحوم آقای فلسفی (ره) نگاه کنید حضرت زهرا(س) و حضرت زینب (س) هر کدام یک خطبه خوانده‌اند چون خطبة حضرت زهرا(س) طولانی است پس مقدمه‌اش هم طولانی است؛ اما حضرت زینب (س) چون خطبه کوتاه دارند مقدمشان هم کوتاه است (بسم‌الله و الصلاة علی ابی) تمام شد.

مطلب یازدهم: روش انتخاب موضوع
مطلب یازدهم که سؤال خیلی از دوستان است و آن اینکه مطالبی که فرمودید خوب است ولی ما نمی‌دانیم موضوع را چگونه انتخاب بکنیم اولاً ببینید این در آغاز راه طبیعی است و اشکالی هم ندارد شما در اوائل از کسی موضوع را بگیرید که پسندیده‌اید (سبکی را که دوست دارید) تا وقتی که راه بیافتیم برای همیشه نه.

برای اینکه کلی نیاشد مثال بزنم: ماه رمضان در راه است باید از الآن آمده شد روز اول رمضان تصمیم بگیریم برای موضوع آن منبر به درد نمی‌خورد.

از الآن باید برنامه‌های ماه رمضان را ببندیم به نظرم آن کاری که بنده سال‌ها انجام داده‌ام (خوب بحث تجارب تبلیغی است) نمی‌گویم مفید یا صحیح است من سال‌ها است ماه رمضان سه دهه، سه تا عنوان قرار می‌دهم. بهترین کار در ماه رمضان قرآن است. می‌گویم دهة اول اخلاق در قرآن. دهة دوم: امامت در قرآن(مباحث اعتقادی). دهة سوم: معاد در قرآن. اولاً ماه رمضان است و محور قرآن و تفسیر قرآنی. در تفسیر هم دقت داشته باشیم که تفسیر موضوعی بگوییم تفسیر ترتیبی کار دستمان می‌دهد فرض بفرمایید تفسیر سوره انفال می‌خواهیم بگوییم شب اول باید همه انفال را توضیح بدهی نمی‌شود که بگذری حالا چه فایده دارد برای مخاطب عام ما تفسیر ترتیبی مشکل است. تفسیر موضوعی بهتر است.

البته همراه با مسائل اخلاقی باشد. عزیزان مشکل ماهواره، امروز مشکل جدی است. مشکل بدحجابی مشکل جدی است. مشکل طلاق، گناهان کبیره که جوان‌های ما مبتلا هستند مشکل جدی می‌باشند که باید در لابه‌لای بحثمان بیان شود. نمی‌گویم همه‌اش اخلاقیات باشد باید اطلاعات دینی مردم بالا برود ولی مسائل اخلاقی از همه بالاتر است.

مطلب دوازدهم: نقد منبر
مطلب دوازدهم که کلیدی است بهترین نقد کننده سخنرانی ما چه کسی است؟ خودمان هستیم.

من نشده جلسه‌ای سخنرانی بروم و سخنرانیم را ضبط نکنم. دیگران و دوستان ما می‌توانند سخنرانی ما را نقد بکند و حتماً این کار را بکنیم (بنده از قیدم از دوستان هم‌دوره خودم تقاضا می‌کردم حتی هدیه‌ای هم می‌دادم و می‌گفتم بیاید پای منبر من و منبر من را نقد بکنید). همین الآن هم که برنامه رسانه را می‌روم به چند نفر از دوستان نزدیک پیامک می‌زنم که آقا غلط‌گیری فراموش نشود به دوستانی می‌سپارم برنامه را ببینید و اشکالاتش را بگیرید.

نقد یک متخصص غیر از عوام است اگر جایی تبلیغ می‌روید و چند تا عالِم هستید و زمان هم اجازه می‌دهد حتماً پای منبر بروید و منبر هم دیگر را نقد بکنید.

مطلب سیزدهم: خلاصه‌نویسی منبر
خیلی از دوستان سؤال می‌کنند که منبر را چگونه به حافظه بسپاریم یادمان می‌رود. راه حل خلاصه‌نویسی منبر است.

مطلب چهاردهم: حفظ نوشته‌های منبر
نوشته‌هایمان را گم نکنیم حیف است مطالب خوبی را که جمع می‌کنیم از دست بدهیم بعداً پشیمان می‌شویم.

[۱]. الأمالی( للصدوق)، ص ۹۳ ، المجلس العشرون

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group