سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

انتقال تجارب تبلیغی | استاد انصاریان (۳)
بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصلاة و السلام علی‏ سید الأنبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا أبی القاسم محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین

بخش اندکی از مطالب گذشته باقی مانده با ذکر دو سه مصداق برایتان عرض می‌کنم.

روحانی به ویژه ما که پیرو مکتب اهل بیت(ع) هستیم، مکتبی که تنها مکتب حق است. نه اینکه باید برای هدایت مردم نجات مردم و ساختن سپر برای مردم در برابر این هجوم سنگینی که در رزوگار ما به دین، دارد می‌شود.

احساس مسئولیت بکند، نه، بلکه باید خود را در پیشگاه پروردگار عالم مسئول ابلاغ دین و پیام دین و رفع شبهات بداند. در این زمینه از تنبلی و کسالت و بی‌حالی به شدت باید بپرهیزد و تا پایان عمر بدون بازنشستگی تا زمانی که بدن و فکر کمک می‌دهد به کار انتقال دین، دین درست و دین بر اساس قرآن و روایات اهل بیت(ع) بپردازد.


حکایت سید محمدحسن غریب شاه (شاهی)
یک وقتی من شعری را از امیرالمؤمنین(ع) ‌سیزده یا چهارده ساله بودم شنیدم که مفاهیم آن شعر را بعداً در مسافرت‌هایم یافتم افریقای جنوبی سفری داشتم که مسیر هوایی حدود ۱۱ ساعت است سه شهر مهم دارد ژوهانسبورگ، پروتریا، کیپ تاون هر سه شهر را من رفتم چون سخنرانی برای شیعیان آن منطقه داشتم وقتی که رفتم کیپ تاون (که در ساحل اقیانوس اطلس و اقیانوس هند است).

در آنجا به من گفتند در کوهستان‌های این شهر تقریباً در قله یکی از تپه‌های کوهستان یک قبر است برویم زیارت با دوستان رفتیم مقبره آبادی بود با چهار تا گلدسته بود و حرم و جداً پر از معنویت قبر یک آخوند بود به نام سید محمدحسن غریب شاه یا غریب شاهی اصالتاً‌ از سرزمین هند است بر اثر نشاط و تحرک و شدت تبلیغات دین انگلیسی‌ها او را از هند به ژوهانسبورگ تبعید می‌کنند که در آن زمان پایتخت آفریقای جنوبی بوده و آفریقا هم تحت نظر دو گروه بود فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها.

خوب حساب بکنید از خود هند تا آفریقای جنوبی الان با هواپیما شاید نزدیک ۱۲ ساعت باشد حدود ۱۰ هزار کیلومتر و آن وقت هم که ماشین و هواپیما نبود این روحانی را با کشتی می‌آورند به ژوهانسبورگ اصلاً‌ آرام نمی‌گیرد بلند می‌شود بین این سیاه‌پوست‌ها می‌چرخد اعتقادات حقه را، اخلاق حسنه را، عمل صالح را، جا که نداشته توی کوچه، توی خیابان و توی خانه‌هایشان تبلیغ می‌کند وقتی انگلیسی‌ها در آفریقای جنوبی فعالیتش را می‌بینند با قاطر یا با اسب می‌بندندش و می‌اندازندش روی مرکب ۲۰۰۰ کیلومتر تقریباً چون ما با هواپیما از ژوهانسبورگ تا کیپ تاون با سرعتی نزدیک ۹۰۰ کیلومتر در ساعت حدود دو ساعت رفتیم می‌آورندش حالا آن ۲۰۰۰ کیلومتر آن هم با قاطر یا اسب دست و پا بسته چقدر طول می‌کشد باید آن زمان را حساب کرد که مرکب حیوانی در روز چقدر می‌توانسته برود شب‌ها هم که راه نمی‌رفتند.

همین‌جا که محل دفنش است دست و پا بسته می‌آورند و می‌اندازندش که حیوانات آن جنگل گراز، خرس، شیر، گرگ بخوردش و انگلیسی‌ها خیالشان راحت بشود و برمی‌گردند ایشان با چه وسیله‌ای این طناب‌ها را و وسایلی را که به ایشان بسته‌ بودند را از خودش باز می‌کند که باید بگوییم این‌قدر این طناب‌ها را به این سنگ‌ها و خارها با بدنش مالیده تا نازک شده و پاره شده و از دل جنگل در تقریباً اوائل قرن هفدهم حدود سیصد سال پیش که نه برق بوده نه ماشین بوده نه وسائل ارتباط جمعی، می‌آید در شهر کیپ تاون بعد از مدتی که انگلیسی‌ها می‌آیند کیپ تاون می‌بینند که این آقا شیخ یا سید مسجدی درست کرده مدرسه‌ای درست کرده طلبه‌ای درست کرده منبری درست کرده و چون دیگر نیروی قوی شده بود نتوانستند کاری بکنند و بعد از مرگش هم بردند همان جایی که انداخته بودند حیوان‌ها بخورندش دفنش کرده‌اند که ما فیلم قبرش و منطقه‌اش را گرفتیم و آوردیم قم.

خوب این یک آخوند یعنی ببینید چه قدر خودش را مسئول می‌دانسته که از دیار خودش حدود ۹ الی ۱۰ هزار کیلومتر پرتش می‌کنند و بعد هم در ژوهانسبورگ چه قدر در مضیقه قرار می‌دهند و بعد هم با دست و پای بسته می‌آورندش کیپ تاون می‌اندازندش توی جنگل حیوان‌ها بخورندش ولی از مسئولیتش دست نمی‌کشد.

این را می‌گویند آخوندی که هم خدا را باور کرده بود و هم قیامت را باور کرده بود و این باور یقینی و شدیش هم مربوط به قرآن کریم و اهل بیت(ع) است ما می‌رویم تبلیغ خانه می‌دهند، پول می‌دهند، احترام به ما می‌گذارند، دست ما را می‌بوسند، صد جور التماس دعا می‌گویند خوب ما چه عذری پیش پروردگار مهربان عالم داریم در قیامت اگر ما را با این سید محمدحسن قریب شاه روبه‌رو بکنند خوب من خودمم که این مسائل را دیدم الان که وارد ۷۰ سال سن شدم از خانواده گرفته تا دوستان واقعاً‌ مؤثر هستند که من خودم را از منبر بازنشته بکنم دیگر این شهر و آن دیار و تهران این‌ها را نروم ولی من نمی‌توانم بپذیرم.

چرا وقتی که به من می‌گویند کار را تمام کن من به ذهنم می‌آید که الان قیامت است و دادگاه است و پروردگار عالم به من می‌گوید اندکی علم دین بهت دادم یک زبان روانی هم بهت دادم به چه علت بندگان من را رها کردی این رها کردن گناه است این رها کردن معصیت است.

حکایت واعظی در تهران
یک واعظی بود در تهران خیلی معروف نبود چون مایه‌ی علمی زیادی هم نداشت تا اویل لمعه بیشتر نخوانده بود اما حدود ۶۵ سال منبر نصیحتی رفت یعنی خیلی خوب مردم را نصیحت می‌کرد.

این دیگه در حدود ۸۰ سالگی نخاعش کار نکرد و از پا در آمد من می‌رفتم به دیدنش آدم خوب و متدینی بود ولی اصلاً‌ منبرهایش را ترک نکرد یعنی بلافاصله یک ماشین ون کوچک خرید که با ویلچر از توی خونه می‌آوردند و می‌گذاشتند توی ون و می‌رفت به منبرهاش تو هم نمی‌توانست برود چون هم از پله نمی‌توانست برود و هم از منبر یک میکروفون بی‌سیمی بهش می‌دادند وقت منبر از توی ماشین قشنگ منبر می‌رفت یعنی آن سه ربعی را که باید منبر می‌رفت خیلی هم باحال و با نشاط و خوب هم روضه می‌خواند خوب هم گریه می‌کردند این قسمت را هم نتوانست ادامه بدهد دیگه تقریباً افتاد روی تخت و دیگر نمی‌شد با ویلچر ببرند با تختش منبر می‌رفت.

این باید در روحیة ما گُلِش شکفته بشود که مردم ما در معرض انواع خطرات فکری و اعتقادی و اخلاقی‌اند و این هم بر عهده ما است که به قول وجود مبارک امام صادق(ع) خطرزایی بکنیم و اگر این کار را نکنیم مسئول هستیم برای خطرزایی هم باید مطالعة خوب داشته باشیم یعنی باید مایه‌های کاربردی نورانی قرآن و روایات اهل بیت(ع) را ببریم روی منبر و از مسائلی که از خودمان هستند و نمی‌توانیم بهشان یقین پیدا بکنیم شل و سست است بنیان ندارد و با قرآن نمی‌سازد پرهیز داشته باشیم.

حکایت تاجر قمی
یک تاجری از همین قم حدود ۵۰۰ سال پیش جنس می‌برده تایلند و یک پسری به نام شیخ علی داشت که طلبه بود. پسرش یک بار به باباش می‌گوید که من را هم با خودت ببر تایلند. می‌گوید باشه بلند شو برویم این تک پسر از مادرش خداحافظی می‌کند با پدرش به عنوان سیاحت می‌رود تایلند در آنجا می‌بیند که تمام مردم بت پرستند پدر وقتی جنس‌هایش را می‌فروشد و جنس تایلندی می‌خرد و می‌خواهد برگردد.

پسر می‌گوید پدر من یک دقیقه هم وظیفۀ برگشتن به قم را ندارم همین مقداری که درس خواندم باید اینجا بمانم و مردم را نجات بدهم خیلی هم کار می‌کند خیلی هم مردم بهش ارادت پیدا می‌کنند و خیلی هم وجهه اجتماعی در جنوب آسیا پیدا می‌کند تا به نخست‌وزیری مملکت می‌رسد یعنی شاه تایلند می‌بیند این نیروی عقلی، فکری، علمی و یک نیروی با محبت و یک نیروی عاطفی است می‌تواند برای این مملکت کار بکند.

برادرانی اگر باشند که به تایلند رفته باشند به اندازه حضرت عبدالعظیم تهران ایشان حرم، مقبره، مسجد، بالاسر و خیلی هم زایر دارد از آن مناطق آسیا و محرم‌ها در آن منطقه دسته که شیعیان که محصول کار همان ایشان است یعنی نسل به نسل شیعه مال همان یه شیخ است دسته‌ها و عزادارها محل تمام شدن عزاداریشان حرم این بزرگوار است.

ما توی اصحاب هم از این‌ها داشتیم ابوذر سه ماه تبعید به شام بود فقط تحملش نکردند فرستادن به مدینه و بردند به ربذه. محصول سه ماه بودنش یک تعداد شیعه بودند که این‌ها رشد کردند شما به ۶۰ جلد کتاب اعیان الشیعه مرحوم سید محسن جبل عاملی مراجعه بکنید از برکت ابوذر تا الآن که حزب الله لبنان شکوفا شده و عالمان بزرگی مثل سید شرف الدین مثل صاحب وسائل الشیعه حکیمان بزرگی عارفان بزرگی، عارف مکتب اهل بیت(ع) این‌ها محصول سه ماه تبلیغات ابوذر بودند این اندک مطلب مانده بود از بخش‌های گذشته‌ای که برایتان عرض کرده بودم.

تاریخ شروع بی‌دینی
یک مطلبی را هم از ۱۵ مطالبم امشب بگویم که به نظر بنده توی این ۱۵ مطلب برای ما بسیار بسیار حائز اهمیت است؛ ولی قبل از اینکه بگویم یک جملة زیبا که تجربه تاریخ نشان داده برایتان عرض بکنم و آن این است که بی‌دینی در کرۀ زمین از کی شروع شده است؟

یعنی تاریخ شروع بی‌دینی، لائیک شدن، دهری شدن، ماتریالیست شدن، مشرک شدن از کی شروع شده است؟

از زمان بددینی دین‌داران بی‌دینی ازدل بد دینی دین‌داران در آمده است یعنی دین‌دار دیدند که خودش مسائل دین را خیلی خوب بلد بوده ولی در عمل نه نمره‌اش صفر بوده خیلی خوب می‌آمده اخلاق را بیان می‌کرده ولی خودش آدم بد اخلاقی بوده خیلی خوب می‌آمده مسائل تربیتی را مطرح می‌کرده ولی خودش آدم بی‌تربیتی بوده و این بی‌دینی از توی خونه‌ها شروع شده است.

یعنی در جامعه رخ نشان نداده است یا پدر دین‌دار بد دین یا مادر دین‌دار بد دین اثر منفی روی بچه‌هایشان گذاشته‌اند یا شوهر دین‌دار بد دین اثر منفی روی همسرش گذاشته این را خیلی ما باید دقت بکنیم که توی خانه و در بین مردم خوش دین باشیم نه بد دین یعنی مردم وقتی ما را می‌بینند نمی‌گویم ۱۰۰ درصد، ۱۰۰ درصد که توقعی نمی‌رود؛ ولی ۷۰ یا ۸۰ درصد از قیافه ما، از حرف زدن ما، عمل ما، رفتار ما، کردار ما، زنان و بچه‌های ما، مردم پای منبرهای ما، مردم کنار محراب ما، دین را ببینند این خیلی مهم است.

در این زندگی اولاً: زندگی مادی ما باید مادون مردم باشد؛ ثانیاً: معنویت ما باید مافوق مردم باشد. ما از نظر تقوا و دین‌داری باید بالا باشیم که پایینی‌های جامعه را بتوانیم بالا بکشیم اما اگر پایین باشیم و کنار آنها و مثل آنها دیگر بالایی وجود ندارد که ما بالایشان بکشیم و اگر خدایی نکرده نه نمره‌یمان از آنها کمتر باشد مردم دین‌گریزی شوند مردم از دین خدا فراری می‌شوند.

ما یک سلسله روایات در اصول کای داریم که عمق این روایات و آن نقطه مهم روایات این است که مردم را دین گریز نکنیم یعنی ما باید افعال و رفتار و منش‌مان به‌گونه‌ای باشد که در جامعه بد معرفی نشویم با تقصیر، خلاف‌کار معرفی نشویم با تقصیر کنار ما دیگر میلیارد و بالای میلیارد را مردم مطرح نکنند ادعاهای بی‌جا نکنیم فردی باشیم که از نظر زندگی مادی مادون مردم و مافوق مردم باشیم در امور معنوی اگر این گونه باشیم یقیناً اثر مهمی در جامعه خواهیم داشت من در این ۳۰ یا ۴۰ ساله اخیر قبلش که همچنین مراجعاتی نداشتم خیلی از خانم‌های باوقار و محترم نامه نوشته‌اند به من از نامه‌هایشان پیدا بود که می‌گویند کلام، صفت متکلم است که این‌ها روی حساب عشق به دین با طلبه ازدواج کرده بودند.

از اول انقلاب به بعد ولی بعداً دیدند اونی که در ذهنشان بوده که طلبه ملائکه است طلبه عرشی است، طلبه خیلی با تقواست طلبه خیلی خوش اخلاق است همه را بر عکس دیده‌اند خدا شاهد است از طریق خانواده‌ام گاهی می‌فهمیدم که همسر یک آدم متدین از بددینی همسر از دین گریز پیدا کرده و رفته بد حجاب شده و رها کرده این زندگی را.

خوب این را قیامت چی باید جواب داد واقعاً مردم همه چیز ما را زیر ذره بین دارند ما نیازی نداریم که عبای دو میلیون تومانی بپوشیم نیازی نداریم که کفش آنچنانی بپوشیم ما که ۵۰ سال روی منبر رفتیم همیشه پولش هم بوده ولی با ارزانترین عبا و قبای ایرانی و ارزانترین کفش چرا ۲ یا ۳ بار برای من عبای خاشیة ۲ یا ۳ میلیون تومانی در همین ۲ یا ۳ سال هدیه آوردند ما هم بخشیدیم به آنهایی که می‌توانستند با این عباها به سر ببرند.

حکایت آقای راشد معروف
خدا رحمت کند مرحوم آقای راشد معروف را که ۲۵ سال شب‌های جمعه توی رادیو سخنرانی داشت می‌گفت یک بار رفتم تربت، تربت حیدریه دِهِمان، ده کاریز به دیدن پدرم آخوند ملا عباس تربتی که خود ایشان به قلم خودشان شرح حال پدرش را نوشته‌اند که اگر خودشان با چشمش احوال پدر را ندیده بود یکی دیگری می‌خواست برایش تعریف بکند باور نمی‌کرد.

خواندن کتاب فضیلت‌های فراموش شده بر ما طلبه‌ها واجب است. می‌گوید پدرم وقتی که رفتم خوب من استاد دانشگاه تهران بودم عمامة‌ژوژت و عینک پنس و کفش ورنی و لباده اتو کشیده عبای قیمتی بابایم من رابه این ریخت ندیده بود به من گفت حسین علی من تا تربت می‌خوام بروم (من آن خانه را رفته‌ام دیده‌ام) از آنجا تا تربت ۱۵ کیلومتر است و ایشان با اُلاغ می‌آمدند چون ماشین نبود نصف راه را سواره و نصف راه را پیاده چون می‌گفتند اُلاغ هم حق استراحت دارد حتی زمستان‌ها توی برف نصف جاده را پیاده می‌آمدند گفت آمدیم تربت رفتیم به کاروانسرا.

گوشه کاروانسرا پالان دوزی بود رفت، سلام کرد به پالان دوز خیلی احترام کرد و گفت پالان اُلاغ من را اصلاح کردی گفت بلی آقای راشد یا آخوند ملا عباس این پالان اصلاح شده شماست پدرم هم پیر بود برگشت به من گفت حسین علی پالان را بردار ببریم بیرون کاروانسرا و بعد روی الاغ بگذاریم و ببریم من یک مقدار معتل شدم استاد دانشگاه این لباس من پشت رادیوی ایران هنوز هیچ آخوندی صحبت نمی‌کرد پالان بردارم خودش پالان را برداشت و گذاشت روی کولش و راه افتاد هر کار کردم گفت نه عزیز دلم خودم می‌آورم اما توی دنیا لباسی را بپوش که ارباب تو نباشد و تو نوکر لباس نباشی یک زندگی بکن که کل زندگی را از پشت سر دنبال خودت به طرف پروردگار عالم بکشی نه اینکه تو به ایت طرف کشیده بشوی.

یک داستانی هم از ایشان نقل بکنم این را من به دو واسطه نقل می‌کنم شهرداری تهران قبلاً در میدان توپخانه بود ساخت زمان رضاخان بود آقای راشد خانه‌اش طرف‌های همین بهارستان و خیابان ایران بود شهرداری می‌خواست یک خیابان بکشد به تمام خانه‌ها اخطار کرد که بیایند پول خانه‌هایشان را بگیرید سند بیاورید به نام شهرداری بشود بروید جای دیگر و با اینکه زمان شاه بود ایشان می‌فرمایند که پول خانه‌ها را به قیمت دادند یک بار هم به ایشان اخطار کردند که خانه شما قیمتش این مقدار است بیایید سند بیاوید پولش را بگیرید خانه را واگذار کنید آقای راشد نرفت بار دوم اخطار کردند حالا اخطار کننده کی است یک مهندس یهودی و متعصب در یهودیت که این مهندس یهودی بعد یک مؤمن درس حسابی شد یک مؤمن واقعی که همان واسطۀ دوم من بهش می‌گوید تو با این تعصب در یهودیت چی شد این قدر متدین خوبی شدی گفت ما به یک خانه دو با اخطار کردیم سندت را بیاور و پولت را بگیر برو.

نیامد بار سوم اخطار کردیم ما می‌آیم اثاث‌هایت را می‌بریم می‌گذاریم انبار پولت را هم واریز بانک می‌کنیم خودت می‌دانی با خودت گفت بار سوم آمد. آمد اتاق من دیدم که یک روحانی است گفتم: آقا من به تمام مردم اخطار کردم همه بار اول آمدند پولشان را هم گرفتند و راضی هم بودند شما چرا نیامدید.

گفتند: برای اینکه شما به یک مملکت می‌خواستید ظلم بکنید من نمی‌توانستم قبول ظلم بکنم.

چه ظلمی؟ چه ظلمی؟ (ببخشید خانه را ۱۴ هزار تومان به پول آن زمان قیمت کرده بودند) گفتند: چه ظلمی؟

گفت: من دو یا سه کارشناس متخصص، وارد به کار و ارزیاب آورده‌ام خانه را قیمت کرده‌ام بیش از هفت هزار تومان قیمت نگذاشتند. شما این هفت هزار اضافه را به چه دلیل می‌خواهید به من آخوند بدهید؟ به چه دلیل؟ من چه طوری فردای قیامت جواب این هفت هزار تومان اضافه را به پروردگار بدهم گفت من بهش گفتم شما کی هستید؟

گفت: من حسین علی راشد هستم خوب آن هم که اهل گوش دادن به رادیو نبود. گفتم: شغلتان چیست؟ گفتم: گوینده هستم، منبری هستم، شب‌های جمعه هم رادیو منبرهایم را پخش می‌کند. گفت: که آقای راشد قبل از اینکه من پولی را که خودت می‌گویی هفت هزار توان را برایت بدهم سند را بگیرم اول من را باید مسلمان کنی اگر اسلام این است که انصاف و عدل نیست که من در یهودیت بمانم اول من را مسلمان بکن بعد پولت را بگیر. یعنی آخوند باید این باشد.

حکایت مسلمان شدن ۲۵ مرد و زن آلمانی
خدا رحمت کند حاج میرزا حسن نوری را که خیلی‌ها از شما ندیده بودید من وقتی که در قم طلبه بودم از شاگردهای خیلی خوب آیت‌الله العظمی بروجردی بود من هم از ایشان نقل می‌کنم که آقای محققی اولین نمایده آقای بروجردی در آلمان در شهر هانبورگ ـ‌ که در مسجد آن شهر من منبر رفته‌ام ـ آقای محققی را در قم دیده بودم ایشان می‌گفت ما زمین را خریدیم یک اتاق هم ساختیم به عنوان دفتر عکس آیت‌الله العظمی بروجردی را هم قاب کردیم گذاشتیم در دفتر ـ که آن عکس دو سه سال پیش من آلمان بودم بودش ـ آقای محققی می‌فرمودند: آلمانی‌ها که می‌آمدند این نقشه مسجد را می‌دیدند آن وقت در اروپا مسجد نبود گنبد و گلدسته بعد هم می‌آمدند توی دفتر می‌پرسیدند که این چی است؟ و چی می‌خواهد بشود؟ چه کار می‌خواهند بکنند؟ گفت: ما با محبت توضیح می‌دادیم ایشان می‌گفت تا من آنجا بودم ۲۵ مرد و زن مسیحی آلمانی با دیدن عکس آقای بروجردی شیعه شدند. با دیدن عکس می‌گفتند این کشیش‌های ما می‌گویند عیسی بن مریم، عیسی بن مریم، این است. این است قیافه آخوند.

این باید باشد رفتار آخوند توی پول که داری اضافه به من می‌دهی شیخ انصاری هنوز درس را شروع نکرده بود یک طلبه آمد ماهی یک تومان عراقی حقوقش بود ۲ هزار داد به شیخ، شیخ فرمود: چی است این ۲ هزار؟ گفت: آقا حقوق من در دفتر شما یک تومان است من این ماه ۸ هزار ریال خرجم شده این ۲ هزار اضافه آمده من قیامت جواب امام زمان(عج) را نمی‌توانم بدهم بگیر بگذار روی پول‌های امام زمان(عج).

خوش‌دینی باعث دین‌داری است بد دینی باعث بی‌دینی است خیلی در این زمینه باید مواظبت کرد من واقعاً به قول امیرالمؤمنین(ع) إِعْجَابُ‏ الْمَرْءِ علی نفسه واقعاً قبیح وجود ما باید سازنده طلبه باشد ولو از خانواده دکتر و…

رفتار ما، اطوار ما، اخلاق ما، کردار ما، منبر ما، اینها خیلی مهم است که ما با هیئت‌ها درگیر نشویم، با هیئت مدیرة مسجدها درگیر نشویم خیلی با محبت خلاصه مردم را شرمنده خودمان بکنیم نه اینکه ما شرمنده پروردگار بشویم. خوب این هم یک مطلب.

من قول داده بودم یعنی نوشته بودم که مدارک منبر خوب را برایتان بخوانم قبل از پخش سؤالات اگر عنایت بفرمائید بعضی از کتاب‌های مهم را برایتان نام ببرم که این کتاب‌ها خیلی در منبر مؤثر است.

آیات کاربردی قرآن
آیات کاربردی در قرآن که خود بنده ۵۰ سال با این آیات ترجمه دارم به ترتیب عرض می‌کنم: البته باید هر کدام از این آیات را چند تا تفسیر ببینید در تفاسیر اهل سنت بهترینش سه تا تفسیر است که نکته‌های ظریف دارد: ۱) کشف الاسرار میبدی؛ ۲) روح البیان؛ ۳) کشاف زمخشری. این‌ها نکته‌های خوبی دارند البته بعضی جاها خاکی زده‌اند که این‌ها را ما دیگر باید بفهمیم و باید مثل یک سرند عمل بکنیم.

در تفاسیر شیعه: ۱) تفسیر مجمع البیان؛ ۲) تفسیر شریف المیزان. که این دو تا مسائل خیلی مهمی دارند.

بقره: آیه ۱۷۷. لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکةِ وَ الْکتابِ وَ النَّبِیینَ وَ آتَی الْمالَ عَلی‏ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی‏ وَ الْیتامی‏ وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِک الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷)

آل عمران: آیات ۱۹۰ تا ۱۹۵. إِنَّ الَّذینَ کفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِک هُمُ الضَّالُّونَ (۹۰) إِنَّ الَّذینَ کفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کفَّارٌ فَلَنْ یقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدی‏ بِهِ أُولئِک لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ (۹۱) لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَی‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ (۹۲) کلُّ الطَّعامِ کانَ حِلاًّ لِبَنی‏ إِسْرائیلَ إِلاَّ ما حَرَّمَ إِسْرائیلُ عَلی‏ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ کنْتُمْ صادِقینَ (۹۳) فَمَنِ افْتَری‏ عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِک فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُونَ (۹۴) قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ (۹۵)

انفال: آیات ۲ تا ۴. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیتْ عَلَیهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلی‏ رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ (۲) الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ ینْفِقُونَ (۳) أُولئِک هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کریمٌ (۴)

توبه: آیات ۷۱ و ۷۲. وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِک سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ (۷۱) وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکنَ طَیبَةً فی‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکبَرُ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (۷۲)

توبه: آیات ۱۱۱ و ۱۱۲. إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفی‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِکمُ الَّذی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (۱۱۱) التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ (۱۱۲)

یونس: ۲۵ تا ۲۸. وَ اللَّهُ یدْعُوا إِلی‏ دارِ السَّلامِ وَ یهْدی مَنْ یشاءُ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (۲۵) لِلَّذینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنی‏ وَ زِیادَةٌ وَ لا یرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۲۶) وَ الَّذینَ کسَبُوا السَّیئاتِ جَزاءُ سَیئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ کأَنَّما أُغْشِیتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیلِ مُظْلِماً أُولئِک أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۲۷) وَ یوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذینَ أَشْرَکوا مَکانَکمْ أَنْتُمْ وَ شُرَکاؤُکمْ فَزَیلْنا بَینَهُمْ وَ قالَ شُرَکاؤُهُمْ ما کنْتُمْ إِیانا تَعْبُدُونَ (۲۸)

هود: آیات ۴۱ تا ۴۷. وَ قالَ ارْکبُوا فیها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحیمٌ (۴۱) وَ هِی تَجْری بِهِمْ فی‏ مَوْجٍ کالْجِبالِ وَ نادی‏ نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فی‏ مَعْزِلٍ یا بُنَی ارْکبْ مَعَنا وَ لا تَکنْ مَعَ الْکافِرینَ (۴۲) قالَ سَآوی إِلی‏ جَبَلٍ یعْصِمُنی‏ مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْیوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَینَهُمَا الْمَوْجُ فَکانَ مِنَ الْمُغْرَقینَ (۴۳) وَ قیلَ یا أَرْضُ ابْلَعی‏ ماءَک وَ یا سَماءُ أَقْلِعی‏ وَ غیضَ الْماءُ وَ قُضِی الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِی وَ قیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمینَ (۴۴) وَ نادی‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنی‏ مِنْ أَهْلی‏ وَ إِنَّ وَعْدَک الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکمُ الْحاکمینَ (۴۵) قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِک إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُک أَنْ تَکونَ مِنَ الْجاهِلینَ (۴۶) قالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِک أَنْ أَسْئَلَک ما لَیسَ لی‏ بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لی‏ وَ تَرْحَمْنی‏ أَکنْ مِنَ الْخاسِرینَ (۴۷)

رعد: آیات ۱۹ تا ۲۴. (که من این پنحج آیه را فکر کنم در یکی از منبرها بحثش نزدیک سه سال طول کشید. بسیار آیات فوق العاده‌ای است) أَ فَمَنْ یعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک الْحَقُّ کمَنْ هُوَ أَعْمی‏ إِنَّما یتَذَکرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (۱۹) الَّذینَ یوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا ینْقُضُونَ الْمیثاقَ (۲۰) وَ الَّذینَ یصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ (۲۱) وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیةً وَ یدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ أُولئِک لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ (۲۲) جَنَّاتُ عَدْنٍ یدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیاتِهِمْ وَ الْمَلائِکةُ یدْخُلُونَ عَلَیهِمْ مِنْ کلِّ بابٍ (۲۳) سَلامٌ عَلَیکمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ (۲۴)

مؤمنون: آیه ۱ تا ۱۰. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (۱) الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ (۲) وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (۳) وَ الَّذینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ (۴) وَ الَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (۵) إِلاَّ عَلی‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکتْ أَیمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیرُ مَلُومینَ (۶) فَمَنِ ابْتَغی‏ وَراءَ ذلِک فَأُولئِک هُمُ العادُونَ (۷) وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (۸) وَ الَّذینَ هُمْ عَلی‏ صَلَواتِهِمْ یحافِظُونَ (۹) أُولئِک هُمُ الْوارِثُونَ (۱۰) پیغمبر(ص) فرمود: أنزل علی عشر آیات من أقامهن دخل الجنة.

طه: آیات ۷۰ تا ۷۶. فَأُلْقِی السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسی‏ (۷۰) قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکمْ إِنَّهُ لَکبیرُکمُ الَّذی عَلَّمَکمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیدِیکمْ وَ أَرْجُلَکمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکمْ فی‏ جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَینا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقی‏ (۷۱) قالُوا لَنْ نُؤْثِرَک عَلی‏ ما جاءَنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الَّذی فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضی‏ هذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا (۷۲) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِیغْفِرَ لَنا خَطایانا وَ ما أَکرَهْتَنا عَلَیهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَیرٌ وَ أَبْقی‏ (۷۳) إِنَّهُ مَنْ یأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا یمُوتُ فیها وَ لا یحْیی‏ (۷۴) وَ مَنْ یأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِک لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلی‏ (۷۵) جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ ذلِک جَزاءُ مَنْ تَزَکی (۷۶) فوق العاده آیات کاربردی اجتماعی است.

فرقان: آیات ۶۳ تا ۷۶. نشان دهنده اوصاف انسان کامل.

قصص: آیات ۷۶ تا ۸۳. ضررهای سنگین مال را که همراه با تقوا نباشد را بیان می‌کند.

احزاب: آیه ۳۵.

فاطر: آیات ۱۸ تا ۲۴.

یس: آیات ۲۰ تا ۳۰. داستان حبیب نجار و نکات بسیار با ارزشی که در این آیات است.

زمر: آیات ۵۳ تا ۵۹. که به هم پیوسته است ولی متأسفانه در منبرها بیشتر من در دوره عمرم دیده‌ام فقط آیه ۵۹ تلاوت می‌شود که ابطل است این کار قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ ولی با واو عاطفه تا ۵۹ اتصال به هم دارند. قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (۵۳) وَ أَنیبُوا إِلی‏ رَبِّکمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِیکمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (۵۴) وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیکمْ مِنْ رَبِّکمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِیکمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ (۵۵) أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی‏ عَلی‏ ما فَرَّطْتُ فی‏ جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ کنْتُ لَمِنَ السَّاخِرینَ (۵۶) أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانی‏ لَکنْتُ مِنَ الْمُتَّقینَ (۵۷) أَوْ تَقُولَ حینَ تَرَی الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لی‏ کرَّةً فَأَکونَ مِنَ الْمُحْسِنینَ (۵۸) بَلی‏ قَدْ جاءَتْک آیاتی‏ فَکذَّبْتَ بِها وَ اسْتَکبَرْتَ وَ کنْتَ مِنَ الْکافِرینَ (۵۹)

مؤمن: آیات ۷ تا ۹.

فصلت: آیات ۳۰ تا ۳۲.

حشر: آیات ۱۸ تا ۲۰.

صف: آیات ۱۰ تا ۱۳.

معارج ۱۹ تا ۳۵.

عنایت بفرمایید حتماً در این آیات به تفسیر صافی و نورالثقلین و برای یافتن نکات به تفسیر ۲۰ جلدی راهنما چاپ دفتر تبلیغات اسلامی مراجعه بکنید.

منابع روایی
نهج البلاغه، باب حکمت‌ها.

صحیفه سجادیه.

اصول کافی، جبد دوم، بخش حسنات و سیئات.

وسائل الشیعه، جلد جهاد و جهاد النفس، چاپ زمان مرحوم آقای بروجردی ۲۰ جلدی.

محجة البیضاء، فیض کاشانی.

روضة الواعظین، فتال نیشابوری.

مجموعه ورام

بحار الأنوار، جلد ۱۰، باب ایمان و کفر.

جامع الاحادیث شیعه، باب جهاد النفس، آیت‌الله بروجردی.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group