معبودهای دروغین ضعیف تر از مگس
خداوند متعال در آیه 73 سوره حج، در قالب تمثیل، ترسیم جالب و گویایی از وضع بت ها و معبودهای ساختگی و ضعف و ناتوانی آنها نموده و بطلان اعتقاد مشرکان را به روشن ترین وجهی آشکار می سازد. در این آیه خداوند متعال اشاره می کند که همه بت ها و همه معبودهای آنها و حتّی همه دانشمندان و متفکّران و مخترعان بشر اگر دست به دست هم بدهند قادر بر آفرینش مگسی نیز نیستند.
قرآن کریم می فرماید: یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ، إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ، وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ، ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ[1] «ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا می خوانید، هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چیزی از آنها برباید، نمی تواند از آن باز پس گیرند! هم این طلب کنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان)!» این آیه ترسیم جالب و گویائی از وضع بتها و معبودهای ساختگی و ضعف و ناتوانی آنها نموده، و بطلان اعتقاد مشرکان را به روشن ترین وجهی آشکار می سازد.
این آیه اشاره دارد که همه بت ها و همه معبودهای آنها و حتّی همه دانشمندان و متفکّران و مخترعان بشر اگر دست به دست هم بدهند قادر بر آفرینش مگسی نیستند.
بنابراین چگونه می خواهند اینها را هم ردیف پروردگار بزرگی قرار دهند که آفریننده آسمان ها و زمین و هزاران هزار نوع موجود زنده در دریاها و صحراها و جنگل ها و اعماق زمین است، خداوندی که حیات و زندگی را در اشکال مختلف و چهره های بدیع و متنوّع قرار داده که هر یک از آنها انسان را به اعجاب و تحسین وا می دارد، آن معبودهای ضعیف کجا و این خالق قادر و حکیم کجا؟! و آنگاه اشاره می دارد: نه تنها قادر نیستند مگسی بیافرینند، بلکه از مقابله با یک مگس نیز عاجزند. چرا که اگر مگس چیزی از آنها برباید نمی توانند آن را باز پس گیرند![2] موجودی به این ضعیفی و ناتوانی که حتّی در مبارزه با یک مگس شکست می خورد چه جای دارد که او را حاکم بر سرنوشت خویش بدانند و حلّال مشکلات! این مثال گرچه در برابر مشرکان عرب ذکر شده، ولی با توجّه به اینکه مخاطب آن همه مردم جهانند یا أَیُّهَا النَّاسُ اختصاصی به بتهای سنگی و چوبی ندارد، بلکه تمام معبودهایی را که جز خدا می پرستند در این مثال شرکت داده شده اند، اعمّ از فرعون ها و نمرودها و بت های شخصیت های کاذب و قدرت های پوشالی و مانند آن.
آنها نیز بر این مثال منطبق هستند، آنها هم اگر دست به دست هم بدهند و تمام لشکر و عسکرشان را جمع و جور کنند و اندیشمندان و فرزانگان شان را دعوت کنند قادر به خلق مگسی نیستند، و حتّی اگر مگسی ذره ای از سفره آنها برگیرد توانائی بازگرداندن آن را ندارد.[3]
دکتر بنت الشاطیء می نویسد: «از زمانی که کتاب آسمانی اسلام چنین مثالهای شگفتی را ارائه نموده تا کنون چهارده قرن می گذرد...و این تمثیلات همواره، تمامی قدرت های بشری و نبوغ دانشمندان را به تحدّی و هماوردی دعوت نموده است، و کسانی را که معجزات علمی عصر حاضر چشمانشان را خیره نموده و مغرورشان ساخته، پیوسته فرا می خواند که اگر می توانند گرد هم آمده و مگسی را (و یا بال مگسی را) بیافرینند، و یا طعمه ای را که از آنها ربوده باز پس گیرند.همین حشره ضعیف و خردی که به وسیله مقداری حشره کش از بین می رود، با این وجود می تواند با یک تماس مختصر و انتقال میکرب کشنده ای، جان همان مخترع حشره کش را از وی بگیرد.!»[4]
اهل اشارت و تأویل نیز برآنند که: «مخاطب: یا أَیُّهَا النَّاسُ در این آیت، گرفتاران بلای نسیان و غافلان از حقیقتند تا آنان را تنبیهی باشد. مگر از خواب غفلت بیدار و از مستی جهالت هشیار گردند. آن کس که عزّ سرمدی طلب کند بر معدن ضعف و مذلّت رو نیاورد و خلایق از قدرت و مشیّت بی نصیب و از توانائی مطلق محروم اند»[5] شیخ عطار نیز مضمون این تمثیل را در قالب اشعار نغزی به رشته نظم کشیده است:[6]
بر دیوانه بی دل شد آن شاه
که ای دیوانه از من حاجتی خواه
چو خورشید است چرخ تاج بخشم
چرا چیزی نخواهی تا ببخشم؟
به شه دیوانه گفت ای خفته در ناز
مگس را دار امروزی ز من باز
که چندان این مگس بر من گزیده است
تو گویی در جهان جز من ندیده است
شهش گفتا که این کار آن من نیست
مگس در حکم و در فرمان من نیست
بدو دیوانه گفتا رخت بردار
که تو عاجزتری از من به صدبار
چو تو بر یک مگس فرمان نداری
برو شرمی بدار از شهریاری!
پی نوشت ها:
[1] حج، 73.
[2] تحقیقات به عمل آمده نشانگر آن است که مگس در مقایسه با سایر حیوانات این ویژگی را دارد که غذائی را که به دهان میگیرد، قبل از بلعیدن آن، به وسیله ترشحات بذاق خود، آن را متلاشی نموده و تجزیه میکند، و به این ترتیب هرگاه این حیوان طعمهای را میرباید پیش از خوردن، شکل آن را کاملا از حالت اصلی خود خارج ساخته و آنگاه آن را بوسیله نوک خود جذب میکند، لذا هیچ یک از ابزارهای پیچیده دانشمندان نیز نخواهند توانست طعمهای را که مگس به دهان گرفته از او باز پس گیرد، چرا که این طعمه دیگر ماهیت اصلی خود را از دست داده و قابل تبدیل به وضعیت سابق خود نیست! و بدینسان این آیه را میتوان یکی از معجزات علمی قرآن قلمداد نمود. (امثال القرآن)، عبد الرحمن حسن حنبکه، ص 193.
[3] تفسیر نمونه، ج 14، ص 174- 171، با تلخیص.
[4] القرآن و قضایا الانسان، ص 165. به نقل از: الصورة الفنیة فی المثل القرآنی، ص 108.
[5] شیخ روزبهان، ج 2، ص 62، به نقل از: امثال قرآن، ص 242.
[6] اسرارنامه، ص 188.