پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

تمثیل ذات پاک خداوند به نور

به تحقیق می توان مثال های قرآنی را یکی از جلوه های لطف و رحمت الهی در حقّ آدمی به شمار آورد؛ چرا که در پرتو این مثال ها بسیاری از معانی و مفاهیم غیبی که در حوزه ادراکات بشری نمی گنجد در بهترین و سهل ترین روش ها، برای انسان تبیین می شود و ذهن انسان می تواند با این حقایق دست نیافتنی ارتباط برقرار کند. پس به عبارتی تمثیلات قرآنی، آسمان را به زمین پیوند می دهند و معقول را به محسوس گره می زنند. از جمله تمثیلاتی که این نقش را به خوبی ایفا می کنند، آیه 35 سوره نور است که در این مطلب به آن اشاره شده است.

امروزه بشر با بسیاری از اختراعات علمی و امکانات و تجهیزات پیچیده ای همچون سفینه های فضائی، ابر رایانه ها، وسائل ارتباط جمعی و مانند آنها مواجه است که تا پیش از این برای بشر حتّی درک و فهم چنین صنایع پیشرفته ای ممکن نبود و حتّی در فرهنگ لغات بشری نیز نامی برای این تجهیزات وجود نداشت.

حال تصور می کنید بخواهیم برای فردی که در قرن های گذشته می زیسته درباره این وسائل و تجهیزات و کارکرد آنها توضیحاتی دقیق ارائه نمائیم و او را با جزئیات این پدیده ها آشنا کنیم. طبیعی است که چنین کاری نقش بر آب زدن است، چرا که آنها نه تنها با نام این تجهیزات آشنا نیستند بلکه از فهم دقیق این امور نیز عاجز و ناتوانند.

برای بشر عادی و مادی نیز درک مفاهیم و حقایق غیبی چنین حالتی داشته و پیمانه عقل و اندیشه وی گنجایش اقیانوس ژرف و بیکران عالم غیب و اسرار و رموز فراوان آن را ندارد.

معانی هرگز اندر حرف ناید که بحر بیکران در ظرف ناید

از این رو خداوند متعال برای تبیین حقایق غیبی و آشنایی و تقریب اذهان بشر با این امور، بر وی منّت نهاده و این حقایق را در لباس تمثیلات و تشبیهات و در لباس محسوسات و ملموساتی که دسترسی بدانها و فهم و درک آنها برای عقول بشری امکان پذیر است ارائه می دهد. از جمله تمثیلاتی که این نقش را به خوبی ایفا می کنند می توان به نمونه ذیل اشاره نمود:

تمثیل ذات پاک خداوند به نور
اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ، الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ، یَکادُ زَیْتُها یُضِی ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ، نُورٌ عَلی نُورٍ، یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ[1] «خداوند نور آسمانها و زمین است، مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده، همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی (آنچنان روغنش صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوری است بر فراز نور. و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند و خداوند به هر چیزی آگاه است.»

کلمه «نور» معنایی معروف دارد، و آن عبارتست از چیزی که اجسام کثیف و تیره را برای دیدن ما روشن می کند، و هر چیزی بوسیله آن ظاهر و هویدا می گردد، ولی خود نور برای ما بنفس ذاتش مکشوف و هویداست، چیز دیگری آن را ظاهر نمی کند، پس نور عبارتست از: چیزی که ظاهر بالذات و مظهر غیر است. مظهر اجسام قابل دیدن.

این اولین معنایی است که کلمه نور را برای آن وضع کرده اند، بعدا به نحو استعاره یا حقیقت ثانویه بطور کلّی به هر چیزی که محسوسات را مکشوف می سازد استعمال نمودند، در نتیجه خود حواس ظاهر را نیز نور خواندند، مانند حس سامعه و شامه و ذائقه و لامسه که هم نورش خواندند و هم نورانی. و پس از این هم آن را عمومی تر کرده شامل غیر محسوسش هم نمودند، در نتیجه عقل را نوری خواندند که معقولات را ظاهر می کند و همه این اطلاقات با تحلیلی در معنای نور است، که گفتیم معنایش عبارت است از ظاهر بنفسه و مظهر غیر.

و چون وجود و هستی هر چیزی باعث ظهور آن چیز برای دیگران است، پس مصداق تام نور همان وجود است، و از سوی دیگر، چون موجودات امکانی وجودشان به ایجاد خدای تعالی است، پس خدای تعالی کامل ترین مصداق نور می باشد. او است که ظاهر بالذات و مظهر ما سوای خویش است و هر موجودی به وسیله او ظهور می یابد و موجود می شود.[2]

به این معنا دیگر هیچ چیزی در مقابل خدا نور نیست، یعنی همه نورها در مقابل خدا ظلمت اند، چون آن چیز که در ذات خودش «پیدا» و «پیدا کننده» است فقط خدا است، سایر اشیاء اگر پیدا و پیدا کننده هستند در ذات خودشان تاریک هستند. خدا آنها را «پیدا» و «پیدا کننده» کرده است.

در قرآن می خوانیم: هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ. ..[3] خدا «ظاهر» است یعنی پیداست، خدا خالق اشیاء است یعنی پدید آورنده و پیدا کننده اشیاء است.

... و اینکه در برخی ادعیه از جمله در دعای کمیل از خداوند با تعبیر: «یا نور و یا قدّوس» (ای نور و این بسیار منزّه و دور از نقص) یاد شده است، شاید علّت اینکه «یا قدّوس» پشت سر عبارت «یا نور» آمده این است که کسی توهّم نکند خدا نور جسمانی است، آن طور که مانویان خیال می کردند، خدا منزّه از این نسبتها است، نور هست ولی نه از این نورها.[4]

قرآن کریم در پرتو این مثل، حقیقت ذات نامتناهی الهی، را تا حدودی چند برای ادراکات محدود بشری نزدیک ساخته و نمونه کوچکی را که برای حواس آدمی قابل درک است برای او ترسیم نموده است، چرا که بشر از دستیابی به اصل و حقیقت ذات مقدّس خداوندی عاجز و ناتوان است.[5]

هیچ ماهیات اوصاف کمال کس نداند جز به آثار و مثال

تا بداند کودک آن را از مثال گر نداند ماهیت یا عین حال[6]

آری، گرچه مقام والا و منزلت شایان الهی از هر شبیه و نظیری برتر است، امّا اگر بخواهیم برای ذات پاک خدا تشبیه و تمثیلی از موجودات حسی این جهان انتخاب کنیم، چیزی همانند واژه «نور» نمی تواند گویای این حقیقت باشد. و اگر نبود که خدای متعال خود این تمثیل و تعبیر را برای تقریب اذهان با ذات بی همتای خود در اختیار بشر نهاده است، ما را سزا نبود که بخواهیم ذات پاک کبریائی خداوند متعال را به امری تشبیه نموده و مثالی در این باره یاد نمائیم.[7] از این رو در انتهای آیه فرموده است:

یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ علّامه طباطبائی درباره این جمله می فرمایند:

«این جمله اشاره است به اینکه در باطن مثلی که زده شده است اسراری از علم نهفته است و اگر به عنوان مثل آورده شد برای این بود که از آسان ترین طرق آن حقایق و دقائق را رسانده باشد، تا عالم و عامی هر دو آن را بفهمند و هر یک نصیب خود را از آن بگیرند.

همچنانکه فرمود: وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ[8] «و آن مثلها را برای مردم می زنیم ولی جز عالمان آن را بطور کامل نمی فهمند.»[9] ای برون از وهم و قیل و قال من خاک بر فرق من و تمثیل من.

پی نوشت ها:

[1] نور، 35.
[2] تفسیر المیزان، ج 15، ص 172.

[3] حدید، 3.

[4] آشنائی با قرآن، ج 4، ص 101.

[5] تفسیر فی ظلال القرآن. ج 4 ص، 2519.

[6] مثنوی معنوی، دفتر سوم.

[7] قرآن کریم خود در این‌باره می‌فرماید: «فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (نحل/ 74) «پس برای خدا امثال (و شبیه‌ها) قائل نشوید! خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.»

[8] عنکبوت، 43.

[9] تفسیر المیزان، ج 15، ص 177.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group