مَثَل شتر و سوراخ سوزن
خداوند متعال در آیه زیر بهشت رفتن مستکبران لجوج را تشبیه کرده است به این که اگر شتر از سوراخ باریک سوزن خیاطی بتواند عبور کند، آنها هم می توانند وارد بهشت شوند!
تاریخ انتشار : 1399/12/6 بازدید : 2057 منبع : کتاب چهل مثل از قرآن کریم؛ حقیقت جو، حسین
قرآن کریم می فرماید: (إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِایَتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا لاَتُفَتَّحُ لَهُمْ ابْوَا بُ السَّمَا وَلاَیَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ حَتَّی یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ وَکَذَا لِکَ نَجْزِی المُجْرِمِینَ). «کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و در برابر آن تکبّر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمی شود و (هیچگاه) داخل بهشت نمی شوند مگر این که شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه گنه کاران را جزامی دهیم».[1]
آنکه آیت های ما را بر دروغ
حمل کردند آن گروهی بی فروغ
سرکشی کردند زان پس، فتح باب
نیستشان از آسمان اندر صواب
می نگردد زان تکبّر در جزا
مر گشاده سویشان باب سما
همچنان که مؤمنان را جان و روح
سوی علّیّین برند اندر فتوح
روح مؤ من تا به هفتم آسمان
بعد مردن می رود شادی کنان
می گشایندش به هر گردون دری
باشدش هر دم فتوح دیگری
برخلاف روح عاصی کش کنند
راجع از گردون به سجّین پرگزند
حضر موت است آن به گفتار حدیث
نزد تحقیق ارض اخلاق خبیث
راه ندهندش خلایق بی گمان
می برانندش زباب آسمان
کاین نه از ارواح علّیّینی است
بل منافق سیرت و سجّینی است
داخل جنّت نگردند از محل
بگذرد از چشم سوزن تا جمل
شد محال اعنی که با اخلاق زشت
راه یابند اهل کفر اندر بهشت
هم دهیم اینسان جزای بدنهاد
از جهنّم باشد ایشان را مهاد[2]
وجه تشبیه
خداوند متعال در این آیه بهشت رفتن مستکبران لجوج را تشبیه کرده است به این که اگر شتر از سوراخ باریک سوزن خیاطی بتواند عبور کند، آنها هم می توانند وارد بهشت شوند!
وجه شباهت در این تشبیه «محال و غیر ممکن بودن»است؛ یعنی همان طور که امکان ندارد شتر با آن جثّه بزرگش از سوراخ باریک سوزن عبور کند، همچنین ممکن نیست افراد متکبّر مغرور داخل بهشت گردند. زیرا بهشت «دارالسلام»و خانه انسان های سالم است و آدم متکبّر تا وقتی که مرض کبرش را معالجه نکند، نمی تواند وارد بهشت شود.
«مولوی» دراین زمینه می گوید:
نیست سوزن را سر رشته دو تا
چون که یکتایی در این سوزن درآ
رشته را با سوزن آمد ارتباط
نیست در خور با جمل سمّ الْخیاط
شیخ عطّار نیز در این باره می گوید:
شنیدم من که موشی در بیابان
مگر دید اشتری را بی نگهبان
مهارش سخت بگرفت و دوان شد
که تا اشتر به آسانی روان شد
چو آوردش به سوراخی که بودش
نبودش جای آن اشتر چه سودش
بدو گفت اشتر، ای گم کرده راهت
من اینک آمدم کو جایگاهت
کجا آیم درون ای تنگ روزن
چو من اشتر بدین سوراخ سوزن
برو دم درکش ای موش سیه سر
که نتواند گذشت اشتر از این در[3]
پی نوشت ها:
[1] اعراف.40.
[2] تفسیرصفی، ج 1،ص 351. 2 مثنوی معنوی، انتشارات کلاله خاور، دفتراوّل، ص 61.
[3] تفسیر امثال القرآن، ص 248.