سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

مَثَل گنگ مادر زاد و انسان سالم

توحید و ایمان به خدا افق دید انسان را گسترش داده و او را از وابستگی های موهوم جهان ماده رهایی بخشیده و به بی نهایت پیوندش می زند، به عکس شرک و کفر فکر آدمی را محدود نموده و در جهان بت های سنگی و چوبی و یا بشرهای ضعیف بت گونه فرو می برد. و این دو با هم برابر نیستند.

قرآن کریم می فرماید: (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَیْنِ احَدُهُمَاَّ ابْکَمُ لاَیَقْدِرُ عَلَی شَیْءٍ وَ هُوَ کَلُّ عَلَی مَوْلَلهُ ایْنَمَا یُوَجِّههُ لاَیَاتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَ مَن یَامُرُبِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلَی صِرَا طٍ مُّسْتَقِیمٍ). «و خداوند (برای مشرک و مؤمن) مثال (دیگری) زده است: دو نفر را، که یکی از آن دو، گنگ مادر زاد است و قادر بر هیچ کاری نیست و سربار صاحبش می باشد؛ او را در پی هر کاری بفرستد، خوب انجام نمی دهد، آیا چنین انسانی با کسی که امر به عدل و داد می کند و بر راهی راست قرار دارد، مساوی است؟ ».[1]

حقّ مثل زد بر دو مردی کَاَبکَم است

زان دو یک قادر نه بر شیء هست

هست از فهم سخنها بی تمیز

وز صنایع می نداند هیچ چیز

هست بر مولای خود ثقل و وبال

جملگی درمانده مولایش به حال

هر کجا او را فرستد بهر کار

باز ناید بر نکوئی سوی یار

زانکه عاجز باشد از گفت و شنود

نه بفهمد نه بفهماند به زود

او بود آیا مساوی با کسی

کوست مَنْ یامُر به عدل ای دون بسی

یعنی اوباشد سخنگو در مقام

با کفایت باز و با رشدی تمام

وصف او بر عدل زآن کرد از کمال

زآنکه باشد عدل جامع در خصال

باشد او در نفس خود بر راه راست

قصدش از هر کار حاصل بی خطاست.[2]

وجه تشبیه
به دنبال مثال پیش که خداوند متعال مشرکان را به «برده مملوک»و مؤمنان را به «آزاده توانگر» تشبیه کرده بود، دگر بار مثال گویای دیگری می زند و بت پرست را به «گنگ مادر زادی» که در عین حال برده و ناتوان است و فرد با ایمان را به «انسان آزادی» که همواره به عدل و داد دعوت می کند، تشبیه نموده است. در این آیه «چهار صفت منفی» برای آدم «بت پرست» و «دو صفت مثبت» برای انسان «خداشناس» ذکر شده است و آن چهار صفت منفی به ترتیب عبارتند از:

1 (ابْکَمُ)؛ یعنی گنگ مادر زاد که هم کراست و هم لال.

2 (لا یَقْدِرُ عَلی شَیْءٍ)؛ یعنی چون گنگ است، توانایی بر هیچ کاری ندارد. زیرا نه گوش شنوا دارد که بتواند چیزی را بفهمد و نه زبان گویا دارد که آن را به دیگری تفهیم کند.

3 (کَلُّ عَلی مَوْلاهُ)؛ «سربار صاحبش است»، یعنی کسی که نه نیروی درک و فهم دارد و نه منطق رسا، نانخور زیادی و سربار جامعه خواهد بود. «کَلّ» به معنای بار سنگین است.

4 (ایْنَما یُوَجِّهْهُ لایَاتِ بِخَیْرٍ)؛ هنگامی که) او را در پی هر کاری بفرستند، خوب انجام نمی دهد؛ یعنی او با این طرز تفکّر در هر مسیری گام بگذارد، ناکام خواهد بود و به هر سو روی آورد، خیری نصیبش نخواهد شد. )

و آن دو ویژگی مثبتی که برای مؤ من راستین بیان داشته است عبارتند از:

1 (یَامُرُ بالْعَدْلِ)؛ « (او همواره) به عدل و داد دعوت می کند».

2 (وَ هُوَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ)؛ «و (خودش هم) بر راهی راست قرار دارد».

این دو صفت خود بیانگر صفات دیگری است، زیرا کسی که همیشه شیوه اش این است که مردم را به عدل و داد فرا می خواند ممکن نیست شخصی گنگ یا ترسو و بی شخصیّت بوده باشد، بلکه چنین کس، زبانی گویا، منطقی محکم، اراده ای نیرومند، شجاعت و شهامت کافی نیز خواهد داشت. مقایسه ویژگی های «مشرک» و «مؤمن» با هم، بیانگر فاصله زیادی است که بین طرز تفکّر «بت پرستی» و«خدا پرستی» وجود دارد و روشن کننده تفاوت این دو برنامه و پرورش یافتگان این دو مکتب است. مقایسه عربه ای مشرک عصر جاهلیّت با مسلمانان موحّد آغاز اسلام می تواند ترسیم روشنی از این دو برنامه و مسیر باشد؛ همانها که تا دیروز آنچنان گرفتار جهل و تفرقه و انحطاط و بدبختی بودند که غیر از محیط محدود و مملوّ از فقر و فساد خود را نمی شناختند، پس از آنکه گام در وادی توحید نهادند، از چنان وحدت و آگاهی و قدرتی برخوردار شدند که سراسر جهان متمدّن آن روز را در زیر بال و پر خود گرفتند. بنابر این بر خلاف آنچه بعضی می پندارند، مساله «توحید» و «شرک» یک مساله صرفاً ذهنی نیست، بلکه در تمام زندگی انسان اثر می گذارد و همه را به رنگ خود در می آورد.

«توحید» افق دید انسان را گسترش داده و او را از وابستگی های موهوم جهان ماده رهایی بخشیده و به بی نهایت پیوندش می زند، به عکس «شرک» فکر آدمی را محدود نموده و در جهان بت های سنگی و چوبی و یا بشرهای ضعیف بت گونه فرو می برد و مقدّرات و سرنوشت او را به دست بتها و یا انسان های استعمارگر می سپارد و او را همانند برده زر خرید اسیر جهان مادّه و گرفتار و پایبند تعلّقات مادی می سازد.[3]

پی نوشت ها:

[1] نحل.76.
[2] تفسیر صفی، ج 1، ص 597.

[3] اقتباس از تفسیر نمونه، ج 11، ص 326 330.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group