سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

مَثَل مگس

خداوند متعال شدّت ضعف و ناتوانی بتان و بت پرستان به مگس تمثیل آورده است. مثل مگس بیانگر ضعف و ناتوانی مخلوقات و قدرت و توانایی خالق یکتاست. انسانی که در برابر موجود ضعیفی همچون مگس، ناتوان و عاجز است، غرور و تکبّر در او چه معنا دارد.!

قرآن کریم می فرماید: (یَا ایُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُواْذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُواْ لَهُ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ). «ای مردم! مَثَلی زده شده است، گوش به آن فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا می خوانید، هرگز نمی توانند مگسی بیافرینند، هرچند برای این کار دست به دست هم دهند! (نه تنها توان آفریدن مگس را ندارند بلکه) هرگاه مگس چیزی از آنها برباید نمی توانند آنرا باز پس گیرند! هم این طلب کنندگان ناتوانند و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، هم آن معبودان)! ».[1]

ایُّها النّاس این مثلها شد زده

در پرستش مر بُتان را نیک و به

بشنوید آنرا مر آنان را شما

که همی خوانید از غیر خدا

نافرینند آن به هرگز یک ذُباب

مجتمع چندار که گردند از شتاب

ور رباید زان بُتان چیزی مگس

نی توانند آن که تا گیرند پس

طالب و مطلوب بس باشند سُست

هم ذباب و هم بتان یعنی نه چست (چابک)

وجه تشبیه
خداوند متعال در این مثل، شدّت ضعف و ناتوانی بتان و بت پرستان را ترسیم نموده، می فرماید: این بتهایی که شما آنها را معبود خود قرار داده اید و آنها را حاکم بر سرنوشت خویش و حلاّل مشکلات خود می دانید، هرگز نمی تواند موجود ضعیفی همچون «مگس» بیافرینند، هرچند بتها و همه معبودهای بی جان و جاندار همچون فرعونها و نمرودها و حتی همه دانشمندان و متفکّران و مخترعان دست به دست هم بدهند، قادر بر آفرینش مگسی نیستند، نه تنها توان این کار را ندارند، بلکه اگر مگسی چیزی از آنها برباید، نمی توانند آن را باز پس گیرند. مگس در ادبیات، «ضرب المثل» ضعف و ناتوانی است چنان که می گویند: مگسی را که تو پرواز دهی، شاهین است.

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

عِرض خود می بری و زحمت ما می داری

به هر صورت، مثل مگس بیانگر ضعف و ناتوانی مخلوقات و قدرت و توانایی خالق یکتاست. در روایت است که روزی «منصور عباسی» حضور امام صادق علیه السّلام نشسته بود و مگسی روی صورت (یا بینی) منصور نشست، منصور آن را از خود دور کرده دو باره آمد، باز هم آن را راند، بار سوّم آمد، باز هم ردّش کرد (تا آن جا که مگس خشم منصور را بر انگیخت) رو کرد به امام صادق علیه السّلام و گفت: خدا مگس را برای چه آفرید؟ امام در پاسخ فرمود: «لِیُذِلَّ بِهِ الْجَبّارینَ؛ مگس را برای این آفرید که به وسیله این موجود ضعیف غرور جبّاران و متکبّران را در هم بشکند و پوزه آنان را به خاک بمالد».[2]

یعنی انسانی که در برابر موجود ضعیفی همچون مگس، ناتوان و عاجز است، غرور و تکبّر در او چه معنا دارد!

«شیخ عطّار»، این حالت ضعف و ناتوانی انسان را در قالب اشعار زیبایی چنین ترسیم نمود:

برِ دیوانه بی دل شد آن شاه

که ای دیوانه، از من حاجتی خواه

چو خورشید است چرخ تاج بخش ام

چرا چیزی نخواهی تا ببخشم؟

به شه دیوانه گفت ای خفته در ناز

مگس را دار امروزی زمن باز

که چندان این مگس بر من گزیده است

تو گوئی در جهان جز من ندیده است

شهش گفتا که این کار، آن من نیست

مگس در حکم و در فرمان من نیست

بدو دیوانه گفتا، رخت بردار

که تو عاجزتری از من به صد بار

چو تو بر یک مگس فرمان نداری

برو شرمی بدار از شهریاری.[3]

صاحب تفسیر «کشف الاسرار» می گوید: «خداوند متعال مگس را ضعیف و گستاخ آفریده و شیر را قویِ رمنده خلق کرده است. اگر آن وقاحت و گستاخی که در مگس است در شیر می بود، هیچ کس روی زمین از زخم وی در امان نبود. لیکن به کمال حکمت و نفاذ قدرت هر چیز را سزای خویش بداد و با ضعف مگس وقاحت سزا بود و با قدرت شیر نفرت و رمندگی سزا بود. هر چیز به جای خویش آفرید و به سزای خویش بداشت».[4]

سعدی می گوید:

گربه مسکین اگر پر داشتی

تخم گنجشک از زمین برداشتی

آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی

آدمی را نزد خود نگذاشتی.[5]

پاسخ به یک سؤال
«ممکن است در اینجا گفته شود که انسان امروز با نیروی علم و دانش خود توانسته است اختراعاتی کند که به مراتب از یک مگس برتر و بالاتر است؛ وسایل نقلیه سریع السیر و بادپیمایی ساخته که در یک چشم بر هم زدن مسافت زیادی را طی می کند. مغزهای الکترونیکی دقیقی را اختراع کرده که پیچیده ترین معادلات ریاضی را در یک لحظه حلّ می نماید، آیا این گفت و گوها در باره انسان عصر مانیز صادق است؟

در پاسخ می گوییم: ساختن این وسائل محیّر العقول بدون شک، دلیل بر پیشرفت فوق العاده صنایع بشر است، امّا همه اینها در برابر مساله آفرینش یک موجود زنده و خلقت حیات، مسائلی ساده و پیش پا افتاده است. اگر کتبی را که در باره فیزیولوژی موجودات زنده و فعالیّت های بیولوژیکی و حیاتی یک حشره کوچک، مانند مگس بحث می کند، به دقت بررسی کنیم، خواهیم دید که ساختمان مغز یک مگس و سلسله اعصاب و دستگاه گوارش او به مراتب از ساختمان مجهّزترین هواپیماها برتر است و اصلاً قابل مقایسه با آن نیست.

اصولاً «مساله حیات»و حس و حرکت موجودات زنده و نموّ و تولید مثل آنها هنور به صورت معمّایی در برابر دانشمندان قرار گرفته است؛ و ریزکاریها و ظرافتهایی که در ساختمان این موجودات به کار رفته، خود معمّاهای دیگری است معمّاهایی که هنوز به هیچ وجه حلّ نشده. به گفته دانشمندان علوم طبیعی چشمهای فوق العاده کوچک بعضی از همین حشرات، خود مرکب از صدها چشم است! یعنی همان چشمی را که مابه زحمت می بینیم و شاید به اندازه یک سر سوزن بیش نیست، از چند صد چشم کوچکتر تشکیل یافته که مجموعه آنها را «چشم مرکب» می نامند! به فرض که انسان بتواند از مواد بی جان سلّول زنده ای بسازد، چه کسی می تواند صدها چشم کوچک که هر کدام از آنها خود دارای دوربین ظریف و طبقات و دستگاههایی است، در کنار هم بچیند و رشته ارتباطی آنها را در مغز حشره پیوند دهد و اطلاعات را به وسیله آنها به مغز حشره منتقل سازد و حشره بتواند در موقع مناسب، عکس العمل نسبت به حوادثی که اطراف او می گذرد نشان دهد؟

آیا اگر همه انسان ها جمع شوند، قدرت بر آفرینش چنین موجود ظاهراً ناچیز امّا در واقع بسیار پیچیده و اسرار آمیز را خواهند داشت؟! و باز به فرض انسان همه این مسائل را عملی سازد، ولی آیا می توان نام آن را خلقت گذاشت؟ یا ترکیب و «مونتاژی» است از وسایل موجود در همین جهان آفرینش؟ آیا کسانی که قطعات پیش ساخته اتومبیلی را به هم مونتاژ می کنند، مخترع محسوب می شوند و نام عمل آنها را ابداع و اختراع می توان گذاشت؟».[6]

پی نوشت ها:

[1] حجّ.73.
[2] تفسیر صفی، ج 2، ص 719.

[3] تفسیر امثال القرآن، ص 375.

[4] اقتباس از کشف الاسرار و عده الابرار، ج 8، ص 210.

[5] کلیّات سعدی، باب سوّم در فضیلت قناعت، ص 195.

[6] تفسیر نمونه، ج 14، ص 174 176.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group