عوامل انحراف کوفیان
الْحَمْدُ لِلَّهِ ُرَبِّ الْعالَمِينَ احمده و استعینه و استغفره و استهدیه واستنصره، و اومن به و اتوکل علیه و اصلی و اسلم علی خاتم انبیائه، افضل السفراء حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد(ص) لاسیما بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي (طه:25-28)
اَللّهُمَّ سَرِّحني عَنِ الهُموم وَ الغُمُوم وَ وَحشَهِ الصِّدر وَ وَسوَسَهِ الشيطان ِ بِرَحْمَتِكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين.
تسلی دل آقا امام زمان صلوات ختم کنید.
هدیه به پیشگاه مقدس آقا علی بن موسی الرضا، خواهر مکرمه شان فاطمة معصومه(س) صلواتی هدیه بفرمائید.
رسول گرامی اسلام(ص) در حجره شان مشغول استراحت هستند یه وقت دیدند سیدالشهدا(ع) که در دوران کودکی و طفولیت بودند می خواهند وارد حجره بشن ام سلمه ممانعت کرد اجازه نداد که حسین(ع) وارد حجره بشه صدای گریه ابی عبدالله بلند شد ام سلمه نقل می کنه دیدم سراسیمه رسول گرامی اسلام(ص) از خواب بلند شد و دوان دوان به سمت درب حجره آمد و بلند فرمود ام سلمه رها کن حسین مرا، آمد دقایقی در آغوش رسول گرامی اسلام(ص) رسول خدا(ص) گریه کردند. فرمودند ام سلمه اینقدر حسینم تو این دنیا داغ و مصیبت می کشه خاکی را در آوردند گفتن جریانی که امروز تو کربلا اتفاق می افته حضرت برا ام سلمه بیان فرمودند تا اینکه خاکی در آوردند دادن به ام سلمه فرمودند هر وقت دیدی این خاک تبدیل به خون شد بدون حسینم تو کربلا کشتن امروز صبح ام سلمه خوابیده بود یه وقت در عالم خواب دید که رسول خدا(ص) سر تا پا خاکی خون آلود پریشان مضطرب عرض کردم یا رسول الله این چه حالتی بر شما فرمود ام سلمه حسینم را کشتند میگه از خواب که بیدار شدم سراسیمه رفتم سراغ اون خاکی که پیغمبرخدا(ص) به من داده بودن دیدم از کنار اون دستمال قطره خون داره میاد ما تو دو سه شب قبل روایت عرض کردیم که انّ للحسين فى قلوب المؤمنين محبّةً مكنونةً ؛ (بحار الأنوار (ط ـ بيروت)، ج43، ص272) و گفتیم: إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج10، ص318) اگه خاک امروز خون بشه دل من و شما که باید بیشتر خون بشه لذا خواهش می کنم نه منتظر حرف من باشید نه منتظر روضة من باشید بیقراری و اضطراب را باید در شما ببینند خدا برا هیچ کدوماتون پیش نیاره نمی دونم تا حالا براتون پیش اومده یا نه؟ من برام پیش اومده پشت در اتاق عمل بعد بیماری که در لب مرگ بهت بگن آقا خیلی خطرناکه دعا کنید دیگه پشت اتاق عمل اینقد آدم با حسرت مگه اضطراب مگه تشویش نگرانی اصلاً از خود بی خود میشه شما مطمئن باشید دیگه تا ساعتی بعد حسین کارشو تموم می کنند لذا منتظر نباشید که من حرف بزنم از همین الان پرده را از کنار گوشاتون بزنید کنار صدای رو که دم غروب قراره به گوشتون برسه وامحمدا، واعلیا، وافاطمتا، دم غروب بگن هَذَا الْحُسَیْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ.
چه کسانی در کربلا در مقابل امام حسین علیه السلام ایستادند؟
رفقا یه خورده صدا به من بدن، دم غروب از الان بشنوید دیگه این مطلب رو لذا تو خودتون باشید منم چهار تا کلمه حرفی که وظیفه است باید بزنم می زنم بعدشم اگر اجازه دادند نفس یاری کرد چند جمله مقتلی هم براتون بخونم و إلا می دانید اوناییکه امروز تو کربلا در مقابل امام حسین ایستادند ارمنی ها نبودند، مسیحی ها نبودند، یهود و نصارا نبودند، کسانی آمدند در مقابل امام حسین(ع) تو کربلا ایستادند نمازخون بودند اهل قیام و قعود بودند اهل حج بودند اهل جهاد صدر اسلام بودند اما اومدن این معامله رو امروز تو کربلا با امام حسین کردند خورده نگیرید کد میدم و این کدها مستند به روایت است مستند به مطالب دقیق است اگه ارمنی ها می اومدن رو به روی امام حسین می ایستادند خب هرجی نبود اگه باز صد رحمت به ارمنی باز صد رحمت به مسیحی، باز صد رحمت به بعضی از ادیان دیگه، اوناییکه در مقابل امام حسین(ع) ایستادن تو کربلا مسلمون بودند که مدعی بودند ما اهل قرآن هستیم ما اهل قیام و قعودیم (حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه)؛ (المسترشد في إمامة علي بن أبي طالب(ع)، ص681)
تز اولین کسی بود که مسیر انحرافی تأسیس کرد اون ملعون مسیر هر بلایی که امروز تو کربلا سر امام حسین میارن ریشه در همون دومی ملعون داره خوارزمی که دیگه سنی من پارسال هم اینو گفتم شیعه هم نیست سنی است این خوارزمی سنی یه کتاب می نویسه به نام مقتل الحسین تو این مقتل الحسین خوارزمی داره وقتی تیری به سینة حسین خورد چطور بود چقدر تو عمق رفت نمی دونم که ابی عبدالله نتونست از جلو خارج بکنه از پشت خارج کرد ناله ای زد و فرمود: (قَتَلَنِی فُلَانٌ وَ فُلَان)؛ اگر می خواهید ریشة قتل منو ببینید باید برید کوچه های بنی هاشم ریشه تو اونجا دوانده، تأسیس کردند این امر را تأسیس کردند این خطا و غلط را تا کار رسید به کربلا حالا مسیحی نبود مسلمون بودند که اهل قیام و قعود و حج و اینها بودند چرا اینها اومدن در مقابل حسین ایستادند و چه علل و عواملی دست به دست همدیگه میده کسی که میگه من اهل قرآنم کسی که میگه من اهل دینم کسی که میگه من متشرعم میاد در مقابل امام حسین(ع) می ایسته لااله الا الله به بدترین وضع ممکنی که قابل تصور است.
به یک واسطه عرض می کنم حاج آقای غلامی ایشون مسئول استفتائات دفتر حضرت آیت الله العظمی بهجت بودند صحبت شد راجع روضه و مقتل و اینها گفت فردی اومد خدمت آقا منم بودم اونجا ایشون در قید حیات اند از مدرسین بنام حوزه هستند می تونید مراجعه و سؤال بکنید مخصوصاً اسم را گفتم من تقاضا می کنم چون حرفی را که من می زنم اگر احیاناً سند ارائه ندادم بخواهید از من که من بگم اگر چیزی از رو این کتاب براتون امروز خوندم اسم این کتاب مقتل الحسین سید عبدالرزاق مقرم ترجمة و شرح شیخ مرتضی فهیم کرمانی انتشارات سیدالشهدا(ع) چون پارسال من کتاب معرفی نکردم این کتابی که دست منه بعداً اگر کسی خواست مقتل الحسین عبدالرزاق مقرم ترجمه های متعددی هم داره، عرض می کنم که اسم مخصوصاً بردم اگه کسی سؤال کرد بعداً که من بدونید از کی دارم نقل می کنم به یک واسطه عرض می کنم آیت الله العظمی بهجت(ره) واسطه هم جناب آقای غلامی از مدرسین بنام حوزه و مسئول استفتائات دفتر آیت الله العظمی بهجت تو قم بودند زمانی که آقا در قید حیات بودند ایشون می گفت محضر آقا بودیم کسی آمد روضة نقل کرد که آقا این مصائب و این مصیبت ها و اینها آیا هست یا نیست آیت الله العظمی بهجت(ره) یه کد دادند فرمودند:
آنچکه تصور می شود کرد از ظلم و ستم تو کربلا به امام حسین انجام دادند .
یعنی هر چی که تصور میتونی بکنی هر چی هر چی بخاطر همین من هیچ وقت سمت خیمه ها نمیرم هر چی شما فکر بکنید بلا تو کربلا سر امام حسین آوردند حالا این مسلمان ها اون دو تا کدی که میخوام بگم اینه، این مسلمونا ببخشید خورده نگیرید این مسلمونا در مقابل امام حسین ایستادند بلایی که امروز تو کربلا سر حسین آوردند کد اول اسلام اجازه نمیده این بلا را سر کافر حتی بیاری، کد دوم حتی تو پارة از موارد اسلام اجازه نمیده این بلا را سر حیوان حتی بیاری من دیروز یه جمله دیشب راجع ذبح می خواستم بگم همه اتون ریختید بهم:
اگر این است تأثیر شنیدن شنیدن کی بُوَد مانند دیدن
حالا ببینید به عمه جان ما چی گذشت، امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه آنهاییکه دور هم میشینن و از ما میگن خدا رحمت کنه ناله هایی را که برای ما زده میشه خدا رحمت کنه اوناییکه برای ما به صرخه می افتن ان شاء الله امروز همه امون به صرخه بیفتیم مثل رقیه تو خرابه خدا رحمت کنه حضرت می فرماید: (أتجلسون أتحدثون) آیا میشنید دور همدیگه از ما میگید والله کلام معصوم بحارالأنوار مرحوم مجلسی والله دور هم که میشینید و از ما میگید بوی شما به مشام ما میخوره ما لذت می بریم والله وقتی میشینید دور همدیگه از ما میگیدآ مَثَلِ ما میان شما مثل دانة جو میمونه می غلطیم می غلطیم تا کنار شماهایی که امر ما را احیاء می کنید ما به آرامش می رسیم بابا دستور داریم برید به صاحب عزا خودتون را نشون بدید ریا تو همه چیز بد إلا دو چیز یک دستور داریم عیادت بیمار میرید برید خودتون را نشون بدید بیمار تذکین پیدا می کنه دوم برید تو مجالس عزا خودتون به صاحب عزا نشون بدید برید تو خونه بشینید نخیر اون آقایی که عرضه می دارد لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما(زیارت ناحیه مقدسه) ؛ نیاز به گریه کن داره امام زمان(ع) هر روز برا جدش گریة با صدا می کنه یعنی ندبه می کنه من و تو امروز باید چیکار بکنیم؟ امروز باید چیکار کنیم؟ مجسم کن تو ذهنت فکر نکنی توروخدا من روضه ای رو که میام براتون میخونم راحت میخونم آ به جده ام زهرا قسم تمام درد وجودمو مفاصلمو می گیره فکر نکنی راحت خرج می کنم اما به این اعتقاد رسیدم اگر قرار است زنگار از دل پاک بشه، اگر قرار است کسی ثابت قدم و استوار تو این مسیر بمونه با مقتل ناب اباعبدالله الحسین(ع) با مقتل با روضه است با روضه انکسار قلب حاصل میشه انکسار دل هم که حاصل شد خدا فوری به گریه کن امام حسین نگاه می کنه ما هم همینو میخوایم دیگه سه دسته آدم بودند تو کربلا در مقابل ابی عبدالله(ع) ایستادند دستة اول کیا بودند کسانی که در صف دشمن بودند مسلمون بودند اما تو صف دشمن بودند تا آخرین قدم هم تو صف دشمن ایستادند محاربه کردن و اون جنایت ها اتفاق افتاد.
تماشاگران کربلا
دفعة دوم آدم هایی که بی تفاوت بودند ایستادن و نگاه کردن حتی بعضاً نصیحت هم کردند اون کسی که برا خودش گنبد و بارگاهی هم داره بعضی ها سر قبرشم حتی میرن از عباد زمان سیدالشهدا(ع) بود جزء ذکر و قرآن از زبونش چیزی نمی شنیدید شما بهش خبر دادند حسین تو کربلا اینجور به شهادت رساندن یه دست رو دستش زد گفت عجب مردمی با پسر دختر پیغمبرشون چه کردند همین هیچی دیگه نگفت بعداً هم از این گفتة خودش پشیمون شد که من یه لحظه از ذکر خدا غفلت کردم این نهایت بیچارگی نشستن نگاه کردند نالة حسین بلند شد (من كان باذلاً فینا مهجته، و موطناً على لقاء الله نفسه، فلیرحل معنا)؛ (بحارالأنوار (ط ـ بيروت)، ج44، ص367) اگر کسی می خواهد در راه ما خون بده (موطن علی لقاء الله نفسا)؛ ولی ایستادند آقا حالا حالا ببینید حالا نمیشه شما هم کوتاه بیای حالا نمیشه راه بیای بابا بحث حق و باطل بحث فرد که نیست که حق و باطل است دفعة سوم دستة که اصلاً گفتند آقا ما بریم حجمون انجام بدیم ما بریم نمازمون بخونیم ما زندگیمون به راه باشه تو دعوای علی و نمیدونم دیگری و حسین و معاویه و یزید و به ما چه ربطی داره اینها هم بودند این سه دسته شما هر سه تا را می توانید تو کربلا ببینیدآ بعضی ها ایستادن نگاه کردند غربت حسین می دیدندآ ای چه بسا ممکنه گریه هم می کردند ولی فقط ایستادند نگاه کردند و هیچ عکس العملی نشون ندادند وای بر اون دینداری که غربت ولی خدا را ببینه ببینه رسماً و علناً ولی خدا را زیرپا می گذارن سکوت می کنه بعد تازه میگه سکوت هم جهاد است جهاد جهاد خدا کنه این نجابت کنار بره و ما دعا می کنیم دیگه نظام نجابت و بذاره کنار و پتة خیلی هارو رو آب بریزه که بفهمن و منتقل بشن که از قبل چه خونی به دل امام شد تا الی زمان لهذا ولی خب اینا دارند از نجابت سوء استفاده می کنند چرا در مقابل ولی خدا ایستادن چه علل و عواملی ممکنه دست به دست همدیگه بده من فقط لیست فهرست وار هشت و نه مورد را محضرتون نام می برم فقط.
عوامل مقابل ولی خدا ایستادن
یک: تاریک شدن فضای جامعه بخاطر شبهه ها شبهه میان القاء می کنند امامی که می فرماید دین ما نظام ما رکن نظام ما رکن قانون ما ولایت فقیه خیلی راحت میان ولایت فقیه شما ببینید اگر تونستن تو یک جامعه بالاترین و بزرگترین مطلب را هدف قرار بدن و از بین ببرن دیگه از اون اومدن پایین هدف قرار دادن دیگه کاری نداره اگر تو مدینه بیان حرمت خانة زهرا را از بین ببرن دیگه تو کربلا بریزن خیمه ها را آتیش بزنند و غارت بکنند اگر یکی بتونه بی حیایی بکنه و این جرأت به خودش بده دست رو مادر ما زهرا بلند بکنه دیگه اتفاقات بعدی زیاد نباید بذاری این حریم ها از بین بره حریم ها که از بین بره هر اتفاقی ممکنه بیفته ببخشید هر اتفاقی ممکنه بیفته من یه حرف هایی تا اینجا میاد خدا شاهده قورتش میدم حریم دقیقاً تو تاریخ دیگه تو تاریخ خاک بر دهنم اگر ان شاءالله که بحق پنج تن آل عبا دروغه اگر امروز تو کربلا اتفاقی افتاده مثلاً مثلاً میگم آ معجری و چادری و فلانی و بهمانی رد شید اگر این اتفاق افتاده سلمان میگه ؟؟؟ میگه سوال کردم سلمان وقتی وارد خانة زهرا شدن چه بود چه حالی بود ترجمه نمی کنم سلمان میگه (والله لا خمار لها)؛ توجه می کنید اگه بتونن قداست بالا را از بین ببرن دیگه پایین خیلی از راحت از بین میره حرمت ها از بین میره حریم ها از بین میره شبهه تو ذهنت اومد عزیزم به خُبره مراجعه بکن شبهه اتو برطرف بکنه آدمم برا برطرف کردن شبهه زیاد آدم پیدا نکردی با چهار تا دکمه میتونی به سایت مورد نظرت مراجعه بکنی شبهه تو ذهنت اومد تو مسیر ولایت تو هر مسیری ما آدم داریم برا پاسخ گفتن.
دو: بروز فتنه ها که نتیجة شبهه هاست شبهه میارن شبهه میارن شبهه میارن جامعه مستعد میشه برا ایجاد فتنه.
سوم: تز (حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه)؛ این تز کی گذاشت ملعون دومی کنار بستر پیغمبر اینها که میگن قرآن آخه هر کی دیدی هی میگه قانون قانون قانون اول کسی که این قانون زیرپا میذارن خود اینان اند اینها میگن برا ما قرآن خوبه دیگه برا ما قرآن کافیه قرآن نسبت به پیغمبر چی می فرماید: (وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَي)؛ قرآن نسبت به پیغمبر چی می فرماید: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکمْ يُوحَي إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُکمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِکينَ؛ (فصلت: 6) حرف از دهن پیغمبر میاد بیرون وحی الهی است فرمود بیارید چیزی براتون بنویسم که بعد از من راه را گم نکنید با کمال وقاحت و بی شرمی گفت ول کنید این مرد را کی داره میگه دومی ملعون به کی به پیغمبر خدا که وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَي (نجم :3)؛ رها کنید این مرد را (ان هذا الرجل لیهجر)؛ این داره هذیان میگه تب داره ولش کنید به پیغمبر خدا قانون الهی زیرپا میذارن قرآن را زیرپا میذارن بعد میگه ما قانونمندیم در مقابل همین قانون که امام تأیید کرده نخبه ها و خُبره ها به این قانون اگر کسی جرم و جنایتی انجام داده باید بیاد در مقابل همین قانون که قانون عدل باید بیاد پاسخ گو باشه یک دادگاهی تشکیل بشه یک چیزی ما هم ببینیم نخیر همین اگر قانونمندن در مقابل همین قانون باید بیان پاسخ گو باشند جعل شخصیت آخ آخ در مقابل اهل بیت اومدن گفتن روایت حسن و حسین سیدای شباب اهل الجنه اند گفتند خب شروع کنید به جعل حدیث امام هم که نیست الان ازش بپرسیم آقا تو اینو فرمودی یا نفرمودی بله ما بودیم یک روزی یه همچین حرفی شد (و من دلیل علی ذلک)؛ ولی ما یه سند محکم داریم اونم صحیفة نور امام سند محکم نه اونم نه آقا وصیت نامة امام که هست امام فرمود هر چیزی از طریق رسانه در زمان حیات من یا مُهر و امضای من پاش بود شما بگید و ای چه بسا در مقطع من کسی را تأیید کرده باشم اما ملاک حال افراد ما چی مگه از بعضی از افراد میخواهیم چه چیز شاقی خواستیم به حضرت عباس به هیچ کجا وصل نیستیم این آقا تو سایت اومده گفته ایناییکه صحبت می کنند تو هیئت ها و نام مسجد اُورده اینا دارند از طریق حکومت ارتزاق میشن بنده یک طلبه ام از هیچ کجایی هم حقوق ندارم جزء شهریة طلبگی برید بپرسید برید سؤال کنید از هیچ کجا من حقوق ندارم جز طلبگی و راه طلبگی والسلام ما یک انتظار داریم اگر این انتظار انتظار زیادی چطور بعضی از افراد برای بعضی از عنصرهای معلوم الحال سینه چاک میدن خودشون خیلی راحت در معرض قرار میدن ما بچه هیئتی ها ما که زیر بیرق امام حسین(ع) روز عاشورا جمع شدیم توقع داریم موضع خودتون مشخص کنید مسیرتون کامل جدا کنید سکوت شما داره کمک به دشمن می کنه بالأخره برا لحظاتی هم که شده سیاه لشکر دشمن شدید شما مگه چی از شما ما می خواهیم خواستیم زندگیتون ول کنید خواستیم یک کارهایی خیلی شاقی انجام بدهید نخیر ماها که به هیچ کجا وصل نیستیم جز اینکه به امام متصلیم که او به امام حسین متصل بود جز اینکه به ولایت متصلیم و ولایتم متصلیم ما فرد برامون موضوعیت نداره ما طریق برامون موضوعیت داره آخه بعضیا میگن شما نسبت به فرد تعصب دارید نخیر اگر تعصب نسبت به فرد دارید چون اعتقاد داریم بهتر از این وجود نداره وجود نداره وجود نداره شما یک نفر بیا بگو بهتر از اینه ما نوکرتیم فرد موضوعیت نداره ما تعصب رو سیدعلی رو روح الله رو هیچ کس نداریم حتی تعصب رو علی هم نداریم اگر میگیم علی و بعدش تعصب و تعبد داریم چون اعتقاد داریم علی بهترین شخصیتی است که می تواند بعد از پیغمبر جانشین پیغمبر بشه ادعامون اینه شما بگو علی نه کی کس دیگه هر کی بیاد بگو تو معیارها و ملاک ها همراهی کرد با این علی ما دست از علی بر می داریم میریم سراغ اون فرد فرد پیغمبر فرمود من مُرده باشم یا زنده تو جنگی که شایع کردن پیغمبر مُرده شما دین را نگه دارید مواظب دین باشید شروع کردن جعل شخصیت خب ما بودیم که از اول ما بودیم ما بودیم ما بودیم این من من من گند زده به همه چیز من یعنی چی جالبه طلب کارهای این نظام خودشون رو بدهکار می دانند بدهکارها من یه پیشنهاد دارم تقاضا می کنم اگه حاج آقای عزیزم این پیشنهاد صلاح دونستن یه کاروان تو همین ایام یا هر وقت که حاج آقا صلاح دانستن راه بندازیم بگیم آقا اصلاً یه روز هیئت بگیریم کجا آسایشگاه ثارالله تهران آسایشگاه جانبازان قطع نخاعی یا آسایشگاه دیگم هست منکه نمیتونم برم آسایشگاه جانبازان اعصاب و روان منکه نمیتونم برم فقط شنیدم یا یه صحنه هایی دیدم نمیتونم اما جانبازای قطع نخاعی رفتم دیدم توروخدا بریم اونجا هیئت بگیریم چه اشکالی داره کاروان راه بندازیم بریم اونجا جالبه میری پای درد و دل اینا میشینی اینا که هر چی داشتن برا نظام دادند باید طلبکار نظام باشند دیگه خدا شاهد سر تا پا خودشون بدهکار می دونند و میگن چرا الان کاری از دست ما برنمیاد دو تا جانباز هستند یکیشون من دیدم یه جانباز دیگه رو ندیدم جانباز علی محمدی و جانباز نریمانی جانباز قطع نخاع کامل در 1359 یکیشون 1360 یکیشون در سن 19 سالگی علی محمدی تو ثارالله جانباز نریمانی تو نجف آباد اصفهان اونجام یک آسایشگاه جانبازان قطع نخاعی هست اصلاً میری من خدا شاهد ده تا عارف بالله میخوام نام برم مطمئن باشید یکیش ایناست دنبال عارف و سالک و واصل برید پیشش بشینید یه نفس بهتون می زنه ببینید چه حالی پیدا می کنید آی رئیس مرئوس نمی دونم تو که مدعی هستی چند بار رفتی آسایشگاه ثارالله را دیدی چند بار رفتی پای درد و دل اینها نشستی حالا اینا که باید طلبکار باشند دیگه جوان تو سن 19 سالگی قطع نخاع کامل مثل یه تیکه ببخشید این تعبیر عذر میخوام از جانبازان عزیز مثل یه تیکه گوشت رو تخت افتاده یه تیکه گوشت سه تا پرستار اینور و اونوریش می کنند اخیراً تشک مواج آوردن یکی از اینها برگشت گفت نمی دونم جانباز نریمانی ظاهراً برام نقل کرد من یه آرزو دارم الان دیگه که من نمیتونم من شدم مثل یه تعبیر خودشون عذر میخوام از جانبازای عزیز شدم مثل یه گونی افتادم یه گوشه، من دلم میخواد همینجوری که گونی تو سنگر میذاشتن تیر و ترکش های بسیجی ها من بشم سنگر برا ولایت.
چون شد آن ایمان و باورهای ما خاک شهر کوفه بر سرهای ما
فرق دارد کوفه بس با کربلا ما کجائیم و شهیدان در کجا
شهدای زنده
اینا شهیدهای زنده ما هستند دیگه حالا جانباز علی محمدی اینقد من بالا رفتم پایین اومدم بابا هر چی به اینا بدن کمه هیچی ندارن هیچی ندارن گفتم که یه حرفی بزن یه چیزی بگو فکر می کنید علی محمد چی گفت گفت حاج آقا برام دعا کن به مردم هم بگو برا ما دعا کنند که خدا اینو از ما قبول کنه سی ساله رو تخت افتاده شوخیه سی ساله رو تخت افتاده میگه دعا کن خدا اینو از ما قبول کنه یه جانباز دیگه ای یه هیئتی هست سمت پیروزی اونجا بیمارستان عرفان بستری بود رفتم عیادتش پزشک می گفت حاج آقا من میدونم این چه دردی می کشه ولی یه بار ل باز نکرده بگه آخ بیست و پنج سال تو خونه است جانباز قطع نخاع پدرش هر بار میخواد بیارتش بیرون باید با یه چیزی ببندتش به ویلچر که نیفته زمین بیست و پنج سال مادر و پدر پیرزن و پیرمرد من تو شوخی آ همینجوری یه چیزی گفتم گفتم حاج خانم اگه ببریم آسایشگاه بذاریم که بیشتر میرسن گفت حاج آقا این حرفو نزنیدآ روزی که حمید از این خونه ببرن فردا جنازة منو باید از این خونه ببرن بیرون چهرة ماندگار کیه اینا نیستند جانباز شیمیایی شما نگاه کنید جانبازهای شیمیایی که خدا می دونه چی میگذره می شنوید شما یکی از معصومین(ع) مسموم شده دست به شکم (یتمول کتمول سلیم).
درسته شیمیایی ها هر روز می سوزند کپسول باید رو دوششون بندازن تشنج نشن خدا شاهد جانباز شیمایی تو آباده بود می گفت حاج آقا فقط دعا کن من به قافلة شهدا ملحق بشم پسر دانشجوم مرتب کنار من من چون تشنج اینایی که باید طلبکار همین رفقایی که الان زینت بخش جلسة ما هستند بابا تمام سلامتیشون برا ما گذاشتن همة زندگیشون برا ما گذاشتن خانواده هایی که با اینها هستند همة سلامتی و زندگی و عشقشون برا ما گذاشتن طلبکارهای این نظام خودشون بدهکار می دونند بدهکارهای این نظام خودشون طلبکار می دونند تحریف کردن در دین هدف را منحرف کردن و موارد دیگه من سه تا علت میخوام بگم ببخشید میخوام پنج شش دقیقه عرضمو جمع کنم سه تا علت میخوام بگم چرا بعضی ها از ولی خدا عقب می افتند؟ غربت ولی خدا را می بینند سکوت چرا؟ من سه تا علت براشون میتونم بیان بکنم:
عوامل عقب افتادن از ولی خدا
یک: غروری در دل اینها به وجود آمده دیگه ما در انتخاب مسیر دیگه نیاز به ولی خدا نداریم خودمون می دونیم چیکار بکنیم امان از این غرور، تکبر، دیگه نیاز نداریم ما خودمون می دونیم چیکار باید بکنیم عدم احتیاج به ولی خدا.
دوم: علاقة به دنیا، می سوزونه ریشة خیلی هارو اگه رفقا جلوی منو نگیرند من تو این علاقة به دنیا کتاب باز کنم یه جمله براتون بخونم من گفتم اذیت میشید می دونم اما خواهش می کنم هر کی اذیت میشه گوشاشو بگیره بذاره من بگم این حرف امروز علاقة به دنیا بعضی هارو به کجا می کشونه جمع بین دنیا و آخرت آقا ما هم مثلاً معاویه را داشته باشیم هم حسین داشته باشیم هم علی را داشته باشیم نمیشه نمیشه یا باید بری تو جبهة علی یا بری تو جبهة دشمن علی بینش امکان نداره مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ (نساء:143)؛ ما نداریم که یا جبهه جبهة حق است یا جبهه جبهة باطل جناح معنا نداره مسیر ما با آیت الله مشکینی رضوان الله تعالی علیه گفتند آقا شما کدوم خطی هستی؟ گفت خط من خط رهبر که خط او خط امام که خط او خط پیغمبر که خط حسین که خط خداست.
ما اینطرف و اون طرف نداریم مشخص است جبهة حق مشخص جبهة باطل مشخص زبیر اگر از جبهة دشمن اومدی بیرون باید اعلام بکنی که من با علیم وإلا اگر سکوت کنی هنوز تو با دشمنی مثل حر مرد باش صبح اومد تو میدان تا دیشب با دشمن بود امروز صبح اومد تو میدان چقدر آخه نجابت به خرج داده امام حسین بعضیا مرام این حر که یه عمر از دشمن ارتزاق کرده را هم ندارد یه عمر از دشمن ارتزاق کرده ول یک شب مردانگی به خرج داد فکر کرد صبح بلند شد اومد حسین جان راهم را کج نمی کنم برم دل بچه هاتو شکستم باید دلشون به دست بیارم پسرش داداشش غلامش خودش اول کسی بودند که رفتن امام حسین سرشو به دامن گرفت ولی خدا نجابت به خرج میده یه شب فکر اومد این همه زمان رفته بابا فکر کنید بیائید بیرون از این وضعیت میشه نجات پیدا کرد جمع بین دنیا و آخرت نداشت جمع بین علی و دشمن علی نداره یا حق با علیست یا حق با مقابل علی اگر حق با مقابل علیست خب برو اگر حق با علیست باید بیایی کنار علی این انتظار داریم این توقع را داریم زبیر تو که یار پیغمبر بودی تو که شمشیر زن بودی تو که دلسوز بودی رفتی تو لشکر جمل باید الان بیای تو لشکر علی و اعلام موجودیت بکنی أیها الناس من تا دیشب تو لشکر عمرسعد بودم الان اومدم زیر خیمة حسین نمیشه جمع می کنند بین دنیا این تعلق به دنیاست آخ آخ یک جنایتی امروز غروب اتفاق افتاده تو کربلا مال همینا که جمع می کنند بین دنیا و آخرت حب دنیا میاد حب دنیا بیاد هر جنایتی میخوان انجام میدن بسم الله الرحمن الرحیم می دونم اذیت میشید تقاضا می کنم اگر نمیتونی بشنوی گوشتو بگیر اینا مستندات تاریخ تاریخ که لال نیست منم الحمدلله حنجره ام تا اونجاییکه یاری می کنه داد می زنم شماها هم داد بزنید هر جا که دیدید واقعاً دارید جون میدید داد بزن بذار صدای من به گوشت نرسه ولی من با تمام وجودم امروز داد می زنم بذار قلبمون وایسته بذار بمیریم چه جنایتی امروز غروب تو کربلا شهادت و میدان رفتن و همة اینهارو حاج آقا میان براتون میگن اینا مال حاج آقا یه جنایتی امروز غروب اتفاق افتاده حب به دنیا انسان به کجا می کشونه، حس روضه رو باید بگیری یه موکت دم در افتاده یا موکت که تو خیابون افتاده این موکتی که همه پا روش میزنن هیچ کس نمیاد با طمع به این موکت نگاه کنه مگر آدمی که دنیا صفت باشه آباریک الله گرفتی کجا میخوام برم دیگه بسم الله الرحمن الرحیم بعد از کشته شدن حسین دنیا آدم به کجا می کشونه.
پس از آنکه سپاه کوفه از کشتن حسین و یارانش فارغ شد دست به غارت و یغماگری و تاراج و چپاول بذار آقا فردا بیان اعلام کنند تو نشریه بگن آقا دیروز بخاطر مقتل خوانی تو ارگ یه نفر مُرد امام زمان ببخش آقا خاک بر دهن من.
یک کلمه است. می دونم طاقت نمیاری میگم دیگه. خواهش می کنم نمیتونی بشنوی بگیر گوشاتو. من باید بخونم پس از آنکه سپاه کوفه از کشتن حسین و یارانش فارغ شد، دست به غارت گری و یغماگری و تاراج و چپاول گری لباس ها و اشیایی که... آ باریک الله تازه بعد از این همه پامال سم ستوران شدن .
بعد از این همه تیر زدن رفقا زینب امروز سنگ ها را کنار نزد آخه میگه اومد نیزه ها را کنار زد شمشیرها را کنار زد نه نه نه زینب نیزه ها را بیرون کشید تیرها را بیرون کشید تا بدن حسین آورد بیرون .
دونه به دونه میگم اسحاق نامی اومد پیراهن حضرت را دزدید . تو ساکت نباش زینب داره میاد تو گودی قتلگاه ببینه أخنس نامی اومد عمامه حضرت را برد. أصبغ نامی اومد کفش های حضرت را برد .یکی از بنی تمیم اومد شمشیر حضرت را دزدید. بجدل اومد انگشتر حسین یکی دیگه امام حسین یه لباس رو را که دزدیدن. یکی دیگه اومد حسین زیر لباس یه پیراهن کهنه به تنش بود که با خنجر سوراخ سوراخ کرده بود.
نمی دونم این بی حیای حرامزاده چه جوری اومد نه منو ول کن من هیچیم نمیشه چه جوری اومد .یکی دیگه مونده که دنبال بندی بود که حسین به کمر بسته بود. وعده دادم یه روضه را حاج آقا منصور خونده من باز می کنم ثوابشم هدیه به روح پدر و مادر حاج منصور و خانواده اش و گذشتگان شما .دو تا کلمه است قول دادم امروز باز کنم روضه را هم خود حاج آقا منصور خونده قول دادم باز کنم رفقا .
چرا به بدن علی اکبر که می رسیم میگیم (فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً)؛ إرباً إربا می دونی یعنی چی؟ گوسفند دیدی به میخ قصابی آویزان کنند وقتی علی اکبر اومد تو لشکر راه را باز کردند می ترسیدن حسین بیاد می ترسیدن عباس بیاد دیگه رسیدن می زدن می زدن نمی دیدن به کجا فرود میاد فقط می زدن جلو چشم حسین می زدن می ترسیدن عباس بیاد می ترسیدن حسین بیاد گفتن تا نیومده اما به بدن حسین که رسیدن تعبیر اینه (مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ)؛ بابا زن و مرد خیابون امام زمان داره میزنه خودشو (مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ)؛ حاج آقا منصور گفت (مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ) می دونی چرا برا بدن علی اکبر وقت نداشتن اما برا بدن حسین وقت داشتن نشستن کنار...