موضوع : اربعين
بعضي رمزها و اسرار در عالم نهفته است كه معلوم نيست اين ها را بفهميم يا نه فقط همين قدر ميدانيم راز است و اثر هم دارد يعني در عالم موثره . مثل عدد چهل كه خواص عجيبي در خيلي از زمينه ها داره.
اربعین از رازهای هستی، خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نیست. البته چه بسا، با توجه به ویژگى هاى انسان، «چهل بار» تکرار یک رفتار پسندیده موجب ملکه معنوى و تعمیق آن رفتار و قابلیت نزول فیض خاص خداوند مى شود. در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعین) جایگاه ویژه اى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات، حفظ کردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، از این نمونه هاست امام حسي هم اربعين دارد ودر اين اربعينش رازها نهفته است كلا خود امام حسين يك شخصيت ولايي است كه يكي از اسرار عالم است.
اگر براده آهن را با خاك مخلوط كنند و شما بخواهيد از هم جدا كنيد، آهن ربا مي آوريد و تو اين خاك مي گذارد هر چه آهن هست به اين آهن ربا مي چسبد و هر چه خاك است بر جاي مي ماند، اينطور از هم جدا مي شويد امام آهن ربايي است كه مومنين و پاكهارا مي ربايد. از لا به لاي اين خاكها همه ي آدمهاي خالص و خوب دور امام جمع مي شوند. اگر كاه و آهن با هم مخلوط شده باشند، و شما بخواهيد آنها را از هم جدا كنيد، بايد يك آهن ربا و يك كهربا را بياوريد، تا كاهها دور كهربا جمع بشوند و آهنها دور آهن ربا و فوري از همديگر جدا شوند. خدا براي امتحان مردم، امام حسين (عليه السلام) را يك قطب كرده، كه همه آخرتي ها و خداپرستيها دور اوجمع شوند، يزيد آن زمان و اسرائيل امروز را هم يك قطب قرار داده و دنيا پرستهااز هر قبيله و امّتي كه باشند، دور آن جمع شوند، خداوند اينطور مردم را از همديگر جدا مي سازد.
خون او تفسير اين اسرار كرد
ملت خوابيده را بيدار كرد.
حاج اقاي پناهيان از قول يه كشيشي نقل كردند كه گفته بود:ما وقتي گفتيم پيامبرمان را به صليب كشيدند نصف دنيا را با همين موضوع مسيحي كرديم اما اگر ما حسين بن علي (علیهما السلام) را داشتيم يك نفر در دنيا غير مسيحي باقي نميگذاشتيم.
اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست
اين چه شمعي است كه جانها همه پروانه اوست
در همان اربعين سال61يا به هر اربعين ديگري بود كه جابر بن عبدالله انصاري به كربلا امد
جابربنعبدالله انصاري از صحابهي پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) و از جوانان اصحاب پيغمبر (صلی الله علیه وآله) است و در جنگ خندق جواني بوده در حدود 16 سالگي، تازه بالغ شده بود، در وقت وفات رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) تقريباً بيست و دو سه سال بوده و بنابراين در سنهي 61 هجري، اين مرد هفتاد و چند ساله بوده است. در آخر عمر كور شده بود، چشمهايش نميديد. با يك مرد محدّث بزرگواري به نام عطيه عوفي آمد و قبل از آنكه به سراغ تربت حسين (علیه السلام) برود، رفت سراغ فرات، غسل زيارت كرد و از سعد كه گياهي خوشبو بوده و آن را خشك ميكردند و بعد ميسائيدند و پودر ميكردند و از آن به عنوان يك عطر و بوي خوش استفاده ميكردند، خودش را خوشبو كرد. عطيه ميگويد وقتي كه جابر از فرات بيرون آمد گامها را آهسته برميداشت و در هر گامي ذكري از اذكار الهي بر زبانش بود. جابر از دوستان اميرالمؤمنين (علیه السلام) و از دوستان خاندان پيغمبر (صلی الله علیه وآله)و در حدود 12 سال از اباعبدالله (علیه السلام) بزرگتر است و با اباعبدالله خيلي محشور بوده است. گفت با همين حال گامها را آهسته برداشت و آمد و ذكر گفت تا به نزديكيهاي قبر مقدس حسينبنعلي (علیهما السلام) رسيد. وقتي كه رسيد دو بار يا سه بار فرياد كشيد: حبيبي يا حسين! دوستم، حسين جان بعد گفت: حبيبي لا يجيب حبيبه؟ دوستي جواب دوستش را چرا نميدهد؟ من جابر، دوست تو هستم، رفيق ديرين توام، پير غلام تو هستم، چرا جواب مرا نميدهي؟ بعد گفت: عزيزم، حسينم حق داري جواب دوستت را ندهي، جواب پير غلامت را ندهي. من ميدانم با رگهاي گردن تو چه كردند، من ميدانم سر مقدس تو از بدن مقدّست جداست، گفت و گفت تا افتاد و بيهوش شد. وقتي كه به هوش آمد سرش را برگرداند به اين طرف و آن طرف و مثل كسي كه با چشم باطن ميبيند، گفت: السّلام عليكم ايتها الارواح الّتي حلّت بفناء الحسين سلام من بر شما مرداني كه روح خودتان را فداي حسين كرديد. بعد اين كه گفت من چنين و چنان شهادت ميدهم، گفت: و من شهادت ميدهم كه ما هم با شما در اين كار شريك هستيم. عطيه تعجّب كرد كه يعني چه؟ ما با اينها در اين كار شريك باشيم؟ به جابر گفت معني جملهات را نفهميدم، ما كه جهاد نكرديم، ما كه قبضهي شمشير به دست نگرفتيم، چرا شريك باشيم؟ گفت اصلي در اسلام است كه من از پيغمبر (صلی الله علیه وآله) شنيدم. فرمود: هر كسي كه واقعاً از ته دل دوست داشته باشد، روحش همآهنگ باشد، در اين عمل شريك است. من اگر شركت نكردم نميتوانستم شركت كنم، از من جهاد برداشته شده بود، ولي روح من پرواز ميكرد كه در ركاب حسين(علیه السلام) باشد. چون روح ما با روح حسين (علیه السلام) بود، من حق دارم ادّعا كنم كه ما با آنها در اين عمل شريك هستيم.
در اربعين شهداي انقلاب انقدر اربعين گرفتند كه پايه هاي كاخ پهلوي ظالم فرو ريخت .حال ما براي شهيد كربلا اربعين گرفته ايم بلكه الودگيهايمان فرو ريزد و اين دل فقط جاي حسين شود بس
در روايات معتبر ما يكي از علامات شيعه را خواندن زيارت اربعين فرموده اند.بزرگان ما همه اين زيارت را ميخوانند .تلويزيون نشان ميدهد چقدر امروز مشتاقان اباعبدالله به كربلا ميروند. خوش به حال انهايي كه امروز بين الحرمين هستند .خوشا به سعادت اونايي كه امروز تو حرم اربابند.خوش به حا ل اونايي كه مقابل ضريح شش گوشه امروز ايستاده اند ودارند زيارت اربعين ميخونند
حال كه توفيق رفتن به كربلا را نداشتيم حتما امروز از همين راه دور اين زيارت را بخوانيم
امروز جابر بالاي قبر اباعبدالله حبيبي يا حسين گفت و غش كرد .اي رفقا جابر اگر كربلا هم بود چشم نداشت كه ببينه با حسينش چه كردند اما دلها بسوزه براي اون خانومي كه بالاي طل زينبيه ميديد با عزيز زهرا چكار مي كنند.ميديد شمشير زنهارو نيزه داران رو كمانداران رو .زينب ميديد اون لحظه اي كه شمر وارد قتگاه شد ...