روز هشتم ـ
فیش سخنرانی کوتاه – شبهات پيرامون قیام سیدالشهداء علیه السلام
وقتي آدم زيارت عاشورا رو ورق مي زنه و حساب كتاب مي كنه مي بينه كه بارها ما در اين زيارت شريف دشمنان سيدالشهداء علیه السلام رو مورد لعن و نفرين قرار مي ديم اگر يه كسي از شما بپرسه كه چرا نفرين چه جوابي داريد بگيد
شايد به نظر بعضي ها اين طور برسه كه اين كار نوعي خشونت و موجب شديد شدن كينه و برانگيختن حس انتقام مي شه و به اصطلاح يه نوع احساسات منفي هست و با منش انسان مدرن نمي سازه
امروز ديگه زمونه عوض شده بايد با همه مردم باخوشي و لبخند رفتار كرد و دم از صلح و آشتي زد
اين روحيه لعن كردن خوشنت هاي مربوط به هزار و چهار صد سال پيشه يعني زماني كه امام رو به شهادت رسوند و با اين زمان مناسبتي نداره امروز ديگه جامعه اين كارها رو نمي پسنده چرا مقيديد نه يه لعن نه دو لعن صد لعن كنيد ؟
اين نگاه ، نگاه درستي نيست چراكه مي بينيم كه خشونت بدتر شده كه بهتر نشده
همين الان تو عراق و افغانستان و پاكستان و فلسطين و تونس ، بحرين ، مصر و جاهاي ديگه روزي نيست كه كشتاري رخ نداه
اخبارش به ما مي رسه
توسط همون هايي كه دم از صلح مي زنند! نكنه لبخندهاي مكارانشون ما رو فريب بده
چيزي كه ارزش نداره براشون جان انسان هاست انجمن حمايت از حيوانات تو زمينه حفظ جان بيشتر كار مي كنه
حتي انسان رو به عنوان يه نوع حيوان هم براشون ارزش نداره
باز اون روز بمب هسته ايي نبود يه شمشير بود كه نهايت بيست نفر چهل نفر بيشتر يا كمتر كشته مي شدند نه ميليوني
نه هزار هزار مردمي بي گناه كه جنگ نكردند تو خونه هاشون نشسته بودند اسلحه دستشون نبود بجنگند اين طور بي دفاع كشته شدند چه بچه هايي كه تو دامان مادرها و پدرها خشكشون زد و از حق حيات بي جهت محروم شدند به خاطر چي جرمشون چي بود ؟ گيرم مجرم بودند كدوم دادگاهي محاكمه شدند فقط به خاطر خودخواهي يه عده كمي
بنابراين اينكه مي گيد زمانه خشونت گذشته آمارها و ارقام و واقعيت چيز ديگه ايي مي گه تاريخ اين قدر كشت و كشتار به خودش نديده كه تو اين قرن اخير اتفاق افتاده
اما يكي از امتيازات اسلام خصوصا شيعي كه برگرفته از منطق قرآن هست بيزاري جستن از دشمنانه.
بيزاري بي جهت نيست .الان يه كسي بي جهت بياد بزنه تو گوش شما بعد شما هيچ عكس العملي از خودت نشون نمي دي !؟ اگه زورت برسه تلافي مي كني و اگه زورت هم نرسه حداقلش اينه كه نسبت به او نفرت پيدا مي كني
خود شما گفتي : قاتلين رو ما رو لعن مي كنيم و نفرين عيب اين كار كجاست تازه اگه اين كار رو نمي كرديم عيب بود
قر آن دشمن رو معرفي ميكنه و تكليف مي كنه با او دشمني كنيد ان الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا
نفرين نسبت به دشمن نشانه سلامتي روح
اين دشمني سيستم دفاعي روح ما رو درمقابل ضررها فعال مي كنه همون طور كه تو بدن ما اين سيستم دفع كننده هست و اگه ضعيف بشه ميكروب رشد مي كنه و تخريب مي كنه
بنابراين اتفاقا از نشانه هاي سلامتي روح اين هست كه ما نسبت به بدي ها و بد ها نفرت داشته باشيم تا نشون بديم چقد ر از اون ها فاصله داريم
وقتي خدا مي خواد تو قرآن الگو ي بيزاري از دشمنان به ما معرفي كنه حضرت ابراهيم و يارانشون رو به ما نشون مي ده قد كانت لكم اسوه حسنه في ابراهيم و الذين معه اذ قالوا لقومهم انا برئا منكم و مما تعبدون من دون الله ، كفرنا بكم
و بدا بيننا و بينكم العداوه و البغضاء ابدا حتي تومنوا بالله وحده
اين دشمني معنا داره تا وقتي ادامه داره كه اينها ايمان بيارند
بدون دشمني محبت هم بي معنا مي شه
شما بري با دشمن رفيقت دوست صميمي بشي معناش چيه در حالي كه مي دوني او دشمن دوست شماست
بعد بيايي بگي ما با شما خيلي رفيقيم مي گه دروغ مي گي يك بام دو هوا نمي شه
بارها قرآن نفرين مي كنه دشمنان خودش رو و دستور به اين كار مي ده
آمارهاي لعن و نفرين خدا در قرآن
......
مي گن یه خانمي دو پيراهن براي امامش دوخته بود اورد محضر امام عرضه داشت آقا يكي رو با درود بر شما و جدتون دوختم و ديگري رو با نفرين بر دشمنان شما هر گره ايي مي زدم اين كار رو مي كردم حضرت پيراهني كه با نفرين بر دشمنان دوخته شده بود پوشيدند
تو قرآن هم نگاه مي كنيم اول مي فرمايد مومنين اين گونه هستند اشداء علي الكفار بعد مي فرمايد رحماء بينهم
به دست اوردن معرفت نسبت به دشمن در اينكه انسان بتونه بيزاري بجويد نقش بسزايي داره كه فرمود ابوذر و سلمان نسبت به دشمن ما بيزاري بيشتري دارند به خاطري اينكه اون ها رو بيشتر مي شناسند
فرمود بني اميه ايمان رو به مردم يا د مي داند ولي كفر رو نمي آموختند چيست تا مردم اين گونه ظلم كردند
روضه كوتاه
وقتي عده ايي به اصطلاح اصحاب كه به حضرت زهرا سلام الله عليها جفا كردند تو يه حركت سياسي براي عوام فريبي اومدند براي ديدار حضرت زهرا سلام الله عليها حضرت راهشون نداد تا اينكه متوسل شدند به اميرالمومنين سلام الله عليه حضرت امير اومدند پيش حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند: فاطمه جان اگه مي شه اذن ملاقات بده حضرت زهرا فرمود باشند
علي جان البيت بيتك و انا امتك خانه خانه توست و فاطمه كنيز توه اومدند ملاقات حضرت نمي تونستند از بستر پاشن آخه نامردا يه جوري فاطمه رو زده بودند ديگه فاطمه نتونه از جا پا شه
تا شروع كردند اينا حرف زدند حضرت به نشانه بيزاري سرشون رو برگردند اونها پا شدند رفتند اون طرف بستر نشستند حضرت فرموده باشن اسما روي من رو برگردون خدايا يه خانم هجده ساله مگر چه بلايي سرش اومده نمي تونه سرش رو بگردونه فرمودند
مگه نشنيدي كه رسول خدا فرمود من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذان الله ، شما مرو آزرديد و تا زنده ام بعد از هر نمازي شما رو نفرين مي كنم.
فاطمه براي چي نفرينشون مي كني ؟ به خاطر ظلمي كه بهت كردند ؟ نه مهم تر از اون ظلميه كه به امامم روا داشتند
اين ها همون هاي بودند كه امام رو دست بسته تو كوچه ها كشيدند و عزتش رو پا مال خود خواهيشون كردند
الا لعنه اللّه علي القوم الظالمين