الف) امام حسين(ع) بزرگ پاسدار اسلام
مفهوم پاسداري
نكته مهمي كه به عنوان پاسداري، مفهوم و مصاديقي عام ارائه مي كند و از چرايي ضرورت پرداختن همه ساله به مناسبت روز پاسدار پرده برمي دارد، توجه به اين مطلب است كه پاسداري معناي گسترده اي دارد؛ پاسداري از مرزها، پاسداري از ارزش ها، پاسداري از جامعه اسلامي، پاسداري از نفس و....
پاسداري گاه با نيروي بازو و گاه با سخن گفتن و بيان حقايق صورت مي گيرد. پاسدار انقلاب اسلامي، تنها يك لفظ نيست. يك واقعيت است. بدين معنا كه اگر كسي بخواهد برخلاف مسير اسلام عملي انجام دهد، وظيفه هر مسلماني است كه از اسلام و ارزش هاي اسلام پاسداري كند. به تعبير امام خميني رحمه الله: «پاسداري از اسلام و قرآن كريم، همان صراط مستقيمي است كه در نماز از خدا طلب مي كنيم».
بنابراين، اگرچه سپاه نماد پر صلابت و تمام نماي پاسداري است اما پاسدار بودن فقط به داشتن لباس و نشان نظامي نيست. مرزبانان كشور، نيروهاي انتظامي، دانشمندان عرصه علم و پژوهشگران، هر يك از كيان و استقلال و شرف كشور دفاع مي كنند و پاسدار به شمار مي آيند.
پاسداري از مرزها، رمز رستگاري
پاسداري و حفظ مرزهاي كشور اسلامي از هجوم و تجاوز دشمن، يكي از مهم ترين و اصلي ترين وظيفه هاي سپاه و تك تك پاسداران انقلاب اسلامي به شمار مي آيد. خداوند در آيه دويست سوره آل عمران مي فرمايد: اي اهل ايمان! در كار دين صبور باشيد و يكديگر را به صبر و مقاومت سفارش كنيد و آماده و مراقب كار دشمن و خدا ترس باشيد، اميد است كه پيروز و رستگار شويد.
اين آيه كه آشكارا بر پاسداري از ميهن اسلامي و مقابله با تجاوز دشمن ستمكار دلالت دارد، رمز رستگاري را در مقابله با دشمن و پاسداري و حفظ سرزمين اسلامي از هجوم حملات دشمنان مي داند.
ماهيت و فلسفه وجودي پاسدار و پاسداري
امام خميني رحمه الله، پاسدار و پاسداري را ادامه زنجيره نبوت و امامت از حضرت آدم(ع) تا حضرت محمد(ص) و از حضرت محمد(ص) تا امام حسين(ع) و از امام حسين(ع) تا انقلاب مهدي(عج) و برپايي كامل حكومت عدل الهي مي داند و پاسدار را پاسدار حق و قرآن و اسلام برمي شمارد. ايشان، پاسداران را سربازان خدا و سربازان امام زمان معرفي مي كند. امام خميني رحمه الله، پاسداري از اسلام را بالاترين پاسداري مي داند و آشكارا به پاسداران دستور مي دهد كه اسلام را حفظ كنند و به نسل آينده انتقال دهند.
بر اين اساس، فلسفه وجودي سپاه پاسداران، حفظ دست آوردها و اهداف موردنظر انقلاب اسلامي است. انقلابي كه ريشه هاي فساد و وابستگي را قطع و نهال پاك ايمان و استقلال را در كشور و در دل امت ايران، بارور و با رحمت ولايت، آن را آبياري كرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در دوره هاي گوناگون زماني، درگير مبارزه با انواع توطئه ها و تهديدهاي دشمنان بر ضد انقلاب اسلامي بوده و براي خنثي سازي آن ها تلاش كرده است.
ارزش و مقام پاسدار و پاسداري
پيامبر اسلام(ص) مي فرمايد: دو چشمند كه آتش به آن ها نمي رسد: چشمي كه از ترس خدا بگريد و چشمي كه شب ها در راه خدا نگهباني دهد.
حضرت امام خميني رحمه الله، معمار بزرگ انقلاب، ارزش پاسداراني را كه براي خدا خدمت مي كنند، چنين بيان مي كند: پاسداران، از اركان كشور هستند؛ مجاهداني كه هم در پشت جبهه ها و هم در جبهه هاي نبرد عليه كفار مجاهدت مي كنند. پاسداران، همان مجاهدان في سبيل الله هستند كه مقامشان بزرگ تر از آن است كه گوهر زيباي عمل خود را به عيار پست دنيا محك بزنند. آنان، فرزندان دفاع مقدس و پرچم داران عزت مسلمين و سپر حوادث كشورند.
مردمي بودن پاسدار
آنچه هويت اصلي پاسداران را تشكيل مي دهد، مردمي بودن آنان است. يعني هيچ گونه فاصله اي ميان پاسداران و مردم وجود ندارد و آنان از بطن توده ها جوشيده اند. پاسداران، همراهان راستين مردم هستند و براي اسلامي مي كوشند كه محبوب دل مردم است. بنابراين آنان را مي توان خدمت گزاران مردم و اسلام دانست.
ب) حضرت عباس، زينت عنوان جانبازي
جانباز همان دلداده و آسيب ديده اي است كه پرمايه ترين سرمايه خود را به مسلخ عشق برده است تا مُهر محبت و بندگي را بر پيشاني خود زند، همان كسي كه با دريافت حقيقت وجود خويش به اوج انساني خود رسيده و به دنبال رضايت خدا و بهشت ابدي است. او همان انسان خودباوري است كه كرامت و شجاعت را در جان خود جا داده و جهاد را بهترين ميدان عرضه اخلاص خويش به پروردگار محبوب خود مي داند.
شهيدان زنده
جانبازان، شهيدان زنده اي هستند كه خداوند اين فرصت را به آن ها داده است سال هايي از عمر خودشان را همراه با مجاهدت و آزمايش دشوار بگذرانند. تنها تفاوت جانباز با شهيد اين است كه آخرين رشته ارتباط او با عالم خاك قطع نشده است، براي آن كه جانباز بايد بماند و پيام شهيدان را فرياد كند، بايد بماند تا كارهاي ناتمامي را به پايان رساند.
جانباز مي ماند تا آيندگان به ويژه آنان كه ميدان كارزار را نديده اند و حقايق دوران مبارزه را درك نكرده اند، به نشانه ها و حجت هاي وي بنگرند و پيام شهيدان را دريابند.
غبطه شهيد بر جانباز شهيد
گاه پاداش و منزلت جانباز شهيد از شهيد غيرجانباز هم بالاتر است؛ يعني نه تنها جانباز از پاداش شهيد بهره مي برد، بلكه گاه رتبه او از شهيد هم فراتر است. اين از آن روست كه جانباز خالص و مخلص دو كار را فرجام مي بخشد؛ يكي آن كه همچون شهيد از هستي خويش دست مي شويد و آن را تقديم محضر دوست مي كند و ديگر اين كه در فاصله اي خواه كم و خواه طولاني ميان زخم برداشتن تا پرواز از اين خاكدان، اثري مي آفريند، پيامي مي رساند، گامي برمي دارد و شوري مي آفريند. او در كنج آسايشگاه يا خانه شور و حرارت سال هاي جنگ را در دل زنده نگه مي دارد و قدر و منزلت شهادت را حفظ مي كند.
استقامت، شرط پاداش
در آموزه هاي دين، پاداش هاي اخروي فراواني به جانبازان وعده داده شده است. هر كدام از رنج هاي دوران جانبازي مانند يك حسنه اي بزرگ است و پاداشي عظيم به آن تعلق خواهد گرفت البته مشروط بر آن كه به تعبير آيه 172 سوره آل عمران «للذين احسنوا منه و اتقوا اجر عظيم» و به بيان ديگر: جانباز در دوران زندگي پرفراز و نشيب جانبازي، خويشتنداري را از ياد نبرد و پس از جانبازي نيز بر همان آرمان و اخلاص باقي بماند. از اين كه قدر و منزلت حقيقي اش به دست فراموشي سپرده شده است، از بي پناهي ها و تنهايي ها و كم توجهي هاي برخي انسان ها دل سرد نشود و خدا را از ياد نبرد. هم چنين شكوه بي نظير جانبازي را در تنگناي محاسبه هاي مادي تصوير نكند.
پيامبر اكرم(ص) درباره دو جانباز صدر اسلام، زبير و سماك فرمود: رشته نخي از دستمال اين دو در بهشت برتر و گران بهاتر است از مقدار طلايي كه تمام فاصله زمين تا آسمان را از آن پر كنند، به شرط آن كه بر عهدي كه با من و در راه من بسته اند، استوار بمانند.
رسالت جانبازان
جانبازي، مقام والايي است كه خداوند اين افتخار بزرگ را نصيب بعضي از افراد برگزيده خود كرده است. بر اين اساس، مسؤوليت و وظايف آنان نيز بزرگ و سنگين است. اگر آنان ديروز در جبهه هاي نبرد استوار مانده و از امتحان الهي سربلند بيرون آمده اند، امروز نيز در صحنه هاي فرهنگي جامعه حضور دارند و مشعل ارزش هاي الهي را فروزان نگه داشته اند.
جانبازان با ايستادگي خود، فرهنگ شهيدان را زنده نگه مي دارند و درس اميد و ايمان و اراده به جامعه مي دهند. آنان با ارج نهادن به ارزش هاي ديني و اسلامي و با ترويج فرمان هاي اصيل اسلامي و عمل به آن ها، افراد جامعه را به حفظ ارزش هاي اسلام تشويق مي كنند. آنان الگوي ارزش هاي اسلامي و مروّجان معنويت در جامعه به شمار مي آيند.
نقش همسران جانباز
امروزه، اهميت نقش همسران جانباز بر كسي پوشيده نيست؛ زيرا آنان به صورت داوطلبانه در رنج هاي زندگي يك جانباز شريك شده اند. آنان از جاذبه هاي زندگي دنيوي گذشتند تا به درخواست يك جانباز لبيك گويند؛ جانبازي كه شايد نتواند كوچك ترين فعاليتي انجام دهد.
اكنون همسران جانباز با حفظ روحيه بسيجي و دشمن ستيزي و با تربيت صحيح فرزندان و حفظ مقام و منزلت جانبازان مي توانند به جايگاه و مقام خود افتخار كنند. البته اين نام نيك با زحمت و رنج به دست مي آيد و تحمل اين همه سختي از سوي خداوند پاداش اخروي بسياري دارد.
سفارش رهبر به فرزندان جانباز
«فرزندان جانباز بايد به خود افتخار كنند به خاطر اين كه فرزند كساني هستند كه در جواني سلامت خودشان را براي آرمان هاي بلند الهي و اسلامي فدا كردند. پدران شما در روزگار سخت و تلخ تهاجم، سينه هاي خود را در برابر دشمن سپر كرده و با ايستادگي و از خودگذشتگي، از شرف و ناموس اين ملت دفاع كردند. اكنون شما نيز بايد در حفظ اين شرف و افتخار بزرگ كوشا باشيد و به دشمنان اسلام اجازه ندهيد كه با وسوسه هاي شيطاني خود شما را تحت تأثيرات سوء قرار دهند. شما بايد طوري عمل كنيد كه به فرزند جانباز بودن خود افتخار كنيد.»
بزرگْ جانباز انقلاب
در روز 6 تيرماه 1360، نماز ظهر در مسجد ابوذر تهران برپا شد. مردم آماده شنيدن سخنان نزديك ترين يار امام شدند. آقا (آيت الله خامنه اي) پشت تريبون قرار مي گيرد و دو ضبط صوت روي ميز، جلوي ايشان قرار مي دهند كه بعدها مشخص شد گروه فرقان، بمب را در يكي از ضبط صوت ها جاسازي كرده اند. پس از حادثه انفجار، آقا از نواحي ريه، ناي و كتف، مصدوم شدند.
حضرت امام يك روز پس از حادثه، ايشان را سرباز فداكار و از سلاله رسول اكرم(ص) و خاندان حسين بن علي(ع) ناميد.
ج) حراست از دين در سيره امام سجاد(ع)
شيوه هاي تبليغي امام سجاد(ع)
اوضاع و شرايط اجتماعي و سياسي جامعه اسلامي در دوران امام سجاد(ع) و اعمال جنايت كارانه امويان در حق امام حسين(ع) و خاندانش، موجي از ترس و وحشت بر جامعه اسلامي به ويژه شيعيان حاكم كرد. امام سجاد(ع) در چنين شرايطي، نخستين وظيفه خود را تبيين فرهنگ و انديشه اصيل اسلامي و زدودن غبار جهل و تحريف و خرافه از چهره تابناك اسلام قرار داد، ولي شرايط و اوضاع و احوال سياسي به گونه اي بود كه امام نمي توانست مفاهيم مورد نظر خود را آشكارا بيان كند. بنابراين، حضرت دو روش را پيش گرفت:
1) بيان حقايق در قالب پند و ارشاد امت
امام سجاد(ع) در ضمن اين پندها و اندرزها، به بهترين شكل، انديشه اصيل اسلامي را در ذهن مردم نهادينه مي كرد، بدون آن كه حساسيت دستگاه بني اميه را برانگيزد.
2) تبيين معارف الهي به صورت دعا
با توجه به شرايط اجتماعي و سياسي دوران امام سجاد(ع)، حاكمان اموي، امام را خانه نشين كرده بودند ولي امام زين العابدين(ع) همچون ديگر امامان معصوم دست از رسالت خويش برنداشت و به حكم آگاهي به تمام روش هاي بياني و كلامي، قالب «دعا و مناجات» را بهترين وسيله براي رسيدن به اهداف عالي خود قرار داد. «صحيفه سجاديه»، مجموعه اي از دعاهاي گران بهاي آن حضرت است كه پس از قرآن كريم و نهج البلاغه، بزرگ ترين و غني ترين گنجينه گران سنگ حقايق و معارف الهي به شمار مي رود و اُخت القرآن، انجيل اهل بيت(ع) و زبور آل محمد(ص) نام گرفته است.
امام سجاد(ع) در آيينه كلام امام خميني(ره)
«جناب علي بن الحسين(ع) از بزرگ ترين نعمت هايي است كه ذات مقدس حق بر بندگان خود به وجودش منّت گذارده و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده براي فهماندن طرق عبوديّت به بندگان خود.
ادعيه و مناجات هاي سيد الساجدين و زين العابدين(ع) را ملاحظه كن و دقت نما ببين در مقام عبوديت چه معامله مي كند و چه طور به وظيفه بندگي قيام مي كند. با اين وصف، وقتي صحيفه اعمال حضرت مولاي متقيان، اميرمؤمنان(ع) را مي بيند، تأسف مي خورد و اظهار عجز مي كند!
شما خيال مي كنيد گريه هاي ائمه طاهرين و ناله هاي حضرت سجاد(ع) براي تعليم بوده و مي خواسته اند به ديگران بياموزند؟ آنان با تمام آن معنويات و مقام شامخي كه داشتند از خوف خدا مي گريستند و مي دانستند راهي كه در پيش دارند، پيمودنش چه قدر مشكل و خطرناك است. از مشكلات، سختي ها، ناهمواري هاي عبور از صراط كه يك طرف آن دنيا و طرف ديگرش آخرت مي باشد و از ميان جهنم مي گذرد، خبر داشتند. از عوالم قبر، برزخ، قيامت و عقبات هولناك آن آگاه بودند. از اين روي هيچ گاه آرام نداشته، همواره از عقوبات شديد آخرت به خدا پناه مي بردند.»