پیش سخن
سخن را با این شعر آغاز می کنم:
آن چنان بالاست ارج و احترام مادران گر به دقت بنگری هر روز، روز مادر است
در میان گل واژه ها کم تر واژه ای را می یابیم که زیباتر، مقدس تر و عمیق تر ازگل واژه «مادر» باشد، روز ولادت حضرت زهرا(س) (روز بیستم جمادی الثانی) رابه عنوان روز زن و روز مادر برگزیده اند، تا انسان ها در این روز نهایت تشکر وسپاس خود را به پیشگاه اقدس مادر ابراز نمایند، به راستی چه گزینش زیبا ومعنی داری، چرا که حضرت زهرا(س) یگانه یادگار پیامبر اسلام (ص) همان گونه که در همه ابعاد انسانی الگو است، در زمینه «مادری » نیز الگو است.
او مادر حسن، حسین(ع) دو امام معصوم، و دو اختر فروزان آسمان ولایت، و دو نمونه عالی انسانیت است. او مادر زینب و ام کلثوم(س) دو بانوی قهرمان و ارزشمند، و دوانسان والا و جهادگر، در همه عرصه های زندگی است، از این رو، در این گفتاربرآنیم نظر شما را به شمه ای از مقام اقدس مادر از دیدگاه اسلام جلب کنیم.
مساله حق شناسی و حسن عهد
خصلت حق شناسی و نیک نگه داشتن خاطرات شایسته گذشته، ازارزش های بسیار والا از دیدگاه عقل و فطرت بوده، و از اصول زیبایی ها و شکوه عظیم انسانیت می باشد. انسان ارجمند، انسانی است که حق شناس، وفادار، هم دل، سپاسگزارو جبران کننده زحماتی که دیگران در مورد او نموده اند باشد چنین انسانی درپیشگاه خداوند، بسیار ارجمند است. و این یک موضوع قطعی است که نه تنها دراسلام، بلکه در میان همه ادیان و مکاتب آسمانی همین گونه است.
امام صادق(ع)فرمود: حضرت موسی(ع) مشغول مناجات و راز و نیاز با خدا بود، در این هنگام مردی را در سایه عرش خدا دید، عرض کرد: «خدایا! این مرد کیست که او را در جایگاه عظیم در سایه عرش خودت جای داده ای؟» خداوند فرمود: «هذا کان بارابوالدیه....; این شخصی است که به پدر و مادرش نیکی کرده است.»
مساله حق شناسی نسبت به پدر و مادر، در قرآن چنین بیان شده است: «و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهنا علی وهن و فصاله فی عامین ان اشکر لی و لوالدیک; ما به انسان در مورد پدر و مادر سفارش (به نیکی) کردیم، مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز، رنج و ناراحتی تازه ای را متحمل می شد) و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد (آری به او وصیت کردیم) که برای من و پدر و مادرت شکر به جای آور.» یعنی مادری که آن همه رنج دوران حمل و شیرخوارگی فرزند را دیده، باید حق او را شناخت، و به پاس زحمات او به اواحترام و نیکی کرد و از او سپاس گزاری نمود.
جالب این که در این آیه، سپاسگزاری از پدر و مادر، در کنار ستایش از خداقرار گرفته و خداوند به صورت فرمان اعلام می کند که قطعا باید این قدردانی (باقلب و زبان و عمل) انجام گیرد. و در مورد دیگر خداوند این سپاسگزاری را چنین تبیین نموده که درباره پدر و مادر چنین دعا کن: «رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا; خدایا همان گونه که پدر و مادرم مرا در کوچکی (با مهر و محبت) تربیت کردند، به آن ها مهربانی کن.» در این آیه به مساله مربی بودن مادر، و رنج ها وزحمت های او در مورد تربیت فرزند اشاره شده که بسیار طاقت فرسا است. یادآوری این مساله حس حق شناسی انسان را تحریک می کند، و وجدان نهفته او را بیدارمی سازد، که باید در این راستا از هرگونه غرور و غفلت پرهیز کند و به یاد دوران کودکی و زحمت های سخت مادر بیفتد و با حق شناسی صحیح وهمه جانبه خود، خشنودی کامل مادر را تحصیل نماید.
امام سجاد (ع) در بیان حق شناسی انسان نسبت به مادرچنین می فرماید: «حق مادر این است که بدانی تو را در جایی (رحم) نگه داشته وجا به جا نموده که هیچ کس دیگر را در آن جا نگه ندارد، از قلبش میوه ای به تو خورانده که هیچ کس به دیگری نخوراند. و تمام جسم و جان خویش را با شادمانی و طیب نفس سپر جان ساخته و همه رنج ها و سختی ها را در دوران حمل برای حفظ جان تو به جان خریده است، تا آن گاه که دست قدرت پروردگار، تو را از تنگنای رحم به پهنه زمین آورده است، در این هنگام مادر خشنود بوده که خود گرسنه بماند و تورا سیر کند، خود برهنه باشد و تو را بپوشاند، خود تشنه بماند و تو را سیراب نماید، خود در آفتاب باشد و تو را در سایه نهد، سختی ها را بپذیرد و تو را باناز بپروراند، بیدار بماند و تو را به خواب نوشین کند، اندرون خود را ظرف وجودتو کرده، دامنش را آرامگاه، جانش را سپر بلای تو ساخته است، گرم و سرد جهان رابه خاطر تو به جان خریده، بنابراین: «فتشکرها علی قدر ذلک، و لاتقدر علیه الابعون الله و توفیقه; تو باید به همین اندازه از او سپاسگزاری و قدردانی کنی،ولی انجام چنین حق شناسی به قدری سنگین است که تو آن را جز به یاری و توفیق الهی نمی توانی انجام دهی.»
نظیر این مطلب در گفتار امام صادق(ع) آمده، آن جاکه به یکی از شیعیان به نام ابراهیم بن مهزم که با مادرش به نام «خالده »درشت گویی می کرد، فرمود: «یا بامهزم مالک ولخالده اغلظت فی کلامها البارحه،اما علمت ان بطنها منزل قد سکنته، و ان حجرها مهد قد غمزته، و ثدیها وعاء قدشربته; ای ابومهزم! چرا با مادرت خالده درشت گویی می کنی؟ چنان که شب گذشته بااو با خشم و خشونت سخن گفتی، آیا نمی دانی که رحم او منزل سکونت، و دامنش گهواره نوازشگر تو بود، و سینه اش ظرفی بود که از آن شیر نوشیدی.»
کوتاه سخن این که با صراحت باید گفت هر قدر درباره عظمت مقام و حق مادر بگوییم کم گفته ایم، آیا با یک ظرف لیوان می توان آب دریا را برداشت؟ در یک مرحله مادر حق حیات بر انسان دارد، بنابراین باید تا سر حد امکان حق او را شناخت و از اوقدردانی و تجلیل کرد. برای این که باز با حق عظیم مادر و اوج مقام او ازدیدگاه اسلام بیش تر آشنا شویم، نظر شما را به چند روایت زیر جلب می کنم:
1 مسلمانان مشغول طواف کعبه بودند، شخصی مادر سال خورده اش را بر دوش گرفته واو را در میان ازدحام جمعیت طواف می داد، او پیامبر(ص) را در میان طواف کنندگان دید، پس از طواف به آن حضرت عرض کرد: «آیا با این کار حق مادرم راادا کردم؟» پیامبر(ص) فرمود: «نه، حتی این کار دشوار تو نمی تواند یکی ازناله های او به هنگام وضع حمل را جبران کند.»
2 امام باقر(ع) فرمود: موسی بن عمران(ع) در مناجات خود با خدا عرض کرد: «مرا سفارش و موعظه کن » خداوند سه بار به او فرمود: «اوصیک بی; تو را به (رابطه و یاد) خودم سفارش می کنم.»
موسی(ع) عرض کرد: باز مرا موعظه کن، خداوند دو بار به او فرمود: «اوصیک بامک; تو را به نیکی به مادرت سفارش می کنم » و یک بار فرمود: «تو را به نیکی به پدرت سفارش می نمایم.» بعضی از دانشمندان از این عبارت چنین استفاده کرده اند که اگر نیکی به پدر و مادر را سه بخش کنیم، دو بخش آن از آن مادر است.
3 - در سیره پیامبر گرامی اسلام آمده:
آن بزرگوار، سال ها بعد از وفات حضرت خدیجه(س) به عنوان حق شناسی از او، به دوستان او محبت می کرد. روزی پیرزنی را فوق العاده مورد عطوفت قرار داد و به او احسان مضاعف نمود، عایشه از علت آن همه عنایت مخصوص پرسید، پیامبر(ص) درپاسخ فرمود: «ان حسن العهد من الایمان; همانا نیکو نگه داشتن سابقه و وفاداری به خاطرات گذشته، از نشانه های ایمان است.»
4 حلیمه سعدیه که چند ماهی به پیامبر(ص) در دوران شیرخوارگی شیر داده بود و به عنوان مادر رضاعی پیامبر(ص) محسوب می شد، پس از گذشت سال ها بر اثر قحطی و گرسنگی به مکه آمد و تقاضای کمک نمود، پیامبراکرم(ص) به پاس حق شناسی و احترام به مادر رضاعی خود، از اموال حضرت خدیجه(س) با کسب رضایت او چهل شتر و گوسفند به حلیمه سعدیه داد و او رابا خشنودی بدرقه کرد.
نظیر این مطلب در مورد بانویی به نام «ثویبه » نقل شده که او در دوران شیرخوارگی پیامبر(ص) چند روزی به آن حضرت شیر داد، پیامبر(ص) وقتی که به مقام نبوت رسید، به خاطر محبت های «ثویبه » در دوران شیرخوارگی، به او احسان می کرد،در مدینه برای او که در مکه می زیست، لباس و هدایای دیگر می فرستاد. «ثویبه »در سال هفتم هجرت از دنیا رفت، پیامبر(ص) از وفات او غمگین شد، آن بزرگوار ازآن پس به یاد محبت های «ثویبه » به خویشان او محبت و نیکی می کرد، و برای آن هانان و غذا می فرستاد، و به این ترتیب از زحمت های اندک گذشته او حق شناسی وقدردانی می نمود.» این همان شیوه ای است که قرآن به آن دستور داده و می فرماید:
«هل جزاء الاحسان الا الاحسان; آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» نتیجه این که:
حقیقت این است که هیچ کس بعد از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) مانند مادر برگردن انسان حق ندارد، و انسان باید کمال حق شناسی و قدردانی را نسبت به مادرداشته باشد.
بنابراین، یکی از مسوولیت های سنگین و مهم آن است که انسان با عناوین مختلف وشیوه های گوناگون از مادر تجلیل و احترام کند و خشنودی او را به دست آورد، تاشاید یکی از هزار زحمت خالصانه او را جبران کرده باشد.
امامان معصوم(ع) به قدری نسبت به رعایت احترام به مادر حساس بودند که روایت شده از امام سجاد(ع)سوال شد: «با این که تو از نیکوکارترین انسان ها هستی، چرا با مادرت در یک کاسه غذا نمی خوری؟ با توجه به این که مادرت دوست دارد با تو در یک کاسه غذابخورد؟»
آن حضرت در پاسخ فرمود:
«اکره ان تستبق یدی الی ما سبقت الیه عینها فاکون عاقا لها; از این رو دوست ندارم دستم به لقمه ای پیشی گیرد، که چشم مادرم به دیدن آن پیشی گرفته است،آن گاه عاق مادرم گردم (یعنی نسبت به مادر بی مهر شوم)
آثار نیکی و بدی به مادر
یکی از اموری که در رابطه با مادر، از امور قطعی است و تجربه نیز آن را تاییدمی کند آثار وضعی رفتار با مادر است، که اگر نیک باشد، آثار وضعی و پاداش بسیارنیک خواهد داشت، و اگر بد باشد دارای کیفر سخت و ناهنجار خواهد شد، به همین اساس، باید توجه داشت که منظور از احترام به مادر احترام ظاهری و خشک و خالی نیست، بلکه علاوه بر آن باید به او احسان نمود و از هرگونه آزار رسانی به اوپرهیز کرد. ما وقتی که آیات قرآن را در رابطه با پدر و مادر مورد بررسی قرارمی دهیم، می بینیم در سیزده مورد از احترام به پدر و مادر سخن به میان آمده که شش مورد آن با تعبیر «حسن و احسان » به آن ها عنوان شده است.
و در موردنیازردن آن ها خداوند از کم ترین اظهار ناراحتی به پدر و مادر نهی فرموده و باصراحت می فرماید: «و لاتقل لهما اف; به آن ها اف نگو.» امام صادق(ع) در شرح این آیه فرمود: «اگر چیزی کم تر از اف (برای اظهار ناراحتی) وجود داشت، خدا از آن نهی می کرد.» پیامبر(ص) فرمود: «اثنان یعجلهما الله فی الدنیا: البغی و عقوق الوالدین; دو کار است که خداوند در همین دنیا کیفر آن را به صاحبش می رساند (ومجازات زودرس دارد)، 1 ظلم و تجاوز 2 آزردن پدر و مادر.»
نیز آن حضرت فرمود: «فوالذی بعثنی بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد سنه فی سبیل الله;سوگند به خداوندی که مرا به پیامبری برانگیخت، انس یک شب مادر با تو از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.»
کوتاه سخن آن که: پاداش و کیفر نیکی و بدی به پدر و مادر در دنیا و آخرت از امور قطعی است، و از آیات قرآن و روایات بسیارکه از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این مطلب به قدری روشن است که ازبدیهیات به شمار می آید.
آخرین سخن در این باره این که پیامبر(ص) فرمود: «ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنه توجد من مسیره الف عام و لایجدها عاق; بترسید و بپرهیزید از این که عاق پدر و مادر و مورد خشم آن ها قرار گیرید، زیرا بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می رسد، ولی این بوی خوش به مشام چنین کسی نمی رسد.» نیز فرمود: «یقال للعاق اعمل ما شئت فانی لااغفر لک و یقال للبار اعمل ما شئت فانی ساغفر لک; ازسوی خداوند به کسی که نسبت به پدر و مادر نامهربان است گفته می شود، هرکار نیک انجام می دهی بده، ولی به خاطر بی مهری به پدر و مادرت، تو را نمی آمرزم، ولی به نیکی کننده به پدر و مادر گفته می شود، هرکار می کنی انجام بده، ولی من به زودی تو را می بخشم.»
پاداش نظر مهر انگیز به پدر و مادر به قدری عظیم است که پیامبراکرم(ص) در سخنی فرمود: «ما من ولد بار ینظر الی والدیه نظر رحمه الاکان له بکل نظره حجه مبروره; هر فرزند نیکوکاری که با نظر مهرانگیز به پدرومادرش می نگرد، خداوند برای هر نگاه او پاداش یک حج شایسته به او خواهد داد.»
حاضران از آن حضرت پرسیدند: «گرچه فرزند در یک روز صدبار این گونه به پدر ومادرش بنگرد آن همه پاداش را دارد؟» پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «نعم الله اکبر و اطیب; آری خداوند بزرگ تر و پاک تر است.»