شخصیت حضرت زینب
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلوة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین.
خاتم النبیین ابی القاسم محمد صلی الله علیه و آله وسلم و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اما بعد قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی.
زینب بنت علی(ع)
این روزها و شب ها منسوب به حضرت زینب کبری ـ ام المصائب، است. شخصیتی که ائمه علیهم السلام و امیرالمومنین زبان به مدح و ثنای او گشوده اند ـ حضرت زینب عظمت بزرگی داشت ـ ولادت با سعادت آن بانوی کرامت پنجم جمادی الاولی ـ سال پنجم یا ششم هجری در شهر مدینه منوره می باشد.[1] وقتی بانوی بزرگ حضرت زینب متولد شد ـ نخستین صدایی که شنیدند ـ بانگ الله اکبر لا اله الا الله بود[2] سومین فرزند بعد از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است،نام آن بانوی کرامت از توسط جبرئیل گذاشته شد.
ولادت حضرت زینب علیها السلام
زینب در لغت به معنای، درخت خوش بو ـ و در اصطلاح به معنای، زینت پدر می باشد.[3]
پیامبر اکرم(ص) هنگامی که خبر ولادت حضرت زینب علیها السلام را شنید گریه نمود و وقتی امام حسین(ع) از ایشان درباره علت گریششان پرسیدند ـ فرمود: ای نور چشمم به زودی به راز این گریستن پی خواهی برد.[4]
اسماء، همسر جعفر ابن ابی طالب ـ حضرت زینب را پس از ولادت در آغوش گرفت و به حضرت زهرا سلام الله علیها گفت: ای دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم این نوزاد در زیبائی و شخصیت شبیه شما است و علاوه بر آن، زیبائی و نجابت در این نوزاد مجسم شده است، راستی چقدر شبیه برادرش حسین(ع) است.
حضرت زهرا علیها السلام پس از شنیدن این سخنان، حمد و ثنای الهی را به جا آورد و خداوند را در ازای این نعمت سپاس گفت[5].
حضرت امام حسین علیه السلام با حضرت زینب علیها السلام خیلی مهر و محبت می ورزید. حضرت زینب علیها السلام از همان نوزادی و در گهواره آنقدر به امام حسین وابسته بود که اگر روزی امام حسین از دیدگانش غایب می شد، بی قرار می گشت و تا بازگشت مجدد ایشان می گریست مقام و منزلت حضرت زینب(علیها السلام) نزد امام حسین خیلی بلند و بالا بود. هرگاه حضرت زینب به دیدار برادرش حسین(ع) می رفت وی از جایش بر می خواست و ایشان را در جای خود می نشاند.[6] این جهت و علاقه خواهر و بردار این قدر محکم بود که وقتی از مدینه برای کربلا عازم سفر شدند. ابن عباس به امام حسین(ع) گفت: چرا در این سفر خطرناک به عراق زن ها را با خود می برید؟ ـ حضرت زینب(علیها السلام) فرمود: ابن عباس به بزرگ و آقای ما می گویی که ما را اینجا بگذارد و تنها برود. به خدا سوگند چنین چیزی ممکن نیست. ما با او زنده ایم و با او می میریم. آیا روزگار جز ایشان کسی را برای ما باقی گذاشته است؟[7]
حجاب و عفاف حضرت زینب علیها السلام
همسایه امیرالمومنین ـ یحیی ما زنی می گوید «من مدت زیادی همسایه خانه امیرالمومنین(ع) بودم و در طول این مدت نه قامت حضرت زینب(علیها السلام) را با چشم دیدم و نه صدای او را با گوش شنیدم.[8]
حضرت آیة الله مامقانی در مدح عفاف و حجاب زینب علیها السلام، اینجوری می گوید: حضرت زینب علیها السلام در حجاب و عفاف منحصر به فرد است. به گونه ای که چشم هیچ مرد نامحرمی در زمان پدرش و دو برادرش حسن و حسین علیهم السلام به ایشان نیفتاد.[9]
ادیب دانشمند حسن قاسم میگوید «حضرت زینب(علیها السلام) نمونه عفاف و پاکدامنی است.
مقام و منزلت حضرت زینب علیها السلام
روایت شده، وقتی حضرت زینب علیها السلام چشم به جهان گشودند... جبرئیل به پیامبر اکرم(ص) فرود آمد. و فرمود: خدا می فرماید نام دختر فاطمه را زینب بگذار که نام او در لوح محفوظ چنین نگاشته شده است.[10]
شیخ جعفر نقدی می فرماید: حضرت زینب(علیها السلام) محدثه بود و فرشتگان با وی سخن می گفتند.
رسول خدا(ص) هنگام ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه رو به دخترش کرد و دست به دعا بالا برد و فرمود: پروردگارا. او و ذریه اش را از شیطان رجیم در امان نگه دار و همان گونه که رجس را از من دور نگه داشتی. از آنان هم دور نگه دار و نسلشان را مطهر گردان.[11]
جایگاه اخروی آن حضرت
روزی رسول خدا(ص) نوه خردسالش حسین(ع) را در میان جمعی از مردم بر زانو نشاندند و از جایگاه اخروی و شرافت خانوادگی ایشان سخن گفتند. و فرمودند: این حسین است که جدش و جده اش و پدر و مادرش در بهشت می باشند و همچنین ـ خواهرش زینب در بهشت می باشد.[12]
رسول خدا(ص) همواره زینب(علیها السلام) را دختر خود می خواند. قال رسول الله ـ ان الله عزوجل جعل ذریة کل نبی فی صُلبه و ان الله تعالی جعل ذریتی فی صلب علی بن ابی طالب ـ خداوند متعال ذریه هر پیامبر را از همان پیامبر قرار داد. ولی ذریه مرا از نسل علی بن ابی طالب قرار داد.[13]
جودوسخاوت آن حضرت
یکی از فقراء از امام علی(ع) درخواست کمک کرد. امام علی(ع) به خانه اش رفت و به حضرت زهرا علیها السلام گفت. آیا غذائی در منزل داریم که به این فقیر بدهیم؟ حضرت زهرا(علیها السلام) فرمود: چیزی بجز یک قرض نان جو که مال زینب علیها السلام است نداریم.
در این هنگام حضرت زینب علیها السلام رو به مادرش گفت: نان را به فقیر بدهید من گرسنگی را تحمل خواهم کرد.[14]
پاداش حضرت زینب علیها السلام
امام صادق(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) فرمود: ای علی! تو را در سرزمین عراق می کشند و در آنجا به خاک سپرده می شوی علی(ع) از پیامبر پرسید: کسانی که قبرهای ما را زیارت کنند و در آبادی آن بکوشند و پیوسته به آنجا رفت و آمد نمایند چه پاداشی دارند؟ پیامبر اکرم(ص) پاسخ داد ـ ای ابالحسن. خدا مرقد تو و مرقد فرزندان تو را بخشی از سرزمین بهشت قرار داده است هر کسی قبورتان را زیارت کند ثواب هفتاد حج بعد از حج واجب نصیبش می شود.[15]
زهد و تقوی آن حضرت
حضرت زینب علیها السلام با اینکه شوهرش عبدالله یکی از ثروتمندترین افراد به شمار می آمد اما هرگز تحت تاثیر جاه و جلال و مال و منال فراوان او قرار نگرفت و به خاطر جلب رضای الهی از همه آن ها صرف نظر کرد و ساده زیست و زاهدانه یگانه معبودش را پرستش کرد. از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت زینب علیها السلام هیچ تعلقی به امور دنیوی نداشتند و هرگز امور معاش ایشان را از امور اخروی غافل نساخت.[16]
مصائب آن حضرت
ازیکی از عالمان دین نقل شده است که در خواب امام زمان را می بیند که بسیار غمگین و اندوهناک است. از او می پرسد: ای مولای من. این همه حزن و اندوه به خاطر چیست؟ امام به ایشان می فرمایند. امروز روز رحلت عمه ام زینب است و فرشتگان هر سال در این روز مجلس عزایی را در آسمان ها بر پا می کنند و خطبه عمه ام را که در کوفه خواندند تلاوت می کنند و می گریند. و بی تاب می شوند ـ یکی از لقب آن حضرت ام المصائب است. زینب کبری(علیها السلام) ـ خیلی رنج و مصیبت کشید که قابل بیان نیست. زینب کبری کنار بدن ـ ابا عبدالله چه کشید. زینب کنار بدن علی اکبر چه کشید. کنار بدن قاسم، کنار دو تا از بچه های خودش. کنار اصحاب و یارانش. این همه مصیبت دید. اما با همه ی این ها وقتی وارد مجلس دشمن می شود فریاد می زند ما رأیّت الاجمیلاً ـ توجه داشته باشید وقتی کسی بچه اش مریض می شود. عبادتش به همه می ریزد ـ زندگی اش فلج می شود. اما سید الساجدین ـ امام سجاد می فرماید ـ شب یازدهم عمه ام زینب نشسته نماز خواند ـ شب یازدهم هم نماز شبش ترک نشد حتی آن شبی که جنازه ها روی زمین است ـ بچه های شهدا پدر می خواهند ـ همسرهای شهدا ـ دختران شهدا در آن وضعیت هستند امام سجاد فرمود: عمه ام نماز شبش ترک نشد. [17]
یک یک بچه ها را سوار کرد، حتی سیدالساجدین را سوار کرد ـ هیچ خم به ابرو نیاورد همه را سوار کرد ـ سید ها ـ اما زمانی که عمه تان خواست سوار شود نتوانست. زینبی که وقتی در کربلا پیاده شد. عباس آمد قاسم آمد ـ اکبر آمد ـ وقتی می خواهد سوار شد و به کوفه و شام برود صدا زد ـ این عباس، این اکبر، این حسین(ع) در کتاب بحار المصائب از جلد سوم ابواب الجنان ، و سید بن طاووس روایت کند که در بیرون شهر کوفه محله بود و در آن محله زنی مستوره در خانه خویش بر سجاده نشسته در حضرت پروردگار راز و نیاز می نمود از قضیه کربلا آگاهی نداشت.
ناگاه غوغائی عظیم بزرگ برخاست از خانه که بیرون آمد دید که گروهی را اسیر وار سوار نگریست که بیچادر و معجر از خجالت نظاره سربزیر افکند ماند آن زنی دید که دختر چهار ساله در آغوش آورده با حالتی پریشان بر آن طفل نگران و گریان بود در آنحا آن طفل از آن زن آب خواست دیدم چهره آن رزد است از کثرت عطش در کنار آن اسیر بیهوش شد ـ زن از اسراء پرسید شما کی هستید؟ فضه می گوید اینها از اهل بیت رسول الله هستند این زینب هست دختر علی آن کشته شده فرزند رسول اکرم این کلمات را که شنید از ضجر و حسرت بر روی سر و سینه سیلی زد ..........وا حسیناه
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
لعل محمد
[1] . زینب کبری ـ نقدی ص 17.
[2] . سید زینب بطلة التاریخ ـ قرشی ص 38
[3] . خصائص الزینبیه
[4] . الشمس الطالعة ص 62
[5] . ابنة الزهرا، علی المرشلبی، ص 25.
[6] . فاطمه بهجة قلب مصطفی، ص 642.
[7] . زینب کبری، نقدی، ص 88
[8] . الشمس الطالعه، ص 101
[9] . تنقیح المقال، ج 3، ص 79.
[10] . زینب کبری، نقدی، ص 188.
[11] . ینابع المودة، القندوزی، ج 2، ص 64.
[12] . زنیب کبری، نقدی، ص 53
[13] . المعجم الکبیر، طبرانی، ج 3، ص 43.
[14] . ریاحین الشریعة، ج 3، ص 64.
[15] . تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج 6، ص 22.
[16] . زینب کبری، نقدی، ص 90.
[17] . زینب کبری، ص 220.