سخنرانی حجت الاسلام فرحزاد؛ صله رحم
به حسن خلق و وفا کس به یارما نرسد
تورا دراین سخن انکار کار ما نرسد
اکرجه حسن فروشان به جلوه امده اند
به حسن و ملاحت کس بیاز ما نرسد
هـزار نـقـد بـه بـازار کـائـنـات ارنــد
یـکی به سـکه صـاحب عیارما نرسد
به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یک جهت حق گذار ما نرسد
دلا زرنـج حـسـودان مـرنـج ایـمـن بـاش
کـه بـد بـخـاطـر امـیـداور مـا نـرسـد
چنان بزی که گرخاک ره شوی کس را
غـبار خاطـری از رهگذار ما نرسـد
صله رحم
پیامبرخدا سلام الله علیه و آله درباره فامیل خیلی سفارش کردند. «وَ مَنْ وَصَلَ فِي هذاالشهررَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ»[1] هر کس در ماه رمضان صله رحم بکند، خدا او را به رحمت خودش وصل می کند. یک جوانی به آیت الله بهاءالدینی گفت: دعا کنید من آدم بشوم. آقا فرمودند: گمان نکنم بشوی. گفت: آقا شبیه آدم بشوم. آقا فرمود: شاید بشود. امام صادق سلام الله علیه فرمود: «آدم واقعی ما هستیم. شیعیان ما شبیه آدم هستند. دشمنان ما اصلا آدم نیستند»
جای سخن
مرحوم میرزا ابوالفضل زاهدی شب یازدهم محرم خیلی حالش منقلب بود. واقعا از شب یازدهم عمده مصیبت ها شروع می شود. می گوید: مردم من روضه نمی خواهد امشب بخوانم. اگر خوب بو کنید، بوی سوختگی می آید. مجلس هم منقلب می شود. یک بچه طلبه ای می گوید: عجب ترفندی آقا زدند. ما هم اگر تبلیغ رفتیم، این ترفند را اجرا کنیم. می رود توی روستایی و شب یازدهم می گوید: مردم به گمانم بوی سوختگی می آید. یکی گفت: کاه دانم سوخت. یکی گفت: خانه ام سوخت. خلاصه مجلس به هم می خورد.
غضب خدا بر قاطع رحم
عند الله دعای قاطع رحم مستجاب نمی شود. امام سجاد سلام الله علیه به فرزندشان می فرمایید: با کسی که با فامیلش قطع رابطه کرده، رفاقت هم نکنید. فرمود: خداوند در سه جای قرآن خداوند متعال قاطع رحم را لعنت کرده است. روایت داریم: اگر با مومنی سه روز قهر کنی، اعمالی که انجام می دهی، قبول نیست. «كَانَا خَارِجَيْنِ مِنَ الْإِسْلَامِ»[2] قاطع رحم از اسلام بیرون است. «وَ مَنْ قَطَعَ فِي هذا الشهر قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ»[3] اگر با فامیل قطع رابطه کنی، خداوند متعال می فرماید: من رحمتم را از تو قطع می کنم.
نیت اعمال خوب
چه کار کنیم از ثواب ها عقب نمانیم؟ یک راهش این است که هر چقدر که می توانی انجام بده، اگر هم نتوانستی انجام بدهی، حداقل نیتش را بکن. یک شخصی بعد از جنگ جمل به امیرالموممنین سلام الله علیه عرض کرد: یا علی سلام الله علیه ای کاش برادرم هم تو این جنگ بود، شما را کمک می کرد. حضرت فرمود: آیا برادرت نیتش با ماست. عرض کرد: بله. فرمود: برادر تو و هم کسانی که دل و نیتشان با ما بوده همه در این ثواب با ما شریک هستند.
ثواب شهدای کربلا
امام هشتم به ریان بن شبیب فرمود: «يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ ع فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»[4] یاد شهدای کربلا می کنی، بگو: ای کاش من هم با شما بودم. نه تشنگی کشیدی، نه کشته شدی، نه بچه هایت شهید شده، فقط آه می کشی میگویی: ای کاش من هم با شما بودم خدا ثواب شهدای کربلا را به شما هم عنایت می کند. پس نیت خودش یک بحث گسترده ای است. با نیت خوب، انسان می تواند، همه ثواب ها را جمع کند.
گلچین مستحبات
وقتی انسان نمی تواند همه ثواب ها را انجام بدهد. باید تو ثواب ها گلچین کند. آن عملی که ثوابش بیشتر از همه است را انجام بدهد. تو مستحبات گلچین کنیم. یکی از آن چیزهای که ثوابش خیلی فوق العاده است، صلوات بر محمد و آل محمد است. از بهترین ذکرها تسبیحات اربعه است. تسبیح سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ [5] روایت داریم: در کفه ترازوی اعمال، عملی سنگین تر از تسبیحات اربعه گذاشته نمی شود. جای حمد را در رکعت سوم و چهارم می گیرد. رکعت سوم و چهارم اصلش سوره حمد است. روایت داریم: چند جا شیطان نعره زد، یکی در موقع بعثت پیامبر، یکی در موقعی که امام زمان متولد شد، یکی در موقعی که سوره حمد نازل شد.
سایه ولایت
خدا رحمت کند مرحوم کل احمد حرف قشنگی می زد. یکی از کلماتش این بود، می گفت: اگر دست مولی بالا سرمان نباشد، همه طلحه و زبیر از کار در می آییم. یک حرف خیلی قشنگش این بود، می گفت: لا اله الا الله که خیلی ذکر بلندی است. یکی از بهترین ذکرهاست. لا اله الا الله مال خواص است. لا اله الا الله یعنی اگر به چیزی غیر خدا علاقه داری، باید قطع بشود. باید بت های درون و بیرون را شکست. فشارش می دهند، که خالص بشود. ولی صلوات همان کار را می کند، یعنی صلوات راحت انسان را خالص می کند. صلوات جایگزین خیلی از مستحبات می شود. صلوات در امت های گذشته جزو اسرار بود.
حلم و خوش اخلاقی امام حسن سلام الله علیه
امام حسن دو تا صفت خیلی بارز داشت. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. آقا پای منبر خطیب شامی نشسته بودند، به پدر گرامیش اهانت می کند، اما این جا آقا مامور به تحمل است. مصائب مادرش را که در سن خورد سالی دیده، صبر کرده است. کوه مقاومت و استواری بود.
حضرت یک غلامی داشت. آن غلام بی ادبی کرد. مولی می خواستند، تادیبش کنند. این غلام زرنگ بود، فوری آیه قرآن را خواند: «وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظَ وَ الْعافينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ»[6] یعنی بنده گان خوب خدا خشم خود را فرو می برند. امام فرمود: که خشم نمی کنم. غلام دنبال آیه را خواند «والعافین عن الناس» علامت دیگرشان این است بعد از فرو بردن خشم عفو می کنند. «ولله یحب المحسنین» دنبال آیه است که خدا محسنین را دوست دارد. حضرت فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم. و دو برابر حقوق هم برایت معیین کردم. خیلی سخته این کارها شق القمر است. اهانت کرده، حرف آقا را زیر پا گذاشته است، خیانت کرده، آقا خشمش را فرو برده، گذشت و عفو کرده، او را آزاد کرده، دو برابر حقوقش را هم به او می دهد.
کربلایی احمد چهارده تا بچه داشت. گفت: بعضی از این بچه ها شلوغ می کردند، یکی از این بچه ها خیلی شلوغ کرد. هی من صبر کردم، هی صبر کردم. دیگر خیلی حرف های رکیک و بی ادبی زد دستم را بلند کردم بزنمش دیدم مولی امیرالمومنین سلام الله علیه دستش را بلند کرده بالا سر من گفت: کربلایی احمد اگر بزنی می زنم. مواظب باشیم، خدا چه جور ما را تحمل می کند، ما هم زیر دست هایمان را تحمل کنیم. امام سجاد سلام الله علیه می فرماید: تو نوشیدنی ها چیزی ننوشیدم که شیرین تر و گواراتر از جرعه خشم و غضبی که نوشیده ام باشد. پیامبر خدا سلام الله علیه و اله فرمود: محبت خدا بر کسی که غضبش را به خاطر خدا فرو برد واجب می شود.
مروان از کسانی بود که امام حسن سلام الله علیه خیلی را اذیت کرده بود. ولی خودش در تشییع جنازه آقا شرکت کرد. گفتند: تو که خیلی آقا اذیت کردی. گفت: من در تشییع کسی شرکت کردم که حلم و بردباری او از کوه ها بزرگتر بود. این قدر حضرت را اذیت و آزار می داد، حضرت نفرین نمی کرد. حضرت قاتل خودش را معرفی نکرد.
یکی از کارهای حضرت این بود که مهمان خانه داشت. سال دوازده ماه، نهار و شام داشت. سفر پهن بود. یک آدم فقیری به مدینه آمده بود. گفت جای نیست؟ خانه امام حسن سلام الله علیه را معرفی کردند. آمد با اشتها خورد، امام حسن سلام الله علیه هم تماشا می کردند. یک مقدار هم تو جیبش می ریخت. حضرت تبسم کرد، فرمودند: که چرا این کار را می کنی؟ گفت: آقا شما نمیدانید که من چه گشنگی هایی کشیده ام. خداوند هشت تا دختر به من داده که یکی از یکی زشت تر است. برا آن ها هم می بروم. حضرت فرمودند: من بهت کمک می کنم که به آنها هم برسی.
حدیث داریم اگر کسی صدای پای مهمان را شنید و تو دلش هم خوشحال شد، روایت می فرماید: تا هفت طبقه آسمان گناه داشته باشد، خدا می آمرزد. عرضم تمام لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
پی نوشت ها:
[1] . وسائل الشيعة، شیخ حرعاملی، 10، 313.
[2] . الكافي، شیخ عباس قمی، 2، 345.
[3] . وسائل الشيعة، شیخ حرعاملی، 10، 313.
[4] . أمالي الصدوق، شیخ صدوق، 130.
[5] . الكافي، شیخ کافی، 2، 506.
[6] . آل عمران : 134.