اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه، الا بالله العلی العظیم، الحمد لله الذی جعل الحمد مفتاحاً لذکره، و سبباً للمزیدِ من فضله، و دلیلاً علی آلائه و عظمته، ثمّ الصلاه و السلام علی حبیبه و خیرته ابی القاسم المصطفی محمّد، و علی آله الطیبین الطاهرین، سیَّما بقیهَ اللهِ فی الارضین و اللعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین.
دیشب عرض کردم یکی از آیاتی که در قرآن کدیم معروف است به آیه ی مودت ، البته میدانید سوره های قران نام دارد همه اش. ولی آیه ها نام ندارد. گاهی به ذوق خود مفسر مثلا آیه تطهیر می گویند چون کلمه ی تطهیر توش هست. آیه مباهله می گویند چون در واقع اشاره به موضوع مباهله هست. این آیه ای که دیشب خواندم معروف است به آیه ی مودت . قُل لا اَسئَلُکم علیه اَجراً الّا المودَّه فِی القربی ، قربی را معنا کردیم . گفتیم متظور از قُربی به روایات شیعه و سنی منطور امیرالمومنین ع زهرای مرضیه امام حسن و امام حسین اند. البته فرزندانشان هم شامل میشود. منتها این آیه ای که به پیغمبر می گوید بگو ، یک وقت ملاحظه نکنی به مردم بگو. بگو من از شما مزدی برای رسالتم نمی خواهم ، جز مودت یعنی اعلام دوستی. دوستیه عملی با قُربی.
قول دادم دیشب ده تا راه اظهار پودت را بگویم ، به نظرم سه تایش را دیشب اشاره کردم. آنهایی که دیشب گفتم یکی مودت زبانی ، همینقدر که انسان اظهار می کند ما شما را دوست داریم، سلام میدهد ذکری ازشان میکند. نام بچه اش را نام اهل بیت می گذارد.
دوم ابراز مودت با جان ، مثال زدیم کسانی که مثل کمیل ، مثل قنبر مثل میثم مثل عمار، جانشان را فدا کردند برای اهل بیت. مثل سعید ابن عبدالله تمام بدنش غرق تیر بود، وقتی امام حسین آمد بالاسرش گفت : اَوَفَیتُ یابن رسول الله؟ آقا از من راضی هستی من وفا کردم؟ مثل ابوالفضل العباس، که جانش را فدا کرد برای امامش. خود حضرت زهرا س، این دوتا.
سومین راه ابراز مودت به اهل بیت دیشب گفتیم علمی هست. علامه ی امینی الغدیر نوشته، خب این خودش یک مودت است. چه از این بهتر؟ شهید مطهری کتاب نوشته. اقا شیخ عباس قمی صدو ده جلد اثر دارد. عرض می کنم که یک جوان مطالعه ای می کند علم و معرفتش به اهل بیت بیشتر شود. این میشود مودت علمی.
خب من امشب چون فقط خدمت شما هستم دیگر فرداشب عزیزان دیگری هستند ، این هفتای بقیه را هم باید بگویم دیگر نمی توانم وعده بدهم بگویم یک شب دیگر. حالا شما می خواهید حد بفرمایید آنها را هم اشاره کنم.
راه چهارم اظهار مودت ؛ که خود اهل بیت از ما خواستند راه عملی و اخلاقیست . یعنی چی؟ یعنی امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرماید : اَعینُونی بِوَرعِ و اِجتهاد ، مارا یاری کنید با تقوایتان با دینتان . ساده می گویم یک خانومی که حجابش را رعایت می کند این مودت اهل بیت است. من اصلا کار ندارم حجاب واجبم هست یا نیست، الان می گویند کجای قرآن آمده حجاب؟ اول اینکه تو قرآن آمده ، سوره نور سوره ی احزاب آیه دارد. فرض هم کنیم نیامده، حضرت زهرا از یک بی حجاب خوشش می آید یا با حجاب؟ اگر قرار باشد ما الگو بگیریم خود ایشان وقتی آمد مسجد خطبه خوانده ، خِمار انداخته، خِمار به روسری بلند می گویند . اسم خِمار تو قرآن هست . بعد جلباب ، جلباب یعنی چادر بلند ، لباس بلند انداخته بعد زن ها دورش را گرفتند بعد مسجد رفته پشت پرده سخنرانی کرده. آخر ما یک چیزی می گوییم نصفش را می گوییم نصفش را نمی گوییم. آقا حضرت زهرا سخنرانی کرده مردها همگوش می دادند ، بله. اشکال ندارد مرد سخنرانی زن را گوش بدهد . حضرت زینب هم که دروازه کوفه سخنرانی می کرد مردها گوش میدادند. اما ترکیب را نگاه کنید خِمار، یعنی روسری بلند ؛ جلباب ، یعنی چادر بلند . پشت پرده زنهای بنی هاشم دورش او صحبت کرده.
پس آقایان عزیز جوانهای عزیز یک جوانی که نمازش را اول وقت می خواند ، سعی می کند دروغ نگوید ، خود اینها میشود یاری کردن اهل بیت ، میدانید آخر یک وقتی یک دزدی را گرفتند تو صرّافی رفته بود دزدی ، قدیممثل حالا که صرافی هست قدیم هم بوده دیگر. رفته بود تو صرافی شبانه داشت دزدی میکرد مامورهای متوکل ریختند دستگیرش کردند. تا دستگیرش کردند گفت من ، اَنا مِن شیعَهِ عَلی ابن ابیطالب، من از شیعه های امیرالمومنینم . من از شیعه های عسکری ام . چکارم دارید ؟ حالا امام عسگری تو سامرا بود خودش . گفتند خب می بریمت پیش امام عسگری مگر نمی گویی شیعه ی آقا هستم ؟ آقا مچش را گرفتند و آوردنش خدمت اقا امام عسگری ، گفتند آقا ایشان می گوید شیعه ی شماست و دزدی همکرده. آقا فرمود والله دروغ می گوید . این محبّ ماست شیعه ی ما نیست. آن مامور گفت آقا فرق محب با شیعه چیه ؟ محب یعنی دوستدار ، شیعه یعنی پیرو. اقا فرمود فرقش این است : شیعه ی ما اوامر ما را گوش می کند ، نواهی ما را هم کنار می گذارد. اما محب ، آقا جرجرداق محب امام علی است اصلا مسلمان نیست مسیحی است.
آنتوان بارا عاشق امام حسین است یک کتاب هم نوشته. اصلا مسلمان نیست. مسیحی است. شبلی شُمیل مسیحی است. چه کرده راجع به امیرالمومنین ؟ سلیمان کتّانی مسیحی است یک کتاب به نظرم دیشب هم اسم بردم راجع به حضرت امیر دارد. پس آقایان عزیز چهارمین راه اظهار مودت به اهل بیت همینقدر ببین ، آقا امام صادق خوشش نمی آید ما فحش بدهیم خب ما فحش نمی دهیم. ببین صریحاً به سُماعه فرمود ، سُماعه از اصحاب امام صادق است با یکی دعوایش شد فحش داد، تا آمد خدمت امام صادق آقا فرمود چی گفتی به آن بنده خدا ؟ شتربانش بود. من الَّذی بینک و بینَ جمّاله؟ گفت آقا عصبانیم کرد . فرمود ببین ، جوانها دقت کنید ، لیسَ هذا مِن فِعالی. فحش تو سیره ی ما نیست. اگر تو مارا دوست داری لیسَ هذا مِن فِعالی این خیلی جمله ی مهمی ست. این چهارمین راه اظهار مودت به اهل بیت است. یعنی انسان ببینید چه عملی را ؛ پیغمبر میرفت یک جوانی هم پشت سرش سوار بود. این جوان مسرعمویش هست خیلی هم شبیه پیغمبر بود، خوشتیپ هم بوده فضل ابن عباس. این همان کسی است که شب دفن پیغمبر هم کنار حضرت علی بود و کمک می کرد و خلاصه تو دفن پیغمبر شرکت داشت. جوان بوده داداش ابن عباس معروف است. یک خانومی آمد جلو از پیغمبر یک سوالی بپرسد، خانومه هم جوان بود . حالا این پشت سوار بوده ها؟ پیغمبر داشت به سوال این خانومه جواب میداد این هم فرصت را مغتنم شمرد و چشم چرانی می کرد. سرو بال این خانوم را نگاه میکرد. حالا فکر میکرد پیغمبر پشت سرش را نمی بیند .
ما پشت سرمان را نمی بینیم پیغمبر همینطور که صحبت میکرد دستش را برد صورت این را برگرداند. فرمود اینور را نگاه کن. ببینید پس پیغمبر از نگاه کردن به نامحرم خوشش نمی آید . شما که می خواهی به پیغمبر اظهار محبت کنی اینها خیلی ریز است ها این ها را بهش می گویند ریزهای بزرگ . کوچک هایی که در زندگی تاثیر دارد. در یک کلمه شما بین صدق و دروغ ببینید امام کدامش را دوست دارد؟ بین امانت و خیانت، بین حجاب و بی حجابی بین نماز و بی نمازی ، آقا فقط که نمی شود اطهار محبت ظاهری به حضرت زهرا کرد. من بارها این را گفتم حضرت زهرا جوان بوده همه تان می دانید . سن ایشان را تا ۲۵ سال نوشتند پرِپُرش . ولی ۱۸ معروف است. ولی پاهایش از شدت نماز وَرم کرده بوده. آقایان سربازی رفتید بعضی هایتان ، بعضی ها هم که ان شالله خواهید رفت . به هرحال یک وقت می بینی یک سرباز دو ساعت رو پا وایساده پای جوان به این زودی وَرَم نمی کند، خیلی باید حضرت زهرا رو پا وایساده باشد که در روایت دارد ؛ ما کانَ این عبارت را دقت کنید ، فی هذه الاُمّه اَعبَد مِن فاطمه ما کانت؟ از زهرای مرضیه عابدتر ما تو این امت نداریم البته نمی خواهد نفی کند امیرالمومنین را . در میان زنها می گوید. آقا نماز اول وقت ، می گوید خدا که مهلت داده از ساعت دوازده تا پنجو نیم بعد ازظهر . بله. ولی شما به من بگو ائمه ی ما اول وقت می خواندند یا آخر وقت ؟ امام هشتم علی ابن موسی الرضا ، این آیه را که می خواست معنا کند فَوَیلُ للمُصَلّین الَّذین همعَن صَلاتِهم ساهون ، وای بر آن نمازگذاری که تو نمازش سَهو می کند ، آقا فرمود منظور از این ساهون کسانی اند که نماز را به آخر وقت می اندازند. یعنی برایش مهم نیست.
حاشیه ست متن نیست. تو جاده نیست تو شانه هست. اگر نماز شد تو شانه ی جاده حجاب شد تو شانه ی جاده ، خب این با محبت به اهل بیت جور در نمی آید . من خیلی روان می گویم ؛ آقا قُل لا اشئَلُکم شاید تا حالا اینطوری این آیه را یک کسی ، من خودم را عرض میکنم برایمان باز نکرده. آقا هی می گوییم قُل لا اَسئَلُکم علیه اَجراً الّا الامودَّه فی القُربی من چجوری مودت را به قربی اعلامکنم؟ زبانیش را گفتیم ، جانیش را گفتیم ، علمی اش را گفتیم ، چهارمیش عملیست. یعنی انسان عملکردش، حالا سعی ش این باشد که عملکردش مورد رضایت معصوم باشد ، آقا الان امام زمان ارواحنا فداه که تو اجتماعات ما حضور دارند دیگر خودش فرمود من رو فرش های شما پا می گذارم. می ایم تو اسواق می ایم تو بازارهای شما می آیم ، اگر الان بیاید زندگی من قیافا ی من حجاب خانوم های ما برخوردها، چقدر و نمره چند میدهد؟ یکبار آقا پیش خودتان فکر کنید ، امام زمان نمره چند میدهد؟ نماز را حساب کنید حجاب را حساب کنید زبان را حساب کنید نگاه به نامحرم را حساب کنید . مجموع اوامر را .
خب آقا ببینید عبدالله ابن ابی یَعفور مریض بود دل درد شَدیدی کرد ، پزشک بهش گفت شراب برایت خوب است . آمد خدمت امام صادق. گفت آقا دکتر گفته شراب برای دل دردت خوب است . می توانم بخورم ؟ فرمود نه . خدا توی حرام شِفا قرار نداده . پس کسی که شراب می خورد با این مودت اهل بیت منافات دارد . بد حجابی می کند ، نماز اول وقت تاخیر می اندازد . دروغ می گوید ، بی احترامی ببین جوان بود به مادرش ناسزا گفت آمد خدمت امام صادق ، آقا بلندش کرد گفت برو برو مادرت را راضی کن بیا . پس امام صادق بی احترامی به پدر و مادر را نمی پسندد. همینطور بروید جلو دیگر . تو تمام گزینه های اخلاقی یک راه اظهار مودت به اهل بیت رعایت اخلاق است ، تمام شد .
خب رد شدم از اینجا چون هفت راه را باید بگویم دیگر .
پنجم: پنجمین راه اظهار مودت به اهل بیت راه اجتماعیست . من حدیثش را برایتان بخوانم. صادق آل محمد صلی الله علیه و آله و سلّم ببینید فرمود : مَن لَم یَقدِر علی صِلَتِنا خوب گوش بدهید . هرکه دلش می خواهد به ما اهل بیت پیش ما اهل بیت بیاید ، مثلا شما دوست داریم خدمت امام زمان الان یک هدیه ببرید. می خواهید بروید خدمت امام زمان دستش را ببوسید ، می خواهید خدمت امام زمان برسید اظهار محبت کنید اما نمی توانید . چون امام در پسِ پرده ی غیبت است . فرمود هرکسی ؛ این را به شما بگویم ها در گذشته هم که ائمه بین مردم بودند دست همه بهشان نمی رسید . مثلا امام صادق تو مدینه بوده طرف تو قم چجوری امام صادق را می دید ؟ تو ری چجوری امام صادق را می دید ؟ بعضی افراد به ندرت می رفتند و الا کلِّ دنیا همه ی آنهایی که خدمت امام صادق رسیدند و درس خواند میشود چهار هزار نفر . مگر جمعیت آن زمان چهار هزار نفر بوده ؟ فکر نکنید الان ما دستمان نمی رسد ، آن موقع هم خیلی ها نمی توانستند . آقا طرف نمیتوانسته خدمت پیغمبر بیاید .
آقایان عزیز خواهران گرامی ، پنجمین راه اظهار مودت این است : راه اجتماعی . امام صادق فرمود : هرکه دستش به ما نمی رسد فَلیَصِل صالِحی مَوالینا ببیند شیعیان ما کدام مشکل دارند مشکلشان را رفع کند . این ، یُکتَبُ لَه ثوابُ صِلَتِنا ؛ کسی بار از رو دوش شیعه ی ما بردارد ثواب ارتباط با ما را دارد . مودت به ماست . پس راه پنجم ، کمک کردن به مردم بار از رو دوش مردم برداشتن .
شما نگاه کنید یک کسی آمده بود خدمت امام صادق خیلی تعریف می کرد ، آقا شیعه ها اینطورند شیعه ها آنطورند ، منطقه ی ما خیلی شیعه دارد هی تعریف می کرد . آقا فرمود چندتا سوال، اغنیایشان به فقرایشان می رسند ؟ گفت نه . صله ی رَحم بینشان هست بهم سر بزنند؟ نه . بار از دوش هم بر میدارند ؟ آقا فرمود کیفَ یَزعَمُها اولاء اَنَّهم شیعه ؟ اینها چطوری می گویند شیعه ی ما هستند ؟ در حالیکه در میان اینها خدمت اجتماعی نیست.
این هم یکی از راه های در واقع مودت به اهل بیت ، و لذا شما اگر سیره ی اهل بیت را نگاه کنید ، چقدر سفارش چقدر سفارش نسبت به رسیدگی به دیگران ؟ حالا از پدر و مادر شروع می شود ، همسر برادر خواهر همسایه ، چقدر تاکید شده آقایان عزیز .
همینجا من یک استفاده ای بکنم از همین بحث ، ببینید آمد یک کسی خدمت رسول خدا ، خلاصه جوانها گفت در خانه اگر کس است یک حرف بَس است . آمد گفت یا رسول الله پدر و مادر جایگاهشان کجاست ؟ پدر و مادر . حضرت فرمود: هُما جنَّتُکَ و نارُک ، جهنمت اینهایند بهشتت هم اینهایند . یعنی می توانی با خدمت به اینها بهشتی بشوی می توانی با بی احترامی جهنمی . هُما جَنَّتُکَ و نار .
آمد گفت یا رسول الله من عهد کردم آستانه ی بهشت را ببوسم ، حالا هنوز که نمردم و قیامت هم نشده و من را جلو بهشت نبردند که من درب بهشت را پیدا کنم که آستانه اش را ببوسم ، این هم شد نذر؟ نذر کردم تو این دنیا آستانه ی بهشت ، فرمود برو پیشانی مادرت را ببوس. گفت آقا از دنیا رفتند فرمود برو قبرشان را ببوس . خب اینها چی میخواهد بگوید به ما ؟ خود همین حضرت زهرا س ببینید احترامی که برای پیغمبر ، حالا پیغمبر پیغمبر است اما باباست برای حضرت زهرا پدر است . میدانید وقتی آیه نازل شد دیگر پیغمبر را به اسم صدا نزنید خب ما خودمان همدیگر را همه رقم صدا می زنیم ، به اسم به فامیلی به کُنیه گاهی هم چیزهایی غیر اینها به همدیگر می گوییم . یک اوصافی برای هم می تراشیم . آیه نازل شد ببینید هرجوری همدیگر را صدا میزنید پیغمبر را آنطور صدا نزنید . لا تَجعَلوا دُعاءَ الرَّسول بینَکم کَدُعاءِ بَعضُکُم بعض. اولا پیغمبر احترام دارد داد نزنید . ثانیاً صدایتان را پایین بیاورید ثالثاً الفاظی که به کار میبرید ، یا رسول الله یا نبی الله یا حجت الله اینها را بگویید .
خب حضرت زهرا هر وقت می آمد دیدن پیغمبر می گفت باباجان یا ابتاه ، تا این آیه نازل شد وارد شد بر پیغمبر گفت یا رسول الله ، پیغمبر یک نگاهی کرد فاطمه جان چیشد ؟ نگفتی یا ابا یا ابتا ؟ گفت بابا آیه نازل شده ، فرمود دخترم تو جان منی به من بگو یا ابتاه ، همه می گویند یا رسول الله تو بگو یا ابتاه . عبارت را ببینید ، فَأِنَّهُ أَحیا لِلقَلب تو که می گویی یا اَبتاه این دل من شاد میشود زنده میشود و أَرضا لِلرََّب خدا هم خوشحال میشود . ولذا تا پیغمبر حالش بد میشد می گفتند بروید فاطمه را بیاورید . می آمد یا ابتاه باباجان چیشده ؟ البته نمی خواهم روضه بخوانم ولی یک یا ابتاهش با همه یا ابتاها فرق میکرد . آن که بین در و دیوار گفت یا ابتاه یا رسول الله آن خیلی پیغمبر را رنج داد. یک وقت آدم دخترش شب عروسی اش می گوید باباجان یک وقتی می افتد بیمارستان می گوید . فرق میکند .
این احترامی که برای پدر قائل است . پس آقایان عزیز راهکارهای مودت به اهل بیت راه پنجمش بار از دوش مردم برداشتن است . رفع نیاز از دیگران است . حالا هر کسی به اندازه ی خودش . به اندازه ی توان خودش . یکی مالی می تواند یکی راهنمایی می تواند بکند ، تو روایات داریم چند گروه ، من وقت نیست همه را بخوانم ، ثَمانُ خِصال ، هشت گروه با شهدا محشور میشوند با انبیا محشور میشوند . با جانشینان انبیا محشور میشوند . شما این آیه را شنیدید دیگر میدانید برگزیده های بهشت چهار گروهند : مِنَ النَّبییین و الصِّدّیقین و الشُّهدا و الصّالحین دیگر ما از اینها بالاتر نداریم . نبیین مثل رسول خدا ، صدیقین امیرالمومنین ،شهدا مثل مالک اشتر ، حالا این شهدا را به معنای شهدای اصطلاحی می گیریم والا شهید تو قرآن به معنای گواه است . و چهارم صالحین اولیای خدا . فرمود چندتا کار آدم انجام بدهد دقت بفرمایید ، با شهدا انبیا صدیقین و صالحین محشور میشود . فکر می کنید چیه این کارها ؟
یک: تشنه ای را آدم سیراب کند ، دو : اَطعَمَ جاعِئا گرسنه ای را غذا بدهد. سه : برهنه ای را لباس بپوشاند . چهار : آدرس به یکی بدهد . آقا بلد نیست آدرس بده این خیابان از اینور . ببینید من همه ی حدیث را نخواندم ، پنجم فرمود : زاد و توشه برای زائری فراهم کند . می خواهد برود مکه کربلا بیا انقدر کمکت می کنم . فرمود چندتا ویژگی است . عجیبه ها . برده آزاد کند . تشنه سیراب کند . گرسنه را غذا بدهد. برهنه را بپوشاند. راه به کسی یاد بدهد. اینطور است .
یک حدیثی برایتان بخوانم خیلی جالب است . میدانید که فرشته ها همه ش عبادت می کنند . گناه نمی کنند . این صریح قرآن است . لا یَعصونَ الله اصلا تو ذات فرشته گناه نیست ، حالا قصه ی آن در واقع چیز هم باید توجیه اش کنیم که چطور شده است که در واقع آن خطا صورت گرفته ترک اولا بوده والا فرشتگان خطا تو زندگیشان نیست . فُطرس مَلک فطرس را باید یک توجیهی برایش پیدا کنیم . این صریح قرآن است یَفعَلونَ ما یوءمَرون . هرچه خدا بگوید انجام میدهند. اما ، خوب این حدیث را گوش بدهید حفظش کنید ، جبرییل به رسول خدا عرض کرد : لَو کانت عبادتُنا علی وَجهِ الارض اگر ما فرشته ها انسان می شدیم می آمدیم رو کره ی زمین چندتا عبادت را انجام می دادیم ، یعنی آقایان خواهران ما نماز می خوانیم روزه می گیریم حج می رویم روضه می گیریم خیلی کارها انجام می دهیم ، اما از میان همه ی این کارهایی که ما انجام می دهیم در روایت دارد جبرییل به رسول خدا عرض کرد من سه تایش را از همه بیشتر دوست دارم، سه تا کارهای شما انسانها را ما فرشته ها دلمان می خواست ، ما یکی را می خواهیم خیلی تعریف کنیم می گوییم فرشته است ، حالا فرشته می گوید ما دلمان می خواست انسان باشیم سه تا کار انجام بدهیم ، لَو کانت عبادتُنا علی وَجهِ الارض اگر ما روی زمین بودیم و قرار بود اینجا عبادت می کردیم ؛ یک : سَقیُ الماء المُسلِمین آب به مردم می دادیم . دو : حاجت مردم را راه بیاندازیم آقا اینکه گرفتار است . سه : سَتُرُ الذُّنوب عیب مردم را بپوشانیم .
میدانید چی می خواهم بگویم؟ می خواهم بگویم این سه تا کار کارِ فرشتگان است . اینها آرزو می کنند مثل ما انسان باشند این کارها را انجام بدهند. پس آقایان خواهرانی که می خواهید مودت به اهل بیت کنید پنجمین راه راه اجتماعی است . بار از دوش هم برداشتن بهم کمک کردن . حدیث داریم زیر این آسمان دو چیز است که از آن بالاتر نیست : شَیئان لیسَ فَوقَهما مِنَ البِرِّ شَیء : الایمانُ بالله اولینش ایمان به خداست .
دومی اش فکر می کنید چیه ؟ النَّفعُ لِلإخوان به مردم نفع برسانید . کمک برسانید . بار از دوش مردم بردارید .آمد پیش پیغمبر خدا ، گفت یا رسول الله من می خواهم بهترین آدم پیش خدا باشم ، خیرُ الناس می خواهم بهترین آدم . فکر می کنید پیغمبر چی بهش فرمود؟ فرمود : خیرُ الناس یَنفَعُ الناس بهترین مردم کسی است که نفعش به مردم بیشتر برسد . وای ازآنهایی که ضرر به مردم برسانند . برنامه ریزی غلط می کنند . جنس مردم را گران می کنند . بازار را آشفته می کنند . زمینه ی نارضایتی ، اینها گناهان فردی نیست ، نارضایتی مردم را فراهم می کند . خیلی مهم است . پس یکی از راه های اظهار مودت به اهل بیت شد راه اجتماعی . این هم راه پنجم.
راه ششم ، چکار کنیم با اهل بیت در واقع اظهار محبت کنیم؟ راه ششم اقتصادی. آقا هرکسی به اندازه ی خودش برای اهل بیت هزینه کند . من مثال میزنم ، ببینید همین خمس . حالا شما جوانید درآمد ندارید خیلی هایتان ، ولی ان شالله سرکار رفتید استخدام شدید درآمد داشتید از همان اول یک جمله را از من بشنوید ، من از پانزده سالگی خمس می دادم .
یعنی چون خودم به هرحال یک درآمدی کاری داشتم دوران دبیرستان هم کار می کردم ، تا الان هم نگذاشتم ترک بشود . خوده این خمس ، چقدر بعضی ها سرش بازی در می آورند. خدا میداند اگر خمس را همه ی مردم پرداخت می کردند خمس و زکات را ، ما فقیر نداشتیم . آقای قرائتی می فرمودند : این همه من تلاش کردم حدود ده پانزده درصد بیست درصد الان زکات می دهند. هشتاد درصد کشاورز ، چون زکات مال کشاورزهاست دیگر مال جو و گندم است همچنین مال دامدار هاست . مال گاو و گوسفنده شتر. ما آنهایی که طلا دارند . چون زکات رو نُه چیز است دیگر نه چیز که به سه قسم تقسیم می شود . حیوانات محصولات کشاورزی و طلا و نقره . خب این یکی از راه ها .
آمد پیش امام رضا گفت خمس را به ما بببخشید . آقا فرمود خمس را به شما ببخشیم ما چجوری برای دین هزینه کنیم ؟ شما میدانید علمای ما مراجع ما وابستگی از قدیم به دولتها نداشتند ، اول انقلاب هم امام خدمتش رسیدند فرمود من هزینه ی حوزه را می گویم ها کار به بیمه و اینها ندارم . فرمودند نه حوزه را وابسته نکنید به دولتها . خب با همین خمس ها تامین شده ساخت و سازها مدارس علمیه بیمارستانها سادات طلاب فقیر ، این یکی.
دوم: کمک مالی ، آقا هرکسی به اندازه ی خودش بتواند یک کمکی، ببینید یک کسی من کربلا بودم گفت آقا برای چی ما اینجا هزینه کنیم ؟گفتم ببینید اولین حرم امیرالمومنین را امام صادق ساخت ، بد نیست بدانید تو تاریخ تا زمان امام صادق قبر حضرت امیر مخفی بوده . صَفوان می گوید با امام صادق آمدیم آقا یک جایی را نشان داد فرمود این قبر جدم امیرالمومنین است . گفتم آقا اجازه میدهی به مردم اعلام کنیم ؟ فرمود اعلام کنید دیگر اشکالی ندارد . تا آن زمان از شر خوارج مخفی بود . بعد آقا یک پولی داد فرمود این پول را هزینه کنید یک حرمی درست کنید . یک سنگ چینی دور قبر آقا کردند . اولین پول را امام صادق ع داد.
پس گاهی ، همین مجلس الان کلی هزینه دارد . خب اگر نباشد میشود برگزار کرد؟ کمک باید کرد . هرکسی به اندازه ی خودش در این سفره . ممکن است گاهی با یک شربت یک وقتی با یک هزینه ی ساده این عتبات عالیات که الان دارد ساخته میشود هزینه های بالایی هم دارد ، اما اینها مال عراق نیست اینها مال دنیای شیعه هست . افتخار برای جهان شیعه هست . کسی ازش می آید یک دانشگاه بزند ، به حسینیه کمک کند . پس مودت اهل بیت فقط به این نیست؛ آقا قربانتان بروم . ببینید من رفتم یکی یکی جلو تا رسیدم به راه ششم. مودت اهل بیت باید خودش را یک جایی نشان بدهد. باید یک جایی خودش را عَرضه کند . این هم یکی.
راه دیگر راه هفتم مودت اهل بیت که جمع کنم من این بحث را ، زیارت قبورشان است . گفت آقا اگر حرم ها خلوت باشد خود این نمود خوبی ندارد . همین قدر که مردم بروند زیارت ، و لذا یکی از ، چرا حضرت زهرا می آمد اُحد کنار قبر حمزه ی سیدالشهدا ؟ پیغمبر می آمد ابوا کنار قبر مادرش آمنه ؟ شما میدانید این حرف ها را وهابی ها درست کردند. آمدند رو چهارده چیز دست گذاشتند اینها اشکال دارد . خدا لعنت کند محمد ابن عبدالله وهاب را با این حرفهایش. آمد رو چهارده چیز دست گذاشت . آیت الله عظمای سبحانی یک کتابی دارند آیین وهابیت ، اینها را نوشتند آنجا. رو زیارت رو نذر برای قبور روی توسل روی تقاضای شفاعت ، بابا اینها در سیره ی معصومین بوده . امام حسین ع هر صبح جمعه می آمد زیارت قبر امام حسن . سیره ی معصوم بوده .
همین الان هم این حرفها را وهابی ها میزند والا تو خود عراق حتی اهل سنت سر قبر ابوحنیفه هم میروند . سر قبر علمای اهل سنت که دفنند میروند. دیشب گفتم در مصر شِبلنجی قبر دارد خیلی ها میروند به او متوسل میشوند . لذا علی ابن موسی الرضا ع که ان شالله همه مان مشمول شفاعتش واقع بشویم فرمود : شما مردم با ما یک عهدی دارید یکی از آن عهدها زیارت قبور ماست . چرا انقدر تاکید کردند ؟ چرا آقا امام رضا فرمودند کسی زیارت من بیاید سه جا بازگشتش میدهیم؟ چرا پیغمبر خدا فرمود کسی بیاید مکه زیارت من نیاید به من جفا کرده ؟ این نشان دهنده ی اظهار مودت به اهل بیت است . حتی یارت امامزادگان . آقا حضرت عبدالعظیم حسنی شاید خیلی هایتان کم میروید کنار قبرش. کم است ؟ ثواب زیارتش ثواب زیارت سیدالشهداست . همین بانوی بزرگوار حضرت معصومه ، من در دسترس تر ها را می گویم . چهارتا امام گفتند هرکه او را زیارت کند بهشت بر او واجب است . امام صادق امام کاظم امام هشتم علی ابن موسی الرضا و امام جواد ع .
پس هفتمین راه اظهار مودت زیارت قبور است . میدانید تمام این سه ماه تا آن جایی که می توانست حضرت زهرا دیگر این آخری ها نمی توانست حضرت یکی از بهترین جاهایی که می آمد زیارت قبر پیغمبر بود . می آمد صورتش را می گذاشت رو خاک قبر پیغمبر اشک می ریخت. صُبَّت علیَّ مَصائِبُ لَو أَنَّها صُبَّت عَلی الایّام صِرنَ لَیالیا؛ شعر می خواند زمزمه میکرد زیارت قبر رسول خدا.
اصلا میدانی چرا می آیند زیارت؟ تا حالا فکر کردید ؟ کلمه ی زیارت تو قرآن نیست ولی ماده اش هست . أَلهاکُمُ التَّکاثُر حتی زُرتُم همان ماده ی زیارت است . زیارت یعنی بازگشت یعنی انحراف یعنی جدا شدن . اگر من الان پشتم را بکنم به شما می گویند این در واقع رویش را برگرداند . این خود زیارت به معنای جدا شدن و در واقع تفکیک.
چرا به زائر می گویند زائر؟ چون آدم از دنیا جدا میشود . چون آدم یک جوری از مادیت جدا میشود به معنویت می پیوندد. خودش را با معصوم مرتبط می کند . لذا این را قدر بدانید . من خیلی ناراحت می شود وقتی میروم گاهی حرم ها . یک آقایی چند روز قبل از کربلا آمد گفت فوق العاده خلوت بود . بله گرانی هست سختی هست باید یک مقداری تسهیلات ایجاد بشود ولی حرم های ائمه نباید خالی بماند . خوده زیارت یکی از راه های اظهار مودت است . برای چی انقدر ثواب برای زیارت قبر امام حسین؟ برای چی؟ آقا هرکه بیاید زیارت قبر اباعبدالله حضرت زهرا به او خوش آمد می گوید . چهار هزار فرشته استقبال می کنند بدرقه می کنند تشییع جنازه اش می آیند اگر بمیرد ، عیادتش می آیند اگر مریض بشود . اینها خواستن حرم ها خلوت نماند . این هم یکی از راه های اظهار مودت .
هشتمین راه اظهار مودت به اهل بیت ، گرفتن مجلس برای اهل بیت است . امام باقر ع فرمود : آن مجالسی که شما برای ما می گیرید دور هم جمع می شوید ما آن مجالس را دوست داریم حتی اگر سه نفر باشید. لذا جوانها ، این هیئتهای خانگی را از دست ندهید . آقایان تو فامیل تقسیم کنید یکی برای امام هادی یکی برای امام باقر یکی برای ... اولا دور هم جمع می شوید همدیگر را می بینید صله رحم می شود ، این حضور این احیای امر این دورهم نشستن ، علی ابن موسی الرضا ع فرمود: خدا رحمت کند کسانی را که ما را زنده می کنند. رَحِم الله عبداً اَحیاء أمرَنا گفتند آقا چجوری؟ فرمود: دور هم می نشینند حدیث های مارا می خوانند. روایات مارا می خوانند . تاریخ ما را می گویند به تعبیر بنده . پس ، گرففتن مجالس احیای یاد اهل بیت یکی از اظهار مودت ها برای اهل بیت است .
خب شما نگاه کنید چرا پیغمبر گرامی اسلام می آیند تو خانه ی حضرت زهرا ؟ امیرالمومنین می آید امام حسن می آید امام حسین می آید ، حضرت زهرا می آید جبرییل هم می آید ، عبا می اندازد ، کساء زیر آن کساء شروع می کند حضرت فضائل اینها را بیان کردن . این یعنی تو خانه هایتان دور هم جمع بشوید . فضائل اهل بیت را بگویید . خود همینها موجب زنده نگه داشتن است. شما میدانید اگر این مجالس نبود فراموش شده بود . از بین رفته بود . یاد حضرت زهرا س . چرا مقام معظم رهبری ایشان خب دوتا روضه بیشتر ندارند در طول سال البته عمومی ها ، خصوصی همیشه دارند تو منزلشان . یکی عاشورا یکی فاطمیه. چرا پنج روز؟ خب ایشان دو ساعت دو ساعت و نیم می نشیند .
تمام مسئولین نظام می نشینند یک طلبه ی ساده ای مثل من برود منبر ، خب آقا نیار به حرفهای من دارد؟ برای چی می نشینند به ای مداح گوش میدهند به این سخنران به این روضه نظر میدهند؟ این برای این است که زنده نگه داشتن یاد حضرت زهرا زنده نگه داشتن اساس شیعه هست. من بارها گفتم این را ، دیشب هم شاید اشاره کردم ، ما تو عاشورا ، اهل سنت هم خب مراسم می گیرند مقتل نوشتند برای امام حسین. عاشورا خیلی مهم است ، اما فاطمیه هویت شیعه هست. علت اینکه باهاش مشکل دارند همین است ، فاطمیه که به فضل خدا تو این چند سال خیلی تقویت شده ، شک گیری است . آقایان خواهران این را به شما بگویم اگر حضرت زهرا بعد از پیغمبر سکوت کرده بود ، چیزی از شیعه باقی نمی ماند . می گفتند اگر خبری بود دخترش بلند میشد قیام می کرد . اما ننشست ، امروز اگر یک جوان می گوید من شیعه ام مهم ترین دلیلش مبارزات حضرت زهراست . حضرت زهرا بی امام که از دنیا نرفته. پس امامش کی بود ؟ از کی دفاع کرد ؟ در مقابل چی ایستاد؟ این هم یک نوع اظهار مودت .
دوتا راه دیگر که کامل کنم بحث را ، ببینید زبانی گفتم جانی گفتم مالی گفتم علمی گفتم اخلاقی گفتم عملی گفتم اجتماعی گفتم.
راه نهم : اظهار مودت به صورت منفیست . یعنی چی؟ یعنی اظهار برائت . مگر نفرمودند با دوستان ما دوست باشید با دشمنان ما دشمن ؟ هاشم مرقال از اصحاب امیرالمومنین است ، تو صفین آمد خدمت آقا ایشان شهید شد ، گفت آقا می خواهم بروم میدان ، آقا فرمود خدا کمکت کند دعایش کرد . اما سفارشی نداری؟ حرفی نمی خواهی به من بزنی به عنوان آخرین نکته ؟ گفت چرا آقا ، دوست ندارم همه ی دنیا را بهم بدهند دستم تو دست دشمن شما باشد . این را می گویند برائت. سِلمٌ لِمَن سالَمَکم و حَربٌ لِمن حارَبَکم . حواستان جمع باشد ، یک وقت این نکته البته رعایت همه ی امور بشود ها . ولی این نکته باعث نشود که جوانهای ما بچه های ما نوجوانهای ما از قبح کار دشمنان اهل بیت سر در نیاورند.
آقا این متوکل خبیث ببینید چه کرده ؟ این مامون است این هارون است . کسانی که در مقابل زهرای مرضیه ایستادند ما نمی توانیم از جریان سقیفه به سادگی عبور کنیم . سقیفه یک بدعت است ، سقیفه یک مبارزه ی صریح با غدیر است . سقیفه یک جریان نفاق است آن هم جریان خطرناک. خدا رحمت کند آن شاعر عرب را ، می گوید امام حسین اگر کربلا شهید شد دلیلش قضایایی بود که تو سقیفه ایجاد شد . اللهم العَن اوَّلَ ظالمٍ ظَلَمَ حقَّ محمدٍ و ال محمد. و آخر تابعٍ لَهُ علی ذلک.
خب من وقتم تمام شد . نُه تا از راهکارهای مودت به اهل بیت را گفتم. بببینید کدامش از شما می آید ؟ مخصوصا آن اجتماعیه آن عملیه . حالا یکی می گوید من پول ندارم . مالیش را نمی توانم. یک وقت می گوید الان زمینه اش نیست بروم جانم را فدا کنم . شهید حججی مودتش را با جان اعلام کرد . فلان آقا ، من الان آدمهایی می شناسم میلیاردها تومان کمک کردند میدانید حدود یک ماه دیگر گنبد امام حسین عوض میشود این گنبد جدید میرود و از کرمان حمل می شود ، و خلاصه می آید رو این گنبد جدید و تا شش هفت متر می آید بالا خیلی هم هزینه شده ، همه اش هم مردمی است آن هم با صعوبت .
یعنی انقدر آدم تو نوبت بوده که این خشت های طلا این گنبد جدیدی که ان شالله تا پایان سال ، نصب خواهد شد . خب یکی ازش می آید طلا بدهد برای گنبد برای حرم. یکی مثل حججی جان یکی مثل علامه امینی الغدیر. یکی هم مثل شمای جوان می گویی آقا من پول که ندارم جنگ هم نیست که بخواهم الان بروم من نمازم را اول وقت می خوانم. یک خانومی بگوید من حجابم را رعایت می کنم. یک کاسب دروغ نمی گویم. یک راننده تاکسی گرون نمی گیرم. این میشود خودش مودت اهل بیت با این نُه شیوه ای که عرض کردم.
اما دهمین شیوه شیوه ی عاطفیست . این هم مهم است . فَلیَبکی الباکون. آقا ما با گریه مان اظهار مودت می کنیم. همین قدر که میدانید شما مجلس اهل بیت را گرم نگه میدارید این مودت است ؟ حالا حتی اگر انسان گاهی تباکی می کند . آقا یک ناله ای میزند این جلسه گرم بشود . خود این گرم نگه داشتن مجلس ، مگر نمی گویید تو دعای ندبه : ولیَبکِی الباکُون و ایّاهُم فَلیَندُب النادون و التَظرَفِ الدُّموع و یَزِجَّ الزّاجّون. کیه با من زجه بزند ؟ کیه با من فریاد بزند ؟ کمکم کنید. خود ندبه میدانیید یعنی گریه . گریه ی با ناله . گریه ی با سختی و صعوبت. پس یک راه اظهار مودت اهل بیت هم عاطفیست. یعنی با اشک و گریه. لذا امام حسین را می گوییم قَتیلُ العَبرات ، کشته ی اشک ها. این را کم نشماریدها، فکر نکنید این اشک کم است ، این خودش بزرگترین مودت است . همانطور که این عرض آخر من، آدمی که خوب حرف میزند می گویند عقلش زیاد است ، از زبان عقل طرف را تشخیص می دهند . آدمی که اشک می ریزد یعنی قلبش پاک است . آقایان خواهران اشک ترجمان قلب است ، زبان ترجمان عقل است . و لذا خود این گریه یک مودت و یک آرامشیست که برای ما ایجاد می شود .
حالا که این دهمین مورد را گفتم ، شما با من همکاری کنید برویم درِ خانه ی حضرت زهرا س.
السلامُ علیکِ یا بنتَ رسول الله ، سادات میدانید این روزها مادرتان انقدر نحیف شده بود ؟ اگر کسی میرفت مدینه او را نمی شناخت ، میدانید دوتا معصوم به شدت نحیف شدند؟ به شدت لاغر شدند؟ که در تاریخ دارد مثل شَبح مثل خَیال. یکی موسی ابن جعفر است تو زندان چهار سال این زندان آخری طول کشید . من می خواهم بگویم موسی ابن جعفر چهار سال زندان آن هم سختی حق دارد نحیف بشود . اما فاطمه ی زهرا که سه ماه بیشتر بعد از پدرش نبود . چرا انقدر نحیف شده ؟ چرا انقدر لاغر شده ؟ لَم یَظَل ناحلة الجسم باکیةَ العَین محترقةَ القلب ، آنقدر نحیف شده بود که ای روزها زنهای مهاجر و انصار وقتی آمدند نشناختنش. انقدر زهرای مرضیه نحیف شده.
میدانید این روزها زنها وقتی آمدند گفتند خانوم حال شما چطور است ؟ یک نگاهی کرد گفت چرا حال من را می پرسید ؟ بروید ببینید چرا علی را خانه نشین کردند؟ ما الَّذی نَقموا من أبی الحسَن؟
نمیدانم کِی بوده ؟ امشب بود فرداشب بوده نزدیک شهادت یک روز امیرالمومنین را صدا زد . آقا بنشین من می خواهم برایت صحبت کنم. آقا فرمودند حسن و حسینم از اتاق بروند بیرون . نشست کنار بستر زهرای مرضیه و سر زهرا را به سینه گرفت ، بمیرم برایت یا امیرالمومنین ، دوتا سر را حضرت امیر به سینه گرفته، یکی سر پیغمبر است یکی سر زهرای مرضیه . کنار بستر دو نفر نشست حرفهایشان را گوش داد، یکی پیغمبر یکی حضرت زهرا . وقتی پیغمبر که رفت فاطمه بود ، تا نشست کنار بستر علی جان آنی که می خواستم بهت بگویم این است ، دیشب بابایم را خواب دیدم ، رنگ علی پرید چون این خوابها مفهوم داشت دیگر ، چه خوابی دیدی ؟ علی جان بابایم به من فرمود : یا بُنَیَّ إلَیَّ إلَیَّ بابا بیا بیا این مردم لیاقت تو را ندارند. فَإنّی مُشتاقٌ إلیکِ دلم برایت تنگ شده . فاطمه جان چی گفتی ؟ گفتم بابا بخدا من هم خسته شدم. بابا چهارتا بچه کوچک دارد ، دنیا چه کردی که فاطمه را خسته کردی ؟ خانومها میدانند من چه می گویم ، اگر یک خانوم بچه کوچک داشته باشد مریض شود می گوید خدا مهلتم بده بچه ام بزرگ شود . اما چه کردی که فاطمه حاضر شده با دنیا وداع کند؟
شروع کرد اشک ریختن ، فاطمه جان تو چرا گریه می کنی؟ تو که بابا دعوتت کرده ، باید خوشحال بشوی ، بله علی جان خوشحالم ولی أبکی أبکی لِماتَ تَلقی بَعدی من برای مظلومیت تو گریه گریه می کنم . من برای غربت تو گریه می کنم. پیراهن خود در غم من چاک مکن، جز نیمه شب جسم مرا خاک نکن. از فاطمه یادگار اگر می خواهی ، خودنهای مرا ز روی در پاک نکن.
غالباً آثار یک کسی که از دنیا میرود جلو چشم بچه هایش برمیدارند ، لباسش را ماشینش را وسیله هایش را ، اما شما بگویید علی با این در و دیوار چه کند؟ علی جان یک سفارش دیگر هم دارم. گفتم و عرضم تمام ، مرا چو غسل نیمه شب به پیش کودکان دهی ، مباد سینه ی مرا به زینبم نشان دهی. نگذار ببیند بدن مجروح من را . چقدر ملاحظه ی زینب را کردی؟ خودت گفتی از زیر لباس غسل بده زینب بازویت را نبیند . حق هم داری دختر است ، شما نه ، امیرالمومنین هم آن شبی که از مسجد می آوردنش فرمود حسنم زمینم بگذار بابا حسینم ، من با پای خودم آمدم ، زینب من را رو دست شما نبیند ، علی هم ملاحظه کرد . امام حسن هم تا لخته های خون از دهانش آمد بیرون فرمود حسین جان به زینب بگو بیرون برود من را نبیند.
اهل روضه گرفتند من چی می خواهم بگویم . ای کاش کربلا هم گودی قتلگاه یک کسی یک عبایی یک پارچه ای رو بدن حسین تا اینطور بدن قطعه قطعه شده را نبیند .
حالا هرکجا نشستید یا حسین.