پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
 
الحمدلله ربّ العالمین الصلاة و السلام علی رسولهِ الکریم و آلهِ الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم اجمعین من یومنا الی یوم الدین اما بعد فقد قال الله تعالی و تبارک فی کتابه الکریم و هو أصدق القائلین و قوله الحق بسم الله الرحمن الرحیم «یا ایها الرَّسولُ بلّغ ما أنزل الیک من ربک و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس انّ الله لایهدی القومَ الکافرین».[1]
 
خالق کائنات در کتاب خود به حبیب خود می ‌فرماید: ای پیامبر آنچه از سوی پروردگارت (دربارة ولایت و و رهبری علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه ‌السلام) بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ‌ای و خدا تو را از (آسیب و گزند) مردم نگه می ‌دارد خدا گروهِ کافران را هدایت نمی ‌کند.
 
در این آیه معلوم است که روی سخن فقط به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم است و تنها وظیفة او را بیان می ‌کند با خطاب «یا أیها الرسول» شروع شده و با صراحت و تأکید دستور می ‌دهد که آنچه را که از طرف پروردگار بر او نازل شده است به مردم برساند. سپس برای تأکید بیشتر به او اخطار می ‌کند که اگر از این کار خودداری کنی رسالت خدا را تبلیغ نکرده ‌ای.
 
جمله بندی ‌های آیه و لحن خاص و تأکیدهای پی در پی آن و همچنین شروع شدن با خطاب «یا ایها ‌الرَّسول» که تنها در دو مورد از قرآن مجید آمده و تهدید پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به عدم تبلیغ رسالت در صورت کوتاهی کردن که منحصراً در آیه است نشان می ‌دهد که سخن از حادثه مهمی در میان بوده است که عدم تبلیغ آن مساوی بوده است با عدم تبلیغ رسالت.
 
به علاوه این موضوع مخالفان سرسختی داشته که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از مخالفت آنها که ممکن بوده است مشکلاتی برای اسلام و مسلمین داشته باشد، ‌نگران بوده و به همین جهت خداوند به او تأمین می‌ دهد.
 
اکنون این سؤال پیش می ‌آید که با توجه به تاریخ نزول سوره که مسلماً در اواخر عمر پیغمبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم نازل شده است، چه مطلبی مهمی بوده که خداوند پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را با این تأکید مأمور ابلاغ آن می ‌کند. آیا مسائل مربوط به توحید و شرک بوده آیا مربوط به احکام و قوانین اسلامی بوده و آیا مربوط به مبارزه با اهل کتاب و کفار بوده. می ‌دانیم که مسائل اعتقادی از قبیل توحید و بت پرستی حل شده و مسائل مربوط به احکام و قوانین اسلامی نیز به همه بیان شده و بعد از چند غزوات و سریه‌ ها مشکل اهل کتاب و کفار نیز دیگر حل شده است. راستی چه مسأله مهمی در آخرین ماههای عمر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مطرح بوده که آیه مذکور این چنین دربارة آن تأکید می ‌کند و این نیز جای تردید نیست که وحشت و نگرانی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برای شخص خود و جان خود نبوده بلکه برای کارشکنی ها و مخالفت های احتمالی منافقان بوده.
 
از روایاتِ مختلفی که در کتابهای متعدد اهل سنت در زمینه آیه مذکور ثابت است که مسئله و مطلب مهمی که خداوند پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را در اواخر عمر مأمور به تبلیغ و تأکید می ‌کند جز تعیین جانشین چیز دیگری نیست. صاحب کتاب الغدیر علامه امینی رضوان الله علیه آن روایاتی که در مورد تعیین جانشینی حضرت امام علی علیه ‌السلام بوده در کتابش با آدرس ‌های کتب علمای اهل سنت مفصلاً آورده اند، ضیاء ‌الدین مقبلی از علمای اهل سنت می‌ گوید: اگر حدیث غدیر معلوم نباشد در دین مسئله معلومی نداریم و این امکان پذیر نیست که بتوانیم غدیر را زیر سؤال ببریم. وقتی منکران غدیر دیدند حدیث غدیر را نمی‌ توانند رد کنند. بیشتر علمای اهل سنت گفتند حدیث غدیر، حدیث صحیح و متواتر است. ولی مولا به معنای اولی نیست، مولی به معنای دوست و ناصر است. بزرگان اهل سنت مثل بیضاوی و دیگران در مورد آیه «فالیومَ لا یُوخذُ منکم فِدْیَةٌ و لا من الذین کفروا مَأواکم النارُ هی مولاکم و بئسَ المصیر: پس امروز از شما (منافقان) و کافران فدیه و عوض گرفته نمی ‌شود و منزلگاهتان آتشِ دوزخ است که صاحب شماست و بد جایگاهی است»[2] در آیة فوق همه معنی کردند که «مولی» یعنی «اولی بکم» یا «والله مولاکم» یعنی خدا ولی امر شماست و تدبیر امور دینی و اخروی شما است.
 
روزی آمدند گفتند، حکایت سپاه یمن باشد که پیامبر وقتی دید مردم از علی علیه السلام رنجش دارند. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: علی علیه السلام دوست شما است در حالی که قضیة سپاه یمن دو سال قبل از غدیر بوده و ربطی به حال ندارد. بیچارگی آنان به اینجا رسید که فخر رازی که معروف به امام المشکیکن است و قاضی عضدالدین أیجی می ‌گویند: امام علی علیه السلام اصلاً‌ در حجة ‌الوداع حضور نداشت و در غدیر خم حاضر نبود. عناد و لجاجت ببینید چه کار می‌ کند؟ می‌ گویند: پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دست علی علیه السلام را گرفت و گفت «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» این دروغ است، ‌جالب این است که جرجانی در شرح کلمات قاضی عضدالدین أیجی می ‌گوید اگر علی علیه السلام نباشد دست علی علیه السلام را بالا بردن زیر سؤال می ‌رود ولی «حدیث من کنت» که زیر سوال نمی ‌رود.
 
صحیح بخاری و صحیح مسلم با سندهای متعدد آورده ‌اند که حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم شترهایی که در منی قربانی کردند حضرت علی علیه السلام آنها را با خودش از یمن آورده بود.
 
امروز وهابی ها غدیر را انکار می ‌کنند در حالی که کتابی که مورد تأیید وهابیت است مثل تفسیر ابن ابی حاتم که خود ابن تیمیه می‌ گوید احادیث ابن ابی حاتم همه قابل اعتماد است و در این تفسیر حدیث نادرست نیست.[3] همین بس که ابن ابی حاتم در تفسیر آیه بلّغ می‌ گوید آیه 67 سورة مائده در حق علی علیه السلام در غدیر خم نازل شده و سیوطی از استوانه های علمی اهل سنت در تفسیر الدر المنثور نقل می ‌کند از عبدالله بن مسعود که ما صحابه همیشه این آیه را در زمان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم این طوری می‌ خواندیم «بلغ ما انزل الیک من ربّکَ عن علی مولی المؤمنین»[4] و همین تعبیر را شوکانی در کتاب فتح الغدیر آورده است.[5] جالب ‌تر اینجا است که آلوسی که یک عالم وهابی است و قلمش به فحش شیعه آغشته است و اهل سنت برایش احترام قائلند در کتابش «روح ‌المعانی» همین تعبیر فوق را دارد.[6]
 
با این همه، ‌اعتراف کنیم که غدیر یعنی ولایت علی امیرالمؤمنین علیه السلام اصل اساس مذهب است و پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در خطبة غدیر جایگاه ویژة امیرالمؤمنین علیه السلام را بیان فرمودند «یا معاشر الناس ... مَن احبَّ علیاً احببت و من ابغضه ابغضت» هر کس با علی علیه السلام دوست است من با او دوستم و هر کس از علی جدا است من از او جدایم. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را چهار مرتبه در خطبه غدیر تکرار فرمودند یا رسول الله یک بار کافی نبود؟ نه این نکتة اساسی است لذا تکرار لازم است. کسی نگوید من نشنیدم بار اول نشنیدی بار دوم بشنو اگر بار دوم نشنیدی بار سوم بشنو اگر بار سوم نشنیدی بار چهارم بشنو.
 
رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم می ‌دانند که این مسلمانان بعد از من غدیر را فراموش می‌ کنند و توطئه‌ می‌کنند. اتفاقاً پس از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم همین جوری ‌شد.
 
آن توطئه‌ هایی که دشمنان انجام دادند می ‌خواهیم اینجا اجمالاً ذکر کنم.
 
توطئه اول: برخی نصوصی که انکارش ممکن بود انکار کردند و گفتند این احادیث ساختة شیعه است.
 
توطئه دوم: بعضی از نصوصی از قبیل حدیث غدیر انکارش ممکن نبود به این علت که ده ‌ها هزار نفر در آنجا حضور داشتند، شنیدند و از تواتر ثابت شده و شیوع پیدا کرده نمی ‌شد انکارش کرد؛ لذا خود حدیث را اعتراف نمودند ولی دلالت حدیث را انکار کردند و گفتند مراد از مولا در حدیث به معنای دوست و ناصر است این را چند دقیقه قبل جوابش دادیم. اگر واقعاً‌ دوستی مراد بود چرا این قدر تأکید و اهتمام در آن هوای داغ و ... معلوم می ‌شود این چیز مهمتری بود و آن ولایت و رهبری بود.
 
توطئه سوم: تحریف روایات بود.
 
توطئه چهارم: نقل حدیث را ممنوع کردند تا کلاً‌ سابقه پاک شود ممنوعیت نقل حدیث از زمان ابوبکر شروع شد. ولی تفکر، ‌تفکر عمر بود.
 
توطئه پنجم: جعل حدیث، ‌در زمان منع حدیث، حدیث سازی شروع شد و احادیث مختلفی در فضیلت سه خلیفه اول ساخته شد مثلاً‌ در صحیح بخاری آمده محمد حنفیه پسر امام علی علیه السلام نقل می‌ کند از پدرم علی علیه السلام پرسیدم؛ بهترین مردم بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم کیست؟ فرمود: ابوبکر، پرسیدم بعد از ابوبکر؟ فرمود: ‌عمر ترسیدم بعد از عمر نگوید عثمان گفتم شما کجا قرار داشتید؟ فرمود من یکی از مسلمانان عادی بودم.[7]
 
کسی که در خطبة قاصعه می ‌گوید: من نزدیکترین فرد به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بودم وقتی اولین وحی که نازل شد من آنجا بودم پیامبر به من فرمودند یا علی علیه السلام هر چه را من می ‌شنوم تو هم می‌ شنوی و هر چه را من می ‌بینم تو هم می ‌بینی فقط تو پیغمبر نیستی! حالا آیا می‌ شود این علی علیه السلام بگوید من یک مرد عادی بودم؟!
 
و احادیث جعلی ابوهریره در این زمینه بسیارند.
 
توطئه ششم: جعلِ فضیلت برای این‌ها که اصلاً‌ فضیلتی نداشتند این همه توطئه‌ ها فقط برای این است که ولایت از اذهان مردم کاملاً محو شود و جای غدیر سقیفه تثبیت شود. ولی این کار نشد زیرا که غدیر در بستر تاریخ یک حادثة معمولی نبود بلکه غدیر روز اعلام هویت اسلامی بود و نماد هویت جامعة اسلامی و امام است لذا قرآن می ‌گوید: «کل اناس ندعو بامامهم» هر گروهی را به نام امام جمعیت آن خوانده می ‌شود. از این رو ما وقتی به روایات معصومین علیهم السلام مراجعه می ‌کنیم می ‌بینیم در هر زمانی و در هر موقعیتی برای معرفی غدیر استناد کردند و زحمات فراوانی کشیده‌ شد. علت اساسی این زحمات به خاطر این است که غدیر امری مهم و اساسی و اسلامی است که در کُنه وجود آن همه مسائل دینی نهفته است. اگر بگوییم تلاش‌ های 23 سالة پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم زمینه سازی برای معرفی غدیر بود، اغراق نکرده ‌ایم به همین خاطر ائمه معصومین علیهم السلام ما، در زمان حیات از کارهایی که انجام داده ‌اند این بود که پیوسته در زمان‌ های مختلف و به مناسبت ‌های مختلف جریان غدیر را تبیین می ‌کردند و به جهت این که غدیر فراموش نشود در مورد توجه بشریت قرار بگیرد.
 
لذا باید اعتراف کنیم نسبت به غدیر خیلی کوتاه آمدیم چون غدیر اصل اساس مذهب ما را تشکیل می‌ دهد، ریشة سیاسی مذهب شیعه دارد اگر بخواهیم به عاشورا برسیم راهش از غدیر است. عاشورا بدون غدیر معنا ندارد. چون مشروعیت امامت امام حسین علیه السلام از غدیر برخاسته است. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا در میدان کربلا به عنوان یک مدافع غدیر قیام می‌ کنند. مقصد قیام امام حسین علیه السلام همچنان که خودش می ‌فرماید: «اسیر بسیرةِ جدی و ابی» سیره پدر و جد‌مان راه غدیر است.
 
روضه
 
امام حسین علیه السلام برای حفاظت اسلام ناب محمدی یعنی اسلام غدیری 28 رجب به سوی مکه روانه شد و در اوایل ماه شعبان وارد مکة مکرمه شدند.
 
ماه شعبان، ماه رمضان، شوال و ذیقعده را در مکه ماندند وقتی مردم کوفه مطّلع شدند که امام حسین علیه السلام در مکه هستند شیعیان کوفه در خانة سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند و دسته جمعی نامه نوشتند ای حسین جان کوفه بیایید منتظر شما هستیم. حسین علیه السلام به سوی عراق آمد لشکر حُر سد راه امام علیه السلام شد بعداً امام مظلوم با همراهیان وارد کربلا شدند. ابی محنف نقل می‌کند اسب امام از حرکت باز ایستاد امام علیه السلام فرود آمد و بر اسب دیگری سوار شد آن نیز حتی یک گام جلو نرفت. امام علیه السلام پیوسته اسب عوض کرد تا هفت اسب و همه این گونه بود امام علیه السلام با دیدن این امر شگفت پرسید: «یا قوم ما یقال لهذه الارض؟» نام این سرزمین چیست؟ گفتند: غاضریه، امام پرسید: آیا نام دیگری دارد؟ گفتند: نینوا،‌ فرمود نام دیگری چیست؟ گفتند ساحل فرات. پرسید: اسم دیگری هم دارد؟ گفتند: کربلا وقتی امام حسین علیه السلام نام کربلا را شنید نفس عمیقی کشید و فرمود: «ارضُ کرب و بلا» «سرزمین رنج و بلا» به همراهان فرمود: «قفوا و لاترحلوا فههنا و الله مناخ و رکابنا وههنا ولله سفک دمائنا وهاهنا و الله هتک حریمنا و هاهنا والله قتل رجالنا و هاهنا و الله ذبح اطفالنا و هاهنا و الله تزار قبورنا». ای خواهرم زینب ای برادرم عباس دیگر پیش نروید بایستید. سرزمین ریخته شدن خونمان همین ‌جاست. اینجاست که حرمت ما را می ‌شکنند مردانمان و کودکانمان را می ‌کشند، قبور ما در همین جا زیار‌تگاه خواهد شد. جدم رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به همین خاک را به من وعده داده بود.
 
الا لعنة الله علی قوم الظالمین
 
 
 
سید عباس باقری
 
 
 
 
 
[1] مائده/67
 

[2] حدید/15
 

[3] منهاج السنۀ، ج3، ص173
 

[4] الدر المنثور، ج2، ص298
 

[5] فتح الغدیر، ج2، ص62
 

[6] روح ‌المعانی، ج6، ص193
 

[7] صحیح بخاری، چاپ سنگی قدیم، ج2، ص291
 
 
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group