بخش اول
در آغاز گفته های لغت نامه ها را می آوریم:
× کتاب العین از خلیل بن احمد:
عاشورا الیوم العاشر من المحرم . و یقال: بل التاسع . کان المسلمون یصومونه قبل فرض شهر رمضان . (2)
× تهذیب اللغة از ابی منصور محمد بن احمد ازهری:
قال اللیث (3): و یوم عاشوراء هو الیوم العاشر من المحرم، قلت: ولم اسمع فی
امثلة الاسماء اسما علی فاعولا، الا احرفا قلیلة . قال ابن بزرج (4): الضاروراء: الضراء، والساروراء: السراء، والدالولاء: الدالة . وقال ابن الاعرابی (5): الخابوراء: موضع . (6)
و روی عن ابن عباس انه قال فی صوم عاشوراء: لئن سلمت الی قابل لاصومن الیوم التاسع . و روی عنه انه قال: رعت الابل عشرا (7) و انما هی تسعة ایام .
قلت: ولقول ابن عباس وجوه من التاویلات:
احدها انه کره موافقة الیهود لانهم یصومون الیوم العاشر . و روی عن ابن عیینه عن عبیدالله بن ابی یزید قال: سمعت ابن عباس یقول: صوموا التاسع و العاشر ولاتشبهوا بالیهود .
والوجه الثانی ما قال اسماعیل بن یحیی المزنی (8): یحتمل ان یکون التاسع العاشر .
قلت کانه تاول فیه عشرالورد انها تسعة و هو الذی حکاه اللیث عن الخلیل و لیس ببعید من الثواب . (9)
× جمهرة اللغة از ابن درید:
عاشوراء یوم سمی فی الاسلام ولم یعرف فی الجاهلیة و لیس فی کلامهم فاعولاء ممدودا الا عاشوراء . هکذا قال البصریون وزعم قوم عن ابن الاعرابی انه سمع خابوراء اخبرنی بذلک حامد بن طرفة (10) عنه . ولم یجئ بهذا الحرف اصحابنا و لا ادری مما هو .
فاما عاشوراء فعلی فاعولاء وقد حکی علی هذا الوزن خابوراء موضع ولم یجئ فی کلامهم غیره - و ستراه فی اللفیف ان شاء الله - والعاشوراء قد تکلموا به قدیما و کانت الیهود تصومه فقال النبی صلی الله علیه وآله: نحن احق بصومه .
× النهایة ابن اثیر :
و فیه (ای فی الحدیث) ذکر عاشوراء هو الیوم العاشر من المحرم و هو اسم اسلامی . ولیس فی کلامهم فاعولاء بالمد غیره، وقد الحق به تاسوعاء و هو تاسع المحرم . وقیل ان عاشوراء هو التاسع، ماخوذ من العشر فی اوراد الابل - وقد تقدم مبسوطا فی حرف التاء . -
فیه (ای فی الحدیث) : لئن بقیت الی قابل لاصومن تاسوعاء هو الیوم التاسع من المحرم . و انما قال ذلک کراهة لموافقة الیهود فانهم کانوا یصومون عاشوراء و هو العاشر، فاراد ان یخالفهم و یصوم التاسع .
قال الازهری: اراد بتاسوعاء عاشوراء، کانه تاول فیه عشر ورد الابل تقول العرب: وردت الابل عشرا اذا وردت الیوم التاسع .
و ظاهر الحدیث یدل علی خلافه، لانه قد کان یصوم عاشوراء و هو الیوم العاشر ثم قال: لئن بقیت الی قابل لاصومن تاسوعاء، فکیف یعد بصوم قد کان یصومه . (11)
× مقائیس اللغة ابن فارس:
عاشوراء الیوم العاشر من المحرم . (12)
× لسان العرب ابن منظور:
عاشوراء و عشوراء ممدودان: الیوم العاشر من المحرم . و قیل: التاسع . . . (13)
× صحاح اللغة جوهری:
یوم عاشوراء و عشوراء ایضا ممدودان .
والتاسوعاء قبل یوم العاشوراء، و اظنه مولدا . (14)
× قاموس المحیط فیروزآبادی:
العاشوراء و العشوراء و یقصران و العاشور: عاشر المحرم او تاسعه .
التاسوعاء قبل یوم عاشوراء، مولد . (15)
× تاج العروس زبیدی:
(العاشوراء) قال شیخنا: قلت: المعروف تجرده من آل (والعشوراء ممدودان و تقصران و العاشور عاشر محرم) وقد الحق به تاسوعاء . قلت: هذه و الالفاظ الاربعة التی ذکرها الازهری یستدرک بها علی بن درید حیث قال فی الجمهرة: لیس لهم فاعولاء غیر عاشوراء لاثانی له قال شیخنا: و یستدرک علیهم حاضوراء . و زاد ابن خالویه (16) ساموعاء (او تاسعه) و به اول المزنی الحدیث: لاصومن التاسع فقال یحتمل ان یکون التاسع هو العاشر . . . . (17)
× الغریبین از هروی:
و فی حدیث ابن عباس: لئن بقیت الی قابل لاصومن التاسع . قال ابو منصور یعنی عاشوراء، کانه تاول فیه عشر الورد انها تسعة ایام والعرب تقول وردت الابل عشرا اذا وردت یوم التاسع . . . و یحتمل ان یکون کره موافقة الیهود لانهم یصومون الیوم العاشر فاراد ان یخالفهم و یصوم الیوم التاسع . (18)
× السامی فی الاسامی از میدانی:
فصل فی مشاهیر ایام العرب فی السنة یوم عاشوراء و عشوراء روز دهم از محرم . (19)
× مختار الصحاح رازی:
یوم عاشوراء و عشوراء ایضا ممدودان .
التاسوعاء بالمد قبل یوم العاشوراء، و اظنه مولدا . (20)
× مصباح المنیر از فیومی:
و عاشوراء عاشر المحرم . . . و فیها لغات: المد و القصر مع الالف بعد العین و عشوراء بالمد مع حذف الالف .
و قوله علیه الصلاة والسلام: لاصومن التاسع .
مذهب ابن عباس و اخذ به بعض العلماء ان المراد بالتاسع یوم عاشوراء فعاشوراء عنده تاسع المحرم، و المشهور من اقاویل العلماء سلفهم و خلفهم ان عاشوراء عاشر المحرم و التاسوعاء تاسع المحرم استدلالا بالحدیث الصحیح انه علیه الصلاة و السلام صام عاشوراء فقیل له: ان الیهود و النصاری (21) تعظمه فقال: فاذا کان العام المقبل صمنا التاسع . فانه یدل علی انه یصوم غیر التاسع فلایصح ان یعد بصوم ماقدصامه .
و قیل اراد ترک العاشر و صوم التاسع وحده خلافا لاهل الکتاب . وفیه نظر
لقوله علیه الصلاة والسلام فی حدیث: صوموا یوم عاشوراء و خالفوا الیهود صوموا قبله یوما و بعده یوما . و معناه صوموا معه یوما قبله او بعده حتی تخرجوا عن التشبیه بالیهود فی افراد العاشر .
و اختلف هل کان واجبا و نسخ بصوم رمضان او لم یکن واجبا قط . واتفقوا علی ان صومه سنة .
و اما تاسوعاء فقال الجوهری اظنه مولدا . و قال الصغانی (22) مولد . فینبعی ان یقال اذا استعمل مع عاشوراء فهو قیاس العربی لاجل الازدواج، و ان استعمل وحده فمسلم ان کان غیر مسموع . (23)
× مجمع البحرین از طریحی:
التاسوعاء قبل یوم العاشوراء . قال الجوهری: و اظنه مولدا .
یوم عاشوراء بالمد و القصر و هو عاشر المحرم و هو اسم اسلامی و جاء عشوراء بالمد مع حذف الالف التی بعد العین . . . . (24)
× منتهی الارب از صفی پور (سده سیزدهم) :
عاشوراء بالمد دهم محرم یا نهم آن . و در آن لغات است: عشوراء بالمد و عاشوری و عشوری مقصورین و عاشور . . . وقال بعضهم: عاشوراء معرفة لایدخل علیها الالف و اللام و لا یوصف بها الیوم و لکن یضاف الیها .
تاسوعاء روز نهم محرم . مولد است . (25)
× معیار اللغة از محمد علی شیرازی (سده سیزدهم) :
العاشوراء ککافور و العاشوراء بالممدود و العشوراء کصبور بالممدودة و تقصران عاشر المحرم قتل فیه الحسین بن علی علیهما السلام .
التاسوعاء ککافور بالممدودة التاسع من المحرم . (26)
× ترجمه قاموس المحیط از محمد یحیی قزوینی (سده دوازدهم) :
عاشوراء بر وزن باحوراء و عشوراء بر وزن صغوراء و هر دو به قصر هم آمده و عاشور بر وزن کافور دهم ماه محرم یا نهم محرم است .
تاسوعاء به مد آخر روز پیش از عاشوراست . و جوهری گوید که گمان من این است که مولد است . (27)
× منتخب اللغة شاه جهانی از سید عبدالرشید حسینی مدنی:
عاشور دهم روز محرم یا نهم روز، و آن را عاشوراء و عشوراء نیز خوانند . (28)
× اقرب الموارد از شرتوتی لبنانی:
العاشور و العاشوراء و العاشوری و العشوری عاشر المحرم و قیل تاسعه، والمشهور ان عاشوراء عاشر محرم و تاسوعاء تاسعه .
التاسوعاء الیوم التاسع من الشهر، و علیه روایة: لئن بقیت الی قابل لاصومن تاسوعاء . (29)
× دستور العلماء از قاضی عبدالنبی احمد نگری:
عاشوراء هو الیوم العاشر من المحرم، یوم عظیم حدثت فیه حوادث عظیمة عجیبة البیان، کخلق آدم علیه السلام، و اخراجه من الجنان و قبول توبته و مغفرة العصیان، و طوفان نوح علیه السلام سیما شهادة الامام الهمام المظلوم المعصوم الشهید السعید ابی عبدالله الحسین رضی الله عنه ابن اسدالله الغالب علی بن
ابی طالب کرم الله وجهه، و سیحدث فیه امور عظام جسام او مهولة مخوفة کخروج الامام الهمام محمد المهدی رضی الله تعالی عنه، و نزول عیسی علیه السلام من السماء و خروج الدجال و دابة الارض خصوصا قیام القائم کما اخبر به المخبر الصادق الصدوق نبی آخر الزمان علیه و علی آله الصلاة السلام من الله الملک المنان واستحسن الفقهاء فیه عشرة اعمال کما قال من الاکابر:
علیکم یوم عاشوراء قومی
بان تاتوا بعشر من فصال
بصوم و الصلاة و مسح اید
علی راس الیتیم و الاغتسال
و صلح و العیادة للاعلاء
و توسیع الطعام علی العیال
و ثامنها زیارة عالمیکم
و تاسعها الدعاء مع اکتحال
ولم تثبت هذه الاعمال من الاحادیث الصحیحة فان الاحادیث المنقولة موضوعات .
نعم الصوم و توسیع الطعام علی العیال فی الیوم المذکور ثابت بالاحادیث الصحیحة .
و انما سمی عاشوراء لان الله تعالی اعطی لعشرة من الانبیاء عشر کرامات فی ذلک الیوم آدم و ادریس و نوحا و یونس و ایوب و یوسف و موسی و عیسی و ابراهیم و محمد صلوات الله علیهم اجمعین .
و هذا یوم من اطاع الله تعالی فیه نال جزیل الثواب و من عصاه فیه عوقب باشد العقاب و العذاب کقاتل حسین بن علی رضی الله تعالی عنهما، بل من امر بقتله و استبشربه .
و فی الیواقیت (30): یجب علی الابوین ان یامر الصبی بصوم یوم عاشوراء اذا کان لایلحقه ضرر لانه روی فی الاخبار ان النبی المختار علیه السلام کان یدعوالحسن والحسین رضی الله تعالی عنهما وقت السحر و یلقی البزاق فی فیهما و کان یقول لفاطمة رضی الله تعالی عنها: لاتطعمیهما الیوم شیئا فان هذا یوم تصوم الوحوش و لاتاکل . (31)
و فی الملتقط (32) روی ابوسعید الخدری رضی الله تعالی عنه عن النبی علیه الصلاة والسلام انه قال: من صام یوم عاشورا، کان کفارة لذنب سنة، و من وسع النفقة علی عیاله یوسع الله علیه الرزق سنة .
و فی الشرعیة (33): یستحب ان یصوم قبل یوم عاشوراء یوما و بعده یوما خلافا لاهل الکتاب .
و اعلم ان الفقهاء و العباد یلتزمون الصلاة و الادعیة فی هذا الیوم و یذکرون فیها الاحادیث ولم یثبت شی ء منها عند اهل الحدیث غیر الصوم و توسیع الطعام (34) کما مر . (35)
از مطالبی که از این بیست کتاب نقل شد مطالب ذیل استفاده می شود:
1) در زبان عربی واژه ای که بر وزن «عاشوراء» باشد یا نداریم و یا بسیار کم است .
2) این واژه به چهار وزن دیگر هم استعمال شده است: عاشور، عاشوری، عشوراء و عشوری .
3) بعضی گفته اند این کلمه معرفه است و الف و لام بر سر آن در نمی آید و صفت یوم قرار نمی گیرد بلکه یوم به آن اضافه می شود .
4) صاحب جمهرة اللغة و صاحب النهایة صاحب و مجمع البحرین گفته اند: این واژه اسم اسلامی است و قبل از اسلام نبوده است .
اما ظاهرا این مطلب درست نیست زیرا در نقلهای متعدد از عاشوراء قبل از اسلام سخن رفته است که در همین مقال قبلا یاد شد و بعد هم خواهد آمد مگر اینکه گفته شود: قبل از اسلام مصداق عاشوراء - یعنی دهم یا نهم محرم - مطرح بوده است نه واژه عاشوراء .
5) با اینکه در تاریخ حادثه کربلا و مطالب مربوط به آن هر جا واژه عاشوراء به کار برده شده و می شود مقصود دهم محرم است اما در موارد دیگر احتمال داده شده که مقصود از عاشوراء نهم محرم باشد و با تاسوعاء فرقی نداشته باشد .
اما ظاهرا این احتمال ناشی از استفاده نادرست از برخی روایات باشد زیرا معنی روایت: «لاصومن التاسع » افزودن روزه روز نهم به روز دهم است (همانطور که در روایات آمده و در آینده نقل خواهد شد) نه اینکه مقصود از نهم ماه، عاشورا باشد .
فیومی در مصباح المنیر گوید: المشهور من اقاویل العلماء سلفهم و خلفهم ان عاشوراء عاشر المحرم و التاسوعاء تاسع المحرم » (36) علاوه براین ماده «ع ش ر» براین مطلب گواهی می دهد .
6) و کسانی که احتمال داده اند مقصود از عاشورا نهم محرم باشد گفته اند: هنگامی که شتر نه روز از آب استفاده کند یعنی وارد روز نهم شود گفته می شود «وردت الابل عشرا» و این به خاطر آن است که تتمه روز اول و ابتدای روز آخر را به حساب می آورند و مجموعا ده می شود و بنابراین اطلاق عاشورا بر روز نهم بی اشکال است . (37)
و واضح است این مطلب یک توجیه است اگر اصل استعمال عاشورا در روز نهم مسلم بود می توانستیم این طور توجیه کنیم نه اینکه این مطلب را دلیل برای اثبات استعمال بدانیم .
7) جوهری در صحاح اللغه گوید: «التاسوعاء قبل یوم العاشوراء و اظنه مولدا» یعنی گمان می کنم استعمال واژه تاسوعا عربی اصیل نباشد . (38)
و همین مطلب را در برخی از لغت نامه های دیگر هم می بینیم . صاحب «منتهی الارب » گوید: «تاسوعاء روز نهم محرم مولد است » . (39)
و صاحب مصباح المنیر گوید:
تاسوعاء: قال الجوهری اظنه مولدا . و قال الصغانی: مولد . فینبغی ان یقال اذا استعمل مع عاشوراء فهو قیال العربی لاجل الازدواج و ان استعمل وحده فمسلم ان کان غیر مسموع . (40)
8) تاکنون در میان روایاتی که از رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیر مؤمنان علیه السلام و امام مجتبی علیه السلام در باره اخبار از شهادت امام حسین علیه السلام در عراق و کربلا نقل شده روایتی که لفظ عاشوراء در آن باشد یعنی خبر داده باشند که شهادت حضرت حسین علیه السلام روز عاشوراء واقع می شود ندیده ام بلکه فقط خبر از اصل شهادت و مکان شهادت داده اند نه زمان آن . بله فقط از میثم تمار نقل شده که خبر از شهادت حضرت حسین علیه السلام در دهم محرم داده است . (41)
بسیار موجب شگفتی است که در غالب کتابهای اهل تسنن اعم از لغت و حدیث و غیره هنگامی که واژه عاشوراء و معنی و مقصود از آن را بیان کرده اند اشاره ای به وقوع حادثه شهادت حضرت ابی عبدالله علیه السلام در این روز نکرده اند با اینکه در همین کتابها بارها و بارها به مناسبت، به حوادثی بی اهمیت اشاره شده است . و این گونه برخورد را باید کم لطفی وبی لطفی آنان، یا خدای نکرده کتمان حقایق و سانسور مطالب لازم به شمار آورد .
واژه «عاشوراء» بعد از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام با همین واژه قبل از حادثه کربلا در مکتب تشیع و نیز نزد آگاهان از اهل تسنن زمین تا آسمان تفاوت دارد زیرا قبل از شهادت امام حسین مقصود از «عاشورا» دهم یکی از ماههای قمری یعنی محرم الحرام بود . اما پس از واقعه کربلا «عاشورا» به عنوان یک شعار بسیار پر محتوا، یک تابلوی گویای سلسله ای از حقایق تاریخی اسلام و یک مفهوم سازنده و آموزنده و آگاهی دهنده است و همان طور که گفته شده در ردیف بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله و غدیر امیر مؤمنان علیه السلام است .
عاشورا قبل از اسلام در میان یهود
فیومی در مصباح المنیر گوید:
از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده: صوموا یوم عاشورا و خالفوا الیهود صوموا قبله یوما و بعده یوما .
سپس گوید:
معنای حدیث این است که یک روز قبل از عاشورا و یک روز بعد از عاشورا را هم روزه بگیرید تا از شباهت به یهود که فقط روز دهم را روزه می گرفتند خارج شوید . (42)
پس معلوم می شود روز عاشورا نزد یهود از روزهای بزرگی بوده که در آن روزه می گرفته اند .
در کتاب سنن دارمی از ابن عباس نقل شده که او گفت:
رسول خدا صلی الله علیه وآله هنگامی که به مدینه آمد دید که یهودیان روز عاشورا را روزه می گیرند (43) آن حضرت سؤال کرد که چرا روزه می گیرید؟ گفتند: زیرا این روزی است که موسی بر فرعون غالب شد . پس رسول خدا صلی الله علیه وآله به مسلمانان فرمود: شما به موسی علیه السلام اولی هستید پس شما هم روز عاشورا را روزه بگیرید . (44)
و همین روایت با مختصر تفاوتی در سنن ابن ماجه نیز نقل شده است (45) در کتاب محلی از ابن حزم از عطاء نقل شده که او گوید:
از ابن عباس شنیدم می گفت با یهودیان (در روزه روز عاشورا) مخالفت کنید هم نهم را روزه بگیرید و هم دهم را (تا معلوم باشد این روزه روزه آنها نیست) (46) در کتاب صحیح بخاری و نیل الاوطار از ابوموسی نقل کرده اند:
ان یوم عاشوراء تعظمه الیهود و تتخذه عیدا فقال رسول الله صلی الله علیه وآله: صوموه انتم . (47)
در جمهرة اللغة آمده:
والعاشوراء قد تکلموا به قدیما و کانت الیهود تصومه فقال النبی صلی الله علیه وآله: نحن احق بصومه . (48)
در صحیح مسلم آمده: کان اهل خیبر (یهودی بودند) یصومون یوم عاشورا و یتخذونه عیدا و یلبسون نساءهم فیه حلیهم و شارتهم فقال رسول الله صلی الله علیه وآله: فصوموه انتم . (49)
عاشورا در میان مسیحیان پیش از اسلام
در مصباح المنیر آمده:
ان رسول الله صلی الله علیه وآله صام عاشوراء، فقیل له: ان الیهود و النصاری تعظمه فقال اذا
کان العام المقبل صمنا التاسع . (50)
ظاهرا مقصود حضرت این بوده که روز نهم را به روز دهم می افزاییم تا شبیه به کار یهود و نصارا نباشد .
از این نقل مصباح المنیر برمی آید که مسیحیان هم عاشورا را گرامی می داشته اند .
اما در این مورد غیر از این مصدر، تاکنون به مدرک دیگری برنخورده ایم .
ادامه دارد
اعتذار
به دلیل اشکالات فنی که در حروفچینی شماره چهارم پیام حوزه به وجود آمد، متاسفانه دو جمله از مقاله «مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی » حذف شده بود که ذیلا اصلاح می شود:
ص 134 سطر آخر «فکر و وقت محققان حوزه حداکثر استفاده شود» .
ص 136 سطر آخر «به طور کلی برنامه ریزی و خطمشی های مرکز برای هر دوره زمانی چگونه تعیین می شود» .
بخش دوم
در شماره پیشین پیام حوزه (1) بخش اول این مقاله به نظر خوانندگان رسید . نویسنده محترم در آن قسمت با بیان آرای مختلف در باره «عاشورا» از بیست کتاب لغت به جمع بندی آن مطالب پرداخته و با نقل روایاتی که در آن به کلمه عاشورا اشاره شده به بررسی سابقه تاریخی عاشورا قبل از اسلام و در میان مسیحیان و یهودیان پرداخته و روشن ساخت که عاشورا سابقه ای طولانی در تاریخ ادیان داشته است . اینک ادامه این مقاله را ملاحظه می فرمایید .
عاشورا در زمان جاهلیت و میان قریش
در سنن دارمی روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
این روز روز عاشوراست و قریش این روز را در جاهلیت روزه می گرفتند
پس هر کدام شما (مسلمین) دوست دارد روزه بگیرد، بگیرد و هر کدام دوست دارد روزه را ترک کند ترک کند . (2)
در کتاب موطا مالک آمده:
ان عائشة قالت: کان یوم عاشوراء یوما تصومه قریش فی الجاهلیة و کان رسول صلی الله علیه وآله یصومه فی الجاهلیة . . . . (3)
در صحیح بخاری نقل شده:
ان قریشا کانت تصوم یوم عاشوراء فی الجاهلیة ثم امر رسول الله صلی الله علیه وآله بصیامه حتی فرض رمضان . . . . (4)
در کتاب نیل الاوطار آمده:
ان اهل الجاهلیة کانوا یصومون یوم عاشوراء و ان رسول الله صلی الله علیه وآله صامه و المسلمون قبل ان یفرض رمضان . (5)
عاشورا بعد از اسلام و قبل از وجوب روزه ماه رمضان
در صحیح بخاری از ابن عمر نقل شده:
صام النبی صلی الله علیه وآله عاشوراء و امر بصیامه فلما فرض رمضان ترک . (6)
و نیز در صحیح بخاری از عایشه نقل شده:
رسول خدا به روزه روز عاشورا امر کرد تا هنگامی که روزه ماه رمضان واجب شد . آنگاه فرمود: هر کس می خواهد، روز عاشورا را روزه بگیرد و هر کس می خواهد افطار کند . (7)
در کتاب جامع احادیث الشیعه از کتاب من لایحضره الفقیه از امام باقر علیه السلام نقل شده:
محمد بن مسلم و زراره از آن حضرت از روزه روز عاشورا سؤال کردند، فرمود: کان صومه قبل شهر رمضان فلما نزل شهر رمضان ترک . (8)
عاشورا پس از وجوب روزه ماه رمضان
در روایات شیعه آمده:
و اما الصوم الذی یکون صاحبه فیه بالخیار فصوم یوم الجمعة - الی ان قال - و صوم یوم عاشوراء فکل ذلک صاحبه بالخیار ان شاء صام و ان شاء افطر . (9)
و نیز از امام باقر علیه السلام روایت شده:
ان علیا علیه السلام قال: صوموا العاشوراء التاسع و العاشر فانه یکفر ذنوب سنة . (10)
و نیز از امام باقر روایت شده: «صیام یوم عاشوراء، کفارة (11) سنة » . (12)
در کنز العمال روایت شده:
لما فرض صوم رمضان سئل النبی صلی الله علیه وآله عن صوم عاشوراء، فقال: هو یوم من ایام الله تعالی فمن شاء صامه و من شاء ترکه . (13)
و نیز در همان کتاب:
عن عمار بن یاسر قال: امرنا بصیام عاشوراء قبل ان ینزل رمضان فلما نزل رمضان لم نؤمربه . (14)
و در همان کتاب:
عن قیس بن سعد قال: کنا نصوم عاشوراء . . . قبل ان ینزل علینا صوم رمضان . . . فلما نزل لم نؤمر به و لم ننه عنه و نحن نفعل . (15)
روایات
مستفاد از این روایات و دهها روایت دیگر که در کتابهای حدیثی سنی و شیعه نقل شده، (16) این است که عاشورا از زمان حضرت موسی تا بعثت رسول خدا صلی الله علیه وآله و از بعثت تا هنگام وجوب روزه ماه رمضان و همچنین پس از آن مورد تعظیم و از ایام الله بوده است و همواره با انجام روزه در آن، بزرگ داشته می شده است .
در اینجا این پرسش پیش می آید که علت عظمت این روز و از ایام الله بودن آن چیست؟ زیرا غالبا زمانها به واسطه حوادث مهمی که در آن اتفاق می افتد عظمت پیدا می کنند مانند روز میلاد رسول خدا صلی الله علیه وآله، روز بعثت و روز وفات آن بزرگوار و روز تولد امیر مؤمنان علیه السلام و روز غدیر و روز شهادت آن گرامی .
در پاسخ این سؤال مطالبی در کتابها نقل شده و برخی از آنها مورد خدشه قرار گرفته است (17) اما از یک نکته گویا غفلت شده که علت عظمت این روز حادثه کربلا باشد و بزرگداشت این روز از همان زمان حضرت موسی نیز به همین علت بوده و شاهد آن، روایتی است که در پایان این مقال نقل خواهیم کرد . و اگر همه حوادثی که گفته شده در این روز اتفاق افتاده مطابق با واقع باشد، باز از همه مهمتر و عظیمتر حادثه کربلاست .
روز عاشورا پس از واقعه کربلا
دشمنان اهل بیت و بنی امیه لعنة الله علیهم پس از حادثه کربلا با سوء استفاده از روایات مربوط به روزه و بزرگداشت عاشورا مطلبی را عنوان و مطرح و تبلیغ کردند که با اساس دین و مکتب منافات داشت و آن اینکه چون در این روز امام حسین کشته شده و کشتن امام حسین علیه السلام و اهل بیت و یاران او - نعوذبالله - کار بسیار خوب و مستحسنی بوده پس این روز روز با برکتی شده و به این خاطر باید این روز را روزه گرفت .
متاسفانه این مطلب صددرصد انحرافی، میان گروهی از مسلمانان ظاهری نفوذ کرد که در زیارت عاشورای امام حسین علیه السلام آمده: و هذا یوم تبرکت به بنو امیة .
از این تاریخ است که روزه روز عاشورا به دو عنوان می توانست انجام شود:
1) به عنوان اینکه از ایام الله است مانند اینکه قبل از حادثه کربلا روز عاشورا را روزه می گرفتند یا به عنوان واجب و یا مستحب .
2) به عنوان اینکه چون یزید امام حسین را ظاهرا از بین برده باید روزه گرفت و از همین تاریخ است که امامان معصوم ما با روشنگری، و احیانا نهی از روزه عاشورا و حتی با بیان اینکه تا نزدیک غروب چیزی نخورید و نیاشامید اما نزدیک غروب قدری چیزی بخورید تا روزه اصطلاحی نباشد، با این فکر کفری که ریشه در دشمنی با اهل بیت علیهم السلام دارد مبارزه و مخالفت کردند .
امام صادق علیه السلام به عبدالله بن سنان فرمود:
لاتجعله صوما کملا و لیکن افطارک بعد صلاة العصر بساعة علی شربة من ماء . (18)
زراره از امام صادق و امام باقر علیهما السلام نقل کرده که به او فرمود: «لاتصم یوم عاشوراء . . .» . (19)
جعفر بن عیسی گوید:
سالت الرضا علیه السلام عن صوم یوم عاشوراء و ما یقول الناس فیه فقال علیه السلام عن صوم ابن مرجانة تسالنی؟ ذلک یوم صامه الادعیاء من آل زیاد بقتل الحسین صلوات الله علیه و هو یوم تشام به آل محمد و یتشام به اهل الاسلام و الیوم المتشام به الاسلام و اهله لایصام فیه ولایتبرک به . . . و یوم عاشوراء قتل فیه الحسین و تبرک به ابن مرجانة و تشام به آل محمد علیهم السلام فمن صامهما او تبرک بهما، لقی الله عزوجل ممسوخ القلب و کان محشره مع الذین سنوا صومهما و التبرک بهما . (20)
امام صادق علیه السلام فرمود:
من صامه کان حظه من صیام ذلک الیوم حظ ابن مرجانة و آل زیاد . قال الراوی: قلت: و ما کان حظهم من ذلک الیوم؟ قال: النار اعاذنا الله من النار و من عمل یقرب من النار . (21)
امام صادق علیه السلام فرمود:
اما انه صیام یوم ما نزل به کتاب ولاجرت به سنة الاسنة آل زیاد بقتل الحسین بن علی علیهما السلام . (22)
ظاهرا مقصود روزه آن طورکه بنی امیه می گفتند است و چند روایت دیگر نیز به همین مضمون در روایات باب صیام عاشورا در کتابهای حدیثی مانند جامع احادیث الشیعه نقل شده است . (23)
بنابراین جمع بین این دو گروه روایت (یعنی روایاتی که دلالت بر مطلوبیت صوم عاشورا و روایاتی که دلالت بر عدم مطلوبیت آن دارد) بسیار روشن است .
مرحوم مقدس اردبیلی در کتاب شرح ارشاد در شرح فتوای علامه حلی به استحباب روزه عاشورا به شرط اینکه به خاطر محزون بودن از شهادت امام حسین علیه السلام باشد فرموده است:
روایات در این مورد مختلف است، برخی دلالت بر استحباب دارد و می گوید: روزه عاشورا کفاره گناه یک سال است و روزه تاسوعا و عاشورا کفار گناه یک سال است و رسول خدا این روز را روزه گرفته است . . . برخی دیگر از روایات دلالت بر کراهت بلکه حرمت دارد مانند روایتی که روزه این روز سنت آل زیاد و روزه ابن مرجانه است . . . برای جمع بین این دو گروه روایت می توان گفت . . . گروه دوم مربوط به روزه عاشورا به عنوان تبرک و شکر به خاطر شهادت امام حسین علیه السلام است که روزه به این منظور حرام است و اگر به این منظور هم نباشد ممکن است به خاطر تشابه به سنت دشمنان اهل بیت است و روزه دار در این روز به آنان شباهت پیدا می کند مکروه باشد کما اینکه اتصاف به اوصاف یهود و نصارا مکروه است اما اینکه علامه حلی فرمود: «در صورتی که به خاطر حزن باشد مستحب است » مقصود این است که هیچ شباهتی به کار بنی امیه که به خاطر سرور و شکر روزه می گرفتند نداشته باشد . (24)
صاحب جواهر هم در شرح قول محقق «یستحب صوم عاشوراء علی وجه الحزن » فرموده است:
لا ان یکون علی جهة التبرک والشکر و بذلک جمع الشیخان و غیرهما بین
الروایات الدالة علی المطلوبیة و النصوص المتضمنة للنهی عن صومه . . . . (25)
مرحوم محدث قمی رحمه الله در ماده عشر سفینة البحار مطلب شگفت آوری در این زمینه از یکی از علمای اهل تسنن (شیخ عبدالقادر جیلانی) نقل کرده است که خواندنی است .
چند یادآوری
× متاسفانه موضوع عید دانستن روز عاشورا بعد از حادثه کربلا که از شیطنتهای بنی امیه بود در میان گروههایی از مسلمانان نفوذ کرد و باقی ماند و گویا هنوز هم در برخی از بلاد برخی ممالک اسلامی این سنت سراسر بدعت و ضد ارزش برقرار است .
مرحوم کراجکی که از علمای سده پنجم شیعه است در رساله التعجب می نویسد:
و من عجیب امرهم دعواهم مجبة اهل البیت علیهم السلام مع ما یفعلون یوم المصاب بالحسین علیه السلام من المواظبة علی البر والصدقة و المحافظة علی البذل و النفقة و التبرک بشراء ملح السنة و التفاخر بالملابس المنتخبة و المظاهرة بتطیب الابدان . . . من اسباب الافراح و المسرات و اعتذارهم فی ذلک بانه یوم لیس کالایام و انه مخصوص بالمناقب العظام و یدعون ان الله عزوجل تاب فیه علی آدم فکیف وجب ان یقضی فیه حق آدم فیتخذ عیدا ولم یجب ان یقضی حق سید الاولین و الآخرین محمد خاتم النبیین صلی الله علیه وآله فی مصابه بسبطه و ولده و ریحانته و قرة عینه و باهله الذین اصیبوا و حریمه الذین سبوا و هتکوا . . . . (26)
× تهذیب الاحکام از شیخ طوسی از امام باقر علیه السلام:
لزقت السفینة یوم عاشوراء علی الجودی فامر نوح علیه السلام من معه من الجن و الانس ان یصوموا ذلک الیوم .
و قال ابوجعفر علیه السلام اتدرون ما هذا الیوم؟ هذا الیوم الذی تاب الله عزوجل فیه علی آدم و حوا علیهما السلام، و هذا الیوم الذی فلق الله فیه البحر لبنی اسرائیل فاغرق فرعون و من معه، و هذا الیوم الذی غلب موسی علیه السلام فرعون، و هذا الیوم الذی ولد فیه ابراهیم علیه السلام ، و هذا الیوم الذی تاب الله فیه علی قوم یونس، و هذا الیوم الذی ولد فیه عیسی بن مریم علیه السلام، و هذا الیوم الذی یقوم فیه القائم علیه السلام . (27)
× دعائم الاسلام از قاضی نعمان مصری:
عن جعفر بن محمد علیهما السلام انه قال: استوت السفینة یوم عاشوراء علی الجودی فامر نوح علیه السلام من معه من الانس والجن بصومه و هو الیوم الذی تاب الله فیه علی آدم علیه السلام و هو الیوم الذی یقوم فیه قائمنا اهل البیت علیه السلام . (28)
× شفاء الصدور از حاج میرزا ابوالفضل طهرانی:
شیخ صدوق از جبله مکیه نقل کرده که شنیدم از میثم تمار رضی الله عنه که فرمود: والله می کشند این امت پسر پیغمبر خود را در محرم در روز دهم . و هر آینه اعدا حق سبحانه و تعالی این روز را روز برکت قرار دهند و همانا این کار شدنی است و پیش گرفته است در علم خدای تعالی و من می دانم او را به عهدی که از مولایم امیرالمؤمنین علیه السلام به من رسیده - تا آنجا که جبله می گوید: - گفتم: چگونه مردم روز قتل حسین را روز برکت قرار دهند پس میثم بگریست و فرمود: حدیثی وضع کنند که او روزی است که خدای تعالی در او توبه آدم را قبول کرد - با اینکه خدای تعالی در ذیحجه توبه آدم را قبول کرد - و گمان می کنند که او روزی است که خدای تعالی یونس را از شکم ماهی بیرون آورد - با اینکه خدای تعالی یونس را در ذیعقده از شکم ماهی برآورد - و گمان می کنند که او روزی است که سفینه نوح بر جودی قرار گرفت - با اینکه استوای سفینه در روز هجدهم ذیحجه بود - و گمان می کنند که او روزی است که خدا دریا را برای موسی بشکافت - با اینکه این کار در ربیع الاول بود . (29)
در مجله الهادی که سالهای قبل از پیروزی انقلاب در قم منتشر می شد شماره دوم سال هفتم در مقاله ای پیرامون عاشورا و روزه یهود در این روز بحث شده است . نویسنده آن مقاله معتقد است تمام روایاتی که دلالت بر روزه گرفتن یهودیها در عاشورا دارد جعلی است و این قبیل روایات در جهت کار بنی امیه بوده که موضوع کربلا و حادثه عاشورا را لوث کنند، وی می نویسد:
فی واقعنا الحاضر لانجد ای یهودی یصوم فی العاشر من محرم او یعده عیدا ولم یوجد فی السجلات التاریخیة مایشیر الی انهم صاموا فی العاشر من محرم او عدوه عیدا . . . بل الیهود یصومون یوم العاشر من شهر تشرین و هو الشهر الاول من سنتهم فی تقویمهم و تاریخهم الا انهم لایسمونه یوم عاشوراء بل یوم او عید کیپور . (30)
برای بررسی این مطالب لازم است به مصادر معتبری که در باره روزه یهود بحث کرده اند رجوع کنیم:
کتاب قاموس مقدس تالیف مستر هاکس آمریکایی:
روزه کفاره: روزه مهم سالیانه ای است که با آرامی و استراحت و روزه در دهم ماه تشرین یعنی پنج روز قبل از عید خیمه ها نگاه داشته می شد . . . که فعلا این عید در دهه اول اکتبر واقع می شود . . . . (31)
دائرة المعارف فارسی از مصاحب:
عاشورا اصلا نام روز دهم محرم نبوده است بلکه روز دهم ماه تشرین بوده است که یهودیان از جمله یهودیان عرب در آن روز روزه کیپور می گرفتند . . .
تشرین نام یکی از ماههای تقویم یهود که ماه اول سال عرفی و ماه هفتم سال دینی است و مطابق با قسمتی از سپتامبر و اکتبر فرنگی می باشد . . . جشن سال نو در روزهای اول و دوم تشرین برگزار می شود یوم کیپور در روز دهم . . . . (32)
التفهیم از ابوریحان بیرونی:
کبور چیست؟ (33) دهم روز است از تشرین، وزین جهت گاه گاه او را عاشور خوانند (34) فاما نام کبور اندر زبان عبری از کفاره گناهان است و این یک روز است که بر جهودان روزه داشتن فریضه کرده آمد . . . و اندازه این روز بیست و پنج ساعت است و ابتدا کنند روز نهم پیش از آفتاب فرو شدن به نیم ساعت و تمام شود چون آفتاب فرو شود روز دهم و نیم ساعت بگذرد آنگه روزه بگشایند . (35)
در گنجینه ای از تلمود نیز راجع به روزه روز کیپور مفصل بحث شده است . (36)
الآثار الباقیة از ابوریحان بیرونی:
تشرین و هو ثلاثون یوما . . . و فی الیوم العاشر منه صوم الکبور و یدعی العاشوراء و هو الصوم المفروض من بین سائر الصیام فانها نوافل و یصام هذا الکبور من قبل غروب الشمس من الیوم التاسع بنصف ساعة الی ما بعد غروبها فی الیوم العاشر بنصف ساعة تمام خمس و عشرین ساعة . . . و صومه کفارة لکل ذنب علی وجه الغلط و یجب علی من لم یصمه من الیهود القتل عندهم
و فیه یصلی خمس صلوات و یسجد فیها . . . . (37)
سفر لاویان تورات باب شانزدهم:
و این برای شما فریضه دائمی باشد که در روز دهم ماه هفتم جانهای خود را ذلیل سازید و هیچ کار مکنید . . . زیرا که در آن روز کفاره برای تطهیر شما کرده خواهد شد و از جمیع گناهان خود به حضور خداوند طاهر خواهید شد . . . . (38)
ظاهر عبارات این کتابها مؤید همان مطلبی است که در مقاله مجله الهادی آمده زیرا دهم تشرین با دهم محرم همیشه یک روز نیست بله ممکن است گاهی در یک روز هر دو واقع شوند در صورتی که ظاهر روایات و مطالبی که قبلا در این مقاله آوردیم این است که یهود همواره در دهم ماه محرم روزه می گرفتند .
اما با این وصف نمی توان قضاوت قطعی کرد زیرا خلاف واقع بودن آن همه روایت و گفتارهای اهل لغت هم بعید به نظر می رسد و شاید دو مطلبی که در ذیل از دائرة المعارف فارسی و از مرحوم علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی نقل می کنیم بتواند این شبهه را دفع و یا دست کم ضعیف کند .
در دائرة المعارف فارسی آمده:
تقویم یهود به سبب قواعد گوناگونی که برای تنظیم اعیاد دینی دارند پیچیده است سال دینی اول نیسان و سال عرفی از اول تشرین آغاز می شود . (39)
علامه شعرانی رحمة الله علیه:
ابوریحان بیرونی و بعضی از مفسران که اهل فن (نجوم) بودند گویند: نسی ء آن بود که هر سه سال یک بار یک ماه بر عدد ماههای سال می افزودند و آن سال را سیزده ماه می گرفتند تا ماهها از فصل خود تغییر نکند و محرم که آغاز سال است منطبق با اول بهار باشد تقریبا چنانکه اکنون رسم یهود است در هر سه سال یک سال را سیزده ماه می گیرند و ماههای آنها که قمری است از محل خود در فصول شمسی تغییر نمی کند و عرب تقلید یهود می کردند و بدین عمل قهرا ماهها از جای حقیقی خود تغییر می کردند آنکه عمدا حج را از ماهی به ماهی تغییر دهند بلکه این نتیجه افزودن یک ماه است و گرنه خود آنها همه ماهی را که در آن حج می کردند ذوالحجه می نامیدند و در واقع ذوالحجه نبود و اختلاف راویان در آن است که آیا آن ماه زائد را چه می نامیدند صفر یا محرم یا غیر آن و آن چندان مهم نیست . . . . (40)
قال العلامة الشعرانی رحمة الله علیه فی حاشیة الوافی:
اعلم ان یوم عاشوراء کان یوم صوم الیهود و لایزالون یصومون الی الآن و هو الصوم الکبیر (41) و وقته الیوم العاشر من الشهر الاول من السنة ولما قدم رسول الله صلی الله علیه وآله المدینة کان اول سنة الیهود مطابقا لاول المحرم و کذلک بعده الی ان حرم النسی ء و ترک فی الاسلام و بقی علیه الیهود الی زماننا هذا فتخلف اول سنة المسلمین عن اول سنتهم و افترق یوم عاشورا عن یوم صومهم و ذلک لانهم ینسئون الی زماننا فیجعلون فی کل ثلاث سنین سنة واحدة ثلاثة عشر اشهرا کماکان یفعله العرب فی الجاهلیة فصام رسول الله صلی الله علیه وآله والمسلمون یوم عاشوراء کما کانوا یصومون و قال نحن اولی بموسی منهم الی ان نسخ وجوب صومه بصوم رمضان و بقی الجواز .
و قال فی الروض الانف: انهم یعنی العرب کانوا ینقلونه یعنی اول المحرم علی حسب الشهور الشمسیة . (42)
یک حدیث بسیار جالب
و اما روایتی که موجب شد این مقاله را تنظیم کنم و قبلا وعده نقل آن را دادم در مجمع البحرین از طریحی و مستدرک سفینة البحار از نمازی نقل شده است و مستفاد از آن این است که یوم الله بودن عاشورا به خاطر وقوع حادثه بسیار عظیم شهادت حضرت سیدالشهدا علیه السلام در این روز است و این مطلب را خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام فرموده است و بنابراین می توان گفت اگر روز عاشورا در میان یهود و دیگران که پس از آنها بوده اند احترامی داشته به جهت این بوده که حضرت موسی علیه السلام آنان را به این کار امر کرده و امر او به خاطر این بوده که از راه وحی به عظمت این روز پی برده بوده است و البته این حدیث با وقوع حوادث مهم دیگر در این روز منافات ندارد .
اینک متن روایت:
فی حدیث مناجاة موسی (43) وقد قال یا رب لم فضلت امة محمد صلی الله علیه وآله علی سائر الامم؟ فقال الله تعالی: فضلتهم لعشر خصال . قال موسی: و ما تلک الخصال التی یعملونها؟ حتی آمر بنی اسرائیل یعملونها . (44)
والجماعة، والقرآن، والعلم، (47) و العاشوراء .
قال موسی علیه السلام یا رب و ما العاشوراء؟ قال: البکاء والتباکی (48) علی سبط محمدصلی الله علیه وآله و المرثیة و العزاء علی مصیبة ولد المصطفی .
یا موسی ما من عبد من عبیدی فی ذلک الزمان بکی او تباکی و تعزی علی ولد المصطفی الا و کانت له الجنة ثابتا فیها . و ما من عبد انفق من ماله فی محبة ابن بنت نبیه صلی الله علیه وآله طعاما و غیر ذلک درهما او دینارا الا و بارکت له فی دار الدنیا الدرهم بسبعین درهما و کان معافا فی الجنة و غفرت له ذنوبه . (49)
و عزتی و جلالی ما من رجل او امراة سال دمع عینیه فی یوم عاشوراء . . . . (50)
مصادر مقاله
1) الآثار الباقیة، چاپ افست .
2) الاعلام، زرکلی چاپ هشت جلدی .
3) اقرب الموارد، ، چاپ سه جلدی افست .
4) بغیة الوعاة، سیوطی، چاپ دارالمعرفة .
5) تاج العروس، زبیدی شرح قاموس اللغة .
6) ترجمه قاموس اللغة، چاپ سنگی .
7) التعجب، کراجکی، چاپ سنگی .
8) التفهیم، چاپ دوم .
9) تهذیب الاحکام، چاپ نجف .
10) تهذیب اللغة، ازهری، چاپ مصر .
11) تورات فارسی، عهدین .
12) جامع احادیث الشیعة .
13) جمهرة اللغة، چاپ چهار جلدی .
14) جواهر الکلام، چاپ جدید .
15) حاشیه تفسیر ابی الفتوح، چاپ اسلامیه .
16) حاشیه وافی، استاد شعرانی رحمه الله ، ضمیمه، چاپ اسلامیه .
17) دائرة المعارف فارسی، مصاحب .
18) دستور العلماء، چاپ دوم در چهار جلد .
19) دعائم الاسلام، چاپ مصر .
20) روضة المتقین، ملا محمد تقی مجلسی ج 3 .
21) السامی فی الاسامی، میدانی، چاپ مصر .
22) سفینة البحار، محدث قمی .
23) سنن ابن ماجه، در دو جلد .
24) سنن الدارمی، در دو جلد .
25) شرح باب حادیعشر، چاپ عبدالرحیم .
26) شرح فقیه فارسی، تالیف ملا محمد تقی مجلسی، چاپ سنگی .
27) شفاء الصدور، چاپ سنگی .
28) صحاح اللغة، چاپ هفت جلدی .
29) صحیح البخاری، چاپ سه جلدی .
30) صحیح مسلم، چاپ دو جلدی .
31) عمدة القاری فی شرح البخاری .
32) کتاب العین، خلیل ابن احمد، چاپ هشت جلدی .
33) الغریبین، هروی، چاپ قاهره، 1390 .
34) القاموس المحیط ، چاپ چهار جلدی .
35) قاموس مقدس، چاپ 1928 میلادی .
36) کافی، شیخ کلینی رحمه الله، چاپ آخوندی .
37) کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ غفاری .
38) الکنی و الالقاب، محدث قمی، چاپ نجف .
39) کنزالعمال . ملا علی قاری .
40) گنجینه ای از تلمود، چاپ 1350 ش .
41) لسان العرب، چاپ لبنان.
42) مجله الهادی، چاپ قم .
43) مجمع البحرین، چاپ سنگی و چاپ جدید .
44) مجمع الفائدة، ملا احمد اردبیلی .
45) المحلی، چاپ هشت جلدی .
46) مختار الصحاح، ابوبکر رازی .
47) مرآت العقول، علامه مجلسی .
48) مستدرک سفینة البحار .
49) مصباح المنیر، فیومی، چاپ جدید، قم .
50) معجم البلدان، یاقوت حموی .
51) معیار اللغة، چاپ سنگی در دو جلد .
52) مفاتیح الجنان، محدث قمی .
53) مقائیس اللغة، چاپ قم (افست).
54) منتخب اللغة، چاپ سنگی .
55) منتهی الارب، چاپ افست .
56) الموطا، چاپ 1370 .
57) النهایة، چاپ پنج جلدی .
58) نیل الاوطار، شوکانی، چاپ 1973 م .
59) وافی، ملامحسن فیض رحمه الله، چاپ اسلامیه .
60) هدیة الاحباب، محدث قمی، چاپ سنگی .
پی نوشت بخش اول:
1) این مقاله به مناسبت کنگره امام خمینی و فرهنگ عاشورا که در محرم 1416 برگزار گردید نگاشته شده است .
2) العین، ج 1، ص 249، چاپ انتشارات هجرت، قم . خلیل بن احمد از علمای سده دوم است .
3) لیث بن نصر . همان است که گفته شده کتاب العین خلیل بن احمد را تکمیل کرده و از علمای سده دوم است .
4) ترجمه اش یافت نشد .
5) محمدبن زیاد متوفای 231 کان نحویا عالما باللغة . به بغیة الوعاة، سیوطی، ص 42 رجوع شود .
6) در معجم البلدان ذکر نشده است .
7) عشر به کسر عین است .
8) فقیه شافعی و نحوی متوفای 264 .
9) تهذیب اللغة، ازهری، ج 1، ص 409، چاپ مصر، 1384 . ازهری از علمای سده چهارم است .
10) ترجمه اش را پیدا نکردم .
11) النهایة، ابن اثیر متوفای 606، ج 1، ص 190 و ج 3، ص 240 .
12) مقائیس، احمد بن فارس متوفای 395، ج 4، ص 346، چاپ مصر .
13) چاپ بیروت، دارصادر در ماده عشر .
14) ج 2، ص 747 و ج 3، ص 1191، چاپ هفت جلدی .
15) ج 2، ص 89 و ج 3، ص 9، چاپ چهار جلدی .
16) حسین بن احمد بن خالویه از فضلای امامیه و عارفین به عربیت است . وفاتش در حلب به سال 370 . به هدیة الاحباب رجوع شود .
17) ج 3، ص 400، چاپ افست .
18) ج 1، ص 254 . هروی متوفای 401 است .
19) ص 362، چاپ مصر، میدانی متوفای 518 است .
20) ص 57 و 342 .
21) نصاری فقط در کلام فیومی آمده است . و در یک روایت که در فقیه و تهذیب و وافی و جامع احادیث الشیعه نقل شده به داوود علیه السلام هم این روزه نسبت داده شده است .
22) ابوالفضائل حسن بن محمد عمری متوفای 650 لغوی و نحوی و محدث بوده است و کتابی در احادیث موضوعه دارد . به الکنی و الالقاب محدث قمی و بغیة الوعاة سیوطی رجوع شود .
23) مصباح المنیر، ص 104 .
24) ماده 4، ش ر، چاپ قدیم و جدید .
25) ج 1، ص 126 و ج 2، ص 836 .
26) ج 1، ص 465 و ج 2، ص 88 .
27) ماده تسع و عشر .
28) ص 284، چاپ سنگی .
29) ج 1، ص 77 و ج 2، ص 784 .
30) نام کتابی است از تالیفات شعرانی ظ .
31) شبیه این حدیث در جامع احادیث الشیعه، ج 9، ص 476 و وافی ج 7، ص 13 به نقل از فقیه و تهذیب آمده است .
32) نام کتابی است در فقه یا حدیث .
33) نام کتابی است در فقه ظ .
34) همین دو هم ثابت نیست مگر صوم حزنی که فقهای شیعه فرموده اند .
35) دستور العلماء، چاپ دوم، ج 2، ص 291 .
36) مصباح المنیر ص 104 .
37) الغریبین ج 1، ص 254 و النهایة ج 1، ص 190 و عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری ج 11، ص 116 .
38) صحاح اللغة ج 2، ص 747 .
39) ج 1، ص 126 .
40) مصباح المنیر، ص 104 .
41) شفاء الصدور، چاپ سنگی، 259 به نقل از امالی و علل الشرائع شیخ صدوق رحمه الله .
42) مصباح المنیر، ص 104 .
43) برخی گمان کرده اند معنی حدیث این است که پیامبر صلی الله علیه وآله روز عاشورا از مکه به مدینه آمده و دیده است که یهودیان روزه اند وبراین اساس برروایت اشکال کرده اند که روز ورود رسول خداصلی الله علیه وآله عاشوراء نبوده است . اما با مراجعه به اصل حدیث به نقل سنن دارمی (نه سنن ابن ماجه) واضح است که معنای حدیث همان است که در متن یاد شد .
44) سنن دارمی، ج 2، ص 22 .
45) سنن ابن ماجه، ج 1، ص 552 .
46) المحلی ابن حزم، ج 7، ص 18 .
47) صحیح بخاری، ج 3 ، ص 57 ; نیل الاوطار، ج 4 ، ص 326 .
48) جمهرة اللغة، ابن درید، ج 3 ، ص 390 .
49) صحیح مسلم، ج 3 ، ص 150 .
50) مصباح المنیر، ص 104 .
پی نوشت بخش دوم:
1) پیام حوزه، شماره پنجم، ص 41 - 54 .
2) سنن دارمی، ج 2، ص 22 .
3) موطا مالک، ج 1 ، ص 219 و سنن دارمی، ج 2 ، ص 23 .
4) صحیح بخاری، ج 3 ، ص 31 .
5) نیل الاوطار، ج 4 ، ص 326 .
6) صحیح بخاری، ج 3 ، ص 31 .
7) صحیح بخاری، ج 3 ، ص 31 .
8) جامع احادیث الشیعه، ج 9 ، ص 479 و کتاب من لایحضره الفقیه، ج 2 ، ص 85 ، چاپ غفاری و به روضة المتقین ملا محمد تقی مجلسی رحمه الله ، ج 3 رجوع شود .
9) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 480 .
10) جامع احادیث الشیعة، ج 9 ، ص 475 به نقل از تهذیب شیخ طوسی و اقبال ابن طاووس .
11) کبور یا کپبور یا کپور که در مورد روزه عاشوراء یهودیان آمده با همین واژه کفاره ارتباط دارد و شاید آن واژه عبری همین واژه باشد .
12) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 475 به نقل از تهذیب و استبصار شیخ طوسی .
13) کنز العمال، ج 8 ، ص 658 .
14) کنز العمال، ج 8 ، ص 656 .
15) کنز العمال، ج 8 ، ص 656 .
16) مثلا در صحیح بخاری حدود ده روایت و در صحیح مسلم حدود سی روایت آمده است .
17) در همین مقاله از کتاب دستور العلماء نقل شد و در ذیل عنوان «چند یادآوری » در پایان مقاله هم می آید .
18) جامع احادیث الشیعة، ج 9 ، ص 477 به نقل از کافی .
19) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 477 به نقل از کافی و تهذیب و استبصار .
20) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 477 و 478 به نقل از کافی و تهذیب .
21) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 478 .
22) جامع احادیث الشیعه، ج 9، ص 479، به نقل از کافی و تهذیب و استبصار .
23) به جامع احادیث الشیعه، باب 18 صیام رجوع شود .
24) مجمع الفائده، ج 5 ، ص 188 .
25) جواهر الکلام، ج 17 ، ص 105 .
26) التعجب، کراجکی، چاپ سنگی ضمیمه کنز الفوائد، ص 45 .
27) تهذیب الاحکام، ج 4 ، ص 300 .
28) دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 284 .
29) شفاءالصدور، طهرانی، چاپ سنگی، ص 259، وافی، جزء7، ص 14به نقل ازامالی صدوق و علل الشرائع صدوق .
30) مقاله نگارش استاد حسن توفیق سقاف است .
31) قاموس مقدس، ص 427 ، چاپ 1928 میلادی .
32) دائرة المعارف فارسی، ج 2، ص 1651 و ج 2، ص 643 .
33) مرحوم همائی در حاشیه التفهیم گوید: تلفظ اصلیش کپور و با لفظ کفاره عربی یک ریشه دارد .
34) مرحوم همائی گوید: تلفظ اصلیش به طوری که نگارنده از علمای یهود تحقیق کرد عاسور به سین مهمله است و با عاشور و عاشوراء و عشره عربی یک ریشه دارد .
35) التفهیم، چاپ دوم، ص 244 .
36) گنجینه ای از تلمود، چاپ 1350 شمسی، ص 122 - 125 .
37) الآثار الباقیة، چاپ افست، ص 277 .
38) تورات فارسی .
39) دائرة المعارف فارسی، مصاحب ج 1، ص 10659 از برادر فاضل و گرامی حضرت آقای توفیقی که با معرفی این چند مصدر، در این بخش مقاله ما را یاری کردند سپاسگزاریم .
40) تفسیر ابی الفتوح رازی، ج 6، ص 29 در پاورقی .
41) احتمالا کبیر غلط چاپی است، زیرا در کتابهای دیگر کبور و کپور و کپپور آمده است .
42) کتاب من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 85 در پاورقی و وافی فیض، چاپ سه جلدی شامل 14 جزء، جزء 7 ، ص 14 در حاشیه .
43) متاسفانه مرحوم طریحی مدرک و سند این حدیث را یاد نکرده است .
44) واضح است که حضرت موسی می خواهد موجبات افضلیت امت اسلام، مثلا عظمت عاشورا را بداند تا به بنی اسرائیل بگوید که آن را تعظیم کنند .
45) بنی اسرائیل هم این عبادات را داشته اند پس یا مقصود این است که به کیفیتی که در اسلام هست نداشته اند و یا منظور این است که این مجموعه ده تایی از مختصات امت اسلامی است .
46) در زمان ما برای همه روشن شده است که نماز جمعه و جماعت عبادتی بسیار مبارک و دشمن شکنی است مانند جهاد .
47) شاید مقصود علوم رسول خدا و ائمه هدی و فاطمه زهرا علیهم السلام باشد که از غیر طریق قرآن در اختیار امت قرار گرفته است .
48) عاشورا به لازمه آن معرفی شده است .
49) این ثوابها وبرکات برای عزاداران حضرت سیدالشهدا برای کسانی که روایات این باب را درست ببینند جای تردید و شک ندارد، البته بشرطها و یا بشروطها .
50) مجمع البحرین، ماده عشر; مستدرک سفینة البحار، ماده عشر . نگارنده این حدیث شریف را اولین بار در ملحقات کتاب شرح باب حادیعشر فاضل مقداد چاپ سنگی خط عبدالرحیم دیده بود که ظاهرا آنجا هم از مجمع البحرین نقل شده باشد .