زيارت، برقرار كردن ارتباط قلبى با حجت خدا و خود را در تشعشع فيض او قرار دادن است.
زيارت، ديدارى است مشتاقانه و عاشقانه در پيشگاه معشوقى كه او خود عاشق خداست.
زيارت، احترام و گراميداشت مزور و بزرگ شمردن بزرگان دين است.
زيارت، جلوه اى از محبت و مودّت بر ولى خدا و اداى اجر رسالت است.[1] زيارت، رشته اى از باورها و اعتقادات مذهبى است كه با احساسات پاك و عواطف عالى انسانى همراه مى گردد.
زيارت، نه پرستش مردگان بلكه ديدار زندگان حقيقى است با چشم دل؛ قرآن مى فرمايد:
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّه امواتاً بَلْ احياءٌ عند رَبِّهم يُرزقون فَرِحينَ بِما اتاهُم اللَّهُ مِن فَضلِهِ»[2]
اى پيامبر! هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. آنها به خاطر نعمت هاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند.
زيارت، برقرار ساختن ارتباط واقعى با حجت الهى است.
زيارت، بيعت مجدد مأموم است با امام، اعلام وفادارى است با رهبر و ابراز بیزارى از هر باطل و طاغوت است.
زيارت، نشانه ايمان، صداقت و قدرشناسى است و وسيله بالا بردن معارف و اخلاق انسانى مى باشد.
زيارت در قرآن
از آنجا قرآن مهمترين تكيه گاه فكرى و عملى مسلمانان است به بررسى كوتاه پيرامون زيارت در قرآن مى پردازيم.
سيره پيامبر اين بود كه بر جنازه مردگان نماز مى خواند و بر سر مزارشان مى ايستاد و برايشان دعا و طلب مغفرت مى كرد. قرآن پيامبر صلى الله عليه و آله را از نماز گزاردن و زيارت قبور منافقان نهى نمود و فرمود: «ولا تُصَلِّ على احَدٍ منهم ماتَ ابداً ولا تَقُمْ على قَبْرِهِ انَّهُم كَفَروا بِاللَّه ورَسُوله وماتُوا وهم فاسقون».[3]
بر هيچ يك از آنان نماز نخوان و بر كنار قبرش نايست چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شده و در حال فسق از دنيا رفته اند. مفهوم آيه جواز زيارت را مى رساند.
قرآن ضمن نقل داستان اصحاب كهف مى فرمايد: گروهى به زيارت قبور آنها آمدند و گفتند ما مسجدى در كنار مدفن آنها مى سازيم تا خاطره آنان فراموش نشود و مورد زيارت قرار گيرند.
و قرآن بعد از نقل اين داستان از چنين عملى نهى نفرموده است.[4]
زيارت در سنت نبوى
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه وظيفه هدايت و تزكيه را به عهده دارد، خود پايه گذار زيارت قبور مؤمنين است. او كه گفتارش بر اساس تعليم وحى الهى است، چگونه كردارش منطبق بر مكتب وحى نباشد؟
در ذيل به گوشه اى از سنت نبوى اشاره مى كنيم:
الف- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به زيارت قبر آمنه بنت وهب مادر بزرگوارش مى رفت در واقعه حديبيه سال ششم هجرى، پيامبر بر سر قبر آمنه رفت و گريست و آن را بازسازى و مرمت كرد. همچنين بعد از حجة الوداع قبر مادر خود را زيارت كرد.[5]
ب- ابوهريره نقل مى كند پيامبر صلى الله عليه و آله قبر مادرش را زيارت كرد و گريست سپس فرمود: مرگ را به ياد بياوريد با زيارت كردن قبور مسلمين.[6]
ج- رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در ابتدای هر سال به زيارت شهدای احد مى رفتند و اين گونه زيارت مى كردند: «سلامٌ عليكُم بما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَى الدار»
د- بلال، مؤذن و صحابى پيامبر، براى زيارت قبر پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از شام به قصد مدينه منوره حركت كرد و زيارت نمود.[7]
ه- عايشه نقل مى كند پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: جبرئيل نزدم آمد و گفت:
پروردگارت به تو امر مى كند در قبرستان بقيع حاضر شوى و برايشان طلب آمرزش كنى، عايشه از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد چه بايد بگويم؟
فرمود: بگو: «السَّلام على اهلِ الدّيارِ مِنَ المُؤمنينَ والمُسلمينَ يَرحَمُ اللّهُ المستقدمينَ مِنّا و المُستَأخرينَ و انّا انْ شاءَ اللَّهُ بِكُم لاحِقونَ»[8]
و- انس بن مالك از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل مى كند هر كسى بعد از وفاتم مرا زيارت كند، چنان است كه در حال حيات مرا زيارت كرده باشد و هر كس قبرم را زيارت كند روز رستاخيز شفاعتم بر او واجب مى گردد.[9] علامه امينى در كتاب گرانسنگ الغدير 22 روايت از پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل مى كند مبنى بر تشويق مردم به زيارت قبرش و چهل سخن از بزرگان مذاهب اربعه نقل مى كند در تشويق زيارت پيامبر و 36 دستور در زمينه ادب زائر از علماى اهل سنّت نقل مى كند و 52 زيارت، براى زيارتگاه هاى مورد توجه اهل سنّت با مدارك آنان بيان مى كند.[10]
زيارت در سيره اهل بيت عليهم السلام
الف- وجود مطهر فاطمه زهرا عليها السلام هر روز به زيارت قبر پدرش مى رفت و گريه مى كرد و مى فرمود: «پدرم! بر من مصائبى نازل شد كه اگر بر روزها نازل مى شد مبدل به شب مى گشت».[11]
ب- على عليه السلام براى فاطمه زهرا عليها السلام خانه اى ساخت كه نامش بيت الاحزان بود و ايشان بيشتر اوقاتش را در قبرستان بقيع مى گذراندند.[12]
ج- حضرت فاطمه عليها السلام قبر حمزه سيدالشهدا علیه السلام را هر دو سه روز يك بار زيارت مى كرد.[13]
د- على عليه السلام هر روز قبر حضرت زهرا عليها السلام را زيارت مى كرد.[14]
ه- امامحسين عليه السلام هنگام غروب هر جمعه قبر برادرش امام حسن مجتبى عليه السلام را زيارت مى كرد.[15]
زيارت در نگاه و سيره شخصيتها
امام خمينى قدس سره و زيارت
عتبه[16] بوسى مولى علىّ بن موسى عليهما السلام از آرزوهاى من است[17] ... چه سعادتى داريد كه چشمهاى شما به آن بارگاه عظيم ملكوتى باز مى شود و در آن حرم شريف مركز علم و مركز ملائكه مى رويد و ما حسرت آن را داريم اصلاً مركز ايران آستان قدس است و ما اميدواريم كه همه ما را خداوند از خدمتگزاران قدس رضوى قرار دهد و شما چقدر خوشبخت هستيد كه در آن آستان زندگى مى كنيد.[18] شما يك پناهگاه داريد پناهگاه اسلامى و آن بقعه مطهر على بن موسى است كسى كه چنين پناهگاهى دارد قدرتمند است.[19]
آيت الله خامنه اى رهبر معظم انقلاب
آستان قدس رضوى مطاف فرشتگان و كرّوبيان و قبله اهل دل و ملجأ مؤمنان صادق، پايگاه بلند انديشه اسلام و پرچم معارف قرآن است.
مرحوم علامه طباطبايى همه ساله به مشهد مشرف مى شدند و تابستان را در آنجا مى ماندند هر شب به حرم مطهر مشرّف مى شدند و حالت التماس و تضرّع داشتند وقتى وارد صحن حرم امام رضا علیه السلام مى شدند دستهاى خود را روى آستانه در مى گذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را مى بوسيدند.
هر چه از ايشان تقاضا مىشد كه در خارج مشهد سكونت كند (به علت مناسب بودن آب و هوا) ابداً قبول نمى كردند و مى فرمودند ما از پناه امام هشتم جاى ديگر نمى رويم.[20]
آداب زيارت
زيارت آدابى دارد كه عمل كردن به آنها موجب مىشود زيارت فضيلت بيشترى داشته باشد در اينجا به گزيده اى از آنها اشاره مى شود.
1. انگيزه الهى و خلوص نيت در زيارت داشتن.
2. طهارت ظاهرى و باطنى (با توبه و استغفار از گناهان)
3. با مال حلال به زيارت رفتن.[21]
4. ترك كلام بيهوده و لغو.
5. غسل زيارت براى زيارت معصومين[22]
6. پوشيدن جامه پاك و پاكيزه و با لباس و جورابهاى آلوده وارد حرم نشدن.
7. خوشبو نمودن خود.
8. با معرفت و شناخت، زيارت كردن. بزنطى مىگويد: از امام رضا شنيدم كه فرمود:
«مازارَنى احَدٌ مِن اوليايى عارفاً بِحَقّى الّا تَشَفَّعْتُ فيه يوم القيامة»[23] هيچ يك از اولياء و پيروان من مرا زيارت نمى كند در حالى كه به حق من معرفت دارد مگر اينكه در روز قيامت او را شفاعت مى كنم.
9. در حين رفتن به حرم مطهر ذكر و تسبيح گفتن.
10. با وضو به زيارت رفتن.
11. با زائران خوش رفتار بودن.
12. به هنگام ديدن قبر مطهر سلام دادن «السلام عليكم يا اهل بيت النبوة».[24]
13. پيش از ورود به حرم مطهّر اذن دخول طلبيدن- مرحوم شهيد اول در كتاب دروس مى فرمايد: مناسب است زائر كنار درب حرم توقف نمايد و اذن دخول بخواند اگر در خود خشوع و رقّت قلب احساس نمود وارد شود. مرحوم آيت الله مامقانى فرمودهاند نشانه اذن دخول آن است كه زائر در قلب خود احساس رقّت و دل شكستگى كند.
14. با توجه و تفكر به عظمت صاحب قبر وارد حرم شدن
15. به هنگام ورود با پاى راست و به هنگام خروج با پاى چپ خارج شدن مانند ورود و خروج از مساجد
16. ايستاده زيارت خواندن
17. در وقت زيارت صداى خود را بلند نكردن
18. زيارتهاى مأثوره را خواندن
19. در وقت زيارت پشت به قبله و رو به حضرت بودن.[25]
20. به كنار ضريح رفتن و بوسيدن ضريح (به شرطى كه ايجاد مزاحمت و آزار ديگران نباشد).[26]
21. خواندن حداقل نماز زيارت براى زيارت معصومين
22. تلاوت كردن قرآن در كنار ضريح و هديه كردن آن به روح مقدس مزور بويژه سوره يس.[27]
23. در نظر گرفتن بستگان، دوستان در زيارت[28] و مناسب است بگويد السلام عليك يا مولاى من «فلان بن فلان» و نام فرد مورد نظر را بگويد و سپس بگويد، اتَيْتُك زائراً عندك فاشفع له عند ربك و اگر بگويد السلام عليك يا ولى الله من ابى و امّى و زوجتى و ولدى و جميع اخوانى من المؤمنين كفايت مىكند[29]
24. رعايت كردن حال ديگران، تنه نزدن، فشار نياوردن و ...
25. در اطراف و داخل حرم مطهر مراقب چشم و نگاه خود بودن.
26. به نيابت از امام عصر زيارت كردن.
27. در جميع حالات زيارت، حضور قلب خود را حفظ نمودن[30]
28. در حين فراغ از زيارت از امام معصوم شفاعت خواستن.[31]
29. از خداوند توفيق مجدّد زيارت خواستن.[32]
30. با خادمان حرم با احترام برخورد كرده و به تذكرات آنان توجه نمودن.[33]
31. لازم است زائر در مدت اقامت در مشاهد مشرّفه با تمام قدرت در اصلاح خويش تلاش كند و تصميم بگيرد پس از مراجعت هرگز مرتكب گناه نشود.
تذكراتى به زائران گرامى
1- زائر گرامى سعى نما در مسير رفت و برگشت دچار گناه نشوى.
على عليه السلام فرمود:
«لا يَخْرُجُ الرَّجُلُ فى سَفَرٍ يَخافُ مِنه على دينه و صَلوتِه.»[34] شايسته است آدمى به سفرى كه در آن بر دين و نمازش مى ترسد آسيبى برسد نرود.
2- مراقب باشيد حال معنوى زائران را بر هم نزنيد.
3- افراد سالخورده را در زيارت كمك كنيد.
4- اشياء اضافى را با خود به داخل حرم نبريد.
5- نمازهاى خود را در حرم با جماعت بخوانيد.
6- سعى كنيد نمازتان قضا نشود.
7- از خوابيدن در صحنها و رواقها اجتناب كنيد.
8- از دخانيات استفاده نكنيد.
9- مزاحمت براى زائران نداشته باشيد.
10- از كثيف كردن صحنها و رواقها خوددارى كنيد.
11- جيغ و داد فرياد زدن در حرم مطهر بى ادبى است آرام زيارت كنيد.
12- سخنان نامناسب بر زبان نياوريد.
13- از بوسيدن عصاى دست نگهبان ورودى حرم خوددارى كنيد.
14- نوشتن يادگارى و خوابنامه در كتاب قرآن و دعا و ديوارهاى حرم جايز نيست.
15- قفل زدن و نخ بستن به ضريح و پنجره فولاد و ساير اماكن مقدس خرافه اى بيش نيست از آن دورى نماييد.
16- گرويى برداشتن ظروف حرم براى برآورده شدن حاجت خرافه است و صحيح نيست.
17- بردن پارچه هاى حرم بدون اجازه حرام است.
18- به هر كس اعتماد نكنيد زيرا بسيارند افراد فاسدى كه از حسن اعتماد شما سوء استفاده مى كنند.
19- آدرس و تلفن محل اقامت خود را هميشه همراه داشته باشيد.
20- بهداشت اماكن را جداً رعايت نماييد.
21- پول و اشياء گران قيمت خود را به دفاتر امانت بسپاريد و مراقب وسايل خود باشيد.
22- اعمال خود را با غيبت و بدگويى از ديگران از بين نبريد.
23- بيشترين وقت خود را صرف زيارت كنيد مبادا به نام زيارت سفر كنيد ولى كمترين توفيق زيارت را داشته باشيد.
24- پوشش خود را حفظ نماييد به ويژه به هنگام شيردادن به بچه.
25- با صورت آرايش كرده وارد حرم نشويد.
26- دختران خود را با لباس نامناسب به حرم نبريد.
27- خواهران گرامى در كنار حوض ها در صحنها در برابر نامحرمان وضو نگيريد.
28- بيرون گذاشتن موى سر براى بانوان در برابر نامحرمان حرام است با حجاب كامل وارد حرم شويد.
29- به گونه اى در رواقها و صحنها حركت نماييد كه برخورد بدنى با نامحرم نداشته باشيد.
30- نمايان شدن مو و دستهاى زنها براى رسيدن به ضريح ارزش زيارت را از بين مى برد.
31- برداشتن چادر در حين خروج از حرم بى ادبى و بى احترامى به ارزشهاى اسلامى است. سعى نماييد هميشه پوشش كامل داشته باشيد.
تاريخ زيارت
زيارت رسمى است ديرينه و متداول كه در ميان اقوام مختلف و در همه اديان و مذاهب وجود داشته و دارد. فقط شكل آن و اماكن و اشخاص آن فرق مى كند. ولى نقش حضور در مكانهاى مقدس عمومى و جهانى است.[35] گر چه زيارت در اسلام با آنچه در ميان بوداييان، زرتشتيان و مسيحيان مى گذرد از نظر محتوا و روش تفاوت هاى بنيادين دارد لكن چون برانگيخته از فطرت آدمى است و به انگيزه اى درونى انجام مى گيرد، گستره اى به وسعت تمام اقوام و اديان دارد.
در بررسى اجمالى تاريخ زيارت از دو هزار سال پيش از ميلاد حضرت مسيح علیه السلام به زيارتگاه ها و اماكن مقدسى برمى خوريم كه اقوام آشور و بابل در شهرهاى «اور- سوسا- نى پور- آنسا» زيارتگاههايى داشتند.[36] زيارتگاههاى بزرگ در چين، تبت، هند، برمه، كره، همگى از گسترش و عموميت زيارت حكايت مى كند در هند رودهايى است كه مردم نسبت به آنها احترام قائلند و با آنها راز و نياز مى كنند مانند رود گنگ و برهما پوترا در شهرهاى اروپا مقابر قديسين و اوليا به صورت زيارتگاهى مورد احترام است. در انگلستان، فرانسه، ايتاليا زيارتگاههاى بزرگى وجود دارد. روم پس از بيت المقدس بزرگترين زيارتگاه است كه همه ساله زائران بى شمارى را به خود جلب مى نمايد كه با نذر و نيازها و دعاهاى خاص شكل ويژه اى به زيارت مى دهند.
پيچيده ترين شكل زيارت در مذهب هندو مى باشد كه از آداب و تشريفات خاص برخوردار است. هندو براى زيارت حتماً بايد قبل از زيارت بدن خود را شستشو داده و غسل كرده باشد و تميز و پاك به زيارت برود. زائر بايد گل يا گلاب همراه داشته باشد كه در موقع زيارت فضاى زيارتگاه را عطر آگين نمايد.[37] بزرگترين زيارتگاه هاى هندوان در بنارس همه ساله ميليونها زائر را به سوى خود جلب مى نمايد.[38] چين زيارتگاه هاى بسيارى دارد يكى از آنها چين جيائوجو، يكى از شاهزادگان سرزمين شينلو كه اكنون در شبه جزيره كره واقع است مى باشد. بنا به شواهد تاريخى او فردى بود كه در سال 719 ميلادى به عنوان زاهد و تارك دنيا به كوه «جيوخوا» رفت و پس از 75 سال زندگى زاهدانه در سن 99 سالگى درگذشت و اخيراً مجسّمه 155 مترى او براى زيارت بوداييان چين ساخته شده است.[39]
نقش تربيتى زيارت
آيينه، زشت و زيبا را نشان مى دهد، و نقصان و كمال را مى نماياند و شاهدى صادق و زبانى گويا هر چند بى زبان است.
چرا كه آينه، يك «ملاك شناخت» است
امامان شيعه بلكه همه اولياى خدا و انسانهاى والا، شهيدان، صدّيقان، ملاك و معيارند، الگو و اسوه اند.
ايستادن در برابر آينه هاى كمال «نقص» ها را نشان مى دهد.
«زيارت نوعى حضور در برابر آينه است زيارت، خود را به «ميزان» عرضه كردن است. زيارت خود را «محك» زدن است.
زيارت خود را با «الگو» و «مدل» سنجيدن است.
وقتى ما در برابر يك معصوم و امام شهيد قرار مى گيريم و در مزار پيشوايان دين با شناخت و بصيرت حضور مى يابيم و مى دانيم كه اينان، كمال مجسّم و عينيت فضيلت، و تبلورى از ايمان و خلوص و عبوديّت و پاكى اند دراين صورت عظمت آنان ما را متوجّه تقاضايمان مى كند و پاكى آنان، ما را به آلودگى هايمان آشنا مى سازد تعالى روح و رتبه والايشان، تنزّل مقام و پستى منزلت ما را نشان مى دهد. زيارت زمينه ساز اين مقايسه و محاسبه است و تا اين سنجش انجام نگيرد به كاستىهاى اخلاقى و معنوى خود واقف نخواهيم شد.[40]
فرق زيارت اولياء الله و انسانهاى ديگر
زيارت اهل قبور براى طلب رحمت و نثار فاتحه و دعا براى آنهاست ولى زيارت اولياء الله شكل طلب رحمت و مغفرت ندارد بلكه نوعى ستايش و درود و سلام است.
به طور كلى بزرگان و خدمت گزاران پس از مرگشان به نوعى تجليل مى شوند و اين تجليل غير دينى صرفاً جنبه اعتبارى و تشريفاتى دارد.
مريدان آنها از آنها با كلمه «زنده ياد» ياد مى كنند و سعى مى كنند خاطرات آنها را در يادها زنده نگه دارند ولى با اولياء الله از دنيا رفته همچنان عمل مى شود كه با زنده بلكه زنده تر از زنده هاى معمولى ياد مى شود چون در آن واحد هزاران نفر با آنها سخن مى گويند و درود مى فرستند و در عالم ضمير خود يك ارتباط واقعى برقرار مى كنند.[41]
توفيق زيارت
توفيق زيارت ربطى به داشتن پول ندارد. آنان چون شمعند و زائران آنها چون پروانه. اگر لياقت داشته باشيم به زيارت مى رويم معلوم نيست كه پول دار پروانه اين شمع مى شود يا بى پول. بلكه اين در اثر جذب و انجذاب محبّت است. تشكيلات لازم نيست. و براى آنها بين پولدار و ندار، فرقى وجود ندارد.[42]
[1] شورى، 230.
[2] آل عمران، 169.
[3] توبه، 84.
[4] الميزان، ج 3، ص 285.
[5] دايرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ذيل ابواء؛ بحارالانوار، ج 10، ص441.
[6] صحيح مسلم، ج 4، ص46
[7] الغدير، ج 5، ص148 به نقل از اسناد اهل تسنن.
[8] الغدير، ج 5، ص170 به نقل از صحيح مسلم.
[9] الغدير، ج 5، ص104، كتاب الزيارت الفقه على المذهب الاربعه، ج 1، ص590.
[10] الغدير، ج 5، ص26-/ 86.
[11] تاريخ الخميس، ج 2، ص173؛ الوفا باحوال المصطفى، ص 819، ابن جوزى.
[12] بحار الانوار، ج 43، ص177.
[13] وسائل الشيعه، ج1، ص279.
[14] الغدير، ج2، ص16.
[15] وسائل الشيعه، ج 10، ص317.
[16] آستانه، درگاه فرهنگ عميد ج 3 ص 1702
[17] صحيفه نور، ج 10، ص 458.
[18] صحيفه نور، ج 16، ص 387.
[19] صحيفه، ج 21، ص 60.
[20] سيماى فرزانگان ص 195، رضا مختارى، دفتر تبليغات اسلامى.
[21] محاسن برقى، 88.
[22] مرآت الكمال، ج 3، ص 198 عروة الوثقى، ج 1، فى الاغسال الفعليه.
[23] بحارالانوار، ج 97، ص 44.
[24] وسائل الشيعه، ج 1، ص 304.
[25] استقبال وجه المزور و استدبار القبله حال الزيارة، بحار 97، ص 134.
[26] الوقوف على الضريح ملاصقاً له، همان، ص 134.
[27] تلاوة شيى من القرآن عند الضريح و اهدائه الى المزور، بحار الانوار، ج 97، ص 132.
[28] و يستحب لمن حَضَر مزاراً انْ يزور عن والديه و احبّائه، همان، ص 134.
[29] همان، ص 125.
[30] احضار القلب فى جميع احواله، بحارالانوار 97، ص134.
[31] و يدعوا سائلًا من الله تعالى بحقه و حق صاحب القبر انْ يَجْعَله من اهل شفاعته. بحارالانوار، ج 97، ص134.
[32] اللّهُم لا تجعل آخر العهد منّى لزيارتكم، بحارالانوار، ج 97، ص134.
[33] برگرفته از بحارالانوار، ج 97، ص134. وسائل الشيعه، ج 10، ص304، دروس الشرعيه فى الفقه الاماميه، ص158.
[34] خصال صدوق، ص62.
[35] شوق ديدار، دكتر محمد مهدى ركنى، آستان قدس، ص 29.
[36] شوق ديدار، ص29
[37] شوق ديدار، ص31، دكتر محمد مهدى ركنى.
[38] شوق ديدار، ص32.
[39] جمهورى اسلامى 19/2/1380
[40] گزيده اى از كتاب زيارت جواد محدّثى، ص137، حج و زيارت.
[41] ياداشتهاى استاد مطهرى، ج 5، ص414.
[42] 600 نكته در محضر بهجت، ص541.