پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

حضرت امام محمدباقر (علیه السلام) فرمودند: «اتَّبِعْ مَنْ یُبْکِیکَ»[1]از کسی تبعیت کن که گریه تو را درمی آورد. کسی که با انگیزه الهی، اشکال آدم را مطرح می کند، ممکن است اشک انسان را هم دربیاورد؛ اما حکایت از این دارد که انسان را متنبّه می کند و این برای انسان بهتر است. این مطلع عرایض ما بود. من چند جمله دیگر از جهت یادآوری، ذیل این آیۀکریمه بیان می کنم تا ان شاءالله چند مسئله ای که مناسب است، تأکید شود.

تأکید قرآن کریم بر حسن فعلی و فاعلی
خداوند در قرآن می فرماید: «عَلَیکمْ أَنفُسَکمْ؛[2] مراقب خودتان باشید». در حقیقت دعوت به حسن فعلی و حسن فاعلی است. باب حسن هم در قرآن کریم و در معارف الهی باب عجیبی است. در بین کلیدواژه هایی که قرآن عظیم در معرفی شخصیت مطلوب و مورد پسند حضرت حق استفاده می کند، واژۀ«محسن» و «محسنون» و «محسنین» متناسب با کاربرد هایی که در قرآن کریم دارد، خیلی واژه جذاب و خوش ساخت و الهام بخشی است. معلوم می شود خدای متعال این گروه از انسان ها را خیلی دوست دارد. تعابیر قرآنی حقیقتاً در این موارد شوق انگیز است؛ چراکه خدای متعال بهترین پاداش هایش را برای این افراد در نظر می گیرد. در قصۀحضرت ابراهیم (علیه السلام) این قضیه اوج می گیرد و با تعبیر خیلی عالی «کذلِک نَجْزِی الْمُحْسِنینَ»[3] این پاداش دادن مورد عنایت و توجه قرار می گیرد. یا مثلاً این جمله در قرآن کریم چقدر شوق انگیز است: «إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ؛[4] رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است». این آیه کریمه با این تأکید و ترکیب زیبا می فرماید که رحمت خدای متعال در دسترس محسنین است. رحمت در این آیه اضافه تشریفی است و وقتی قرآن می خواهد همۀبزرگی و شرافت چیزی اعلام شود، آن را به نام حضرت حق اضافه می کند؛ مانند «بیت الله» و «یوم الله».

در قرآن کریم با عنایت خاصی و به طور مکرر، صحبت از این است که خدای متعال، محسنین را دوست می دارد. «یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» در موارد متعددی در مورد حسن فاعلی و حسن فعلی مطرح شده است؛[5] مثلاً: «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛[6] و خشم خود را فرو می برند و از مردم در می گذرند و خداوند نکوکاران را دوست دارد». این ویژگی ها که کنار هم قرار می گیرد، شخص محسن محسوب می شود و وقتی محسن شد، در دایره محبوبین حضرت حق قرار می گیرد.

به نظر من از جهتی شاید بالاتر از این محبت، که البته محل کلام است، این تعابیر است که خدای متعال شدت ارتباط خود با محسن و محسنین را با کلمۀ«مع» آن هم معیت مملو از عنایت و نصرت و لطف مطرح می کند: «وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِینَّهُم سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ؛[7] و آنها که در راه ما جهاد کنند، قطعاً به راه های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و بی تردید خداوند با نیکوکاران است». چقدر این آیه قشنگ است! آن ها که اهلش هستند می دانند که اینجا خدای متعال تقریباً همۀتأکید ها را کنار هم قرار داده است. هم ساختار جمله و هم واژه ها و هم ترکیب، همه اش تأکید دارد. «جاهَدوا فینا» جمع حسن فعل و فاعل است؛ یعنی در جهاد در اوج هستند و جهادشان «فینا» است که نشان می دهد در اوج اخلاص هستند که همان حسن درونی است. این دو که کنار هم قرار می گیرد، می شود: «إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ». چه پاداشی بالاتر از این؟!

این ها را باید از خدای متعال بخواهیم؛ آن هم نه یک خواستن عادی؛ بلکه خواستن متضرعانه و مشتاقانه و عاشقانه. از خدا باید بخواهیم که شهد کلام خودش را به کام ما بریزد. در همین یک جمله جانی است که «مست کند اهلش را الی الابد». خیال نکنید عادی است.

تعبیر زیبای دیگر قرآن کریم این است: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُون؛[8] در حقیقت خدا با کسانی است که پروا داشته اند و [با] کسانی [است] که آنها نیکوکارند». اینجا هم سخن از همین معیت و همراهی است. خدا با محسنین است. این گروه چه نسبتی با پروردگار عالم دارد؟

خداوند تمام اسباب هدایت انسان را فراهم کرده است
این آیات کریمه و آیات فراوان دیگر نشان می دهد که سر رشته دست ما است و هر جا که سر رشته دست ما باشد، پشت سر آن، هم بشارت است و هم حسرت. شما از طریق زیباسازی فعل و جان و اعمالتان می توانید در چنین مراتبی از قرب الهی قرار بگیرید. آیه دارد این را می گوید و به قول جوان ها، توپ در میدان شما است. باید ببینیم شما چه کار می کنید. چه رتبه و قله ای را برای خودت انتخاب می کنی؟ این در اختیار شما است؛ و الّا دربارۀخودش که حضرت حق فرمود من چیزی برای شما کم نگذاشتم: «وَ صَوَّرَکمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکمْ؛[9] و شما را صورتگری کرد و صورت هایتان را نیکو آراست». در طراحی شخصیت و ساختار شخصیت شما فرمود: کاری کرده ام کارستان! صورت بندی شما در قلۀحسن است. این صورت که در این آیه مطرح شده، همان شخصیت است. یا در آیه چهار سوره مبارکه تین می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ؛ به راستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم». زیباتر، جذاب تر و درخشان تر از این نمی شود. سرشت و فطرت شما در احسن تقویم است. البته این رنگ خدا است و خدای متعال شما را در خم خودش زده است: «صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً؛[10] این است نگارگری الهی و کیست خوش نگارتر از خدا؟». از این رنگ زیباتر، در عالم پیدا می شود؟!

غرض اینکه خدا کار خود را کرده و الان نوبت شما است. برای شما چیزی کم گذاشته نشده است. خدای متعال در جسم و روان و جان ما چیزی کم نگذاشته است. آن کسی که صاحب حسن و جمال کل است را مقتدا و اسوۀما قرار داده است: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَکرَ اللَّهَ کثِیرًا؛[11] قطعا برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کند». دیگر از این بهتر چه می خواهید؟!

در تعریف انسان و مقام انسانی به نظر من این آیه از برجسته ترین آیه ها است. در قرآن کریم آیاتی در مورد انسان شناسی مطرح است، ولی ندیده ام کسی به این آیه اشاره کرده باشد؛ حال آنکه آیه اصلی است. در معرفی ظرفیت انسان، همین آیه کافی است. ببینید چه قدر ظرفیت در وجود شما است که پیغمبر اکرم (ص) به عنوان مقتدا و مقصد برای شما معرفی می شود. پس بین او و شما سنخیت است. گاهی جسارت کرده و گفته ایم گویا خدای متعال می خواهد بگوید شما اول راهی هستید که پایانش او است و بین شما و او نسبت است: «لَقَدْ جَاءکمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ؛[12] به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است». بالاتر از این، چه تعریفی برای انسان وجود دارد؟!

غرض اینکه حالا نوبت شما است. «أَحْسِن کمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیک؛[13] همچنان که خدا به تو نیکی کرده، نیکی کن». آن گونه که خدای متعال شما را در محور حسن قرار داده و ظرفیت و استعداد به شما داده، الگو را در اختیار شما قرار داده، حالا نوبت شما است و شما باید وارد این میدان شوید.

ولایت ائمه (علیهم السلام) حسنه ای که خداوند از بندگانش می خواهد
آیه کریمه می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیکمْ أَنفُسَکمْ» شما راهی ندارید غیر از اینکه خودتان را زیبا کنید و این زیباسازی مأموریت شما است و شما کار دیگری ندارید. به خودتان برسید. این دعوت قرآن کریم است. جالب است که خدای متعال در این زمینه از ما خواسته که بر یکدیگر سبقت بگیریم و در تحصیل این زیبایی ها و نیکویی ها، مسابقه بدهیم و سعی کنیم از یکدیگر پیش بیفتیم و از خدای متعال هم کمک بخواهیم و بگوییم: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً؛[14] پروردگارا! در این دنیا به ما نیکی و در آخرت [نیز] نیکی عطا کن». حسنۀمطلق، یعنی حسن ظاهر و باطن و عمل را در این دنیا و آن طرف می خواهم. می دانید که همۀحسن، صدر و ذیل و اصل و فرعش، در ولایت امیر المؤمنین علی (علیه السلام) مجتمع است. خدای متعال در سورۀمبارکۀشوری به این مسئله تصریح فرمود: «قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَ مَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا؛[15] بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان و هر کس نیکی به جای آورد، برای او در ثواب آن خواهیم افزود». کسی که سهمی از این ولایت و مودت و عشق به اولیای کامل بگیرد، برایش اضافه می کنند؛ چراکه «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکورٌ؛ قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است». همۀعیب های شما را بر طرف می کند و همۀمحاسن را در شما گسترش می دهد.

خدای متعال فرمود: «بَشِّرِ الْمُحْسِنینَ؛[16] نیکوکاران را بشارت ده». این بشارت در همین سورۀمبارکۀشوری در فهرست آیات مربوط به اهل بیت آمده است: «ذَلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛ این همان [پاداشی] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند [بدان] مژده داده است، بگو: به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان». اگر کسی اهل عمل و ایمان شود، همۀزیبایی ها را در خودش فراهم کرده است. مسیر راه یافتنش هم عنایت اهل بیت (علیهم السلام) است، بلکه مقصد است. خدا می فرماید سنت ما این است که شما یک جام بگیرید تا خم ها در اختیار شما قرار گیرد. شما یک قدم بردارید، ما صد قدم به سمت شما می آییم. این به صورت یک قاعدۀقرآنی مطرح شده است که: «وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنین؛[17] و [پاداش] نیکوکاران را خواهیم افزود». کسی که وارد این مسیر شود، خدا دائماً به فروغ و درخشش و حسن و جمال او اضافه خواهد کرد. اگر انسان در این چرخۀحسن قرار بگیرد، در محور ولایت الهی قرار می گیرد.

مؤمن دائم در حال به سازی و خودسازی است
«أَلا إِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ؛[18] آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند». برای کسی است که مراقبت از خودش را جدی کرده است. گوهر وجود خود را جلا بدهید، تطهیر و تمیزش کنید و به آن برسید. شما که دارید به همه چیز می رسید، چرا به خودتان نمی رسید؟ امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: تعجب می کنم بنی آدم دنبال گم شده های خودش می گردد، اما خودش را گم کرده و دنبال خودش نمی گردد! مقداری هم به خودمان برسیم و از پیامبر اعظم و اولیای کامل مدد بگیریم. ان شاءالله هر روز از عمرمان که می گذرد، بر حُسنمان افزوده شود؛ و الّا «مَنِ اسْتَوی یوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ؛[19] آن کس که دو روزش (از نظر معنوی) مساوی باشد، زیان دیده است». عمری که رفت، در برابر آن آیا حسن شما افزوده شد یا نه؟!

غرض اینکه «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیکمْ أَنفُسَکمْ» دعوت به حسن فعلی و فاعلی است و خدای متعال هر دو را از ما می خواهد؛ یعنی افعال و کردارتان بر مدار حسن باشد. مثلاً خدای متعال از ما خواسته که نیت هایمان مرتباً به سازی و خالص سازی بشود که این همان حسن فاعلی است. ضمناً از ما خواسته که زبان ما جز به زیباترین واژه ها گشوده نشود که این می شود حسن فعلی. در بخش نیت و ایمان و اتصال درونی، باید دائم مشغول عملیات در کارگاه حسن شویم، آنجا که انسان را از انجاس و شرک و امثال این ها خالص می کند. این طرف هم در میدان عمل، مؤمن دائماً مراقب است که آنچه از او صادر می شود، بر مدار حسن باشد. خدای متعال جمعش را از ما خواسته؛ لذا دائماً می فرماید ایمان و عمل صالح.

ایمان و عمل صالح، دو کلیدواژه قرآنی
ما می خواستیم طبق محاسبات خودمان فردا خدمت شما بیاییم؛ چون امروز اجلاس سراسری ائمۀجمعۀکشور و دیدار با رهبر عزیز و عالی قدرمان هست که آقای علامتی گفتند مربوط به این برنامه است و آنجا علی القاعده جای آنچه شما فرمودید، نیست. منتها چون ما با ائمۀمحترم جمعه نسبت داریم، باید حضور داشته باشیم و به نحوی جزء میزبان های جلسۀامروز محسوب می شویم. البته من جلسۀاول را که در مرقد امام راحل عظیم الشأن هست، نرفتم و لابد تا به حال انجام شده است.

غرض اینکه گفتیم خوب شد فردا بتوانیم اینجا خدمت شما برسیم؛ ولی به نظرمان آمد که دوستان علاقه مند هستند و در تماس های بعدی این طور معلوم شد که بهتر است امروز خدمت تان برسیم. من تفأل زدم و گفتم این دوستان این طور علاقه مندند و از آن طرف هم کار داریم و اینجا، جای تفأل قرآنی است. این آیه آمد: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی مُحَمَّد وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ؛[20] کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، و نیز به آنچه بر محمّد صلی الله علیه وآله نازل شده است، ایمان آوردند، آیاتی که حق است و از سوی پروردگارشان می باشد خداوند گناهان آنها را می بخشد». خدمت شما آمدیم و گفتیم ظاهراً این ترجیح دارد. ذهن من از این آیۀایمان و عمل صالح منتقل شد به این جمع ایمان و عمل که جمع حسن فعلی و فاعلی است و بعد هم به آیۀسال منتقل شدم و این شد که شد.

ایمان و عمل صالح، قرآن کریم از این دو دست برنمی دارد. ایمان همان حسن فاعلی و ظرفیت های درونی و نیت ها و اعتقادات و عقد القلب و اتصالات درونی است که باید همه خدایی و متصل به حضرت حق شود. عمل صالح هم این است که در میدان عمل آنچه از شما ظاهر می شود، باید حسن داشته باشد و مُهر صلاح به آن بخورد تا بشود عمل صالح. برخی جا ها صحبت از عمل صالح است و بعد خدای متعال می فرماید: «وَهُوَ مُحْسِنٌ؛[21] و نیکوکار باشد». آنجا که این دو کنار هم قرار می گیرد، این تفکیک جدی می شود و اینکه می گوید «و هو محسن» یعنی نیت باید تمیز باشد، هرچند بهترین کار ها را هم بکند. شما کوهی از عمل صالح بیاور، اما نیتت خراب باشد و حسن فاعلی نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد. وقتی که به یک کوه عمل صالح حسن و اخلاص ضمیمه نشود، این قله در دستگاه الهی هیچ محسوب نمی شود. مدام می گوید من چه کردم و چه کردم و چه کردم، اما در نامۀعملش هیچ نیست. هر دو را می خواهد؛ هم جهاد را می خواهد که حسن فعلی است و هم باید این جهاد «فینا» باشد؛ یعنی حسن فاعلی داشته باشد و به خاطر خدای متعال باشد. در اینجا اوج اخلاص را خدای متعال خواسته؛ چون «فی الله» بالاتر از «فی سبیل الله» است.

بنابراین باید انسان از خدای متعال توفیق بخواهد.
«علیکم انفسکم» یعنی به اعمالتان برسید که حسن داشته باشد. آیا عمل صالحی بالاتر از خدمت به جوانان و نوجوانان کشور وجود دارد؟ از نظر فهرست عمل صالح چه عمل صالحی بالاتر از اینکه انسان در مسیر ارتقای شخصیت و اخلاق و دین و روحیه و بصیرت یک واحد انسانی قرار داشته باشد؛ تا چه رسد به افراد متعددی؟ اما همین عمل صالح را شما باید دائماً به آن برسید؛ یعنی جنابعالی که الان در این جلسه شرکت کردید، بینکم و بین الله، بدون اینکه بخواهید به آقای علامتی یا بنده گزارش بدهید، آنچه شما انجام می دادید و کاری که برای بچه ها انجام می دادید، الان بهتر دارید انجام می دهید یا نه؟ خودتان به خودتان از جهت حسن فعلی و اتقان و پشتوانه و جاذبه و ابتکار چه نمره ای می دهید؟

اهمیت خودارزیابی دائمی و اندیشیدن به مرگ
ما در جلسه قبل آیه ای خواندیم که فاتحۀهمۀما را خواند! خداوند می فرماید: «کنَّا عَلَیکمْ شُهُودًا؛[22] ما بر شما گواه باشیم ». ما شاهد هستیم، چه کسی باشد و ببیند و تقدیر بکند یا نباشد! من گاهی به بچه ها یادآوری می کنم و می گویم به قبر خیلی فکر کنید، به تنهایی هایمان خیلی فکر کنید. آنجا باید انسان آماده باشد و الا الان اگر کسی دید یا ندید، چه اهمیتی دارد؟ آنجا است که انسان باید جواب دهد و همه می روند و تنها می شویم که «وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ؛[23] و میانشان پیوندها بریده گردد». از لحظۀمرگ، گسستن سبب ها آغاز می شود و پدر و مادر و رفیق همه مرخص می شوند؛ لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام) وقتی کنار قبرستان کوفه رسید و شروع به صحبت کرد، فرمود: «یا اهل الوحده، یا اهل الوحشه، یا اهل التربه، یا اهل الغربه» ای خاک نشینان، ای خاک شده ها، ای کسانی که تنها شده اید!

بنده و جنابعالی هم چند روز دیگر می رویم. اموال چه شد؟! خانواده چه شد؟! مسکن چه شد؟! اموال قسمت شد و خانواده با دیگران انس گرفتند. کسی که می گفت عاشقت هستم و اگر تو نباشی می میرم، حالا دارد با دیگری زندگی می کند و سرش روی بالشت دیگری است! خانه های شما را دیگران نشسته اند و مسئولیت های شما را دیگری بر عهده گرفته است! خاک نشین ها و تنهاشده ها! این طرف این خبر ها است، شما از آن طرف چه خبری دارید؟

بعد حضرت ساکت شدند و اصحاب همه متحیر ایستاده بودند که امیرالمؤمنین (علیه السلام) چه می گوید و با چه کسی سخن می گوید. بعد آن جملۀعجیب و سازنده و تکان دهنده را فرمودند که این ها اجازه ندارند به شما جواب بدهند، اما اگر اجازه داشتند، به شما می گفتند: «فان خیر الزاد التقوی» اینجا فقط تقوا به درد می خورد.غرض اینکه انسان باید مراقب آن جهات باشد و معنای «علیکم انفسکم» این است که خودتان را از موضع قبر ببینید.

دوستی از دوستان ما که بعداً شهید شد و از دوستان انجمن اسلامی بود، شب ها می رفتیم ورزش تا برای جبهه خودمان را آماده کنیم. قبرستانی در محلۀما بود که کنارش را بریده بودند و جاده را کمی توسعه داده بودند. مدرسۀما هم کنار همان قبرستان بود. یادم نمی رود که یک صبح مدرسه می رفتم، دیدم چند تا بچه دارند فوتبال بازی می کنند، اما توپشان غیر عادی است. دیدم جمجمه است که از قبر بیرون افتاده است. آن شب هم همان جا این دوست ما، ما را صدا زد که بیایید اینجا چیزی را به شما نشان بدهم. چراغ قوه کوچکی داشت. انداخت روی یک روزنه که از زیر لحد و از سمت پای میت برش خورده بود. گفت: این را نگاه کنید و یادتان باشد که از این منظر باید دنیا را دید و وضعیت خودمان را باید این طور محاسبه کنیم.

اگر انسان بتواند از آن منظر خودش را ببیند، کارش خیلی آسان می شود.
«کنا علیکم شهوداً» یعنی ما می بینیم و می نویسیم. با این ملاحظه انسان باید سعی کند دائماً از لحظات زندگی اش استفاده کند. دوستان یادشان باشد ما وقت دیگری نداریم و وقتی به فردا حواله می دهیم، باید بدانیم آیا اصلاً فردایی برای ما وجود دارد؟ نگو فردا که فردا ها گذشت. وقت زیادی نداریم. اینکه ما چه خواهیم کرد و برنامه ریزی می کنیم و توسعه فعالیت می دهیم و ۱۰۰ تا انجمن اسلامی را به ۱۵۰ انجمن اسلامی تبدیل خواهیم کرد و مدیران مدارس را در ارتباط با انجمن ها توجیه خواهیم کرد و شبکه هایمان را تقویت می کنیم و. . . چه زمانی خواهد بود؟!

راهتان را خیلی بهتر از قبل ادامه دهید و بدانید واقعاً وقت کم است. کاش می شد به نحوی زمان را نگه داشت؛ اما زمان می رود و می برد. صبح به صبح قبر شما دارد با شما صحبت می کند و می گوید: منتظرت هستم که بیایی. خیال می کنی در خیابان های شهر داری راه می روی، داری به سمت من می آیی!

کار باید در آغوشتان باشد
برای این سرمایه های بزرگ انقلاب اسلامی، کسانی که هم سرمایه های وجودی خودشان با هیچ چیز در این عالم قابل مقایسه نیست و هم به این اعتبار که سرمایه های امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و فرزندان امام زمان ما هستند، چه کار می کنیم؟

بعضی از رفقا خیلی خوب بالای کار هستند. گاهی من به استان ها سفر دارم و می بینم که برخی از رفقا خیلی متمرکز هستند و به تعبیر دقیق، «اخذ به قوّت» کرده اند؛ یعنی کار را قوی و همه جانبه گرفته اند. گاهی این طور است که بچه آدم در آغوشش است و گاهی هست که دستش در دست آدم است. این دو خیلی فرق می کند. وقتی شما بچه را بغل می کنی، همۀاحساس و عاطفه و پشتیبانی شما متوجه این بچه است. بعضی ها کارشان در آغوش شان است و همه جوره دارند می رسند و پشتکار و ابتکار و صیانت دارند. بعضی ها هم کارشان دستشان است؛ یعنی یک دستشان به چیز دیگری است و سرشان هم سمت دیگری نگاه می کند. اما بعضی ها به دستشان هم نیست.

عذرخواهی می کنم، اما در بین شما هستند کسانی که کار را در آغوش نگرفته اند و حواسشان به صد جای دیگر هم هست و این یعنی خیانت در امانت. من عذرخواهی می کنم که تصریح می کنم؛ اما امانت را باید امانت داری کرد. البته دفتر مرکزی و دوستان هم باید امانت را به اهلش بدهند و شما هم به سهم خودتان باید در استان به اهلش بدهید؛ اما حالا که این امانت پیش ما است، باید آن را حفاظت کرد و به آن رسید و این همان حسن فعلی است. قرآن تصریح دارد که: «لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛[24] ای کسانی که ایمان آورده اید، به خدا و پیامبر او خیانت مکنید و [نیز] در امانت های خود خیانت نورزید و خود می دانید [که نباید خیانت کرد]».

لزوم حفظ بی طرفی انجمن در ایام انتخابات
الان نسبت به انجمن های اسلامی طبیعی است که در ایام انتخابات طمع هایی هست؛ مخصوصاً نماینده های مجلس دور این طور جا ها با واسطه یا بی واسطه می چرخند تا از کنار این ارتباطات، رأیی برای خودشان جور کنند. البته الان کمتر می چرخند؛ چون بچه های ما غالباً نمی توانند رأی بدهند. اما قبلاً خیلی بیشتر بودند و این مراقبت می خواهد که ما اجازه ندهیم کسی از مجموعه ما سوء استفاده کند. گاهی انسان در دشواری های مالی قرار می گیرد و مجموعۀما دائماً درگیر این امتحان است. اتفاقاً امتحانی است که باعث افزایش حسن فاعلی و تضرع به درگاه خدای متعال و توکل و اخلاص می شود. اینجا مراقبت می خواهد تا به کسی یا جناحی وام دار نشویم که بخواهند کمک به مجموعۀما کنند و بعداً بخواهند سوء استفاده کنند. تازه پول هم متعلق به بیت المال است.

بهره برداری از مناسبت ها آری، مناسبت زدگی نه
دهۀمبارکۀفجر را در پیش دارید. بحثی را که امسال قرار شد به طور جدی و جمعی تر به آن بپردازیم، بحث استکبارستیزی با مصادیق روشن خودش و افشاگری در این زمینه است. این حرکت خوبی که الان به اسم مجموعۀما ثبت شده جریان مدرسۀانقلاب کار خوبی است. البته دوستان می دانند که خیلی نمی پسندم که مجموعۀما مناسبت زده بشود؛ چراکه خطرناک است. بهره برداری از مناسبت ها آری، اما مناسبت زدگی نه! دومی بیماری است؛ اما اولی هوشمندی را می رساند. بهترین استفاده را در مناسبتی مثل دهۀفجر برای معرفی آرمان های انقلاب و ترویج آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی داشته باشید؛ اما مناسبت زدگی خیلی بد است. تشکیلات ما متنش تربیت است و همیشه مسئولین اتحادیه چه عزیزانی که مسئولیت استان ها را دارند و چه معاونین بزرگوارشان و حتی کادر عمومی مجموعۀما غلبۀنگاهشان باید تربیتی باشد و این مسئله هیچ وقت نباید فراموش شود. همۀبهره هایی که ما از فرصت ها و مناسبت ها داریم، باید در حوزۀتربیتی ما بریزد. بار ها گفته ایم رویکرد تربیتی اتحادیه، رویکرد حماسی برگرفته از قرآن و عترت است که ظلم ستیزی و استکبارستیزی جزء بافت اصلی این دستگاه تربیتی است.

ما از مناسبت ها و شرایط باید دو استفاده بکنیم: اول اینکه ویژگی های تربیتی مجموعۀما تقویت بشود. دوم اینکه بتوانیم فضا و محیط را به دست بگیریم. این مسئله خیلی به ما کمک می کند که بتوانیم عملیات خودمان را در محیط مدرسه و فضای عمومی آموزش و پرورش و در شهر انجام بدهیم.

بنابراین استفاده از مناسبت ها آری، اما مناسبت زدگی خیر. و الّا صرفاً یک سری برنامه های ظاهری فقط دست ما را می گیرد. آنجا که شما خبر می دهید خود بچه ها دارند کار می کنند، معنایش این است که مثلاً سه ماه طراحی می کنند و آن یک دهه بهره برداری می کنند و این می شود تربیت. محتوایش را آماده کرده و جلسه گذاشته و به انقلاب و امام فکر کرده و مضامین و ابتکارات خود را یافته است. همۀاین ها عملیات تربیتی است و ما یک بهره برداری ویژه در آن مناسبت خاص خودش داریم؛ چنان که در ۱۳ آبان همین بهره برداری خاص خودش را داشتید و من هم کم و بیش مطلع شدم و خیلی هم خوب بوده است.

این بخش حسن فعلی ما است که واقعاً و همه جوره باید به آن بپردازیم؛ چه در این موضوع کار جمعی که هر روز هم که دارد می گذارد اهمیتش بیشتر می شود و جریانات داخلی ما مثل پسابرجام که داستان خاص خودش را دارد.شما هم در جریان هستید که چه شد و چه می شود، چون حماقت دشمن همیشه به ما کمک می کند؛ و الّا اگر دشمن خردمندی می کرد، بیچاره بودیم و خدای متعال بیشتر از طریق حماقت دشمن کمک ما می کند. مثلاً در همین موضوع خاص تصور کنید که آمریکایی ها کاملاً گل و بلبلی با ما جلو می آمدند، با این ظرفیت ها و آمادگی هایی که ما داریم، ریشۀما را می کندند و کار ما تمام بود. «الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا». ناگهان از تحریم موشکی و روادید صدایی بلند می شود و پرده کنار می رود و به قول حضرت آقا، آن دست چدنی از زیر این دستکش مخملی نشان داده می شود.

بصیرت افزایی، نیاز اصلی جامعه
در بحث اوضاع داخلی، نیازمان به بصیرت افزایی و توجه بیشتر است؛ مخصوصاً با توجه به انفعال بعضی ها که کم هم نیستند و مسئولیت های مهم در بعضی حوزه ها، از جمله در حوزه های تربیتی دارند. بعضی ها خوابند، آن هم خواب های سنگین که خدای متعال هم ما و هم آن ها را از این خواب غفلت بیدار کند.

بهره برداری مطلوب از اوضاع منطقه
از آن طرف هم در بحث اوضاع منطقه ای که مشاهده می فرمایید چه خبر است. الان زمینه برای عملیات خیلی خوب است و خدای متعال شاهد است که هیچ وقت این قدر خوب نبوده است. ماجرای سوریه و عراق و یمن و نیجریه را مشاهده بفرمایید، الان خیلی دست بچه های انقلاب برای کار باز است.

ببینید نامۀدوم رهبر عزیز و عالی قدرمان به جوان های غرب چقدر ظرفیت برای کار می دهد. الان ما نشسته ایم و می گوییم نامۀامام به گورباچف عجب چیزی بوده است و چقدر ما می توانستیم از آن نامه استفاده کنیم. چقدر جای کار های خوب و جدی در این حوزه ها وجود دارد.

جریان شهادت شیخ نمر (رضوان الله تعالی علیه)، این شیخ مظلوم که آقا عنایت داشتند و فرمودند شهید مظلوم، فرصت خوبی را در خارج از کشور و در داخل درست می کند. یا مسئله نیجریه را مگر می شود دست کم گرفت؟ سرجمع به عنایت خدای متعال وضعیت ما در منطقه خیلی خوب است؛ هم در عراق، هم در سوریه، هم در یمن. به لطف خدای متعال خبر ها در این بخش ها خبر های خوبی است.

آنچه در نیجریه اتفاق افتاد، فقط یک جواب بود. شما با یک دشمن مستأصل مواجه می شوید که نمی داند چه خاکی به سر خودش بکند؛ زیرا می بیند که مردمش دارند شیعه می شوند. خدا حفظ کند شیخ زکزاکی را؛ شیخ مصلح تقریبی است. چه کسی باور می کرد در نیجریه این قدر سرمایه داشته باشیم؟ نمی دانند چه خاکی به سرشان بکنند و مجبور می شوند این طور اسلحه بکشند و حمام خون به راه بیندازند و مسلمان های مظلوم را به شهادت برسانند. این ها جواب اربعین را دادند؛ چون در اربعین، بچه های نیجریه امسال خیلی قوی و سازمان دهی شده شرکت کرده بودند.

شهادت شیخ نمر یک حماقت محض از طرف آل سعود بود. آقا فرمودند زوال این ها تسریع می کند و دست انتقام الهی بیرون خواهد آمد. شما با یک عربستان فوق العاده مستأصل مواجه هستید که نمی داند چه خاکی به سرش کند. هر جا در دنیا رفته است، با بچه های انقلاب اسلامی و امام و آقا مواجه شده است. کار آل سعود، عملیات نیابتی استکبار در منطقه است و این ها عملۀآمریکا هستند. حضرت آقای جوادی آملی در یک مصاحبۀکوتاه تعبیر زیبایی داشتند راجع به شیخ زکزاکی و فرمودند این ها کارشان نیابت است. واقعاً مستاصل هستند و این استیصال نشان دهندۀاستیصال سران کفر هم هست. واقعاً عربستان نه راه پس دارد و نه راه پیش. هر چه دست و پا بزند پایین تر می رود.

یمن و سوریه و عراق را ببینید. در همه جا این ها با سپر انقلاب اسلامی مواجه شده اند و مستاصل هستند؛ لذا این رفتار های مذبوحانه را انجام می دهند. این شرایط برای بچه های انقلاب اسلامی در کشور و برای شما خصوصاً در خطوط تربیت و بیدارسازی و روحیه بخشی خیلی خوب است.

شهدای مدافع حرم، سرمایه جدید انقلاب
از طرف دیگر، شهدای حرم سرمایۀجدیدی برای انقلاب هستند؛ یکی از یکی بهتر، یکی از یکی نورانی تر. انسان باید زندگی آن ها را مطالعه کند و حال و روزشان ببیند، خوشا به سعادتشان. جدیدترین شهید مدافع حرم، البته در تهران، شهید اسدالهی بود. به مناسبت اینکه ایشان داماد یکی از دوستان و همکاران ما در مجموعۀامور مساجد بود، ما هم ارتباطی پیدا کرده بودیم. خیلی این جوان فوق العاده بوده است. پیکر مطهر ایشان سه روز وسط میدان افتاده بود و دوستان ایشان برای آوردن ایشان شهید دادند. غیرت ها خیلی بالا است. خانوادۀعماد مغنیه از لبنان و فرماندار کربلا به تهران آمدند. زبان عربی را به لهجه های مختلف مسلط بود و یک بچۀچهار ماهه و یک بچۀچهار ساله داشت.

انسان این طوری احساس می کند که شهدای مدافع حرم به نظر می رسد که رتبه شان در کل از شهدای دفاع مقدس بالاتر باشد. البته مقامات پیش خدا است و ما فقط تحلیل های خودمان را عرض می کنیم. یکی از قواعدش این است که آن زمان گفتمان غالب، گفتمان جنگ و جهاد بود؛ اما الان گفتمان غالب، گفتمان زندگی است و همه مشغول زندگی هستند، وسط این جاذبه های دنیایی، یک دفعه تصمیم بگیرد که حرکت کند و به میدان برود. این ها حجت هستند.

نوعاً بچه های دفاع مقدس، اغلبشان فاقد زن و بچه بودند و ۳۶ هزار نفر آن ها دانش آموز بودند. اما شهدای مدافع حرم اغلب تازه داماد هستند و چه خانم هایی و چه خانواده هایی دارند؛ بچه های کوچولو، دو تا، سه تا، سه ساله، چهار ساله.

نکته دیگر اینکه در قصۀجنگ تحمیلی، شائبۀدفاع از وطن مطرح بود. مثلاً پدر شهیدی می گفت: به او می گفتم اگر این ها به ایران نزدیک شدند، برویم و حسابشان را برسیم. این غیرت وطنی است. به من گفت: به من بگو مرز اسلام کجا است؟

این نگرش جهانی و فهم برتر است. این ها می آیند و روحیه و نشاط انقلابی می آورند. این ها را سر دست بگیرید و با خانواده ها و بچه هایشان ارتباط داشته باشید تا یک وقت غریبانه با این ها برخورد نشود. همین شهید عزیز تمام مردم منطقه را به میدان آورد و انقلابی درست کرد.

غرض اینکه برای شما همه چیز آماده است و جدی و مصمم باشید و برای کار کم نگذارید. خدا در محور اخلاص کمکمان کند و به فریادمان برسد. نیت را خوب بشناسید. ماشاءالله اکثر قریب به اتفاق شما جوان هستید و سرمایه سلوکی دارید. قدر بدانید برای خودسازی فکری و بصیرتی و علمی و معنوی. فردا نمی توانید. تا جوانی هست، ارتباطتان را با حضرت حق و اولیای خدا دوستانه و عاشقانه کنید.

ظرفیتی جدید برای اتحادیه
طلاب محترمی که امکانش فراهم شده که در مجموعۀ ما دوران خدمتشان را بگذرانند، خودش یک ظرفیت است. دوستان در استان ها باید همت کنند و خوب ها را شناسایی کنند. آقای جلالی و دوستان قم، شناسایی کنند و دعوت کنند تا بتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم و خوب ها را انتخاب کنیم. آقا فرمودند برای انجمن اسلامی باید بگردید و بهترین ها را پیدا کنید. از این طرف هم توقع هست که بتوان اضافه اش کرد؛ البته اگر بتوانیم.

مأمورین آموزش و پرورش را هم داریم که پیگیر هستند و به نتیجه خواهد رسید. ما ظرفیت سرباز انجمن را که داشتیم و حالا ظرفیت طلاب محترم را هم بتوانیم استفاده کنیم و بشود توسعه اش بدهیم؛ چون اینجا امن تر و محکم تر از محور های دیگر است. این را هم پیگیری می کنیم و ان شاءالله حل و فصل خواهد شد.

به شما هم تبریک عرض می کنیم. آقای فوقی یک دفعه به جمع شما آمدند و ان شاءالله که بر شما مبارک باشد. شرفیاب شدند محضر حضرت آقا و متبرک شدند. ان شاءالله که خدای متعال برکات این لباس را بر شما فراوان نماید و از آسیب ها حفظ کند. ان شاءالله خدا همۀشما را حفظ کند و به فکر و ذهن و نیات شما برکت عنایت کند.

ان شاءالله همه از محسنین باشید که بالاترین دعا است. عنوان محسنین را به خاطر بسپارید و رویش کار کنید که از واژه های مخصوص قرآنی است.

ان شاءالله حسن ظاهری و باطنی شما روزافزون باد.

پی نوشت ها:

[1] برقی، محاسن، ص۶۰۴.

[2] مائده: ۱۰۵.

[3] صافات: ۸۰.

[4] اعراف: ۵۶.

[5] ر. ک: بقره: ۱۹۵؛ آل عمران: ۱۳۴ و ۱۴۸؛ مائده: ۱۳ و... .

[6] آل عمران: ۱۳۴.

[7] عنکبوت: ۶۹.

[8] نحل: ۱۲۸.

[9] تغابن: ۳.

[10] بقره: ۱۳۸.

[11] احزاب: ۲۱.

[12] توبه: ۱۲۸.

[13] قصص: ۷۷.

[14] بقره: ۲۰۱.

[15] شوری: ۲۳.

[16] حج: ۳۷.

[17] بقره: ۵۸.

[18] یونس: ۶۲.

[19] محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۲۷.

[20] محمد: ۲.

[21] بقره: ۱۱۲.

[22] یونس: ۶۱.

[23] بقره: ۱۶۶.

[24] انفال: ۲۷.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group