قال الله تبارک و تعالی فی کتابه الکریم: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یرتَدَّ مِنکم عَن دینِهِ فَسَوفَ یأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یحِبُّهُم وَیحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الکافِرینَ یجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلِک فَضلُ اللَّهِ یؤتیهِ مَن یشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ».
ویژگی یاران دین در آخرالزمان
من با مراجعه به این آیۀ نورانی، چند نکتۀ کوتاه را تقدیم می کنم و از توسل و برنامه های دوستان عزیز استفاده خواهیم کرد. آیۀ امسال، فوق العاده است؛ چرا که در آن، هم موضوع دین و دین داری و سلامت دین مطرح است و هم خطر ارتداد. ضمناً به ما یادآوری می کند یک جامعۀ برگزیده و قوم ممتاز را که پرچم دین خدا را برافراشته نگاه خواهند داشت و مقدّمات را برای رسیدن به آن هدف نورانی برآورده می کنند.
در متن آیه سخن و بشارت آمدن قومی است که به خاطر بهره مندی از فضائل و ویژگی هایی موفق می شوند آرمان های الهی و دینی را به مقصد برسانند. در روایات ما ذیل این بشارت، گفته شد که این جماعت، سلمانیان و ایرانیان هستند. واژۀ قوم هم به میدان آمده که دارای هویت پیوستۀ فرهنگی و سرزمین است. آیه خطاب به جامعۀ مؤمنان است که اگر شما از دین خدا برگردید و به جاهلیت بروید، دین متوقف نمی شود و خدا از دل جامعۀ بزرگ بشری، قومی را می آورد که به خاطر ویژگی هایشان موفق می شوند کار دین خدا را به سر انجام برسانند.
ویژگی های این قوم یکی پس از دیگری مطرح می شود و شما می توانید در این ویژگی ها، ارکان اصلی ویژگی های یاران آخر الزمانی دین را ببینید که عبارت است از: محبت به خدای متعال، خدمت به مؤمنان، عزت در ارتباط با کفار، جهاد در همۀ زمینه های مربوط به دین خدا و شجاعت. این پنج ویژگیِ قومی است که مقدّمات را برای ظهور آماده می سازند.حال شما آیۀ کریمه را با هیئت انصار المهدی تطبیق دهید که کار عزیزان در این هیئت ها این است که با توجه قلبی به ساحت امام زمان، این ویژگی ها را در خودشان به وجود آورند و تقویت کنند.
۱. محب و محبوب خدا بودن
اولین ویژگی عبارت است از ارتباط عاشقانه با خدای متعال. اینها، هم محبوب و هم محب خدای متعال هستند. رابطه شان با خدای متعال، رابطۀ محبتی است. محبت محصول دل است و از قلب سر می زند و فرمایشی و سفارشی نیست. اینها به خاطر ویژگی هایی نظیر صفا و پاکی و صبر و توکل و جهاد که در خودشان فراهم کرده اند، محبوب و مورد عنایت خاص حضرت حق هستند و در مقابل، خداوند نیز آنان را دوست می دارد. در خط دوستی با حضرت حق، آنچه حرف اول را می زند، یاد، شکر، دوستی با دوستان حق و دشمنی با دشمنان حق است. اهل ذکر و یاد و گفتگوی با حضرت حق و تلاوت قرآن و نماز بودن، و مخصوصاً شکر و توجه به نعمت های خدای متعال، محبت می آورد. اگر وارد این رابطۀ دوستانه با خدای متعال شوید، اتفاقات عجیب و غیر قابل توصیفی برای شما می افتد. «عالم عاشق ز عالم ها جداست؛ عشق اسطرلاب اسرار خداست». آنکه مشغول هوای نفس و هوس ها است و شتر نفس را در وادی لذت ها رها کرده، چه می فهمد که دوستی و رفاقت با حضرت حق چیست؟! باب این دوستی را خدای متعال در دسترس ما قرار داده که عبارت از دوستی محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است. به قول سعدی: «عشق محمد بس است و آل محمد».
حرارت و حلاوت دوستی با خدای متعال را اینجا می توان چشید و احساس کرد؛ چراکه پیامبر عزیز و اهل بیت مکرّم او، اولیا و دوستان درجه یک حضرت حق هستند و خداوند در وجود، علم و معرفت آنها خودنمایی کرده است. هر جا دوستی حقیقی وجود داشته باشد، مرزبندی با دشمنان هم وجود دارد؛ یک طرف تولی و دوستی با دوستان خدا است و طرف دیگر دشمنی با دشمنان خدا. من نمی توانم رفیق حضرتعالی باشم، اما با دشمنان شما مرزبندی نکنم.
اگر بخواهم در فصل «یُحِبُّهم» یک نکته را برجسته سازم، باید روی مسئلۀ پاکی تأکید کنم؛ چه اینکه قرآن می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ»؛ خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد». حافظ بسیار زیبا در این مقام سروده است که: «پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز». خداوند متعال شما را هنگامی دوست می دارد که از آلودگی های فکری و اخلاقی پاک هستید.
جوانی عالم پاکی و پاکیزگی است و حفظ این پاکی و صفای جوانی، همان کاری است که اگر موفق به آن شوید، راه صد ساله را یک شبه رفته اید. گوش و چشم و دست و پای خود را مراقبت کنید و پاک باشید که سبب دوستی خدای متعال است. اگر آلوده شوی، از چشم خدای متعال می افتی؛ مگر آنکه توبه کنی و پاکی ازدست رفته را مجدداً به دست آوری. بزرگ تر ها اگر این مراقبت ها را در جوانی نکرده باشند، شاید نتوانند این پاکی را به دست آورند.
خیل عظیم شهدای عزیز ما که عمدتاً جوان هستند، مواظب پاکی خود بوده اند. مهم ترین ویژگی بچه های جبهه و آن روزگاران که یاد باد آن روزگاران پاکی و عفت بود. اگر کسی این را داشته باشد، هجرت و سرعت در وصال دارد. این بچه ها دفترچۀ محاسباتی داشتند و مواظب چشم و گوش و دل و اخلاق خود بودند و اگر وسوسۀ شیطانی یا خطایی بود، خود را مجازات می کردند و بر خود سخت می گرفتند. در این مسئله خیلی جدی بودند و فیلمْ بازی نمی کردند. یادم است که یک گردان موفقیتی کسب کرده بود. فرماندۀ گردان احساس کرده بود که کار بزرگی کرده است. در نوشته اش خطاب به نفس خود نوشته بود: اگر خیالْ تو را برداشت، حسابت را می رسم.
این را آلودگی می دانست و برای خودش مجازات تعریف کرده بود که: امشب باید پوتین های همۀ رزمنده های گردان را تمیز کنی و واکس بزنی. بچه های گردان وقتی از خواب بیدار می شوند، آن کفش ها باید تمیز باشد. این جوان سالک از ساعت دو شب به بهانۀ اینکه نوبت پُستش است، کل پوتین های بچه ها را تمیز کرده و برایشان چیده بود! حواسشان خیلی جمع بود. توبه و استغفار می کردند و اشک می ریختند. به هر اندازه که بار آلودگی روی فکر و ذهن و دل انسان باشد، از رفتن این راه باز می ماند. یادتان باشد که «یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» مطلب مهمی است.
۲. خدمت به مؤمنان
دومین ویژگی، خدمت است. «أَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنینَ» معنای خیلی جذابی دارد. در این عبارت نرمش، خاکساری، تواضع، گره گشایی، احسان، محبت و مهرورزی می بینید. قله اش هم ایثار است که ترجیح دیگران بر خود است. من خود دیدم که وقتی رزمندگان برای رفتن روی مین داوطلب می شدند، مجرد ها می گفتند: متأهل ها نباید بروند؛ زیرا همسر و فرزند دارند، بگذارید ما برویم.
مؤمن هر چیزی را بهانۀ خدمت می کند و وضعیت برادر مؤمنش را زیر نظر دارد و بدون اینکه به زبان بیاورد، به او توجه می کند. در جبهه یک روز دیدم که عمامۀ ما که سفید است و خیلی هم زود خاکی می شود، شسته شده است. شستن عمامه که شش هفت متر پارچه است، کار سختی است. ضمن اینکه باید کنار رودخانه می رفتی و آنجا لباس هایت را می شستی و می آوردی. یک رزمنده بدون اینکه ما بفهمیم، همۀ لباس های ما را برده و شسته و تا کرده و مرتب سر جایش گذاشته بود.
وقتی این رفتار محبت آمیز را از دوستت می بینی، قلب تو نسبت به او برانگیخته می شود. وقتی حال انسان، حال خدمت به بندگان خدا باشد، تولید محبت و اخوت و ارتباط می کند و رابطۀ آنان را ریشه دار و مستحکم و نفوذناپذیر می سازد و اینجا است که فضل و باران لطف و رحمت خدای متعال جاری می شود. هر نوع خدمتی، اعم از جسمی و بدنی و مالی و فکری مطلوب است. ان شاءالله خدا به جیب های شما برکت بدهد و زندگی شما برکت داشته باشد تا بتوانید سفره داری کنید، اهل اطعام و هدیه دادن و رسیدگی باشید و حواستان به اطراف، مخصوصاً به ضعیفان و نیازمندان باشد.
۳. سرافرازی در برابر دشمنان
ویژگی بعدی این است: «أَعِزَّةٍ عَلَی الکافِرینَ». نسبت به خودشان خاکسار هستند، اما در برابر کفار، شدید و محکم و مغرور و سربلند و عزیز هستند. عزت یعنی سربلندی و استواری و دست بالا بودن؛ لذا نسبت به کفار، اشراف اطلاعاتی دارند و آنها را رصد می کنند و سعی دارند خود را در برابر آنها تجهیز کنند و دائماً مبانی عزت را در خودشان تقویت می کنند. عزت با علم مهیا می شود و دو جلوۀ ویژه دارد: یکی اقتصاد و دیگری قدرت نظامی. این افراد دنبال مبانی عزت هستند. مسائلی که آقا همواره بر آن تأکید می کنند، برای رسیدن به مؤلفه های عزت است. بالا تر از این مؤلفه ها، ایمان به خدای متعال است که شرط اولی و اساسی ایمان است.
۴. جهاد
«یجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ» یعنی اهل جهاد هستند؛ جهاد علمی یا فرهنگی یا اقتصادی یا نظامی باشد. جهاد نظامی را خیلی دوست می دارند و این علامت مؤمن است. اگر عاشق جنگ با کفار هستید، بدانید که در وجود شما خبر هایی است. مؤمن برای رفتن به جنگ با کفار روزشماری می کند و الان که بحث مدافعین حرم مطرح شده، شور آن در دل مؤمنان زنده شده است. اهل سختکوشی و تحمل سختی ها هستند و به تعبیری میدانی و مجاهد هستند و تنبل و واداده و گوشه نشین و بی خاصیت نیستند.
۵. نهراسیدن از سرزنش دشمنان
«وَلا یخافونَ لَومَةَ لائِمٍ»؛ در این راه پر بهجت و پر نور، از سرزنش دیگران نمی ترسند و نگران نمی شوند. هر چه که دستگاه استکباری تحقیر کند و بی ربط بگوید و مسخره کند، اینها استوار تر می شوند و در برابر دستگاه تبلیغات دشمن، کم نمی آورند. بعضی ها خیلی ضعیف هستند و اگر کسی چیزی به آنها بگوید، کم می آورند. اگر کسی پیراهن مرتبی بر تن کرده باشد و به او بگویند تو هم لباس آخوندی پوشیده ای؟! سریع کم می آورد و منفعل می شود. دشمن برای شکستن روحیۀ مؤمنین، عضویت در انجمن اسلامی یا حرکت همسو با جریان عمومی انقلاب را تحت فشار رسانه ای قرار می دهد؛ اما مؤمنان مقاوم هستند و از سرزنش ها و خبرسازی ها نمی ترسند. «ذلِک فَضلُ اللَّهِ یؤتیهِ مَن یشاءُ»؛ این فضل خدا برای این جامعه است و وقتی که در این راه قدم بردارند، گشایش های فراوانی در زندگی اجتماعی و فردی و خانوادگی آنها رخ می دهد.