فضیلت و مسئولیت انتساب به امام صادق علیه السلام
جلسۀ ما در آستانۀ شهادت مولایمان امام صادق (علیه السلام) تشکیل می شود و به طور طبیعی معطوف به توسل به آن حضرت است که نه افتخار شیعه و اسلام، بلکه افتخار بشریت هستند. انسانیت می تواند به سبب وجود امام صادق (علیه السلام) برای همیشه به خودش ببالد. ما هم مخصوصاً به خاطر شرف انتساب به آن بزرگوار به عنوان شیعۀ جعفری، افتخاری بزرگ و البته مسئولیت بسیار بزرگ تری داریم؛ چراکه فرموده اند: «إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَینا کونُوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونُوا عَلَینا شَیناً؛ [۱] ای شیعیان، شما به ما منسوب هستید، پس مایه زینت ما باشید، نه مایه آبروریزی ما».
جایگاه علمی و اخلاقی و معنوی و اقتصادی شیعیان باید در حدی باشد که برای ائمه (علیهم السلام) زینت باشند. وظیفه ناشی از انتساب به امام صادق (علیه السلام) بر عهدۀ همۀ ما هست و فرد فرد ما باید سعی نماییم این نسبت را حفظ کنیم. جامعۀ ما نیز که یگانه جامعۀ شناخته شده به این نسبت در جهان است، باید این جایگاه را برای خود حفظ کند. خوشبختانه انقلاب اسلامی این باب را برای ما باز کرد که بتوانیم در این مسیر قدم برداریم. به لطف خدای متعال تاکنون گام های خوب و بلندی برداشته ایم و گام های بلندتری نیز در پیش است.
مجموع برنامه های جمهوری اسلامی و شعار امسال نیز در همین مسیر است. رهبر عزیز و حکیم و ژرف اندیش ما، جامعۀ ما را به سمت قدرت شایسته و توان مناسبی پیش می برند که محصول سلسله اقداماتی از جمله در حوزۀ اقتصاد است تا قدرت ملی را افزایش دهد و بتواند رسالت جهانی خود را در مقدّمه سازی برای ظهور و تحقق جامعۀ مهدوی که آرمان همۀ بشریت است، انجام دهد.
جمع بندی رهنمود های امام صادق (علیه السلام)
با جمع بندی مجموعۀ رهنمود های امام صادق (علیه السلام) و توقعاتشان از دوستان و رهروان و ارادتمندانشان، به چند نکتۀ اصلی و کلیدی می رسیم که همۀ ما و مخصوصاً جوانان باید در مسیر خودسازی و دیگرسازی به این نکات اهتمام داشته باشند.
۱. پرورش عقل
نخستین مسئله، پرورش عقلی است. حضرت فرمودند: «اصحابی اهل الْحِجی و اهل التقی»؛ دو رکن این بیان نورانی، عقل و تقوا است. حضرت فرمودند دوستان من دو ویژگی دارند: یکی خردمندی و دیگری تقوا است. همیشه حسرت می خوریم که وقت نیست این روایت رمزگشایی شود. اینکه چرا این دو رکن کنار هم قرار گرفته است، نکته بسیار مهمی است. تقوا هم از دل خرد می جوشد و متکی بر خرد و بصیرت و فهم درست است. بین عقل و دانش نسبت خاصی برقرار است و این طور نیست که هر عالمی، عاقل باشد. بسیاری از عالمان، جاهل هستند؛ چنان که در روایت داریم: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَعِلْمُهُ مَعَهُ لاَ ینْفَعُهُ؛ [۲] چه بسا دانشمندی که جهلش او را از پای درآوَرَد و دانش او همراهش باشد، اما سودی به حال او نداشته باشد». ما عالم بی خرد هم داریم! عقل روشن بین است که موقعیت انسان را درباره خودش و سایر موجودات و هستی، کشف می کند. عقل، یعنی این نسبت شناسی و کشف و صیانت آن. تفکر، عقل را پرورش می دهد، و تقوا آن را رشید می سازد. به عبارت دیگر، رشد دوم عقل در پرتو تقوا محقق می شود.
۲. عفت شکم و شهوت
در مورد تقوا، دو مسئله در کلمات امام صادق (علیه السلام) مطرح شده است. حضرت فرمودند: «همانا شیعه جعفر (امام صادق) کسی است که شکم و فرج خود را از گناه نگهدارد». [۳] یکی از جلوه های تقوا، عفت به معنای صیانت و حفاظت از قوا است. غریزه می تواند کل خوشبختی انسان را بر باد فنا بدهد و اگر کنترل و مراقبت نشود و بهداشت آن رعایت نگردد، کل سعادت انسان را بر باد می دهد و به تعبیری از آفت های بهاره، یعنی دوران جوانی و نوجوانی است.
آفت های بهاره، تمام محصول زراعت و باغ را خراب می کند. ما درخت زردآلوی بسیار جالبی در منزلمان در دماوند داریم. این درخت ما امسال به قدری گل داده بود که هیچ جای خالی نداشت و زردآلوی آن هم خیلی خوش مزه و فوق العاده شیرین است. اواخر اسفند به آفت بهاری مبتلا شد و درختی که چتر گل بود، از تمام شکوفه هایش، فقط یک دانه به ثمر رسید که آن هم ناقص بود. این آفت بهاره است. در حالی که اگر آفت در تابستان بیاید، میوه ها لکه پیدا می کند، اما قابل استفاده است. در نوجوانی و جوانی، بعضی از آفت ها همین بلا را به سر شخص می آورد. چنانچه کسی در جوانی گرفتار انحراف جنسی شود، دیگر به او امیدی نیست یا امید خیلی کمی هست؛ چراکه دانش و معنویت و قداست خود را خراب می کند. اصلاحش ممکن است اما خیلی سخت است و اگر بی بند و باری های پیشرفته برای او ایجاد شود، از دست می رود.
۳. راستگویی و امانتداری
در روابط اجتماعی، امام صادق (علیه السلام) روی دو مسئله خیلی حساسیت نشان می دهند. اولین مورد صدق و مخصوصاً صدق الحدیث، یعنی راست گفتن است و دومین مورد هم امانت و امانت داری است. اگر کسی همین دو مورد را در روابط اجتماعی خود رعایت کند، شخصیت او خیلی پیشرفته می شود. دروغ، هیچ چیزی از فضیلت ها باقی نمی گذارد و از آفت هایی است که کل فضائل را تحت تأثیر قرار می دهد. صدق، رئیس الفضائل است و سایر فضیلت ها را با خود می آورد.
۴. اقامه نماز اول وقت
در ارتباط با خدای متعال، آن چیزی که امام (علیه السلام) در مورد شیعیان و دوستان خود خیلی تأکید دارند، نماز است. واقعاً در نماز چه خبر است که این قدر بر آن تأکید شده است؟! در لحظۀ شهادت، آخرین جملۀ حضرت این بود: «هرکس نماز را سبک بشمارد، به شفاعت ما دست نخواهد یافت».[۴] این نفی نسبت است؛ یعنی چنین شخصی دیگر به ما ربطی ندارد. البته منظور از نماز، نماز در وقت، به جماعت و با حضور قلب و خشوع است.
۵. بلندپروازی در امور معنوی
حضرت در روایتی دیگر به چنین مضمونی اشاره کردند که شیعیان ما بلندهمت و بلندپرواز هستند و افق های خود را خیلی بزرگ می گیرند. حضرت در روایتی کمرشکن فرمودند: «از شیعیان ما نیست کسی که در شهری با هزاران ساکن زندگی می کند ولی کسی از او با تقوا تر پیدا شود».البته این یک مثال است و روایت حضرت، عالم تر و کارآمد تر و... را هم شامل می شود. شیعیان حضرت همیشه باید دنبال «ترین ها» باشند و در هر چیزی پیشگام و طلایه دار و مقدّم باشند.
راهکار دستیابی به نصایح امام صادق (علیه السلام)
اگر بخواهیم به همۀ این چیز هایی که گفته شد برسیم، یک راه بیشتر ندارد و آن هم عبارت از این است که شما دائماً ارتباط خود را از نظر فکری، اخلاقی، معنوی و محبتی با حجت خدا تقویت کنید. ارتباط ما با حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، قلبی و معنوی، فکری، عقیدتی، اخلاقی، سیاسی و به تعبیری همه جانبه است. این را باید حفظ و نگاهداری و تقویت کرد.
امام صادق (علیه السلام) ساز و کار این ارتباط را نیز در اختیار ما گذاشته اند؛ چون ارتباط گاهی و در بعضی حوزه ها باید عینی شود و عینیت داشته باشد و عینیت، وقتی است که در نزدیک ترین ارتباط با نائب امام زمان باشید. اینجا واضح می شود که جای شما در نسبت شناسی شیعه کجا است. امام صادق (علیه السلام) در مورد ولایت فقیه بیانات زیبایی دارند. بنیان های نظام ما بر اساس اندیشۀ سیاسی امام صادق (علیه السلام) استوار است که از دل آن نظام سازی بیرون آمده است. بر اساس اندیشه های سیاسی امام صادق (علیه السلام) در این روزگار عجیب و غریب، نظامی با این طراوت و پویایی ایجاد شده است که امیدوارم قدر این نظام را بدانیم. ان شاءالله خدا توفیق دهد که در این مسیر حرکت کنیم و خوش به سعادت شما اگر بتوانید جوانی خود را در این دستگاه فکری و تربیتی سپری کنید.
یکی از بچه ها پرسید: تربیت حماسی از کجای نظام تربیتی امام صادق (علیه السلام) استخراج می شود؟ حضرت بار ها این مسئله را تأکید کرده اند که شیعیان ما شیر روز و راهب شب هستند. [۵] حضرت در این دو جمله صفات شیعیان را خلاصه کرده اند که شیعیان ما مرد میدان و شجاع هستند. اگر اتحادیۀ ما این هنر را داشته باشد که دسترسی نواجوانان و جوانان عزیز را به دستگاه تربیتی امام صادق (علیه السلام)، تسریع و تسهیل کند، به هدف خود رسیده است. در این صورت جوانان برگزیده ای چون شما، نقش آفرینی شیرین و دل پذیری دارند و دعوت کننده و صاحب رسالت می شوند و به تعبیر حضرت آقا، «افسران جنگ نرم» می شوند.
پی نوشت ها:
[۱]. علی بن حسن طبرسی، مشکاة الأنوار، ص۶۷.
[۲]. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.
[۳]. محمدباقر مجلسی، عین الحیوه، ص۴۳۶.
[۴]. کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۲۷۰.
[۵]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۵، ص۱۸۰.