پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

عید سعید قربان، از بزرگ‌ترین اعیاد اسلامی، با خودش الهام و یادآوری‌های خیلی زیبایی را دارد و مردم عزیز ما که با معارف اسلامی، رهنمودهای قرآنی، کلمات اولیاء خدا و سیرة اولیاء آشنا هستند، این برداشت‌های بسیار زیبا را در زندگی‌شان دارند. مثلاً از زیباترین برداشت‌های عید سعید قربان، یاد آن واقعة بسیار جذّاب، شورانگیز و از طرفی بهت‌آور و افتخارآمیز حضرت ابراهیم (عَلَی نَبِیِّنَا وَ آلِهِ وَ عَلَیهِ السَّلَام) است که قرآن کریم با زیبایی خاصّی این قطعه از امتحان ابراهیم (عَلَیهِ السَّلَام) را که شاید بخش پایانی این امتحان و یکی از مهم‌ترین آنها بوده، ترسیم کرده است، آنجا که می‌فرماید: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَی قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللهُ مِنَ الصَّابِرِینَ؛ و وقتى با او به جايگاه سَعْى رسيد، گفت: اى پسرك من! من در خواب [چنين] مى‏بينم كه تو را سر مى‏بُرَم. پس ببين چه به نظرت مى‏آيد؟ گفت: اى پدر من! آنچه را مأمورى بكن. ان‌شاءاللَّه مرا از شكيبايان خواهى يافت».

این طرح مسئله چقدر دقیق است! آنچه را که در رؤیا به او فرمان رسیده بود، یعنی ذبح فرزندش را خطاب به اسماعیل عزیز و جوانش بیان می‌دارد؛ آن‌هم چه جوانی! سیما، اخلاق، ادب، شعور، نورانیّت و معنویّتش، در اوج بود. همة آرزوهای ابراهیم بعد از سال‌های سال در اسماعیلش جلوه کرده بود. خانة کعبه را هم به اتّفاق هم ساخته بودند. حالا چنین امتحان بزرگی پیش آمده بود. ابراهیم امتحان‌های خیلی سختی را پشت سر گذاشته بود، ولی ظاهراً این امتحان دیگری بود و دشوارتر از همه. مسئله را مطرح کرد و نظر فرزند را خواست: «فَانْظُرْ مَاذَا تَرَی؛ پس ببين چه به نظرت مى‏آيد؟». یک سمتش من هستم، سمت دیگرش تو هستی.

قرآن کریم بین این سؤال و جواب هیچ فاصله‌ای نداده و اسماعیل اصلاً از جوانب مسئله سؤالی نمی‌کند. همین‌قدر که مطمئن شد این یک فرمان الهی است، چون آنچه که برای پیامبر در خواب رُخ می‌دهد عین وحی الهی و بیداری است، سریع جواب داد: «یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ؛ اى پدر من! آنچه را مأمورى بكن». آنجا ابراهیم گفت: «یَا بُنَیَّ»، عزیز دلم، دلبندم. خیلی تعبیر لطیف است.

جواب فرزند هم خیلی لطیف است: «یَا أَبَتِ»، همین باباجان خودمان است که به پدر خود در اوج عواطف خطاب می‌کنیم. «یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ»، درنگ نکن، آنچه که به آن فرمان داده شدی عمل کن؛ چراکه «سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللهُ مِنَ الصَّابِرِینَ؛ ان‌شاءاللَّه مرا از شكيبايان خواهى يافت». من مشکلی نخواهم داشت، ادب بندگی را ببینید! نگفت من صبر می‌کنم، به خودش غرّه نیست؛ به همین علت «ان‌شاءالله» گفت.

این آیات خیلی لطیف است. ادامة آیه از این تکان‌دهنده‌تر است: «فَلَمَّا أَسْلَمَا؛ پس وقتى هر دو تن دردادند». هر دو در برابر فرمان خدای متعال، پدر و فرزند، تسلیم شدند: «وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ؛و [پسر] را به پيشانى بر خاك افكند». چهرة عزیز دلش، پسرش، اسماعیلش، همة امید و آرزویش را روی خاک گذاشت. قرآن دیگر چیزی نمی‌گوید؛ زیرا ادامة این صحنه از نظر عاطفی اصلاً قابل وصف نیست؛ لذا قرآن دیگر هیچ نمی‌گوید و اینجا سکوت می‌کند. اینجا بود که آن ندا آمد: «نَادَيْنَاهُ أَن يَا إِبْرَاهِيمُ، قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا؛ او را ندا داديم كه اى ابراهيم! رؤيا[ى خود] را حقيقت بخشيدى». آفرین، تو از این امتحان هم سربلند و پیروز بیرون آمدی.

در ادامه می‌فرماید: «وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ؛ و او را در ازاى قربانىِ بزرگى باز رهانيدي». اینجا فضای آیه خیلی دلنشین می‌شود که می‌فرماید: ما این‌گونه به بنده‌های نیک‌رفتار خودمان پاداش می‌دهیم. وقتی روز عید قربان می‌رسد، ذوق ایمانی متوجّه چنین صحنه‌ای می‌شود که مبدأ پیدایش چنین روز بزرگ و بسیار عزیزی است. در آن روز ابراهیم به عنوان مظهر همة مؤمنان و حقیقت ایمان، به چنین توفیق بزرگی نائل می‌شود. گویا جشن همة اهل ایمان است و همه سرشان را در برابر خدای متعال بلند می‌کنند.

در چنین روزی است که این اتّفاق مبارک رُخ داده است. البتّه نکتة بعدی هم جالب است. وقتی ‌که ابراهیم از این مراحل دشوار آزمایش سربلند بیرون آمد، خطاب شد: «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً؛ من تو را پيشواى مردم قرار دادم». حالا تو برای پیشوایی و مقام شامخ امامت مهیّا شدی. از این آیه می‌توان نتیجه گرفت که امامت اعلا درجة نبوّت است؛ چون ابراهیم پیغمبری بزرگ و از جانب خدای متعال، رسول و صاحب مصحف بود. ضمناً معلوم می‌شود که جایگاه امامت چه جایگاه رفیعی است؛ البتّه وقتی به او بشارت دادند که تو امام شدی، بلافاصله توقّع کرد: «قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتِی؛ پرسید: از دودمانم [چطور]؟». جواب نه تأیید است و نه تکذیب؛ بلکه ارائة یک شاخص است: «قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛ فرمود: پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد». خداوند گفت: ابراهیم فقط این را بدان که اگر کسی گرفتار شرک شده باشد، چنین فوز عظیمی برای او نخواهد بود؛ زیرا «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ؛ به راستى شرك ستمى بزرگ است».

 

پیوند قربان و غدیر و کربلا

قرآن اینها را به ما یادآوری می‌کند و در دل این یادآوری‌ها، دل‌های مؤمنین به سوی ولایت علوی پر می‌کشد. در این ماجرا دل‌ها دوجا پر می‌کشد: از صحنة امتحان اخیر جناب ابراهیم (عَلَیهِ السَّلَام) دل‌ها بر اساس ذوق خاصّ ایمانی و روشنایی دلی که مؤمنان دارند، به کربلای معلّا پرواز می‌کند. آنجا این امتحان به درجة دشوارتری می‌رسد و آن صحنه‌ای است که حضرت سیّدالشّهدا (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) ابراهیم‌وار علی‌اکبر را به میدان می‌فرستد. خیلی آن صحنه با ماجرای ابراهیم تطبیق دارد؛ مخصوصاً اینکه اینجا پدر فرزند را فراخوان نکرد؛ بلکه او برای میدان رفتن آمد و اجازه گرفت و اوّل نفر از بنی هاشم بود. منتها برای امام حسین (عَلَیهِ السَّلَام)، امتحان بالاتری محسوب می‌شد. وقتی او درخواست کرد، بدون تأمّل اجازه داده شد، هیچ درنگی وجود ندارد: «فَأَذِنَ لَه، إِسْتَاذِنَ أَبَاه» تا گفت پدر اجازه، گفت برو. یک عید قربان دیگر و «عیدُ اللِّقَاء» و اوجی را که در مرتبة فراتر و بالاتر است، به یاد مؤمنین می‌آورد.

مطلب دوم، باز بر اساس همین ذوق ولایی که جامعة ما دارند، در جریان حضرت ابراهیم (عَلَیهِ السَّلَام) و روز عید سعید قربان، دل‌هایشان به غدیر پر می‌کشد و یاد امامتی می‌افتند که در آنجا با آن ترکیب خاص و شرایط ویژه در حجّه الوداع اعلام شد. می‌توان گفت که عظمت و ابعادش را از همین ماجرای ابراهیم (عَلَیهِ السَّلام) گرفته است که بعد از عبور از همة امتحان‌های بزرگ، تازه مقام امامت برایش تأیید می‌شود.

امیدواریم که خداوند تبارک و تعالی این روز را که همچنان آثارش در این شب و حتّی تا فردا که گفتن تکبیرات بعد از نمازها مستحب است، باقی است، بر همة عزیزان مبارک گرداند. تبریک ویژة به خانواده‌های معظّم شهدا عرض می کنیم که حسّ غریبی به انسان می‌گوید روز عید سعید قربان روز خانواة شهدا و پدر و مادرهای شهدا است. ان‌شاءالله خداوند متعال بر همة آن عزیزان هم مبارک کند و همة کسانی را که طی این سال‌ها به رحمت خدای متعال پیوستند، از سفرة کرامت اباعبدالله الحسین (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) بهره‌مند کند.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group