اصول بندگی94/02/16
عن مولانا و مقتدانا الإمام موسی ابن جعفر (ع): «اصل الطاعة ثلاثة اشیاء؛ الخوف و الرجاء و الحب، فعلامة الخوف؛ ترک المحارم و علامة الرجاء؛ الرغبة فی الطاعة و علامة الحب؛ الشوق و الانابة».[1]
امام هفتم؛ حضرت موسی بن جعفر (ع) در روایت فوق ریشه بندگی را سه چیز دانسته که عبارتند از؛ خوف، رجا و دوستی. سپس برای هر کدام از این سه، علامت و نشانهای را ذکر کرده است؛
«فعلامة الخوف؛ ترک المحارم»: علامت خوف دوری از گناهان است. انسانهایی که خوف دارند سعی میکنند که حتی نیت گناه نیز به ذهنشان خطور نکند. انسانی که مدعی بنده بودن است بیخیال نیست و نسبت به کارهای خود نگران است و از عواقب آن میترسد؛ نسبت به آنچه که درباره حساب الهی میشنود نگران است و به دنبال این است که در رفتار و اعمال خود بازنگری و اصلاح ایجاد کند.
«وعلامة الرجاء؛ الرغبة فی الطاعة»: علامت رجاء و امید، علاقهمندی به عبادت و اطاعت خداوند است. نکته برجستهای که در زندگی بندگان خدا وجود دارد امید است و اینکه انسان بر اساس امید زندگی میکند. لذا انسانهایی که به نماز و بندگی خدا عشق میورزند، دارای امید و انگیزه هستند. این دسته افراد هر چه در اطاعت خداوند جلوتر میروند، به همان تناسب رغبت و علاقه آنها به اطاعت از خداوند نیز بیشتر میشود.
«وعلامة الحب؛ الشوق والانابة»: علامت انسانهایی که خداوند را دوست دارند، توبه و بازگشت است. راه دوستی و عشق ورزیدن به معبود این است که اگر خطایی از انسان سر زد، بلافاصله عذرخواهی و توبه کند. لذا انسان باید سعی کند وقتی خداوند متعال را ملاقات میکند پروندهاش سیاه نباشد. لیالی قدر، ایام اعتکاف، شبهای جمعه و راز و نیاز در نیمه شب از بهترین موارد برای توبه و بازگشت است و ما شیعیان باید از این مناسباتی که خداوند برای ما قرار داده است استفاده کامل را ببریم و این فرصتی است که خدا برای ما مهیا کرده است و الا شاید در مکاتب غیر شیعه چنین فرصتی فراهم نباشد و به بازگشت و توبه توجه نشده باشد. اما اگر سستی کردیم و از این فرصتها استفاده نکردیم، کاهلی و تنبلی خودِ ما بوده که نتوانستهایم به خداوند متعال تقرّب بجوییم و مشکل متوجه خودِ ماست نه دیگری، آن گونه که گفتهاند؛ «گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست».
[1]. کتاب اثناء عشریه، ص 73؛ مواعظ العددیة، ص182.