فقیرترین افراد94/08/06
عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (ع)؛ قَالَ: قِيلَ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع): كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: «أَصْبَحْتُ وَ لِيَ رَبٌّ فَوْقِي وَ النَّارُ أَمَامِي وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُنِي وَ الْحِسَابُ مُحْدِقٌ بِي وَ أَنَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلِي، لَا أَجِدُ مَا أُحِبُّ وَ لَا أَدْفَعُ مَا أَكْرَهُ وَ الْأُمُورُ بِيَدِ غَيْرِي فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَنِي وَ إِنْ شَاءَ عَفَا عَنِّي فَأَيُّ فَقِيرٍ أَفْقَرُ مِنِّي».[1]
امام صادق (ع) از پدرش و از جدّش نقل کرده است که شخصی از حضرت حسین بن علی (ع) سؤال کرد یا بن رسول الله شب را چگونه به صبح رساندی؟ [به تعبیر امروزی حال شما چطور است؟]. حضرت (ع) در پاسخ فرمود: شب را به گونهای صبح کردم در حالی که متوجه بودم پروردگار، بالای سر من است [کنایه از اینکه پروردگار با تمام وجود بر من اشراف و تسلط دارد] و آتش دوزخ جلوی من قرار دارد و مرگ به دنبال من است و حساب و کتاب مرا پیوسته دنبال میکنند و این در حالی است که وضعیت من بستگی به اعمال من دارد، همچنین آن چیزی را که من دوست دارم الزاماً به آن نخواهم رسید و آن چیزی که از آن اکراه دارم همیشه از من دور نخواهد بود و امور به دست شخص دیگری [خداوند] است که اگر بخواهد میتواند مرا عذاب کند و اگر بخواهد میتواند مرا مورد عفو خود قرار دهد، پس هیچ فقیری از من فقیرتر نیست.
از کلام امام حسین (ع) در این روایت چند نکته قابل استفاده است؛
1- نکته اول اینکه خداوند پیوسته نسبت به انسانها اشراف و احاطه دارد و هیچ چیزی در نزد پروردگار پنهان نیست.
2- نکته دوم این است که با گذشت عمر انسان، مرگ هر لحظه به او نزدیکتر میشود، لذا انسان باید مراقب باشد تا به ازای آنچه از عمر او کاسته میشود، به بهشتی که از سوی خدا وعده داده شده نزدیکتر شود که خودِ خداوند متعال فرموده است: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ».[2]
3- نکته سوم خواست و اراده خداوند است که بر همه ارادهها حاکم است؛ البته این بدین معنا نیست که انسانها نمیتوانند نقش آفرین باشند بلکه آن چیزی که در رابطه با انسان اهمیت دارد، اعمال اوست.