شماره درس: 55
تاريخ درس: ۱۳۸۲/۶/۲۷
متن درس:
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث ما به جاي حساسي وبه جاي خوبي رسيده است،اصل بحث راجع به دستورالعمل براي سيروسلوك بود.دستورالعمل را از قرآن گرفتيم،كه قرآن به پيغمبر اكرم داده بود.براي اينكه با نبوت را به منزل برساند،لذا معلوم است اصل دستورالعمل،خيلي مهم است،دستورالعمل رسيد به اين آيه ي شريفه و رتل القرآن ترتيلا،يا رسول الله با دعا، رازونياز با خدا تضرع زاري استغفار ،اين بار را به منزل برسان درباره ي دعا و رازو نياز با خدا،بحث هايي داشتيم و بحث آخر رسيد به اينجا كه ما چه از خدا بخواهيم،گر چه گفتيم ما همه چيز بايد از خدا بخواهيم و به قول خود خدا به حضرت موسي فرمود:نمك آشت را هم از من بخواه. لذا اين حال تذلل، اين حال فقر محض را بايد فراموش نكنيم و هر چاه داريم از اوست و هر چاه مي خواهيم هم از اوست.اين جمله فراموش نشود. اما در ميان دعاها يك دعاهاي مهمي هست كه وقتي حال پيدا كنيم، وقتي مثل ماه رجب زماني پيدا كنيم،وقتي مثل حرم حضرت رضا (س) مكان خوبي پيدا كنيم،اين دعاها در رأس دعاهاي ما باشد، مهمترين دعاهاي ما باشد، دعاي اول راجع به فرج و ظهور آقا، درباره اش صحبت كردم وگفتم اگر دنيا بخواهيم عجل فرجهم،اگر آخرت بخواهيم عجل فرجهم و دعاي براي فرج هم دنيا دارد هم آخرت و اگر آقا بيايد يك زندگي صد درصد پر از نشاط، پرازغنا، يك زندگي صد درصد پرازعدالت اجتماعي،پرازامنيت اجتماعي زندگي منهاي غم وغصه،زندگي منهاي دلهره،اضطراب خاطر،زندگي منهاي گناه،زندگي منهاي تبعيض، زندگي منهاي فساد اخلاقي،و يك مدينه ي فاضله، اگر هم آخرت بخواهيم دعاي فرج ثوابش بالاتر از هر عبادتي است به اندازه اي ثواب دارد انسان را مي برد در خط مقدم جبهه،آن هم خط مقدم جبهه ي رسول الله، انسان را مي برد در حد شهادت آن هم شهادت در مقابل پيغمبر اكرم وغوته ور شدن درخون خود ثوابي بالاتر از اين حتي از اين نظر ثواب بالاتر از جبهه،ثواب بالاتر از شهادت، ديگر چه رسد ثواب بالاتر از هر حج عمره ي مقبولي.از اين جهت سفارش كردم،آلان هم تكرار مي كنم، تقاضا دارم اين دعاي فرج را فراموش نكنيد، تقاضا دارم به ياد امام زمان خيلي باشيد، تقاضا دارم زيارت جامعه ي كبيره ي صبحگاهي شما و مثل يك سرباز مجهز در مقابل امان زمان اين زيارت جامعه را بخوانيد،دعاي دومي كه هم در موردش صحبت كردم، عاقبت بخيري،مرحوم آقاي اشراقي داماد حضرت امام (ر ض) مرد ملايي بود،ايشان گفته بود در خدمت حضرت امام بودم،حرف جلو آمد، ايشان از من سؤال كردند گفتند اگر به شما بگويند يك دعاي مستجاب داري چه دعايي مي كني؟؟ آقاي اشراقي گفته بود: من به حضرت امام گفتم سؤال را كردي جواب را هم خودتان بدهيد،حضرت امام فرمودند: من از خدا عاقبت به خيري مي خواهم، انصاف كلام در است و اين جمله الهم الجعل عاقبة امرنا خيرا، الهم اصلح امرا آخرتنا و دنيا را فراموش نكنيد دعاي خوبي است از خدا بخواهيد عاقبت شما به خير شود و عاقبت به خيري سه معنا دشت كه معنا كردم دعاي سوم كه امشب مورد حث است و اين هم خيلي مهم است، اينكه از خدا بخواهيم دين ما حفظ بماند ما متدين باشيم، اولآً و اين تدين تا آخر برود ، اين هم خيلي مهم است و ما ميبينيم بزرگان حتي ائمه ظاهرين عليهمالسلام روي اين دعا، روي اين خواست، خيلي پافشاري دارند، در ماه مبارك رمضان پيامبراكرم صلياللهعليهوآله منبر بودند نزديك بيستويك ماه مبارك رمضان شد پيامبراكرم رو كردند به اميرالمؤمنين عليهالسلام فرمودند يا علي ميبينم كه اين ريش تو رنگين ميشود به خون سر تو و در همين ماه مبارك رمضان شب بيست شقي تو را شهيد ميكند يك جمله هم اميرالمؤمنين دارند جمله خيلي رسا، يك سرمشق براي ما، اميرالمؤمنين عرض كردند كه يا رسولالله اقم سلامت من ديني، با سلامت دين اين كار ميشود من شهيد ميشوم، حضرت فرمودند: نعم. معلوم ميشود بالاترين دعاها اين است كه انسان از نظر دين سالم بماند. گاهي انسان از نظر جسم سالم استف خيلي خوب است. گاهي از نظر روح سالم است خيلي خوب است ولي گاهي از نظر دين سالم است اين خيلي خوب است، دين سالم مشكل است انسان داشته باشد در دين نه حال افراطي داشته باشد نه حال تفريطي بسيار مشكل است، دين را از اميرالمؤمنين علي عليهالسلامم بگيرد خيلي مشكل است تسليم صد در صد اميرالمؤمنين علي عليهالسلام باشد، معناي شيعهگري همين جاست. جا پاي اميرالمؤمنين علس عليهالسلام ميگذارم، يك شيعهگري معنايش اين است كه من از نظر عمل چنين هستم، اين مختص به سلمانها به اباذرها مختص به بزرگان دين است، اما يك معنايش كه همه بايد داشته باشيم، سلامت دين، نا دين را از اميرالمؤمنين علي عليهالسلام بگيريم، پا بگذاريم جاي پاي علي عليهاسلام و هر چه او عقيده دارد، ما عقيده داشته باشيم، هوي و هوس ما در دين ما كار نكند شيطان درون، شيطان برون در دين ما كار نكند از خود درآوري در دين ما كار نكند، نه افراط نه تفريط حد توسط آن عقيده اميرالمؤمنين علي عليهالسلام قرآن سرمشق ما قرآن باشد نه چيز ديگري نه كس ديگري راهنماي ما اميرالمؤمنين علي عليهالسلام باشد نه چيز ديگري نه كس ديگري و اينكه فرمودهاند از مو باريكتر است، از شمشير برندهتر است از آتش سوزندهتر است اينجاست والا اسلام سهل است دين آسان است آن كه كار را مشكل ميكند اينكه سلامت دين مثل سلامت جسم مثل سلامت روح، و اگر بخواهيم از نظردين سالم باشيم، ذرهاي بايد اين طرف و آن طرف نباشد در همين آيه قريب كه سافرش كردم زياد بخوانيد، امام صادق دعا را ياد دادند، دعا خيلي آسان است و فرمودند براي سلامت دين، براي عاقبت به خيري اين دعا را بخوان، بشماللهالرحمنالريحم، يا الله يا رحمن يا ريحم يا مقبل القلوب ثبت قلبي علي دينك اين ميخواست كه پس بدهد گفت بسماللهالرحمنالرحيم يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبي علي دينك امام صادق جلويش را گرفتند فرمودند، خدا مقلب القلوب و الابصار هست بله اما آن دعا كه من گفتم تو بايد بخواني، چرا ابصار اضافه كردي؟ اين معنايش اين است كه ما در دين بايد بگيريم از اميرالمؤمنين علي عليهاسلام نه از شيطان انسي، شيطان جني، نه از هوي و هوس، نه از نفساماره، نه از صفات رذيله، و وقتي يك بررسي ببينيم كه دين 95% مردم يا افراطي است يا تفريطي است يعني مخلوطاش كردهاند، هم شيعهگري دارد هم از خودش هم شيعهگري دارد. هم از هوي و هوساش هم شيعهگري دارد هم سنيگري، هم شيعهگري دارد هم غربگري، هم شيعهگري دارد هم شيطانگري و اين دين نميشود ناسالم و من به جوانها سفارش كنم دين را بايد از اميرالمؤمنين گرفته خوب اميرالمؤمنين و فرزندانش كه نيستند كه الان من بروم به ايشان عرضه بدارم دينم را، بزرگان مثل همين سيد حسني در شاهعيدالعظيم خوب ايشان يكي از علماي بزرگ است اين آمده دينش را عرضه ميدارد به امام هادي عليهالسلام اصلاً رسم اصحاَب خاص اين بود كه ميآمد خدمت ائمهطاهرين ميگفتند كه ميخواهيم دوينمان را عرضه بداريم به شما ببينيم آيا اين شما پسندي يا نه؟ كه همين سيد حسني وقتي دينش را عرضه داد به امام هادي، امام هادي فرمودند بله اين جدم است اين دين اميرالمؤمنين است اين دني ماست خوب آنها نيستند الانچه بايد بكنيم متخصص در دين يعني روحانيت ملاي باسواد عاقل يعني مراجع تقليد، اين رساله مرجع تقليد را يك ذره نبايد كم كنيم يك ذره نبايد زياد كنيم صد در صد بايد متابعت از اين رساله بكنيم از عالم متخصص در دين كه متخصص باشد، متهد باشد عاقل باشد زد و بند دينياش بالا باشد بايد از اين دين را گرفت خود حضرت ولي عصر هم فرمودند از اين سؤال ميكند آقا در نبود شما از كي دين بگيرم فرمود: «واما الحوادث الواقعه فرجعوا الي روات الا حاديثنا فانه حجتي عليكم و أنا حجه الله» در زمان غيبت دينت را بايد از مجتهد جامالشرايط بگيري اتفاقاً به جاي مجتهد جامعالشرايط فرموده آنهائي كه راوي حديث مايند، يعني از ابوحنيفه نگير كه هوي و هوس و عقلش در دينش كار ميكند قياس ميكند استحسان دارد آنكه پايبند به روايات ماست، مرجعتقليدي كه پايبند به قرآن و روايات ماست، دين را از اين ننگير لذا دين را از غير اين گرفتن خيليل انحراف بار ميآورد، ما به عنوان انقلاَب قبل از پيروزي بعد از پيروزي يك افرادي را داشتيم كه اينها دين ارائه ميدادند و چون كلماتشان انقلابي بود، جوان پسند جوانها را جذب بكن و گرفتن دين از اينها ناگهان منافقين درآمد خانههاي تيمي در آمد تمام كتابهاي آن آقا در آن خانه تيمي در همه خانههاي تيمي پيدا شد الان هم چنين است الان آن هم يك افرادي كه دينشان را از غرب گرفتند از يهوديها از نصرانيها الان دارند تزريق ميكنند در مغز جوانها و چون رنگ و آداَب علمي دارد نگ و اَب شعري دارد جوانها جذب ميشوند ميشود دين ناسالم و خيلي خطر هست و در زمان ما اين خطر خيلي بيشتر شده من از همه مخصوصاً دخترها، پسرها تقاضا دارم ببينيد دينتان را از كي ميگيريد و در مزان استجابه دعا از خدا بخواهيد كه خدايا دين من سالم باشد حال انحرافي تفريط، افراط چيزهايي كه از دين نسبت به نام دين در عقيده من پيدا نشود و من فكر ميكنم اين دعا حتي از دعاهاي فرج از دعاي عاقبت بهخيري هم خيلي بالاتر باشد گفتم اميرالمؤمنين عليهالسلام وقتي كه خبر شهادت دادند اين جمله از ايشان است «اَب سلامت من ديني» ميثم تمار يكي از اولياءالله است خيلي بالاست به اندازهاي بالاست كه اميرالمؤمنين علم بلا يا علم منايا به او داده است به اندازهاي بالاست كه سردار ادعا ميكند مردم بياييد از من بپرسيد هر چه ميخواهيد من علم بما كان و ما يكون و ما هو كائن دارم ادعاي اميرالمؤمنين را اين شاگرد اميرالمؤمنين سردار كرد در حالي كه بيش از 4 سال هم شاگردي اميرالمؤمنين را نكرده بود اميرالمؤمنين عليهالسلام يك روز با اين ميرفتند يك درخت خرما را نشان دادند فرمودند اين دار تو! و ابنزياد تو را به دار ميكشد روي همين درخت، بعد هم ميزند دهن تو و بعد هم يك نانجيب شقي ميآيد خنجري به پهلوي تو ميزند، خون جاري ميشود، شهيد در راه ولايت ميشوي اين گوش داد معلوم است خيلي خوشحال شد اما اين جمله را او هم دارد گفت يا اميرالمؤمنين اَب سلام من ديني دينم را سالم ميبرم تشيعام را سالم ميبرم توي اين جزر و مدها خودم را نميبازم دينم سالم ميماند فرمودند آري كه بعد از اميرالمؤمنين در زمان ابنزياد بعد از شهادت امام حسين عليهالسلام بود، اين را گرفتند آوردند پيش ابنزياد گفت كه مولايت گفته دربارهي تو چه و... و تمام خصوصيات را گفت گفت من همه كار ميكند دهنه به دهانت نميزنم تا دوغگويي او معلوم بشود، گفت: احمق نميتواني دستور دارد او را به دار بردند دارهاي آن زمان طناَب از كمر بسته ميشد، دوسه روز آن بالا از تشنگي از سرما از گرما تا ميمرد. اين رفت بالاي دار مردم جمع شدند پاي دار، اين ديد عجب منبر خوبي پيدا كرد شورع كرد به فضايل اميرالمؤمنين به مناقص بنياميه، معاويه يزيذ ابن زياد» يك شورشي شد و خبر دادند كه اگر چند لحظه ديگر شورش ميشود گفت دهنه بزنيد به دهنش بعد از دو سه روز يك شقي آمد، جوانها اگر انسان منحرف در دين شد اين ميشود گفت كه ميثم نمازهاي شب تو، مبارزهاي در دين تو كنك كردن به فقرايت، تقدس تو تقوا را ميدانم ميدانم يك آدم متقي يك آدم مقدسي هستي اما براي اينكه ابنزياد خوشش بيايد اين نيزه را به پهلوي تو ميزنم نيزه را زد به پهلو خون جاري شد و ميثم تمار سردار از دنيا رفت. اين جمله اَب سلامت ان ديني، از هيمن آقا كه سردار ميگويد بياييد از من بپرسيد از ما كان و ما يكون ما هو كائن عالم زير دست اميرالمؤمنين علم بلا يا منايا اما ميترسد از اينكه دينش سالم نباشد دين سالمش ناگهان مريض شود، زود هم مريض ميشود، با يك انحراف با يك جرقه با يك جلسهاي كه نبايد در آن جلسه شركت كند، گاهي جلسهي گناه است نبايد شركت كند، گاهي جلسه ثواَب است آنكه جلسه ثواَب را اداره ميكند لياقت ندارد اگر دومي گناهش بالاتر از آن جلسهي غنا و كنسرت موسيقي اگر گناهش بيشتر نباشد كمتر نيست، و اينكه ميبينيم كه زنها ناگهان دور يك زن را ميگيريند صد زن در يك خانه يك زن متقلب لااقل متخيل جاهلي برايشان ميبافد سير و سلوك ميگويد شركت در آن جلسه اگر بدتر شركت در كنسرت موسيقي نباشد كمتر نيست براي آنكه ان كنسرت موسيقي آدم را فاسق ميكند اما اينگونه مجالس آدم را كافر ميكند مگر ميشود دين را از هر كسي گرفت، مگر ميشود سير و سلوك را از هر كسي گرفت مگر ميشود انسان تابع غير از مراجع تقليد باشد و اگر بخواهيد دينتان سالم باشد دين را از مرجع تقليد بايد گرفت و من از همه مخصوصاً جوانها تقاضا دارم مواظب به دينتان مواظب به سلامت دينتان باشيد شيطان جني شيطان انسي از كم شروع ميكند ولي به كم قانع نيست و معمولاً ترزيق ميكند در دين چيزي كه از دين نيست به اين ميگوييم بدعت و بالاترين گناهان در اسلام بدعت است يعني وارد كردن در دين چيزي كه از دين نيست كمكردن از دين يا زياد كردن در دين به اين ميگويم بدعت، گناهش خيلي بزرگ است، قاسمابناعلي همداني يكي از ياوران امام زمان است كه در زمان غيبت صغري وكيل امام زمان بودة در آذربايجان در زنجان فعلي در تبريز فعلي و بالاخره در اين محوطه وكيل آقا بوده است آقا در غيبت صغري در ايران خيلي وكيل داشتهاند 4 نايب داشتند به نام نايب خاص و بيش از صد وكيل داشتند كعه اين وكلا از طرف امام زمان نامه خدمتش ميآوردند خدمت آقا پول ميدادند خدمت آقا نامه ميدادند گاهي بلاواسطه مثل اين قاسم اعلاي همداني بلاواسطه گاهي هم بعضي با واسطهي آن نواَب اربعه و چيزي كه بايد توجه داشته باشيم در غيبت كبري اما زمان همه اينها را مأكول كرد و فرمود مرجع تقليد معلوم ميشود مرجع تقليد مقامش خيلي بالاست كه جاي نايب خاص امام زمان نشست گفت آنها ديگر هيچ كدام نه و اماالحوادث الواقعه فرجعوا اليروات احاديثنا فأنهم حجتي عليكم و أنا حجه الله كه به نام حجه الله، حجه امام زمان هم ناميده شده اين قاسم بن اعلاي همداني در زمان غيبت صغري نيابت خاص از امام زماان داشت، در آذربايجان يك بزرگي به نام محمد بن صفوان ميگويد رفتم سري به اين بزنم كور هم بود، پيرمرد كوري هم بود، ديدم خيلي ناراحت است، باركالله به اين ديدم غم ميخورد غصه ميخورد گفتم كه آقا غم و غصه دارت ميبينم گفت راستش اين است نامه نوشتم خدمت آقا 40 شبانهروز است جوابش نيامده ميترسم اقا از من نگراني دشاته باشد اين ترس ميگويد مندو سه روز پيش اين آقا ماندم ببينم ميشود يك روزي سر ناهار سرسفره قاصد آمد از طرف امام زمان و نامه آورد خيلي خوشحال شد، كه معلوم ميشود امام زمان از من نگراني ندارد و جواَب نامهام را داده نامه را داد به كاتبش گفت بخوان نامه را مي خوانده اظهار لطف از امام زمان اظهار ارادت پولهايي كه داده بود رسيد ولي در وسط نامه كاتب ماند و ديگر نخواند گفت: چرا نميخواني؟ گفت يك چيزي نوشته ميترسم نارحتتان بكند نه هر چه امام زمن نوشته من راحت هستم گفت: آقا امام زمان فرموده جمع و جور كن كارت را 40 شبانهروز ديگر ميميري تا اين جمله را گفت با يك نشاطي گفت آقا ننوشتهاند كه با سلامت دين ميميرم يا نه گفت چرا آقا فرمودهاند با سلامت دين ميميري همان اَب سلامت من ديني اميرالمؤمنين همان اَب سلامت من ديني ميثتم تمار را همين آقا نايب امام زمان گفت خيلي خوشحال شده خيلي ديگر بنا كرد كارهايش را جمع و جور كند اما او هم و غم و كار لازمش اين بود يك همسايهي سني داشت با اين خيلي حرف زده بود نتوانسته بود اين را شيعه كند ديد حالا ميشود شيعه كرد، خواستش گفت آقا امام زمتن به من فرمودهاند 40 شبانهروز ديگر ميميري اين بنا كرد قاه قاه بخندد اينها چه چيزي است مگر نميبيني كه قرآن گفته است كه هيچ كس نميداند كي ميميرد جز خدا. گفت بله علم او هم علم خداست حالا بيابا هم شرط ميبنديم اگر من 40 شبانهروز ديگر مردم تو شيعه بشو و اگر نه به عنادت، لجاجت باقي بمان يعني رفت باز هم روي دين تبليغ دين كه اتفاقاً 40 شبانهروز بعد اينكه مرد مُرد، آن سني شيعه شد و فهميد خبري هست دو دفعه يكي از كارهاي اساسياش اين بود شنيده بود يك پسر لاابالي دارد اين پسر لاابالياش را خواست گفت كه من ميميرم بيا توبه كنن بيا با امام زمانت آشتي بكن بدان و اگر راستي آشتي بكني بدان امام زمان تو را به جاي من وكيل ميكند كه آن هم دست از كارهاي زشتش برداشت و اتفاقاً بعد از مرگ آن هم وكيل امامزمان شد به جاي آن آقا اما آنكه مهم است و معجزه حرف سوم روز چهلم همين محمدبنصفوان ميگويد روز چهلم مهيا بو ديگر. نماز صبح را خواند در تعقيب توسل پيدا كرد به امام زمان امنا توسلش به چهارده معصوم بود براي انكه ما بايد توجه داشته باشيم توسل بهچهارده معصوم آنها واسطه بشوند تا آقا امامزمان نظر لطف به ما كنند. ميگويد اين توسل پيدا كرد دفعهي اول السلامعليك يا رسولالله السلام عليك يا اميرالمؤمنين رفت تا آخر دودفعه توسل پيدا كرد سه دفعه توسل پيدا كرد در وسط توسلش يك اَب سياهي از چشمش خوب شد روشنضمير بود، از نظر ظاهر هم روشنبين شد، چشمهايش خوب شد، ميگويد يك ساعتي طول نكشيد اين روشنضمير اين روشنبين بنا كرد سلام كند به چهارده معصوم چهارده معصوم آمدند و خوابيده از دنيا رفت. معلوم است چهارده معصوم روح مبارك اين را بردند پيش خودشان ابناَب سلامت من ديني را اينها خيلي به آن اهميت ميدادند و زمان ما زماني است كه براي بچههايمان من نميگويم كه به فكر بچهها نباشيد بايد باشيد به فكر جهيزيهيشان به فكر شوهردادنشنان به فكر تأمين آتيه براي چههايتان زن دادن پسرهايتان دعاي براي آنها براي ازدواجشان، براي فقرشان، اينها همه خوب، اما مهم اين است كه پدر و مادرها دعا كنند براي سلامتي دين فرزندانشان يك دفعه اين در گرانبها را بدهند خيلي بد يك پدر و مادر مقدسي يك دختر لاابالي در عفت تحويل جامعه بدهد، خيلي بد است خيلي ننگ است يك پدر و مادر مقدس يك پسر لاابالي د دين تحويل جامعه بدهد خيلي زشت است ديگر حالا مخصوصاً اگر گناه بكند به نام دين اين خيلي بدتر است و امروز پيدا شده گناه به نام دين موسيقي را حلال ميكنند به نام دين غنا را حلال ميكنند به نام دين ربا را حلال ميكنند به نان دين رشوه را حلال ميكنند به نام دين اختلاط بين دختر و پر را تحليل ميكنند به نام دين معلوم است اين دين ديگر چه باقي ميماند اين چقدر مريض ميشود اين دين و من از همه شما تقاضا دارم وقتي حالي پيدا ميكنيد دعا كنيد خدا بچههايتان را حفظ كند از شر اين افراد مفسد افراد فاسق دعا كنيد دين بچههايتان سالم باشد مخلوطي ندشاته باشد ما متأسفانه در همه چيز مخلوطي داريم، چايي تقلبي روغنم تقلبي شير تقلبي شما يك چيز پيدا كنيد تقلبي نباشد اما مهمتر از همه دين تقلبي ديني كه مثل توي شير اب ميكند توي زوغن زهر مار ميكند در دين بچهها غلط ميكند حرفهاي شيطان جني و انسي در دين به خورد بچههايمان خيلي خطر دارد تقاضا دارم اين دعا را در مضاناستجابه دعا براي نسل جوان بر مخصوصاً خودتان به شما بگويم قرآن هم ميفرمايد الان دشمن مهيا شده است براي اينكه نشل جوان را نابود بكند «لهيلك الحرص النسل » و نابودي جوانها به اين نيست كه آنها را بكشند نه. بالاتر از اين است نابودي نسل جوان اين است كه دين را از نسل جوان بگيرند معلوم است وقتي دين را از جوان گرفت ديگر از هر كشتني بالاتر است روح اگر نباشد اين انسان از هر درندهاي درندهتر استف «ان شر الداب عندالله الصم البكم الذين لايعقلون» چند روز قبل يك كسي را گرفته بودند در محاكمه هفت هشت دختر را علاوه بر تجاوز كشته بود و در محاكمه گفته بود من لذت ميبردم از اينكه اين دختر التماس ميكرد من لذت ميبردم از اينكه اين دختر را خفه ميكردم لذت ميبردم، «ان الشر الدواب عندالله الصم البكم الذين لايعقلون» نميدانم ديدهاي گربه وقتي موش ميگيرد، من ديدهام اين لذتش اين است كه اين موش التماس كند. اين بالاتر از موش خوردنش است. يك ساعتي با اين بازي ميكند لذت ميبرد بعد او را ميخورد، انسان اگر نانجيب شد چنين ميشود ديگر از اينكه فقير ميسوزد اين لذت ميبرد از اينكه يك دختري يك زني زيردست و پاي اين لگد مال ميشود و داد ميزند لذت ميبرد، ديگر ميرسد افرادي كه آمدند كربلا اين عيال آمدند گودال قتلگاه، امام زمان از اين گريه ميكند در آن زيارت ناحيه كه شايد الان امام زمان شب جمعه كربلا است سرش را به ضريح مطهر گذاشته دارد اين زيارت راميخواند يا جداه براي تو خون گريه ميكنم ...