سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب


شماره درس: 56

تاريخ درس: ۱۳۸۲/۷/۱۰

متن درس:

بسم الله الرحمن الرحيم

بحث ما به جای حساسی، به جای پر فایده‌ای رسیده است، بحث ما در مورد دستورالعملی بود که از طرف خدا به پیغمبر اکرم داده شده است برای اینکه بار سنگین نبوت را به منزل برساند و گفتم این دستورالعمل برای خودسازی، برای کمک کردن به ماست که بتوانیم صفات رذیله را ریشه کن کنیم و صفات خوب به جای آن گزینش کنیم، بارور کنیم، از میوة آن استفاده کنیم. بسیار خوب است و به ما کمک می‌کند در خودسازی. این دستورالعمل اجزایی دارد و ما رسیدیم به این جزئی که می‌فرماید « و تبتل اليه تبتيلا » ، یارسول الله برای اینکه بار نبوت را به منزل برسانی، این بار سنگین را به منزل برسانی رابطه‌ات را در دعا، تضرع و زاری، استغفار عالی باشد که معنایش این است، دعا رابطه‌ی با خدا، تضرع و زاری با خدا، می‌تواند به انسان کمک کند در خودسازی. راجع به دعا و فضیلت دعا یک مقداری صحبت کردم، راجع به اینکه چه از خدا بخواهیم یک مقداری صحبت کردم و اینکه نباشد ما قبل از همه چیز، مقدم به همه چیز راجع به فرج امام زمان صحبت کنیم، دعا کنیم، اگر دنیا بخواهیم، اگر آخرت بخواهیم، این دعا در متن زندگی ما باشد. گفتم برای عاقبت به خیری هم خیلی دعا کنید؛ عاقبت به خیری برای خودتان برای اولادتان، برای جامعه‌تان، این هم مقداری درباره‌اش صحبت کردم. و بعد از انتظار فرج بعد از دعا برای فرج، این عاقبت به خیری فوق‌العاده اهمیّت دارد. دعای سوم که فوق العاده اهمیّت دارد و درباره‌اش صحبت کردم دعا برای حفظ دین، این اسلام عزیز دُرّ گرانبهایی است. این تشیّع ساده به ما نرسیده است؛ و این تشیّع یک درّی است که قیمت ندارد و در مخاطره‌ی عجیبی همیشه بوده است و الان در مخاطره‌ی بالایی است. برای حفظ دین خودمان، مخصوصاً برای حفظ دین تشیّع اولادمان، دختر و پسر، باید دعا کرد. امر چهارمی که بحث امروز است و این هم فوق‌العاده اهمیّت دارد، استغفار از گناه، تضرع، زاری، شرمندگی، عذرخواهی از خدا. و شما در مفاتیح مقدس قمی دعایی نمی‌توانید پیدا کنید که این استغفار در آن نباشد، در دعاها به دو چیز فوق‌العاده اهمیّت داده شده است؛ یکی به صلوات بر محمد و آل محمد، یکی هم دعا برای استغفار، توبه از گناه، تضرّع، زاری، عذرخواهی از خدا و حتی در روایتی می‌خوانیم که پیغمبر اکرم می‌فرماید: من اقلاً روزی 70 مرتبه استغفار می‌کنم « انه ليقال علی قلبی فيقول استغفرالله سبعين مرّه » دلم را کدورت می‌گیرد، یعنی در تماس با مردم، با خورد و خوراکها، با استراحت و خواب‌ها دلم مکدّر می‌شود و برای رفع کدورت دلم، 70 مرتبه استغفار می‌کنم، این دعاها که در مفاتیح است، در حالی که پیغمبر اکرم و ائمه طاهرین معصومند امّا تضرّع و زاری‌ها، چه عذرخواهی‌ها از خدا و همینطوری که روایت خواندم، عذرخواهی اینها از خدا، از گناه نیست، گناه ندارند، امّا همین که توجه به این عالم ماده پیدا می‌کنند، همین در خورد و خوراک‌هایشان، تماس با مردمشان، خوابشان، استراحتشان موجب کدورت برای آنها می‌شود، لذا از همین‌ها عذرخواهی می‌کنند. بالا، آن دلی که جای خداست، خانه‌ي خداست به واسطه‌ی این تماس‌ها مکدّر می‌شود، برای رفع کدورتش، عذرخواهی از خدا، تضرّع و زاری از خدا و بالاخره استغفار و وقتی آنها اینقدر ناراحت هستند برای اینکه کدورتی در دل آنها پیدا شده از اباه‌ها، از بود در دنیایشان. همانطور که گفتم دیگر معلوم است ما باید راجع به استغفار فوق‌العاده اهمیّت بدهیم. اولاً توجه به این داشته باشیم که از دعاهایی که رَد ندارد، مستجاب است، این دعا است، شما ممکن است یک دعاهایی بکنید، بی‌جا یا مصلحت شما نباشد یا گرفتاری برای شما می‌شود که دعا مستجاب نمی‌شود که درباره‌اش صحبت کردم و بالاخره مستجاب الدعوه نیستند، امّا اگر از شما بپرسم که آیا می‌شود مستجاب الدعوه شوید؟ جوابش این است که راجع به استغفار همة شما مستجاب الدعوه هستید. نمی‌شود که راستی شما توبه کنید و خدا توبه شما را قبول نکند. نمی‌شود که شما راستی استغفار کنید و خدا جواب رد به شما بدهد. اگر راستی از خدا عذرخواهی کنید، گناه هر چه بزرگ، گناه هر چه فراوان، پروردگار عالم جوابتان را می‌دهد؛ هر که باشید، هر چه باشید. لذا شما راجع به دعا، استغفار، تضرّع، زاری، عذرخواهی از خدا مستجاب الدعوه هستید. این اولاً و نگذرید از این حرفها، ساده نگیرید این حرفها را، از الطاف جلیّه‌ی خداوند این است که توبه ما را قبول می‌کند، اگر پروردگار عالم توبه‌ی ما را قبول نمی‌کرد چه باید می‌کردیم. برای اینکه گناه می‌کنیم و طبق گناه باید بشویم و خدا به ما می‌گوید اگر استغفار کردی من ازگناه تو می‌گذرم. لذا یکی از الطاف جلیّه‌ی خدا این توبه است که در اسلام آمده، در قرآن روی آن تکرار شده و ما باید به این استغفار به این لطف جلیِ خدا خیلی اهمیّت بدهیم، آن هم لطف جلی به این اندازه که مستجاب الدعوه هستیم، معنا ندارد که یک کسی راستی توبه کند، خدا توبه‌ي او را قبول نکند. گفتم راجع به چیزهای دیگر ممکن است انسان دعا کند، دعایش مستجاب نشود برای اینکه یا صلاحش نباشد و یا مانعی در کار باشد و امّا راجع به توبه این نیست، راجع به عذرخواهی از خدا این نیست. از الطاف جلیّه‌ی خدا می‌گوید که هر که کسی، هر چه هستی، اگر توبه کنی توبه‌ات قبول است « يا عبادی الذين اسرفوا فی انفسهم لا تغلطوا من رحمة الله ان الله يغفر الذنوب جميعا » ای کسانی که خیلی گناه کردی، سر تا پا گناه هستی، بیا توبه کن، استغفار کن، من همه‌اش را می‌آمرزم « ان الله يغفر الذنوب جميعا » بلکه پروردگار عالم ترغیب می‌کند، ترخیص می‌کند به پیغمبر اکرم خطاب می‌کند یا رسول الله وقتی که گناهکار می‌آید سلام مرا به او برسان و بگو پروردگار عالم واجب کرده است بر خودش اینکه توبه‌ی تو را قبول کند، این دعا را قبول بکند، « و اذا جاءک الذين يومنون به آيات الله فضل سلامٌ عليکم کتب علی نفسه الرحمة » خیلی آیه امیدوار کننده است، خیلی آیه بالا است و حتی در آخر سوره‌ی فرقان می‌فرماید: که اگر توبه بکنی واقعاً، اگر دعای راستی بکنی، نه لقلقه‌ی زبان نه صرف زبان، جداً از خدا عذرخواهی بکنی، پروردگار عالم پرونده سیاهت را نابود می‌کند. اگر پرونده‌ی درخشانی که صفحه‌ی اولش ثواب توبه است برایت جلو می‌آورم « يبدل الله سيناتهم حسنات » و حتی در سوره‌ی یوسف می‌فرماید: که گناهکار مواظب باش که مأیوس از رحمت خدا نباشی، هر که باشی، هر چه باشی، و اگر مأیوس از رحمت خدا شدی و فتی خدا مرا نمی‌آمرزد و بی تفاوت راجع به توبه شدی، بی تفاوت راجع به دعا شدی، گناهش در سر حد کفر است که هیچ گناهی در اسلام بالاتر از این نداریم کسی مأیوس از رحمت خدا باشد، « فلا تيئسون من روح الله انه لا ييئس من روح الله ان القوم الکافرون » مأیوس از رحمت خدا غلط است، بی تفاوتی راجع به توبه غلط است. اعاذ بالله اگر عقیده پیدا کند خدا مرا نمی‌آمرزد غلط است و گناه همه‌ی اینها در سر حد کفر است، و اینها همه همه از الطاف جلیّه‌ی خداست. پروردگار عالم به ما خیلی نعمت داده است، سر تا پا نعمت هستیم، « وان تعدو نعمت الله و لا تحسوها » اگر کسی بخواهد نعمت‌های خدا را برای خودش بشمارد قطعاً قابل حساب نیست، البته ما همه‌ي نعمتهای خدا را فراموش کرده‌ایم، فراموش داریم؛ راجع به آن شکر نمی‌کنیم، الان همه‌ی شما که اینجا نشسته‌اید به اندازه‌ای نعمت دارید که هر کدام از این نعمت‌ها را اگر به شما بگویند بده تا ما به شما دنیا را بدهیم، مسلماً حاضر نیستید. مثلاً یکی از شما که وضع دنیایتان بد است، در مذیقه‌ی شدیدی هستید، تجرب دارید، بی‌خانه هستید‌، بی کار هستید، در خانه مانده کسی به آن شوهر نمی کند یا او را نمی‌گیرد، وضعش بسیار ناراحت است؛ خوب همین خانم، همین آقا به او بگویند، ما تمام زندگی تو را اصلاح بکنیم، می‌کنیم و تمام دنیا را به تو می‌دهیم امّا عقلت را بده، عقلت را می‌گیریم، کسی حاضر است این کار را بکند، یعنی عقل ما شعور ما چقدر ارزش دارد. به دنیا و آنچه در دنیاست به چشم ما چقدر بی‌ارزش است. اینها نعمت از طرف خدا نیست؟ اگر بخوابی، صبح که بیدار می‌شوی دو چشم نداشته باشی، کور شده باشی چه می‌کنی؟ این دو چشم‌ ما، دو گوش ما، دو دست و دو پای ما، عقل ما چقدر ارزش دارد و هیچ وقت شده شماها، آدمهای خوب تسبیح را دست بگیرید 100 مرتبه « الحمدلله رب العالمين » قلب دارم، « الحمدلله رب العالمين » دست دارم، « الحمدلله رب العالمين » پا دارم، امّا توی همین شما خوبان، روزی صد مرتبه قُر قُر، نق نق با خدا اینکه چرا ندادی، چرا نمی‌دهی، منفی باف به تمام معنا. مثبت‌ها را اصلاً و ابداً در نظر نمی‌گیرید و یکی از گناهان بزرگان ما همین است و تا حال یکی از شما شده برای این گناه بزرگ استغفار بکند، قرآن می‌فرماید که گناه خیلی بزرگی است که انسان روی نعمتها شکر نکند « لئن شکرتم لا زيدنکم و ان لکفرتم لعذابی لشديد » گناه خیلی بزرگی است، امّا تا حال شده یکی از شما استغفار بکند، عذرخواهی از خدا بکند، بقیّه‌اش را نگفتم الحمدلله رب العالمین گوش دارم، چشم دارم، فهم دارم، شعور دارم، این تشیّع که درباره‌اش صحبت کردم؛ آن چقدر ارزش دارد، اگر الان سنی بودی، اگر الان ناصری بودی، اگر الان یهودی بودی، اگر الان نصرانی بودی، چه می کردی؟ این دل شما که پر از محبت امیرالمومنین است چقدر ارزش دارد. اگر پر از بغض امیرالمومنین بود چه می‌کردید. اینهاهمه و همه نعمتهای خداست. امّا از همه‌ی نعمتهای خدا بزرگتر این است که پروردگار عالم اگر ما از او عذرخواهی کنیم می‌پذیرد. آیاتش را خواندم، پرونده‌ی سیاه ما را تبدیل می‌کند، قبلا ً به ما سلام می‌کند. توبه را پروردگار عالم خیلی دوست می‌دارد. از همه بالاتر نماز شب، از رفتن مکه، از کربلا، از اطعام انفاق، از نماز واجب، از خمس و از زکات و هر چه شما فرض کنید ثوابش بالاتر، ثواب توبه است. خدا می‌گوید از من عذرخواهی بکن هر که باشی، هر چه باشی قبول دارم؛ می‌پذیرم و ثواب بالایی هم به تومی‌دهم. و به عبارت دیگر در بعضی از روایتها هم داریم که خدا التماس هم کرده و می‌فرماید: بنده من بیا و مرا خوشحالم کن، بندة من وقتی توبه می‌کنی من به اندازه‌ای خوشحال می‌شوم مثل کسی که زن و بچه‌اش را وسط راه گم کرده باشد، پیدا می‌کند از توبه‌ی تو اینقدر خوشحال می‌شود و این دعا بالاترین دعاهاست و باید در زندگی شما این دعا باشد. و همین صرف « استغفر الله ربی و اتوب اليه » این دعاست. خدا مرا بیامرز، خدا بد هستم و تو خوبی، بیا از همه‌ی این چیزها، این بدی‌ها در گذر. اینها دعاست همه‌اش و مقدمه‌ای برای استجابت دعاهای دیگر. اینکه می‌بینیم شبهای احیاء اول صیغه‌ی توبه را می‌خوانند بعد دعای قرآن و قرآن را به سر گذاشتن می‌خوانند، اینها معنا دارد و معنایش این است که شستشو کن بعداً دعا کن؛ اگر شستشو نشود معنا ندارد دعا کردن، معنا ندارد از طرف خدا استجابت. مقدمه برای استجابت همه‌ی دعاها توبه است، توبه یعنی دعا، یعنی عذرخواهی از خدا، یعنی تضرّع، چیزی که توجه به هم همه‌ی آقایان و خانمها را و به آن هم خیلی توجه داشته باشید این است که بدانید بد هستید؛ آن کسانی که متوجه این مطلبند خیلی راه را می‌پیمایند، خیلی راه را پیموده‌اند. بدی، در مقابل پروردگار عالم در محضر ربوبی، در ملک ربوبی، روزی ربوبی خوردن و گناه کردن، چقدر انسان بد است. همه جا محضر خداست و ما در محضر خدائیم « الم يعلم بان الله يریٰ » ای گناهکار آیا نمی‌دانی، آیا نمی‌بینی که خدا می‌بیند، یعنی چرا نمی‌دانی، بدان همه‌ جا محضر خداست وقتی همه جا محضر خدا شد توجه دوم می‌خواهد آنکه ما هر کجا باشیم در ملک خدا هستیم « ِلالله ملک السمٰوات و الارض » سوم چیزی که توبه به آن لازم است اینکه « هو الرزاق ذو المتين » هر چه ما داریم هر چه ما استفاده می‌کنیم از خداست؛ آن کسی که دارد گناه بزرگ بزرگ می‌کند آن نفسها که می کشد از خداست به قول سعدی در هر نفسی دو نعمت و دو شکر لازم است و راستی چنین است ....

درباره حضرت آدم داریم در حالی که گناه نبود و ترک اولیٰ بودنظیر همان ترک اولیٰ که از پیغمبر اکرم نقل کرده‌اند که تماس پیغمبر اکرم با زنش، تماس پیغمبر اکرم با خورد و خوراک و مردمش، تماس مردم با خوابش، همین باعث کدورت برای پیغمبر اکرم شده و استغفار می‌نمود؛ حضرت آدم هم همین بود، نظیر این یک مقدار بالاتر، یک ترک اولیٰ، امّا در روایات می‌خوانیم دویست سال گریه کرد مگر بغض او می ترکید، مگر می‌شد آرام باشد، بعدش هم پروردگار عالم توسط چهارده معصوم توبه‌اش را قبول کرد « فتلقیٰ آدم من ربه کلمات » البته به خواصش دیده‌ایم که به عموم مردم این سخت‌گیری نمی‌شود. امّا توجه به اینکه مثل حضرت آدم 200 سال گریه می‌کند، تضرّع می‌کند، زاری می‌کند، توسل به چهارده معصوم می‌کند تا اینکه پروردگار عالم به فریادش می‌رسد، توجه به اینکه بریم باید از خدا عذرخواهی کنیم، اقلاً روزی هفتاد بار باید جدی از خدا عذرخواهی کنیم که این واجب است. این لازم است، این از واجب واجبات است، این یک مطلب که باید توجه داشته باشیم که بریم و راجع به توبه بی‌تفاوت نباشیم که اگر راجع به توبه بی‌تفاوت باشیم وای به ما، صد وای به ما هم برای دنیایمان، هم برای آخرتمان. مطلب مهمتر از این، این مطلب است که هِی در این مطلب اشاره کردم، توبه‌ی واقعی. اگر انسان همین لقلقة لسان، خدایا مرا بیامرز، « استغفر الله ربی و اتوب اليه » این توبه نیست، ثواب دارد، همین هم خوب است که انسان مثلاً هفتاد مرتبه بگوید « استغفر الله ربی و اتوب اليه » خوب است ثواب دارد امّا این توبه ندارد؛ توبه کدام است؟ آنکه از دل باشد ، آن که دل بسوزد، دل شرمنده باشد، این دل شرمنده وا دارد ما بگوییم خدایا ما را بیامرز، آن دل شرمنده چشم ما را اشک باران کند، سر ما را زیر، خجالت زده از خدا، این را می‌گویند توبه. لذا گفتن « استغفر الله » در توبه نخوابیده است. لذا وقتی که انسان دلش شرمنده شد از خدا بخواهید یا نخواهد زبانش خدا خدا می‌کند. دیگر راستی اگر دل شرمنده شد و از خدا بخاطر گناهش، اشک خود به خود می‌‌آید.

تضرّع و خواری خود به خود می‌آید و بالاخره شرمندگی، شرمندگی به حسب ظاهر خود به خود آشکار می‌شود و به این می‌گوییم توبه، واین خیلی ثواب دارد، همین توبه ممکن است راه صد ساله رابپیماید، همین توبه ممکن است این صد سال انحراف را به کلی نابود بکند، زیاد هم در تاریخ می‌خوانیم که افرادی سر تا پا گناه یک عالم گناه امّا راستی توبه کردند، راستی خجالت زده شده‌اند و این خجالت زدگی این توبه، پروردگار عالم او را دستش را گرفت برد به جایی که غیر از خدا نداند، فضیل عیاز یک آدمی که فوق العاده منحرف بود امّا با یک آیه : رفته بود به پشت بام برای دزدی ناموس، این قدر منحرف بود، یک عمر گناه، حالا هم رفته بود روی پشت‌بام مردم برای دزدی ناموس امّا یک پیرمرد قرآن می‌خواند همسایه در آن خانه یک زبان خوشی، رسید به اینجا « الم يعلل الذين آمنو ان تخشع قلوبهم بذکر الله » آیا وقت آن نشده که یاد خدا، قرآن خدا دل تو را بلرزاند، دل لرزید گفت چرا وقتش شده و این دل لرزی برگشت در خرابه و خدا خدا همین فضیل عیاز نقل می‌کنند شد از اولیاء الله، نه همه‌ی شما شنیده‌اید و برایش گریه هم کرده‌اید، فضیل بن عیاز اگر دزد ناموس بود اگر یاقی تاقی بود با امام حسین جنگ نداشت، حر بن یزید ریاحی با امام حسین جنگ داشت، خیلی گناه بزرگی است، خودش به امام حسین (ع) می‌گوید اجازه بده من از زینب عذرخواهی کنیم برای اینکه اول کسی که دل زینب را لرزاند من بودم، راستی چنین است، لشکر امام حسین را محاصره کرد؛ امام حسین را ناراحت کرد، عیال را ناراحت کرد، همگی‌شان را آورد در کربلا محصور کرد امّا همین با این گناهش که مسلّم نمی‌توانید گناهی بزرگتر از گناه حر پیدا کنید، ناگهان یک تلاطم درونی، به این می‌گوییم توبه، یک تلاطم درونی، راوی می‌گوید دیدم بدنش می‌لرزد، گفتم چه خبر است و آمد پیش امام حسین (ع) سر به زیر، آقا امام حسین فرمودند: بخشیدم تو را، یعنی توبه‌ات قبول، یعنی آن گناه بزرگ چون دل لرزید، آن تلاطم درونی، نمی‌دانم استغفار کرد یا نه، آن لازم نیست؛ آن خود به خود می‌آید، می‌خواهد بکند یا نه، آنکه آنچه مهم است تلاطم درونی است و این تلاطم درونی موجب شد امام حسین آن را بخشید. حتی کارش رسید به آنجا که امام حسین رفت بالای سرش و برای هیچ کس این کار را نکرد، فرقش شکافته بود، دستمال آورد به فرقش بست، پیشانی‌اش را بست که می‌گویند یکی از اینها نبش قبر کرد تا این دستمال را که دستمال امام حسین است بردارد تا دستمال را باز کرد خون جاری شد، فهمیدند که علاقه به دستمال دارد و علی کل حالٍ امام حسین نه او را بخشید همه‌ی ما در مقابل قبرش می‌گوییم فدای تو پدر و مادرمان، سلام بر تو ای شهید در راه خدا، ای کسی که دل امام حسین را خوشحال کردی. یکی از بزرگان که مدتی است از دنیا رفته، این در مشهد بود، از اولیاء الله بود انصافاً، مولوی قندهاری، من او را دیده بودم و تماس با او داشتم، ایشان گفته بود که من یک تبی گرفته بودم یک مرض لاعلاج، یک سال معالجه فایده‌ای نداشت، رفقا رفتند به حر مرا به دوش گرفتند، رفتند به حرم حضرت حر و رفتند دنبال تفریحشان، یک خانمی آمد یک بچه‌ی فلجی داشت؛ گذاشت پهلوی ضریح گفت : «‌ يا کاشف الکرب عن وجه الحسين، اکشف کربی به حق مولاک الحسين » گفت ای کسی که دل حسین را بدست آوردی، به حق حسین این بچه‌ی مرا بده، دفعه‌ی اول، دوم، سوم، یک دفعه دید بچه پا شد آمد در دل مادر، اُمّاه ، امّاه؛ می‌گوید این زن یک تشکری کرد بچه‌اش را برداشت و رفت، این آقای مولوی گفت من هم یک چنین کاری بکنم، نمی‌توانستم بلند شوم، غلطان غلطان از کنار حرم آمدم ضریح شبکه را گرفتم، «‌ يا کاشف الکرب عن وجه الحسين، اکشف کربی به حق مولاک الحسين » دفعه‌ی دوم، سوم، دفعه‌ی چهارم می‌گوید ناگهان دیدم خوب شدم، من که یک سال بود تب لازم داشتم، نمی‌توانستم بلند شوم، پا شدم از حرم آمدم بیرون، فریاد زدم رفقا بیایید، بیایید، حضرت حر مرا خوبم کرد، خوب آن حضرت حر با آن همه گناه با یک تلاطم درونی راه صد ساله را رفت، همانطور که به حضرت ابوالفضل می‌گوییم « يا کاشف الکرب عن وجه الحسين (ع )، اکشف کربی به حق اخيک الحسين (ع ) » به این هم می‌گوییم «‌ يا کاشف الکرب عن وجه الحسين، اکشف کربی به حق مولاک الحسين » جوانها می‌خواهید دل امام حسین را خوشحال کنید، توبه، تلاطم درونی از گناه، راستی توبه، راستی عنابه، یقین داشته باشید دل امام زمان از همه چیز بیشتر خوشحال می‌شود از این توبه و عنابه. این دعایی که بحث امشب بود دعا تضرّع و زاری، تلاطم درونی از گناه باید باشد و گفتم باز هم تکرار می‌کنم، خانم، آقا، مخصوصاً جوانها خود را گناهکار بدانید ما خیلی گناهکاریم، لذا این تلاطم درونی از گناه که به‌آن می‌گوییم دعا، استغفار، تضرّع، زاری، از اوجب واجبات است. برای همه‌ی ما حتی انبیاء، حتی چهارده معصوم و مفاتیح مقدس قمی و نضیر این کتاب، پر است از سپاسگذاری‌های چهارده معصوم، از دعاهای استغفاری چهارده معصوم و آن از همه مخصوصاً جوانها تقاضا دارم که مخصوصاً در زندگی شما باشد

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group