شماره درس: 431
تاريخ درس: ۱۳۸۰/۱۰/۲۰
متن درس:
بحث امسال ما درباره ارزشهای اسلامی بوده آن چیزهایی که اسلام بر آن خیلی قیمت ارزش داده است و راجب بعضی از آنها صحبت کردم بحث امشب خاست پروردگار عالم تا مدتی انشاءالله راحب ارزش قرآن است. این ارزشی که پشتیبانی برای اسلام است و اگر اسلام قیمتی دارد به قول پیغمبر اکرم به دو چیز است یکی قرآن دیگری اهل بیت (ع) و پیغمبر اکرم بر این دو سقل فرمودند و معنای سقل یعنی پشتیبانی جیزی که موجب می شود که چیز دیگری ارزش پیدا کند بر آن سقل می گویند پشتیبانی محکم را به آن سقل می گویند پشتیبانی افراد قدرتمند را به آن سقل می گویند و پیغمبر اکرم پشتیبانی اسلام را قیمت اسلام را به دو چیز دانستند یکی قرآن دیگری اهل بیت. و این جمله را پیغمبر اکرم شاید بیش از هزار بار در مدت عمرشان در فرصتهایی که جلو می آمد می فرمودند (انی تارک فی کم القل فی کتاب الله و عترتی لیغتر ق حتی سردا علیه الحوق ما ان تمسکتم فلم تطللو ابکا) اسلام دوتا پشتیبانی دارد که اگر اسلام اسلام است به واسطه این دو پشتیبانی است اسلام اگر قیمت دارد به واسطۀ این دو چیز است یکی قرآن و دیگری اهل بیت و می فرمودند اگر تمسک به این دو چیز بشود رستگاری است و اگر تمسک به این دوچیز نشود ضلالت است گمراهی است ولا به نام اسلام عزیز باشد و حتی همه شما شنیده اید که قبل از مرگز پیغمبر اکرم تشریف آوردند مسجد و این روایت را خواندند بعد هم همه شما شنیده اید که دم مرگ قلم و دوات خواستند همین روایت را بنوسیند اما دشمن نگذاشت پیغمبر اسلام که در مدت عمرشان ننوشته بودند تصمیم گرفتند قبل از مرگ این وصیت را به مسلمان ها داشته باشند اما نشد والا کل جالا ای پشتیبانی پشتیبانی مهمی است قرآن یعنی چه؟ نمی دانیم. احدی طاهی نتوانستند بگویند قرآن یعنی چه؟ به قول ابن عربی یک جمله شیرینی دارد می گوید تا زمان من هفتصد تفسیر بر قرآن شریف نوشته شده است اما قرآن هنوز بکر است یعنی این هفتصد تفسیر یک قطره ای از دریای قرآن است استاد بزرگوار ما حضرت امام رضوان الله تعالی علیه می فرمودند که از زمان ابن علی طابلعان بیش از هفتصد تفسیر دیگر نوشته شده است اما قرآن هنوز بکر است یعنی قرآن چیست؟ نمی دانم؟ لذا در این اواخر در رسانه های گروهی وقتی که سوره حمد را تفسیر می کردند بارها می گفتند از قرآن چیزی نمی فهمیم کسی هم مدعی نیست که از قرآن چیزی می فهمیم چند می دانیم استاد بزرگوارمان علامه طباطبایی انصافاً خلق عادت کرامت کرده اند و این تفسیر المیزان برای شیعه یک چشم روشنی شد اما همین علامه طباطبایی با این خلق عادتشان با این کرامتشان در جلسات خصوصی شان بارها می فرمودند که ما قرآن نمی فهمیم قرآن را اهل بیت می فهمند که نگذاشتند تفسیر کنند و قرآن وقتی فهمیده می شود که حضرت ولی عصر بیاید علم 701 هفتاد برابر کند و برای ما تفسیر قرآن بگوید والا ما کی قرآن کجا ما باید به قول ایشان نظیر کودکی الفبایی را معلم یاد بدهد و ما بگوییم اما حقیقت الفبا چیست نمی دانم می فرمودند روایاتی از اهل بیت داریم خودمان هم چیزهایی گفته ایم اما قرآن کجا و این ها کجا قرآن را خود قرآن معنا می کند که (بیان الا الکل شی) کپیه عالم وجود و این که (بیان لکل شی) کپیه عالم وجود و این که بیان لکل شی ای که قرآن می فرماید این را هم ما نمی فهمیم یعنی جه همین مقدار می توانم بگویم کبیری عالم وجود عالم تکوین داریم به نام عالم وجود عالم تشریع داریم به نام قرآن تشریع عین تکوین تکوین عین تشریع اما باز این ها هم عرفانی بیش نیست حضرت امام رضوان الله تعالی علیه می خواستند تعریف قرآن بکنند این تعریف بالاترین تعریف هاست انصافآ و من ندیده ام کسی از قدما از مفتخرین از فلاسفه از عرفا از بزرگان از مفسرین کسی این طور درباره قرآن گفته باشد و اتفاقاً از افتخارهای ما این که حضرت امام این را در آن وصیت نامه ی سیاسی الهی هم فرموده اند ایشان می فرمودند که پروردگار عالم تجلی کرد با همه اسماء و صفاتش علی اسماء و صفات مستعصره اش آن اسماء صفاتی که انبیاء هم سر از آن اسماء و صفات در نیاوردند و آن تجلی قرآن پیدا شد بعد می فرمودند که خدا تجلی دیگری کرد آن هم با همه اسماء و صفاتش حتی اسماء و صفات مستعصره اش اهل بیت (ع) پیدا شد پیغمبر اکرم حضرت زهرا ائمه هدا (ع) تعریف خیلی بالاست بالاترین تصریف ها برای قرآن است اما بالاخره هم این جمله هم برای ما نامهفوم است از جمله لذت می بریم جمله لذت بخش است برای همه است اما بالاخره قرآن چی؟ قرآن کی؟ نمی دانیم! اما الا کل حالا از این دریا یک قطره هایی را می شود برداشت تمسک به این قرآن به اندازه ظرفیتمان می شود استفاده کرد هر کسی به اندازه ظرفیت اش بالاخره دریای بی پایان را هر کسی به اندازه ظرفیتش می تواند آب0(یک مقدار) از آن دریا بردارد باید بگویم قرآن چنین است ما به اندازه ظرفیتمان از قرآن شریف استفاده بکنیم و می شود این قرآن شریف معجزه است معجزه تا روز قیامت انشاءالله ده، پانزده تا از این معجزه ها را در بحث های آینده برای شما می گویم اما همین قدر به شما بگویم که این جوانها این نوجوان ها یک برداشتی از قرآن دارند باید شکر بکنیم در زمان طاغوت نبود من در زمان طاغوت یادم هست دکترها مهندسها لیسانسها و فوق لیسانسها اینها بلد نبودند قرآن بخوانند ننگ بزرگی بود انصافاً اما الان جوانهای ما نوجوانهای ما مخصوصاً خانمها نمی توانند قرآن نخوانند حافظ قرآنند و این نعمت خیلی بزرگی است این توفیقی که پروردگار عالم عنایت کرده است این لطفی که خود قرآن لطف کرده است ما نباید این را کوچک بشماریم نعمت خیلی بزرگ است این هم یک قطره ای از آن دریای بی پایان قرآن است که باید بگویم قدم اول و این قدم اول انصافاً قدم خوبی است زمان پیغمبر اکرم چنین بود پیغمبر اکرم خودشان معلم قرآن بودند اما نمی شود که قرآن را آنطوری که هست برای مردم بگویند ولی بالاخره معلم قرآن بودند و وامی داشتند مردم قرآن بخوانند طرز خواندن و اعراب قرآن و تجوید قرآن را پیغمبر اکرم یاد مردم می دادند و ترقیب می کردند مردم قرآن بخوانند تحریس می کردند مردم قرآن حفظ کنند و زمان پیغمبر اکرم بسیاری از زن و مرد در حالی که سواد الفبا نداشتند اما نه فقط قرآن خوب می خواندند حافظ قرآن بودند که در تاریخ می خوانیم که بعد از پیغمبر اکرم یک جنگی جلو آمد هشتصد از حافظین قرآن شهید شدند که معنایش این است صد نود مردم در حالی که سواد الفبا نداشتند سواد نوشتن و سواد عمومی نداشتند اما حافظ قرآن بودند متاسفانه به مرور زمان این نعمت گرفته شد اما یکی از نعمتهای بزرگ جمهوری اسلامی آن نعمت زمان پیغمبر اکرم الان برگشته است و همه گان مخصوصاً جوانها باید این نعمت را بزرگ شمارند باید به این نعمت اهمیت بدهند حالا اگر آقا امام زمان نیست که برای ما تفسیر بگوید اما بالاخره مفسرین عالیقدر برای ما تفسیر عربی تفسیر فارسی نوشته اند و باید جوانهای ما از این نظر هم سر کار با تفسیر داشته باشند محتوای قرآن را به اندازه قطره ای از دریا برداشته باشند و اینکه بارها گفته ام چند روز قبل دیدم مقام معظم رهبری هم به جوانها توصیه می کردند افرادی که رفته بودند به خدمت ایشان توصیه می کردند که این قدم اول خوب اما ما قدمها داریم راجع به قرآن و قدم دوم قدم تفسیر برداشت محتوا و این را هم به شما عرض کنم که هر چه جلو برویم خود قرآن یاری می کند خود قرآن به ما توفیق می دهد به شما ظرفیت می دهد و بالاخره می رسد به آنجایی که برداشت از قرآن من افراد بی سوادی را دیدم خودم امتحان کردم اینها چون روی قرآن خیلی کار می کردند همان قدم اول خواندن قرآن، حفظ قرآن، ترجمه قرآن اینها کم کم رسیده بودند به آنجا که از قرآن الهام دارند الهام داشتند بعضی از این آزادگان عزیز را من دیدم در حالی که سوادشان الفبای شان خیلی خوب نیست در حالی که سواد عربی ندارند اما چون در اسارتشان روی قرآن کار کردند اینها از قرآن برداشت دارند قرآن به اینها الهام می دهد الهام دارند و من بارها از این آزادگان عزیز دیدم که یک چیزهایی از سیر قرآن دارند که مفسرین ندارند علامه طباطبایی با آن مقامش ندارند معلوم می شود اگر کسی سر و کار با قرآن داشته باشد قرآن به او توفیق عنایت می کند قرآن به او الهام می دهد و بالاخره این که حقیقت قرآن معلوم است نمی داند محتوا نمی داند اما به اندازه ظرفیتشان از قرآن برداشت دارد یک مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بود در تهران چند سال قبل از قرآن رفت این اهل دل اما سواد الفبا نداشت و همین وقتی آیه ای از او سوال می کردند با یک فکری کمی آیه را جوری معنا می کرد که مفسرین بزرگ از او استفاده می کردند اگر راستی انسان سر و کار با قرآن عمل به قرآن به اندازۀ ظرفیتش کار در قرآن قرآن به او الهام می دهد کم کم می رسد به آنجا که نور قرآن را می بیند این قرآن نور است اما نه اینکه ما با این چشم با این گوش بتوانیم نور آن را ببینیم نور دیگری می خواهد و اگر انسان روی انسان کار کند قرآن سرمشق زندگیش باشد نور قرآن را می بیند و خود من دیده ام افرادی را که این ها در حالی که سواد الفبا نداشته باشند نور قرآن را می دیدند تشخیص شان درباره قرآن و یک کتاب این است که قرآن نور دارد آن کتاب نور ندارد این را خود می دیده اند مرحوم آیت الله عظمی آقای خویی نقل می کرد که خود من دیده ام که یک کسی در اتاق نصفه شب قرآن می خواند و نور قرآن موجب شده بود احتیاج به چراغ نداشت و نظیر اینها فراوان است همین هم به اندازه ای ظرفیتش اما قرآن هنوز بکر است نور قرآن می بیند یک الهاماتی از قرآن دارد حافظ است خود حافظ است اما حالا باز هم این تمسک به قرآن است صد در صد باز این قرآن می فهمد نه به قول علامه طباطبایی ما کجا فهمم قرآن کجا به قول حضرت امام احدی تا حال نتوانسته است بگوید من مفسر قرآن ام و به قول ابن عربی می گوید هفتصد تفسیر تا به حال نوشته شده اما قرآن هنوز بکر است و به قول حضرت امام هزار و چهارصد تفسیر تا حال نوشته شده و تفسیرها بالاست خدا عنایت کرده است به آن که توانسته است یک دور تفسیر بنویسد من بعضی اوقات به حضرت آیت الله آقای مکارم می گویم که به این توفیق تفسیر نمونه شما بالاترین توفیق هاست مرجعیت شما بالاتر همین تفسیر نمونه است علامه طباطبایی مجتهد بود مرجع بود عارف بود فیلسوف بود اما آن که علامه طباطبایی را پیش ما محبوب کرد و تا حد عشق او را دوست داشتیم که یک مفسر بود ولی همین مفسرها با آن با این مقام عالی شان با این مقام ارزنده شان توانسته اند قرآن معنا کنند نه خیال نمی کنم احدی تا حال ادعا کرده باشد مگر دیوانه باشد یا نفهمد قرآن یعنی چه؟ ادعا کرده باشد که من قرآن می فهمم اما گفتم تکرار کنم هر کسی به اندازه ظرفیت اش باید برداشت از قرآن داشته باشد اگر دنیا می خواهد چنین است اگر آخرت می خواهد چنین است در یک روایتی می خوانیم قرآن حیاط دارد ما مرده ایم لذا حیاط قرآن را درک نمی کنیم ما مثل بنلیم و خیال می کنیم همین حیاط نباتی ما را زنده نگاه داشته است نه زندگی آن است که ببیند حیاط قرآن را ببیند نور قرآن را و پیغمبر اکرم می فرمایند که این قرآن حیاط دارد شعور دارد اما شعور قرآنی نه شعور من و شما روایت را مرحوم کلینی در کافی نقل فرمودند و انصافاً روایت بالایی است از پیغمبر اکرم و پیغمبر اکرم فرموده اند که (اذن طبست علیکم الفتن کعتعت لیل المومن فعلیکم القرآن) وقتی فتنه ها هجوم آورد بر شما وقتی تهاجم فرهنگی هجوم آورد بر بچه های شما تهاجم سیاسی تهاجم نظامی تهاجم اقتصادی هجوم آورد بر ملت مسلمان (علیکم بالقرآن) متمسک بشوید به قرآن از قرآن یاری طلبید (اذن طبست علیکم الفتن کتعت لیل المطلم فعلیکم بالقرآن فانهو شافعون مشفق و ما هلون مسطق) برای اینکه قرآن حیاط دارد وقتی تمسک به او بکنیم توسل به او بکنیم شفاعت او پذیرفته می شود و ما را از فساد اخلاقی از فتنه ها نجات می دهد اما یک زنگ خطر هم پیغمبر اکرم می زند و می فرماید (و ماهلون مسطق) اما آن ملتی که اعراض از قرآن کرده سر و کار با قرآن نداشته باشند قرآن نفرین می کند و نفرین او پذیرفته می شود قرآن معلوم است مستجاب الدعوه است حیاط دارد درک دارد که ما سر و کار با آن داریم یا نه اگر سر و کار با آن داشتیم به اندازه ظرفیتمان برداشت از آن داشتیم قرآن به ما دعا می کند شفاعت در همین دنیا برای این که گرفتاریها سردرگمی ها مشکل ها را رفع بکند و اگر قرآن ببیند که ما سر و کار با او نداریم ببیند که ما تمسک به او نداریم نفرین می کند نفرین او پذیرفته می شود سر در گمی ما چندین برابر می شود جرأت دشمن صد برابر می شود ضعف ما چند برابر می شود و بالاخره استسمارگر مثل گربه ای که موش را ببلعد ما را می بلعد (طرف دوم) تکرار می کند می فرماید (فمن جعلهو اما مرساقهو الا جند و من جعلهو ساقهو الا الذاکر) اگر کسی قرآن سرمشق زندگیش باشد اگر قرآن جلوی او باشد یعنی تمسک به قرآن برداشت از قرآن بهشت اش از همان جا شروع می شود تا به بهشت موعود برسد یعنی دنیا برای او می شود یک بهشت گرفتاریها رفع می شود نه به سردرگمی ها از بین می رود اصلاً دنیا می شود برای او یک بهشت (فمن جعلهو امامه ساقهو الاجهه) و این سوق می دهد انسان را تا برسد به آن بهشت موعود در روز قیامت بعد می فرماید که (و من جعلهو خلفه) اگر کسی پشت پا به قرآن بزند سر و کار با قرآن نداشته باشد این اگر چنین شد جهنمش از همین جا شروع می شود تا به جهنم موعود برسد سر به گمی ها گرفتاری ها تسلط اشرار بر انسانها تسلط افرادی که رحم ندارند بر انسانها تسلط افراد جاهل بر انسانها تسلط افراد ظالم بر مسلمانان یک زندگی جهنمی تا به جهنم موعود برسد و این روایت نظریش زیاد است ما این گونه روایت را مثل علامه مجلسی در بهار و مرحوم کلینی در کافی و دیگران از سنی و شیعه این گونه روایات را نقل کردند ما درک نمی کنیم همین طور که نمی توانیم درک حقیقت قرآن بکنیم تفسیر قرآن بکنیم درک نمی توانیم بکنیم که این قرآن حیاط دارد زنده است می شنود می بیند ما اگر این قرآن را بخوانیم آن می فهمند می بیند چنانچه ما ظواهر را می بینیم آن هم شنیدن آن هم قرآن خواندن ما را می شنود اگر ببیند که ما سر و کار با قرآن داریم این قرآن یاریمان می کند و این قرآن (شافعن مشفع) اما آن ملتی هم که سر و کار با قرآن نداشته باشد (ما هلون مسبق) نفرین می کند او پذیرفته می شود (والا کل حالا اولا) باید شکر کنیم (لعن شکرتم لعزید نکم و لعن کفرتم ان اوانل شدید) شکر به چه چیزی این که الحمدالله الان قرآن در این جمهوری اسلامی زنده شده است خیلی شکر دارد از جمهوری اسلامی باید خیلی تشکر بکنیم که قرآن را در میان مردم آورده است در زمان طاغوت من فراموش نمی کنم که خیلی دلم می خواست جلسه قرآن بروم جایی نبود در قم نبود در این جا نبود در ماه مبارک رمضان بعضی از محله ها بعضی از بزرگان جلسه قرآن داشتند با 10، 20 نفر ولی جلسه قرآن رسمی جایی نبود گفتم حتی رسیده بود آن جا که دبیر بود اما بلد نبود قرآن بخواند دکتر بود اما بلد نبود قرآن بخواند روخوانی بله الحمدالله الان می بینیم که بچه 5 ساله حافظ قرآن است این خیلی شکر دارد خیلی باید همه ما شکر این نعمت که قدم اول را برداشتیم توفیق از خدا توفیق از حضرت ولی عصر توفیق از خود قرآن شریف که این قدم اول برداشته شده و من تقاضا دارم از همه تان این قدم اول را رونق بدهید یک جوری بشود که راستی نه فقط جوان ها پیرمردها حافظ قرآن بشوند و تذکری که بدهم به همه مخصوصاً جوان ها از دخترها و پسر این است که اگر رفتید قرآن چندین قدم می آید یک روایتی داریم که پروردگار عالم می فرماید بنده مان یک قدم بیا ده قدم می آییم قرآن چنین است اگر راستی تصمیم گرفتیم رفتیم ما یک قدم قرآن صد قدم قرآن می آید و حفظ قرآن کار بسیار مشکلی است اما اگر قرآن توفیق عنایت کند کار بسیار آسانی می شود چنانچه الان می بینیم برای دخترها مخصوصاً برای پسرها برای جوان ها از دختر و پسر حفظ قرآن خیلی کار آسانی شده در حالی که از نظر معنی چون که قرآن شریف تکرار دارد چون که قرآن شریف مثل هم فراوان است آیات مثل هم است از نظر لغت حفظ کردن آن مشکل است اما چون که خواسته است قرآن لطف کرده است اینها که حافظ قرآن هستند اینها که خوب قرآن می خوانند اینها معمولاً حافظه شان خیلی بالا نیست استعداد و نبوغ شان خیلی بالا نیست اما خواستن قرآن شریف به آنها لطف کرده است چون خواستند قرآن شریف هم آمده است یک قدم این ها رفته اند صد قدم قرآن آمده است از این جا پی ببرید که قدم دوم برداریم همین است اگر راستی ما برویم یک مقدار در ترجمه در تفسیر در برداشت از قرآن یک وقت می رسد به آنجا که سواد عربی ندارد سواد فقه و اصولی ندارد اما برداشت از قرآن دارد یعنی مجتهد در قرآن و این هم می شود چنانچه این قدم اول شده البته بیش از این باید روی این کار بشود قدم دوم هم می شود یعنی یک قدم ما برداریم در محتوا صد قدم قرآن بر می دارد در یاری کردن ما و این که به اندازه ظرفیتمان از قرآن استفاده بکنیم چیزی که الان به شما عرض بکنم و بحث را بگذاریم برای هفته آینده این است که عمل به قرآن اگر عمل به این قرآن بشود خیلی کارها اصلاح می شود و آن که پیشرفت می شود آن که آشتی می دهد رفاقت می دهد عمل کردن به قرآن است که ما عمل به قرآن بکنیم با عملمان با قرآن آشنا بشویم با قرآن رفیق بشویم قرآن عاشق ما، ما عاشق قرآن بشویم آن وقت است که خیلی مشکل ها حل می شود آن وقت است که قرآن توفیق عنایت می کند و اما اگر این عمل به قرآن نباشد قرآن توفیق عنایت نمی کند و همین که کسانی که حافظ قرآن اند توجه داشته باشند کسانی که می توانند خوب قرآن بخوانند توجه داشته باشند اگر در زندگی آن ها گناه آمد فاسق شدن فاجر شدن همین نعمت از آنها گرفته می شود من این را زیاد دیدم حتی در میان بزرگان دیدم که حافظ قرآن دیدم اما گناه موجب شد که این نعمت بزرگ از آنها گرفته شد عمل نکردن به قرآن سرمشق زندگی قرار ندادن قرآن این نعمت را هم از انسان می گیرند چنانچه صدر اسلام تا پیغمبر داشتند قرآن به آنها کمک می کرد اما وقتی پیغمبر را از دست دادند و آن که پیغمبر فرمود بود از دست دادند یعنی ولایت دیگر قرآن هم رخت بربست دیگر آن نعمت بزرگی که در زمان پیغمبر اکرم بود از آنها گرفته شد عمده اینجاست که من به همه سفارش می کنم تمسک به قرآن خواندن قرآن این قرآن حتماً صبح به صبح شب به شب خوانده بشود این قرآن برای حفظ خودتان برای حفظ بچه هایتان فوق العاده تاثیر دارد این قرآن گرهها می گشاید این قرآن سر به گمی ها را از بین می برد اما وقتی ما عمل به قرآن داشته باشیم وقتی عمل به قرآن به اندازه ظرفیتمان باشد قرآن به ما توفیق می دهد این نعمت روز به روز زیاد می شود چون شکر این نعمت را کردیم شکر این نعمت (لان شکرتم لئذیذنکم) خدا زیاد کند خدا زیادش می کند اما اگر اکتفا کردیم به هیمن الفاس به این نعمت یعنی این نعمت بزرگ نعمت بزرگی است اما اگر اکتفا به این کردیم و در زندگیمان گناه بود در جامعه مان گناه بود فساد اخلاقی در جامعه مان بود بدانید که این نعمت از ما گرفته می شود این نعمت خیلی لطیف است مثل یک گل می بینیم بعضی از نعمتهای پروردگار عالم به زودی الا کفران نعمت کند از دست نمی رود اما نعمت تمسک به قرآن این زود از بین می رود یعنی اگر جامعه ای به فساد کشیده شد اگر جامعه ای به جای این که لذت از قرآن ببرد لذت از موسیقی های شهوت انگیز برد مجالس موسیقی شهوت انگیز داشت این جلسه قرآن از او بطور ناخودآگاه گرفته می شود حضرت اما رضوان الله تعالی علیه از استاد بزرگوارشان آن افتخار اصفهان نه افتخار عالم تشیع مرحوم آقای شاهبادی نقل می کردند می فرمودند که مرحوم آقای شاهبادی می فرمودند تقنیات یعنی قناها این خواندنها موسیقی ها این مجالس موسیقی می فرمودند که عظم را اراده را ظعیف می کند وقتی اراده را ظعیف کرد زن ها این ها بی ناموس و مردها بی غیرت می شوند و وقتی چنین شد این ها به صورت میمون در می آیند وقتی چنین شد در روز قیامت آن جلسه شان خودشان همه به صورت میمون وارد صف محشر می شوند الان هم میمون اند و اگر چشم بصیرت باشد آن میمون ها دیده می شود این بی غیرتی بی عفتی حضرت امام می فرمایند که مرحوم آقای شاهبادی می فرمایند از تقنیات پیدا می شود خب دیگر معلوم است وقتی یک جامعه ای بی تفاوت راجع به غیرت شد یک جامعه ای بی تفاوت راجع به ناموس شد راجع به عفت شد این زود این نعمت بزرگ قرآنی که دارند از دستشان گرفته می شود ناگهان نگاه می کنند می بینند قدم دوم که بر نداشتند قدم اول هم از بین رفت و خدا نکند چنین باشد قرآن می گوید اگر چنین شد (ولکمن کفرتم ان اذابیل شدید) دیگر همین است که در روایات می خوانیم دو سه دسته در روز قیامت نفرین می کنند یکی آن عالمی که در میان مردم باشد و از آن عالم استفاده نکند مسجدی که در محله باشد و از آن مسجد مردم استفاده نکنند و قرآنی که در میان مردم باشد و از آن قرآن استفاده نکنند در روز قیامت سه عدد خصم است سه عدد دشمن اند سه تا شکایت کن اند از آن افرادی که سر و کاری با عالم و مسجد و قرآن نداشته اند و این زنگ خطر است به همه می زنیم بدانید نعمت بزرگ است این نعمت که حفظ قرآن این نعمت خواندن قرآن این نعمت این که خانمها مخصوصاً آقایان خوب قرآن می خوانند با این تجویدشان و بعضی اوقات با این صداهای رسایشان که خوب است قرآن را چنین بخوانیم این نعمت خیلی بزرگ است و این نعمت را از دست ندهید امیدوارم که قرآن لطف کند قدم دوم، قدم سوم و برسیم به آنجا که نور قرآن را ببینیم برداشت از قرآن داشته باشیم این بحث فوق العاده مفصل است اما بحث ارزنده ای است و مخصوصاً راجع به معجزاتی که قرآن شریف دارد باید یک مقداری درباره اش صحبت کنم انشاءالله دو سه کلمه مصیبت هم بخوانم.