پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

شماره درس: 3

تاريخ درس: ۱۳۸۹/۱۲/۲۶

متن درس:

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه اشرف بریة ابوالقاسم محمّد

صلّی الله علیه و علی آله الطیبین الطاهرین و علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سِیّما بقیة الله فی الارضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

 

شب جمعه متعلق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود یعنی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) است. اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.

به تناسب عید نوروزی که در جلو داریم لازم است چند نکته را عرض کنم. و تقاضا دارم به این چند نکته هم خود توجه کنید و هم به دیگران بگویید. اولاً این عید نوروز یک عید ملی است و اهمیت دادن به آن خوب است. مخصوصاً اینکه اسلام هم این عید ملی را پذیرفته است و امضاء کرده است. مرحوم محدث قمی در مفاتیح بابی دربارۀ عید نوروز دارد. از بزرگان نقل کردند. اینکه امام صادق (سلام الله علیه) به معلّی بن خنیس گفتند که در روز عید نوروز غسل کن، غسل عید و لباسهای تمیز بپوش و خود را خوشبو کن. چهار رکعت نماز دو تا دو رکعتی بخوان بعد از نماز هم این دعا را بخوان. در وسط این دعا اینطور آمده که اللّهم بارک لنا یومنا هذا الّذی شرّفتَه و کرّمتَه و فضلّتَه و عظّمتَ خَطَرَه؛ خدایا این روز عید را برای ما مبارک کن. این عیدی که تو فضیلتش دادی، کرامتش دادی، شرافتش دادی و قدر و منزلتش دادی. و این جملات از امام صادق (ع) معلوم است که یک معانی خاصی دارد. شاید هم تاریخ نویسها می­نویسند که بسیاری از امور مقدس در این روز واقع شده است. مثلاً می­گویند آتش نمرود که خاموش شد روز عید نوروز بود. حضرت موسی پیروز بر فرعونیون شد و آن عصا اژدها شد در این روز بوده است یا حتی رساندند به اینجا که روز غدیر خم که بالاترین شرافتها را دارد، روز عید نوروز بوده است. علی کل حالٍ مثل چهارشنبه سوری و امثال اینها، عید نوروز یک خرافت نیست. یک عید ملی است و سابقۀ چندین هزار ساله برای ایرانیها دارد و اسلام هم آن را به عنوان عید پذیرفته است. لذا در اینکه عید است، اشکالی نیست. حال ما در این عید چه باید بکنیم؟ وظایف فراوانی در این چند روزه هست. من دو سه تا نکته را در این جلسه عرض می­کنم و امیدوارم که حرفهای دیگر نهفته در این دو سه چیز باشد. امر اولی که باید همه مراعات کنیم، اگر بخواهیم سالمان مبارک باشد و اگر بخواهیم به راستی عید داشته باشیم، اینکه در این چند روزه گناه نکنیم، چه گناه فردی و چه گناه اجتماعی. هفتۀ گذشته دربارۀ اینکه چه چیز انسان را ساقط می­کند و نابود می­کند و زندگی را تباه می­کند، از قرآن استفاده کردیم که گناه. از روایات استفاده می­کنیم که گناه. اگر این چند روزه گناه در اجتماع و گناه در زندگیمان آمد این سال برای ما مبارک نمی­شود. می­شود سال پر گره و سال پر تلاطم و می­شود سال پر از اضطراب خاطر و نگرانی. حرف من نیست بلکه حرف قرآن است. اگر گناه در این چند روزه شد زمینۀ بدبختی فردی و خانوادگی و اجتماعی پیدا می­شود. قرآن یک تشبیه معقولی به محسوس دارد و برای بحث ما خیلی ارزنده است. قرآن می­فرماید زندگی توأم با گناه، زندگی که در آن زندگی تابع شیطان باشیم، شرک عبادی داشته باشیم، می­فرماید که این زندگی مثل این است که کسی از آسمان روی زمین بیفتد اما نمیرد، لاشخورها برای خوردن این اطرافش را بگیرند. چقدر سقوط است و چقدر ترس دارد و چقدر اضطراب خاطر دارد. قرآن می­گوید زندگی توأم با گناه اینطور است. وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحِيق‏؛(سوره مبارکه حج، آیه 31)

کسی از آسمان به زمین بیفتد، لاشخورها اطرافش را می­گیرند و بنا می­کنند به خوردن. یا اینکه باد او را ببرد در یک جای بی کس و بی دوا و بی غذا. یعنی زندگی توأم با گناه اضطراب خاطر دارد و نگرانی و غم و غصه دارد. این شخصی که قرآن مثال می­زند، چقدر غم و غصه و نگرانی دارد. این شخص که قرآن مثال می­زند، چقدر اضطراب خاطر دارد. قرآن می­فرماید زندگی توأم با گناه چنین است. یعنی اگر این چند روزه گناه آمد، زمینه فراهم می­کنیم برای یک زندگی یکساله پر از غم و غصه و پر از اضطراب خاطر و پر از نگرانی و پر از اینکه چه کنم، چه کنم، چه کنم و بالاخره به جای شادی غم و غصه است. به جای شادی نگرانی و اضطراب خاطر است. و ما نباید اینها را ساده بگیریم بلکه قرآن است. یک وقت مثلاً یک جمله از یک عالمی و یک جمله از یک روایتی ممکن است کسی بگوید که این درست نیست. اما یک وقت یک جمله از قرآن را کسی بگوید درست نیست، کافر است و نجس است و این آیاتی که هفتۀ گذشته خواندم و این آیه­ای که اکنون خواندم که از متشابهات نیست، هر بچه طلبه­ای که یک مقدار ادبیّت خوانده باشد، می­تواند معنا کند. هر دانشجویی که یک ترمی در ادبیّت خوانده باشد می­تواند معنا کند و از متشابهات که نیست بلکه ما جدی نمی­گیریم. وقتی ما جدی نگرفتیم دیگر یک زندگی توأم با غم و غصه و یک زندگی توأم با نگرانی و چه کنم چه کنم و یک زندگی توأم با اضطراب خاطر. و نمی­شود ما در این چند روزه گناه کنیم اما یک سال خوشی هم پیدا شود، این معنا ندارد. قرآن می­گوید نمی­شود. اگر می­خواهیم یک سال مبارکی داشته باشیم، اگر می­خواهیم یک سال شادی داشته باشیم، اگر می­خواهیم در این سالی که می­آید گره­هایمان به طور ناخودآگاه باز شود، به قول قرآن اگر می­خواهیم برکت از آسمان و زمین برایمان ببارد، باید متّقی باشیم. ِ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون (سوره مبارکه اعراف، آیه 96)‏؛ اگر مردم متّقی باشند، برکات خدا از آسمان و زمین برایشان نازل است. اما متقی نیستند و چون متقی نیستند، به سر خودشان بدبختی را می­آورند. نه اینکه خدا داده است بلکه خودشان این بدبختی را پیدا می­کنند. باید ما جلسات ایام رفت و آمدمان که این اصل رفت و آمد خیلی خوبی است، هم ایرانیها عید گرفتند برای رفت و آمد و هم اسلام امضاء کرده است. رفت و آمدها و رفع کدورتها با هم نشستن و صحبت کردن و بالاخره نشاط دینی پیدا شدن، عالی است اما یک شرط دارد که در این رفت و آمدها گناه نباشد. اتّفاقاً وضعمان رسیده به اینجا که نمی­شود گناه نباشد. این غیبتها، این تهمتها، این شایعه پراکنیها و این توهینها، گناهش خیلی بزرگ است. توهین به دیگری جنگ با خداست، چه در رو باشد و چه در پشت سر. غیبت از نظر قرآن مرده خوری است. آن کسانی که چشم بصیرت دارند، می­بینند کسی که غیبت می­کند مرده می­خورد. گوشت برادرش را پاره کرده و می­خورد. آنهایی که چشم بصیرت دارند اینها را می­بینند. وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضا(سوره مبارکه حجرات، آیه 12)؛ این زندگیهای پر تشریفات در این رفت و آمدها، اینها گناه است. این بی حجابی و این بدحجابی مخصوصاً در این چند روزه و در این رفت و آمدها که زنها خودشان را حفظ نمی­کنند، حال خویش و قوم باشد، خویش و قوم نامحرم یا بیگانه فرقی ندارد. این چند روزه در مجالس بی عفتی، بی عفافی، بی حجابی و بدحجابی فراوان است و خیالی نکنید گناهش کوچک است. بیش از بیست آیه در قرآن راجع به حجاب است. جوانها! قرآن چادر می­خواهد. جوانها! قرآن چادر با رو گرفتن می­خواهد. وقتی چنین نشد، پا روی قرآن می­گذاریم. کسی که پا روی قرآن می­گذارد، معلوم است که زندگی آینده­اش نکبت است. دلهره و اضطراب خاطر و غم و غصه و در آخرت هم باید جهنم برود. امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می­فرمایند که در دورۀ آخر زمان زنهایی می­آیند که درحالی که پوشیده­اند، برهنه­اند و درحالی که برهنه­اند، پوشیده اند، یعنی یک لچکی سرش است اما چه لچکی و یک لباسی پوشیده اما چه لباسی. تنگ و تار و تاریک. از نظر خودش خیال می­کند که روشن است بلکه تاریک است. این طرز لباس پوشیدن­ها، الان در اجتماع ما، این بدحجابی ما و این بی حجابی ما، این اختلاط زن و مرد ما و بالاخره این فساد اخلاقی که کولاک می­کند، دیگر در این چند روزه عید هم بیشتر کولاک می­کند. یعنی خیل بدبختی را برای اجتماع آورده و می­آورد. هفتۀ گذشته می­گفتم همه باید بدانند، من جمله دولت که تا فساد اخلاقی داریم نمی­توانیم فساد اقتصادی را رفع کنیم و نمی­شود اقتصاد سالم داشته باشیم. شاید بیش از صد آیه و روایت داریم که نمی­شود و ما می­گوییم می­شود، می­شود. خوب معلوم است که حرف قرآن مقدم بر حرف ماست و به غیر از نکبت و بدختی هم ندارد. یعنی الان اضطراب و غم و غصه و نگرانی. دل هرکسی را که باز کنیم، می­بینیم پر از غم و غصه و پر از نگرانی. آقایان و خانمها! جامعه­ای که در آن رفیق یابی باشد بین دختر و پسر و بین زن و مرد، این جامعه تباه است. قرآن می­فرماید گناهش مثل زنازدن و زناکردن است. قرآن است که هم راجع به پسرها و هم راجع به دخترها، هم راجع به مردها و هم راجع به زنها، می­گوید مواظب باش. اگر رفیق نامحرم داری این جهنم است و این زنا زدن است و این زنا کردن است. خوب معلوم است آن جامعه­ای که زنا بدهد و زنا بکند، درروایات ما می­گوید این جامعه سکته روی سکته و سرطان روی سرطان و ایدز روی ایدز. به قول امام صادق (ع): تازه تازه گناه می­کنند و بلای تازه تازه می­آید. این همه سکته چرا؟ در زمان جوانی ما اصلاً نبود. این همه سرطان برای چه؟ این همه دردهای بی درمان برای چه؟ اصلاً چرا اینقدر دکتر لازم داریم. در جوانی ما سه تا دکتر در تمام این اصفهان بود. آنهم خیلی­ها بیکار بودند و قرآن می­خواندند. حالا سر هر کوچه پنجاه دکتر و سرشان هم حسابی شلوغ است و نمی­توانند درمان هم بکنند. برای اینکه دردی را که خدا دهد که دکتر نمی­تواند درمان کند و شفا دهد. فساد اخلاقی داریم لذا سرطان داریم و ایدز داریم و سکته داریم. خوابیده و از خواب بیدار می­شود، می­بیند فلج است و جوان هم هست. از کجا پیدا شده؟ نمی­دانیم. اما قرآن می­گوید بدان وقتی اجتماع گناهکار شد، بلای تازه تازه می­آید. غم و غصه­ها و نگرانیها تازه تازه می­آید. لذا این رفت و آمدهای ما پر از گناه است. نه می­شود نرفت و نه می­شود رفت. اگر نرفت که نمی­شود. برای اینکه بالاخره رسم است. باید دیدن بزرگترها رفت و بزرگترها به دیدن کوچکترها بیایند. البته نه به این شوری که الان داریم. صبح این می­رود دیدن او و عصر او می­آید بازدید. این که دید و بازدید نشد. اما علی کل حالٍ خوب است. اما دید و بازدیدی که امام صادق(ع) امضاء کند. دید و بازدیدی که امام زمان امضایش کند. و الاّ امام زمان بگوید که من این دید و بازدید را نمی­خواهم. امام صادق (ع) بگوید این عید شما عزا می­شود و چه وقت عزا می­شود؟ گناه، گناه. می­شود یک زندگی توأم با تاریکیها و یک زندگی توأم با غم و غصه­ها و نگرانیها. در هفتۀ گذشته آیه­اش را خواندم. قرآن می­گوید: أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي‏(سوره مبارکه نور، آیه 40). زندگی منهای گناه تاریک است، تاریک است و تاریک. وحشتناک است وحشتناک است، وحشتناک. بعد قرآن می­فرماید زندگی منهای گناه اینست که دیدید که بعضیها از بس مصیبت دارند از خودباختگی دارد. اصلاً همه چیز فراموش است حتی خودشان را فراموش کرده. خدا نکند آدم از خودباختگی برایش پیدا شود در اثر غم و غصه و قرآن می­گوید اینطور می­شود.

إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها‏(سوره مبارکه نور، آیه 40)؛ بعد قرآن یک جمله و چه جملۀ شیرینی: وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور‏(سوره مبارکه نور، آیه 40). اگر شادی می­خواهی و اگر می­خواهی سالت مبارک باشد. اگر می­خواهی یک زندگی منهای مرض و گرفتاری و منهای بلا، باید در آن زندگی نور خدا باشد و اگر نور خدا نباشد، هیچ چیزی نمی­تواند زندگی را شاد کند. این مطلب اول که خیلی مهم است، مخصوصاً این چند روزه و خیابانهای نکبت بار و هیچ کس هم هیچ کار نمی­کند و تعجب در اینجاست. امر به معروف و نهی از منکر مرده است، هم در روحانیت و هم در مردم و هم در مقدسات و هم در دولت مرده است.

مطلب دومی که به آن هم خیلی باید اهمیت دهیم و سال به سال هم بیشتر می­شود اینست که اسلام می­گوید اگر می­خواهی یک زندگی خوش و خرمی داشته باشی، باید ساده زیست باشید. زندگی به سه قسمت تقسیم می­شود. یک قسمت زندگی ضروری، بخور و نمیر که اسلام می­گوید این کم است. باید رفاهی باشد. قسم دوم رفاه یعنی همه و همه باید در رفاه و آسایش باشند. اگر خودش می­تواند کار کند در اثر کار و تلاش و کوشش و اگر نمی­تواند دولت و اگر نه همۀ مردم باید یک زندگی رفاهی برای همه درست کنند. باید یک محتاج نباشد، این اقتصاد اسلام است. اما آنچه اسلام خیلی از آن بدش می­آید تجمل گرایی است. و این تجمل گرایی اکنون در جامعۀ ما کولاک می­کند. سال گذشته این مسافرتها، دو هزار تصادف داشت. این مسافرتها چندین میلیارد تومان بنزین که دود شد و رفت به هوا و هوا را آلوده کرد و محیط زیست را از بین برد. که همین پول بنزین را که در این مسافرتها خرج می­شود اگر خرج یک شهر کنند، آن شهر یک سال در رفاه و آسایش است و فقر از آن شهر می­رود. اما این مسافرتها اصلاً نبوده و تازه پیدا شده البته از غرب هم پیدا شده. اما غربیها مسافرت یکشنبه­شان دارند اما نه تجمل گرایی بلکه ساده زیستی. ساده زیستی آنها خیلی بالاتر از ماست. حتی می­رود درِ مغازه یک سیب را می­گوید زیاد است، نصف سیب برای یک زن و شوهر. مسافرت دارند اما مسافرت بدون تجمل گرایی. ما مسافرت داریم اما این طوری. این چیست و این را که گفته. چرا باید این باشد و چرا دولت دامن می­زند؟ چرا همه زن بدتر از شوهر و شوهر بدتر از زن. هرچه شوهر می­گوید ندارم نق نق و اگر زن نتواند، بچه­ها را روی کار می­کند و بالاخره باید این مسافرت را برود حال سالم برگردد یا نه، نمی­دانم اما آنچه می­دانم با یک قرض حسابی برمی­گردد و خسته و کوبیده و بالاخره با یک غم و غصه باید برود سر کار اگر بیکار نباشد. این چیست؟ جشن می­گیرند بنام جشن نوروز، سال گذشته گرفتند امسال هم زمزمه­اش بلند است که از خارجیها دعوت کردند. چندین میلیارد دلار خرج این جشن چند روز به نام جشن نوروز. این عید نوروز است که بیایند بخورند و بعد بروند علیه ما حرف بزنند. هیچ کدام نیستند که بروند و بگویید به! ایران چه ایران خوبی بود. یک سوژه­ای درست می­کنند و ناگهان می­بینیم رسانه­های دشمن یک هفته دو هفته علیه دولت ایران حرف می­زنند. حسابی خوردند و بردند، آنهم نه یک شاهی سنّار و نه ده هزار تومان و صد هزار تومان بلکه میلیاردها خرج این جشن نوروز است که این چند روزه می­خواهد درست شود. مسافرتهای مردم از آن بدتر و آن از مسافرتها بدتر. هرچه هم داد می­زنیم به جایی نمی­رسد. اصلاً همین تلویزیون ممکن است این را فردا پخش نکند. برای چهار نفر از شما گفتن چه فایده­ و چه نتیجه­ای دارد. ما بدبختیم و نمی­­دانیم چه کنیم. و این قرآن را ببینید که چه می­گوید. قرآن می­فرماید: وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيرا(سوره مبارکه اِسراء، آیه 16). وقتی که ملتی هلاک می­شود در اثر تجمل گرایی. که آن تجمل گرایی معصیت روی معصیت می­آور و بدبختی روی بدبختی می­آورد. می­فرماید فَدَمَّرْناها تَدْمِيرا. این ملت نابود است حال معنای نابودی این نیست که یک سیل بیاید یا العیاذبالله یک زلزله بیاید مثل ژاپن و چندین هزار نفر را روی هم بریزد. نه همین جامعۀ الان ما فَدَمَّرْناها تَدْمِيرا. یک زندگی پر از غم و غصه. الان مردم در فقرند. یک دسته شادند اما برای مردم مخصوصاً در دهات خیلی مشکل است. آن پلوی شب عید را هم نمی­تواند تهیه کند. این فقر که به قول امیرالمؤمنین (علیه السلام) وحشتناک است. این عذوبت خیلی مشکل است یعنی دختر در خانه مانده و پسر نمی­تواند ازدواج کند. این قضیۀ مسکن وامصیبتاست. من یک پیشنهاد می­کنم، ببینید درست است یا نه. ولی فایده هم ندارد که من بگویم و شما هم می­شنوید و بعد هم تمام می­شود و شما هم یادتان می­رود. این تجمل گرایی را امسال دولت و ملت بدهد به عذوبت. تمام دخترها شوهردار می­­شوند و تمام پسرها زن دار می­شوند. این قضیۀ تجرد که خیلی مفاسد دارد در اثر همینهاست. در اثر تجملی گرایی است. حالا ای کاش همین بود. قرآن می­فرماید این که گفتم مفسدۀ فردی اش است مفسدۀ اجتماعی­اش است. اما می­دانی در آخرت چه خبرهاست. وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ* فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ* وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ* لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ* إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ* وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيم‏(سوره مبارکه واقعه، آیات 41-46)؛ می­فرماید: یک دسته در روز قیامت خیلی شومند و بدبخت، اصحاب شمال. نامه­هایشان از پشت سر به دستشان داده، اما زیر دود جهنم و زیر هُرم جهنم. پنجاه هزار سال. قرآن می­فرماید می­دانی برای چه؟ برای تجمل گرایی. مُترف بودند. به جای اینکه پولشان را صرف فقرا و مستمندان و بیچاره­ها کنند صرف تجمل گرایی می­کردند. قرآن می­فرماید تجمل گرایی گناه می­آورد. گناهان بزرگ بزرگ می­آورد. و متأسفانه ما هیچ خیال نمی­کردیم در وقتی که نظام پیروز شد، تجمل گرایی هم داشته باشیم. می­گفتیم دیگر تجمل گرایی رفت. اما حالا می­بینیم تجمل گرایی بدتر از زمان طاغوت است. خوب من هم زمان طاغوت بودم و هم زمان یاقوت بودم. این تجمل گرایی که الان هست، هم از دولت و هم از ملت در آن زمانها نبود. یک غلطی در تخت جمشید کردند چه سر و صداها در دنیا که این چیست و برای چه و چرا اینطور شد و چه اعتراضها. و ما تجمل گراییمان از زمان طاغوت بدتر شده هم در دولت و هم در ملت. حضرت امام (ره) به ما طلبه­ها می­گفتند مواظب باشید ساختمان اجتماعی و فرهنگی درست نکنید. ما طلبه­ها باید ساده زیست باشیم. و ما طلبه­ها باید هم زندگی فردی و هم اجتماعیمان رنگ تجمل نداشته باشد. و معلوم است این پنج شش روزه، این مسافرتها به غیر از نکبت و بدبختی هیچ ندارد. و یک چیز رسمی شده اما تجمل گرا اما عید را عزا کن اما سال را بدبخت کن. همه مخصوصاً جوانها باید یک فکری کنند بر این تجمل گرایی. باز هم حرف داشتم اما وقت گذشت و اینطور هم نمی­خواستم حرف بزنم. امیدوارم آنچه گفتیم مرضی امام زمان باشد. اما هر اندازه که شما می­توانید. شماها که اصلاً تجمل گرایی در زندگیتان نیست که بگوییم نکنید، با آنها هستیم که هستند و دودش هم در چشم ما می­رود و آنها هم که گوش نمی­دهند. کسی نیست به گوششان برساند.

 

نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعز الاجل الاکرم بحق فاطمه

یا الله یا الله یا الله

یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group